Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 45 , از مجموع 47

موضوع: فئودور داستایوفسکی

  1. #31
    امیر امیری
    Guest

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد سلام من امیر هستم و تازه عضو این سایت شدم منو از بذل محبتتون دریغ نکنین ممنون

  2. #32
    کاربر افتخاری فروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2008
    محل سکونت
    ايران.يه جايه سبز.
    نگارشها
    1,088

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    نقل قول نوشته اصلی توسط امیر امیری نمایش پست ها
    طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد سلام من امیر هستم و تازه عضو این سایت شدم منو از بذل محبتتون دریغ نکنین ممنون
    خوش آمدين.. به هرشيوه نه هرحيله كه تشريف آوردين ماهم محتاج يادگرفتن ازتونيم..

  3. سپاس


  4. #33

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    خب.... با اجازه
    داستایوفسکی و آثارش از نگاه دکتر کریم مجتهدی
    داستان نویسی به سبک خود آزاری
    آثار داستایوفسکی در میان آثار ادبی دیگر نویسندگان صاحب نام روس به لحاظ وسعت مفاهیم مختلف و منظرهای تاریخی، ادبی، روانشناختی و فلسفی همواره مورد توجه بوده است. داستایوفسکی نویسنده و متفکری است که در آثارش وجوه مختلف انسانی را از خیر و شر مورد بررسی و رواکاوی قرار می دهد. قهرمانان و شخصیت های آثار او به لحاظ ماورایی و زمینی همواره مورد توجه او بوده اند، به نوعی که خواننده در مقابل رمان های او با شخصیت ها و نمونه هایی مواجه می شود که سرشار از نیروهای متضاد انسانی اند. در واقع این نویسنده روس با وسواسی خاص و تفکر و تأمل در آنچه واقعیت انسانی است، شخصیت های آثارش را خلق کرده است. دکتر کریم مجتهدی در کتابی با عنوان «داستایوفسکی، آثار و افکار»، علاوه بر مرور و بررسی زندگی داستایوفسکی در فصل هایی به طور مفصل قهرمان ها و شخصیت های آثار او را مورد بررسی قرار می دهد. به اعتقاد وی، رمان نویسی نزد داستایوفسکی تا حدودی بر اساس نوعی خود آزاری صورت می گرفت واو خویشتن خود را مانند آزمایشگاهی تلقی می کرد و حاضر بود سلامت جسم و روحش را به خطر بیندازد تا کار نویسندگی را به وجه احسن انجام دهد و از رضایتی که از این رهگذر برایش حاصل می شد برخوردار شود. آنچه می خوانید دیدگاه های دکتر کریم مجتهدی، استاد فلسفه دانشگاه تهران پیرامون آثار و شخصیت هایی است که داستایوفسکی در مجموعه ای از آثارش خلق کرده است.
    ------------------------------- آمنه فرخی-------------------------------
    دکتر کریم مجتهدی مطالعه درباره داستایوفسکی و فلسفه را همچون دیگر دانشجویان رشته فلسفه در فرانسه آغاز کرده است، وی در این باره می گوید: اگر چه در کلاس درس کانت تدریس می شد اما خارج ازکلاس درس بحث جوانان درباره داستایوفسکی، آثارش و فیلم هایی بود که در فرانسه درباره او ساخته می شد. البته در آن زمان در کرسی فلسفه، پیرامون مباحث فلسفه اخلاق تقریبا 80 درصد مثال ها از کتاب های داستایوفسکی مطرح می شد. مثلا یکی از سؤال ها این بود که آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟ به این معنا که اگر من هدف بزرگی داشته باشم آیا با جنایت و خیانت این هدف توجیه می شود؟ در چنین بحثی، ماکیاول» در یک سو قرار داشت و از طرف دیگر «داستایوفسکی» مطرح بود. اغلب مثال راسکولنیکف از رمان «جنایت و مکافات» زده می شد. در این خصوص اساتید این گونه می گفتند که راسکولنیکف روحا فردی پاک است و در واقع مظهر یک جوان خوش نیت محسوب می شود؛ برای اینکه بعضی از مظالم را در جامعه نمی پذیرد و خودش به تنهایی می خواهد اقدام کند. او در جریان کار با تمام اهداف درستی که دارد نه فقط به یک جنایت بلکه به دو جنایت دست می زند. به این ترتیب تمام کتاب می شود مکافاتی که او مرتکب شده است. این مکافات درازای هدف بسیار پاکی است که او داشته، با این وجود عملی که او کرده توجیه نمی شود. اینها مباحثی بود که توجه دانشجویان فلسفه را بیشتر به خود جلب می کرد.
