Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: آیا شما کتاب شاهنامه ی فردوسی را دارید ؟؟

رأی دهندگان
44. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • بله

    28 63.64%
  • خیر

    16 36.36%
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 15 , از مجموع 36

موضوع: شاهنامه ( تایپیک کلی )

  1. #1

    شاهنامه ( تایپیک کلی )

    آغاز کتاب
    به نام خداوند جـان و خرد ///// کـزین برتر انـدیـشـه بر نگذرد
    خداوند نام و خداونـد جای ///// خـداونـد روزی ده رهـنـمای
    خداوند کیوان وگردان سپهر//// فـروزنـده ی مـاه و ناهید ومهر
    ز نام و نشان و گمان برتر است //// نگارنده ی بر شده پیکر است
    به بـینـندگان آفریـنـنـده را //// نـبینی مرنجان دو بـیـنـنده را
    نـیـابد بدو نیز اندیـشـه راه //// کـه او بـرتر از نام و از جـایگاه
    سخن هر چه زین گوهران بگذرد //// نیـابد بدو راه و جـان و خرد
    خرد گر سـخـن برگزیند همی //// هـمـان را گزیـند که بیند همی
    ستودن نداند کسی او را چو هست //// میان بـندگی را بـبایدت بست
    خرد را و جان را همی سنجد اوی //// در اندیشه ی سخته کی گنجد اوی
    بـدیـن آلت رای و جان و زبـان //// ستود آفرینـنـده را کـی تـوان
    به هستیش باید که خسـتو شوی //// ز گفتـار بی کار یـکسـو شـوی
    پرســتنده باشی و جـویـنده راه //// به ژرفی به فرمانش کـردن نگاه
    تــوانـا بـود هـر کـه دانـا بـود //// ز دانـش دل پـیـر بـرنـا بـود
    از این پرده برتر سخن گاه نیست //// ز هستی مر اندیشه را راه نـیست
    ------------------------------------------------------------------------------------------------
    ستایش خرد
    کنون ای خردمند وصف خرد //// بدین جایگاه گفتن اندر خورد
    کنون تا چه داری بیار از خرد //// که گوش نیوشنده زو برخورد
    خرد بهتر از هرچه ایزد بداد //// ستایش خرد را به از راه داد
    خرد رهنمای و خرد دلگشای //// خرد دست گیرد به هردو سرای
    ازو شادمانی وزیت غمیست //// وزویت فزونی و وزویت کمیست
    خرد تیره و مرد روشن روان //// نباشد همی شادمان یک زمان
    چه گفت آن خردمند مرد خرد //// که دانا ز گفتار او بر خورد
    کسی کو خرد را ندارد ز پیش //// دلش گردد از کرده ی خویش ریش
    هشیوار دیوانه خواند ورا //// همان خویش بیگانه داند ورا
    ازویی به هر دو سرای ارجمند //// گسسته خرد پای دارد به بند
    خرد چشم جانست چون بنگری //// تو بی چشم شادان جهان نسپری
    نخست آفرینش خرد را شناس //// نگهبان جان است و آن سه پاس
    سه پاس تو چشم است و گوش و زبان //// کزین سه رسد نیک و بد ، بی گمان
    خرد را و جان را که یارد ستود //// وگر من ستایم که یارد شنود
    حکیما چو کس نیست گفتن چه سود //// از این پس بگو کافرینش چه بود
    تویی کرده ی کردگار جهان //// ببینی همی آشکار و نهان
    به گفتار دانندگان راه جوی //// به گیتی بپوی و به هرکس بگوی
    ز هر دانشی چون سخن بشنوی /// از آموختن یک زمان نغنوی
    چو دیدار یابی به شاخ سخن
    بدانی که دانش نیاید به بن
    -----------------------------------------------------------------------------------------
    گفتار اندر ستایش پیغمبر
    ترا دانش و دین رهاند درست //// در رستگاری ببایدت جست
    وگر دل نخواهی که باشد نژند //// نخواهی که دایم بُوی مستمند
    به گفتار پیغمبرت راه جوی //// دل از تیرگی ها بدین آب شوی
    چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی //// خداوند امر و خداوند نهی
    که خورشید بعد از رسولان مه //// نتابید بر کس ز بوبکر به
    عمر کرد اسلام را آشکار //// بیاراست گیتی چو باغ بهار
    پس از هردوان بود عثمان گزین /// خداوند شرم و خداوند دین
    چهارم علی بود جفت بتول //// که او را به خوبی ستاید رسول
    که من شهر علمم علیم دَرَست //// درست این سخن قول پیغمبرست
    گواهی دهم کاین سخن ها ز اوست //// تو گویی دو گوشم پر آواز اوست
    علی را چنین گفت و دیگر همین //// کزیشان قوی شد بهر گونه دین
    نبی آفتاب و صحابان چو ماه //// بهم بسته ی یکدیگر راست راه
    منم بنده ی اهل بیت نبی //// ستاینده ی خاک پای وصی
    حکیم این جهان را چو دریا نهاد //// بر انگیخته موج ازو تندباد
    چو هفتاد گشتن برو ساخته //// همه بادبان ها بر افراخته
    یکی پهن کشتی به سان عروس //// بیاراسته همچو چشم خروس
    محمد بدو اندرون با علی //// همان اهل بیت نبی و ولی
    خردمند کز دور دریا بدید //// کرانه نه پیدا و بن ناپدید
    بدانست کو موج خواهد زدن //// کس از غرق بیرون نخواهد شدن
    به دل گفت اگر با نبی و وصی //// شوم غرقه دارم دو یار وفی
    همانا که باشد مرا دستگیر //// خداوند تاج و لوا و سریر
    خداوند جوی می و انگبین //// همان چشمه ی شیر و ماء معین
    اگر چشم داری به دیگر سرای //// به نزد نبی و علی گیر جای
    گرت زین بد آید گناه منست //// چنین است و این دین و راه منست
    برین زادم و هم برین بگذرم //// چنان دان که خاک پی حیدرم
    دلت گر به راه خطا مایلست /// ترا دشمن اندر جهان خود دلست
    نباشد جزء از بی پدر دشمنش //// که یزدان به آتش بسوزد تنش
    هر آنکس که در جانش بغض علیست //// از او زارتر در جهان زار کیست
    نگر تا نداری به بازی جهان //// نه برگردی از نیک پی همرهان
    همه نیکت باید آغاز کرد //// چو با نیکنامان بُوی همنورد
    از این در سخن چند رانم همی
    همانا کرانش ندانم همی
    --------------------------------------------------------------------------------------

    اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم


  2. 46 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  3. #2

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    به نام خداوند جان و خرد

    سلام

    هدف از ایجاد این تایپیک ایجاد ارتباط و آشنایی کاربران و بالا بردن سطح دانش دوستان در رابطه با اسطوره های ایرانی و داستانهایی که در طول صد ها سال و در میان اندیشه ی نیاکان ما شکل گرفته و کلیات تفکر آنها را نشان می دهد و تا به امروز هم اندیشه های ما بر اساس همان تفکر پیشینیان است .

    من قلم فرسای خوبی نیستم به همین دلیل به سراغ اصل مطلب می روم

    اهداف این تایپیک :
    1- نوشتن و تصحیح شعرهای شاهنامه ( منظورم شعرهایی که کاربران تایپ می کنند )
    2- چکیده نویسی شعرها و داستان های شاهنامه ( ترکیبی از نثر و نظم )
    3- نوشتن داستان کوتاه ( پس از چکیده نویسی هر مطلبی ، دوستان سوار بر پرنده ی خیال خود رهسپار دنیای شاهنامه شده و با قلم های خود آن را توصیف و شرح می دهند )
    4- بیان نکات اشعار ( مثلا اشاره به چه اصلی داره ، کدوم بیت تبدیل به ضرب المثل شده )
    5- معنی کردن کلمات و اشعاری که درک آن ها برای کاربران مشکل است
    6- نقد و واکاوی علت رویداد های شاهنامه
    و ...

    این تایپیک ، تایپیک کلی تمامی مباحث بالا می باشد ؛
    پس از بحث و گفتگو در مورد داستان های شاهنامه و ارائه آثار توسط کاربران علاقه مند ، آثار برگزیده با انتخاب سایر کاربران در تایپیک های تخصصی تر ( که بعدا و با تائید مدیر بخش ایجاد می شود ) با ذکر نام کاربر ( ( حقیقی >> درصورت تمایل کاربر )) در تایپیک مربوطه گذاشته می شه

