Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

صفحه 105 از 108 نخستنخست ... 55595103104105106107 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,561 تا 1,575 , از مجموع 1611

موضوع: بازی با خاطرات خوب کودکی

  1. #1561
    کاربر افتخاری فروم soshian آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    محل سکونت
    shiraz
    نگارشها
    1,434

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    باشه!
    اخباري از سرنوشت كاپيتان tiger در دست نيست!
    اميدوارم سلامت باشن!

    يه سوال خيلي آسون!
    اسم اين دوتا چيه؟



    خب من رفتم تو سايت كودكي نگاه كردم و ديدم عكس اصلي مورد سوال من اينه!
    عجب آدرسي دادما...
    ویرایش توسط soshian : 06-21-2010 در ساعت 12:23 PM
    مردن چيزي نيست ، زندگي نكردن هولناكاست!

  2. #1562
    کاربر افتخاری فروم ariangirl آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    نگارشها
    489

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    کاش و کاشکی بودن نه ؟

  3. #1563
    کاربر افتخاری فروم soshian آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    محل سکونت
    shiraz
    نگارشها
    1,434

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    كسي نمي خواد سوال منو جواب بده؟

  4. #1564
    Registered User Ryo Hazuki آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2009
    محل سکونت
    Hazuki DoJo
    نگارشها
    140

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    پت و مت؟
    نیک و نیکو؟
    بل و سباستین؟
    هادی و هدا؟
    جکی و جیل؟
    شایدم
    هاچین و واچین؟

  5. سپاس


  6. #1565
    کاربر افتخاری فروم ariangirl آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    نگارشها
    489

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    به هاچین و واچین هم میخوره . هم به محله برو بیا

  7. #1566
    کاربر افتخاری فروم soshian آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    محل سکونت
    shiraz
    نگارشها
    1,434

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Ryo Hazuki نمایش پست ها
    پت و مت؟
    نیک و نیکو؟
    بل و سباستین؟
    هادی و هدا؟
    جکی و جیل؟
    شایدم
    هاچین و واچین؟
    هاچين و واچين درسته!

  8. #1567
    Registered User Ryo Hazuki آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2009
    محل سکونت
    Hazuki DoJo
    نگارشها
    140

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    یه سوال آسون
    اسم موشی که با دامبو دوست بود چی بود؟

  9. سپاس


  10. #1568
    کاربر افتخاری فروم soshian آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    محل سکونت
    shiraz
    نگارشها
    1,434

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    اسمش تيموتي بود!


  11. سپاس


  12. #1569
    Registered User Ryo Hazuki آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2009
    محل سکونت
    Hazuki DoJo
    نگارشها
    140

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    درسته!
    ایکاش منتظر تایید نمیموندی و سوال رو هم مطرح میکردی

  13. #1570
    کاربر افتخاری فروم soshian آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    محل سکونت
    shiraz
    نگارشها
    1,434

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    چند روز پيش يه چيزي به يادم اومد:
    كاپيتان شرينگهام چطوري مرد؟

  14. سپاس


  15. #1571
    کاربر افتخاری فروم shavang آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نگارشها
    725

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    نقل قول نوشته اصلی توسط soshian نمایش پست ها
    چند روز پيش يه چيزي به يادم اومد:
    كاپيتان شرينگهام چطوري مرد؟
    برادرش که قاضی بید، دارش وزنه!
    شاید!!!

  16. سپاس


  17. #1572
    کاربر افتخاری فروم soshian آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    محل سکونت
    shiraz
    نگارشها
    1,434

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    خب اين جريان دار زدن درسته اما يه اتفاق خاص هم ميفته منظورم اون اتفاق خاصه!
    كسي يادشه؟!

  18. سپاس


  19. #1573
    کاربر افتخاری فروم ariangirl آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    نگارشها
    489

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    من یادمه . وقتی منتظر مرگ بود ، یه لوله فلزی از یکی گرفت که موقع دارزدن تو گلوش بذاره و از مرگ نجات پیدا کنه . برادرش که قاضی بود دار زدنش رو ندید اما بعدش بهش گفتن که برادرش در هنگام دارزدن بر اثر شکستگی گردن مرده!!!!!!!!!!!!!!!

  20. سپاس


  21. #1574
    ****** هنرآموز مانگا ****** مدير بخش مانگا Yotsubato آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    نگارشها
    1,235

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    یادمه گفته شد یه نفر وقتی دیده بود که نمرده دویده بودو پاهاشو کشیده بود و اینطوری شد که گردنش شکست

  22. #1575
    کاربر افتخاری فروم soshian آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    محل سکونت
    shiraz
    نگارشها
    1,434

    پاسخ : بازی با خاطرات خوب کودکی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ariangirl نمایش پست ها
    من یادمه . وقتی منتظر مرگ بود ، یه لوله فلزی از یکی گرفت که موقع دارزدن تو گلوش بذاره و از مرگ نجات پیدا کنه . برادرش که قاضی بود دار زدنش رو ندید اما بعدش بهش گفتن که برادرش در هنگام دارزدن بر اثر شکستگی گردن مرده!!!!!!!!!!!!!!!
    نقل قول نوشته اصلی توسط Yotsubato نمایش پست ها
    یادمه گفته شد یه نفر وقتی دیده بود که نمرده دویده بودو پاهاشو کشیده بود و اینطوری شد که گردنش شکست
    آفرين!
    دقيقا اتفاق اين بود يه لوله فلزي گذاشت تو گلوش كه نميره اما يكي از افرادش كه به شدت ازش نفرت داشت موقع دار زدن دويد و به پاهاش آويزون شد كه گردنش شكست!

  23. سپاس


Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