الان دارید چه کتابی میخونید؟

[Kaveh]

این کتاب در نوع خوش خیلی متفاوته ...
کتاب سفر روح(journey of Souls ) در سال ۱۹۹۴ توسط مایکل نیوتن محقق و روانشناس آمریکایی نوشته شده است. مایکل نیوتن در سال ۱۹۹۸ جایزه بهترین همکاری و کمک از طرف موسسه ملی ترانسپرسنال هیپنوتراپیست(NATH) و در سال۲۰۰۱ جایزه سالانه "ناشران مستقل کتاب" برای کتابش سرنوشت روح (Destiny of Souls)، را دریافت نمود.
کتاب سفر روح و سرنوشت روح با دسترسی به حافظه پنهانی افراد متفاوت درمورد موقعیت روح پس از ترک دنیای خاکی و برزخ نوشته شده است.

هنوز اول کتابم و نظر دادن در مورد کتاب خیلی برام سخته.

پیشنهاد : اگر دوستی یا کسی یکی از عزیزان خودشو از دست داد حتما این کتاب را به او هدیه دهید. بنظرم یه نوع تسلی باورنکردنی برای بازماندگان می تونه باشه .

تحلیل این کتاب سخته! حداقل برای یکی مثل من که در چنین زمینه هایی مطالعه نداشته است. ایده کتاب دوست دارم و در نوع خودش جالبه. موقع خوندن این احساس به من منتقل کرد که دارم یه کتاب تخیلی می خونم ...





توضيحات : انتشارات جیحون
نویسنده:دکتر مایکل نیوتن
مترجم:محمود دانائی

متن پنهان: کتاب:

متن پنهان: کتاب:

مایکل نیوتن از طریق جمع بندی گزارش سوژه ها و تجربیاتی که آن ها در طول هیپنوتیزم مطرح می کنند به این حقیقت می رسد که روح پس از اینکه جسم خاکی را ترک می کند وارد برزخ می شود در آنجا از طریق راهنمای خود از دهلیزی عبور می کند و وارد برزخ و یا همان دنیای ارواح می شود. در دنیای ارواح، روح ها در گروهای مختلف و سطوح مختلف ( از سطح مبتدی تا پیشرفته )طبقه بندی می شوند. مایکل نیوتن همچنین از جمع بندی گزارش سوژه ها به این نتیجه می رسد که روح های پیشرفته دیگر به زندگی برنمی گردند و در همانجا به عنوان راهنمای روح های دیگر انجام وظیفه می نمایند فقط معدودی از آن ها برای نجات زمین و ماموریت های زمینی مجددا به زندگی فراخوانده می شوند. بیشتر روح هایی که به زندگی زمینی می آیند روح های سطح یک، دو و سه هستند برای اینکه فرصت پیدا کنند تا با زندگی که انتخاب کرده اند روح خودشان را متعالی تر کنند...

[Yu-chhiang]

من کتابهای صرفا متافیزیک مذهبی رو برای اینکه در مورد این مسایل کنجکاوی کنم یا آرامش بگیرم ترجیح میدم. این کتاب(سفر روح) توهین به مغز قرن بیست و یکمیه و مسخره کردن روش علمی! دقیقا به منم همین حس رو منتقل کرد که یه کتاب تخیلی می خونم. با این توضیح که به شدت تخیل سطح پایینی داشت.و انقدر پوپولیستی البته که نظر خیلی از مطبوعات سطح پایین رو به خودش جلب کنه حتی!البته خوندنش به نظرم بد نیست(اگه وقت اضافی داریم خوندن هیچ کتابی بد نیست :دی) به شرط اینکه بدونیم داریم چی می خونیم والبته در موردپیشنهادت ( اگر دوستی یا کسی یکی از عزیزان خودشو از دست داد حتما این کتاب را به او هدیه دهید. بنظرم یه نوع تسلی باورنکردنی برای بازماندگان می تونه باشه) اگه جواب بده خیلی هم پیشنهاد خوبیه :-)

کتابی که چند وقت پیش خوندم و خیلی واسم جالب بود. کاملا به روز،علمی، آزمایشگاهی و کاگنتیو: Religion and the body از دیوید کیو
اگه کسی خواست بگه که پی دی اف ش رو آپلود کنم اگه توی نت پیدا نشد.

