Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 16 تا 22 , از مجموع 22

موضوع: تاثیر آئین‌های کهن ایرانی بر آئین زرتشت

  1. #16
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : تاثیر آئین‌های کهن ایرانی بر آئین زرتشت

    آئین مغان مادی


    راجع به تمدن مادها اطلاعات مبسوطی در دست نیست یکی از دلایل آن این است که شاهان مادی برخلاف شاهان هخامنشی حجاری‌های مهم و کتیبه‌هایی از خود برجا نگذاشته‌اند یا هنوز کشف نشده‌است که بتوان راجع به زبان و خط و معتقدات و صنایع و چیزهای دیگر آنها اطلاعاتی به دست آورد.

    مغان گروه روحانی دولت کهن ماد بودند. چنین بنظر می‌رسد که دین ماد باستان یک دین ابتدائی مزدائی باشد. در ماد یک مزداپرست را مَزْدَیزنَه (mazdayazna) می‌خواندند که از صورت اوستائیش مَزْدیسنَه (mazdayasna) آشکارا جدا می‌شود. آنان در دیرین‌ترین زمان، مجموعه‌ای از خدایان را که با آریایی‌ها میتانی همانندگی بسیار باید داشته‌باشند، می‌پرستیدند. در فهرست نام خدایان که در کتابخانهٔ آشوربنیپال (۶۸۸ تا ۶۲۶ قبل از میلاد) یافت شده‌است، خدایان ماد هم به چشم می‌خورند. در یک فهرست واژهٔ میترا و در فهرست دیگر اَسَرَمَزاش که آنرا باید با اَسوَره‌مَزداس که خود صورت اصلی آریایی اهورامزدا است یکی بدانیم. این دو نام برترین خدایان مادها بودند. مغان پیش از دین زرتشتی دارای بررسی‌هایی دربارهٔ زمان به گونهٔ تکامل یافتهٔ آن بودند که ظاهراً درون مایهٔ دین ایشان را می‌ساخت. خدایان زمان در صورت ابتدائی خود در همه جا در دین‌های ابتدائی دیده می‌شوند و غالباً جای ویژه‌ای در میان خدایان ندارند. این‌ها خدایان سرنوشت و خدایان ابتدائی مرگ هستند ولی خدای زمانی که در ماد پرستش می‌شد، بالاترین خدا بود. نام خدای زمان در زبان‌های ایرانی میانه زروان یا زوروان است. معنای اصلی این واژه زمان است. آئین زروانی دین مغان مادی پیش از فرارسیدن دین زرتشت بود. آئین زروانی صورتی از دین مزدائی‌است ولی مسلماً جزئی از آئین زرتشت نیست. کشتن خرفستران در وندیداد آمده‌است. از این عمل کشتن خرفستران می‌توان استنباط کرد که مغان به نوعی جهان شر قایل بودند و در نتیجه محتملاً به اصل ثنویت، باور داشتند و این مورد دیگری‌است که در آن باورهای مغان ماد هم با دین پارسی و هم با آئین زرتشتی ناسازگار است. تئوپمپوس مورخ یونانی صریحاً گواهی می‌دهد که مغان برای اهریمن قربانی‌هایی پیشکش می‌کردند. برای اهریمن قربانی کردن به هر بهانه‌ای که باشد، نزد یک زرتشتی راستین سنت‌گرا کاری سخت نکوهیده و گناهی نابخشودنی‌است. اینکه این آئین از آنِ دین کهن مغان بوده‌است، قطعی‌ است. بنونیست به درستی و بحق این آئین را یک آئین زروانی می‌داند. رسم اهدای هدایا، قربانی، دعا و تضرع، ستایش و نیایش برای خدایان شرآفرین و اهریمنی برای جلوگیری از خشم آنان در بین بسیاری از اقوام و مردم جهان مرسوم بوده‌است ولی در آئین زرتشت عقیده بر آن است که بایستی با زشتی، پلیدی و اهریمنان جنگید و آنان را زبون و منهزم کرد اما در دوران پس از زرتشت نوعی ثنویت محتوم و مطلق به موجب باورهای آئین زروانی و میترایی و مزدیسنایی پسین جای‌گزین این اعتقاد زرتشت شد و در اوستای نوین، بخش یشت‌ها، مراسم عبادی، ستایش، انجام قربانی، اهدای نزور و نثارها برای اهریمن گنجانده شده‌است.[ مغان برروی تغییرات بعدی دین زرتشت و رواج دوبارهٔ اندیشهٔ دو منشایی بودن جهان نقش مهمی داشتند.



