Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 16 تا 30 , از مجموع 60

موضوع: انجمن دوستداران تن تن و میلو

  1. #16
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    mehrdad1355
    بستگي به اسكنر و تنظيم هاي اسكنر داره بايد روي كلور داكيومنت و پرينت ليزري و دي پي اي حدود 600 و فرمت بي ام پي باشه . يه كم ور بري و كيفيت خروجي رو ببيني حساب دستت مياد من از اين كارا كردم مه (تن تن از اين چاب جديد ها رو ميگ راحت ميشه خوند و با كيفيت البته اسكنر من اپسونه)تازه ايني هم كه اينجا گذاشتم با وجود اينكه براي وب فشرده كردم و يه باريكه اونو (فرمت جي پي جي)گذاشتم باز كيفيت خوبي داره اصلي اون كه فشرده نشده است و به فرمت بي ام پي كيفيتش ماهه چون جي پي جي يا گيف عكسو از كيفيت ساقط مي كنند


  2. #17
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    taha_2004
    اميد وارم كسي قبل از من اين موضوع را نفرستاده باشد و اگر فرستاده من را ببخشد
    تن تن هفتاد و پنج ساله شد

    تن تن اولين بار در ژانويه 1929 منتشر شد

    مقام های دولت بلژيک در جشن های بزرگداشت هفتاد و پنجمين سال تولد شخصيت کارتونی تن تن، ماجراهای يک پسرک شيطان خبرنگار، شرکت می کنند.

    اولين بخش از رشته ماجراهای تن تن تحت عنوان تن تن در شوروی در سال 1929 در روزنامه ای در شهر بروکسل منتشر شد. خالق تن تن، هرژه بود که نام واقعی او گئورگه رمی است.

    پس از تن تن در شوروی بيست و سه کتاب ديگر از رشته ماجراهای تن تن منتشر شد و بيش از دويست ميليون نسخه از آن در سراسر جهان فروش رفت.

    تن تن در ماجراهای بعدی به جنگ قاچاقچيان مواد مخدر رفت، به ماه سفر کرد و يک قبيله گمشده را کشف کرد.

    اما اين پسرک خبرنگار بايد به جنگ منتقدين نيز می رفت. تصويری که وی از آفريقا به دست داد توسط برخی از منتقدين، نژادپرستانه قلمداد شد و اينکه نويسنده در دوره اشغال نازی ها نيز تن تن را منتشر کرد، باعث شد اتهاماتی مبنی بر همکاری با نازی ها متوجه وی شود.

    ماجراهای تن تن به پنجاه و پنج زبان ترجمه شده و آخرين ماجرای تن تن در سال 1976 چاپ شد.

    وزارت دارايی بلژيک يک سکه ده يورويی با نقش تن تن و سگ وفادار او، ميلو (اسنويی) ضرب کرده است. نمايشگاه هايی از هنر تن تن نيز قرار است در بلژيک، اسپانيا، هلند و بريتانيا برگزار شود.

    علاوه بر اين، روزنامه های بلژيک در شماره های روز جمعه، نهم ژانويه، خود مطالب متعددی درباره تن تن منتشر کرده اند و روزنامه فرانسوی فيگارو، يک ويژه نامه 114 صفحه ای با دويست و پنجاه تصوير از تن تن به چاپ رسانده است.

    استيون اسپيلبرگ، کارگردان سرشناس هاليوود، در سال 2002 گفت تصميم دارد يک تريلوژی درباره ماجراهای تن تن بسازد

  3. #18
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    taha_2004
    اين هم يه سايت توپ تن تن:rofl:
    http://tintin-iran.gq.nu/main.htm

  4. #19
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    pooyab
    دوستان خوبم سلام.
    من پويا هستم.سازنده www.tintin-iran.gq.nu
    واقعا خوشحالم كه اينهمه بچه هاي تن تني اينجا هستن!

