یادباد آنکو بقصد خون ما **** زلف ما بشکست و پیمان نیز هم
چون سر آمد دولت شبهای وصل **** بگذرد ایام هجران نیز هم
یادباد آنکو بقصد خون ما **** زلف ما بشکست و پیمان نیز هم
چون سر آمد دولت شبهای وصل **** بگذرد ایام هجران نیز هم
دلا بی من چه میکردی تو در کوی حبیب من ****الهی خون شوی ای دل!تو هم گشتی رقیب من::#13
من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود
وعده فردای زاهد را چرا باور کنم .
دلگشا . آینده روزی هست پیدا ، بی گمان با او.
گَرَم یاد آوری یا نه ، من از یادت نمیکاهم .
ترا من چشم در راهم...
میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست
تراز کنگره عرش میزنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتاده است .
تا رفت مرا ار نظر آن نور جهان بین *** کس واقف ما نیست که از دیده چها رفت
تو دستگير شو اي خضر پي خجسته که من
پياده ميروم و همرهان سوارانند....
دامن كشان همي شد در شرب زر كشيده--------------صد ماه رو ز رشكش جيب قصب دريده
سلسله موي دوست حلقه دام بلاست*هر كه در اين حلقه نيست فارغ از اين ماجراست
هر آنکه جانب اهل وفا نگه دارد *** خداش در همه حال از بلا نگه دارد
در بیابان طلب گرچه زهر سو خطریست
میرود حافظ بیــــــــدل به تولای تو خوش
http://www.micro-source.ir
شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را ----- یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم
really?
ملک آزادگی و کنج قناعت گنجی است
که به شمشیر میسر نشود سلطان را .
اشک من رنگ شفق یافت از بی مهری یار
طالع بی شفقت بین که درین کار چه کرد
دانم که بگذرد ز سر جرم من که او گرچه پری وش است ولیکن فرشته خوست
تا ز میخانه و می نام ونشان خواهد بود ***سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
در پس آینه طوطی صفتم داشته اند
آنچه استاد ازل گفت بگو می گویم
|
علاقه مندی ها (Bookmarks)