    یکی دیگر از دلایلی که موجب علاقمندی ام به داستایوفسکی شد این بود که من به فلسفه به عنوان مجموعه ای از اصطلاحات صوری و انتزاعی نگاه نمی کنم. شاید فیلسوف واقعی بیش ازهرکس کوشش می کند تا حقایق انضمامی و ملموس زندگی را دریابد. اما حتما روش فیلسوف در بیان آن با روش رمان نویس متفاوت است، ولی این دلیل نمی شود که یک متفکر درباره رمان نویسی مثل داستایوفسکی فکر نکند. از دیدگاه دکتر مجتهدی داستایوفسکی یکی از بزرگترین رمان نویسان عالم است. اگر در روسیه تولستوی و تورگینف را بزرگ می دانند به حق داستایوفسکی از همه شان بزرگتر است. به این دلیل که او در واقع و به یک معنا رمان نویس نیست. آنچه در آثار داستایوفسکی رخ می دهد هجوم خود قهرمان هاست. قهرمان هایی که واقعا زنده و قابل لمس اند. خواننده از این طریق با رنج نویسنده آشنا می شود. داستایوفسکی خودش قهرمان ها را خلق می کند و این خلق کردن به این معناست که این شخصیت ها او را محصور کرده اند. داستایوفسکی در سحر قهرمان هایی است که از محاصره او دست بردار نیستند.
    جنبه روانشناختی آثار داستایفسکی
    داستایوفسکی در 60 سال عمرش، زندگی بسیار مشکلی داشته، در جوانی به زندان افتاد و تا چوبه دار برده شد، اما مورد عفو قرار گرفت. به همین خاطر او تجربه های بزرگی در زمینه مرگ دارد. او در زندان با چهره هایی آشنا شد که به توصیف خودش، زندانیانی جذام گرفته بودند که سال های سال در زندان ها مانده بودند. به اعتقاد داستایوفسکی این افراد، افراد شروری نبودند؛ «وقتی که با آنها درد دل می کنید و عمق حرف هایشان را می شنوید به پاکی شان پی می برید. آنها افراد بدبختی هستند و الزاما افراد شروری نیستند.»
    داستایوفسکی بعد از زندان، با زن اولش اختلافاتی پیدا می کند. زنش نسبت به او بی تفاوت است و بر اثر بیماری از بین می رود. سال های بعد زن دیگری می گیرد که برعکس زن اولش بسیار فداکار است و احتمالا اگر این زن نبود داستایوفسکی نمی توانست رمان های اصلی اش را بنویسد. این زن تمام مدت با کوشش و ایمان خاصی تلاش کرد به داستایوفسکی کمک کند. داستایوفسکی مجموعا 5 رمان بزرگ و تعداد بسیار زیادی داستان نوشته است. اولین رمان بزرگ او کتاب جنایت و مافات است که در سال 1865 نوشته شده است. کتاب دیگر او «ابله» است که بسیار خواندنی است. کتاب سوم او «تسخیر شدگان» است که جنبه سیاسی دارد و آینده روسیه در آن به تصویر کشیده می شود و کتاب چهارمش «نوجوان» است که به مسئله جوانان می پردازد و کتاب آخرش «برادران کارامازوف» نام دارد. البته داستایوفسکی داستان هایی ارا نیز لا به لای یادداشت های خود نوشته است. داستایوفسکی در یادداشت های خود تعصبات فوق العاده ای نسبت به روسیه دارد و خیلی بد از روسیه دفاع می کند. انگار به غیر از روسیه هیچ مملکت دیگری در جهان وجود ندارد. (از پر گویی متأسفم ولی خواستم به متن اصلی صدمه نزنم و از طرف خودم چیزی رو حذف نکنم! :unknowncharacter)
    وی درباره کتاب هایی که داستایوفسکی از آن ها تأثیر گرفته است، گفت: به طور کلی داستایوفسکی ادبیات روسیه را خیلی خوب می شناخته است. او تولستوی و تورگینف را خیلی دوست نداشته و کتاب «برادران کارامازوف» را علیه کتاب «پدران و پسران» تورگینف نوشته است. اما «گوگول» یکی از افرادی است که داستایوفسکی از او بسیار تجلیل کرده است. به اعتقاد داستایوفسکی «پوشکین» روح روسیه است و یکی از افرادی است که چه به لحاظ سبک و نگارش و چه از نظر فهم از جمله افرادی است که در روسیه جریان سازی کرده است.
