Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: کتابخوانی گروهی: کوری

  1. #1
    همکار بازنشسته بخش کتاب و کتابخوانی binke آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    پشت دریاها
    نگارشها
    117

    کتابخوانی گروهی: کوری

    با سلام
    دوستان دور جدید کتابخوانی شروع شد
    کتاب دی ماه رو اغاز می کنیم
    این کتاب طبق رای خود شما در نظر سنجی قبل انتخاب شده
    در کنار این رمان کتاب دیگری را هم به موازات این خواهیم خواند:انجمن شاعران مرده
    اگر دوست داشتید در اون هم شرکت کنید
    موفق باشید بینکی

    لینک دانلود کتاب
    لینک دانلود فیلم(اگه بچه ها لطف کنن پیدا کنن اینجا میزارم چون میدونم فیلمشم ساخته شده زیر نویس فارسی هم شده بد نمی شه پس از دیدن کتاب فیلمشم ببینیم )




    ----------------------------------

    کوری



    کوری (به پرتغالی: Ensaio sobre a Cegueira) رمانی از ژوزه ساراماگو که نخستین بار در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. ساراماگو در این رمان از کوری آدم‌ها نوشته است. در این رمان هاله‌ای سفید رنگ بعد از کور شدن افراد مقابل چشمانشان ظاهر می‌شود. ساراماگو از تلمیح در این رمان استفاده کرده و با اشاره به نوشته‌های قدیمی اثرش را زیباتر و تأثیرگذارتر کرده است.

    سبک ساراماگو در رمان کوری

    ساراماگو در رمان کوری برای شخصیت‌ها اسم انتخاب نکرده است. با وجود این پیچیدگی در رمان ایجاد نشده و خواننده به راحتی می‌تواند با شخصیت‌های رمان ارتباط ذهنی برقرار کند. ویژگی دیگر این رمان در بازگشت‌های زمانی به گذشته و آینده در خیال شخصیت‌های رمان است که به زیبایی و جذابیت آن افزوده است.

    در زبان فارسی


    تاکنون سه ترجمه از این رمان به فارسی منتشر شده است. مینو مشیری (چاپ اول خرداد ۱۳۷۸ - چاپ سیزدهم ۱۳۸۷)[۱]، اسدالله امرایی، مهدی غبرایی.
    نمونه‌یی از ترجمه مینو مشیری
    ژوزه ساراماگو و کوری ترجمهٔ مینو مشیری. جشنواره سن سباستین، سپتامبر ۲۰۰۶



    «به مرد کوری بگویید آزاد هستی، دری را که از دنیای خارج جدایش می‌کند باز کنید، بار دیگر به او می‌گوییم آزادی، برو، و او نمی‌رود، همانجا وسط جاده با سایر همراهانش ایستاده، می‌ترسند، نمی‌دانند کجا بروند، واقعیت اینست که زندگی در یک هزارتوی منطقی، که توصیف تیمارستان است، قابل قیاس نیست با قدم بیرون گذاشتن از آن بدون مدد یک دست راهنما یا قلادهٔ یک سگ راهنما برای ورود به هزارتوی شهری آشوب زده که حافظه نیز در آن به هیچ دردی نمی‌خورد، چون حافظه قادر است یادآور تصاویر محله‌ها شود، نه راه‌های رسیدن به آنها.»

    بهتر است کمی هم با نویسنده اشنا شویم

    ژوزه ساراماگو


    ژوزه ساراماگو (به پرتغالی: José de Sousa Saramago) نویسندهٔ پرتغالی (زادهٔ ۱۶ نوامبر ۱۹۲۲ و درگذشته ۱۸ ژوئن ۲۰۱۰) برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی است.

    او گرچه از سال ۱۹۶۹ به حزب کمونیست پرتغال پیوست و همچنان به آرمان‌های آن وفادار بوده‌است اما هیچگاه ادبیات را به خدمت ایدئولوژی در نیاورده‌است.

