دقیقا موافقم . فکر می کنم میزان زیادی از اخلاق و خصوصیات ما حاصل نوع خاص تربیت نسل ما توسط همین کارتونها و برنامه ها و حتی بازیها بود . ( اصولا تو مدرسه هم هرچی یاد می گرفتیم از بچه های دیگه و دوستامون بود تا بزرگترها و معلم ها ... ) من خاطرات زنگ تفریحم خیلی بیشتر از خاطرات کلاس های درسمه !!!
حتی بازیهای خاص زمان ما ، معمولا بصورت جمعی و تو کوچه ، خیابونها ، حیاط های مدرسه ، یا خونه همدیگه بود.... بازیهایی مثل دزد و پلیس و هفت سنگ و وسطی و .... بزرگتر که شدیم انواع کاپ های فوتبال و مسابقات ( که برگزار کننده و داور و ناظر و کاپیتان و بازیگراش هم فقط و فقط خودمون بودیم و اصولا بزرگترها درکمون نمی کردند )
یا حتی وقتی کمبود امکانات داشتیم از خودمون بازی و مسابقه و اسباب بازی و حتی کاروکاسبی اختراع می کردیم . هنوزم یاد کتابخونه هایی که تابستونا راه می انداختیم یا چند بار مغازه ( تو پارکینگ خونه مون ) یا شهربازی ( تو حیاط یکی از بچه ها ) یا حتی بازیهای مخصوص خودم که دسته بندی های جاسوسی و جنگ و گریز تو کل تابستون بین بچه های چند محله بود ، وقتی یاد اینا میفتم نمی تونم حس سرخوشی و شادی نکنم . هنوز هم یکی از بازیهای فکری که شخصا ساخته بودم رو نگه داشته ام . یا کارتها و عکس های فوتبالی که زمان خودش گنجینه ای بود . ( عکسهای سین سین یادتونه ؟ )
ما حتی بازیهای کامپیوتریمون هم جمعی بود . اونوقتا که تازه آتاری اومده بود یا بعدها که میکرو خریدیم یا سگا و پلی استیشن کرایه می کردیم همگی یه جا جمع می شدیم و با هم مسابقه می دادیم یا نوبتی بازی می کردیم .... شب تا صبح ، بدون توقف ، چقدر جر می زدیم یا دعوامون میشد ! :p
یا زمانی که جامعه شدیدا زیر فشار تعصبات بود ( و البته هنوزم هست ) بازیها و روابط خالصانه بچگی بین دختر و پسرهای فامیل یا محله باعث میشد آروم آروم بدون دخالت یا آموزش بزرگترها روابط اجتماعی درست و سالم رو یاد بگیریم . ( از بعضی شلنگ تخته های زمان بلوغ که هم ما پسرا می انداختیم هم خوب می دونم دخترها هم برنامه ها داشتن بگذریم . گرچه معتقدم اونها هم لازم بود ... )
خلاصه من فکر می کنم این نوع تربیت خاص بود که خصوصیات خاص نسل ما رو ساخته ( اگه کمی دقت کنین متوجه تفاوتهای اساسی نسل ما با نسل قبل و بعدمون میشین ) که هنوز هم این تفاوتها تاثیر گذارن و باعث شده اند که امیدهای زیادی به نسل خودمون داشته باشم ...
اما بچه های الان ! انواع اسباب بازی ( که داشتن یکی از اونها هم آرزوی هر بچه ایرانی دهه 60 بود ) و یک روزه می خرند و همون روز یا می شکنندش یا از چشمشون می افته ! یا انواع بازیهای کامپیوتری و چت و ... که باعث شده روابط دوستانه و بازیهای جمعی فقط یه شوخی باشه ! یا انواع کارتونها و برنامه های بی مزه و بی هدف که جز گیج کردن ، خشن کردن ، و بی هویت و بی احساس کردن بچه ها هیچ ، هیچ ، هیچ نقش دیگری ندارند .... براستی بچه های الان باید کجا و کی چیزایی که ما یاد گرفتیم رو یاد بگیرن ؟
آره منم دلم می سوزه و به عنوان پدرومادرای فردا واجبه که در زمان خودش ، کاری بکنیم ....
راستی برای سوال فکر می کنم دیگه سوالای منم داره ته می کشه . دو روزه چیز خوبی به ذهنم نرسیده ، سعی می کنم امروز یه سوال خوب پیدا و مطرح کنم . :D
علاقه مندی ها (Bookmarks)