  5. #20
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    خوبی کن;


    ××××××××××××××××××××××××× ××××××××××××××××××××××××× ×××××××××××××××
    فارسی


  6. #21
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    خوبی کن;



  7. #22
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    SherlockHolmes
    جواهرات كاستوفيوره
    صفحه يك
    آه!....بهار دل انگيز!...ارديبهشت زيبا!...طبيعت سبز و خرم!.....
    -----------
    جيك جيك پرندگان!...گلهاي جنگلي...چه عطريبوي خوش خاك برگها!تن تن نفس عميق بكش!ريه هاتو از اين هواي پاك و لطيف و جان بخش كه آدمو زنده ميكنه و ادم دلش ميخواد اونو ببلعه پر كن...
    -----------
    تن تن :اگه راستشو بخواي ,بويي كه اينجا مياد هيچ ربطي به بوي گل ياس و سوسنبر نداره!
    هادوك:آره, راست ميگي!
    -------
    هادوك:آه ,فهميدمبه منطقهاي رسيديم كه مردم اين نواحي همه آشغالا ,كثافتها وخرتو پرتها شونو ميارن توش ميريزن.اينجا شده زباله دوني اهالي محل!
    ------
    هادوك:اونجا رو نگاه كن!مثل اينكه بوي گند يه عده رو هم به خودش جذب كرده!!...باور كردني نيست!
    تن تن:كولي ها !!!
    -----------
    هادوك:اينا بهداشت سرشون نميشه_
    ....... واقعا تاسف آوره!.....
    -----------------------
    تن تن:هيس.! ........گوش كن مثل اينكه يه بچه داره گريه ميكنه....
    ----------------------
    صفحه 2
    ------------
    صداي دختر كولي:اوهو بوهو!
    ---------
    تن تن: يه بچه كولي!...
    بچه كولي:اوهووو-اوهوو!
    ----
    تن تن:اين بچه از اون كارواني كه چند دقيقه پيش ديديم جدا مونده....
    -------------
    تن تن:سلام!...چي شده؟....چرا گريه ميكني؟راهتو گم كردي؟...
    دختر كولي:؟
    ------------------
    تن تن:تو نبايد بترسي.اسمت چيه؟اسم من تن تنه.اسم تو چيه؟
    هادوك:بچه جواب بده!...
    -----------------
    هادوك:لعنت بر شيطون! بچه, جواب آقا رو بده!... ما كه نميخواهيم تو رو بخوريم!...
    تن تن:نه , نه, كاپيتان!
    دختر كولي:هي ي ي ي!
    --------------------
    هادوك:آ آ آ آ آ خ!
    دختر كولي:ه ن ن گ!
    -----------------
    هادوك:لعنت خدا بر شيطون لعيم!
    --------------------------
    هادوك:اي بچه تخس!...واي اگه دستم بهت برسه!...
    -----------
    ميبيني با من چي كار كرد؟بچه شيطون چيزي نمونده بود دستمو خون بياره!
    تن تن:درسته اما تو هم ترسونده بوديش!
    ----------------------
    ميلو:هاف هاف
    تن تن:ديگه چي شده؟
    هادوك: ؟
    -------------
    ميلو:هاف! هاف!
    --------------------
    تن تن :اوه.! بچه بيچاره!...
    هادوك:بچه بيچاره؟
    ميلو:هاف! هاف!
    -------------------
    صفحه 3
    ----------
    تن تن :خداي من!رو تمشكها پاش ليز خورده افتاده , سرش خورده به ريشه درخت!
    ----------
    تن تن :زخمي نشدي؟....نه, از سرت خون نمياد......ممكنه پيشونيت باد كنه, اما چيز مهمي نيست.....
    هادوك:بچه بيچاره......
    -------------
    تن تن:بيا نترس ما تو رو ميبريم پيش والدينت.....ميتوني بلند شي؟.....
    هادوك:گيلي گيلي گيلي !
    -----------
    تن تن:حالت خوبه؟
    ---------
    توضيحات:چند دقيقه بعد.
    دختر كولي:ماما!
    مادر دختر كولي :مياركا!
    ---------------
    هادوك:فكرشو بكن هنوزم آدمايي پيدا ميشن كه ميان تو زباله زندگي ميكنن!
    تن تن:آه! بله!
    ----------
    هادك:سلام رفقا!
    ------------
    هادوك:بچه رو تو جنگل پيدا كرديم, حتما" گم شده بود. همينكه ما رو ديد....... فرار.....بله فرار كرد.ولي كمي دور تر با سر افتاد زمين و سرش خورد به ريشه يه درخت,بعد ما هم آورديمش اينجا.
    -----------
    زن فالگير:تو مرد خوبي هستي.بايد آينده ات بگم ,....يه خورده پول تو دستت بزار.
    هادوك:نه,نه, متشكرم!حرفشم نزن!
    ------
    هادوك:......راستي ...شايد بهتر باشه, براي آرامش خيال ميگم,بديد يه دكتر اين بچه رو معاينه كنه.
    كولي:دكتر؟... پولشو از كجا بياريم؟.ما رو كه ميبيني پول تو دستو بالمون نيست.
    -----------------------
    فالگير: ببين آقا!....من آينده ات رو ميگم.....تو يه خورده پول تو دستت بزار.
    ها دوك:نه , نه, خواهش ميكنم .مزاحم نشو
    ----------------------
    فالگير:اووووووه!
    هادوك:مگه چيه؟.....چي ديدي؟.....
    پايان صفحه 3