    نکات :
    1- تمامی اشعار بر اساس فراوان ترین شاهنامه و معتبر ترین آنها ( شاهنامه های بر اساس چاپ مسکو ) قرار داده می شوند
    2- چند کاربر که دارای قلمی روان و دانش ادبی مناسب باشند به عنوان ویرایشگر آثار برگزیده ی سایر کاربران ، آنها را ویرایش می کنند ( در صورتی که آثر برگزیده ی موضوع مربوطه توسط یکی از همین ویرایشگر ها نوشته شده باشد ، ویرایشگر دیگری آن را ویرایش و تائید می کند ___ اصلا بدون ویرایش و تائید یه نفر دیگه نمی شه )ز
    3- در ایام امتحانات دانشگاه بحث جدید ایجاد نخواهد شد
    4- استفاده از مطالب سایر فروم ها و سایت ها و یا مطالب مکتوب در روزنامه ها ، مجلات و کتاب ها مشروط به ذکر منبع می باشد
    5- به هیچ گونه اسمپی و پست خارج از موضوع رحم نخواهد شد و بلافاصله پس از مشاهده طی دو مرحله حذف می شود ( اول ، اخطار به کاربر برای تصحیح پست و دادن مهلت یک هفته ای ، و در صورت عدم همکاری کاربر حذف پست ) >> بدیهی است که پستهایی که حاوی توهین به شخصیت ها و کاربران و دارای مغایرت با قوانین سایت باشند بدن تذکر قبلی پاک می شوند
    6- رعایت ادب در نقد چکیده ها و آثار دوستان الزامی می باشد
    7- ...

    در ضمن آثار برگزیده به همراه اشعار نوشته شده علاوه بر انتشار در تایپیک های اختصاصی مربوطه ( به صورت پست و همچنین به صورت فایل پی دی اف ) در بلاگ اختصاصی این تایپیک به نشانی زیر با ذکر نام کاربری در قالب پی دی اف ارائه می گردد
    http://shahnameh.bloghaa.com
    ویرایش توسط Shafagh : 11-10-2010 در ساعت 10:03 PM

  4. 38 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  5. #3

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    سلامی دوباره


    از دوستان می خواهم که اشعار نوشته را بازبینی کنند و اگر مشکلی بود ، درست آن را بنویسند (( برای شروع پست اول را بازبینی کنید ))

    برای شروع :

    کیومرث

    از بیت

    سخن گوی دهقان چه گوید نخست //// که نام بزرگی به گیتی که جست
    تا بیت

    جهان سر به سر چو فسانست و بس //// نماند بد و نیک بر هیچ کس
    تاریخ شروع : 20 آبان ماه

    تاریخ اتمام : 15 آذر

    استثنا برای شروع مبحث ، 25 روز در نظر گرفته شده .....

    خب دوستان می توانند به دلخواه این کارها رو انجام بدهند
    1- نوشتن متن شعر
    2- نوشتن چکیده ی داستان ( به نثر که باید دارای ابیاتی از شعر باشد )
    3- نوشتن معنی ابیات
    4- نوشتن نکات
    5 - نوشتن داستانی کوتاه با تخیل خود بر اساس اصل داستان ( بدون تحریف و فقط با فضا سازی جدید به نثر روان + در صورت تمایل می توانید از چند بیتی که خود می پسندید در این داستان استفاده کنید
    6- نقد و بررسی داستان


    خُب ، این گوی و این میدان

    Anime Spoilerمتن پنهان: نوع نوشتار من:

    یه جورایی برای بنده سخت شده که به فارسی رسمی و به صورت کتابی مطالبم را بنویسم ، این هم از دلایل پخ پخ کردن های زیاد در این فروم می باشد


    پیشنهادات و انتقادات در مورد این تایپیک پذیرفته می شود

  6. 34 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  7. #4
    Registered User hachibi-8dom آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    محل سکونت
    كاخ عباسي
    نگارشها
    709

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    سلام !

    از اينكه مشاهده ميكنم بالاخره يك علاقه مند فعال به قند پارسي پيدا شد اظهار مسرت و شادماني مي كنيم ! اظهار مسرت ما به حدي است كه في الحال انگشت شست پايمان به طرب افتاده و عنان اختيار از كف داده !

    ولي هنوز درباره اهداف تاپيك پاره اي از سوالات موجودند . مسلما ادبيات پارسي بسيار غني وشيرين است و جاي هيچ گونه بحثي نيست كه شاهد ما در اين حرف استقبال و تنكس هاي بي حد و حصر بينندگان تاپيك ديدني هاي ناروتويي از شعر هايي مبتني بر اسلوب فارسي قديم است .

    اما مع ذلك بجز شاهنامه كه كاخي پا بر جا در شعر فارسي است كه از حكايات شيرين سعدي ! اشعار عسل گونه مولوي در مثنوي و ديگر شكر ريزان پارسي گو مي توانند تاپيك را جذاب تر كنند . نظر بچه ها بر چيست ؟


    راستي اين تاپيك قند پارسي رو هم ما 100 سال پيش زده بوديم اگر خواستيد پست هايش كپي كنيد اينجا يا انتقال فرماييد به اين بخش . https://forums.animparadise.com/showthread.php?t=8590

    يه پست توي تاپيك انتقاد دادم اگه ديگه نتونستم وارد سايت بشم،.... خداحافظ همگي !

