Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

صفحه 3 از 8 نخستنخست 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 45 , از مجموع 108

موضوع: عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

  1. #31
    farzane
    Guest

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    مسلمان هميشه مشغول معامله با خداست و دوست دارد مطلوبترين عکس العمل را نشان دهد. در برابر کسي که در خيابان آشغال مي‌ريزد، عکس العمل ما چگونه بايد باشد؟ خودمان زباله را از روي زمين برداريم؟ از او بخواهيم که خودش آن را بردارد؟ با تکان دادن سر، نادرستي عملش را به او بفهمانيم؟ با زبان به او تذکر دهيم؟ با چه عبارتي؟
    محمد مطهري فرزند استاد شهيد مطهري در يازدهمين بخش از سلسله مقالات خود درباره معضلات اجتماعي جامعه ايراني، اين بار فقر آموزش رفتار اجتماعي در کشورمان را تشريح کرده است. وي مي‌نويسد:
    در دي ماه 1382 چند نفر از افرادي که در زلزله کم سابقه و مرگبار بم تسليم مرگ نشدند و پيکر مجروح اما زنده آنان با فداکاري‌هاي بسيار از بم به کرمان و از کرمان به تهران رسيد به خاطر نبود فرهنگ راه دادن به آمبولانس، در ترافيک خيابان آزادي تهران جان دادند !
    عده‌اي گمان مي‌کنند که ريشه مشکلات رفتاري ما ايرانيان فقط اين است که "مي دانيم ولي عمل نمي‌کنيم"؛ مي‌دانيم آشغال ريختن در معابر يا پارتي بازي در ادارات کار نادرستي است ولي باز انجام مي‌دهيم. بله، در مواردي امر بر همين منوال است، اما موارد بسيار زيادي را مي‌توان سراغ داد که عمل نمي‌کنيم چون "نمي‌دانيم"؛ انجام نمي‌دهيم چون "آموزش نديده‌ايم".
    علاقه به "کلي گويي" در کشور ما کم نيست و گاهي چنين پنداشته مي‌شود که با تکرار پشت تکرار عبارات کلي از قبيل "با هم مهربان باشيم"، "حق يکديگر را پايمال نکنيم"، "امر به معروف و نهي از منکر کنيم" و... کمک بزرگي به اصلاح جامعه شده است. روشن نساختن موارد و مصاديق کلياتي که معمولا همه مي‌دانند، يکي از عواملي است که رفتار اجتماعي ما را عقب نگهداشته است...
    به زيارت ائمه عليهم السلام هم که مي‌رويم مشکل رفتاري وجود دارد. عده‌اي تصور مي‌کنند بدون لمس ضريح ولو به قيمت آزار و هل دادن ديگران زيارتشان قبول نمي‌شود. برخي ديگر هر وقت دلشان خواست در چند متري ضريح با صداي بلند تقاضاي صلوات پشت صلوات... که حتما بايد از قبلي بلندتر هم باشد! مي‌کنند و آرامش و تمرکز ديگران را بر هم مي‌زنند...
    گهگاه از رفتار تماشاگران گله مي‌شود اما آموزشي در کار نيست. ناهنجاري‌هاي رفتاري تماشاگران همه مربوط به از جا کندن صندلي ورزشگاه نيست تا بگوييم تماشاگر رفتار صحيح را مي‌داند و فقط عمل نمي‌کند. مثلا يار حريف مي‌خواهد در بسکتبال پنالتي پرتاب کند. وظيفه ما به عنوان تماشاگر در اين لحظه چيست؟ ساکت بمانيم؟ آنقدر سر و صدا و احيانا هو کنيم تا حواسش پرت شود؟ اگر بازيکن کشور بيگانه يک پرتاب عالي انجام داد او را تشويق کنيم يا نکنيم؟ ما حتي هنوز به برخي بازيکنان فوتبال " گاهي در سطح ملي" نتوانسته‌ايم ياد بدهيم که پس از اعلام پنالتي به داور اعتراض نکنند...
    حتي گاهي در فرا گرفتن آداب اسلامي هم به کليات اکتفا مي‌شود. مي‌دانيم نبايد به غيبت گوش کنيم. اما در مواجهه با غيبت چه کنيم؟ مستقيما به طرف مقابل بگوييم غيبت نکن؟ يا سخنش را قطع کرده مطلب ديگري پيش بکشيم؟ اگر قرار است مجلس غيبت را ترک کنيم به چه نحو اين کار را انجام دهيم؟ به نحوي که ديگران بفهمند؟ با چه حالتي؟ گشاده رويي يا خشم يا به حال عادي؟...
    از طرف ديگر، وقتي با يک رفتار ناصحيح مواجه مي‌شويم و مي‌خواهيم عکس العملي نشان دهيم. اينجا هم به دليل فقدان آموزش رفتاري، هر کس به اجتهاد و تشخيص خود وارد ميدان مي‌شود...
    مسلمان هميشه مشغول معامله با خداست و دوست دارد مطلوبترين عکس العمل را نشان دهد. در برابر کسي که در خيابان آشغال مي‌ريزد، عکس العمل ما چگونه بايد باشد؟ خودمان زباله را از روي زمين برداريم؟ از او بخواهيم که خودش آن را بردارد؟ با تکان دادن سر، نادرستي عملش را به او بفهمانيم؟ با زبان به او تذکر دهيم؟ با چه عبارتي؟
    ما گاهي نه تنها با رفتار ناصحيح مخالفت نمي‌کنيم بلکه به آن دامن مي‌زنيم. فردي مي‌گويد مسير تهران تا مشهد را هفت ساعته طي کرده است. با اين فرد بي توجه که با جان خود بازي کرده و جان ديگران را هم به خطر انداخته، مثل يک قهرمان برخورد مي‌کنيم. به جاي بي اعتنايي يا نکوهش، مي‌گوييم باور نمي‌کنيم و او هم قسم پشت قسم مي‌خورد تا سرانجام دو طرف بر سر هشت ساعت به توافق مي‌رسند!
    مواردي که به جاي نکوهش تشويق مي‌کنيم زياد است. به همين دليل يک راه جمع کردن مردم به دور خود در فرهنگ ما بازي کردن با جان است، بدون آنکه کوچکترين تمهيدات ايمني رعايت شود. فراموش نکرده‌ايم که جوان 32 ساله‌اي که بدون لوازم ايمني لازم در روز 22 بهمن 85 از برج ميدان آزادي بالا رفته بود مورد تشويق قرار گرفت و دقايقي بعد به پايين سقوط کرده جان باخت !!!