  8. #23
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    SherlockHolmes
    صفحه 4
    فالگير:دستتو گاز گرفتن.....
    هادوك:اگه فال اينطوري ميگيرن كه/ بنده هم بلدم فالتو بگيرم,/آينده تو رو بگم!....
    -----------------------------------
    فالگير:بايد خيلي مواظب باشي!...وگرنه اتفاقي برات/ پيش مياد!...اما زياد مهم نيست!.. بزودي/
    يه چهار چرخه ميخري!...اوه!يه زن خوشگل/ خارجي ميبينم...به ديدنت مياد...اوه !/جواهرات خوشگلي داره
    !....و....اوه!بدبختي/ بزرگ!
    هادوك:ديگه چي ديدي؟
    --------------------------------
    فالگير:جواهرات ناپديد!...گم شد!.../پريديه خورده پول تو دستت بزار,/باز خيلي چيزها مونده كه بايد بهت/ بگم!
    هادوك:نه . نه .همين كه گفتي كافيه!!/...دستمو ول كن!
    -------------------------
    فالگير:خواهش ميكنم يه خورده پول بده!.../وگرنه بدبختي بزرگي بهت رو مياره...!/وگرنه جواهرات گم ميشه..!
    هادوك:منم ميخوام ناپديد بشم!تموم شد!/آينده نگري بازي تموم شد!(براي اشكان:به نظر ميرسه ناپديد بشن درست تر باشه اگه ممكنه به سورس مراجعه كن ببين كدوم درسته)
    --------
    هادوك:خب ديگه ,خداحافظ.از اين بچه خوب/ مراقبت كنين.اگه اجازه بديد ميخوام يه/ توصيه بهتون بكنم.بهتره از كنار اين/ آشغال دوني بريد و يه جاي ديگه اردو بزنين.../اينجا از نظر بهداشتي مناسب نيست و .....
    --------------------
    كولي:نكنه آقا خيال كردن كه ما از ته دل/اينجا رو انتخاب كرديم.......نكنه/فكر كردن ما خوشمون/ مياد لاي آشغالا بلوليم؟...
    هادوك:مقصودم اين بود كه ....
    --------------------------------
    كولي سبز پوش:ساكت شو ماتئو ,بزار با اين مرتيكه/ حرف بزنم.....
    هادوك:به من ميگي مرتيكه؟
    ------------------------------
    كولي سبز پوش:هر كسي كولي نيست ما بهش ميگيم/ مرتيكه..ما ديروز رسيديم اينجا,يه/ نفر مريض داشتيم,پليس به ما اجازه داد/ چادر بزنيم ولي گفت تنها جايي كه /حق داريم چادر بزنيم اينجاست.
    هادوك:آه!پس اينطوري شده!....
    ---------------------------------
    هادوك:لعنت خدا بر شيطون شما بايد برين/ جاي ديگهاي چادر بزنيد,اينو من /بهتون ميگم.يه جاي قشنگ نزديك قصر هست, نزديك/ رودخونه ,هروقت دلتون/ خواست ميتونيد بيايد اونجا چادر/بزنين.....فهميدين؟......
    -----------------------------
    هادوك:آدمها رو مجبور كنن كه بيان يه همچه/جايي زندگي كنن.اين واقعا"ناراحت /كننده/است!...
    تن تن:خوب كاري كردي/ دعوتشون كردي.
