یاری اندر کس نمی بینم ،یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
........................................
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی بر نخواست
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
یاری اندر کس نمی بینم ،یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
........................................
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی بر نخواست
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
سلسله موي دوست حلقه دام بلاست*هر كه در اين حلقه نيست فارغ از اين ماجراست
يادم آيد كه به من گفتي از اين عشق حذر كن
لحظه اي چند بر اين آب نظر كن
آب آئينه عشق گذران است
تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است
باش فردا كه دلت با دگران است
تا فراموش كني چندي از اين شهر سفر كن
به تو گفتم حذر از عشق ندانم
سفر از كوي تو هرگز نتوانم نتوانم
با ای بازار خراب ماخام سر بیلم به بیابان.
آخه خانومی نون ماخوادو ارده چه کارش به کاره مرده
ویرایش توسط sasuke.sama : 07-18-2011 در ساعت 06:16 PM
http://www.micro-source.ir
دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد چون که او بالاتر است
گر کسی بر نا کسی بالا نشیند فخر نیست
روی دریا خس نشیند قعر دریا گوهر است
خیلی ها اومدن گفتن که برادره منن
ولی دیدم که خنجر به دست برابره منن
تا وقتی وزیر داری با سرباز کیش نده
قافیه میدونم زیاده حرفام بیشتره
روی این مرداب ، یک جنبده پیدا نیست .
آفتاب از این همه دل مردگی ها روی گردان است .
بال پرواز زمان بسته است .
هر صدایی را زبان بسته است.
زندگی سر در گریبان است.
دلگشا . آینده روزی هست پیدا ، بی گمان با او.
گَرَم یاد آوری یا نه ، من از یادت نمیکاهم .
ترا من چشم در راهم...
شب و خيال و سراغ تو،باز مي آيم
كه بهت خانه ي در بسته را نظاره كنم
تو كي ز راه ميايي كه شهر شبزده را
به روشنايي چشمم چراغواره كنم؟
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کنترک من خراب شب گرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
ز بیکاری بیکارم و بیکار
حوصله ام سررفته ز این اب هوا
که بس گرم است و بی سازگار
حوصله ام سر رفته ز بیکاری
انیمه و مانگاهایم کجایید؟!!
میخواهم داستان بخوانم اما
چیپتر جدیدش را نه آپ یید!
نوشابه ها کجایید کجایید
من همینجام بیایید بیایید
ز تشنگی مردم و مردم
لطفا مرا دریابید دریابید
I had everything
Opportunities for eternity
And I could belong to the night
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها .............. که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
امیدم باش
امید آخرینم باش
و نوشدارو برایم باش
برای این دل ریشم تو مرحم باش
تو با مهرت عزیزم باش
تو عشقم باش
تو تنها در كنارم باش
ولیكن تا دم اخر
كنارم باش
كنارم باش
صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد
بنگر به سوی دردی که ز کس دوا ندارد
ز فلک فتاد طشتم به محیط غرقه گشتم
به درون بحر جز تو دلم آشنا ندارد
ای آنکه غمگینی و سزاواری ******** وندر نهان سرشک همی باری
رفت آنکه رفت ، امد آنکه آمد ******* بود آنکه بود ، خیره چه غم داری
هموار کرد ، خواهی گیتی را *******گیتی است ، کی پذیرد همواری.
ای کم شده وفای تو این نیز بگذرد / وا فزون شده جفای تو این نیز بگذرد
زین بیش نیک بود به من بنده رای تو / گر بد شدست رای تو این نیز بگذرد
گر هست بی گناه دل زار مستمند / در محنت و بلای تو این نیز بگذرد
وصل تو کی بود نظر دلگشای تو / گر نیست دلگشای تو این نیز بگذرد
گر دوری از هوای من و هست روز و شب / جای دگر هوای تو این نیز بگذرد
بگذشت آن زمانه که بودم سزای تو / اکنون نیم سزای تو این نیز بگذرد
گر سر گشتی تو از من و خواهی که نگذرم / گرد در سرای تو این نیز بگذرد
ویرایش توسط Roksana : 07-30-2011 در ساعت 10:34 AM
14th Noah
شاعر بلند شد هوس شعر ناب كرد
يك مصرع از تبسم گل انتخاب كرد
شعری سرود شاعر عاشق برای گل
با ذكر عشق، سجده به بوی گلاب كرد
شاعر سپس كنار دل لالهها نشست
مشك دو چشم را زغمش پر ز آب كرد
وقتی شنيد «هل من...» خورشيد عشق را
خط زد به شب، دلشده پا در ركاب کرد
بيرون زد از خودش رفت تا كجا؟!
سمت نگاه آبی دريا شتاب كرد
او رفت و رفت تا به جنون خودش رسيد
مجنون شد و به لالههای عاشق خطاب كرد
ویرایش توسط Roksana : 07-30-2011 در ساعت 10:35 AM
|
علاقه مندی ها (Bookmarks)