[Kaveh]

این کتاب(سفر روح) توهین به مغز قرن بیست و یکمیه و مسخره کردن روش علمی! دقیقا به منم همین حس رو منتقل کرد که یه کتاب تخیلی می خونم.
کتابی که چند وقت پیش خوندم و خیلی واسم جالب بود. کاملا به روز،علمی، آزمایشگاهی و کاگنتیو: Religion and the body از دیوید کیو
اگه کسی خواست بگه که پی دی اف ش رو آپلود کنم اگه توی نت پیدا نشد.

کم کم گفتم دیگه کسی کتاب نمی خونه ... پست شما دیدم خوشحال شدم
هنوز اول کتابم با این حال می تونم بگم با شما اتفاق نظر دارم البته هیپنوتیزم قبول دارم ولی اینکه تا چه سطی می توان به مطالعه ضمیرانسان پرداخت، جای سوال دارد.

خوشحال میشم کتاب ذکر شده را در بخش دانلود آپلود بفرمایید ... آریگاتو ...

این احساس که دارم یه کتاب تخیلی می خونم خیلی شدید بود به این دلیل که بعد از کتاب بیگانه، رفتم کتاب سفرروح شروع کردم. همانطور که خودتان می دانید این دو کتاب دو مکتب کاملا متفاوت و متضاد را به خواننده ارائه می کنند.

***

علاقه خاصی به واهه آرمن دارم! درحال خوندن کتاب دوست دارم گاهی شاعر نباشم: شعر - یادداشت های واهه آرمن در کافه تراسهستم. این شاعر برای من استوره همت و تلاشه ...

او در اولين شعرش هدفش را از نگارش اين مجموعه بيان مي‌كند:
تنهايي را/ در كنار كساني كه تنهايي را دوست دارند/ بسيار دوست دارم/ كافه تراس همان گوشه است/ كه در آن با كساني كه مي‌شناسم و نمي‌شناسم/ و دوستشان دارم/ تنها هستم/ طرح برپايي كافه تراس را/ نخستين بار با ون گوك در ميان گذاشتم/ به او قول دادم/ كه چراغ آن را هميشه روشن نگه دارم

در این مجموعه می توان در برخی از شعر هایش با لحظات آفرینشگرایانه روبرو شد :
... /لبخند زد و / با قلم مویی که در دست داشت / خورشیدی بر پیشانی ام نقاشی کرد

[Yu-chhiang]

کم کم گفتم دیگه کسی کتاب نمی خونه ... پست شما دیدم خوشحال شدم
هنوز اول کتابم با این حال می تونم بگم با شما اتفاق نظر دارم البته هیپنوتیزم قبول دارم ولی اینکه تا چه سطی می توان به مطالعه ضمیرانسان پرداخت، جای سوال دارد.

خوشحال میشم کتاب ذکر شده را در بخش دانلود آپلود بفرمایید ... آریگاتو ...

این احساس که دارم یه کتاب تخیلی می خونم خیلی شدید بود به این دلیل که بعد از کتاب بیگانه، رفتم کتاب سفرروح شروع کردم. همانطور که خودتان می دانید این دو کتاب دو مکتب کاملا متفاوت و متضاد را به خواننده ارائه می کنند.

***

علاقه خاصی به واهه آرمن دارم! درحال خوندن کتاب دوست دارم گاهی شاعر نباشم: شعر - یادداشت های واهه آرمن در کافه تراسهستم. این شاعر برای من استوره همت و تلاشه ...

:-)
دقیقا مشکل اینجاست که تا چه سطحی؟ و روش های سنتی چقدر موهومی هستند و روش های آزمایشگاهی مدرن چقدر موثق؟و مشکل دیگه اینکه ما با بنگاه های اطلاعاتی و خبرگزاری هایی سر و کار داریم که اصلا قابل اعتماد نیستن و از طرف دیگه مراکز تحقیقاتی ای که نه فقط همه چیز رو نمی گن که اطلاعات مخدوش کننده هم پراکنده می کنن.نمونه ش بی بی سی و تیم تحقیقاتیش. چقدر می تونه مهلک و قدرتمند باشه با این سطح اعتمادی که کسب کرده فقط اگه بخواد یه آنتی فکت رو به عنوان یه فکت موثق غالب کنه.ما در زمینه های زیادی از علوم نهایتا بتونیم مصرف کننده های جهان سومی نتیجه گیری های مسالمت آمیز و تصفیه شده ی تیم های نظارتی دانشگاه ها باشیم. حتی پروسه ی تولید علم رو دسترسی نخواهیم داشت. چه برسه به دیتاهای آزمایشگاهی و کامنت های تحلیلی.حالا دیگه حساب کن چقدر در خطر موهوماتِ(شبهِ علمی) بی جهت و جهت داریم!