    ------------------------
    صفحه 5
    ------------------
    هادوك:تريفون بيچاره....جائيت نشكسته؟
    ------------------
    تورنوسل:چرا ,چرا,يه تكه حدود 20 سانتي متر ميشه!
    هادوك:اين پله لعنتي هنوز /تعمير نشده.اين موزاييك/ ساز خدا نشناس بلاخره/ كي ميخواد بياد؟...
    ------------------
    نستور:من چند دفعه بهش/تلفن كردم آقا ,هر/ دفعه قول ميده كه مياد/ اما.....
    هادوك:خوب, حالا من بهت/ نشون ميدم چطوري/ بايد تلفن كرد!
    ----------------
    هادوك:الو؟...الو؟.../آقاي بولو؟...چي,/آقاي بولو اونجا/ نيست؟.....
    --------
    قصاب :خير قربان,اينجا قصابي /سانزوست...بله آقا.../نه آقا...اشكالي /نداره آقا.
    ----------
    صداي گذاشتن تلفن:دخك //به نظرم بزار همون صداي ارژينالش بمونه همونم آدم ميفهمه اينو بايد باف توشاپ پاكش كني كه نميارزه
    ---------
    هادوك:الو,آقاي بولو؟
    ---------
    آقاي بولو:بله ....آه.بله آقا...بله ميدونم.../من...بله خيلي سرم شلوغ بود.بله/خيلي بد شد ....چي؟...آه!بله/خيلي خطرناكه...بله ...بله /...كي؟آه بله فكر كنم فردا بتونم بيام......بله فردا صبح....قول من قوله....خداحافظ/...آقا.
    --------------
    هادوك:ديدي چطور بايد نتيجه گرفت/ دوست عزيز؟....يه خورده خشونت/ لازم داره آقا جان!.....فردا /صبح ميادخودت كه شنيدي؟.....
    نستور:انشالله خدا از /زبونتون بشنوه.
    --------------
    هادوك:خوب حالا وقتش رسيده يه مشروبي/ بخوريم:هواي آزاد تشنگي مياره....../خبرهاي خوشيه تن تن؟
    تن تن:چانگ از لندن برام نامه فرستاده,/اوضاعش روبراهه,به شما هم سلام/ فرستاده.
    -----------------------
    هادوك:اين چانگ بچه نازنينيه!
    تن تن:بله..يه نامه ديگه اي/هم هست .حدس بزن كي فرستاده/.....بيانكا كاستوفيوره/.....
    --------------------
    هادوك:بيانكا كاستوفيوره!....ها!ها!/بلبل عزيز ميلان!.......
    -------------------
    هادوك:ها ا ا ا ا (نت ها) / ميخندم (نت ها)
    -------------------------
    صداي هادوك:........وقتي خود را در آئينه/ چنان زيبا ميبينم
    تورنوسل:عجب؟اين/غرش طوفانه....
    ---------------------
    هادوك:اين فرشته زيبا براي ما /چي نوشته؟
    تورنوسل:نه مثل اينكه طوفان نشسته........
    ------------------------------
    تن تن:چي نوشته؟.....خبر داده فردا /مياد اينجا!.....
    -------------------------------
    هادوك:كاستوفيوره!؟!...فردا!؟! ..../اينجا؟!؟...حتما"شوخي /ميكني؟؟؟
    تن تن:خودت بگير بخون

