نظرسنجی: انتخاب کتاب برای دور پنجم کتابخوانی

[Shaparak]

امم من هر چهار تا رو چندین بار خوندم.
3 تای اول واقعا کتابهای خوبی هستند. هر کدوم که انتخاب بشه کاملا منصفانه ست.منتها کوری به لحاظ اینکه فوق العاده خاص هست؛هم خود داستان و هم شیوه ی روایت اون، حتما باید سراغش برید یک روز.ولی رضای عزیز درست میگه.هم از نظر حجم هم روایت شاید برای حوصله ی این جمع یک مقدار سخت هم باشه.به هر حال هر کدوم از سه تای اول که انتخاب بشه، من احتمالا دوباره میشینم با شما می خونمش.واقعا مرسی.گزینه ها حقیقتا از هر جهت خوبن.پست معرفی خلاصه وار جناب Binke هم بسیار مفیده.ممنون;-)

[kakashi-sensi]

عاشق كتاب قلعه حيوانات بيدم !!

بخدا اخرت كتابه !!

خيلي قشنگه ! كتابي است بس مناسب حال و دوران امروزه !!!

مخصوصا خوك هاي توي داستان ادم رو ياد خيلي چيز ها ميندازن !!

پس فقط به قلعه حيوانات راي بدهيد !!!

کاملا موافقم. حتی حیوونایی که این اتفاقات رو میبینن و جیکشون در نمیاد منو یاد خودمون میندازه. به هر حال من این کتاب رو خوندم و خورده داستانی از کتاب انجمن شاعران مرده میدونم. و مشتاقم اونو بخونم. ولی به قلعه حیوانات رای میدم تا کسایی که نخوندنش حتما بخوننش. ولی اگر میشه یه لینک برای انجمن شاعران مرده بزارید.

[binke]

دوست عزیز عادلانس شما نگران نباشید
کلا به هر کتابی که دوست دارید رای بدید تا برای کتابخوانی گروهی انتخاب بشه
اصولا هدف مقایسه کتاب ها نیست انتخاب کتابهاست برای کتابخوانی گروهی در ابان ماه
اگه مثله من ادم تنبلی باشید میتونید به کتاب هایی که قبلا خوندید رای بدید
هرچند این بار این کارو نکردمچون به ایرج پرشکزاد اصولا علاقه دارم
بگذریم
ولی اگر بخوایید عادلانه برخورد کنید اصولا باید به کتابی که نخوندید ولی دلتون می خواد بخونید رای بدید
البته شاید هم بخواید دوباره همون کتاب رو بخونید و با اعضا در موردش بحث کنید
کلا فرقی نمی کنه اینجا دموکراسی حاکمه
من یه معرفی مختصر از هر کتاب گذاشتم می تویند اونا رو بخونید رای بدید

[phpedram]

کاملا موافقم. حتی حیوونایی که این اتفاقات رو میبینن و جیکشون در نمیاد منو یاد خودمون میندازه. به هر حال من این کتاب رو خوندم و خورده داستانی از کتاب انجمن شاعران مرده میدونم. و مشتاقم اونو بخونم. ولی به قلعه حیوانات رای میدم تا کسایی که نخوندنش حتما بخوننش. ولی اگر میشه یه لینک برای انجمن شاعران مرده بزارید.

آره موافقم ، از اونجایی که قلعه حیوانات داره انتخاب میشه و من خوندمش یه لینک از انجمن شاعران مرده هم بزارید

حتی حیوونایی که این اتفاقات رو میبینن و جیکشون در نمیاد منو یاد خودمون میندازه

اونجایی هم که اون خوکه فرار میکنه و هر اتفاقی میوفته میندازن گردنش هم هست

ولی اگر بخوایید عادلانه برخورد کنید اصولا باید به کتابی که نخوندید ولی دلتون می خواد بخونید رای بدید

منم همین کارو کردم

[pucira_mja]

دلم واسه اف تایپیک تنگ شده بود گفتم یکی بزنم دی
بسی رنج برد این بینکی ریز بسی زنده کرد کتاب بدین پارسی
شلنگ تخته مینداخت این یارو هویج(استعاره از کوری) زدش پوزش همی این یارو پیگچ(همون قلعه حیوانات چ رای درست در امودن قافیه دی)
بسی جنگ بر سر کتاب بود زیغ یهو بارانداز کرد این یاروپیگغ
کمی تا قسمتی معلوم شد این هویج نشد انتخاب برای کتاب خانی بیچ(مخفف بر و بچ)
الان حمید میاد سر این اف تایپیک میزنه تو سرش میکشه رو سرش لیف(استعاره از پاک کردن این پست)
لطف بچه ها بسی مستفیز ما رفتیم سر این یارو فیز(مخفف فیزیک دی)
دانم کل این ابیات بیدند شر ولی دیگر چه خاهی ای .....(سوال این شعر این اخرش چی بذارم جای نقطه چین دی)

[Sasuke-Sonic]

منم وگوئم قلعه حیوانات
هم تعریفش و شنیدم هم عنوانش به صورتی هست که نظر آدم و به خودش جلب وکنه

[pucira_mja]

