سلام
خوبه که از امار بچه هایی که تو انیمه عضون باخبر باشیم خوب کردید
دختر - ديپلم
پسر - ديپلم
دختر - فوق ديپلم
پسر - فوق ديپلم
دختر - ليسانس
پسر - ليسانس
دختر - فوق ليسانس
پسر - فوق ليسانس
دختر - PhD
پسر - PhD
دختر - پزشک
پسر - پزشک
علاقه اى به شركت در نظرسنجى ندارم
سلام
خوبه که از امار بچه هایی که تو انیمه عضون باخبر باشیم خوب کردید
دوم دبیرستان رشته ی تجربی!
Kimi ga warau sore dake de takaku toberu
I can fly very high
Just because of your smile
من نسبت به بچهها خیلی قوچولو هستم#5
سوم راهنماییم نمی دونم برم هنرستان-نقاشی-طراحی صنعتی{علاقمه}
یا برم ریاضی فیزیک-مهندسی مکانیک{به خاطر پول} چون درسم خوبه جذو شاگرد اولام دی:
کسی اینجا مشاوره تحصیلی نمی ده چون هر رو ز تو انتخاب رشته من دعوا هست::#13
لقمان را گفتد ادب از که اموختی گفت از اینترنت ایران
http://h-and-a.mihanblog.com/ myblog
همیشه فقط و فقط برو دنبال اون چیزی که علاقه داری وگرنه بعدا پشیمون میشی وقتیم درست تموم شد به پوچی میرسی#5
I am the son and heir... of nothing in particular
ممنون من خودم عاشق نقاشیم ولی وقتی با مادرم حرف می زنم هر دومون یه هفته عصابمون خورده
الانم دو تا دبیرستان هست که امتحان ورودی می خواد می گه برو اونجا یا برو بمیر اخه دبیرستان خوب ففقط همون جاست من هم اگه بخوام برم اونجا باید یک میلیونو خورده ای پیاده شم بعدش دوم که برم هنرستان باید دو میلیون هم اونجا پیاده شم برای همین افسردم تنها دلخوشیم هم اینترنته که نمی ذاره درس بخونم
بله علاقه مهم تره ولی مادرم می گه که علاقه که واسه تو نون و اب نمی شه پش فردا باید بتونی خونه بخری یا نه
منم وقتی میرم خونه ی فامیلامون همشون کمتر از فوق لیسانس نیستن و دو تاشون هم فوق دکترا دارن و یکیشون دکترا
به خودم می گم که عجب زندگی دارن
واقعا گیج شدم
می دونی آدم تو کاری که بهش علاقه نداره موفق نمیشه
الان تو ایران خیلییا مثلا تو رشته های مهندسی فارغ التحصیلن ولی وضع همشون خوب نیست، اونی پولدار میشه که با عشق و علاقه کار میکنه و ناامید نمیشه
متن پنهان: میو:
خیلی از دوستامم وضع منو داشتن هممون میگیم اگر برمیگشتیم اول دبیرستان هیچ وقت پامونو تو این مدرسه نمونه دولتی نمیزاشتیم و من خودم واقعا می رفتم هنرستان اگر برمیگشتم
به هرحال اگر به مکانیک علاقه داری تاحدودی، میتونی بری ریاضی و درکنارش بری کلاسای هنری و علایق خودتو جدی ادامه بدی که بعدا پشیمون نشی
ولی اگر هدفت پول و کار پیدا کردن و ایناست به نظرم انتخاب خیلی خیلی غلطیه
نه من علاقه به نقاشی دارم و جوری می شه گفت عاشقشم ولی واقعا نمی تونم تصمیم بگیرم دوست دارم نقاشیم در حد بزرگان نقاشی بشه ولی چون اموزشگاه ها خوب درس نمی دن و کسی که مثلا می خواد گیتارو تو اموزشگاه ها یاد بگیره 10 سال طول می کشه ولی تو هنرستان 1 ساله تمومه واقعا این دوران بلوغ بدجور دورانیه ادم نمی تونه تصمیم بگیره بدلیل اینکه مغز ادم کندتر از بدنش رشد می کنه افسردگی تموم وجودنو گرفته و گاهی از خودم می پرسم که چرا دارم زندگی می کنم که البته با راهنمایی های پدرم حالم خوب تر شده
الان شوهر خالم مهندس مکانیکه و ماهی راحت 8 میلیون در میاره و بیشتر کشورارو رفته خوب وقتی ادم تو این محیطی قرار می گیره واقعا گیج می شه و نمی تونه درست تصمیم بگیره
سلام!