  9. #24
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    SherlockHolmes
    صفحه 6

    ----------------
    هادوك:دوست جوان من ,مدتهاست كه ...هوم_هوم.../اقامت در كشور شما...هوم_هوم_هوم...فرار/از دست خبرنگاران روزنامه...هوم_هوم_هوم/...ميتونم به سادگي كامل(نه بابا!)...خودم/را به قصر مولينصار دعوت كنم؟...هوم_هوم.../روز هفدهم ميرسم...لعنت خدا بر شيطون!
    --------------
    هادوك:كاستوفيوره اينجا؟فاجعه است!/...مصيبته!...وحشتناكه!...
    تن تن:اوه...يه خط هم زيرش/ براي تو نوشته...-----------
    هادوك:سلام گرم من به كاپيتان بارتوك.
    -------------
    هادوك:هادوك خانم كاستا/ چيچي! هادوك /لعنت بر شيطون!
    ------------------
    هادوك:نستور!//بزرگ
    نستور:بله قربان.
    ----------------
    هادوك:نستوز,چمدونم فوري!.../تا يه ساعت ديگه بايد/حركت كنم!
    نستور :بله قربان...
    -------------------
    هادوك:نه,دوست عزيز,اصرار/بي فايده است,بايد/لنگر بكشم.
    -------------------
    نستور:اوه,اين ...اين پله/بود قربان...
    -------------هادوك:آخه لعنت خدا برشيطون,مگه تو نميدوني/كه اين پله شكسته است!...خودمو كشتم كه/
    اين موضوع رو حاليت كنم اما نميشه!...
    نستور:بله...بله قربان,زنگ زدن/قربان.
    -----------------------
    هادوك:ولش كن خودم واز ميكنم/تو به چمدونا برس.
    ---------
    ميلو:حيف كه ميخواد بره./با اون و كاستوفيوره/اينجا زندگي /خيلي شيرين/ميشد....
    گربه هه :ميآاو
    --------------------
    هادوك:يه تلگراف برات اومده تن تن ,كسي چه ميدونه ,شايد اشكالي براي بيانكا/كاستوفيوره پيش اومده و نميتونه بياد.
    --------------------هادوك:خب؟....
    تن تن:درست حدس زدي/از خودشه!
    ------------
    صفحه 7
    -------------
    تن تن:هزار بار معضرت ميخوام نقطه نميتونم/...
    هادوك:عالي شد!...
    ---------
    هادوك:هو ر ر ا!
    ------------
    تورنوسل:عجب حواسي دارم!/من نميبايست بي/ چتر ميومدم
    ------------
    هادوك:برادر عزيزم....اون نمياد!.../جونمي جون اون نمياد....
    تورنوسل:آره اين هواي/ خوب زياد طول/ نميكشه...
    تن تن:اما....
    -----
    هادوك:نستور!....نستور....چمدون ا رو ولش/كن!....من ديگه جايي نميرم!...
    تن تن:ادامه داره كاپيتان.
    نستور:بله...باشه/قربان...
    ----------------------
    تن تن:هزار بار معضرت ميخوام نقطه نميتوانم هفدهم/بيايم نقطه شانزدهم خواهم آمد نقطه ميبوسمت/بيانكا
    هادوك:چي!؟!!
    ---------------------
    هادوك:شانزدهم؟...شانزدهم؟..../كه همين امروزه...
    تن تن:درسته كاپيتان!
    -------------------
    هادوك:جنگ تموم شد,همه روي عرشه!.../هركي ميتونه فرار كنه!...
    تن تن:ميري كجا؟
    --------------------
    هادوك:چه ميدونم!...هر جا كه باشه!...شايد/برم ميلان.از ترس ديدن اين گردباد/متحرك هرگز اونجا نرفتم...
    تن تن:اما
    ---------------------
    هادوك:نستور!...نستور!....چمدون ام!/... عجله كن!
    ------------
    تن تن:خداي من كاپيتان!
    هادوك:لعنت بر شيطون!...اينم/وقت افتادن بود؟