    حتي صنف‌هاي مختلف معمولا آموزش رفتار اجتماعي ويژه خود را نديده‌اند. در فرهنگ ما "راننده تاکسي" يعني کسي که داراي ماشيني به رنگ خاص و نيز گواهينامه است و خيابانها را هم بلد است. ديگر لازم نيست کسي به او آموزش دهد که اگر مسافر در را محکم تر از حد لازم بست چگونه بايد با او سخن گفت؟ اگر کسي کرايه نداشت چگونه بايد با او برخورد کرد؟ آيا راننده تاکسي حق دارد به مسافر به خاطر نداشتن پول خرد اعتراض کند؟ اينها ديگر بسته به ميل راننده است و آموزشي هم در کار نيست و راه براي انواع کشمکشها باز است.
    به همين منوال، "منشي" يعني کسي که بلد است گوشي را بردارد و به داخلي وصل کند. آيا لااقل يک جزوه آموزشي دربارۀ آداب صحبت کردن در تلفن که خود چندين حالت دارد به او داده شده است؟
    "مصاحبه گر تلويزيون" يعني کسي که داراي روحيه اجتماعي است و سراغ افراد رفته مصاحبه مي‌گيرد، اما لزوما به او آموزشي در مورد حرمت افراد داده نشده است. آيا اگر کسي گفت "مصاحبه نمي‌کنم" گزارشگر يا تدوين کننده حق دارد همين قسمت را در گزارش خود قرار دهد؟ آيا خبرنگار براي تهيه گزارش از مراکز مشاوره حق دارد صداي کسي را که به خيال خود دارد به طور خصوصي با يک مشاور صحبت مي‌کند براي دهها ميليون انسان پخش کند (مثل گزارش اخير در اخبار 19:15 از مرکز مشاوره 129)؟
    "مأمور" يعني کسي که بلد است با دستبند متهم را از خانه‌اش به کلانتري بياورد. آيا به او راه حفظ آبروي متهمي که به خاطر "نداشتن" کارش به بازداشت کشيده، آموزش داده شده است؟ حتما بايد او را با دستبند از محله عبور داد؟ آيا به کسي که اختيار دارد افراد را ممنوع الخروج کند نحوه و زمان اطلاع دادن به فرد مورد نظر هم آموزش داده شده است؟ جايي بهتر از فرودگاه آن هم در لحظه آخر براي مطلع ساختن از ممنوع الخروج بودن افراد وجود ندارد؟ آيا به افسران راهنمايي که از داخل ماشين به رانندگان تذکر مي‌دهند لحن سخن گفتن با مردم آموزش داده شده است؟
    "خادم مسجد" يعني کسي که درهاي مسجد را در ساعات معين باز کرده و مراقب مسجد باشد. آيا به او نحوه مواجهه با کودکان که در اولين روزهاي تمرين عبادت با او مواجه مي‌شوند آموزش داده شده است؟
    چرا راه دور برويم. من به عنوان يک روحاني که لباس دين به تن دارم در جامعه پيچيده کنوني چگونه بايد رفتار کنم؟ چهارده سال پيش که عمامه بر سر گذاشتم آيا کسي به من جزوه‌اي داد که براي حفظ حرمت اين لباس در صدها موقعيت مختلف چگونه بايد رفتار کنم؟ اگر عده‌اي جوان مشغول بازي بودند اگر لباسم را درآورده با آنها مشغول بازي شوم وهن روحانيت است يا خدمت به روحانيت؟... آيا وظيفه دارم به پارک محل سري بزنم و با جواناني که در عمرشان حتي يک بار هم با يک روحاني هم صحبت نشده‌اند حرف بزنم؟ اگر مجال صحبتي دست داد چه بگويم و چه نگويم و از کجا آغاز کنم؟...
    آنچه درباره لزوم پرداختن به مصاديق جزئي رفتار و اکتفا نکردن به بيان کليات گفته شد يکي از روش‌هاي قرآني است. چرا نصايح لقمان حکيم به فرزندش در مورد امور جزئي يک به يک ذکر شده است؟ براي اينکه انسانها علاوه بر دستور العمل کلي، نياز دارند بدانند که در موقعيت‌هاي گوناگون و جزئي چگونه بايد رفتار کنند و در جوامع پيچيده امروز اين نياز صد چندان است...
    غالبا آموزش جدي در کشور ما منوط به گرفتار آمدن در يک بحران است و البته فقط بحران‌هاي مادي به راحتي احساس مي‌شود. ما در گذشته هم عبارات کلي از قبيل "در مصرف آب و برق صرفه جويي کنيم" مي‌شنيديم اما خوشبختانه رسانه ملي امروز دريافته است که اين کلي گويي فايده چنداني ندارد و به آموزش جزء به جزء و دقيق درباره چگونگي صرفه جويي روي آورده است...
    در يک کلام، همه اتفاق نظر داريم که بايد به قرآن برگرديم، همه باور داريم که از اصل خود دور افتاده‌ايم، همه مي‌دانيم وقت طلاست، همه مي‌دانيم بايد به کودکان شخصيت داد، همه مي‌دانيم که آنچه بر خود نمي‌پسنديم نبايد بر ديگران بپسنديم؛ مشکل ما ندانستن اين کليات نيست، مشکل ما اين است که قدم به قدم به ما نياموخته‌اند که در هر موقعيتي دقيقا چگونه بايد عمل کنيم.
    مطالبي که گفته شد احتمالا اين پرسش را براي برخي خوانندگان پديد آورده که در کشور ما وضع آموزش رفتاري به مسئولان سياسي چگونه است؟ اين بحث مهم را در فرصت ديگري بايد بررسي کرد. آنچه مسلم است ثمرات آموزش رفتاري به مردم در اثر رفتار نادرست عمدي يک مسئول سياسي به شدت آسيب مي‌بيند و در کشوري که حکومتش با نام دين پيوند خورده، اين آسيب‌ها صد چندان است مخصوصا آنجا که با يک رفتار غلط مماشات شود.

  2. #32
    farzane
    Guest

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    نقل قول نوشته اصلی توسط asura نمایش پست ها
    چن روز پیش برای پست چن تا دی وی دی برای یکی از دوستان رفته بودم اداره ی پست محل مون...

    دی وی دی ها رو نشون دادم و از متصدی پرسیدم پاکت حباب دار داره؟ گفت نه... ناچار گفتم یه پاکت معمولی بده...

    اون هم یه پاکت معمولی داد...یکی دیگه از کارمندا که فک کنم رئیس شعبه بود و شاهد قضیه بود گفت شاید بشه یه تکه کارتون رو پاره کرد دور این دی وی دیا پیچید تا موقع حمل و نقل نشکنن...اون یکی کارمنده پا شد رفت یه تکه کارتون کند آورد قشنگ دی وی دیا رو باهاش بسته بندی کرد... منم ازش تشکر کردم...

    قبلن هم شاهد رفتار خوب کارمندای این اداره بودم و همیشه با خوشحالی میرم تو این اداره...

    می خوام بگم که رفتار خوب هم کم نیست، ولی متاسفانه رفتار بد خیلی بیشتره...

    تو ادارات مختلف دولتی و خصوصی معمولا کارمندا خیلی عصبی و بی حوصله هستن و خیلی بد برخورد می کنن...البته خصوصی ها تا حدودی بهترن...

    مقصر اصلی هم معلومه: مردم... خود مردم باعث این رفتار بد میشن... !....
    من هم موافقم ، خود من توی پست کار می کنم ، اخلاق خوب یا بد متصدی مثلاً پست بستگی به خود مردم داره ، یکی مثل شما وقتی بهش می گیم پاکت حباب دار تمام کردم مودبانه می گه پاکت عادی بده و خوب متصدی هم مودبانه کار طرفو راه میندازه ، اما اگه مشتری بگه یعنی چی پاکت حباب دار نداریم مگه اینجا پست نیست ، برین درشو .............. خوب متقابلاً متصدی هم رفتارش عوض می شه

  3. #33
    Registered User arash_ps3 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2008
    محل سکونت
    konoha
    نگارشها
    291

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    نقل قول نوشته اصلی توسط farzane نمایش پست ها
    من هم موافقم ، خود من توی پست کار می کنم ، اخلاق خوب یا بد متصدی مثلاً پست بستگی به خود مردم داره ، یکی مثل شما وقتی بهش می گیم پاکت حباب دار تمام کردم مودبانه می گه پاکت عادی بده و خوب متصدی هم مودبانه کار طرفو راه میندازه ، اما اگه مشتری بگه یعنی چی پاکت حباب دار نداریم مگه اینجا پست نیست ، برین درشو .............. خوب متقابلاً متصدی هم رفتارش عوض می شه
    البته یه بدی هست اینکه دوستم یک بار برام چند تا دیوی دی فرستاد با عکسه روش و خیلی قشنگه.بعد گفت دیدم یارو همشو پاره کرد دی وی دی هارو چپوند تو پاکت دیگه.خوب این درست نیست.ادم ناراحت میشه.