    داستایوفسکی آثار نویسندگان غیر روسی را نیز می خوانده است.از کسانی که خوب می شناسد و شاید از آنها خیلی الهام گرفته، «دیکنز» است. کتاب «آزادگان» وی تقلیدی از رمان های دیکنز است. همچنین بالزاک برای داستایوفسکی نویسنده ای ارزشمند بوده است. او به گونه ای مجذوب بالزاک بوده که به ترجمه آثار بالزاک می پردازد. «داستایوفسکی» روانکاو خوبی است اما با فروید، یونگ و دیگر روانشناسان بزرگ جهان کوچکترین سنخیتی ندارد. «نیچه» اعتراف کرده است که هر چه ازعلم النفس و روانشناسی یاد گرفته از داستایوفسکی بوده است. اما به چه معنایی داستایوفسکی روانشناس است؟ آیا داستایوفسکی رفتار شناسی میکند؟ به هیچ وجه! آیا داستایوفسکی بر اساس گرایش های جنسی انسان، تحلیل روانی می کند؟ اصلا این طور نیست. خود شهوات جنسی تابعی از نفس انسان است، نه اینکه نفس انسان تابعی از آنها باشد. داستایوفسکی در یک عالم دیگر است. داستایوفسکی به خدا اعتقاد دارد و می گوید؛ سر وجودی انسان این است که انسان در مقابل خدا است و روانشناسی اش بر محور وجدان است. وقتی که راسکولنیکف دچار مکافات می شود برای این است که او وجدان دارد. از این نظر داستایوفسکی قابل مقایسه با هیچ نویسنده دیگری نیست. اما چرا تمام قهرمان هایی که داستایوفسکی می نویسد، بیمار گونه به نظر می رسند؟ چرا همه آنها هیجان زده هستند؟ و به نظر میرسد همه شان در یک التهاب روحی به سر میبرند. اگر چار چوب تاریخی عصر داستایوفسکی را درنظر بگیریم میبینیم روسیه در اواسط نیمه دوم قرن نوزدهم دچار تحولات به سبک اروپایی شد و اصلاحات ارضی در روسیه صورت گرفت. جامعه به هم خورد و افرادی که صاحب زمین بودند پولی گرفتند و روسیه را ترک کردند و در کشورهای اروپایی مشغول خرج این پول شدند. داستان «قمار باز» داستان پیرزنی است که برای لجاجت با وراث اش پولش را به «موناکو»ی فرانسه آورده است و می خواهد آن را از بین ببرد. یک عصر جدیدی در روسیه پیدا شد که کاملا بی اساس است. بی خود نیست که در کتاب «ابله» در شخصیت شاهزاده «میشکین» نمونه هایی از رفتار مبتنی بر شفقت را میتوان ملاحظه کرد و نوعی تعارضات درونی در او بروز می کند که موجب بیماری اجتناب ناپذیرش می شود. به اعتقاد دکتر مجتهدی، داستایوفسکی به خوبی رخدادهای درونی قهرمان های شرابه رشته تحریر در می آورد ولی هیچ گاه تمایل ندارد با صراحت هیچ مسئله اخلاقی را واقعا حل و به نحوی طرح کند و شاید همین شگرد خاص او، علت تاثیر گذاری فوق العاده آثارش باشد.
    • تقابل پدران و پسران در «برادران کارامازوف»
    کتاب حدودا یک سال قبل از مرگ داستایوفسکی منتشر شده، آخرین رمان طولانی این مولف است و با مقایسه آ« با اولین رمان طولانی او یعنی، «جنایت و مکافات»، شاید بتوان گفت که داستان «برادران کارامازوف» به لحاظ ساختاری، نسبت به رمان اول از انسجام کمتری برخوردار است. ولی در هر صورت به لحاظ قدرت داستان نویسی و شخصیت پردازی و تحلیل های عمیق روانشناسی و به خصوص بیان شدت احساسات و عواطف قهرمان هاو حفظ توجه مستمرخوانندگان، بدون شک تا حد یکی از مهم ترین و با محتواترین آثار وی ارتقا می یابد که در نیمه دوم قرن نوزدهم در کل ادبیات اروپایی به رشته تحریر در آ»ده است.
    منبع: روزنامه همشهری
    به نظر من داستایوفسکی فوق العاده قوی میتونه خودش رو جای همه بزاره به جای همه تمام اعمال رو توجیه کنه، من شخصا در برادران کارامازوف این توانایی رو در بسیاری از جاها دیدم. به نظر شخص من داستایفسکی خیلی زیبا به همه حق می ده و برای همه دلسوزی می کنه. در کارامازوف حتی با معرفی منفورترین شخصیت باز هم با دلسوزی تمام نسبت بهش می نویسه و انزجار مستقیمی رو منتقل نمی کنه. شاید بارها قهرمان داستان رو به خواننده معرفی می کنه اما اگر این کار رو نمی کرد جدا نمی شد تشخیص داد که طرف کی هست و چه نوع رفتاری رو برتر می دونه و کلا چه سبک حرکتی براش قابل توجه تر هست.
    نُه اگر یک باشد،
    دَه هیچ نیست.
    رمز کار همه اش همین است!

