اره اون سنجابه که زنگوله داشت توی کارون بنر
مگه نه؟
اره اون سنجابه که زنگوله داشت توی کارون بنر
مگه نه؟
بر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر نوشته شده است: «کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم. بزرگ تر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم. بعدها انگلستان را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم. در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم. اینک که در آستانه مرگ هستم می فهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم.
متاسفانه باید بگم که هیچ کدوم از رفقا درست نگفتین ! :shablon: حیوون بودنش درسته . اما سنجاب نبود .... تو بنر یا آلپ هم نبود . اما دارین نزدیک میشین .... :d
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
حتما یه سر به این تاپیک بزنین ، منتظر شما هستیم : بازی با خاطرات خوب کودکی
*****
چو ایران نباشد تن من مباد
ببینم این حیون توی کارتون خانواده دکتر ارنست نبود؟ یه حیون وحشی سیاه رنگ ولی دست اموز ؟
اسمش خیلی برام اشناست
ویرایش توسط m1281 : 09-15-2008 در ساعت 09:09 AM
آآآآآآآآآآآآآآفرییییییییی ییییینننننن
ملسی ملسی ! خوشم اومد . خود خودشه . این حیوون اگه اشتباه نکنم یه جور صمیغه که هم از کیسه دارانه و هم یه جورایی همخوانده ی سموره . البته قیافش کلی از وقتی که باهم مدرسه می رفتیم عوض شده ! :p
پرسش بعدی را بگو که خوش گفتی و خوشم آمد از این گفتنت !
لاستی ! لیست امتیازها و پلسش و پاسخ ها هم آپدیت شد .
هورا هورا درست گفتم ؟
باور كنيد به حافظه ام ایمان اوردم
ممنون از تشویق تون
خوب یه سوال آسون بپرسم
دوستان خوبم بگن
اسم گربه دختری به نام نل چی بود ؟
بچه ها برين كنار .... لنگ آوردم كه روش بشينين !!!!
خیلی بدین
من میخواستم بیام جواب بدم مهلت نمیدید به ادم که
میلم مهتاد میشم [IMG]http://img.****************************/127fs1982754.gif[/IMG]
تازه از ترک اومده بودم بیرون ها
ملسی از تشویقاتاتتتووون ! :p
سوالت خیلی خیلی خوشگل بود . ممنونم .
منم سعی می کنم یه سوال باحال بپرسم . بذار بفکرم !
هااان
افسانه توشیشان یادتونه ؟ داستان یه پسره فقیر بود که سه بار با یک پیرمرد پارسا ملاقات می کنه و سه هدیه فوق العاده ازش می گیره که هرکدوم بهش قدرتی می دهند .
حالا سوال من اینه : اون سه هدیه پیرمرد چی بود و چه نوع قدرتی به توشیشان می دادند ؟
یه راهنمایی هم بکنم . مبنای این داستان یک افسانه و حکمت قدیمی چینیه که می گه سه قدرت در جهان وجود داره . فلان و فلان و فلان !!! :D ( این سه تا همون سه قدرتیه که توشیشان پیدا می کرد . ) و تو این افسانه ترتیب اهمیت و قدرت این سه چیز رو هم بیان می کنه ...
پ.ن : خسته نباشم با این راهنمایی ! خود داستان توشیشان رو بیاد آوردن راحت تره تا اینکه بگردین این افسانه چینی رو پیدا کنین !
تا اون جایی یادمه
ثروت بود
قدرت بود
اون اخریشم فکر کنم مادرش بود شاید بشه اسمش و عواطف انسانی یا مشابه اون گذاشت!!!
البته من گذری رد وشدم
ببخشید اگر سوال یک کم خرابش کردم
|
علاقه مندی ها (Bookmarks)