بلوغ، انقلابي در رشد شخصيت ...
نوجواني دوره اي از زندگي است که نخستين تجارب زندگي در حساس ترين دوران رشد انسان رخ مي دهد، آينده نگري، شور، عشق، رابطه جنسي، تحصيل و شغل آينده و تثبيت هويت، همه در اين دوران شکل مي گيرند.
شايد از همين روست که توجه به "روانشناسي نوجواني" در دهه هاي اخير اهميت بيشتري، به ويژه در کشورهايي که جمعيت جوان آنها رو به افزايش بوده، يافته است.
در ايران براساس آمار رسمي، نوجوانان حدود سي درصد از کل جمعيت جوان کشور را تشکيل مي دهند.
اين درحالي است که به نسبت اين جمعيت، نه تنها متخصصان روانشناسي باليني و مشاوره کافي وجود ندارد، بلکه هنوز جايگاه و نقش آنان در فرايند بهداشت رواني نوجوانان به خوبي روشن نشده است.
در اين نوشتار به مرور برخي از مفاهيم روانشناسي نوجوانان مي پردازيم:
تعريف بلوغ:
نوجواني دوره اي از مراحل رشد انسان است که حد فاصل کودکي و جواني محسوب شده و مشخصه اصلي آن بلوغ و پديدار شدن ويژگي هاي جنسي در فرد است.
سن آغاز بلوغ با توجه به ويژگيهاي اجتماعي و فرهنگي، زيست بوم و تفاوت هاي فردي به ويژه خصائص ارثي در جوامع، شهرها و يا حتي خانواده هاي مختلف متفاوت است، در سال هاي اخير انقلاب ارتباطات نيز به عنوان يکي از عوامل موثر در بلوغ زودرس مطرح شده است.
روانشناسان رشد مي گويند ارزيابي ها نشانگر آن است که سن آغاز بلوغ بطور کلي از قرن بيستم تا اولين دهه قرن بيست و يکم در چندين مرحله پايين تر آمده است؛ در اوايل قرن بيستم سن آغاز بلوغ در اروپا و آمريکاي شمالي بطور متوسط شانزده سال محسوب مي شد.
آغاز بلوغ در دهه شصت به زير پانزده سال رسيد و در دهه نود به چهارده سال و گفته مي شود که هم اکنون در اروپا و آمريکا بين دوازده تا سيزده سال است.
درک صحيح از سن آغاز بلوغ از آنرو داراي اهميت است که جامعه، خانواده و مدرسه آمادگي لازم را براي برخورد با شرايط حساس و ويژه کودک در اين مرحله گذر داشته باشند.
در ايران تا پيش از دهه پنجاه سن بلوغ شانزده سال برآورد مي شد اما در سالهاي پس از انقلاب اين سن به زير چهارده سال رسيد، از ديد صاحب نظران، يکي از دلايل اصلي اين امر جو انقلابي آن سال ها و مشارکت و گاه پيشگامي نوجوانان درعرصه فعاليت هاي انقلابي بود.
با اين حال اولين مطالعات گسترده روانشناسي رشد در دهه هفتاد خورشيدي در ايران نشانگر آن بود که ميان سن آغاز بلوغ در استان هاي جنوبي ايران با ديگر استان هاي اين کشور تفاوت چشمگيري وجود دارد و به عنوان نمونه، سن بلوغ بطور متوسط يک سال تا يک سال و نيم در آبادان زودتر از تهران آغاز مي شود.
بين دختران و پسران در آغاز بلوغ تفاوت چشمگيري به چشم مي خورد، دختران زودتر به بلوغ مي رسند و زودتر مرحله بلوغ را به پايان مي رسانند ولي پسران ممکن است بيشتر از يک و يا حتي دو سال از دختران در رسيدن به بلوغ عقب بمانند .
اين امر علاوه بر آن که مويد آن است که در آب و هواي گرمسيري بلوغ زودتر از آب و هواي سردسير رخ مي دهد، تابع شرايط فرهنگي و متغيرهاي خاص منطقه ...نيز هست.
به هر روي، پژوهش هاي روانشناسان ايراني حاکي است که سن بلوغ براي کودکان در تهران بين سيزده تا چهارده سال است.
بين طبقات مختلف اجتماعي نيز تفاوت هايي ديده مي شود به طوري که در طبقه فقير معمولا بلوغ زودتر آغاز مي شود. اگرچه عواملي چون رسانه ها و گستردگي و در دسترس بودن آنها رفته رفته اين تفاوت را به سوي متعادل شدن پيش مي برد.