ببین من مثال خودمو می زنم واسه ت...اما قضیه ی ماها با هم یه کوچولو فرق داره، اونم چون من دخترم و شما پسر، پسرا باید فکر زندگی آینده شونم باشن، مخصوصا در این جای گل و بلبلی که ما هستیم.
من خیییلی نقاشی کشیدن و انیمه و گیم اینا دوست داشتم وقتی همسن شما بودم.(البته اون موقع من چمیدونستم انیمه چیه! اصن به گوشم نخورده بود!) بعد خب درسمم خوب بود، اما این شیطونیا و نقاشیای تو کتابا نمی ذاشت درست درس بخونم که! خلاصه، خانواده ی بنده هم اصراااااااررر و اصرااااارررر که نه، تو باید آرشیتکت بشی و اینها. مخصوصا از این نظرم گیر می دادن که خواهرم نقاشی خونده. خلاصه آقا، منم گفتم باشه! و رفتم تو رشته ی ریاضی ادامه ی تحصیل دادم. منتها از اونجایی که انگیزه ی بسیار بالای من برای این رشته همینطور فوران می کرد، نه علاقه ای داشتم و نه تلاشی واسه ش می کردم. کلی هم معلم هامو حرص می دادم سر این قضیه! آخرم دیپلمم رو گرفتم به زور کتک زدن خودم.(معدلم شد 17 و خورده ای) اما بعدش خانواده دیدن که اصن این کلا بیخیال این چیزاست، گذاشتن من پیش دانشگاهی تغییر رشته بدم و هنر بخونم، بعدشم که دانشگاه قبول شدم و اینا الآن ترم آخرم. می تونی روش منو در پیش بگیری و اگه دیدی دوست نداری تغییر رشته بدی. این یه خوبی داره، اونم اینکه حداقل واسه کنکور عربی و ادبیات و ریاضی و اینات درست درمون می ره جلو. چون توی هنرستان، کتاب سوم اینا اصن تدریس نمی شه. حالا نکته ی بدش هم اینه که نسبت به بقیه ی کسایی که هنرستانی هستن، تکنیکای کمتری بلدی و تجربه ت کمه و کلا تو یه سری باغ ها نیستی، مخصوصا اگه خودت جدا نقاشی و طراحی رو ادامه نداده باشی و کلاس نرفته باشی.
حالا اینهمه قصه برات گفتم، بذار بقیه ش هم بگم. هنرمند شدن اینجا نون و آب نمی شه واسه کسی. مگه اینکه خودتم گرگ بازی دربیاری و پارتی پیدا کنی، مث هر کار دیگه ای که بخوای تو این مملکت زیبا پیدا کنی. حالا در حد لئوناردو داوینچی هم باشی، این جماعت هنرمند هم مافیای خودشونو دارن. مخصوصا قشر نقاش. بقیه رشته ها هم که اصن هیچی، گرافیستا که کارشونو یه نابلد هم انجام می ده 20 برابر اونا پول میگیره، عکاسا که کلا هیچی بیخیال. رشته ی منم که طراحی پارچه س کلا اصن کسی اسمشو نشنیده. اینارو گفتم که یکم اطلاعاتت زیادتر شه و بتونی تصمیم درستی بگیری. هرچند من واقعا می گم من اگه می رفتم معماری می خوندم، حتی کنکورشم قبول نمی شدم! قبولم می شدم در کارم صددرصد ناموفق بودم. حالا البته بازم رشته ی تحصیلیم شاید واقعا چندان کمکی به علاقه ی خودم(که طراحی و تصویرسازی های نیمه انیمه ای و غیره ست) نکرده باشه، اما حداقلش این بود که من تو این 4 سال، لذت بردم و هیچوقت شکنجه نشدم. ^3^ امیدوارم زیادی نامفهموم حرف نزده باشم! اگر سوالی داشتی، بیا ازم بپرس. <;
...در نیمه راه زندگی ما، خویشتن را در جنگلی تاریک یافتم؛ زیرا که راه راست را گم کرده بودم.
