Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

صفحه 4 از 6 نخستنخست ... 23456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 46 تا 60 , از مجموع 81

موضوع: سفرنامه های Crown Clown

  1. #46
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : Re: سفرنامه های من

    tell me what is the color of number three?

    من تو دلم: ها؟! ... O.O با يه تاخير 2 ثانيه اي :
    that would be Blue!
    شرمنده ، من هرچی اینو میخونم منظورش رو نمیفهمم ...
    میشه توضیح بدی فریدا جان ؟
    (من فک کنم جزو اون دسته ایم که میپرسن منظورت چیه ...)



    {یعنی اگه امکان داره ، سوال و جواب رو باز کنید ، و دلیله این که جواب میشه ابی ...}
    خیلی ممنون ...
    vi veri veniversum vivus vici
    به قدرت حقیقت ، من جهان هستی رو فتح میکنم

  2. 8 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  3. #47
    Hime Sama
    Hime Sama
    Crown Clown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    محل سکونت
    Paradise
    نگارشها
    5,092

    Re: پاسخ : Re: سفرنامه های من

    نقل قول نوشته اصلی توسط ASUMA نمایش پست ها
    شرمنده ، من هرچی اینو میخونم منظورش رو نمیفهمم ...
    میشه توضیح بدی فریدا جان ؟
    (من فک کنم جزو اون دسته ایم که میپرسن منظورت چیه ...)
    {یعنی اگه امکان داره ، سوال و جواب رو باز کنید ، و دلیله این که جواب میشه ابی ...}
    خیلی ممنون ...
    جواب يه سؤال منو اول بده:

    دو بعلاوه دو ميتونه 5 بشه يا نه؟!

  4. 11 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  5. #48
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : Re: پاسخ : Re: سفرنامه های من

    نقل قول نوشته اصلی توسط Crown Clown نمایش پست ها
    جواب يه سؤال منو اول بده:

    دو بعلاوه دو ميتونه 5 بشه يا نه؟!
    نمیشه در حده 1بچه 4-3 ساله حرف بزنی برا من ؟
    اخه ج.اب دادن به سوالت خیلی سخته ، ممکنه منظوره خاصی داشته باشی ...

    ولی در حالت طبیعی ما هنوز جمع رو نخوندیم ، ولی خوب من با توجه به مطالعات خارج از درسم ، خیر 5نمیشه

  6. 10 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  7. #49
    **** مدیر ارشد ****
    Shaparak
    Shaparak آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل سکونت
    هر کجا که دلم خوش باشه ;-)
    نگارشها
    4,120
    Blog Entries
    128

    پاسخ : Re: سفرنامه های من

    نقل قول نوشته اصلی توسط crown clown نمایش پست ها
    ميخواستم يه چيزی رو تعريف کنم، هيچ تاپيکی رو موافق احوالت موضوع نديدم! همينجا ميگم:
    xd
    از اون آدمای باحال روزگار بوده ها.(احتمال قوی اونم همین فکر رو کرده البته)p-:

    ولی اینطور که پیداست، قبولی! d:
    ویرایش توسط Crown Clown : 11-25-2010 در ساعت 02:02 PM دلیل: edit quote




  8. 13 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  9. #50
    Hime Sama
    Hime Sama
    Crown Clown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    محل سکونت
    Paradise
    نگارشها
    5,092

