تحلیلی بر یک بیماری ناشناخته
بیماری های روانی هرچند شناخته شده بازهم عناصر ناشناخته ای دارند و یکی از مهمترین بیماریهای ناآشنای مغزی که هنوز با گذشت نزدیک به یک قرن از شناخت ان جزو اسرارآمیزترین نوع بیماریهای روانی است ، اسکیزوفرنی((shizophrene)) نام دارد.
متاسفانه بسیاری از مردم و حتی برخی از پزشکان این نوع بیماری را با بیماری اختلال شخصیتی اشتباه می گیرند در حالی که این طرز فکر کاملا غلط است.
بیماران اسکیزوفرنی در هفت گروهاعلائمی مثبت وچهار نشانه منفی است.
نشانه علائمی مثبت یعنی مسائلی که به وضوح در بیمار مبتلا قابل رویت است و پدیده های منفی در بیمار کمتر یا هرگز قابل رویت است.
نشانه های مثبت بیماری که می توان در افراد مشاهده کرد به این منوان است:
1-هزیانها
2-پدیده های نافعالی یا بی ارادگی
3-توهم ها
4-حالتهای خلقی نابهنجار
5-اختلال حرکتی
6-اختلال تفکر صوری
-7بیگانگی فکری
نشانه های منفی که قابل رویت نیست به این دلیل است که معومولا با تدریجی است و یا ممکن است بازگشتهای مکرر همراه با بهبودی ناقص داشته باشد که این عوامل عبارتند از :
1-افت عاطفی
2-کناره گیری اجتماعی
3-فقدان انگیزشوعلاقه
4-فقر تفکر و گفتار
همچنین عده ای از بیماران اسکیزوفرنی که بهبود میابند پس از آن یک دوره افسردگی می گیرند که بسیار برای این بیماران خطرناک است و باید تحت مراقب باشند.
اما صحبت این تحلیل از بیماری اسکیزوفرنی برای این نیست که شاخه های فرایند علمی آن مشخص شود بلکه برای آن این مقاله را نگارش کردم تا بتوانیم کمی به مقوله تفکر این بیماران بپردازیم.این را باید بدانیم که چه بیماران اختلال شخصیتی و چه بیماران اسکیزوفرنی بیشتر در افرادی مشاهده شده است که دارای ضرایب هوشی بالای 120 قرار داشته اند.
متاسفانه با بررسی تحقیقی که نسبت به نوع نگرش عده کمی از دکتران ایرانی و حتی متاسفانه دکتران جهانی داشتم به این نتیجه نامطلوب رسیدم که این نوع از پزشکان تصورات غلطی از بیماران اسکیزوفرنی یا حتی اختلال شخصیتی دارند.
به عقیده بنده و با توجه به بررسی یکسری از این نوع افراد متوجه شدم که انان رنجش فکری زیادی در کودکی و نوجوانی ازجامعه اطاف خود دارند و یا آن چیزی را که از اطراف خود توقع داشته اند براورده نشده است.
با کمی دقت در تفکر این نوع از بیماران می توان متوجه شد که انان به مرور زمان و در برابر انزوایی که در پیش گرفته بودند دچار این بحران ذهنی شده اند (( البته باید توجه داشته باشیم که عده کثیری از بیماران اسکیزوفرنی خصائص ژنتیکی هم داشته اند و عده ای از آنها طی مرور زمان آنچنان پیشرفت این بیماری را داشته اند که در خصوصیات ظاهری آنها هم قابل مشاهده است.
اما یکی از بدترین نوع حرکت مردم جامعه و انسانها در مقابل این افراد طرد کردن آنها بوده است. با توجه به اینکه عده ای از این افراد بر اثر ناتوانی های عاطفی و به خاطر کناره گیری از جامعه در کودکی و نوجوانی و اکثرا در جوانی به این مساله دچار شده اند ، طرد کردن آنها از جامعه باعث پیشرفت ناتوانی های فکری در این افراد شده است.
البته عده کثیری از روانشناسان عقیده دارند که محرومیت احتماعی بیش از آنکه علت اسکیزوفرنی باشد،معلول آن است. و همین عده با مدرکی مبتنی بر اینکه شواهد نشان داده است که محرومیت های خانوادگی،دعواها،انتقادات و خصومت ها باعث عود کردن این بیماری می شود و دلیل آن نیست.
انکار نمی کنیم اما تایید این مطلب نیازمند مدرک معتبری نسبت به شناخت دلیل اصلی آن است و اینکه خود را با این عنوان که عامل اسکیزوفرنی ناشناخته است تبرئه کنیم بسیار حرفی بی محتواست...
با توجه به عده ای از بیماران که مشاهده کردم متوجه شدم که این بیماران بیشتر در زمان محدودی که در تصورشان شکل گرفته است نیازمند محبت و مراقبت اجتماعی و خانوادگی بوده اند که این امر در ان زمان میسر نشده است و خواسته های انان برآورده نشده.
من بیشتر امروز از ان تاسف می خورم که چرا وقتی این خانواده ها متوجه این بیماریهای ناشناخته ذهنی در فردی از خانواده می شوند به جای آنکه بیشتر از او مراقبت و مواظبت عاطفی کنند او را طرد می کنند و همچنان با او برخورد می کنند که با یک بیمار مبتلا به ایدز برخورد می کنند.
در اصل نتایجی که ازاین بررسی ها به دست اوردم به این مبنا بود که بیماران اسکیزوفرنی و بیماران اختلال شخصیتی نیازمند این هستند که قبل از رسیدن به مرحله بحران و با آغاز اولین نشانه ها مورد توجه بیشتری باید قرار گیرند و این توجه باید از طریق تمامی افراد موجود در کنار شخص آغاز می گیردد.به طوری که او نباید در ثانیه ای هم احساس ناخوشایند تنهایی را داشته باشد.حال در مقاله های بعدی بیشتر قالب باطنی این نوع بیماری ها را توضیح می دهم....
((این مقاله بسی طولانی شد و امیدوارم که به عنوان یک شخص هرچند ناآگاه کمی توانسته باشم به اطلاعات پزشکی سایت کمک کنم و همچنین از تمامی پزشکان و روانپزشکان محترم به خاطر دخالت بنده در این امر کمال پوزش را می خواهم..)
نوینسده و محقق : بلوریگارد کیو کازو (بلو)
علاقه مندی ها (Bookmarks)