    زندگینامه


    ساراماگو در دهکده‌ای کوچک در شمال لیسبون در خانواده‌ای کشاورز به دنیا آمد، او دو سال بعد به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغل‌های مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزدی پرداخت. پس از مدتی نیز به مترجمی و نویسندگی در روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال مشغول شد. اگرچه اولین رمان او به نام کشورگناه در ۱۹۴۷ به چاپ رسید ولی ناکامی او برای کسب رضایت ناشر برای چاپ کتاب دومش موجب شد رمان نویسی را کناربگذارد، تا این که با انتشار کتاب بالتازار و بلموندا در سال ۱۹۸۲ و ترجمه آن به انگلیسی در ۱۹۸۸ شهرت به سراغ او آمد، رمانی تاریخی که به انحطاط دربار پرتغال در قرن شانزدهم می‌پردازد.

    سبک ادبی

    منحصربه فردترین ویژگی آثار ساراماگو عدم کاربرد نشانگان سجاوندی به صورت متداول و استفاده از جملات بسیار طولانی است، که گاه در درون آن زمان نیز تغییر می‌کند. او از میان علائم نگارشی تنها از نقطه و ویرگول استفاده می‌کند و از سایر علامات که مثلاً جمله سئوالی را مشخص می‌کند یا آن را در گیومه می‌گذارد و... مطلقا می‌پرهیزد. گفتگوهای شخصیت‌های داستان را پشت سرهم می‌نویسد و مشخص نمی‌کند که کدام جمله را چه کسی گفته و به ندرت یک پاراگراف را تمام می‌کند.

    اگرچه بسیاری از منتقدان ادبی[کدام منتقدان؟] ساراماگو در ردیف نویسندگان پیرو سبک رئالیسم جادویی قرار داده وآثار او را با نویسندگان اسپانیایی زبان آمریکای لاتین مقایسه می‌کنند اما او خود را ادامه دهنده ادبیات اروپا و تأثیر پذیری خود را بیشتر از گوگول و سروانتس می‌داند.

    ساراماگو گاه در دل داستان‌های خود از جملات طعنه آمیزی استفاده می‌کند که ذهن خواننده را از حوادث تخیلی و غالبا تاریخی داستان خود به واقعیت‌های جامعه امروز معطوف می‌کند. نوک پیکان کنایه‌های ساراماگو معمولاً مقدسات مذهبی، حکومتهای خودکامه و نابرابری‌های اجتماعی است. رویکرد ساراماگو علیه مذهب آنچنان در رمان‌ها و مقالات او آشکار است که وزیر کشور پرتغال در سال ۱۹۹۲ در پی انتشار کتاب انجیل به روایت عیسی مسیح نام او را از لیست نامزدهای جایزه ادبی اروپا حذف کرد و این کتاب را توهینی به جامعه کاتولیک پرتغال خواند، ساراماگو پس از آن به همراه همسر اسپانیایی‌اش به تبعیدی خودخواسته به لانساروت جزیره‌ای آتشفشانی در جزایر قناری در اقیانوس اطلس رفت و تا آخر عمر در آنجا اقامت گزید.اعلام نام او به عنوان برنده جایزه نوبل در سال ۱۹۹۸ نیز خشم واتیکان را برانگیخت.[نیازمند منبع]

    علی رغم تمام انتقاداتی که از نگرش بدبینانه ساراماگو به دنیا می‌شود، اثار او چه در سطح عامه مردم و چه در میان نویسندگان و خوانندگان حرفه‌ای مورد اقبال زیادی واقع شده‌است. هارولد بلوم او را خوش ذوق‌ترین نویسنده زنده دنیا می‌داند[نیازمند منبع] و فدریکو فلینی کتاب کوری را زیباترین رمانی که خوانده توصیف کرده‌است[نیازمند منبع]. شهرت ساراماگو در ایران با ترجمه فارسی همین کتاب در سال ۱۳۷۸ آغاز شد، تاکنون سه ترجمه مختلف از کوری صورت گرفته و آن را یکی از محبوبترین نمونه‌های ادبیات داستانی روز دنیا در ایران ساخته‌است.[نیازمند منبع]

    ساراماگو به همراه ژان مورو عضو هیئت داوران پنجاه و چهارمین دورهٔ جشنواره بین‌المللی فیلم سن سباستین بود.