    Re: پاسخ : Re: پاسخ : Re: سفرنامه های من

    نقل قول نوشته اصلی توسط ASUMA نمایش پست ها
    نمیشه در حده 1بچه 4-3 ساله حرف بزنی برا من ؟
    اخه ج.اب دادن به سوالت خیلی سخته ، ممکنه منظوره خاصی داشته باشی ...
    ولی در حالت طبیعی ما هنوز جمع رو نخوندیم ، ولی خوب من با توجه به مطالعات خارج از درسم ، خیر 5نمیشه
    من فکر ميکنم منظور اين آقا اين بوده که ببينه تو، تو چارچوب خاص اطلاعات روزمره فکر ميکنی يا اينکه نه، ميتونی باور داشته باشی که ممکنه چيزی به غير از اونی که همه ميدونن هم وجود داشته باشه!
    جواب اون سؤال هم هر رنگی ميتونست باشه! مهم اين بود که تو به عنوان کسی که به اين سؤال فکر ميکنه بتونی اين تصور رو تو ذهنت داشته باشی که هر عدد ی ميتونه يه رنگ داشته باشه، يا برای تو تداعی کننده يه رنگ باشه! ميتونست جواب تو زرد يا قرمز باشه و همشون صحيح بود. مهم اين بود که تو در جوابش يه رنگ رو بگی، نه اينکه بپرسی منظور تون چيه؟! "منظورتون چيه؟" جوابيه که نشون ميده توی نوعی فقط در محدوده دانسته های که بهت تو مدرسه ياد دادن فکر ميکنی! (البته همه اينا برداشت منه، شايد اون آقا منظور ديگه اي داشته!)

    البته برام جالبه بدونم، کس ديگه اي برداشت ديگه اي از اين سؤال و اينکه چرا اين سؤال پرسيده شد داره؟!

  10. 14 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  11. #51
    Hime Sama
    Hime Sama
    Crown Clown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    محل سکونت
    Paradise
    نگارشها
    5,092

    Re: پاسخ : Re: سفرنامه های من

    نقل قول نوشته اصلی توسط shaparak نمایش پست ها
    xd
    از اون آدمای باحال روزگار بوده ها.(احتمال قوی اونم همین فکر رو کرده البته)p-:
    ولی اینطور که پیداست، قبولی! d:
    بودنش که بود! رشته اش که IT بود. همه سيستم های شرکت هم زير دست ايشون هست. کلی هم برای من از intellectual property گفت و اينکه اگه يه کلام از کاری که قراره اونجا انجام بدم به بيرون درز پيدا کنه، با حکم دادگاه ميآن دنبالم!!!!!! هم خودش باحال بود، هم کاری که قراره انجام بديم! تا حالا ببينيم چی ميشه! ولی اگه قبولم کنه بايد برم headquarter ش که تو واترلو هست! يخ ميزنم! -20 درجه!!!

  12. 13 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  13. #52
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : Re: پاسخ : Re: پاسخ : Re: سفرنامه های من

    نقل قول نوشته اصلی توسط Crown Clown نمایش پست ها
    من فکر ميکنم منظور اين آقا اين بوده که ببينه تو، تو چارچوب خاص اطلاعات روزمره فکر ميکنی يا اينکه نه، ميتونی باور داشته باشی که ممکنه چيزی به غير از اونی که همه ميدونن هم وجود داشته باشه!
    جواب اون سؤال هم هر رنگی ميتونست باشه! مهم اين بود که تو به عنوان کسی که به اين سؤال فکر ميکنه بتونی اين تصور رو تو ذهنت داشته باشی که هر عدد ی ميتونه يه رنگ داشته باشه، يا برای تو تداعی کننده يه رنگ باشه! ميتونست جواب تو زرد يا قرمز باشه و همشون صحيح بود. مهم اين بود که تو در جوابش يه رنگ رو بگی، نه اينکه بپرسی منظور تون چيه؟! "منظورتون چيه؟" جوابيه که نشون ميده توی نوعی فقط در محدوده دانسته های که بهت تو مدرسه ياد دادن فکر ميکنی! (البته همه اينا برداشت منه، شايد اون آقا منظور ديگه اي داشته!)

    البته برام جالبه بدونم، کس ديگه اي برداشت ديگه اي از اين سؤال و اينکه چرا اين سؤال پرسيده شد داره؟!
    چه جالب ...
    به این بُعدش فک نکرده بودم ....
    کلا سواله جالبی بود ، من فکرم رفت طرفه سوالاتی که بیل گیتس میپرسه از متقاضیانه استخدام !