  5. 3 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  6. #34
    fictionarea
    Guest

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    سلام
    اولین رمانی که دارم از برادر فئودور می خونم اسمش هست : شیاطین یا جن زدگان یا دیمونز !
    مثل اینکه جزو کارهای اولشه و مثل برخی کارهای دیگش خیلی مشهور نیست . گویا ترجمه خوبی هم تا همین پارسال ازش نبوده . این که من دارم می خونم ترجمه سروش حبیبی هست که مثل اینکه از اونایی هست که سرش به تنش میرزه .
    کلا اولین باره که دارم یه رمان تو این اندازه می خونم ( 1000 صفحه ای ) - الآن تا صفحه 400 رسیدم . واقعا داستان کشش بالایی داره . نمیتونم با بقیه آثارش مقایسش کنم ولی عالیه تا همینجا چندتا پیک هیجانی بالا رو پشت سر گذاشتم . نمیدونم کسی داستان رو خونده یا نه ولی مثلا تصور آدم از قهرمان اول داستان از صفحه 200 به بعد بهم می خوره . عکس العمل آدم ها اصلا قابل پیش بینی نیست . تا همینجای کار خیلی لذت بردم .
    فقط دو تا ایراد داره :
    1 - بعضی جاها که بعضی ها عقایدشون رو اعلام می کنن که گاهی 1 - 2 صفحه ادامه داره یزره خسته کنندست .
    2 - توی کتاب بعضی اسمها مصغر شده مثلا : داشا ، داریا ، داشک همه یه نفرند یا پیوتر ، پیتر و پتروشیا . این یزره اوایل باعث سر درگمی من شد و حتی روابط بعضی شخصیت هارو گم کردم . برا همین مجبور شدم بشینم روابط شخصیت های اصلی رو از اینترنت در بیارم .
    گفتم روابط . تو این داستان آدم ها همه به هم مرتبط هستند مخصوصا نیکلای ناقولا که به همه یا ربط داره یا خودشو مربوط کرده ....

  7. #35
    Kodama
    Guest

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    نقل قول نوشته اصلی توسط fictionarea نمایش پست ها
    فقط دو تا ایراد داره :
    1 - بعضی جاها که بعضی ها عقایدشون رو اعلام می کنن که گاهی 1 - 2 صفحه ادامه داره یزره خسته کنندست .
    این ایرادی که میگین اتفاقاً یکی از نقاط برجسته ی کارهای داستایوفسکی هست . عقاید و افکار شخصیت هایی با نقطه نظرات مختلف رو به شکلی هنرمندانه بیان می کنه تو روال داستان . برای همین داستان هاش بعد روانشناختی و فلسفی هم داره . البته چون کتاب اولی هست که ازش می خونید یکم براتون سخته . اما بعد از خوندن یکی دو تا از کتاب هاش ، و آشنا شدن با سبک مخصوص داستایوفسکی ، حتماً لذت می برید از این قسمت هایی که الآن براتون خسته کننده است . من خودم برادران کارامازوف رو یک بار به عنوان داستان خوندم و بعد هم دوباره برگشتم و قسمت هایی مثل شعر ایوان و مناظره ی شیطان با ایوان و باقی رو به عنوان به یک نوشته ی فلسفی بازخونی کردم .
    نقل قول نوشته اصلی توسط fictionarea نمایش پست ها
    2 - توی کتاب بعضی اسمها مصغر شده مثلا : داشا ، داریا ، داشک همه یه نفرند یا پیوتر ، پیتر و پتروشیا . این یزره اوایل باعث سر درگمی من شد و حتی روابط بعضی شخصیت هارو گم کردم . برا همین مجبور شدم بشینم روابط شخصیت های اصلی رو از اینترنت در بیارم .
    این نکته هم معمولاً تو فرهنگ روسیه هست ، گوگول هم همین کار رو می کنه . ولی به نظر من باعث ایجاد نزدیکی به کاراکتر ها هم میشه . ولی اینم برای اولش یکم سخته دیگه . ;)
    ویرایش توسط Kodama : 08-16-2008 در ساعت 04:11 PM