  8. 29 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  9. #5

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    نقل قول نوشته اصلی توسط hachibi-8dom نمایش پست ها
    سلام !

    از اينكه مشاهده ميكنم بالاخره يك علاقه مند فعال به قند پارسي پيدا شد اظهار مسرت و شادماني مي كنيم ! اظهار مسرت ما به حدي است كه في الحال انگشت شست پايمان به طرب افتاده و عنان اختيار از كف داده !

    ولي هنوز درباره اهداف تاپيك پاره اي از سوالات موجودند . مسلما ادبيات پارسي بسيار غني وشيرين است و جاي هيچ گونه بحثي نيست كه شاهد ما در اين حرف استقبال و تنكس هاي بي حد و حصر بينندگان تاپيك ديدني هاي ناروتويي از شعر هايي مبتني بر اسلوب فارسي قديم است .

    اما مع ذلك بجز شاهنامه كه كاخي پا بر جا در شعر فارسي است كه از حكايات شيرين سعدي ! اشعار عسل گونه مولوي در مثنوي و ديگر شكر ريزان پارسي گو مي توانند تاپيك را جذاب تر كنند . نظر بچه ها بر چيست ؟


    راستي اين تاپيك قند پارسي رو هم ما 100 سال پيش زده بوديم اگر خواستيد پست هايش كپي كنيد اينجا يا انتقال فرماييد به اين بخش . https://forums.animparadise.com/showthread.php?t=8590

    سلام

    این تایپیک شاهنامه هست
    این تایپیک در بخش قند پارسی

    برای هر کدوم از شاعرها می توانید در بخش ( قند پارسی ) تایپیک مربوطه را ایجاد کنید .

    این تایپیک اختصاصا به شاهنامه و داستان های اون می پردازه و اهدافش هم همان اهداف گفته شده هستن ...

  10. 26 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  11. #6
    Registered User hachibi-8dom آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    محل سکونت
    كاخ عباسي
    نگارشها
    709

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shafagh نمایش پست ها
    سلام

    این تایپیک شاهنامه هست
    این تایپیک در بخش قند پارسی

    برای هر کدوم از شاعرها می توانید در بخش ( قند پارسی ) تایپیک مربوطه را ایجاد کنید .

    این تایپیک اختصاصا به شاهنامه و داستان های اون می پردازه و اهدافش هم همان اهداف گفته شده هستن ...
    اوكي ! گفتيم يه پيشنهاد بديم اگه همه با هم شعر يا متن هاي معروف فارسي مورد علاقه خود را مي گذاشتيم روي هم ، خيلي خوب مي شد ! ولي اگه هدف ايجاد كننده تاپيك فقط براي شاهنامه است كه بقيه مون هم تن به همين هدف مي دهيم و همون هدف رو ادامه خواهيم داد ! نمي توانيم كه به زور هدف او را تغيير دهيم ! تا در اينده چه پيش ايد ! !
    .................................................. ..................................................

    اين هم بيت مورد علاقه من : (البته بيت توي امضام رو هم خيلي دوست دارم)

    چنان بخت از تورانيان برگشته بود
    كه گرگين ميلاد دو تن كشته بود


    از قرار معلوم گرگين ميلاد خيلي شخصيت پخيده اي بوده و خيلي ترسو بوده يه چيزي توي مايه ها شخصيت هاي فيلر هاي ناروتو بوده ولي در جنگ با توران اين توراني ها اين قدر ضعيف شده بودن كه ميلاد (با ميلاد نارا اشتباه نگيرين ) هم پا ميشه 2 نفر رو ميكشه !

    اين بيت تقريبا ضرب المثل شده براي وقتي كه افراد پخيده هم قدرت ميگيرن

  12. 28 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  13. #7
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    سلام ،
    شکی در شیرینی اثاره شاهنامه و کلمات و ابیات اون نیست ...
    من در ترجمه و پیدا کردنه معادل برای کلمات تا حدی میتونم کمک کنم ، فقط کاربرا و دوستان لطف کنن هرکلمه ای که براشون سخته فهمیدنش بنویسن تا کمکشون کنم ...
    vi veri veniversum vivus vici
    به قدرت حقیقت ، من جهان هستی رو فتح میکنم

  14. 22 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  15. #8

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    سلام

    من به علت استقبال فوق العاده ی دوستان یه سوالی برام پیش اومده


    اصلا چند نفر کتاب شاهنامه رو تو خونشون دارند ؟؟

    تو نظر سنجی که تو همین تایپیک می زارم شرکت کنید و جواب این سوال رو بدین

    ................................
    برای اونهایی که کتاب رو ندارن و می خوان تو این تایپیک شرکت کنند ...