    نقشهٔ شاهنشاهی ماد. در سال ۵۵۰ پیش از تاریخ.
    vi veri veniversum vivus vici
    به قدرت حقیقت ، من جهان هستی رو فتح میکنم

  2. 4 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  3. #17
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : تاثیر آئین‌های کهن ایرانی بر آئین زرتشت

    دو نظریهٔ متفاوت دربارهٔ دین مغان در دوران هخامنشیان

    انتساب مغان مادی به آئین زرتشتی

    هنریک ساموئل نیبرگ نوشته‌است، در مورد اینکه از چه زمانی تبلیغ آئین زرتشت در ری، پایگاه مرکزی مغان آغاز به فعالیت کرد، قرائن و شواهد روشنی موجود نیست. گمان می‌رود که دیرترین هنگام برای این رویداد هنگام بنیادگذاری دولت هخامنشیان بوده‌ باشد. دیاکونوف عقیده دارد که تا اواسط قرن ششم قبل از میلاد در مشرق ماد یعنی در ری اوستای کهن پذیرفته شده‌ بود و از آنجا تعلیمات آن همراه با تغییراتی در غرب ایران گسترش یافت به نوشتهٔ آرتور کریستن سن در زمان داریوش بزرگ و خشایارشا قوم ماد زرتشتی بودند و مغان، مردانِ دینی و روحانی هخامنشیان بودند لیکن شاهنشاهان هخامنشی بر دین زرتشتی نبودند و از یک نوع مزداپرستی غیرزرتشتی پیروی می‌کردند.


    مغان مادی زرتشتی نبودند

    عبدالحسین زرین‌کوب نوشته‌است، انتساب مغان به دین زرتشتی در اوایل دوران هخامنشی سندی ندارد و اینکه در اوستا جز یکبار آنهم در بخش‌های نسبتاً متأخر از روحانیان به عنوان مغان ذکری نشده‌است، فرض ارتباط آن‌ها را با دین زرتشتی مشکوک بلکه نامقبول می‌کند خاصه که از عقاید و آداب آن‌ها نیز آنچه در روایات هرودوت و اخبار هست، ارتباط آن‌ها را با دین زرتشتی کمتر محتمل نشان می‌دهد. در دوران هخامنشی نه مغان دین زرتشتی داشتند و نه خانوادهٔ سلطنتی و با توجه به نقشی که مغان در اجرای مراسم مذهبی پارسی‌ها داشتند و با در نظر گرفتن این نکته که آئین خاندان هخامنشی ممکن نیست با عقاید طبقات عامه طوایف پارسی مغایرت واقعی داشته‌باشد، پیداست که درین ادوار هنوز دین زرتشتی در بین پارسی‌ها نفوذ نداشته‌است. اینکه هرودوت خاطر نشان می‌کند بدون حضور مغ در بین قوم هیج‌گونه مناسک و آداب مذهبی انجام نمی‌شده‌است، نشان می‌دهد که در بین طوایف ماد و پارس و خاندان سلطنت هخامنشی آئین واحدی وجود داشته‌است که در آن اهورامزدا همچون خدای بزرگ و میترا و آناهیتا همچون خدایان دیگر با آداب و تشریفاتی که نزد هر دو قوم پارس و ماد تحت نظارت مغ‌ها انجام می‌شده‌است، مورد نیایش بوده‌اند