    ولی خوب انشاالله ردیف میشه و شما هم میری سرهکار ...
    ویرایش توسط ASUMA : 07-05-2011 در ساعت 07:34 AM

  14. 12 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  15. #53
    **** مدیر ارشد ****
    Shaparak
    Shaparak آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل سکونت
    هر کجا که دلم خوش باشه ;-)
    نگارشها
    4,120
    Blog Entries
    128

    پاسخ : Re: پاسخ : Re: پاسخ : Re: سفرنامه های من

    نقل قول نوشته اصلی توسط crown clown نمایش پست ها
    من فکر ميکنم منظور اين آقا اين بوده که ببينه تو، تو چارچوب خاص اطلاعات روزمره فکر ميکنی يا اينکه نه، ميتونی باور داشته باشی که ممکنه چيزی به غير از اونی که همه ميدونن هم وجود داشته باشه!
    جواب اون سؤال هم هر رنگی ميتونست باشه! مهم اين بود که تو به عنوان کسی که به اين سؤال فکر ميکنه بتونی اين تصور رو تو ذهنت داشته باشی که هر عدد ی ميتونه يه رنگ داشته باشه، يا برای تو تداعی کننده يه رنگ باشه! ميتونست جواب تو زرد يا قرمز باشه و همشون صحيح بود. مهم اين بود که تو در جوابش يه رنگ رو بگی، نه اينکه بپرسی منظور تون چيه؟! "منظورتون چيه؟" جوابيه که نشون ميده توی نوعی فقط در محدوده دانسته های که بهت تو مدرسه ياد دادن فکر ميکنی! (البته همه اينا برداشت منه، شايد اون آقا منظور ديگه اي داشته!)

    البته برام جالبه بدونم، کس ديگه اي برداشت ديگه اي از اين سؤال و اينکه چرا اين سؤال پرسيده شد داره؟!
    نه منم فکر می کنم دقیقا منظورش همین بوده.جدا از اینکه شما هر رنگی رو می تونستی نام ببری و درست باشه، خیلی کم هستن آدم هایی که گاهی فکر می کنن که عدد ها چه رنگی ان یا حتی روزهای هفته چه رنگی دارن.این آدمها معمولا زندگی رو با یه دید دیگه نگاه می کنن. منم اگر قرار بود مصاحبه ای رو پایه ریزی کنم، حتما سوالاتی رو طرح می کردم که نتیجه ش یه سری آدم با دیدگاه های خاص باشه.باور کن ضامنیه برای موفقیت.چون معمولا خلاقیت و ایمجینیشن خوبی دارن این آدم ها.چی برای موفقیت مهمتر از این؟
    از خلاقیت این آقاهه به شدت خوشم اومده :دیی
    بانو موفق باشی.مطمئنا با این جواب ها استحقاقش رو داری.:x
    ویرایش توسط Shaparak : 11-25-2010 در ساعت 02:31 PM

  16. 16 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  17. #54
    Hime Sama
    Hime Sama
    Crown Clown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    محل سکونت
    Paradise
    نگارشها
    5,092

    Re: سفرنامه های من

    خيلی وقته اينجا پست نزدم!!!

    Ok، يادتونه چند وقت پيش که داشتم از جزيره گردی ها صحبت ميکردم، گفتم هيچ وقت نتونستم نهنگ ببينم؟؟؟!! امروز نهنگ ديدم! البته اصلاً به اين قصد صبح از در بيرون رفتم!

    خوب اول يه مرور بکنيم! يکی از پست های قديمی من:


    همون طور که ميدونين من تو شهر ويکتوريا زندگی ميکنم که بزرگترين شهر جزيره ونکوور (نه شهرش) هست. جزيره ونکوور بزرگترين جزيره کانادا هست. البته کانادا همش 2 تا جزيره بيشتر نداره! يکيش همين جزيره ونکوور هست ، اون يکيش هم جزيره پرنس ادوارد هست که سريال آن شرلی و قصه های جزيره ميديدم. يکيش اين سر کانادا ست، يکيش اون سر.