  8. #36
    fictionarea
    Guest

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    خب من کتاب شیاطین رو تمام کردم .
    واقعا عالی بود . تا قبل از این کتاب به جرات می تونستم بگم هیچ 1000 صفحه ای تو دنیا نمیتونست منو مجبور کنه که بخونمش .
    1 - 2 فصل قبل از آخر کتاب عالی بود . کشش بالایی داشت . ( فصل بازگشت زن شاتوف ، تولد بچش و مرگش )
    البته به نظرم اخر کتاب یزره سر هم بندی شد . ولی اینکه آخر داستان تصمیم گیری در مورد بعضی شخصیت ها حتی اگه محوری باشه به عهده خواننده گذاشته بشه رو دوست دارم . البته نه اینکه شخصیت هارو ول کنه ولی نسبت به جزئی گویی کل کتاب یزره کم بود .
    نمی دونک این داستان چرا اینقدر کم تحویل گرفته شده . البته تا اونجا که می دونم تو دانشگاهی مثل آکسفورد بیش از اینا طرفدار داره . هم سنگ برادران کارامازف .
    به نظرم اگه 12500 تومن خرج یک کتاب رمان می دین این یکی بهترین انتخابه .
    ویرایش توسط fictionarea : 09-05-2008 در ساعت 10:32 PM

  9. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  10. #37
    نویسنده Piroz آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2008
    محل سکونت
    Here & There
    نگارشها
    404
    Piroz's: mangaka

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    سلام من کتاب رویای عمو جان از داستایفسکی رو خوندم کتابش زیاد قطر نداره فقط میخواستم یکی از اثارش رو خونده باشم خیلی دوست داشتم کتاب ابله رو بخونم اما بعد خوندن این کتاب اصلا دیگه حال نکردم هیچ اثری از دافستایفسکی بخونم برای من مثل خوردن قوه تلخ بود


  11. 7 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  12. #38
    **** مدیر ارشد ****
    Shaparak
    Shaparak آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل سکونت
    هر کجا که دلم خوش باشه ;-)
    نگارشها
    4,120
    Blog Entries
    128

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    نقل قول نوشته اصلی توسط firoz نمایش پست ها
    سلام من کتاب رویای عمو جان از داستایفسکی رو خوندم کتابش زیاد قطر نداره فقط میخواستم یکی از اثارش رو خونده باشم خیلی دوست داشتم کتاب ابله رو بخونم اما بعد خوندن این کتاب اصلا دیگه حال نکردم هیچ اثری از دافستایفسکی بخونم برای من مثل خوردن قوه تلخ بود
    فیروز جان حتما در جریان هستی که کتابای روسی کلا یک مقدار سخت نویس هم هستن.به علاوه تفکر عصر داستایوفسکی هم دخیل بوده در داستاناش صد البته.پیشنهادم اینه که جنایت و مکافات رو حداقل بخونی حتما.چون فلسفه ای که داره مطرح می کنه خیلی جالب و سوال برانگیزه.من خودم اولین کتابی که خوندم از داستایوفسکی، ابله بود و لذتم بردم ازش.اما جنایت و مکافات واقعا کتابی بود که حک شده تو ذهنم.در نتیجه نا امید نشو.یه کتاب دیگه ازش بخون بعد اگر خواستی بذارش کنار;-)




  13. 9 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  14. #39
    مدیر بازنشسته بخش فرهنگ Roksana آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران
    نگارشها
    841

    Red face پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    به نظر من زیباترین کتاب داستایوسکی ،برادران کارامازوف هست .کسی که میخواد باهاش آشنا بشه اول باید اینو بخونه.بعد سایر کتابهاشو.به دوستان پیشنهاد میکنم خاطرات خانه مردگان این نویسنده را بخونید.همچنین جنایت و مکافات.هیچکس به زیبایی این نویسنده نمیتونه انسانها را روانکاوی کنه.من خیلی نوشته هاشو دوست دارم.(همه اینها نظر منه ،نظر سایر دوستان هم محترمه)
    دلگشا . آینده روزی هست پیدا ، بی گمان با او.
    گَرَم یاد آوری یا نه ، من از یادت نمیکاهم .
    ترا من چشم در راهم...