  4. #34
    Registered User Werwolf آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    تهران
    نگارشها
    228

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    دانستن، شرط لازم برای انجام یک عمل است، اما شرط کافی نیست.
    آموزش لازمه، اما مگه ما به چیزایی که میدونیم، عمل میکنیم که حالا بخوان یه چیزای جدید بهمون یاد بدن؟ آموزش های آکادمیک و مدرسه ای، روی بچه ها (که هنوز شخصیتشون شکل نگرفته و راحت تر میشه متقاعدشون کرد) چقدر اثر داشته که حالا بخوایم به بزرگترها آموزش بدیم؟
    چه آموزشی از این بهتر که خودمون به اصول اخلاقی پایبند باشیم و در هر شرایطی بهش عمل کنیم، تا بقیه هم یاد بگیرن.
    اصلا مگه همه چیز رو باید آموزش داد؟ انسان بودن، پایبند بودن به اصول اخلاقی، احترام به حقوق دیگران و ... مگه آموزش دادنیه؟
    پس عقل به چه دردی میخوره؟
    کلیت مطلب اینه که مثلا فلان عمل، اشتباهه؛ اینکه من نوعی، چطوری از این عمل پرهیز میکنم، بستگی به خودم داره.
    مشکل این نیست که مردم راهکار عملی میخوان یا اینکه ما داریم کلی گویی میکنیم؛ مشکل اینه که ما خودمون رو به یه سری چیزا وابسته کردیم، و حاضر نیستیم ازش جدا بشیم.
    از طرف دیگه، خود ما هم بخشی از سیستم ناسالم جاری در جامعه هستیم، پس اعتراض به این سیستم و نفی اون، باعث خدشه دار شدن شخصیت ما یا آسیب دیدن منافع ما میشه
    . من نوعی، اعتراض نمیکنم که چرا سیستم اقتصادی مملکت ناسالمه، چون خودمم دارم از این سیستم، نون میخورم. من نوعی، اعتراضی به روابط دختر و پسرا توی جامعه مون نمیکنم، چون خودمم دارم از این آب گلآلود، ماهی میگرم.

    راهکار عملی، باید یه سری تئوری پشتش باشه که بعدا منجر به عمل بشه. مشکل ما اینه که این تئوری ها رو قبول نداریم. وقتی یه نفر میگه اخلاق مطلق نیست و نسبیه، پس نمیشه ازش انتظار داشته باشی، ثبات رفتاری داشته باشه، هر لحظه به اقتضای زمان و مکان، و به دلخواه و صلاحدید خودش، خوب رو بد میکنه و شر رو خیر جلوه میده.
    اینکه یه آدم اومده توی تلویزیون و مهمل گویی کرده، چیزی رو نفی و اثبات نمیکنه. اما متاسفانه این تاثیر منفی رو روی ما میذاره که اگر دیدیم فلان آدم با فلان شکل و شمایل اومد و واسه ما حرف زد، زود کانال رو عوض کنیم.

    عمده مشکلات ما، تا جایی که به تجربیات عینی من برمیگرده، مربوط به این سه عامل میشه که :
    1-ما خوب رو از بد تمیز میدیم، اما به خاطر حفظ منافع، چشممون رو میبندیم و میگیم بی خیال ...
    2-ما واسه اینکه ثابت کنیم (تظاهر کنیم) که به شناخت و آگاهی رسیدیم، هر قانونی رو نقض میکنیم. غافل از اینکه شناخت ما، چقدر دارای خطا و اشکال هست.
    3-ما آزادی بی حد و حصر میخوایم. دنبال تئوری های اخلاقی نمیریم، چون تصور میکنیم ما رو محدود میکنن. ما دنبال تئوری ای هستیم که بیشترین منافع رو برای ما داشته باشه، حتی اگه توی اون تئوری، حق خیلی های دیگه ضایع بشه. ما میخوایم وسعت منطقه ای که مال ماست، زیاد باشه؛ اگر این خواسته ما، باعث میشه وسعت محدوده دیگران، کمتر بشه ... خب بشه ... به درک!

    یه دوستی میگفت "من ترجیح میدم روزه نگیرم و به یاد خدا باشم ..."
    اگر همه کسانی که روزه نمیگیرن، به این جمله عمل میکردن، حال و روز ما، بهتر از این بود. اتفاقا همین چیزا باعث میشه که ما به اندازه سر سوزن، به یاد خدا باشیم.
    من نوعی، روزه نمیگیرم، نماز نمیخونم، دروغ میگم، کم فروشی میکنم، رشوه میدم، حرمت ناموس مردم رو زیر پا میذارم، مکررا از الفاظ رکیک استفاده میکنم، واسه ضایع کردن حقوق دیگران هر کاری میکنم، تازه میگم، وقتی این کارا رو میکردم، خدا رو هم به یاد داشتم!
    یکی نیست بگه اگر خدا رو به یاد نداشته باشی، چی کار میکنی؟

    هممون میدونیم، تا وقتی که خودمون رو فریب بدیم، و تا وقتی که خودمون رو اصلاح نکنیم، هیچ چیز بهتر نمیشه.

    Anime Spoilerمتن پنهان: حمید مصدق:
    دشتها آلوده ست
    در لجنزار گل لاله نخواهد رویید
    در هوای عفن، آواز پرستو به چه کارت آید ؟
    فکر نان باید کرد
    و هوایی که در آن
    نفسی تازه کنیم

    گل گندم خوب است
    گل خوبی زیباست
    ای دریغا که همه مزرعه دلها را
    علف هرزه کین پوشانده ست

    هیچکس فکر نکرد
    که در آبادی ویران شده دیگر نان نیست
    و همه مردم شهر
    بانگ برداشته اند
    که چرا سیمان نیست

    و کسی فکر نکرد

    که چرا ایمان نیست
    و زمانی شده است
    که به غیر از انسان
    هیچ چیز ارزان نیست!
    ویرایش توسط Werwolf : 09-29-2008 در ساعت 01:34 PM
    "ترجیح میدهم طوری زندگی کنم که گویی خدا هست و وقتی مُردم بفهمم نیست، تا اینکه طوری زندگی کنم که انگار خدا نیست و وقتی مُردم بفهمم که هست."

  5. سپاس


  6. #35
    farzane
    Guest

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    نقل قول نوشته اصلی توسط arash_ps3 نمایش پست ها
    البته یه بدی هست اینکه دوستم یک بار برام چند تا دیوی دی فرستاد با عکسه روش و خیلی قشنگه.بعد گفت دیدم یارو همشو پاره کرد دی وی دی هارو چپوند تو پاکت دیگه.خوب این درست نیست.ادم ناراحت میشه.
    خوب ببین دوست من وظیفه ما اینه که چک کنیم چی پست می کنیم اگر چیزی خلاف مقررات باشه ، خوب بعد باید جوابگو باشیم ، حالا اون طرف هم زیاد برخوردش خوب نبوده یکم با ملایمت باید این کارو می کرده ، اگه من بودم حتماً توضیح می دادم

  7. سپاس


  8. #36
    کاربر افتخاری فروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    نگارشها
    625

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    به نکته ی اصلی توجه کنید، من گفتم: "آموزش های که به صورت عینی و عملی در زندگی عملی مردم نقش دارن"...

    معنی این حرف اینه که ما فقط قسمتی از اصول اخلاقی رو به مردم آموزش میدیم که در زندگی روزمره به دردشون بخوره و کاربردی باشه!...

    وقتی یک جوان می بینه که با یاد گرفتن آداب معاشرت برای مثال می تونه احترام سایرین رو جلب کنه و ارتباطات بهتری با مردم داشته باشه و با استفاده از این موقعیت پول در بیاره خب حتمن این آموزش ها رو به کار می گیره...

    نکته اینه که: در جامعه مردم می بینن که رعایت اخلاقیات نه تنها سودی براشون نداره بلکه باعث عقب افتادنشون هم از رقبا میشه، بنابراین اخلاق میره به اعماق زباله دان های تاریخ این مملکت!...

    بنابراین برای رعایت اخلاق باید در جامعه سود ایجاد کرد... رعایت اخلاق رابطه ی مستقیمی با پول و اقتصاد داره...