    از اينا بگذريم، اطراف اين جزيره ونکوور، ده ها جزيره ريز و درشت ديگه هست، که نصف شون متعلق به کانادا ست و نصف شون مال امريکاست. به کل اين جزاير gulf islands ميگن:





    به اونايی که مال کانادا ست ميگن north gulf islands, به اونايی که مال امريکاست ميگن south gulf island. اين جزيره ها و آبای اطراف شون به خاطر عمق کمی که دارن محل رفت و آمد نهنگ ها هستن و کلاً يکی از جاذبه های توريستی ويکتوريا whale watching ه.:d







    ده ها شرکت کشتيرانی و ... تو جزيره وجود دارن که کارشون اينه که مردم رو ابرن، whale watching! حالا اين وسط با هم مسابقه هم ميذارن ولی در عين حال اگه کسی جايی نهنگ ببينه به بقيه بيسيم ميزنه که همه بتونن ببينن! امروز هم ماجرا همين بود:




    من امروز صبح رفتم ولی دير رسيدم برای تور ساعت 10 صبح، و خوب ناراحت شدم اون موقع چون مجبور بودم تور بعد از ظهر ساعت 2 رو بگيرم، ولی مثل اينکه در واقع شانس آورده بودم، تور صبح اين تور که ميگفتن شانسی نداشتن و کلاً فقط 10 دقيقه تونسته بودن نهنگ ببينن! ولی ما بعد ظهر شانس آورديم و يک ساعتی با نهنگ ها اين ور و اون ور ميرفتيم!


    شانس ديگه اي که آورديم، با وجود اينکه تابستونه، اينجا هوا چند روزه همش شده زير 15 درجه! تابستون!!! #5 امروز هم هوا خوب بود ولی بارون ميآمد! من با خودم گفتم اين تور، تور بشو نيست با اين هوا!!! ولی خوب خدا رو چه ديدين؟! دقيقاً وقتی ما وسط اوقيانوس بوديم، بارون بند اومد و از اون جالب تر، استخر تو خونه تون هم نميتونه اينقدر آروم باشه!!! يه نگاه به اين عکسا بندازين؟! دريغ از يه دونه موج!!!!





  18. 17 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  19. #55
    Hime Sama
    Hime Sama
    Crown Clown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    محل سکونت
    Paradise
    نگارشها
    5,092

    Re: عکس های مکان های ديدنی

    و اما اصل قضيه: چيزی که ما امروز ديديم killer whale يا همون اورکا هست. اين نهنگ های عزيز شکارچی هستن و بيشتر سيل و شير دريايی و ... شکار ميکنن! ما اول يه نظر کوچيک اين خانم رو ديديم:



    چيزی ميبينين؟! يه نقطه سياه وسط آب؟! fin خانم نهنگ هست ... که نزديک اون جزيره کوچيکی که تو عکس ميبينين هست:




    راهنماهای تور توضيح دادن که اورکا ها خانواده شون خيلی زن سالار هست! مادر راس گروه هست و بچه ها دورش! اورکا ها ميخوان که گروه باشن تا بتونن يه شکار بزرگ مثل شير دريايی رو به دام بندازن ولی در عين حال نميخوان تعداد شون هم خيلی زياد باشه که طعمه هاشون بفهمن و در رن!!! اين گروه به نظر ما 4-5 نفره بود! و اين طور که از حرکات شون معلوم بود يا دنبال شير های دريايی بودن که شکار کنن، يا مادره داشت به بچه ها ياد ميداد که غذا تون رو کجاا ميتونين پيدا کنين!



    بعد يه ساعت نگاه کردن شون فهميديم که با يه pattern خيلی خاص دارن حرکت ميکنن! داشتن دور اين جزيره دور ميزدن، دقيقاً برای 30 ثانيه تا 1 دقيقه ميآمدن بالا نفس ميکشيدن و ميرفتن پايين و خدا ميدونست دفعه بعدی که ميآن بالا کجاست؟؟؟!!

    که به اين عکسا خوب دقت کنين 4 تا شير دريايی رو هم ميتونين روی سخره ها ببينين، احتمالاً دنبال اونا بودن!





    فاصله دور بود و همه عکس ها فقط يه نقطه رو نشون ميداد/ميده::#13، تا اينکه در يکی از اين نوبت هايی که خانواده غيب شون زده بود، ما ديديم يهو از کنار قايق ما سر در آوردن!!!