به عبارت ديگر، اگر دختر سيزده ساله ساکن نواحي محروم شهري بنا به شرايط محيطي و اقتصادي با بلوغ زود هنگام روبرو مي شود، دختر سيزده ساله ساکن نواحي مرفه نشين شهري به دليل دسترسي به رسانه هاي مختلف آماده رويارويي با بلوغ مي شود.
براي آن که سرانجام بدانيم سن آغاز بلوغ که مشخصه نوجواني است از چه زماني است به يافته هاي روانشناسي استناد مي کنيم که بيانگر آن است که سن شروع نوجواني در ايران و بيشتر کشورهاي اروپايي از 12 و 13 سالگي شروع و در 18 و 19 سالگي خاتمه مي يابد.
برخي از مردم تصور مي کنند که نوجوانان دمدمي مزاج، افراط گرا، بي بند و بار، پيرو مد و يا شورشي هستند در حالي که تمام اين خصائص بخشي از بحران بلوغ محسوب مي شود.
در واقع نوجوان در اين دوران بطور دائمي در حال تغيير و تکامل است از همين روست که ممکن است ديدگاه هاي متفاوت و متعارض در هر دوران نسبت به موضوعات يکسان از خود نشان دهند و يا حالات رواني متفاوتي داشته باشند، گاهي بسيار پر شر و شور و گاهي آرام و درونگرا.
درهمين دوران است که نوجوان بايد با يکي از مهمترين بحران هاي رواني زندگي خود رو در رو شود: بحران بلوغ.
بحران بلوغ، بخشي از خصيصه طبيعي اين دوران انقلابي است که اگر نوجوان موفق شد به خوبي با آن رو در رو شود و از پس آن بر آيد در مرحله جواني با مشکلات کمتري روبرو خواهد شد.
نوجوان ويژگي هاي منحصر به فردي دارد که هاروکس يکي از روانشناساني که در دهه هاي گذشته به مطالعه در زمينه روانشناسي نوجواني پرداخته است آنها را چنين دسته بندي مي کند:
- از نظر بدني در حال دگرگوني و تحول، ازلحاظ عاطفي نابالغ، از جهت تجربه محدود، از ديدگاه فرهنگي تابع محيط
- همه چيز مي خواهد، اما نمي داند چه چيز بايد بخواهد
- فکر مي کند همه چيز مي داند اما چيزي نمي داند
- تصور مي کند همه چيز دارد اما در واقع چيزي ندارد
- نه از مزاياي کودکي بهره مي برد و نه از امتيازات بزرگسالي
- در رويا و تخيل زندگي مي کند اما با واقعيت رو در روست
- مستي است هشيار و خوابيده اي است بيدار
روانشناساني که به مطالعه نوجواني مي پردازند در واقع به يکي از ويژگي هاي دوران ابتدايي نوجواني اشاره مي کنند که در تعاريف هاروکس نيز بدان اشاره شده است: خودمداري.
نوجوان در ابتداي بلوغ تصور مي کند که در مرکز جهان قرار دارد و همه چيزتابعي ست از وجود او، اين تصور که با پديداري نشانه هاي بلوغ در وي همراه است، پس از پايان دوران بحران بلوغ به تدريج رنگ مي بازد و نوجوان به دنياي واقعيت عيني جهان پيرامون بازمي گردد.
نوجوانان در طول چند سال بارها تغيير مي کنند نه تنها از نظر جسماني بلکه همچنين از نظر رواني.
دگرگوني هاي جسماني و رواني با ترشح غده هاي جنسي آغاز و با ترشحات ساير غدد نظير هيپوفيز و فوق کليوي تکميل مي شود.
در مناطق گرمسيري ممکن است بلوغ دختران از نه سالگي آغاز شود، ولي در سطح جهاني انتظار مي رود که دختران بين سنين نه تا چهارده سالگي وارد اين مرحله از رشد جنسي شوند .
متابوليسم انقلابي، ماهيچه هاي قوي، رشد استخوان ها، رشد سريع تر ساق هاي پا به نسبت بالا تنه بخشي از ويژگيهاي اين دوران است. به علاوه حجم قلب به دوبرابر افزايش مي يابد که همزمان با بالارفتن فشار خون است.
اما رشد مغز به نسبت دوران کودکي چندان سريع نيست و بسيار ناچيز جلوه مي کند؛ ميانگين وزن مغز دختران 1244 و پسران 1374 گرم است، اما وزن مغز به خودي خود تاثيري در افزايش بهره هوشي ندارد.