  4. 5 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  5. #18
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : تاثیر آئین‌های کهن ایرانی بر آئین زرتشت

    سه نظریهٔ متفاوت دربارهٔ آئین هخامنشیان


    با وجود دستاوردهای حاصل از مطالعات ژرف و مداوم در رشته‌های باستان‌شناسی، زبان‌شناسی تطبیقی، زبان‌شناسی تاریخی مردم‌شناسی و تاریخ و غیره هنوز در مورد مذهب هخامنشیان اختلاف نظر وجود دارد. به طور کلی این نظرات را می‌توان در سه گروه قرار داد


    زرتشتی دانستن هخامنشیان

    برخی از پژوهشگران، مانند آلبرت اومستد، ویل دورانت، هرتل و جورج کامرون این دید سنتی را که زمان زندگی زرتشت مابین سال‌های ۶۶۰ تا ۵۸۲ پیش از میلاد بوده را، قبول دارند و پدر داریوش بزرگ، ویشتاسپ را همان کوی ویشتاسپ پشتیبان زرتشت می‌پندارند. به اعتقاد این پژوهشگران، داریوش یک زرتشتی نو دین بوده‌است و این دین را به عنوان دین دولتی در کشور نوپای خود رواج داده‌است. بنابراین نظریه زرتشت همزمان با کوروش بزرگ بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی می‌زیسته‌است و همچنین زرتشت شورش‌ها و رویدادهای واژگون‌گر سال ۵۲۲ پیش از میلاد را به چشم دیده‌بوده و چندی پس از آن درگذشته‌است.
    کسانی مانند مری بویس که به تفکیک دقیق تعالیم گات‌ها یعنی آموزه‌های خود زرتشت با اوستای نو و حتی آئین کهن آریایی اعتقادی ندارند، هخامنشیان را به طور کلی پیرو زرتشت می‌دانند. اما برخی دیگر از محققان مانند دیاکونوف تأکید دارند که پادشاهان هخامنشی پیرو اوستای نو بودند.


    غیرزرتشتی دانستن هخامنشیان

    برخی از پژوهشگران مانند بنونیست، مهرداد بهار، نیبرگ، گیرشمن و زرین‌کوب معتقدند که پادشاهان هخامنشی خود پیرو کیش کهن آریایی و چند خداپرستی با اعتقاد به برتری کامل یکی از خدایان بودند. هرچند ممکن است که مردم در قلمرو حاکمیت آن‌ها به تدریج دین زرتشت را پذیرفته باشند. هنریک ساموئل نیبرگ ایرانشناس سوئدی، گفتگو و نظرات پیرامون زرتشتی بودن هخامنشیان را مملو از تعصب و خرافات حزبی میان دانشمندان عصر خویش دانسته و از این مباحث به عنوان یکی از دردناکترین و گمراه‌کننده‌ترین گفتگوهایی که تاکنون در علوم انسانی روی داده، یاد کرده‌است. نیبرگ عقیده دارد که در ساخت‌های بنیادین آئین هخامنشیان هیچ‌یک از ویژگی‌های اساسی آئین زرتشت دیده‌نمی‌شود.