    برای ایجاد اقتصاد قوی و سالم هم باید دولت سالم و قوی باشه، این در حالیه که ما هزاران ساله که در ایران دولت سالم نداریم!...
    یکی از مهم ترین عوامل ناسالم بودن دولت فعلی ایران هم رابطه ی نادرست دولت با مذهب در ایران(اصل مذهب رو نمیگیم که درست نیست)...
    وقتی دولت سالم باشه، دیگه اقتصاد امروز ایران اینطور نخواهد بود، سرتاپا تغییر خواهد کرد... نتیجه اش این میشه که اخلاق مردم هم سرتاپا تغییر خواهد کرد...
    چون در دولت سالم همه ی کارمندها منظم دقیق و سریع کار می کنند، برنامه ها و برنامه ریزی های دولت درست و علمی خواهد بود، همه قانون رو رعایت می کنند... وقتی در دولت همه دارن قانون رو رعایت می کنن مردم هم مجبور میشن قانون رو رعایت کنن و از اونجایی که قسمتی از اصول اخلاقی در قوانین قرار گرفته مردم مجبور میشن برای اینکه از دولت خدمات بگیرن، اصول اخلاقی رو رعایت کنن...

    این داستان تاریخی واقعی و فوق العاده شگفت انگیز رو بخونید!:
    Anime Spoilerمتن پنهان: داستان صداقت و اعتماد!:
    در قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم بخش اعظم اقتصاد انگلستان در دست اقلیت مذهبی نسبتا کوچکی بنام "کواکرها" (Quakers) بود. ( تلفظ صحیح آن کویکر بر وزن maker است. کواکرها فرقه ای مذهبی بودند که خود را در هیچ یک از شاخه های مسیحیت یعنی کاتولیک، پروتستان و ارتودکس قرار نمی دادند. آنها بصورت فرقه ای نیمه مخفی هنوز هم در آمریکا و انگلیس فعالند). آنان بیش از نیمی از صنایع فولاد را در اختیار خود داشتند و هر دو بانک بزرگ انگلستان، بارکلیز (Barclays) و لویدز (Lloyds) در کنترل آنان بود. کواکرها هم چنین تسلط بلامنازعی بر بازار شکلات و بیسکویت داشتند که امروز هم مواد غذائی به همین نام و با آرم یک مرد کواکر در آمریکا و اروپا بفروش می رسد. آنان در دنیای آن روز نقش تعیین کننده ای در برقراری روابط تجاری بین کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس و عمدتا بریتانیا و آمریکا بازی می کردند.

    موفقیت خیره کننده کواکرها از معاملاتی آغاز شد که آنان بین خود انجام می دادند. کواکرها چون از ورود به کلیه مشاغل دولتی ممنوع شده بودند در نتیجه تمامی توجه خود را معطوف به تجارت کردند. آنان برای ایجاد تسهیلات در معاملات برای یکدیگر اعتبارات مالی قائل می شدند. این اعتبار ناشی از اطمینان خاطر بسیار بالائی بود که فرد فروشنده نسبت به خریدار احساس می کرد. اساس تجارت بر اساس اعتماد بود. اگر یکی از آنان در فیلادلفیا احتیاج به کالائی داشت دیگری بدون دریافت پیش پرداخت آن کالا را از لندن برای وی حمل می کرد تا بعدا وجه آنرا در زمان معینی دریافت کند. آوازه معاملات بی خدشه و توام با صداقت کواکرها بسرعت در نقاط دیگر دنیا پیچید. کواکرها به انسانهائی صادق، جدی و هم چنین دقیق در امر تجارت معروف شدند. مردم از انجام معامله با آنان احساس آرامش کرده و با آغوش باز روابط تجاری خود را با آنان گسترش می دادند. اینگونه بود که کواکرها بطور انفجاری رشد کردند. پس از این حادثه مردم متوجه شدند که برخورداری از صداقت و امانت در انجام معاملات می تواند پارامتر عمده ای برای پیشرفت و موفقیت تلقی گردد. درستکاری نتیجه اش تنها یک پاداش معنوی نبود بلکه بطور ملموس شکل مادی نیز بخود می گرفت.


    می بینید چقدر ساده ست؟!... راه حل جلوی چشمهای ما هست... ولی ما حرف پشت حرف میاریم، بحث می کنیم صحبت می کنیم ولی خبری از عمل نیست!

  9. سپاس


  10. #37
    کاربر افتخاری فروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    نگارشها
    625

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    نظریه ی هرم مازلو!...

    این نظریه براتون آشنا نیست؟!... تا حالا نشنیدین؟!...

    شرح این نظریه رو در آخر پستم می تونید بخونید... ولی بذارید خلاصه اش رو براتون بگم!:

    این نظریه میگه که:
    انسان ها دارای یک سری نیازهایی در زندگی هستن که طرز رفتار و حتی اخلاق اونها کاملا وابسته و تابع مقدار برآورده شدن این نیازهاست...

    طبق این نظریه نیازهای انسان در یک هرم 5 طبقه قرار گرفتن که در هر طبقه یه سری نیازها قرار می گیرن، برای مثال طبقه ی اول شامل نیازهای اولیه و فیزیولوژیک انسان هاست مثل: غذا، آب، پوشاک و...

    4 طبقه ی اول شامل "نیازهای پایه" انسان هاست...اما طبقه ی 5 ام!... به نظرتون این طبقه شامل چه چیزهاییه؟!...

    در واقع طبقه ی 5 ام شامل چیزهایی هست که باعث ایجاد یک "انسان" میشه!... باعث ایجاد "انسانیت" میشه...باعث میشه تا ما با حیوانات فرق داشته باشیم... باعث ایجاد اخلاق میشه...
    خب... حالا یک بار این نظریه رو بخونید!... بعدش من میخوام یه چیزی رو بگم!:
    Anime Spoilerمتن پنهان: نظریه ی مازلو:
    آقای آبراهام مازلو (Abraham Maslow) نظریه روانشناسی خود را به عنوان «نظریه انگیزه‌های انسان» در سال 1943 ارائه کرد. او افراد موفق بسیاری را مورد مطالعه قرار داد که در میان آن‌ها مشاهیر علمی و سیاسی، دانشجویان برجسته دانشگاه‌ها و … حضور داشتند. او معتقد بود مطالعه افراد ناتوان و بی‌چاره به یک نظریه روان‌شناسی ناتوان و بی‌چاره منتهی می‌شود.
    به نظریه مازلو انتقادات مهمی هم وارد است. مثلا گروهی بر این باورند که نیازهای اساسی انسان خطی و سلسه‌مراتبی نیستند و اجزای تغییر ناپذیر هستی انسان‌اند.
    آشنایی با نظریه مازلو دید خوبی به فرد می‌دهد ولی نباید آن‌را بیش از حد تعمیم داد و سعی کرد همه رفتارهای انسانی را در چارچوب آن گنجاند.
    هرم مازلو
    مازلو نیازهای اساسی انسان را در یک هرم جای داده است که دارای 5 طبقه است. طبقات پایین‌تر هرم نیازهای حیاتی‌تر و ساده‌تر و طبقات بالاتر نیازهای پیچیده‌تر ولی کمتر حیاتی را نشان می‌دهند. نیازهای طبقه‌های بالاتر فقط وقتی مورد توجه فرد قرار می‌گیرند که نیازهای طبقه‌های پایین‌تر برطرف شده باشند.
    هرگاه فردی به طبقه‌ بالاتر حرکت کرد، نیازهای طبقه پایین‌تر چندان مورد توجه اصلی او نخواهد بود. اگر هم به صورت موردی به یک نیاز در طبقه‌های پایین‌تر احتیاج پیدا کند به صورت موقتی اولویت آن نیاز را بالا می‌برد ولی هرگز به صورت دائمی به طبقه پایین‌تر باز نمی‌گردد. به عنوان مثال یک شخص موفق از لحاظ تجاری که کارش را نیز دوست دارد در صورتی که مبتلا به سرطان شود (نیاز طبقه پایین: سلامتی) وقت و انرژی زیادی را برای بهبود یافتن صرف می‌کند، اما همچنان به کار و موقعیت‌اش به عنوان یک فرد موفق خواهد بالید و احتمالا در صورت توان به کارش باز خواهد گشت.

    سلسه‌مراتب نیازهای انسان یا هرم مازلو. برای دیدن تصویر با وضوح کامل این‌جا کلیک کنید.
    چهار طبقه پایین: نیازهای پایه
    چهار طبقه اول هرم مازلو «نیازهای پایه» یا «نیازهای فقدانی» (Deficiency Needs) یا D-Needs نام دارند. این نیاز‌ها در صورتی که تامین شوند حس خاصی به فرد نمی‌دهند، اما در صورتی که تامین نشوند او را دچار اضطراب و نگرانی می‌کنند.