    راستش من زياد تو نخ عکس گرفتن نبودم! عکسا کج و کولن ولی بيشتر از هر چيزی اون موقع اين مهم بود که اينا فقط 3-4 متر با ما فاصله دارن و يه تنه به کشتی/ قايق، ميتونه همه مون رو از اون بالا پرت کنه پايين! کلاً تجربه وصف نا شدنی ايه! که خودتونو اينقدر نزديک به يه همچين حيوان بزرگی توی وحش ببينين! نه تو آکواريوم! ... کلاً خيلی لذت بخش بود!


  20. 22 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  21. #56
    Hime Sama
    Hime Sama
    Crown Clown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    محل سکونت
    Paradise
    نگارشها
    5,092

    Re: سفرنامه های من

    يکی از نکات خيلی جالب اين بود که راهنماها يه آلبوم داشتن از تمام نهنگ هايی که تو اين منطقه هستن و هر کدوم هم اسم و شماره مخصوص خودش رو داره! حالا چه جوری اينا از هم قابل تمايز هستن؟!

    اينطور که معلومه و آقايون به ما گفتن fin هر کدوم از اين نهنگ ها منحصر به فرد هست. يکی از توريست ها دوربين حرفه اي دستش بود و تونسته بود يه shot خيلی تميز از Fin اين نهنگ ها بگيره که تونستن از روی تطابقش با آلبوم بگن که يه نهنگ نر 20 بوده!

    از اطلاعات ديگه اي که دادن اينه که پيرترين نهنگ حال حاضر 100-110 سال عمر داره و پيرترين نهنگی تا به حال ديده شده 200 سال عمر کرده بوده!!! (خدا رحم کنه!!!) عمر متوسط اين نهنگ ها بين 50-60 ساله!

    برای اطلاعات بيشتر، ميتونين برين به facebook همين گروه: http://www.facebook.com/orcawhales

    ===

    برگشتنه، راهنماها اطلاعات جالبی در مورد ويکتوريا دادن که من نميدونستم! عکس ها رو بعداً آپ ميکنم چون الان خيلی خستم و خوابم ميآد!:p

    نکته جالب اينه که روزی 300 تا هواپيمای آبی در Inner Harbour ويکتوريا ميشينه و بلند ميشه! و يه فرودگاه بين المللی يه آبی محسوب ميشه! در عين حال تنها فرودگاه دنيا هم هست که مجبور گهگاه تمام پرواز هاشو بخاطر عبور يه گروه نهنگ، کنسل کنه! اين يکی خيلی خنده دار بود! راهنمامون ميگفت، هر وقت ما بيسيم ميزنيم به برج اينجا و ميگيم ما يه دسته نهنگ ديديم که داره به سمت inner harbour ميآد، اشک مسئولای فرودگاه آبی در ميآد!!!

    فعلاً، شب همگی بخير ^_^

  22. 17 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  23. #57
    Hime Sama
    Hime Sama
    Crown Clown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    محل سکونت
    Paradise
    نگارشها
    5,092

    Re: پاسخ : سفرنامه های من




    Otakuthon Anime Festival
    Montreal, Quebec
    August 12-14, 2011



    خوب بعد مدت ها، يه کم سفر نامه مرتبط بنويسم! امسال من شانس آوردم و مقارن با فستيوال انيمه کبک، منتريال بودم. البته فقط به روز اول فستيوال رسيدم چون بعد از اون داشتم ميرفتم خود quebec city!!!

    راستش من با خوش خيالی تموم فکر ميکردم که ساعت 5 که در ها باز ميشه ميتونم بيليط بگيرم و برم تو!!!!! دله غافل که من از 5 تا دقيقاً 7:15 توی صف ورودی بودم!!!! اينم صف:

    (پيشاپيش بابت کيفيت بد عکس ها عذر خواهی ميکنم. شارژ دوربينم تموم شده بود و عکس ها رو با iphone گرفتم که بازم حواسم نبوده و رو کيفيت پايين تنظيم بوده! دل خودم بيشتر از همه سوخت بابت اينکه عکس ها خراب شدن! ::#13)









    من الان داشتم لينک ويکيپديا رو نگاه ميکردم و ديدم که تعداد شرکت کننده های امسال رو بيشتر از 9000 نفر تقريب زده که واقعاً مسخره ست!!! کارت ورودی يه من روش شماره 26004 خورده!!!