    Anime Spoilerمتن پنهان: لینک دانلود اول >> حجم 14 مگابایت:


    http://tarikhema.ir/books/sher/shahnameh.pdf

    پسورد :

    www.tarikhema.ir



    Anime Spoilerمتن پنهان: لینک دانلود دوم >> حجم 8 مگابایت:


    نام کتاب : شاه نامه ی فردوسی
    نام نویسنده : فردوسی
    حجم کتاب : 8 مگابایت
    قالب کتاب : PDF
    تعداد صفحات: 2500

    توضیحات: تمامی شعر های فردوسی

    پسورد فایل فشرده : www.dlebook.ir
    منبع : www.dlebook.ir






    سایت های زیادی هستن که داستان شاهنامه رو به صورت آنلاین گزاشتن ولی ...
    می خواین خودم شعر های شاهنامه رو همینجا بزارم ؟

    شانس هم با ما یار نیست ،، چهارتا امتحان تو دو هفته ی آینده دارم ...

    خودم این بخش کیومرث رو چکیده ش رو دارم می نویسم .....

    واقعا کسی نظری نداره یا شما هم گرفتار میان ترم هستید ؟؟

    کسی نمی خواد مطلبی بنویسه ؟؟


    ویرایش توسط Shafagh : 11-13-2010 در ساعت 01:48 PM دلیل: اضافه کردن لینک های دانلود

  16. 28 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  17. #9
    Registered User hachibi-8dom آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    محل سکونت
    كاخ عباسي
    نگارشها
    709

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    خوب در راستاي پست قبليم كه يكمي در مورد گرگين حرف زده بودم بگم كه اين گرگين ميلاد توي داستان بيژن و منيژه هم حضور فعالي داره

    جريان از اين قراره كه گرگين رو ميفرستن راهنماي بيژن ولي گرگين نامردي بزرگي ميكنه و بيژن بدبخت رو ميندازه توي درد سر !

    خلاصه اين گرگين ميلاد هم نامرد بوده !

    دوباره ميام و داستان بيژن و منيژه رو براتون كامل ميگم ! ميگم كه بيژن بنده خدا چجوري جو گير ميشه كه به مردم يه ديار دور و بد مسير كمك كنه و ميگم كه گرگين ميلاد نامرد چه ميشه كه با بيژن همراه ميشه و چه دامي رو براش پهن ميكنه و دست اخر بيژن به چه سرنوشتي دچار ميشه و اين وسط منيژه خانوم از كجا پيدا ميشه و چه نقشي ايفا ميكنه

    ولي بايد صبر كنين و يكمي از خودتون علاقه نشون بدين كه گفتن مستمع صاحب سخن را برسر شوق اورد

    Anime Spoilerمتن پنهان: جان نثاريم:
    .
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shafagh نمایش پست ها
    سلام
    این تایپیک شاهنامه هست
    این تایپیک در بخش قند پارسی
    دست و دندان شما درد نكنند شفق ساما ! اينجانب كاملا به اختلاف بين تاپيك و بخش واقف هستم ! بلكه منظور من اين بود كه ما 100 سال پيش تاپيكي داشتيم به نام شيرين مثل قند پارسي ! روي سخن با مدير محترم بخش بود كه يا پست هايش را در اين تاپيك كپي كند يا در بخش قند پارسي كپي كند يا اگر هم نمي خواهد ما هم زياد فشار نمي اوريم هر جور كه راحت است انتقال هم ندادند عيبي ندارد از باب گرم شدن بخش نظري عرض نموديم
    كلا ما دو نظر عرض نموديم كه در هر نظر ارادتي داشتيم و بر هر ارادتي اظهار جان نثاري !!
    .
    ویرایش توسط hachibi-8dom : 11-14-2010 در ساعت 01:58 PM

  18. 20 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  19. #10

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    سلام

    اینم لینک دانلود اشعار بالا + داستان کیومرث

    آغاز

    کیومرث

    ................
    در داستان کیومرث می خوانید
    اولین پادشاه >> کیومرث
    کیومرث اولین نفری بود که لباس پوشید و پوشاک را ترویج داد ( با پوشیدن پوست پلنگ )
    تمامی موجودات زیر فرمان کیومرث بودن ( حتی چارپایان )