هويگهرست، روانشناس رشد برخي از خواسته ها و گرايش هاي نوجوانان را چنين برشمرده است:
نيل به آزادي و رهايي از سلطه پدر و مادر: نوجوان براي اثبات هويت و شخصيت خود در صدد اثبات خود است.
گرايش به ارتباط با نوجوانان ديگر: يادگيري اجتماعي
علاقه به انتخاب شغل و آمادگي براي قبول مسئوليت: آزمون و خطا و استعداد
کوشش در راه تامين مالي و استقلال اقتصادي: عدم وابستگي به والدين
گرايش به انتخاب همسر و تشکيل خانواده: خيال پردازي و آزمون وخطا
آمادگي براي پي بردن به ارزشهاي اخلاقي و معنوي: روش حل مشکل
آگاهي از محدوديت ها و توانايي هاي خود و نوجوانان ديگر:برخورد منطقي با رقابت ها و واقع بيني
قابليت پيشرفت در مفاهيم ذهني و مهارتهاي مختلف: کسب تجربه و درک مفاهيم بزرگسالان
نياز به راهنمايي و پيشرفت به سوي کمال: الگوها و تجارب مناسب
احتياط کنيد؛ نوجوان در حال ساخته شدن است !!!
تحقيقات در مورد تغييرات جسماني و رواني در دوران نوجواني همچنان ادامه دارد. در حاليکه استدلالات کارشناسان مختلف در ارتباط با تحولات دوران بلوغ به طور عمومي بر محور تغييرات هورموني مي چرخد، بررسي ها تازه تر عوامل ديگري را نيز در اين روند موثر ديده اند: هنگام بلوغ، وقتي ترشح هورمونها به ناگهان افزايش مي يابد، بچه ها، اين موجودات شيرين و دوست داشتني، يکشبه به موجوداتي پيش بيني ناپذير تبديل مي شوند که وجودشان ترکيب انفجارآميزي از تکبر و قلدري است و دل شان مي خواهد که بزرگترها آنها را به حال خود رها کنند.
دم به دم حالات شان تغيير مي کند و حتي براي دو دقيقه هم نمي توانند حواس شان را جمع کنند. در عين حال که خيلي نسبت به خودشان کنجکاو مي شوند، خيلي از چيزها و از جمله پدر و مادرشان را مايه آبروريزي و خجالت مي دانند.
اما اين تغييرات، رويه تاريکي هم دارد. رقم مرگ و مير در ميان نوجوانان بالا مي رود. سه چهارم مرگها به علت حادثه يا بدبياري، سوء استفاده از مواد مخدر و الکل و رفتار جنسي مخاطره آميز اتفاق مي افتد. و همه اينها نخستين نشانه هاي اختلالات عاطفي هستند که ممکن است يک عمر ادامه داشته باشند. آيا هورمونها باعث همه اين دگرگوني ها هستند؟
بي ترديد بلوغ يک حادثه هورموني استثنايي است. خوشبختي آدميزاد در اين است که تنها يک بار تجربه بلوغ را از سر مي گذراند. در حاليکه بسياري از حيوانات سالي يک بار در فصل جفتگيري همه اين تغييرات را تجربه مي کنند.
اولين رويداد هورموني بطور نامحسوس و در سنين 6 تا 8 سلگي اتفاق مي افتد. غدد فوق کليوي فعال مي شوند. ترشح اين غدد ماده اوليه هورمونهاي ديگر را توليد مي کند. اين تغييرات باعث رشد مو در نواحي خاصي از بدن و همينطور باعث چرب شدن پوست مي شوند.
تغيير بعدي موقعي اتفاق مي افتد که مغز شروع به ترشح ماده اي به نام گونادوتروفين مي کند. اين آغاز واقعي دوران بلوغ است. آدمها در سنين مختلفي بالغ مي شوند بنابر اين سن تنها عامل تعيين کننده در بلوغ نيست. عوامل ديگري از جمله تغذيه هم مهم اند. بعد از اين مرحله، غده هاي ديگر ترشحاتي مي کنند که با تاثير بر تخمدانهاي دختران و بيضه هاي پسران باعث توليد اسپرم و تخمک مي شوند.
تغيير چشمگيري رخ مي دهد. پسر ها حالا پنجاه بار بيش از دوران قبل از بلوع تستوسترون ترشح مي کنند . استخوان بندي و ماهيچه هاي شان رشد مي کند و دست کم هر دو دقيقه يک بار به سکس فکر مي کنند. (بعضي ها خواهند گفت: فقط هر دو دقيقه يک بار؟!).