    نیبرگ می‌نویسد، زمینهٔ بنیادین دین هخامنشیان، آئین کهن آریایی بود اما در دین آن‌ها نوآفرینی در آئین کهن دیده می‌شود و دین آنان چیزی نو در تاریخ دین ایرانی و آریائیست. این سومین سازمان دینی بزرگ در کنار مهرپرستی و آئین زروانی مغان مادی، قبل از گسترش دین زرتشت است، روح این دین بیش از همه به مهرپرستی نزدیک بود. از خصوصیات آن این بود که هیچ روح پیامبرانه‌ای —به هر گونهٔ قابل تصور از مفهوم پیامبر— تأثیر خود را در این دین بجای نگذاشته‌ بود. این آئین یک دین سیاسی بود که از سوی شاهان بزرگ و برای شاهان بزرگ آفریده شد. مفهوم‌های بنیادین این دین بدین صورت باز شناخته‌می‌شوند که اهورامزدا خدای آسمانی بر همه چیز توانا و دانا و آفرینندهٔ آسمان و زمین به صورت خداوندی برتر از همهٔ خدایان دیگر قرار گرفته‌است و شاهنشاه نمایندهٔ پیدای اهورامزدا در روی زمین است. او دارندهٔ داد اهورامزداست و این در شخص فرمانروا جسمانیت پیدا می‌کند. این داد مقیاس است برای نظم کشوری و اخلاق رعیت، این داد ضامن یک زندگی خوشبختانهٔ زمینی و پذیرفته شدن میان ارواح نیاکان پدران پس از مرگ است. این دین یک دین پرتوان ابتدایی بود. یونانیان از ستودن آن درنگ نمی‌کنند. این دین با ساختمان بسیار سادهٔ خود تأثیر بی‌اندازه قابل توجه‌ای در سراسر نقاطی که تحت نفوذ شاهنشاهی هخامنشی بود، گذاشته‌بود.


    زرتشتی دانستن پادشاهان متأخر هخامنشی

    برخی از پژوهشگران مانند محمد داندامایف و واسیلی آبایف پادشاهان نیمهٔ اول دورهٔ هخامنشی به ویژه کوروش و داریوش یکم را پیرو زرتشت نمی‌دانند اما پادشاهان بعدی، به خصوص اردشیر دوم به بعد را پیرو زرتشت می‌دانند.
    یکی از پایه‌های این استدلال اینست که تقویم زرتشتی به ابتکار پارسیان و در اواخر دورهٔ هخامنشی به وجود آمده‌است و مدرکی برای زرتشتی بودن هخامنشیان به شمار می‌رود. هنریک ساموئل نیبرگ نوشته‌است، تقویم زرتشتی که برای کاربرد رسمی در سال ۴۸۵ پیش از میلاد باید اعلام شده‌باشد، کهن‌ترین سند تاریخ‌دار دین زرتشتی در غرب ایران است.
    در مورد زمان رواج این نوع تقویم بین محققان اختلاف نظر وجود دارد و نظریهٔ رواج این تقویم در دوران هخامنشی مورد توافق برخی دیگر از دانشمندان قرار نگرفته‌است. گروه اخیر چنین استدلال می‌کنند که اگر این تقویم در این دوره تنظیم شده‌باشد، باید نام‌ها به صورت فارسی باستان ترجمه شوند، در حالیکه نام‌های شهریور و مهر صورت فارسی باستان ندارند و برخی از نام‌ها مانند فروردین و اردیبهشت و خرداد صرفاً زرتشتی هستند. این گروه از دانشمندان معتقدند که این تقویم ابتدا در ایران شرقی مورد قبول قرار گرفته و اجرا می‌شده و سپس در دورهٔ اشکانیان و به طور تقریبی در قرن اول میلادی در ایران غربی نفوذ کرده‌است.

    زرین کوب دربارهٔ تقویم زرتشتی نوشته‌است، احتمال دارد هخامنشی‌ها بعد از آشنائی با گاه‌شماری مصری چون درصدد اصلاح و هماهنگ کردن تقویم امپراتوری بوده‌اند، تقویم معمول خود را که بیشتر رنگ بابلی داشته‌است، کنار نهاده‌اند و در عین آنکه اصول محاسبهٔ خود را از مصر اخذ کرده‌اند، نام ماه‌ها را از ولایات شرقی که تقویم‌شان زرتشتی بوده‌است، گرفته‌اند. این کار با روح تسامح اداری و با سیاست مدارا و سازش هخامنشیان توافق دارد البته این وام‌گیری بهیچوجه مستلزم گرایش به آئین رایچ در نواحی شرقی ایران که زرتشتی بوده‌اند، را نشان نمی‌دهد، منتهی گاه‌شماری آن نواحی چون رنگ دینی داشت، بیشتر می‌توانست با سلیقه و روح ایرانیان شرقی و غربی که به هر حال خدایان واحدی را می‌پرستیدند، سازگار باشد.

