Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

صفحه 28 از 76 نخستنخست ... 18262728293038 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 406 تا 420 , از مجموع 1128

موضوع: طنز

  1. #406
    مدير بخش Pandora Hearts همکار بخش سریال های آسیایی APTA Fire Team Sh_shlove6 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    محل سکونت
    جايي در ناكجا آباد
    نگارشها
    4,448

    پاسخ : طنز

    تو جاده شمال بودم، یه دفه یه گاو پرید وسط جاده منم محکم زدم رو ترمز و خیلی عصبی شروع کردم بوق زدن که بره ، دیدم نه همینجوری وایساده وسط جاده داره چپ چپ نگام میکنه ، یه جوری نگام میکرد انگار منتظر بود پیاده شم روشو ببوسم ازش عذرخواهی کنم ، یعنی درگیر جذبش شده بودم ، بعد دو سه دیقه دیدم دیگه خیلی بد داره نگا میکنه، اومدم پیاده شم دیدم گاوه یه نگا به من کرد یه نگا به تابلوی محل عبور حیوانات اهلی اونور جاده، بعد با افسوس سرشو انداخت پایینو رفت، یعنی این حرکتش از فحش هم بدتر بود، کلی خجالت زدمون کرد، فقط مونده بود قبل رفتن یکم نصیحتم کنه..

    ---------------------------------------------------------

    مشترک گرامی شما برنده یک شوهر خوشگل شده اید

    جهت دریافت اطلاعات بیشتر به سایت:

    شتردرخواب بیندپنبه دانه - گهی لپ لپ خوردگه دانه دانه مراجعه
    ...
    فرمایید.

    باتشکر

    شرکت بشین تا بیاد!

  2. 14 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  3. #407
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : طنز

    زندگی تخم مرغی !!!




    تخم مرغی رفته بود اینترویو
    تا مگر کوکو شود یا نیمرو

    تخم مرغی بود با شور و امید
    خواست تا مرغانه ای باشد مفید

    فرم استخدام را پر کرده بود
    عکس هم همراه خود آورده بود

    توی مطبخ از برای شرح حال
    پشت هم کردند هی از او سوال:

    - کیستی تو، از کدامین لانه ای؟
    - بوده ای قبلاً در آشپزخانه ای؟

    - کی ز پشت مرغ افتادی برون؟
    - توی ماهیتابه بودی تاکنون؟

    - تجربه داری و فرزی در عمل
    - جای دیگر کار کردی فی المثل؟

    - داغ گشتی توی روغن یا کره؟
    - حل شدی در شنبلیله یا تره؟

    - با نمک فلفل بهم خوردی دقیق؟
    - خوب کف کردی شدی کلاً رقیق؟

    - پشت و رویت سرخ شد روی اجاق؟
    - باد کردی از فشار احتراق؟

    تخم مرغ این حرف ها را که شنید
    روی وحشت، زرده اش هم شد سفید!

    ژوری اینترویو هم بی مجال
    لحظه‌ای غافل نمیشد از سوال:

    - گر "رزومه" داری و "سی.وی" بیار
    - ورنه بیخود آمدی دنبال کار

    - گر نداری توی کارت سابقه
    - ردّ ردّی گرچه باشی نابغه

    گفت لرزان تخم مرغ بینوا
    نیست قانون شما بر من روا

    خوب من تازه ز مرغ افتاده ام
    صفرکیلومترم و آماده ام

    هرکسی کرده ز یک جائی شروع
    میکند خورشیدش از یکجا طلوع

    گر نه در جائی خودم را جا کنم
    تجربه پس از کجا پیدا کنم؟

    گر که مرواری نباشد در صدف
    پس چگونه تجربه آرد به کف؟

    گر که در میدان نرفته کره اسب
    تجربه را پس چه جوری کرده کسب؟

    گفت "شف" با او که: - زر زر کافیه!
    - بیش از این هم ماندنت علافیه

    ـ تخم مرغ هم اینقدر پر مدعا
    - دست به نطقش را ببین بهر خدا!