    تنها کسی که با کیومرث مخالف بود اهریمن بود

    خروزان فرزند اهریمن بر علیه کیومرث قیام کرد و سیامک به عنوان فرزند کیومرث با او جنگید ولی به علت نداشتن وسایل جنگی و دست خالی بودن توسط خروزان کشته شد

    بعدها هوشنگ ( پسر سیامک و نوه ی کیومرث ) پس از بزرگ شدن نزد نیای خود به جنگ با خروزان رفت و اورا کشت

    بعد از کشته شدن خروزان ، عمر کیومرث به عنوان اولین پادشاه به سر رسید و اون جان به جان آفرین تسلیم کرد

    ........
    این یه خلاصه ی ناقص هست برای آشنایی شما ( متاسفانه تا 10 آذر ماه گرفتار امتحانات میان ترم هستم ،، برای همین چکیده ی اصلی که خودم قراره بنویسمش می ره برای بعد از اون تاریخ )
    .........
    ......
    در کل در داستان کیومرث

    کیومرث > اولین پادشاه
    >>> سیامک > فرزند کیومرث > پدر هوشنگ > کشته شده توسط خروزان دیو
    >>>>> هوشنگ > فرزند سیامک > نوه ی کیومرث >> کشنده ی خروزان دیو

    اهریمن
    خروزان > فرزند اهریمن > کشنده ی سیامک > کشته شده توسط هوشنگ

    ............................
    چندتا واژه

    خدیو
    خداوند, پادشاه, امیر, خدیورهم‌گفته‌شده‌است
    ( اسم ) 1 - پادشاه خداوند( مطلقا ) . 2 - عنوان هر یک از پادشان دور. اخیر مصر . 3 - امیر . 4 - بزرگ قوم .
    پادشاه شاه ملک


    کیهان خدیوبه معنی بزرگ و صاحب و یگانه و پادشاه عالم و دنیا چه کیهان به معنی دنیا و جهان و عالم و خدیو به معنی پادشاه و صاحب و یگانه باشد و این لفظ را بجز باری تعالی بر کسی دیگر اطلاق نکنند بر خلاف خدایگان 0 پادشاه عالم


    مُردری( اسم ) مرده ریگ : شما را بدان مردری خواسته بران گونه بر دل شد آراسته . ( شا )
    مرده ریگ


    هُرّای

    نعره ، فریاد ( بیشتر همون نعره رو معنا می ده که تو این شعر به معنای نعره و جوش و خروش درندگان است )

    خروزان >> فرزند اهریمن


  20. 25 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  21. #11
    Registered User KAKASHI_LOVER آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2008
    محل سکونت
    Iran -Ahwaz-In my room with kakashi & byakuya
    نگارشها
    3,994

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    من نمی تونم با ادبیات خاص شما دوستان صحبت کنم پیشاپیش پوزش میخوام ^_^
    در کتابخانه خانه ما کتاب شاهنامه فردوسی وجود داره ولی به علت کمبود وقت نتوانستم انطوری که کتاب های رمان خارجی میخونم کتاب شاهنامه بخونم
    ولی داستان های اساطیر شاهنامه خیلی جذاب تر از ادویسه هومر.یا کلیه دمنه یا افسانه تروا هست
    خوشحال میشم تمام اساطیر شاهنامه با خط نثر ادبیات زیبای خودت به ما معرفی کنی تا بچه امروزه به دنبال اساطیر چون زئوس یا آناهیتا نرن.وبا اساطیر چون هوشنگ که آتش به وجود آورد یا میترا که خدای عقل شعور ایرانی هست آشنا بشوند
    ممنونم ^_^حمید سان که اینجا معرفی کردی

    تمام افسانه های شاهنامه زیبا هستن..
    ویرایش توسط KAKASHI_LOVER : 11-17-2010 در ساعت 09:02 PM



  22. 23 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  23. #12
    کاربر افتخاری فروم golpar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    وطن
    نگارشها
    926

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    بسيا..................ر تاپيك خوبيه!واقعا كيف كردم اينو ديدم!
    منم دارم شاهنامه رو ميخونم ولي خب متاسفانه فرصت ندارم واسه تاپيك وقت بذارم وگر نه كمك هاي خوبي ميتونستم بكنم.
    موفق باشيد.كارتونو دنبال مي كنم
    آزادی آخرین کلمه ای ست که همواره در دل دارم
    آزادی من،خط قرمز من است!