    آثار

    * ۱۹۸۲ - بالتازار و بلموندا (به پرتغالی: Memorial do Convento) - ترجمه فارسی: ۱۳۸۰ انتشارات نیلوفر - مصطفی اسلامیه
    * ۱۹۸۶ - سال مرگ ریکاردو ریس (به پرتغالی: O Ano da Morte de Ricardo Reis) - ترجمه فارسی: ۱۳۷۹ انتشارات هاشمی - عباس پژمان
    * ۱۹۸۶ - بلم سنگی (به پرتغالی: A Jangada de Pedra)، ترجمه فارسی: ۱۳۷۹ انتشارات هاشمی - مهدی غبرایی
    * ۱۹۸۹ – تاریخ محاصره لیسبون (به پرتغالی: História do Cerco de Lisboa)
    * ۱۹۹۱ – انجیل به روایت عیسی مسیح، (به پرتغالی: O Evangelho Segundo Jesus Cristo)
    * ۱۹۹۵ – کوری (به پرتغالی: Ensaio sobre a Cegueira) ، سه ترجمه به فارسی از: مینو مشیری، اسدالله امرایی، مهدی غبرایی
    * ۱۹۹۷ - همه نام‌ها (به پرتغالی: Todos os Nomes)، ترجمه فارسی: عباس پژمان، انتشارات هاشمی
    * ۲۰۰۱ – غار (به پرتغالی: A Caverna)
    * ۲۰۰۴ - بینایی (به پرتغالی: Ensaio sobre a Lucidez)
    منبع:ویکی پدیای فارسی

  2. 32 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  3. #2
    Registered User feeto آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نگارشها
    25

    پاسخ : کتابخوانی گروهی: کوری

    کتاب جالبیه.
    ولی خب اصل جالبیش به اتفاقاتیه که در حین داستان میفته، اونایی که خیلی نتیجه گرا هستن و به آخر داستان اهمیت میدن ممکنه چندان خوششون نیاد.

  4. 11 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  5. #3
    همکار بازنشسته بخش کتاب و کتابخوانی binke آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    پشت دریاها
    نگارشها
    117

    پاسخ : کتابخوانی گروهی: کوری

    اینم لینک دانلود برای موبایل
    با تشکر از jorjis عزیز:

    http://www.hamketab.ir/download-292/koori.zip

  6. 6 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  7. #4
    Registered User kakashi-sensi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    جايي در اصفهان
    نگارشها
    750

    پاسخ : کتابخوانی گروهی: کوری

    من کتابه فیزیکیشو همین دیروز تمام کردم وباید بگم یه شاهکاره...
    و ارزش خریدنش رو داره. امیدوارم بچه ها حمت بکنن و برن فیلمشم ببینن.
    یکی از جاههایی که باعث شد از مرد بودن خودم بدم بیاد جایی بود که اوباش شروع به تجاوز کردن... قابل توصیف نیست که چه کاره کثیفی انجام دادن...

  8. 4 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  9. #5
    مدیر بازنشسته بخش فرهنگ Roksana آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران
    نگارشها
    841

    پاسخ : کتابخوانی گروهی: کوری

    هم کتابشو خوندم هم فیلمشو دیدم.کتابش خیلی جالبتر بود.
    دلگشا . آینده روزی هست پیدا ، بی گمان با او.
    گَرَم یاد آوری یا نه ، من از یادت نمیکاهم .
    ترا من چشم در راهم...

  10. 3 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  11. #6
    Registered User christ.mm آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    محل سکونت
    Tehran
    نگارشها
    138

    پاسخ : کتابخوانی گروهی: کوری

    کتاب شاهکار ساراماگو هستش . البته فیلمش زیاد به نظرم سطحش بالا نبود ولی برای تجسم فضای داستان بد نیست که ببینینش.
    کتاب نشون میده آدم صرفا تو لحظات سختی خود واقعی خودش رو نشون میده و پی به کاراکتر واقعی اون میبرین و میبینین تا کجاها میتونه پیش بره!!
    به اون دوست عزیزمونم که گفته از بخش های تجاوزش به شدت ناراحت شده باید بگم خیلی جاهای بدتر از اون تو داستان بود که پیش این یکی نمود نداشت!!
    ولی در کل داستان فوق العاده ای هستش و باید خونده بشه.

  12. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