    • طبقه اول: جسمانی و فیزیولوژیکی
      دفع کردن، خوردن، نوشیدن، نفس کشیدن و …
    • طبقه دوم: امنیت
      امنیت شخصی در برابر جرائم، امنیت مالی و شغلی، بهداشت و سالم بودن، امنیت در برابر حوداث و بیماری‌ها
    • طبقه سوم: اجتماعی
      دوستی، صمیمیت، خانواده‌ی پشتیبان و با روابط مناسب داشتن
      انسان‌ها به تعلق داشتن و پذیرفته شدن احتیاج دارند. این حس می‌تواند از سوی گروه‌های بزرگ (مانند باشگاه‌های ورزشی، اداره، گروه‌های مذهبی، سازمان‌های حرفه‌ای و …) یا گروه‌های اجتماعی کوچک (مانند اعضای خانواده، همسر یا دوست نزدیک، معلم، همکار یا هم‌تحصیل نزدیک، اشخاص مورد اعتماد و …) ایجاد شود. افراد همچنین نیاز دارند توسط دیگران دوست داشته شوند و آن‌ها را دوست داشته باشند‌ (چه از نوع جنسی و چه از نوع غیرجنسی).
      در نبود چنین پذیرفته‌شدنی فرد در معرض تنهایی، اضطراب اجتماعی یا افسرده‌گی قرار می‌گیرد.
    • طبقه چهارم: رضایت و احترام
      انسان‌ها نیاز به احترام و رضایت دارند: «احترام به خود»، «رضایت از خود» و «احترام به دیگران». افراد ممکن است برای کسب احترام و توجه دیگران به فعالیت‌های مختلفی دست بزنند (حرفه‌ای یا تفریحی). عدم تعادل در مورد این نیازها می‌تواند به کمبود احترام به خود، اعتماد به نفس پایین، عقده‌های درونی و … منجر شود.

    طبقه پنجم: نیازهای متعالی (نیازهای انگیزه‌بخش)
    این نیازها به عنوان «نیازهای رشد‌دهنده» یا «نیازهای متعالی» یا B-Needs شناخته می‌شوند.

    • نیازهای ذهنی و فکری (Cognitive): انسان‌ها نیاز دارند ذهن و فکر و هوش خود را گسترش دهند. این نیازها شامل خواست طبیعی انسان برای یادگرفتن، اکتشاف، دیدن نقاط جدید و خلق کردن می‌شود.
    • نیازهای زیبایی‌شناسیک (Aesthetic): انسان‌ها برای رشد کردن (رسیدن به خودشکوفایی) به تصور زیبا یا چیزی که از لحاظ زیبایی‌شناسیک دلپذیر باشد نیاز دارند.

    خودشکوفایی:
    خودشکوفایی (Self-actualization) نیاز غریزی انسان‌ برای استفاده حداکثر از همه قابلیت‌ها و استعدادهایش، تلاش برای شکوفا کردن همه پتانسیل‌ها و تبدیل شدن به بهترین چیزی که امکان بودنش را دارد است.
    به اعتقاد مازلو مرحله نهایی تکامل روان‌شناسیک فرد وقتی رخ می‌دهد که او از لحاظ برآورده شدن نیازهای پایه‌اش (طبقه‌های یک تا چهار) احساس امنیت و آرامش کند. در چنین وضعیتی، او تمرکز خود را بر شکوفا کردن استعدادهای نهفته‌اش برای تبدیل شدن به یک انسان موثر، خلاق، پخته و دارای بینش خواهد گذاشت.
    خصوصیات افراد خودشکوفا از نظر مازلو
    مازلو متوجه شده بود افراد خودشکوفا که از لحاظ توسعه روانی کامل‌ترین هستند در بسیاری از زمینه‌ها دارای خصوصیات شخصیتی مشترک هستند. این افراد:

    • واقعیت‌ها و حقایق جهان (و خودشان) را می‌پذیرند (به جای انکار یا فرار از آن‌‌ها). درک شفاف و واضح‌تری از واقعیت‌ها دارند و راحت‌تر با آن‌ها کنار می‌آبند. آن‌ها تجربه‌ها، اشخاص یا اشیاء را بهتر ارزیابی می‌کنند و به خوبی می‌توانند پدیده‌های تقلبی، مزورانه یا فریبا را تشخیص دهند.
    • در افکار و رفتارهایشان راحت و سبک‌بال هستند و فی‌البداهه تصمیم می‌گیرند یا می‌اندیشند. چندان دنباله‌رو قواعد مرسوم نیستند ولی آن‌ها را نادیده نیز نمی‌گیرند. ممکن است بر اساس رسم و قاعده یا عرف عمل کنند، اما هرگز اجازه نمی‌دهند عرف یا رسومات مانع از دسترسی آن‌ها از چیزی که مهم یا اساسی تلقی می‌کنند شود. آن‌ها به هیچ‌عنوان از بیرون تشویق نمی‌شوند و انگیزه‌ها و نیروی محرکه آن‌ها کاملا درونی است.
    • به شدت خلاق و دارای تخیل قوی هستند. این خلاقیت لزوما تخصصی یا ویژه نیست بلکه خلاقیتی است که معمولا در همه افراد وجود دارد ولی در اثر قید و بندهای فرهنگی و عرفی خفه شده است. خلاقیت این افراد تازه، صریح و متفاوت است همان‌گونه که نگاه کودکان به مسائل صریح، تازه و معصومانه است.
    • به حل مشکلات یا مسائل علاقه نشان می‌دهند و این محدود به خود فرد نمی‌شود، بلکه معمولا شامل مشکلات یا مسائل دیگران نیز هست. حل این مشکلات کانون اصلی توجه این افراد است که معمولا دارای نوعی ماموریت یا هدف فلسفی یا اخلاقی در زنده‌گی خود هستند.
    • از لذت‌های اساسی و پایه‌ای زنده‌گی لذت می‌برند و پیوسته آن‌ها را می‌ستایند. آن‌ها از زنده‌گی روزمره ، طبیعت، بچه‌ها، موسیقی و روابط جنسی لذت می‌برند. آن‌ها به نیازهای غریزی و جسمانی خود با تحسین، هیجان، لذت، حیرت و نوعی از خود بی‌خود شدن نزدیک می‌شوند.
    • با سایر افراد و انسان‌ها احساس نزدیکی، یگانه‌گی و محبت می‌کنند و این حس معمولا شرطی نیست و همراه با «بودن» و «وجود داشتن» آن‌ها حضور دارد.
    • روابط شخصی عمیق دارند. آن‌ها می‌توانند به دوستان خود بسیار نزدیک شوند و عشق‌های بزرگ داشته باشند. در واقع آن‌ها قادرند «مرزهای فردیت» (ego boundries) خود را (بیشتر از توانایی سایر افراد) پاک کنند. نتیجه این است که این افراد دارای حلقه نسبتا کوچکی از دوستان خیلی نزدیک هستند و با تعداد افراد اندکی رابطه نزدیک دارند. آن‌ها در برخورد با بیشتر افراد صبور و مهربان هستند، اما در انتقاد از اشخاص مزور (hypocrates)، متکبر (pompous) یا خودبزرگ‌بین (self-inflated)؛ واقع‌گرا، صریح و تند هستند.
    • روحیه آزادمنش و دموکرات دارند. این افراد عمیقا به دیگران و نظر آن‌ها فارغ از طبقه اجتماعی، باور سیاسی، نژاد، رنگ پوست و … احترام می‌گذارند و با آن‌ها رفتار دوستانه دارند. به نظر آن‌ها از هر کسی می‌توان چیزی آموخت؛ بنابراین به هر فرد به عنوان یک آموزگار بالقوه که می‌تواند دانش آن‌ها را افزایش دهد احترام می‌گذارند.
    • از تنهایی و داشتن حریم خصوصی لذت می‌برند. ممکن است از موضوعاتی که همه را ناراحت می‌کند فاصله بگیرند (از دور نظاره‌گر دعوا باشند) یا حتی ممکن است تا حدی غیراجتماعی یا مردم‌گریز جلوه کنند.
    • استقلال فرهنگی و محیطی دارند. این‌ افراد برای کسب رضایت واقعی به سایر افراد یا تایید فرهنگ عمومی وابسته نیستند، بلکه به توسعه شخصی و رشد پیوسته با توجه به استعدادها و منابعی که در دسترس دارند تکیه دارند. معنای زنده‌گی آن‌ها در این کلمات خلاصه می‌شود: «تصمیم‌گیری شخصی»، «حکومت شخصی بر زنده‌گی خود» ، فردی فعال و موثر و مسئول دارای نظمی خودانگیخته بودن (در برابر مفلوک و منتظر دستور یا نظر دیگران بودن)
    • دارای سیستم اخلاقی شخصی هستند که درونی و از قدرت یا نفوذ بیرونی مستقل است. به شدت اخلاق‌گرا هستند و به خوبی مفاهیم «وسلیه»، «هدف» و «وسیله‌های لازم برای رسیدن به هدف» را درک می‌کنند و برای آن‌ها وزن‌های اخلاقی خودسنجیده دارند. همچنین باورهای اخلاقی این افراد معمولا با باورهای اخلاقی متداول فرق می‌کند.
    • روحیه طنز فلسفی ولی غیربرخورنده دارند. آن‌ها معمولا به لطیفه‌هایی که برای گروهی از مردمان آزار دهنده است نمی‌خندند (مگر این‌که نوعی قرارداد یا رسم باشد که در یک لحظه خاص تصمیم به تبعیت از آن بگیرند). آن‌ها می‌توانند دیگران و از جمله خودشان را به باد طنز بگیرند، به خصوص وقتی احمق باشند یا بخواهند بزرگ باشند در حالی که کوچک‌اند. آن‌ها معمولا به سوی طنز هوشمندانه متمایل هستند.
    • دارای قوه تمییز و تشخیص هستند و می‌توانند همه چیز را به صورت بی‌طرفانه (بدون حب یا بغض) بنگرند.