    - تجربه اول برو پیدا بکن
    - بعد فکر پخت و پز با ما بکن

    تخم مرغ بینوا با قلب خون
    آمد از آن آشپزخانه برون

    رفت غمگین، صاف پیش مادرش
    تا که گرما گیرد از بال و پرش

    گفت مادرجان مرا هم جوجه کن
    جزو باند جوجه های کوچه کن

    مرغ مادر گفت که: - دیر آمدی
    - پس چرا طفلم به تأخیر آمدی؟

    - من به تو گفتم بگیر اینجا قرار
    - تو خودت عازم شدی دنبال کار

    - مهلت جوجه شدن شد منقضی
    - پس چه شد کوکوپزی، نیمروپزی؟

    تخم مرغ اشکش درآمد پیش مام
    ماجرا را گفت از بهرش تمام

    گفت در نیمروپزی گشتم کنف
    چونکه از من تجربه میخواست شف

    سابقه یا تجربه با من نبود
    آشپزخانه مرا ریجکت نمود

    موعد جوجه شدن هم که گذشت
    آه مادر بچه ات بیچاره گشت!

    من از آنجا مانده، زینجا رانده ام
    فاتحه بر هستی خود خوانده ام

    رفت فرصت های عالی از کفم
    حال دیگر کاملاً بی مصرفم

    پس در این دنیا به چه چیزی خوشم؟
    میروم الان خودم را میکشم!

    گفت مادر: - طفلکم قدقدقدا
    - چند مدت صبر کن بهر خدا

    - صبر کن طفلم بیاید نوبهار
    - باز پیدا میشود بهر تو کار

    - گرچه اکنون فرصتت سرآمده
    - تو نگو دنیا به آخر آمده

    تخم مرغ آنجا به حال انتظار
    ماند تا از ره بیاید نوبهار



    عید نوروز، عید پاک آمد ز راه
    روی هر میزی بساطی دلبخواه

    شربت و شیرینی و قند و نبات
    تخم مرغ رنگ کرده در بساط

    روی میز خانه‌ی بانو بهار
    یک سبد مرغانه خوش نقش و نگار

    تخم مرغ ما نشسته آن میان
    میفروشد فخر بر اطرافیان

    از همه خوشرنگ تر، خندان و شاد
    حرف های مادرش آمد به یاد:

    - بهر هرکس در جهان قدقدقدا
    - هست یک جا و مکان قدقدقدا

    - نیست بی مصرف کسی قدقدقدا
    - هست امکان ها بسی قدقدقدا

    - هرکسی باید بیابد جای خود
    - تا نهد جای مناسب پای خود

    - پس تو هم توی مدار خویش باش
    - فارغ از مأیوسی و تشویش باش

    - چون شبیه تخم‌مرغ است این کره
    - روز و شب گردش کند بی دلهره

    - خود تو هم هستی عزیزم بیضوی
    - در مدار خویش گردش کن قوی

    - زندگی زیباست، زیبایش ببین
    - هم ز پائین، هم ز بالایش ببین

    تخم مرغ ما ز پند مادری
    شادمان لم داد آنجا یکوری

    گفت گر مطبخ به من میداد کار
    در کجا بودم کنون ای روزگار؟

    گشته بودم جوجه گر روی حساب
    ای بسا که میشدم جوجه کباب

    پس چه بهتر که بد آوردم زیاد
    حال راضی هستم و ممنون و شاد

    really?

  4. 12 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  5. #408
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : طنز

    تایم تنفس

    من هروقت حس درس خوندن بهم دست میده،5 دقیقه دراز می کشم برطرف میشه

    از اول ابتدایی تا آخرین روز دبیرستان ، همه معلمها و ناظم ها:
    " کلاس شما بدترین کلاسیه که تا حالا داشتم


    انواع عقیده در تولید :
    امریکایی : هم خوب کار کنه هم با دوام باشه
    انگلیسی : جنسش خوب باشی و مشتری راضی باشه
    ایرانی : تا وقتی مشتری میخره سالم باشه بعد که خرید مهم نیست
    چینی : فقط ایرانی بخره ... !!!!