گفتم به خودم که ای جوان/دارد میرسد فصل خزان
رسیدیم به ابان/کی شروع شود این کتاب خوان
مردیم از این بی کتابی/شدیم چلو از این درس باقالی
دگر فکر میکنم برد این یارو کذایی/کل قافیه شده بایی
چه کنم از دست این مزرعه هایی/که توش انسان پرورش میدهند گاهی(چی شد)
کی شروع کنیم با این/کتاب کذایی که کنمی از خود گاهی
درمورد کتاب اگاهی/اونم از اوع شعر کذایی

[Madman]

آقا شعر نگو، برادر شعر نگو !این شاعرهای بیچاره تو گورشون رفتن رو ویبره ول کن هم نیستن:rofl:
میبینید" کوری" من داشتم انتخاب میشد اما بینکی نامرد زیرلوای رنگ کاربریش فتنه به پا کرد نزاشت پیشنهاد من قبول بشه اما عیب نداره این رو بینکی بدون که الان من واکسینه شدم و دیگه هیچ کاری نمیتونی بکنی

[Shayan]

بسه ديگه جمع كن كاسه كوزه ي مطربيتو !سنايي غزنوي 6 بار زنده شدو مرد اعتراف كرد كه غلط كرده شاعر شده

مامان من گفت بين كتاباي بالا از كوري بيشتر خوشش اومده منم ميگم كوري
البته ماشالا خانو نخونده بود بين 3 تا كتاب كوريو انتخاب كرد. اگه كوري خون شديد ما هم كنارتون ميخونيم (كه نميشيد‌ !)

[pucira_mja]

آقا شعر نگو، برادر شعر نگو !این شاعرهای بیچاره تو گورشون رفتن رو ویبره ول کن هم نیستن:rofl:
میبینید" کوری" من داشتم انتخاب میشد اما بینکی نامرد زیرلوای رنگ کاربریش فتنه به پا کرد نزاشت پیشنهاد من قبول بشه اما عیب نداره این رو بینکی بدون که الان من واکسینه شدم و دیگه هیچ کاری نمیتونی بکنی

نگا کن داری ذذوق هنریمو کور میکنیا/بعد نگی چرا میرم مواد میکشما
همین شماهایین که ماهارا/موتاد میکنین میندازین کنار جوبا
چیکار کنم دست خودم که نیست/تقصیر این یاور سه پیچ
که کرده تو یه زنگ 60 بیت معنی/به این بهانه که دارین تستی(امتحان تستی خدا پدر هرکی استعاره رو ساخته بیامرزه خیلی تو هم قافیه کردن کمک میکنه دی)
اگر دیدی من بر درختی تکیه کردم/ وموتاد شدم و گریه کردم
بدان تقصیر از ان یهک کس/که ذوق مرا کور کرده است
همین حمید که اینجا هست/کره مرا سراپا مست
دیگر بروم از اینجا پس /حمید نداند قدر مرا پس
دیدار به روز قیامت/که همه رسند به کار بیوقت
رسم سر این دوراهی بیغم/که نوشتم سر این شعر بی پند
گویم پندی که نگویند این هست/اف تایپیکی بیش و پس
همین الان فردوسی زد/یکی از اشعار مبتضل
که زگهواره در گور دانش بخویی/برو کار میکنم نگو چیست کار
چیدارم میگم با این حس وحال/گیر نده حمید به این دو بیت جان
یه نمور سردر د گرفتم سر این بار/که بر دوشت دارم برای این یار(منظور بچه هاست الان دارم واسه سه نفر مدال میزنم دی4 تا دیویدی هر مدال دی)
حال چرا گیر دهی به این رضا /چرا منو نمیگیری دارم از بیخوابی میمیرما
بیچاره رضا گفت که بیطرفیم ما/تو هواشی رو دوباره زیاد کردیا
دیگه چشمت رو درد ندم با/به یاد دوستان بخوان کتاب هارا
یادت نرود کتاب خواندنیست ها/یوقت اونو جای غدا نخوری باو
دگر دی برفت و رایت بکرد/حواس خود را از این بعد زیاد وکرد
که دیگر دست مغزش را غلاف کردی/یهو نره صد بیت شر ولندی
دی

[pucira_mja]

بسه ديگه جمع كن كاسه كوزه ي مطربيتو !سنايي غزنوي 6 بار زنده شدو مرد اعتراف كرد كه غلط كرده شاعر شده

مامان من گفت بين كتاباي بالا از كوري بيشتر خوشش اومده منم ميگم كوري
البته ماشالا خانو نخونده بود بين 3 تا كتاب كوريو انتخاب كرد. اگه كوري خون شديد ما هم كنارتون ميخونيم (كه نميشيد‌ !)

گفتم این ابیا هیچی درک نمیکنن/طبع شاعری ما قرمزا را درک نمیکنن
چرا اینقدر سعی در ان داری/خود را برتر دارید
یه قول این سعدی شیرین سخن/که نامش چو فردوسی خوش بود(این دو تا یعنی سعدی و فردوسی استعاره از فردوسی و سعدی است)
که چنین گفت دایی به این اسفندیار/که فراموش دار زیبامبو دار
که هر که ساده برفش بیش/در نتیجه زورش بیش
پس ما میریم در این کنج ظلمانی /میگیریم عذایی برای مرفاوی
ا یادم رفت این بشر نیست/حالا که طوری نیست
عذا گیریم برای این/ابییا یه دل سیر
که باخت بعدی در دربی زیر/کند غم اخرشان در زمین
دی