ش
شاپرک: پروانه
شادی: شادمانی، خوشحالی، شور شادان: شادمان
شادمهر: مهربان، با محبت
شایان: بسیار بزرگ
شاران: گردنبند درست شده از بادام - نامی کردی
شاهپور: پسر شاه، شاهزاده - نام چند تن از شاهان ساسانی
شاهدخت: دختر شاه، شاهزاده خانم
شاهرخ: شاه منظر، کسی که رخساری همچون شاه دارد
شاهو: نام یکی از رشته کوههای مهم در منطقه کردستان ایران
شاهین: پرندهای شکاری
شاهیندخت: دخت شاهین
شایسته: سزاوار، لایق
شباهنگ: بلبل، ستاره کاروان کش
شب بو: نام گلی است که شب هنگام باز میشود
شبدیز: سیه فام، سیه چرده، نام اسب خسروپرویز
شبنم: رطوبتی که شب هنگام روی گلها مینشیند
شراره: جرقه آتش، گرمای سوزان، عشق فراوان، نامی کردی
شرمین: شرمسار، خجل
شروین: یکی از سرداران معاصر شاپورذوالاکتاف ساسانی
شکوفه: گل درختان میوه دار، شکفته
شکفته: خندان، بشاش
شمشاد: درختی زینتی و تقریبا همیشه سبزکه دستمایه بسیاری از شاعران است
شمین: خوشبو، خوش عطر
شوان: شبان، چوپان - نامی کردی[ ش ُ / ش َ ] (اِ)بمعنی شبان که چوپان و نگاه دارنده ٔ گوسفند باشد. .نام پسر علیداد خان از پارسی گویان هند است
[ ش ُ ] (اِخ ) تیره ای از ایل کَلهُر. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 61). رجوع به ایل کلهر شود [ ش َ ] (اِخ ) کوهی است در نزدیکی بستان ابن عامر. در اینجا کوه دیگری موسوم به شوانان نیز هست شمیلا: از نامهای ارمنی ایرانی به معنی بانوی بزرگوار
شورانگیز: فتنه انگیز، ایجاد کننده شور و شوق
شوری: خوش قیافه، قد بلند- نامی کردی
شهاب: شعله آتش، سنگ آسمانی، ستاره دنباله دار
شهبار: درخورشاه، لایق شاه
شهباز: باز سفید رنگ، شاه باز
شهبال: پر بزرگ پرندگان
شهپر: پرشاهانه
شهداد: شاه عادل (شه=شاه، داد= عدل)
شهرآرا: آنکه به زیبایی مایه آرایش شهراست، آرایش دهنده شهر
شهرام: = شاهرام، «شه» به معنای «شاه» و والا مرتبه و «رام» نام فارسی فرشتهای موکول بر سعادت و روزی است، «شهرام» معادل فارسی «میکائیل» است
شهربانو: = شه بانو (همسر شاه)، ملکه، همسر امام حسین و مادر امام سجاد
شهرزاد: یا «شهزاد» به معنی شاهزاده - نقال قصههای هزار و یک شب
شهرناز: خواهر جمشید و همسر ضحاک ماردوش
شهرنوش: شیرینی شهر
شهروز: شاهروز - روز شاهان - شهرود نام سازی باستانی نیز بودهاست.
شهره: مشهور و نامی
شهریار: پادشاه، یارشهر، نام پسر برزوپسر سهراب
شهلا: زن سیه چشم
شهناز: شاه ناز - دختری بود از خاندان آل بویه
شهنواز: نوازش شده شاه
شهین: منسوب به شاه
شیبا: نسیم شبانه - نامی کردی
شیدا: آشفته و عاشق
شیده: خورشید، درخشان
شیردل: پهلوان و دلاور
شیرزاد: شیر بچه، همچون شیر
شیرنگ: به رنگ شیر، مانند شیر
شیرو: پهلوان معاصر با گشتاسب، نام سردار فریدون
شیرین دخت: دختر شیرین
شیما: دخترانه، نامی کردی
شینا: قدرتمند، توانا - نامی کردی
شیرین: مطبوع و گوارا، معشوقه خسرو پرویز
شیوا: شیرین بیان، خوش زبان، ایزد بزرگ هندیان باستان
شیوانا: از مصدر شیوانیدن، فریبنده، مسحورکننده - فرهنگ عمید
علاقه مندی ها (Bookmarks)