سلام
والا من تقريبا هميشه نقاشيم خوب بوده.الانم ليسانس برق مخابرات دارم .يه مدرك الكترونيك هم دارم .كارشناسي ارشد مكاترونيك هم ادامه ندادم .
برق و زير شاخه هاش ربطي به طراحي ندارن. و مثلا مثل معماري نيست.
وقتي هم سن تو بودم و در مورد همچين موضوعي فكر ميكردم سعي كردم عاقلانه تصميم بگيرم با داشته هايي كه دارم .
و اين تصميم تا اينجا رسوندتم .
امتحان وزارت امور خارجه هم قبول نوشيم ^^.
من هنوز كلاسي براي طراحي و هنر اينا نرفتم @___@.
اممم بنظرم اگه اون موقع هنر رو انتخاب ميكردم .الان يه هنرمند خيلي خوب بودم و به خواستي كه الان دارم خيلي وقت پيش ميرسيدم. اما هيچ از تصميمم پشيمون نيستم.تو اين مدت كلي تغيير كردم . علايقم عوض شده. (مثلا الان از مانگا و انيمه خوشم مياد و ...).و بهتر ميتونم به اينده ي هنري خودم فكر كنم.
يه جورايي بايد به خودت اعتماد داشته باشي .تصميمت همه چيز رو تغيير نميده. هميشه ميشه نقاشي بكشي. اگه فقط علاقه داري نقاشي بكشي و بخواي دانشگاه براي مهندسي بري دانشگاه يه تفريح ميتونه باشه اگه يه برنامه ريزي درست داشته باشي .با كمي انعطاف ميشه .
و برعكس اگه بخواي هنر بري با صبر و حوصله و تلاش ميتوني حسابي درامد داشته باشي.(بنظر خودم : چرا هميشه جون ها از درامد و بدي رشتشون مينالند چون هميشه اولين قدم ها سخترين هستند^^ يا مرغ همسايه غاز)
به خدا توكل كن هر تصميمي بگيري درسترين رو انتخواب كردي فقط نبايد دچار ترديد بشي و فكر كني كه راهت اشتباه.كي ميدونه زندگي آينده چطوري.
پ.ن:صرفا با داشتن رشته ي مكانيك همچين درامدي داشت.برادر خودم مهندس مكانيك طراحي جامدات بيد .
