Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10

موضوع: محمد تقی اقدام

  1. #1
    ***** مدير بخش سينما ***** (در مرخصی) Kaveh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    Journey before Destination
    نگارشها
    2,565

    محمد تقی اقدام

    من محمد هستم محمد تقی اقدام
    شعر خوانی را با حافظ و سعدی و فردوسی شروع كردم.پدرم برایمان میخواند و معنی میكرد.گاهی هم به اجبار او ما میخوانیم و بعد ها به اسرار خودمان كتاب میگرفتیم و میخواندیم. شورش شعر نیما و وصفهای سهراب را نمیشناختم و نشنیده بودم كه پدرم رفت.
    پدرم كه رفت كتابهایش را به انباری خانه بردند و سال ها من و شعر و كتاب با هم ناتنی بودیم .اما گاه گاهی مینوشتم بی آنكه بدانم شعر است یا ......

    سهراب را خواندم (صدای پای آب)
    نیما را خواندم
    اخوان را خواندم
    كتابهای پدرم را از انباری بیرون آوردم
    .میخوانم و مینویسم
    كودكیم را
    پدرم را
    خاطراتم را
    دنیایم را
    هر چیزی كه آموخته ام را مینویسم
    هر چیز را كه میخواهم و ارزو دارم مینویسم.


    پ.ن : این قسمت از وبلاگ خود شاعر آوردم ... آقای
    محمد تقی اقدام
    ویرایش توسط Kaveh : 10-07-2016 در ساعت 12:41 AM
    All good work is done the way ants do things, little by little
    پیام من این است که
    نباید ناله کرد ،نباید غمگین بود
    بلکه باید استوار بود ، بلکه باید عاشق بود
    بلکه باید غم را از درون و از دل برون کرد
    و در مقابل سختی ها ، رنج ها و ظلم ها ایستاد

  2. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  3. #2
    ***** مدير بخش سينما ***** (در مرخصی) Kaveh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    Journey before Destination
    نگارشها
    2,565

    پاسخ : محمد تقی اقدام

    سر خوش



    اي كاش هر كسي
    با يك كلاه
    كه بر سر افكار ميگذاشت
    در باور و خيال
    نزديك تر به خويشتن و روح بي زوال
    سرخوش
    با سكه اي به گرمي خورشيد نوبهار
    لبخند مي خريد از بقال روزگار



    محمد تقی اقدام

  4. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  5. #3
    ***** مدير بخش سينما ***** (در مرخصی) Kaveh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    Journey before Destination
    نگارشها
    2,565

    پاسخ : محمد تقی اقدام

    تازه تر


    دلم يك طعم ميخواهد


    ولي شيرين تر از شيرين

    كه حتي در ته احساس سرد نكبت و تلخي


    دهانم را نرنجاند


    دلم در اين محيط پر ز گندم زار بيزاري


    هوايي پر ز عطر ماه ميخواهد


    هوايي از عقاقي پر-


    هوايي تازه و لبريز از احساس ميخواهد.


    دلم يك حرف ميخواهد


    كه زخم كهنه تقدير بي تقصير اين دل را


    دوا باشد


    و شايد اندر اين درياي پر آشوب بي ساحل


    دلم را ناخدا باشد


    دلم يك عشق ميخواهد


    كه حتي بعد لمس ملتمس آميز خواهش ها


    بماند –


    با دل و قلبم بياسايد – بيآميزد


    ودر تاريكي - اين خانه خاموش –


    چراغي نو بياويزد



    محمد تقی اقدام





  6. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  7. #4
    ***** مدير بخش سينما ***** (در مرخصی) Kaveh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    Journey before Destination
    نگارشها
    2,565

    پاسخ : محمد تقی اقدام

    رنگهای من



    اجزای من
    پرشده از رنگهای سرد


    آهم سیاه
    دلم خون


    تنم کبود
    سرداب قلب من شده همرنگ دست مرگ


    لبهام۰۰۰
    منقوش با تبسمی از رنگهای درد


    در ذهن غرق شده در قعربحر رنگ
    در گود زندگیم


    رنگ امید نیست
    رنگی ز روشنایی صبح سپید نیست





    محمد تقی اقدام

  8. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  9. #5
    ***** مدير بخش سينما ***** (در مرخصی) Kaveh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    Journey before Destination
    نگارشها
    2,565