  15. 8 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  16. #40
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    البته به نظر من کسی بخواد کتاب های فئودور داستایوفسکی رو شروع به خوندن کنه با کتاب ابله شروع کنه خیلی خوبه چون تم کاراش دستش میاد و کتابش زیاد سنگین نیست شاهکارشم که هست
    در کل کتاب ابله یکی از بهترین کتابهاشه
    شخصیت پرنس خیلی شخصیت تاثیر گذاریه

    really?

  17. 7 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  18. #41
    مدیر بازنشسته بخش فرهنگ Roksana آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران
    نگارشها
    841

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    البته ابله به نسبت بقیه کارهاش راحت تره از نظر روان بودن و خوندنش . در مورد شاهکار که اگه بشه بحث کرد ، داستایوسکی تمام کتابهاش شاهکاره . هر کتاب این نویسنده دید تازه ای است به زندگی . اما معروف ترین کتابش که با اون کتاب تقریبا همه جا شناخته شده است کتاب جنایت و مکافات است.
    در مورد برادران کارامازوف من خودم به شخصه عاشق این کتابش هستم و از بقیه اثارش بیشتر دوست دارم . مطالب و جمله هایی در این کتاب مطرح میشه که مثل یه نور همیشه روشن کننده راه شما در زندگیست.

  19. 7 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  20. #42
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    نه نمیشه در مورد شاهکارش بحث کرد واقعا تمام کاراش شاهکاره
    ابله هم به خاطر نثر روانش مناسبه که اول خونده بشه



    قسمتی از نقد ی به قلم کانستانتین ماچولسکی از منتقدان بزرگ ادبیات روسیه
    که اثار داستایوفسکی رو نقد کرده در کل نقد خوبیه

    pdf حجمش 9 mb

    اخطار : محتوای ویژه کاربران
    برای دیدن این محتوا باید وارد سایت شوید یا ثبت نام نمایید.

  21. 6 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  22. #43
    مدير بخش Pandora Hearts همکار بخش سریال های آسیایی APTA Fire Team Sh_shlove6 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    محل سکونت
    جايي در ناكجا آباد
    نگارشها
    4,448

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    من خیلی وقت پیش کتاب شبهای سپید رو خوندم ,خیلی با شخصیت پسر اصلی همزادپنداری کردم و کلا داستانشو دوس دارم اگه بقیه داستانهاش هم همین سبکی هست خوشحال میشم بهم بگین که برم بخونم ^^

  23. 6 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  24. #44
    مدیر بخش مترجمان slimshady21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    هرجا
    نگارشها
    1,629

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    من کتاب شب های سپیدشو نخوندم ولی اگه از سبک نوشته هاش خوشتون میاد همه شو بخونین همه کتاباش شاهکارا
    ویرایش توسط slimshady21 : 06-19-2011 در ساعت 09:34 PM

  25. 6 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  26. #45
    مدیر بازنشسته بخش فرهنگ Roksana آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران
    نگارشها
    841

    پاسخ : فئودور داستایوفسکی

    نقل قول نوشته اصلی توسط sha_shlove200 نمایش پست ها
    من خیلی وقت پیش کتاب شبهای سپید رو خوندم ,خیلی با شخصیت پسر اصلی همزادپنداری کردم و کلا داستانشو دوس دارم اگه بقیه داستانهاش هم همین سبکی هست خوشحال میشم بهم بگین که برم بخونم ^^
    وای شهرزاد جان شبهای سپید نمونه کوچکی از گنجینه های کتابهای فئودور داستا یوسکی هستش . حتما حتما حتما مابقی کتابهاش رو بخون . بله اگه از این خوشت اومده ، سایر کتابهاش هم صد در صد جذبت میکنه و برای همیشه همیشه در خاطرت میمونه.
    در کل در کتابهای این نویسنده نابغه امکان نداره با شخصیت های کتابهاش همذات پنداری نکنی. در ضمن بعضی کتابهاش مثل خاطرات خانه مردگان و قمار باز رئال رئال هستش و خودش تجربه کرده .

  27. 4 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