از همگی ممنونم
ببینید شاید من دارم اسم این تایپیکو عوض می کنم ولی جایی دیگه نتونستم پیدا کنم
من علاقه شدیدی به نقاشی دارم و پنهان کاری هم نمی کنم این علاقه رو نداشتم و از طریق دوستم به رشته نقاشی علاقه مند شدم
من با دوستم که نقاشیاشو براتون تو گالریم گذاشتم 4 ساله دوست هستیم ولی الان هم که خونه هامون نزدیک به هم نیست هم با هم رابطه داریم و اون دوم هنرستانه و مقام اول نقاشیه هنرستانای ایران رو داره
من اولا عاشق روباتیک بودم ولی بعد طرز تفکرم عوض شد ودوست دارم نقاشیرو بخونم ولی همین طور که اشاره شد تو این مملکت به هنر نقاشی اهمیت داده نمی شه و من از این می ترسم مٍلا دوست دایینم گرافیم خونده و معمولا گرافیست ها از نقاش ها خیلی نقاشیشون پایینه چون خودم تو نمایشگاه بازی های رایانه ای یه گرافیستو دیدم که دایره هم نمی تونست بکشه
اگه کسی هم گرافیته ازش عزر می خوام چون ادم ها ممکنه با هم فرق کنند و شاید یه گرافیستم نقاش خوبی باشه
من اصولا ادم مدرک گرایی نیست یعنی دوست دارم دوم و سوم دبیرستانو تو هنرستا ن درس بخونم تا اینکه برم تعغییر رشته بدم
و این منو واقعا گیج می کنه که هیچ وقت نمی تونم یه نقاش عالی بشم که نرفته هنرستان
چون اونجا هر روز مجسمه و فیگور و ... باهات کار می شه و از فضای هنرستان کلا خوشم میاد
ولی باز دو دلم که اگه من این رشته رو بخونم و موفق نشم دیگه باید قید خونه او ماشینو این چیزارو بزنم
من ادم مادی که نیستم ولی مثلا با پوزش فراوان بخوام زن بگیزم همین جوری که به ادم زن نمی دن می پرسن خونه دار و از این جور چیزا من دارم اینده خودمو می بینم که همش یه احتماله
پ.ن:بله شوهر خالم مهندس مکانیکه مال سایپا ست فکر کنم نمی دونم
باز هم از همگی ممنونم تا کمی از گیجی در اومدم و فهمیدم که بدون علاقه امکان رسیدن به موفقیت کمه
ممنون
با سلام خدمت دوستان عزیزم...چه بحث قشنگی درگرفت...از میزان تحصیلات تا اینکه چی بخونیمو چکاره بشیم...خوب حق داریم که یه کم نگران باشیم...بنظر من اول باید اولویتمون رو درست تعیین کنیم..یعنی چی میخواییم...و بدقت مزایا و مضراتش رو بررسی کنیم...مشورت با والدین خیلی مهمه..و البته رعایت حرمتشون هم واجبه...بالاخره چندتا پیراهن از بچه هاشون بیشتر پاره کردن و بازار کار و آینده رو بهتر میشناسن...اما یه جاهایی هم ممکنه توجه به وضعیت روز نداشته باشن...مثلا رشته های تحصیلی که سابقا پردرآمد بوده رو کماکان به بچه هاشون پیشنهاد میدن..بنظر نگارنده ما اول باید هدفمون رو مشخص کنیم...اونم با توجه واقعی به توانمندیهامون..یعنی ببینیم کی هستیم کجا هستیم چی میخواهیم و چه ابزارهای واقعی(نه خیالی) در اختیار داریم تا به هدفمون برسیم...گاهی علاقه و شغل آینده رو میشه باهم پیوند زد!!مثلا طراحی و نقاشی دوست داریم...اما شاید خیلی درآینده درآمدزا نباشه خوب میگردیم نزدیکترین شغل درآمدزا رو بهش پیدا میکنیم..مثلا تزیینات داخلی یا معماری...(البته چنانچه درآمد مد نظر باشه)...گاهی صرفا درآمد مهمه...و تحصیل فقط وسیله ست در این صورت تحصیل خیلی پیشنهاد نمیشه...خودتون ببینید درآمد یه مهندس عمران یا یه پزشک متخصص چقدر بیشتر از یه آرایشگر زنانه ست؟!!؟بعضی وقتا هم علاقه یه جووریه مثلا فردی دوست داره d.j بشه....خوب بنظر میرسه بیشتر باید حرف بزرگترهاشو گوش کنه...
گاهی هم باید زمانبندی کرد...مثلا کارشناسی یه رشته که درآمدزایی منطقی داره...بعدش علاقه...
مبحث فوق تعارض بین عقل و عشقه...بنظرم آدما باید عاقلانه عاشق باشن...
|
علاقه مندی ها (Bookmarks)