حتما. چشم.آپلود می کنم.... و متعاقبا خواهش می کنم ^_^
آره متوجهم. الان حتی ممکنه عصبی تون کنه :دی
واهه آرمن رو ازپست های خودتون پیگیر شدم. حتما بیشتر ازش می خونم.

]

[Kaveh]

:-)
دقیقا مشکل اینجاست که تا چه سطحی؟
]

کم کم این بحث ببندیم تا بن نشدیم
کلا این بحث منو یاد فیلم Red Lights (2012 انداخت. پیشنهاد می کنم این فیلم ببینید ... موضوع فیلم : supernatural phenomena

از غلامرضا بروسان کتاب زیر خوندم ... خوبه :

مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است

چه شکوهی دارد
دشمن
که سایه اش را نیز
با تیر می زنند.

***

کتاب شعر معاصر "نان و نمک میان گیسوان تهمینه" دستم گرفتم ... بنظرم نمی تونم باهاش ارتباط برقرار کنم
پدیدآورنده: ثریا داودی حموله، یاسین محمدی (ویراستار)
ناشر: افراز - 29 اردیبهشت، 1392

[Yu-chhiang]

کم کم این بحث ببندیم تا بن نشدیم
کلا این بحث منو یاد فیلم Red Lights (2012 انداخت. پیشنهاد می کنم این فیلم ببینید ... موضوع فیلم : supernatural phenomena

از غلامرضا بروسان کتاب زیر خوندم ... خوبه :

مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است
[RIGHT][COLOR=#000000]

;-)))
هیس! کاربر ها فریاد نمی زنند! :دی آره می بندیم.
باشه حتما می بینم ^_^ مرسی از پیشنهاد

در مورد بروسان، اتفاقا همین الان، همین کتاب که گقتی توی دستامه! زبان ساده و صمیمانه ای داره.خوبه که بالاخره ازش خوندم. خیلی بهتر از خیلی های پر ادعاست!

[Kaveh]

زهیر --- پائولو کوئیلو
زهیر یک رمان است که نام آن از داستان EL Zahir «خورخه لوئیس بورخس» اقتباس شده است. بورخس مفهوم زهیر را متعلق به سنت اسلامی می داند و حدس می زند در آغاز سدة هجدهم مطرح شده باشد. زهیر به عربی یعنی بیش از حد تابناک، مرئی، حاضر، چیزی که نمی توان نادیده اش گرفت. چیزی یا کسی که وقتی برای اولین بار با آن ارتباط پیدا می کنیم، کم کم فکر ما را اشغال می کند، تا جایی که نمی توانیم به چیز دیگری فکر کنیم. ماجرای این کتاب با ناپدید شدن همسر یک نویسنده که به عنوان خبرنگار جنگی فعالیت می کند، آغاز می شود.

شروع کتاب ...

او نویسنده ای برجسته و پرفروش و ثروتمند است. هر دری به روی او گشوده است. همسرش را دوست دارد. همسرش ناپدید می شود و ردی از او نمی ماند…

بعضی از حرفاشو قبول دارد بعضی ها ندارم ولی کتاباش کشش خاص خودشو دارد سخته کتابو زمین گذاشت.

به نقل از روزنامه شرق :«زهیر اعتراف نامه پائولو کوئیلو است، نویسنده مشهورى که بسیارى او را یک مرشد بزرگ مى دانند. اما خودش معتقد است که نه مرشد است و نه بزرگ و همان رنج ها و دغدغه هاى خوانندگانش را دارد، شاید دردآورتر. او در این رمان، ضمن اشارات فراوان به زندگى شخصى اش، داستانى بسیار شجاعانه ارائه داده، آکنده از عناصرى که هر خواننده اى را به بازاندیشى در اعمال و عقاید و نظرات خود وامى دارد.»