  6. 5 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  7. #19
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : تاثیر آئین‌های کهن ایرانی بر آئین زرتشت

    کتیبه‌های هخامنشی

    بدون شک هیچ سندی در دست نیست که پادشاهان هخامنشی خود را خدا خوانده باشند. در سنگ‌نبشته‌های هخامنشی نه تنها به زرتشت بلکه به هیچ مطلب دیگری که بتواند این سنگ‌نبشته‌ها را رنگ زرتشتی دهد، اشاره نشده‎است.

    در سنگ‌نبشته بیستون داریوش به روشنی گوید که «به خواست اهورامزدا من شاه هستم، اهورامزدا نیرو را به من سپرد.» (بند پنجم) این سنگ‌بنشته آگاهی‌های نه چندان زیادی در مورد مسائل دینی آن زمان به ما می‌دهد. این سؤال مطرح است که آیا دینی که در این سنگ‌نبشته بازگو شده از گونهٔ دین زرتشتی‌است؟ گروهی از دانشمندان چون گئو ویدن‌گرن، هارله، فریدریش فون اشپیگل، دارمستتر، جیمز هوپ مولتن، کریستن سن، بنونیست، هنریک ساموئل نیبرگ و آنتوان میه (با احتیاط بسیار) آن را دین زرتشتی ندانسته‌اند. و بالعکس برخی دانشمندان نظیر نولدکه، کارل فریدریش گلدنر و تا اندازه‌ای فردیناند یوستی و بیش از همه یوهانس هرتل و هرتسفلد آن را دین زرتشتی دانسته‌اند.
    آنچه میان گاهان زرتشت و کتیبه‌های هخامنشی مشترک است، نام اهورامزدا و وجود دیوان و دو اصل ارته و دروغ است. اما دین گاهانی زرتشت دینی یکتاپرست است و در آن جز اهورامزدا خدایی نیست در حالی که در این کتیبه‌ها علاوه بر اهورامزدا از خدایان هم یاد می‌شود یعنی هنوز اهورامزدا به صورت خدایی یکتا در نیامده است، هر چند که خدایی متعال است.

    در کتیبه‌های هخامنشی دو عصر دیده می‌شود. یکی دوره‌ای‌است که به اواخر قرن پنجم پیش از میلاد ختم می‌شود و در این بخش با وجود یاد کردن از دیگر خدایان عملاً جز نام اهورامزدا از نام دیگر خدایان نشانی نیست و دورهٔ دیگر از عصر اردشیر دوم شروع می‌شود که در کتیبه‌ها علاوه بر ذکر نام اهورامزدا از میترا و آناهیتا و گاه فقط از مهر نام رفته‌است. اردشیر دوم در طی چند کتیبه برای اولین بار نام میترا و آناهیتا را نیز در ردیف نام اهورامزدا ذکر می‌کند و ازین هر سه خدا برای حفظ خود، پادشاهی خود و کارهای خود یاری می‌جوید. برخی از محققان این امر را نشان از تأثیر بابل و آناتولی در آئین ایرانیان می‌دانند.

    عبدالحسین زرین‌کوب در این‌باره نظر دیگری دارد، او می‌نویسد، بدون شک ذکر نام خدایی جز اهورامزدا، در کتیبه‌ها تازگی دارد اما نمی‌توان آن را حاکی از وقوع بدعت در عقاید دینی عصر شمرد. توسل اردشیر به آناهیتا و میترا شاید به‌خاطر وقایعی باشد که در زندگی شخصی اردشیر اتقاق افتادند و سبب شدند که اردشیر نسبت به این دو، همچون دو معبود که شخص او را تحت حفظ و حمایت خود دارند، بنگرد.


