یک مطلب جالبی خوندم دیروز درباره جنایت و مکافات
در نسخه اولی رمان، دلیل قتل فقط پول بود و داستایوفسکی در نسخه نهایی نظریه سیاسی رو اضافه و مطرح کرد و بخاطر این در انگیزه راسکالنیکوف ناسازگاری و تناقضی دیده میشه. حداقل در متن اینطور ادعا شد.
من که خیلی تعجب کردم از خوندن این مطلب. من که تناقض و ناسازگاری در انگیزه راسکالنیکوف ندیدم. در بخش اول کتاب مسئله ای پول مطرحه و وضعیت راسکالنیکوف (مخصوصآ نامزدی خواهرش بنظرم خیلی آزارش داد و تحت فشارش قرار داد) و در بخش دوم با نظریات راسکالنیکوف آشنا میشیم. این دوتا بنظرم تکمیل کننده ی هم بودم. در تضاد که قطعآ نبودن و ناسازگار هم فکر نکنم! مسلمآ در همون اول کتاب همه حرفها زده نمیشه. در هر صورت من که تعجب کردم و واسم جالب بود این حرف گفتم بگم شاید دوستان نظری در این رابطه داشته باشن.
-----
منم میتونم بگم رمان تا حد زیادی رو ذهنم حک شده. ولی بعضی صحنه هاش همیشه جلوی چشمم هستن و همیشه در خاطرم هست. یکی از اون ها صحنه ای هست که راسکالنیکوف میخواد به دختر مست در خیابون کمک کنه. مثل انسانیت و خوبی که راسکالنیکوف براش نگرانه و برای حفظش تلاش میکنه و در نهایت میبینه نه میتونه موفق بشه و نه کسی به این تلاش بهایی میده. اتفاقی که نمیتونه جلوش رو بگیره. مرگ اجتناب ناپذیر انسانیت.
علاقه مندی ها (Bookmarks)