    سه تا بهترین خوابیدن های دنیا:
    1. خوابیدن رو پای مامان وقتی کلی خسته ای
    2. خوابیدن رو شونه ی عشقت وقتی کلی تنهایی
    3. خوابیدن با چشمای باز وقتی استاد داره درس میده


    فقط یه ایرانی میتونه
    شامپو رو تو یه هفته تموم کنه
    و تهش رو با آب قاطی‌ کنه
    و یک ماه بیشتر استفاده کنه ... !!!!


    ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ
    ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻦ"ﻣﺴﻮﺍﮎ"ﺿﺮﺭ
    ﺩﺍﺭﻩ،ﺍﻻﻥ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺩﺭﺩﻧﺪﺍﺷﺖ ... !!!
    همه دور هم جمع میشدیم یواشکی مسواک میزدیم...


    اولین سوال دخترا در شروع ترم:
    استاد منابع امتحانی چیا هست؟
    پسرا از استاد در شروع ترم:
    استاد نه ونیمُ ده می‌دین؟؟


    ما ایرانی ها اولین کسانی هستیم که کشف کردیم باطری قلمی با ضربه شارژ میشه
    مثال:زمانی که باتری کنترل دستگاهی ضعیف میشه و کار نمیکنه تق و تق میزنیم روش تا مجبور بشه کار کنه!!!

    هیچ لذتی بالاتر از این نیس که یه تیکه از سرعت گیر کنده شده باشه و آدم بتونه 2 تا چرخش ماشینشو از اونجا رد کنه..هست خدایی؟! خدایا این لذتارو از ما نگیر..

    تا حالا دقت کردین تو جاده های ایران وقتی قسمت انگلیسی تابلو اسم یک شهر رو می خونین بهتر متوجه میشین تا فارسیش رو ... !!!!

    یه روزایی هست که یهو قصد می کنی اتاقتو مرتب کنی...همه ی وسایلتو که می ریزی بیرون تازه میفهمی چه اشتباهی کردی.


    واقعا جالبه میریزن دیش و ال ام بی و غیره رو میکنن میبرن بعدش تو شبکه قران و خبر اطلاعات شبکه ماهواره شونو میدن

  6. 13 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  7. #409
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : طنز

    پـَـــ نـَـــه پـَــــ

    لپ تاپم رو بردم نمايندگيش، مي گم ضربه خورده کار نمي کنه، يارو ميگه ضربه فيزيکي؟!!
    پـَـــ نــه پـَـــ ، يکم بي محلي کردم، ضربه روحـــي خورده

    -----------------------------------------------
    دوستم ميپرسه تو هم مثل من به طبيعت و دريا و گل و چيزاي رمانتيک علاقه داري؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ من فقط به زباله دوني و آشغال و توالت عمومي و چيزاي چندش آور علاقه دارم

    -----------------------------------------------
    سر صبح جمعه از سروصداي زياد از خواب بلند شدم ،رفتم آشپزخونه مي بينم بابام هي داره دره يخچالو باز مي کنه باز مي بنده،
    بهش مي گم چي شده سر صبح خراب شده ؟
    گفت : پــ نه پــ دارم مي بندم باز مي کنم بلکه رفرش بشه يه چيزي پيدا کنيم بخوريم

    -----------------------------------------------
    نشستيم همه داريم فيلم مي بينيم، به رفيقم مي گم يکم تلويزيونو بچرخون ؛
    ميگه سمت شما؟
    پــــَ نــــَ پـــــَ بچرخون سمت قبله، باشد که مقبول درگاه احديت قرار بگيره…

    -----------------------------------------------
    دارم کمرمو با نبش ديوار مي خارونم خواهرم ميگه کمرت مي خاره؟
    ميگم پــــ نه پــــ دارم علامت گذاري مي کنم واسه خرس ها راهو گم نکنن