[dark_tobirama]

متاسفانه و به ناچار دموناتا... داستانش قشنگه اما از کتاب 5 به بعد تکراری میشه.
داستان در مورد سه شخصیت با نام های گروبز، کرنل و بکه که 3 تیکه از سلاحی مرموز و باستانی هستند و در دنیایی زندگی میکنند که انسان ها با دموناتا ها میجنگند و ...

[darren shan9]

خیلی بهتر از اونی بود که فکر میکردم ، خیلی کاملتر از مطالبی هست که تو انجمهای فیزیکی و ویکیپدیا نوشته شده . با این که صفحاتش کمه اما کتاب خوبی هست و برای کسایی که به کیهان شناسی علاقه دارن کتاب مفیدیِ خیلی هم ساده و روان همه چیز رو توضیح داده .



ژرژ پوله تو این کتاب بیشتر در مورد سبک ادبی و فضاسازی پروست صحبت میکنه و سعی نمیکنه کتابهای پروست رو نقد کنه . بیشتر هم بحثش روی کتاب در جستجوی زمان از دست رفته است ، البته تا اینجایی که من خوندم . از معدود کتابهای خوبی هست که در مورد پروست ترجمه شده .

[KuchikiByakuya]

ما محض اینکه داستانهای تفنگداران عزیزمون زود تموم نشه، جیره بندی کردیم و بعد از 20 years after، رفتیم سراغ چیزهای دیگر :دی

The hitchhiker's guide to the galaxy
یعنی سایفای باید اینطوری باشه ها :دی چقدررررر مفرح بود این کتاب! کوچولو هم بود، هی حیفم میومد که داره تموم میشه. چند تا جلد دیگه هم داره ظاهرا. اما معروف ترینشون همین جلد اولشه. یه فیلم هم داره که مارتین فریمن نقش آرتور رو بازی کرده، چه انتخاب به جایی xD

بعد دوباره رفتیم سراغ ادبیات کلاسیک و Ivanhoe رو شروع کردیم. 9-10 سالم که بود، یه نسخه ترجمه شده ازش خوندم و جالبه که چقدر هنوز یادمه اتفاقاتش! فقط اون خیلی خلاصه بود. اون زمان بسیار دوستش داشتم. الان هم تا الان که راضی بودم. ادامه بدیم ببینیم چی می شه :دی

[Raikō]

خیلی وقت بود میخواستم بخونمشون که امسال تونستم بالاخره وقت بذارم واسه این کتابا و یسری دیگه ...

واقعا تو دنیایی هستیم که اگه بخوایم درگیر آینده - موفقیت - عقب نیافتادن - پیشرفت و ... باشیم باید و باید با نظریه های دنیایی که توشیم آشنا باشیم ... تو دنیایی هستیم که کشورهایی مثل ما دارن کم و بیش کارگردانی میشن فقط با ندونستن و بی اهمیتی ...
یه مقدار حوصله سر بر هست , ولی دوسنتن اینا وظیفه بعضی هاست و انتقالشون به بقیه که این مسائل در توانشون نیست هم بنظر من میتونه یه وظیفه تلقی شه ...

نکته جالب و انتهای این کتاب ها وضع الان دنیاست ... مسیحیت غرب و اسلام که هزار و چند صد سال درگیری و تفاوت بینشون هست ...

تمام عناوین انقدر مشهور هستن که چند ترجمه و نشر فارسی دارند ...

The Global Village: Transformations in World Life and Media in the 21st Century
Marshall McLuhan, c. 1936





The Third Wave
Alvin Toffler





The Information Age Book
Manuel Castells








The End of History and the Last Man
Francis Fukuyama

[Kaveh]

شاید بهتر باشد بگم در حال گوش دادن به چه کتابی هستم. اولین کتابی است که می خوام به زبان انگلیسی گوش بدم سری کتاب های نایت ساید، قبلا 4 یا 5 جلد از این سری کتابا را به فارسی خواندم به همین دلیل برای شروع از کلیت داستان مطلع هستم و فقط دارم با صدای روای قصه آشنا می شم. بنظرم صدای خوبی دارد و به کاراکتر اصلی میاد و کتاب صوتی خوبیست.