    نماد خورشید بالدار

    دانشمندان همواره در مورد معنی و مفهوم نگارهٔ نماد پیکر بالدار که امروزه در ایران به نام نماد فروهر شناخته می‌شود اختلاف نظر داشتند. در بسیاری از نوشته‌های علمی این نماد را اهورامزدا می‌دانند، اما در آئین مزدیسنا اهورامزدا انتزاعی‌است و هیچ تصویری برای او قائل نیستند. نماد پیکر بالدار در فرهنگ خاورمیانه و در تمدن مصر، سوریه، آشور تاریخی طولانی دارد و قبل از هخامنشیان در این مناطق استفاده می‌شده‌است. گمان می‌رود که اولین شاهان هخامنشی که بین‌النهرین را فتح کردند، تصویرهای تزئینی بابل و آشور و از جمله نماد پیکر بالدار را برای هنر یادبودی خود، اقتباس کرده‌باشند. این نماد از آغاز نماد پادشاهی الهی یا لطف الهی برفراز سر شاه بود و در هزارهٔ دوم پیش از میلاد از مصر باستان به شرق آمد.
    نامیدن این نماد به عنوان نماد فروهر به قرن نوزدهم میلادی برمی‌گردد و مدرکی دال بر اینکه این نماد وابسته به دین زرتشتی باشد، وجود ندارد.

  8. 5 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  9. #20
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : تاثیر آئین‌های کهن ایرانی بر آئین زرتشت

    ایین های ایرانی از دیدگاه مورخان یونانی


    آشنایی ما با باورهای ایرانی از راه اوستاست. به سبب فقدان آگاهی‌های تاریخی هنوز نمی‌توان از روی تفسیر و گزارش اوستا زمان و محل نشئت آئین زرتشت را به طور دقیق تعیین کرد و یا از چگونگی گسترش آئین مزدیسنا در ایران باستان آگاه شد. در این موارد بحث و تردید بسیار است. در این ناآگاهی آثار نویسندگان یونانی و رومی و قراین و شواهد نوشته‌های آنان کمک گران‌بهایی به شمار می‌رود. با تمام کوششی که در تنظیم و بررسی این نوشته‌ها صورت گرفته، گاه تعبیرات و گزارش‌ها در موارد مهم و اساسی با یکدیگر متناقض است. در این تناقض عامل زمان و مکان نقش مؤثری دارد. باورهای ایرانی در پهنای یک شاهنشاهی بزرگ و در طول قرون متمادی با تاریخی پرماجرا دستخوش تغییراتی شده و دگرگونی‌های فراوانی را پذیرفته‌است.



    یک نقاشی تخیلی از رافائل که در آن زرتشت در حالیکه کرهٔ آسمان را در دست گرفته، به تصویر کشیده‌است.

  10. 5 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  11. #21
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : تاثیر آئین‌های کهن ایرانی بر آئین زرتشت

    هرودوت

    باورها و عقایدی که هرودوت شرح می‌دهد به طور تقریبی به سال ۴۴۵ پیش از میلاد منطبق با ۵۰ سال پس از مرگ داریوش بزرگ مربوط می‌شود.