    -----------------------------------------------
    دارم چايي مي خورم داغ بود سوختم. بابام مي پرسه سوختي؟
    مي گم پــــ نه پــــ رفتم مرحله بعد

    -----------------------------------------------
    سر جلسه امتحان مي گم استاد چقدر وقت داريم؟
    مي گه تا آخر امتحان؟
    پَـــ نَه پـَـــ تا ظهور امام زمان

    -----------------------------------------------
    به همکارم مي گم همين الان يه فيلم باحال دانلود کردم، مي گه از تو اينترنت؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ از تو کانال کولر، اتفاقاً پهناي باندشم زياده، قطعي هم نداره

    -----------------------------------------------
    مامان و بابام موقع جابه جا کردن مبل يکدفعه ولش کردند رو پام اشکم در اومده، تازه مي پرسن دردت اومد؟
    پــــ نه پــــ از اينکه مي بينم رابطه شما دوتا انقدر خوبه و با هم همکاري مي کنيد، دارم اشک شوق مي ريزم

    -----------------------------------------------
    رفتم ساعت سازي به يارو مي گم ساعتم کار نمي کنه، ميپرسه يعني درستش کنم؟
    پــــــ نه پـــــــ باهاش صحبت کن سر عقل بياد بره سر کار

    -----------------------------------------------
    تو فرودگاه دارم با رفيقم حرف ميزنم يارو داره رد ميشه ميپرسه: شما ايراني هستين؟
    مي گم: پـَـــ نــه پـَـَــــ ما چيني هستيم فقط روي ما فارسي ساز نصب کردن

    -----------------------------------------------
    دارم مي رم تو دانشگاه يارو دم در جلومو گرفته مي گه آقا شما دانشجوي همين دانشگاهيد؟
    ميگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دانشجوي دانشگاه آکسفوردم، درس تفسير قرآن رو اينجا واحد ميهمان گرفتم

    -----------------------------------------------
    رفتم دکتر از منشيه مي پرسم دکتر هست؟ ميگه بله مي خواييد بريد پيششون؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببينم اگه اين وقت شب هنوز تو مطبند، تلاش شبانه روزيشون رو سرمشق زندگيم قرار بدم و برم


  8. 15 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  9. #410
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : طنز

    ایجاد فرصت های شغلی در اروپا

    تعيين سطح و شرايط گزينش و فرصت های شغلی بانوان در اروپا

    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .

  10. 16 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  11. #411
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : طنز

    اگر من هنوز ازدواج نکردم به خاطره


    تقصیر جوش های صورتمه که کسی از من خوشش نمی آید
    . .
    تقصیر ساعت کاریمه که صبح خروس خون می روم و بوق سگ می آیم و شانس دیده شدن را از دست میدم
    .
    .
    تقصیر باباست که انقدر پول نداره تا چشم مردم در بیاد
    . .
    تقصیر پسر عمومه که نفهمید عقد دختر عمو و پسر عمو رو تو آسمون بستن
    . .
    تقصیر استادمونه که جلوی همه به من ابراز علاقه کرد و باعث شد دیگه کسی جرات نکنه از من خواستگاری کنه
    . .
    تقصیر مادر شوهر عمه مه می دونم بخت منو بسته
    . .
    تقصیر پسر همسایه دست راستیه که به خودش اجازه داد از من خواستگاری کنه
    . .
    تقصیر پسر همسایه دست چپیه که به خودش اجازه نداد از من خواستگاری کنه
    . .
    تقصیر تلویزیونه که تو تمام سریال هایش همه جوون ها ازدواج می کنن و اصبلا به مشکلات ما جوون های ازدواج نکرده نمی پردازن
    . .
    تقصیر مطبوعاته که توی مطالبشون جوون ها از هم طلاق می گیرند و مردم را نسبت به ازدواج بدبین می کنن
    . .
    تقصیر مجلسه که به جای اجباری کردن سربازی، پسرها رو وادار به ازدواج اجباری نمی کنن
    . .
    تقصیر عراقه که کلی پسرهای آماده به ازدواج ما را به کشتن داد
    . .
    تقصیر هلنده که همجنسبازی رو رواج داد تا مردا دیگر نیازی به زن گرفتن نداشته باشن
    . .
    تقصیر انگلیسه این گفتن نداره همه می دونن همیشه و همه جا کار کاره انگلیسه
    . .
    تقصیر سازمان ملله که سر درش نوشته" بنی آدم اعضای یکدیگرنداما مشخص نکرده من جیگر چه کسی هستم
    .
    .
    تقصیر کره زمینه که جوری نچرخید من و نیمه گمشده ام به هم برسیم
    .