    پاسخ : محمد تقی اقدام

    مژگان



    ناز مژگان كسی

    توداریم را ثقل كرد

    ریختم بر دایره هر آنچه بر كف داشتم

    از شراب چشم او

    در ظلام ممتد احوال در خود گمشدن

    من عیان گشتم ز من در كسوت بی من شدن



    ناز مژگان كسی

    خواب و شبم از من گرفت

    شد حدیث هر شب و بیدار بودن را سرشت

    داستان چشم او

    یك شهر را دیوانه كرد

    ناز مژگانش سرای عقل را ویرانه كرد



    ناز مژگان كسی

    دل را ز زندانش رهاند

    تا طلسم آینه بشكست تصویرم نماند

    در جدالی چشم او

    خاك از دل ودل از تنم غربال كرد

    قامتم بشكست وخاكم كرد و دل آزاد كرد

  10. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  11. #6
    ***** مدير بخش سينما ***** (در مرخصی) Kaveh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    Journey before Destination
    نگارشها
    2,565

    پاسخ : محمد تقی اقدام

    محال نيست



    با يك عصاي چوبي هم
    ميتوان دويد
    گر بالهاي تفكر ما باز تر شود
    گرآن درخت سيب خيالات خام ما
    بين زمين و آسمان خدا
    بارور شود.



    محمد تقی اقدام



  12. 4 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  13. #7
    ***** مدير بخش سينما ***** (در مرخصی) Kaveh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    Journey before Destination
    نگارشها
    2,565

    پاسخ : محمد تقی اقدام

    من



    اخرین بار كه من از ته دل خندیدم
    مثل امروز نبود
    مثل یك واقعه اما ز خودم دور نبود
    از من و جنس تن و خنده اجباری ما
    انعكاس جوك هر روز نبود
    آخرین بار كه من خندیدم
    علتش پول نبود
    علتش چهره ژولیده یك دلقك گیج
    یا زمین خوردن یك كور نبود
    علتش مستی و مطرب و سری- پوك نبود
    علتش پوچ نبود
    من به من خندیدم
    كه چونان دلقك گیج
    پای می لنگانم
    نقش یك خنده به صورت دارم
    و دلم غمگین بود
    من به من خندیدم
    كه گریزان ز غم و قصه تنهایی دل
    دل به میخانه و مستی بردم
    غافل از این كه دل وساغی و می بیمارند
    من به من خندیدم
    كه خدا دارم و نامش به زبان میرانم
    حاجتم – روزی هر روز ز (من ) میخواهم
    اخرین بار به ( من) از ته دل خندیدم

  14. 4 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  15. #8
    ***** مدير بخش سينما ***** (در مرخصی) Kaveh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    Journey before Destination
    نگارشها
    2,565

    پاسخ : محمد تقی اقدام

    تاوان




    شاید آن بار كه در كودكی ام


    به سر دختر همسایه مان سنگ زدم


    شاید آن بار كه باران بارید


    و نگفتم شكرش


    شاید آن بار كه با لحن خطا


    رفته گر را به اهانت خواندم


    شاید آن بار كه در خواهش آن پیر زن سیخ فروش


    بی نگاهی رفتم – بگذشتم


    شاید آن بار كه از روی غرور


    در جوابی به سلامی


    بی تفاوت ماندم


    من سزاوار شدم


    تا كه تاوان بدهم

  16. 4 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  17. #9
    ***** مدير بخش سينما ***** (در مرخصی) Kaveh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    Journey before Destination
    نگارشها
    2,565

    پاسخ : محمد تقی اقدام

    زمان





    دیوار زمانها
    با خط خطی شعر من و ما
    مخدوش نشد باز
    تاریكی شب های گران سنگ
    با گریه عشاق
    مغلوب نشد باز
    از روز ازل من كه نبودم!
    وآنان كه بودند
    آنانكه سرودند سرودی ز دل ریش
    پیداست همه چون من و ما این ره پر درد
    این راه مصیبت زده ی بی در و مآمن
    تاخر بدویدند
    واخر
    جز خاك گران سنگ
    در خاك ندیدند
    دیوار زمانها
    با شعر من و گریه و این گردش ایام
    مخدوش نشد باز




    محمد تقی اقدام

  18. 3 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  19. #10
    ***** مدير بخش سينما ***** (در مرخصی) Kaveh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    Journey before Destination
    نگارشها
    2,565

    پاسخ : محمد تقی اقدام

    مژگان


    ناز مژگان كسي
    توداريم را ثقل كرد
    ريختم بر دايره هر آنچه بر كف داشتم
    از شراب چشم او
    در ظلام ممتد احوال در خود گمشدن
    من عيان گشتم ز من در كسوت بي من شدن

    ناز مژگان كسي
    خواب و شبم از من گرفت
    شد حديث هر شب و بيدار بودن را سرشت
    داستان چشم او
    يك شهر را ديوانه كرد
    ناز مژگانش سراي عقل را ويرانه كرد

    ناز مژگان كسي
    دل را ز زندانش رهاند
    تا طلسم آينه بشكست تصويرم نماند
    در جدالي چشم او
    خاك از دل ودل از تنم غربال كرد
    قامتم بشكست وخاكم كرد و دل آزاد كرد


  20. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