    هرم مازلو، بدون عنوان و نام طبقات که باعث خواناتر شدن‌اش می‌شود. (تصویر با اندازه بزرگ‌تر این‌جا)

    منبع: سایت بامدادی: هرم مازلو و نظریه‌ی انگیزه‌های انسانی بامدادی

    خب حالا که خوندین..."ویژگی های انسان های خودشکوفا" رو به یاد بیارین!...

    فکر می کنین الان ما در ایران همچین انسان هایی رو داریم؟!... یا بهتره بپرسم که آیا ایرانی ها افراد متعالی و خودشکوفایی هستن؟!...
    جوابش روشنه... البته که نه!... علتش هم معلومه!...
    در متن خود نظریه علت اومده، نظریه میگه که:
    تا وقتی انسان ها نیازهای یک طبقه از هرم براشون تامین نشه به نیازهای طبقه ی بالاتر فکر نمی کنن.

    یعنی اینکه ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم! یعنی ما هنوز درگیر رفع نیازهای 4 طبقه ی اولمون هستیم هر وقت این نیازهای پایه ی ما در ایران رفع بشه اونوقت می تونیم به اخلاق، آزادی، عدالت و انسانیت هم فکر کنیم!
    ویرایش توسط Asura : 10-07-2008 در ساعت 01:25 AM

  11. سپاس


  12. #38
    Registered User SatanSoul آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    شهر مردگان
    نگارشها
    103

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    عده‌اي گمان مي‌کنند که ريشه مشکلات رفتاري ما ايرانيان فقط اين است که «مي دانيم ولي عمل نمي‌کنيم»؛ مي‌دانيم آشغال ريختن در معابر يا پارتي بازي در ادارات کار نادرستي است ولي باز انجام مي‌دهيم. بله، در مواردي امر بر همين منوال است، اما موارد بسيار زيادي را مي‌توان سراغ داد که عمل نمي‌کنيم چون «نمي‌دانيم»؛ انجام نمي‌دهيم چون «آموزش نديده‌ايم».

  13. سپاس


  14. #39
    کاربر افتخاری فروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    نگارشها
    625

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    10 تفاوت مردم چین با مردم ایران از نظر اخلاق کاری:

    1-تو کشور چین مردم به احترام سالروز مرگ یکی از بزرگانشون یک ساعت بیشتر از روز های دیگه کار می کنن تا به اون مرده احترام بگذارن و این یعنی یک ساعت کشور خودت رو جلو بنداز.ولی تو ایران سالروز شهادت یا وفات هر امام یا معصومی تعطیله یعنی یک روز از کل دنیا عقب بیفت.

    2-اگه چین یک جنس خارجی رو وارد کشورش می کنه بعد از وارد کردن چند تا محدود دیگه وارداتش رو قطع می کنه تا با تجزیه و تحلیل اون کالاخودش اون رو بسازه وبشه صادر کننده ی اون کالا ولی ماشاالله ایران هر جنس خارجی را با تعداد میلیونی وارد می کنه تا کمر تولید کننده ی بد بخت داخلی 2 شقه بشه.

    3-جوان های چینی بعد از گرفتن مدرک تحصیلی شون می رن سر کار و هیچ کاری رو عار نمی دونند حتی پست ترین کارها رو چون می دونند که به پیشرفت کشورشون کمک می کنه. ولی جوون های با مرام ایرانی سر چهاراه ها در صدد زمین زدن دختر مردم تحت هر شرایطی می باشند.گور بابای پیشرفت مملکت.

    4-صرفه جویی تو کشور چین به حدیه که اگه شیر آب تصفیه رو یک دقیقه بازگذاشتی خود به خود قطع می شه و حد اقل تا دو سه دقیقه ی دیگه هم نمیاد چون اونها قدر آب رو می دونند ولی توایران یارو با شلنگ آب تصفیه باغ آب می ده عین خیالش هم نیست.گور بابای صرفه جویی برای نسل های آینده!

    5-چین اقتصاد همه ی دنیا رو قبضه کرده چون می دونه با هر کشوری از چه راهی ارتباط اقتصادی برقرار کنه مثلا برای ایران تسبیح!قبله نما!!وچیز های دیگه می سازه برای کشور های دیگه هم متناسب با نیاز هاشون ارتباط برقرار می کنه. ولی ایران…….

    6-اگه یه لیوان نصفه آب رو بدی به چینی جماعت میگن یه لیوان می بینیم که نصفش پره ولی اگه همون لیوان رو بدی به ایرانی جماعت همه بلا استثنا یه لیوان می بینن که نصفش خالیه!

    7-ماشین های چینی و کره ای رو تو کشور های اروپایی و آمریکایی رو هوا می زنند ولی پیکان ایران رو بردن سوریه از بس داغون بود پسش فرستادن!

    8-بهره ی وام بانکی تو چین 2 یا 3 درصده چون می دونند که کسی که وام می گیره می خواد یه کار تولیدی راه بندازه ولی بهره های وام بانکی تو سیستم بانکداری اسلامی ایران چقدره؟!!

    9-اگه یه مفسد اقتصادی تو چین پیدا بشه بدون محاکمه:اعدام ولی مسوولان ایران حتی جرئت فاش کردن اسم مفسدان اقتصادی رو هم ندارند.

    10-چینی ها اگرچه iqکمتری نسبت به ایرانی ها دارند ولی چیزی دارند به نام پشتکار که کمتر ایرانی از این خصیصه استفاده می کنه.

    منبع: وبلاگ mahkoom دات وردپرس دات کام

  15. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  16. #40
    Registered User katayoun آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    نگارشها
    49

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    به نظر من یکی از عادت های زشتشون اینه که خیلی راحت به آدم برچسب میزنن!!
    مثلا میگن حالا که اینجوری پوشیدی.... یعنی منحرفی
    این تهمت ها فاصله ی جوون ها رو با بزرگترها بیشتر میکنه

  17. #41
    Registered User Guardian آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    خليج فارس
    نگارشها
    369

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    خوب يه مطالعه كردم اكثرش رو قيول دارن!
    اكثرش هم بيشتر از اوني كه باشه!