  12. 15 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  13. #412
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : طنز

    استاد بوس بوس



  14. 14 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  15. #413
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : طنز

    شوهر خوب

    پسره تو كليسا نشسته بوده، يهو مي‌بينه يه دختر خيلي خوشگل مياد تو. ميدوه ميره پشتِ يه مجسمه قايم ميشه.
    دختره مياد ميشينه جلوي محراب و ميگه:
    اي خدا! تو به من همه چي دادي ، پول دادي ، قيافه دادي ، خانواده خوب دادي...
    فقط ازت يه چيز ديگه ميخوام... اونم يه شوهر خوبه ...يا حضرت مسيح‌! خودت كمكم كن!


    پسره از پشت مجسمه مياد بيرون ميگه: عيسي هل نده!‌ هل نده زشته ، خودم ميرم!

  16. 16 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  17. #414
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : طنز

    فدای بند کفشات

    ترم اول بودم.....سر درس دسشوییم گرفته بود.شدید
    این استاد هم وحشتناک حساس رو بیرون رفتن و اینااا ..
    گفتم استاد اجازه هست چند لحظه برم بیرون ....
    گفت کجا میخوای بری ...!؟گفتم استاد همین دورو برام....زودی میام .....
    گفت اگه دستشویی میخوای بری که هیچی.....ولی اگه رفتی بیرون و تلفن صحبت کردی دیگه خودت نیا تو کلاس...!!
    گفتم چشم استاد ...
    بلاخره رفتم دستشویی و کارم و کردم...برگشتنی 10 قدم مونده بود به کلاس دیدم گوشیم زنگ میخوره ....نگاه کردم دیدم دوست دخترمه :"> :x :">
    جواب دادم و شروع کردیم به صحبت کردن ...
    حالا منه خنگ حواسم نبود چسبیده به در کلاس دارم میحرفم....
    یهو در کلاس باز شد...چشام افتاد تو چشای استاد .....قلبم داشت تند تند میزد ....
    گفتم استاد یعنی برم واسه حذف؟!
    برگشت گفت : آخه مرد حسابی ....اولش گفتی قربونت برم ، یه چیزی ......فدات بشم، یه چیزی...عشقه منی ، یه چیزی ...دیگه اون آخر گفتی فدای بند کفشات دقیقا یعنی چی آخه ..؟
    هم کلاسیام =)))))))))))))))
    من :|...

  18. 14 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  19. #415
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : طنز

    دختر ساده ، پسر ساده

    پشت چراغ قرمز بودم .. یه 206 اومد بغلم وایستاد .....دیدم یه دخترِساده و بی آرایش راننده شه ...!
    با خودم گفتم عجب دختریه ...ساده ...اصلا ارایشم نکرده ...!
    تو همین فکرا بودم دیدم داره از آینه ماشینش خودش و نگاه میکنه و رُژ لب میزنه و یه نگاه ریزم به من میکنه..!
    آقا 3 سوت رژ لب رو زد و چراغ سبز شد و حرکت کردیم ......
    با خودم گفتم یه رژ لب بود دیگه ...بازم ساده بود آرایشش که رسیدیم به چراغ بعدی و از ق...ضا دخترِ اومد بازم پهلویه من ...!!!!
    نگاش کردم دیدم دوباره تو آینه داره خودش رو نگاه میکنه، یه چی میماله به صورتش و بازم یه نگاه ریز به من میندازه ...!
    والا من که زیاد سَر در نمیارم ...ولی فک کنم پنکِک بود ...!
    با خودم داشتم فک میکردم چه خوش خیال بودم ارایشش کمه و اینا که یهو چراغ سبز شد ..... داشتم حرکت میکردم که شیشه رو داد پایین و گفت : هانی ...چراغ بعدی میخوام لاک بزنماااا....حواست باشه ...!!!
    من :-o

