بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگرکز آتش درونم دود از کفن برآید
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگرکز آتش درونم دود از کفن برآید
سلسله موي دوست حلقه دام بلاست*هر كه در اين حلقه نيست فارغ از اين ماجراست
دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطف های بیکران کرد
دلا بی من چه میکردی تو در کوی حبیب من ****الهی خون شوی ای دل!تو هم گشتی رقیب من::#13
درودی چو نور دل پارسایان
بدان شمع خلوتگه پارسایی
http://www.micro-source.ir
يار مردان خدا باش كه در كشتي نوح
هست خاكي كه به آبي نخرد طوفان را
الا يا ايها الساقي ادر كاسا و ناولها
كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكل ها
اگر آن ترك شيرازي به دست آرد دل ما را
به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را
- آصف عهد زمان جان جهان تورانشاه
- كه در اين مزرعه جز دانه خيرات نكشت
تو نيك و بد خود هم از خود بپرس
چرا بايدت ديگري محتسب
به ملازمان سلطان كه رساند اين دعا را
كه به شكر پادشاهي ز نظر مران گدا را
آصف عهد زمان جان جهان تورانشاه
كه در اين مزرعه جز دانه خيرات نكشت
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
دل مي رود ز دستم صاحبدلان خدارا
دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا
این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد***اجر صبری است کزان شاخ نباتم دادند
رسیدن به آرامش حقیقی در زندگی شدنی است
فقط کافیست لمسش کنی
مانند گلبرگ های گل لطیف است
|
علاقه مندی ها (Bookmarks)