    غادة السمان

  24. 19 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  25. #13

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    سلام
    کسی چیزی ننوشت ؟؟

    خودم نوشتمش ولی باید تایپش کنم

    واقعا کسی نمی خواد چیزی بنویسه ...
    تا جمعه شب می زارمش



  26. 7 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  27. #14
    Registered User KAKASHI_LOVER آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2008
    محل سکونت
    Iran -Ahwaz-In my room with kakashi & byakuya
    نگارشها
    3,994

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    شفق جان شما ادامه بده عزیزم ..
    من خودم به شخصامثل شما شیوا زیبا نمی نویسم .علاقه شدیدی دارم مطالب دوستان بخونم تا بنویسیم
    لطفا ادامه بده عزیز

  28. 7 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  29. #15

    پاسخ : شاهنامه ( تایپیک کلی )

    سلام
    اینم داستان کیومرث
    بخونید و اگه جاییش اشتباه بود بگید


    کیومرث


    سخن گوی دهقان چه گوید نخست //// که نام بزرگی به گیتی که جست
    که بود آنکه دیـهـیـم بر سر نـهـاد//// ندارد کس آن روزگاران را به یاد
    چه کسی اولین تاج را بر سر نهاد ؟ چه کسی اولین بار خود را پادشاه خواند ؟ که اولین حکومت را تشکیل داد ؟
    آن روزگاران را که به یاد دارد ؟
    هیچ نشانی نیست .
    هیچ نشانی نیست به جز داستان هایی که سینه به سینه از پدر به پسر رسیده ؛ با این حال پژوهنده ی نامه ی باستان که داستان های پهلوانان را برایت می گوید ، این را هم از پیری نقل می کند .

