من ي مدت درمورد جن زياد فكر ميكردم شبا خودمو توي پتو مچاله ميكردم هميشه از تاريكي ميترسيدم خيلي اوقات فكر ميكردم يكي كنارمه من معمولا تمام و كمال زير پتو بودم حتي يه راه هواي كوچيك هم براي خودم نميگذاشتم فكر ميكردم جن ها ميان ميبرنم
هنوز هم يكم از تاريكي ميترسم خيلي كم
علاقه مندی ها (Bookmarks)