  10. #25
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    SherlockHolmes
    كاستا:اسمش كوكو ست.يه اسم كاملا ايتاليايي/...خيلي با محبته...نشون بده تو/همين مدت چقدر به كاپيتان ماستوك/علاقه پيدا كردي!...
    ------------------
    كاستا:نازش كن كاپيتان,نترس آزارش /حتي به مورچه هم نميرسه.
    هادوك:گيلي_گيلي_گيلي
    --------------
    كاستا:عاليه!...به همين زودي به تو عادت كرده!/...حيوونا يه غريزهاي دارن كه هرگز فريبشون/نميده:فوري به كسي كه دوستشون داره علاقمند /ميشن!
    هادوك:د؟...راستي؟...
    طوطي: ك ر و!
    -------------
    هادوك:آ ى ى ى ى!
    -----------
    هادوك:لعنت خدا بر شيطون!...پرنده/آدمخوار!...وحشي!.../بي وجدان!...
    طوطي:الو _ و _ و _ و,/بفرمائين...
    --------
    كاستا:تو رو بخدا كاپيتان,از اين حرفها نزن!...اين/كوچولوي نازنين اونا رو تكرار ميكنه!...انگشتتو/به بينم!...
    طوطي:ك ر و!
    ------------
    كاستا:چيزي نيست ميخواسته شوخي/كنه.ايرماااا!...جعبه كمكهاي/اوليه رو بيار.
    ------------------
    ايرما:اين جعبه كمكها خانم...و...اينم...
    كاستا:آره درسته,فراموش كرده بودم!/...تن تن عزيزم,اين هديه/كوچك رو از من قبول كن...
    ---------------
    كاستا:خب درست شد....يه عروسككوچولو/ براي اينكه دريانورد بيچاره رو دلداري/بده...
    تن تن:آهنگ "جواهرات"!
    ---------------
    تن تن:بينهايت از شما/متشكرم خانم./جدا"لطف داشتين/كه به فكر من بودين.
    كاستا:خواهش ميكنم,خواهش ميكنم...فكر كردم كه /اين اولين ملاقاتمون در/ سيلداوي رو به يادتون/ مياره
    ....خاطرتون هست؟
    -----------------
    تن تن:البته!...همونجا بود كه براي/اولين بار شنيدم كه شما آهنگ/"جواهرات"از "فاوست" "گونو"رو /خوندين.
    كاستا:آه,بله,اين آهنگ/"جواهرات" كه....
    -----------------------
    كاستا:خداي من !.../جواهراتم!
    --------------------------
    ايرما/اينجاست خانم...اينجاست!.../صندوقچه جواهرات شما پيش منه!
    كاستا:آه شكر خدا!.../راحت شدم!...
    ------------------
    كاستا:خب,دوست عزيز,حالا/اگه ميخواهي منو به اتاقم/ راهنمايي كن...
    نستور:هر وقت دستور/بفرمائين.../
    --------------------
    كاستا:آه!فراموش كرده بودم...حتما روزنامه نويسها تا اينجا /تعقيبم كردن.ميتونم يه خواهشي از شما بكنم؟.نه/مصاحبه.نه رپرتاژ و نه عكسو تفضيلات ; هيچي...من بطور ناشناس خونه/شما اومدم و ميل دارم همينطور ناشناس هم باقي بمونم.
    هادوك:اي بچشم,خانم...
    -----
    نستور:مي خواستم توجه خانم رو/جلب كنم كه پله چهرم/شكسته است.
    كاستا:خودم ميبينم/دوست من.
    -----------
    نستور:همينجاست خانم.
    كاستا:عاليه!
    ---------
    كاستا:اين مبلهاي قديمي عجب جلوه/خاصي دارن!...به خصوص اين.تخت خواب استيل...اوه!بايد/لويي پانزدهم باشه,اينطور نيست؟
    نستور:لويي سيزدهم/خانم.
    ----------------
    كاستا:البته منظورم همين بود!
    --------------------
    اگر اجازه ميفرمايين مرخص /ميشمچون در ميزنن.
    كاستا:برو دوست من.
    ----------
    نستور:واي خدا,باز / مهمون اومد!
    -------------
    نستور:و ا ا ا ي!...پله!...
    -----
    نستور:بايد ظاهرم رو / مرتب كنم