    ساختن قربانگاه و معبد در نزد ایرانیان رسم نیست و برخلاف یونانیان ایشان معتقد نیستند که خدایان از جنس و ذات بشری باشند. زئوس (اهورامزدا) در آئین ایشان همان گنبد نیلگون است. رسم آنان اینست که بر بلندترین نقاط بالا رفته، در درگاه خدا به دعا می‌پردازند و قربانی می‌کنند. پارسیان برای خورشید، ماه، آتش، آب و باد قربانی‌ها می‌کنند و این عناصر معبودهای خاص ایشان می‌باشند که حکم پرستش آن‌ها از روزگاران پیش بر ایشان نازل شده‌است. فقط بعدها پرستش اورانیا یا افرودیت را از آشورها‌ و عرب‌ها آموختند. افرودیت را آشورها، می‌لیتا و تازیان، آلیتا و ایرانیان مهر خوانند.آنان قربانگاهی برپا نمی‌کنند، آتشی نمی‌افروزند، شرابی نمی‌افشانند. در مراسم آنان از آوای نی خبری نیست و یا گل یا نان جوین در کار نیست بلکه مغی که می‌خواهد قربانی کند، فدیه‌اش را در جای پاکیزه‌ای می‌آورد در حالیکه پوشاک سر او با تاج گل‌ها معمولاً گل اسپرغم تزئین شده‌است و ایزدی که فدیه برای اوست، به نام برمی‌خواند. رسم نیست که تنها برای خویشتن خیر و برکت بخواهند بلکه برای خوشبختی شاه و تمام اقوام ایرانی که خود نیز جزئی از آنان به شمار می‌روند، دعا کنند. حیوان قربانی شده را تکه‌تکه کرده می‌پزند و سپس پوششی از نرم‌ترین گیاهان به‌ویژه شبدر می‌گسترد و همهٔ گوشت قربانی را بر آن می‌نهد. قربانی دادن جایز نیست مگر این که یکی از مغان در مراسم حاضر باشد. در نزد ایرانیان آنچه انجامش حرام باشد، ذکرش نیز مکروه‌است و بدترین کارها دروغگویی‌ است و پس از آن وام‌ستاندن، زیرا که می‌پندارند بیم و واهمه، مرد بدهکار را به دروغگویی وادار می‌سازد. مردهٔ یک ایرانی پیش از آنکه پرندگان و یا جانوران آنرا بدرد دفن نمی‌شود. می‌دانم که میان مغان این رسم هست چون آن‌ها آشکارا چنین کنند اما پارس‌ها نعش را با موم پوشانده سپس بخاک می‌سپارند. و اما مغان آن‌ها با دیگر مردمان و نیز با کاهنان مصری فرق بسیاری دارند. کاهنان مصر بنا به خویشکاری دینی خود از کشتن هر گونه جانداری جز در موارد قربانی سخت می‌پرهیزند ولی مغان همهٔ جانوران را جز سگ و آدم به دست خود می‌کشند و در کشتن حیوانات و مارها و خزندگان و پرندگان سخت می‌کوشند و از یکدیگر پیش می‌جویند و وانمود می‌کنند که آن رسمی قدیمی‌است و به همین منوال نیز خواهد ماند.

    بی‌گمان در روایت هرودوت مراد از زئوس در هنگام گفتگو دربارهٔ خدای برین همان اهورامزداست. اهورامزدا یکی از مهم‌ترین ایزدان آئین باستانی اوستایی‌است که در گات‌های زرتشت در درجهٔ اول اهمیت قرار گرفته‌است. ستایش این خدا هم از مذهب مزدیسنا در مفهوم اصطلاحی آن و هم از نوآئینی و دین‌آوری زرتشت باستانی‌تراست. در سخن هرودوت هیچ نشانی از شخص زرتشت نیست. خواننده هیچ‌یک از ویژگی‌های اساسی آئین اوستایی را در این جا نمی‌یابد به هوم و موقعیت مهم و اساسی آتش در برگزاری مراسم دینی زرتشتی هیچ اشاره‌ای نرفته‌است. به گفتهٔ هرودوت مغ در هنگام مراسم تاجی از اسپرغم بر سر می‌گذاشت این یک رسم ویژهٔ پارسی‌است و شاید از بومیان انیرانی و غیرآریایی فرا گرفته‌ بودند در صورتیکه در مراسم پرستش اوستایی چنان‌که هنوز در میان پارسیان هند رواج دارد، موبد باید سر خود و همچنین پایین چهره‌اش را با پنام بپوشاند تا دم او آتش را نیالاند. بدین ترتیب می‌توان تصور کرد دینی که هرودوت به ایرانیان نسبت داده‌است، آئین زرتشتی نبوده بلکه گونهٔ ابتدائی آئین کهن ایرانی است که بر اساس چندتاپرستی و ستایش نیروهای مینوی شدهٔ گیتی استوار بوده‌است. این کیش به باورهای ودایی بیشتر از آئین زرتشتی نزدیک است. دین ایرانی‌ای که هرودوت توصیف کرده‌است، با آئین اوستائی تنها در مورد عقایدی که بازماندهٔ باورهای دوران هندوایرانی است هماهنگی دارد و برخی از این باورهای کهن را، باوجود دگرگونی و جابه‌جایی‌های فراوان هنوز می‌توان در اوستا تشخیص داد.