    مشكل خيلي مهم :
    1 كاسه داغ تر از آش! =>
    2 منفي نگري و ادم قابليت زندگي بدون مشكلات! =>
    3 سركوب عقايد مخالف! من كاري به بيرون ندارم! تو خود خونه ي ما(من) همه چيز بهمون تحميل مي شه! = >
    كينه توضي بيش از حد و ايمان به قصاص و ادم وجود منطق! يا شايد ادم تمايل به تفكر ، اجرا و تقليد باز هم بدون تفكر
    مثال :
    چند ماه پيش يكي از بچه ها مي زد صندلي هاي مدرسه رو مي شكوند (جالب اينجاست مدرسه استعداد هاي درخشانه!)
    گفتم چيكار مي كني!
    گفت خرابشون مي كنم تا مدرسه صندلي بهتر بزاره!
    ---
    يا مثلا طرف رفته دفتر به مدير فهش مي ده! يا ميريزه سر ديوار هاي مدرسه!
    ---
    از اون هرم هم كه شروعش از لحاظ شرعي هرام است!
    تمومش هم همين طور!
    ---
    يه مشكله اشاره شده ديگه هم دروغ هست!
    مهم نيست به چه قيمتي بايد به حدف برسيم!
    دبير عربي و قرآنمون يه تفصيري حرتي از خودش در اورود تا تفصير ميزان باز كرد دقيقا مخالفش اومد!

    بجاي اين كه ثابت كنيم بهتريم مي خوايم ثابت كنيم بقيه بد ترن!
    مثلا حريف حمله مي كنه همه هو مي كشن!
    يا الان سر مربي تيم ملي عوض شده 3 ماه اول كارش اينه كه بگه مربي قبلي بد بوده!
    مورد هاي ديگري هم هست كه الان نمي تونم اشاره كنم يعني متن بزودي كامل مي شود!

  18. سپاس


  19. #42

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Asura نمایش پست ها

    از بین 81 کشور، ایران 56 ام شده!...معلوم نیست اگر ضریب هوشی همه ی کشورهای دنیا اندازه گیری میشد، رتبه مون چی میشد!

    البته باید گفت که نمیشه 100 % به این جدول اعتماد کرد...چون در کشور ما شرایط خاصی حاکمه...و مثلا مثل آمریکا، ژاپن، آلمان، فرانسه و... نیست که همه چیز منظم و طبق قانونه و کسی تو کار مردم دخالت نمی کنه...مردم ایران دارای محدودیت هایی هستن... برای مثال یک آهنگساز یا خواننده ی راک تو این کشور نمی تونه راحت استعدادشو بروز بده...
    [/RIGHT]
    این آمار رو نمیشه معتبر دونست .......... سایت ویکی درست که معتبره اما یکسری مشکلات عدیده داره ... اینکه هر مطلب که توش قرار میگیره رو میشه دست کاری کرد ....... وحتی همین موضوع یه بار تابلو شد .. مثلا مطالبی که به ضرر یه عده می بود دستکاری میشد و ... بقیه ماجرا ........ و من میگم این آمار هم بی نصیب نمونده .... ماشاا.... ایران هم کم دشمن نداره که از همه طرف تحریمه و بهش تجاوز میکنن .... خلیج فارس رو میکنن خلیج عربی .... حالا این که دیگه ..... من خودم شنیده بودم ... میانگین هوش تو ایران بین 100 تا 110 هستش ...... یه بار هم یه قضیه ای رو شنیدم که حالا نمی دونم راست یا دروغ ... اما ... :

    پیرمردی با ضریب هوشی در حد انیشتن توی رشت ........ این پیرمرد یه روستایی کشاورز بوده و سواد هم نداشت .... و وقتی به بیمارستان رفته بود آخر عمری این موضوع گویا مشخص شده بود ........


    ایرانی ها و آلمانی ها باهوش ترین نسل روی زمین هستند که ایرانی ها کمی از آلمان ها باهوش ترند ....... به این دلیل که نسل هردو آریایی هستش ..... آریایی ها هم که میدونید ....

    حالا چرا ایرانی ها باهوش تر از آلمان ها !!!! و سایر آریایی های غیر ایرانی .....

    خوب چیزی که میگم مربوط به تاریخ هستش نه خودم ......

    قبل از ورود آریایی ها به این سرزمین نسل دیگه ای اینجا زندگی میکردند ... که لولیبی ها و کاسیبی ها بودند و در قسمت شمالی ایران یعنی همون اطراف دریای خزر بودند.... به دلیل شرایط آب و هوایی مناسب .... و جالب اینجاست که این نسل باستانی بسیار باهوش بودند ... شاید از آریایی ها هم باهوش تر ........ حسابش رو بکنید اون موقع اونا تونسته بودند آب رو به بالای کوه ببرند .. ...

    خلاصه آریایی ها هم وقتی هوش و استعداد این نسل رو میبینند با هاشون رابطه برقرار میکنند ... و نسلهای بعدی گلچینی از این دو نسل باهوش میشه ........

    درست که ما به ظاهر اینقدر باهوش نیستیم ... اما .... اگر به خودمون بیایم .... میتونیم دوباره شوکوفا بشیم ......

    فرهنگ ما ایرانی ها در خیلی از چیزها ضعیفه یا بهتر بگیم ضعیف شده ..... ما همه چیز رو ظاهری میبینیم .... هیچ وقت سعی نمیکنیم چیزی که می بینیم رو درک کنیم ........ خوب مثلا این همه آدم میشینن پای تلویزیون ... و برنامه تماشا میکنن .... اما هیچ وقت تلاش نمی کنن که همزمان با تماشا کردن به اون چیزی که میبینند فکر هم بکنند .... به درستی یا غلطی چیزی فکر نمکنیم فقط به راحتی اون کار فکر میکنیم .... مدام غُر میزنیم ... در مسائلی که هیچ گونه اطلاعی نداریم نظر میدیم ... کاری رو انجام نمیدیم اما همیشه به کسی که داره اون کار رو لطف میکنه انجام میده غُر میزنیم ....... همش چشم هامون رو به کشورهای غربی دوختیم ... و دوست داریم مثل اونا باشیم ... و فقط میگیم مثل اونا ... و جایگاه و امکانات اونا ........ ولی هیچ وقت به راهی که اونا برای این همه پیشرفت رفتند نگاه نمیکنیم .... همش میخوایم باشیم نه اینکه بشیم ....

    تمامی یه مشکلات ما میتونه حل بشه .... تمام عادات غلط .... به شرط اینکه همه یا اکثریت بخوایم .... و نسبت به هم احساس مسئولیت کنیم ....... به کار غلطی که یه نفر انجام میده اعتراض کنیم و بگیم این کار غلطه .... کور کورانه مسائل رو نپذیریم و بهشون فکر کنیم ........

    ما خیلی باهوشیم .... خیلی ..... اما خودمون رو باور نداریم .......

  20. سپاس


  21. #43
    Registered User Guardian آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    خليج فارس
    نگارشها
    369

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    يك سوال از همه
    چرا ؟‌و از كي؟
    راه حل؟ راه حلي كه كار كنه، فرضيه غير ممكن و در بعد هاي 6ام به بعد ندين لطفا...
    الان ما به چه جيزي نياز داريم!؟
    تكليف يه آدم ابله كه مثلا من بهش مي گم چرا اين كار رو مي كني چرت و پرت مي گه چيه؟ يا نمي شه جلوش رو گرفت؟

  22. سپاس


  23. #44
    kinshin
    Guest

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    ایرانی ها و آلمانی ها باهوش ترین نسل روی زمین هستند که ایرانی ها کمی از آلمان ها باهوش ترند ....... به این دلیل که نسل هردو آریایی هستش ..... آریایی ها هم که میدونید ....
    دوست عزیز همین تفکر باعث به وجود اومدن حزب نازی توی آلمان شد و این داستان همه می دونن من سال هاست نفهمیدن همه می دونن ما باهوشیم بدون هیچ دلیلی و اینکه باهوش بودن یه قوم رو از جایگاه اونها در دنیا می شه فهمید فکر می کنم اگر ما باهوش بودیم فقط کمی ، حداقل اون حافظه تاریخی مون رو کمی اصلاح میکریدن تا یه اشتباه رو 100 بار مرتکب نشیم

  24. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  25. #45
    Registered User
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    گیلان
    نگارشها
    719

    پاسخ : عادات و رفتارهای زشت ایرانی ها!