  20. 14 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  21. #416
    همکار بازنشسته فروم katsura آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    ~ * Sweet Amoris High school*~
    نگارشها
    636

    پاسخ : طنز

    دقت کردین هر موقع دارین سشوار میکشین حتی اگه تو خونه تنهام باشین هی حس میکنین یکی صداتون میکنه؟

    .
    . . .تا حالا دقت کرده بودین تام و جری تمام مدت لخت بودن، اما وقتی میرفتن لب ساحل شلوارک پاشون میکردن؟. . . . .

    .

    تا حالا دقت کردین تو فیلمای ایرانی،همیشه وقتی طرف میفهمه بچه دار نمیشه همه بچه ها از ماشینای بقلی و جلویی و عقبی باهاش بای بای میکنن میخندن؟!

    .

    تا حالا دقت کردین تمام مریضا توی فیلما و سریالای ایرانی ، انتهای راهرو سمت راست بستری هستن !
    I got the point that i should leave you alone...but we both know that I'm not that strong

  22. 14 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  23. #417
    همکار بازنشسته فروم katsura آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    ~ * Sweet Amoris High school*~
    نگارشها
    636

    پاسخ : طنز

    گفت از حادثه ای لبریزم ، من پر از فریادم ، در درونم غوغاست گفتم این حال تو را میفهمم ، دستشویی آنجاست !!!


    .

    زن در حالی که در آینه نگاه میکنه به شوهرش میگه:من جدیدا خیلی وحشتناک، چاق و زشت به نظر میرسم..لطفا یه چیز خوب به من بگو شوهر: بیناییت فوق العادست عزیزم!!!


    .
    وصیت غضنفر :من از شب اول قبر میترسم منو شب دوم خاک کنید !
    .

    کامپیوتر داشت کار میکرد که یِیهو دود
    سیاهی از پشتش زد بیرون ! میگه : کامیپوترت سوخت ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ یه
    برنامه مونده بود سر دلش ، آروغ زد رفلاکس شد !


  24. 12 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  25. #418
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : طنز

    آموزش در حد تیم ملی !




    نمی............

  26. 12 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  27. #419
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : طنز

    بخند

    Life story


    بوی شوم امتحان آید همی, یار صفر مهربان آید همی
    ما ز تعلیم وتعلم خسته ایم،دل به امید تقلب بسته ایم
    مابرای کسب مدرک آمدیم،نی برای درک مطلب آمدیم !.

    .
    .
    .
    .
    توجه :
    ظرفیت کوچه علی چپ پرشده است
    لطفا دنبال کوچه ی دیگری باشید !

    .
    .
    .
    پسر به دختر : می خوای خورشید زندگی من باشی ؟
    دختر : آره
    پسر : پس ۹۲,۹۵۵,۸۸۷٫۶ مایل از من دور بمون !

    .
    .
    .
    دیگه به من زنگ نزن
    حالا شناختمت
    من نمیتونم دیگه با تو باشم
    ازت بدم میاد
    بی لیاقت
    خداحافظ
    “این آخرین جمله ای بود که همسایمون به شوهرش گفت”
    میخاستم تو ام در جریان باشی عزیزم !

    .
    .
    .
    غضنفر تو قطار میشینه به صندلی روبرویی میگه:
    به سلامتی دارین برمیگردین؟!

    .
    .
    .
    وقتی حاجیان به شیطان سنگ می زدند، شیطان می خندید و می گفت:
    این جماعت که امروز به من سنگ می زنند، برسند تهران به من زنگ می زنند!