  11. #26
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    esfandiyar2002;
    خوب...بنده امروز وقت كردم و بالاخره يك چند صفحه اي از تن تن از هردو بخش چاپ ونوس و يونيورسال را براي نمونه اسكن كردم و اينجا آپلود مي كنم و بدون اينكه نظري بدم,منتظر نظر دوستان مولتي مديا كار هستم كه آيا پسند مي كنند يا خير؟در ضمن بگم پدرم درآمد تا اين چند صفحه را اسكن كنم,چون مجبور بودم با رزولوشن و برايتنس و كنتراست آنقدر بازي كنم تا آنچه مي بينيد حاصل آيد.

  12. #27
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    mehrdad1355

    تن تن به هندي ترجمه شد
    ماجراهای تن تن، پسرک خبرنگار اهل بلژیک به هندی ترجمه شد. ترجمه هندی این اثر تنها به کتاب های مصور محدود نمی شود بلکه نسخه ویویی آن را نیز در برمی گیرد
    سفر هاي شخصيت کارتوني تن تن، پسرک خبرنگار اهل بلژيک، اکنون 75 سال است که مردم دنيا را سرگرم کرده است.
    کتاب داستان هاي مصور و دى وى دى هاي تن تن به زبان انگليسي سال هاست که در کشور هندوستان به فروش مي رود ولي اکنون براي نخستين بار دي وي دي و سي دي «ماجرا هاي تن تن» به زبان هندي نيز در اختيار علاقه مندان هندي زبان قرار گرفته است.
    جذابيت ماندگار اين شخصيت کارتوني تنها دليل يادگيري زبان هندي توسط تن تن نيست.
    «سايبال چاترجي» منتقد مي گويد اين اقدام فقط جنبه تجاري دارد.
    "وقتي شما کاري را به زبان انگليسي انجام مي دهيد فقط با يک تعداد خاصي ارتباط برقرار مي کنيد."
    "به همين دليل هم هست که بيشتر برنامه هاي انگليسي به زبان هندي دوبله مي شوند؛ الان حتي فيلم هاي هاليوودي را هم دوبله مي کنند."
    "تن تن هم مسلماً از اين نظر مستثني نيست؛ وقتي کتاب او به زبان هاي محلي هندوستان ترجمه مي شود در واقع بر تعداد مشتريان آن افزوده مي شود."
    شخصيت تن تن توسط «ژورژه رمي» که با اسم مستعار «هرژه» مي نوشت و در سال 1929 خلق شد. داستان هاي تن تن تاکنون در بيش از 120 ميليون کتاب اورده شده و به 45 زبان دنيا ترجمه شده اند.
    http://www.chn.ir/news/?section=4&id=1937]

  13. #28
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    Sohrabkhan
    بزودی زود البته تن تن در امریکا بطور کامل اپلود شده

    راستی داستان تورنسل هم تا صفحه بیست اپلود شد
    http://asia.briefcase.yahoo.com/sohrabramshe]

  14. #29
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    Sohrabkhan
    برای اطلاعات کامل به این سایت برید
    http://www.tintinologist.org]

  15. #30
    کاربر افتخاری فروم lucky15000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    انيميشن - animation
    نگارشها
    1,068
    Sohrabkhan

    ------------------------------------------------------------------------------

    دوستان کتاب ما جرای تورنسل در این ادرس بطور کامل اپلود شد
    http://asmansabz2.blogspot.com/

    فقط یه کمی طول می کشه تا باز بشه که اینو به بزرگی خودتون می بخشید
    و البته شما عزیزان می تونید کتاب تن تن در آمریکا را بطور کامل از این آدرس دانلود کنید :

    http://asia.briefcase.yahoo.com/sohrabramshe
    داش سهراب

Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