    و محلی که فستيوال توش برگزار شد هم Palais des Congrès de Montréal بود که خيلی بزرگ بود و آدم يه کم توش گم ميشد! #5








    اتفاق های جالبی هر گوشه فستيوال داشت رخ ميداد، از جمله اينکه خيلی از گوينده های ژاپنی اومده بودن يا مانگاکا ها، فکر کنم گوينده کاکاشی اومده بود ولی نميشد به تالاری که داشت توش حرف ميزد نزديک شد!!! کلکسيون های عروسک ها و ... خلاصه که بهشتی بود برای ما انيمه دوست ها!!! مخصوصاً که دور تا دور تون هم آدم هايی باشن که حسابی درک تون کنن!!! lol


    رستوران مرکز جز جالب ترين جاها بود، همه کارکنا با cosplay های معروفی که تو انيمه ها ميبينيم در حال پذيرايی بودن و جدی جدی اين 2 کلمه ژاپنی که من بلدم تو اين بلاد کفر فرانسوی زبون ، به درد من خورد! چون عملا فرانسوی که نميتونستم صحبت کنم ، در نتيجه از ژاپنی استفاده کردم! :D





    يه عده در حال رقص:






    ولی عملاً جالب ترين نکته ، Cosplay ها بودن:





    ادامه داره ...

  24. 22 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  25. #58
    Hime Sama
    Hime Sama
    Crown Clown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    محل سکونت
    Paradise
    نگارشها
    5,092

    Re: پاسخ : سفرنامه های من















  26. 19 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  27. #59
    **** مدیر ارشد ****
    Shaparak
    Shaparak آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل سکونت
    هر کجا که دلم خوش باشه ;-)
    نگارشها
    4,120
    Blog Entries
    128

    پاسخ : Re: پاسخ : سفرنامه های من

    چه شلوغ پلوغ! چه جمعیتی! :دی
    یه سری از عکسها رسما مختص ساکورا چانه :دی بهش بگیم بیاد یه نگاه بندازه. (تو مایه های زنده باد پاندورا هارتز و اینها!:دی)

    من جدا هلاک بعضی از این cosplay هام! :دی دوستان بهتره دفعه ی بعد اسم کاراکترشون رو، رو یه تابلو بزرگ بنویسن بندازن گردنشون، :دی بلکه بشه شناساییشون کرد :دی
    خب بشر! تو که شکمت دو وجب داره از خودت جلوتر میدوئه مجبوری بری cosplay ساکورا بشی؟XD

    یه چند تاشون هم خیلی چشم گیر بودن. مثل سانجی ( با اون از بغل چشم نگاه کردنش:دی) و آلیس آبیس.
    از توبی هم خوشمان آمد( صرفا به خاطر اینکه صورتش دیده نمیشد X3 )

    ممنون هیمه چان! زحمت کشیدی. ما هم از راه دور اندک فیضی بردیم ;-)
    ویرایش توسط Shaparak : 08-22-2011 در ساعت 01:42 AM

  28. 19 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  29. #60
    کاربر افتخاری فروم ali_sh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    محل سکونت
    در سیاه چاله ای در دور ترین کهکشان / (تهران)
    نگارشها
    594

    پاسخ : Re: پاسخ : سفرنامه های من

    خیلی قشنگ هستند ، جای ما خالی
    هی از اینجور جاها میری و بهت خوش میگذره ، خوش به حالت
    ما که بد بختیم و تا همین شابدول عظیم هم به زور بردنمون
    خیلی لذت بردیم
    زود به زود تشریف بیارید و دستی به اینجا بکشید ، چون طرفدار هاش زیاد هستند
    Thank you for everything



  30. 11 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