    .
    .
    .
    وسعت عشق پسران چنان وسیع است که اگر عاشق دختری شوند
    عاشق دوستانش نیز میشوند !

    .
    .
    .
    .
    تحقیقات دانشمندان اخیرن نشون داده :
    گذر زمان هیچ چیزی را حل نمی کند
    شــــایـــد ماست مالی کند !

    .
    .
    .
    ازدواج هم چیز جالبیه! مثل ارتش می مونه!
    با وجودی که همه ناراضی هستند، ولی باز هم داوطلب داره !

    .
    ..
    .
    زندگی با ” مای بی بی ” شروع و به ” ایزی لایف ” ختم میشود
    قدر لحظه هایی که با ش*ورت هستیم را بدانیم !

    .
    .
    .
    اگر دنیـا برعکس بود حیونا وقتی از هم شاکی‌ میشدن و میخواستن به هم فحش بدن
    میگفتن : آدم ، اهلی ، انسان…
    با تو هستم یکم حیوون باش…!

  28. 15 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  29. #420
    Registered User Elva آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    جايي كه پياده رو تموم مي شه
    نگارشها
    230

    پاسخ : طنز

    شعر نو به سبک طنز :

    هر کجا هستم,
    باشم به درک!
    من که بايد بروم!
    پنجره، فکر، هوا، عشق، زمين، مال خودت!
    من نمي دانم نان خشکي چه کم از مجري سيما دارد!
    تيپ را بايد زد! جور ديگر اما...
    کار را بايد جست. کار بايد خود پول. کار بايد کم و راحت باشد!
    فک و فاميل که هيچ... با همه مردم شهر پي کار بايد رفت!
    بهترين چيز اتاقي است که از دسته چک و پول پر است!
    پول را زير پل و مرکز شهر بايد جست!
    سيد خندان يه نفر!
    سوئيچم کو؟ چه کسي بود صدا کرد زورو؟

    .................................................. .........

    من سخت بدهكارم

    جيب هايم خالي ست
    كفش هايم كهنه ، چشمم كور
    من عجب دنده نرمي دارم
    من پول هايم را وقتي مي گيرم ،
    كه فاتحه اش را خوانده باشد زن من
    سر گلدسته برج
    جيب من جاي گره خوردن هيچ است و شپش
    هر كجا هستم باشم ، خانه اي مي خواهم
    اجاره، رهن ، كرايه همه اش مال من است
    چه اهميت دارد كه اجاره با لاست
    صاحبان خانه چه خبر از ته جيبم دارند
    پول را بايد جست ، وام بايد كه گرفت ،
    خانه اي نقلي ساخت
    زير قرض بايد رفت
    با همه اهل و عيال ،نان خشك بايد خورد
    مگر اين اشكنه ها چه كم از ديزي سنگي دارد !
    بهتر آن است كه قانع باشيم
    و نگوييم كه پول و پله لازم داريم !
    حرف ديگر،كافيست
    خانه در يك قدمي است
    و طلبكار آنجاست!
    كفش را بايد كند
    پول را بايد جست


    ----------------------------------------------------------------


    نامه ای به آقای هاکوپیان :

    برسد به آقای هاکوپیان عزیز!
    آقای هاکوپیان !
    نوکرتم !
    داداش !
    من کت شلوار نمیپووووووووووشم.
    صبح به صبح، ساعت ٧ منو با اس ام اس فروش ویژه بیدار نکن.
    من هر وقت خواستم دوماد شم، خودم سرمو میندازم پائین، عین بچه های خوب میام دم در حجره، دست بوس!
    نکن برادر ِ من !
    ‌نکن پدر ِ من !
    نکن!
    من تا حالا از شما کت شلوار خریدم؟
    مادرم خریده؟
    خواهرم خریده؟
    چی میخوای از جوووون ِ من ؟
    Don't you dare look out your window
    Darling, everything's on fire
    The war outside our door keeps raging on

  30. 10 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