در دختران استروژن باعث تغييراتي در زمينه چربي ها مي شود و باعث تحريک و آغاز رشد زهدان و پستانها مي شود. عادت ماهانه و توليد تخمک - ابتدا بصورت نامرتب - آغاز مي شود.
در همين سن است که به علت حساسيت پوست به هورمونها گاهي خالهايي روي پوست ديده مي شود. ترشح هورمونها باعث افزايش اشتها و هجوم آوردن زود به زود نوجوانان به يخچال مي شود. دير بيدار شدن و به اصطلاح تا لنگ ظهر خوابيدن هم ناشي از ترشح هورمون ملاتونين است.
اين تنها نمونه هايي از تاثير هورمون بر رفتار انسانهاست. هورمونها هميشه بر رفتار آدمها تاثير گذاشته اند اما بنظر مي رسد که توضيح ميزان تاثير هورمونها بر رفتارهاي پيچيده دشوار باشد.
نبوغ در بلوغآدا،دختر لرد بايرون، در 17 سالگي با چارلز بابيج آشنا شد. چارلز دستگاهياختراع کرده بود که نمونه اوليه کامپيوترهاي امروزي بود. اما در حقيقت اينآدا بود که اهميت اين ماشين را دريافت. امروزه شرکت مايکروسافت تصوير آدارا در نقش هولوگرام مخصوص اثبات اصل بودن محصولاتش قرار داده است.
بيل گيتس بنيانگذار مايکروسافت در 13 سالگي برنامه نويسي کامپيوتر را شروع کرد و در 19 سالگي کمپاني اش را راه انداخت.
آلدانمک فارلين، نويسنده، مي گويد: "نوجوانان دنيا را طور ديگري مي بينند،مغزشان هنوز انعطاف پذير است و گاهي هم قطع و وصل مي شود. بنابر اين درمورد همه چيز ترديد مي کنند. آنها شگفت انگيزند."
هميشه مي توان مطلبي را در باره نوجواني و نوجوانان در رسانه هاي بريتانيا يافت. روزنامه تايمز، چاپ لندن، هم چندي پيش گزارشي در مورد تغييرات روحي و جسماني نوجوانان منتشر کرد.
دکتر سارا جين بلکمور، از پژوهشگران انستيتوي علوم عصب شناختي دانشگاه لندن، به روزنامه تايمز گفته است که نه تنها مغز نوجوانان در دوران بلوغ دستخوش تغييراتي مي شود بلکه مغز انسان تا سالهاي اوليه دومين دهه عمر او همچنان در حال رشد و گسترش است.
در دوران بلوغ دو اتفاق عمده در مغز روي مي دهد: اول اينکه فعاليت مغز بشدت افزايش مي يابد و ديگر اينکه در اين دوران مغز عکس العمل خود نسبت به محرک هاي محيطي را با ظرافت بسيار تنظيم مي کند. اين امر بخصوص در قسمت جلوي مغز صورت مي گيرد يعني قسمتي که مسئول اقدامات اجرايي شامل برنامه ريزي، و اولويت بندي است.
تغييراتي که در مغز نوجوان صورت مي گيرد در وهله اول بر انگيزه ها و عواطف او تاثير مي گذارد. همين موضوع باعث تغيير حالات نوجوان مي شود. ترکيب اين تغييرات و تغييرات هورموني حالتي انفجارآميز پديد مي آورد که باعث پيدا شدن احساس شجاعت و کاهش قدرت استدلال مي شود.
مجموعه اين تغييرات قدرت تشخيص شرايط اجتماعي را در نوجوان کاهش مي دهد و باعث مي شود که او به اصطلاح نداند چه موقعي زمين زير پايش لغزنده و بي ثبات است.
ديگر مطالعات دکتر بلکمور نشان مي دهد که نوجوانان درک کمتري از شرايط ديگران دارند و به سختي مي توانند خود را به جاي آنها بگذارند.
يک ويژگي مغزي نوجوانان اين است که آنها راحت تر و شديدتر تحت تاثير نيکوتين و الکل قرار مي گيرند. در نتيجه کساني که باده نوشي را در سن کمتر از 15 سال شروع مي کنند، بيشتر احتمال دارد که به الکل وابستگي و اعتياد پيدا کنند.
شخصيت نوجوان گاهي ديوانه کننده و گاهي شکوهمند و پرجلال است. آنها بين کودکي و بزرگسالي سرگردانند. اين ما بزرگسالان هستيم که بايد آنها را درک کنيم. و مغزشان را در مورد اعمال شان مقصر بدانيم نه خودشان ر
علاقه مندی ها (Bookmarks)