    گزارش دیگر مورخان یونانی


    شخص زرتشت و تعلیمات مغان برروی افکار و اندیشه‌های یونانی تأثیری پرداخت که راست و واقعی بود اما نمی‌توان چنان انگاشت که یونانیان تنها یک گونهٔ واحد آئین ایرانی را می‌شناختند. کیش‌ها و گونه‌های متفاوتی از آئین ایرانی در آثار مورخان یونانی به چشم می‌خورد. هر یک از این کیش‌‌ها به دورهٔ متفاوتی تعلق دارد و شاید هر کدام در محدودهٔ معینی از سرزمین ایران رواج داشته‌است. نه یونانیان و سریانی‌ها‌ و نه نویسندگان ارمنی، هیچ‌یک از زرتشت و از آئین او که در گات‌های اوستا بازگو شده‌است، آگاهی نداشتند. برداشت اساطیری دربارهٔ زرتشت از پرتوِ وجودِ اودوکسوس کنیدوسی که هم زمان با افلاطون در میانهٔ سدهٔ چهارم پیش از میلاد می‌زیسته‌است، بر جا مانده‌است. چنین برداشت‌‌های افسانه‌ای پیرامون زرتشت، از ایران غربی سرچشمه گرفته‌است و چنانکه پیداست جا یا جاهایی که چنین داستان‌هایی پرداخته‌شده، باید از خاستگاه زرتشت فاصلهٔ بسیاری داشته‌باشد. این نکته را باید در نظر داشت که مورد گسترش آئین زرتشتی در زمان باستان اغراق شده‌است، به احتمال زیاد آئین زرتشت در آغاز یک نهضت محلی در ایران شرقی بوده‌است که هنوز مرزهای آن مشخص نشده‌است. این آئین نو با مقاومت و مقابلهٔ شدید کیش‌های رایج مواجه شد و برای مدتی دراز نتوانست به برتری و چیرگی کامل برسد و چون گسترش یافت، دگرگون شد. آئین زرتشت با آئین‌هایی که در پی انداختن آنها برخاسته بود، درآمیخت و مزدیسنا به گونه‌ای بسیار متفاوت در ایران انتشار یافت.

  12. 3 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  13. #22
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : تاثیر آئین‌های کهن ایرانی بر آئین زرتشت

    امیدوارم مطالب مفید بوده باشن ...

    منابع :

    اوشیدری (دانشنامه مزدیسنا)
    از اسطوره تا تاریخ
    جستاری چند در فرهنگ ایران کهن
    گاه شماری و جشن های ایران کهن
    مزدا پرستی در ایران قدیم
    تاریخ هرودوت
    کیانیان
    شناخت اساطیر ایران

    فروهر نگارهٔ بالدار زرتشتیا
    هخامنشیان و دین زرتشت

    سایت google برای تصاویر

  14. 4 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