درکل اگر به کتابای فانتزی علاقه دارید ... کتاب خوبیه ... برای سرگرمی

***

کتاب "الف"

کوئیلو در دست گرفتم ولی مردد ... مسئله این است: خواندن یا نخواندن ؟

[Sh_shlove6]

من مشغول بابا گوریو و آقای دوشنبه ام
نمیدونم چرا اینطوری شدم قبلا کتاب دستم میومد تا شب باید میخوندمش ,الان نم نمک میخونم ⇎_⇎

[hamed 128]

الان دارم وداع با اسلحه رو با گلستان سعدی می خونم. احتمالا هم با این اوضاع فردا صبحونه، شیر با دلستر استوایی بخورم. :دی

[Alice]

تو این مدت که نبودم بالغ بر 1500 صفحه چیز میز خوندم و حالا اومدم روده درازی کنم اینجا

firstly........the very famous not much liked by critics novel....50 shades series

هر کتاب حدود 370 صفحه بود که 100 صفحه اش رو صحنه های اراتیک تشکیل میداد.نکتۀ کلّی که داستانش میخواست بگه قشنگ بود،این که یه بیماری روانی حاد میتونه چجوری به مرور زمان با عشق و این صحبتا درمان شه ولی برای جذاب کردن داستان برای قشر بزرگسال جامعه خیلی دیگه شور کرده بود توصیف صحنه های اِراتیکشو.
بین هر سه جلد به نظر من امتیاز جلد دوش شاید از بقیه میتونس بالاتر باشه،چون شکنندگی کریستین رو خیلی خوب نشون داده،مخصوصا اونجا که خیلی بچگانه از روی ترس میگه "با من ازدواج کن که باور کنم" خیلی خوب بود.
این که یه دختری مثل آنا،صاف و ساده و با گذشته ای openbook ، بتونه اون همه اطلاعات یهویی راجع به کریستین رو تو کتاب یکش،بپذیره بدون این که دلیلشو بدونه و باهاش رابطۀ عاطفی برقرار کنه.قابل هضم نیست خیلی.به شخصه من جاش بودم فرار میکردم.
نکتۀ بعدی این که کریستین به عنوان یه شخص خیلی مشهور و یه شخصیت شناخته شده چطور میتونست این ریسکو بکنه که همچون کارایی رو انجام بده بدون این که از خراب شدن وجهه اش وحشت داشته باشه؟آیا کمی عجیب نیست؟
با توجه به این که نویسندۀ این سری کتاب اول فن فیکشن نویس اینترنتی از روی کتاب های twilight بوده و بعد یهو به سرش زده شخصیتاشو عوض کنه و این داستانو بنویسه،منطقیه که کریستین و آنا مارو یاد ادوارد و بلا بندازن.هرچند موضوعا کاملا فرق میکنه اما خودداری کریستین و ناشی گری آنا خیلی خیلی آدمو به یاد شخصیتای توآیلایت میندازه.
با همۀ اینا کتاب دوش رو خیلی دوست داشتم.شاید کل سری رو بذارم کنار و بعدا یه سری به کتاب دوش بزنم گاه گاهی.اونم فقط به خاطر تغییرات دوست داشتنی شخصیت سادیست کریستین و تبدیلش به شوهر ایده آل

------------------------------------------------

کتاب بعدی که شروع کردم به خوندنش The Husband's Secret اثر لیان موریارتی هستش که به شدت موضوع جالبی داره و هنوز تمومش نکردم واسه همین اومدم راجع به موضوع جالبش فک بزنم.
تصور کنین نامه ای توی اثاث خونه پیدا میکنین که همسرتون سالها قبل نوشته و مثلا قرار بوده نامه ی قبل از مرگش باشه.آیا چیز خوبی میتونه تو این نامه باشه؟ این که سیسیلیا بعد سالها یه نامه پیدا میکنه که توش نوشته که شوهرش دوس دختر سابقشو کشته خیلی موضوع جالبیه چون همزمان همه چی زندگیشونو با هم به چالش میکشه و این در کنار این مسئله است که اعضای دیگۀ خانواده هم اونقد توصیف شدن که حتما رازهایی برای خودشون دارن!
خسته کننده بودن میانسالی و زندگی یکنواخت سیسیلیا خیلی خوب به نمایش کشیده شده.جوری که آدم حتی تا حدی دپرس میشه میخونه که چقد رو کارایی مثل تمیز کردن لباسا یا غذا درست کردن تمرکز میکنه!!!
من که هنوز با این که اولشم ولی مشتاقم سریع به تهش برسم،پیشنهاد میکنم خوندنشو شما هم شروع کنین!!!