    گویند که کیومرث نخست انسانی بود که تاج بر سر نهاد و پادشاهی و دستگاهی برای خود ساخت و خود به عنوان نخستین پادشاه شناخته شد.
    با پادشاهی کیومرث ، جهان سر و سامانی یافت .
    کیومرث اولین کس بود که خود و همراهانش در کوه ساکن شدند و در کوه برای خود خانه ای برگزیدند و برای خود جایگاهی ساختن و علاوه بر این کیومرث و همراهانـش اولین کسـانی بـودن که از پوسـت حیوانات برای خود پوشاک ساختن و اینگونه شد که از کیومرث برای ما حکومت و پوشاک به جای ماند .
    سی سال کیومرث پادشاه بود و با فر ایزدی که با خود داشت بر جهان به درستی و نیکی حکم می راند چنان که حتی درندگان و حیوانات و پرندگان هم به پادشاهی او اقرار داشتن و نزد او آرام می گرفتن و سر به فرمانش بودن .
    کیومرث پسری گرانمایه و گرانقدر به نام سیامک داشت که به او امید داشت و از شدت محبتی که به پسر خود داشت همیشه از ترس دوریش در تب و تاب بود .
    پادشاه در جهان هیچ رقیبی و دشمنی نداشت و جهان سر به سر زیر فرمان او بود به جزء :
    به گـیتی نـبـودش کـسـی دشـمـنا //// مـگر بد کـنـش ریمن آهـرمـنا
    اهریمن بد سیرت به کیومرث رشک می ورزد و در تب و تاب بود که به او ضربه ای بزند و کار او را یکسره کند . از بازی روزگار اهریمن فرزندی داشت که همچون گرگ وحشی و خونخوار بود ؛ اهریمن نام فرزندش را خروزان گذاشت .
    روزها از پی یکدیگر گذشتند و خروزان روز به روز بزرگ و بزرگتر می شد و زمانی که به بلوغ و نهایت قدرتش رسید ؛ اهریمن او را فرمانده ی سپاهی از دیوان که خود گرد آوری کرده بود کرد و به جنگ کیومرث فرستاد .
    خروزان دیو به دنبال تاج و تخت کیومرث به راه افتاد و به هر منزلگاهی که می رسید نیت خود را آشکارا می گفت و ادعا می کرد که تاج و تخت و حکومت حق کیومرث نیست .
    این سخن به گوش سیامک رسید و دل شاه بچه را به درد آورد و خونش را به جوش .
    سیامک لشکری مهیا کرد و چرم پلنگین به تن کرد و به جنگ خروزان رفت :
    دل شاه بچه بر آمد به جوش //// سپاه انجم کرد و بگشاد گوش
    بپوشید تن را به چرم پلنگ //// که جوشن نبود و نبود آئین جنگ
    آن زمان نه سلاح جنگی بود و نه آئین جنگ و فن و فنون جنگیدن ؛ سیامک سپاه را بدون آرایش جنگی روبه روی دشمن برد و خود به جنگ خروزان دیو رفت .
    جنگ در گرفت و در میانه ی جنگ خروزان چنگی به میانه ی کمر سیامک زد و او را بر زمین زد و بدنش را چاک چاک کرد :
    بزد چـنـگ وارونـه دیو سـیاه //// دوتـا انـدر آورد بـالای شـاه
    فکند آن تن شاهزاده به خاک //// به چنگال کردش کمرگاه چاک
    سیامک به دست خروزان دیو //// تبه گشت و ماند انجمن بی خدیو
    با مرگ سیامک لشکر بدون فرمانده عقب نشینی کرد.
    خبر مرگ سیامک غم و اندوه را بر دل شاه افکند و او را عزا دار کرد ؛ لشکر هم جامه ی فیروزه ای رنگ به تن کردن و همراه چهارپایان و درندگان و پرندگان به درگاه پادشاه عزادار شدند.
    یک سال گذشت و کیومرث همچنان سوگواری می کرد تا اینکه پیامی از طرف پروردگار رسید :
    نشـسـتند سالی چنین سوگوار //// پــیــام آمــد از داور کــردگـار
    درود آوریدش خجسته سروش //// کزین بیش مخروش و باز آر هوش
    از سوی کردگار پیامی رسید که : « ای کیومرث پرودگار را ستایش کن و بیش از این سوگواری مکن و به خود آی ، لشکری گرد آوری کن و به فرمان پروردگارت فرمانده ای بر لشکر بگمار و به کین خواهی بشتاب و کار آن دیو را بساز . »
    کیومرث پس از شنیدن این پیام به ستایش پروردگار پرداخت و پس از آن از گریه و زاری دست کشید و به خود آمد و به فرمان کیهان خدیو برای کین خواهی سیامک شتافت و شروع به گرد آوری لشکری کرد .
    خجسته سیامک یکی پور داشت //// که نزد نیا جاه و دستور داشت
    گرانمایه را نام هوشنگ بود //// تو گفتی همه هوش و فرهنگ بود
    سیامک پسری داشت به نام هوشنگ که به داشتن هوش و خرد و فرهنگ شهرت داشت .
    هوشنگ نزد نیای خود جاه و مقامی داشت و کیومرث به او دل بسته بود و او را به جای سیامک در نظر گرفته بود و او را با مهر و محبت پروراند و راه و رسم زندگی را به او آموخت .
    پس از به بلوغ رسیدن هوشنگ ، کیومرث بنا به فرمان کردگار از برای کین خواهی سیامک لشکری بی شمار از مردان جنگی و درندگان و پرندگان و پریان گرد آوری کرد و پس از آن با هوشنگ به سخن پرداخت و به او گفت که از زندگی من چیزی به جای نمانده و تو جانشین من خواهی بود ، پس از امروز تو سالار لشکری و باید لشکر را هدایت کنی .
    هوشنگ به فرمان نیای خود پیشاپیش لشکر به جنگ دیوان رفت :
    پس پشت لشکر کیومرث شاه //// نبیره به پیش اندرون با سپاه
    از آن سو خروزان دیو هم با لشکر خود به میدان جنگ آمد.
    جنگ آغاز شد و دو لشکر به یکدیگر هجوم آوردن ؛ به خاطر خشم پرودگار و از هرّای درندگان و سپاهیان هوشنگ ترس بر دیوان سایه افکند و آنان را سست کرد و در همین حال سپاهیان هوشنگ کار را بر دیوان سخت کردن و پیاپی بر آنان حمله می کردند .
    در میانه ی میدان جنگ هوشنگ به سوی خروزان دیو رفت و با او به مبارزه پرداخت و پس از جنگی سخت او را شکست داد و سر از تنش جدا کرد و کین پدر را از آن اهریمن زاده گرفت .
    پس از کشته شدن خروزان ، دیوان هم شکست خوردن و فرار کردن و پراکنده شدند .
    کیومرث هم پس از آنکه انتقام پسر را به دست نبیره از خروزان گرفت ، زمانه اش به سر رسید و مرگ به سراغش آمد و او را به جهان باقی برد .
    کیومرث جهان مادی و فریبنده را چنان ترک کرد که نام نیک از او باقی ماند و خود سود کرد .
    چو آمد مر آن کینه را خواستار //// سر آمد کیومرث را روزگار
    برفت و جهان مردری ماند از اوی //// نگر تا کرا نزد وی آبروی
    جهان فریبنده را گرد کرد //// ره سود بنمود و خود مایه خورد
    جهان سر به سر چو فسانست و بس /// نماند بدو نیک بر هیچ کس




    ویرایش توسط Shafagh : 12-03-2010 در ساعت 04:05 PM

  30. 9 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