    آخ جون بحث!
    خب اول یه نکته ، Asura در مورد نوع پست های اینجا گفته "بنابراین بیائید تو این تاپیک به پست های همدیگه جواب ندیم" و "اول انتقاد از یک یا چند عادت زشت مردم./ مرحله ی دوم پیشنهاد و راه حل. " پست 8
    خب چطور بحثیه که نمیشه در موردش با هم صحبت کرد؟!
    یه جا دیگه Asura گفته :"در مورد اخلاق و رفتار آدما گفته شده که دو عامل نقش دارن: 1- محیط 2- ژن ها" پست 28
    فکر کنم عامل سوم و مهم رو جا انداختی "خود"
    به هر حال تا ما نخوایم که کاری رو انجام نمیدیم ، حالا ژن گفت گرسنه ام و ژن خشونت هم فعاله! ، محیط هم کاملا آنارشیستی باشه!! ... حتما من واسه غذا بغل دستیمو نمیکشم ،بلکه باید خودم انتخاب کنم. (این عامل سوم هم علمیه ، ولی از wikipedia نخوندمش :پی)
    علاوه بر همه حرف هایی که asura عزیز گفتن یه تفکری رو ارائه داده که من خلاصش رو میذارم ...
    "همه ی کارها باید با زور انجام بشه...انسان ها بدون وجود زور و تنبیه کاری رو انجام نمیدن...این موضوع پایه ی علمی داره و مقاله مربوطه شو هم به زودی قرار میدم...البته زور و تنبیه نباید وارد حیطه حریم خصوصی افراد بشه!... در این مورد هم مطلب دارم که میذارم!...." پست 17
    "ژن های معیوب رو باید دولت با سختگیرانه تر کردن مجازات ها و زندان ها و حتی با سالم کردن محیط می توان از دور خارج کرد... " پست 28
    و ...
    این تفکر کاملا استبدادیه!! من و تو و هیچ کس دیگه ای حق تصمیم گیری در مورد مرگ و زندگی موجودات دیگه رو نداریم. حالا هیتلر میگفت ما نژاد برتریم ، بقیه نژاد پست ، تو میگی ما ژن هامون سالم و اخلاقیه !! دیگران ژن هاشون معیوب!! چه طرز تفکریه آخه؟! از اون مهمتر چه کسی میخواد معیار واسه اخلاق بزاره؟ که حالا با "زور" میخواین بقیه رو به اون راه صحیح هدایت کنی؟
    asura جان. تو خیلی چیزها میدونی، و خیلی مطالعه کردی . واقعا عالیه. ولی مطالعاتت رو دسته بندی نکردی ، فکر و برداشت خودت بسیار نامحسوسه ، بعضی نوشته هات ، نوشته های دیگت رو تلویحا نقض میکنه.
    هر مقاله ای که درست نیست. هر نظریه ای که کامل نیست. تو که آدم چشم و گوش بسته ای نیستی. وقتی یه جا میانگین هوش ملل مختلف رو میبینی ، خب در موردشون مطالعه کن ، ببین چقدر با حقیقت مطابقه. حرف دانشمندا ، هر چقدر هم درست باشه و منبع تو هر چقدر موثق ، دلیل نمیشه نظر خودت رو درش دخیل نکنی و خودت تصمیم نگیری. دفاع از نظر خودت مطمئنا بهتر از دفاع از نظریات دیگرانه.
    من استادی در دانشگاه داشتم که جاهای زیادی در دنیا رو دیده بود (در دوکشور هم زندگی کرده بود ، دکتراش رو در انگیلیس و فوق دکتراش رو در ژاپن) اون معتقد بود بین ملل مختلفی که دیده ، انگیلیسی ها از همه باهوش تر و چینی ها و ژاپنی ها از همه کم هوش تر بودن.
    یه نگاه به داستان های اساطیری بندازیم ... که تفاوت محسوسی در اساطیر ملل از (نظر عمق) میشه دید. مثلا اساطیر ژاپن بسیار سطحی ، اساطیر بین النهرین (میاندورود) و یا اساطیر هندواروپایی (چه هند ، چه ایران) عمیق . یه نگاه به رفتار ظاهریه مردم بندازیم(منظورم میمیک و نوع حرف زدن و اینا) ، یه مطالعه در مورد اهداف عالیه جوامع بندازیم. بعد خودتون تصمیم بگیرین که چه کسی باهوش تره( البته اگر هوش در اون زمان هنوز واستون اهمیت داره).
    به حرف دانشمندا اعتماد نکنین. مهمترین کار دانشمندا و محققین اینه که واسه خودشون آینده شغلی بسازن و افق ها رو دورتر نشون بدن! (چقدر بدبین!!)
    اصلا از کجا معلوم که اون نقشه نتیجه تحقیقاتشونه؟ شاید نتیجه واقعی چیز دیگه ای باشه ، و محققین فقط به کارفرماشون جواب صحیح رو گفتن ، از اون به بعد کارفرما ها هستن که اطلاعات رو به سلیقه خودشون پخش میکنن. فراموش نکنیم دانشمندا هم فقط واسه پول کار میکنن ، زمان قهرمانایی مثل ادیسون گذشته.
    سایت ویکیپدیا هم سایت کاملا نا معتبریه ( من قبلا خلاف این نظر رو داشتم) ولی به من ثابت شد. کلا اینترنت پر از اطلاعات نادرسته. باید حواسمون به موثق بودن منابع باشه. از همه بدتر search گوگل بسیار نامعتبر و آلوده به پوله! این رو هم بعد از عمری سرچ دیگه مطمئنم!
    اینایی که گفتم نصایح برادرانه بود ، بریم سر اصل مطلب!
    ...
    به نظر من بزرگترین مشکل این تاپیک اینه که ، بعضی افراد اخلاق رو مطلق میدونن ، بعضی نسبی و خودشون هم تصمیم نگرفتن که از چه دیدگاهی صحبت میکنن. مشکل دومش اینه که شما ، اخلاق (اونم از نوع مطلقش) رو با هنجار اجتماعی قاطی کردین. این دو مقوله با هم فرق داره.
    نظر من : مشکل بزرگ مردم ایران (بهتره بگم توده مردم ایران ، چون صحبت چند نفر یا چند محل یا حتی چند استان هم نیست) فقدان آگاهی و کمبود مطالعه ست.
    راه حل : ( guardian فقط به خاطر تو! ببین چقدر دوستت دارم!) مطالعه کنیم ، در هر زمینه ای. علاوه بر ایجاد اشتیاق یادگیری در خودمون ، دیگران رو هم مشتاق مطالعه کنیم و منابع مطالعاتیمون رو به دیگران عرضه کنیم (حالا کتاب ، مانگا ، pdf ، هر چیزی) و سر آخر دیالوگ کنیم. در گفتمان و بحث میتونیم دانش خودمون رو به دیگران ارائه بدیم و دانش دیگران رو کسب کنیم. به اعتقاد من این بهترین روش برای حل مشکلات هر جامعه ای میتونه باشه و ریشه تمام رفورم ها در افزایش اطلاعات و آگاهی مردم جوامع هست.
    (guardian ، اینجوری املا تو هم بهتر میشه (:پی شوخی))
    پیشنهاد : چه خوب میشد یه تاپیک میزدیم در مورد اخلاق و دیدگا هامون در مورد اخلاق صحبت میکردیم. تا حالا نظرات دوستان واسم خیلی جالب بود. kinshin جان کار خودته!

  26. سپاس


Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