Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

صفحه 3 از 40 نخستنخست 1234513 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 45 , از مجموع 587

موضوع: دانستنیها

  1. #31
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    محل سکونت
    noah ark
    نگارشها
    793
    آیا می دانستید:
    آيا ميدانستيد که داركوب ها قادرند 20 بار در ثانيه به تنه درخت ضربه بزنند؟

    آيا ميدانستيد که مدت زمان گردش سياره عطارد به دور خود دو برابر مدت زمان گردش آن به دور خورشيد است؟

    آيا مي دانستيد که 90 درصد سم مارها از پروتئين تشكيل شده؟

    آيا مي دانستيد که قلب ميگوها در سر آنها قرار دارد؟

    آيا مي دانستيد بعد از مرگ انسان قلب انسان چهار ساعت و ششها شش تا هشت ساعت، کبد دوازده ساعت، لوزالمعده هفده ساعت و کليه ها بيست و چهار ساعت بدون اکسيژن زنده هستند

    آيا مي دانستيد درازترين جانور يک نوع کرم خاکي است که درازای آن به بيش از پنجاه و پنج متر مي رسد؟

    آيا مي دانستي که آچار فرانسه را فرانسوي ها درست نکردند بلکه اين سوئدی ها بودند که اين آچار اختراع کردند و جالبتر اينکه در خود فرانسه اين آچار بنام آچار انگليسي معروف است؟

    آيا مي دانستيد که اغلب مارها داراي 6 رديف دندان مي باشند؟

    آيا مي دانستيد که شمپانزه ها قادرند مقابل آينه چهره خود را تشخيص دهند اما ميمونها نمي توانند؟

    آيا مي دانستيد که قلب والها تنها 9 بار در دقيقه مي تپد؟

    آيا مي دانستيد که اولين كليساي ساخت بشر يعني كليساي پطرس مقدس در انطاكيه ترکيه است؟

    آيا مي دانستيد اگر سر لاشخور مو يا پر داشت هنگامي كه با منقار خود از گوشت لاشه تغذيه مي كرد، ميكروبها وارد موهايش مي شدند و همان جا رشد مي كردند. اما بي موئي سر لاشخور باعث مي شود كه سر اين حيوان در معرض تابش مستقيم آفتاب قرار گيرد و در نتيجه ميكروبها روي سرش از بين بروند

    آيا مي دانستيد چين بيشتر از هر کشوری همسايه دارد، چين با سيزده کشور هم مرز است

    آيا مي دانستيد درازترين دم به سوسمار آبهای شور تعلق دارد که درازای آن به سه متر مي رسد؟

    آيا مي دانستيد قدمت خالکوبي به بيش از 5000 سال مي رسد؟

    آيا مي دانستي که كبوتر ماده اگر تنها و دور از هم جنسان خود باشد نمي تواند تخم بگذارد، امّا اگر خود را در آينه ببيند به تصور اينكه كبوتر ديگري وجود دارد تخم مي گذارد؟
    ویرایش توسط Tyki Mikk : 11-18-2007 در ساعت 02:06 AM
    NA_341 4 EVER

  2. #32
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    محل سکونت
    noah ark
    نگارشها
    793
    آیا می دانستید:
    درتمام انسانهای کره زمین 99.9 % شباهت ژنتیکی وجود دارد.

    98.5 % از ژنهای انسان و شامپانزه یکسان هستند.

    قلب انسان بطور متوسط 100 هزار بار در سال می تپد.

    لئوناردو داوینچی مخترع قیچی است.

    سطح شهر مکزیکوسیتی سالانه 25 سانتی متر نشست می کند.

    50 % جمعیت جهان هیچگاه در طول حیات خود از تلفن استفاده نکرده اند.

    در هر 5 ثانیه یک کامپیوتر در سطح جهان به ویروس آلوده می گردد.

    ظروف پلاستیکی 50 هزار سال طول می کشد تا در طبیعت شروع به تجزیه شدن کنند.

    اغلب مارها دارای 6 ردیف دندان هستند.

    90% سم مارها از پروتئین تشکیل یافته است.

    هرگاه جمعیت کره زمین به 100 نفر کاهش یابد، 50 % پول جهان در دست 6 نفر قرار خواهد گرفت.

    موشهای صحرایی سالانه یک سوم منابع و ذخایر غذایی جهان را نابود می سازند.

    دو سوم آدم رباییهای جهان در کلمبیا به وقوع می پیوندد.

    دو سوم اعدامهای جهان در کشور چین به وقوع می پیوندد.

    سرود اصلی کشور یونان متشکل از 158 بیت می باشد.

    تمساح ها قادرند آرواره های خود را با نیروی 1300 کیلو گرم ببندند.

    یک گاو بطور متوسط سالانه 2 هزار و 300 گالن شیر تولید می کند.

    خورشید از لحاظ وزن از 70% هیدروژن، 28% هلیوم، 1.5% کربن + نیتروژن + اکسیژن و 0.5% عناصر دیگر تشکیل شده است.

    سگهای شهری بطور متوسط 3 سال بیشتر از سگهای روستایی عمر می کنند.

    در امریکا سالانه 15 نفر بر اثر گاز گرفتگی توسط سگها جان خود را از دست می دهند.

    70% فقرای جهان را زنان تشکیل می دهند.

    نور خورشید 8.5 دقیقه طول می کشد تا به زمین برسد.

    خودروسازی بزرگترین صنعت در جهان می باشد.

    در هر 2 هفته یک زبان در جهان منقرض می گردد.

    ون گوگ در طول حیات خود تنها یکی از نقاشیهای خود را بفروش رساند.

    گربه های خانگی 70% وقت خود را در خواب سپری می کنند.

  3. #33
    کاربر افتخاری فروم alitopol آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    در سفر
    نگارشها
    4,065
    چرا خانمها گریه می کنند؟ کی از بزرگترین مشکلاتی که ممکن است برای هر مردی بوجود بیاید، این است که همسرش به دلیل اختلالات هورمونی، شروع به گریه و زاری کند. در دوره های ماهانه که سیستم بدنی خانم ها دستخوش تغییرات هورمونی قرار می گیرد، آنها از نظر احساسی بسیار حساس می شوند، البته نباید تصور کرد که دلیل ناراحتی و بی قراری خانم در یک چنین مواقعی تنها به واسطه اختلالات هورمونی ایجاد می شود و دلیل قانع کننده دیگری در ورای آن وجود ندارد. به هر حال در این شرایط، هر لحظه این امکان وجود دارد که خانم آب های جمع شده در پشت سد را رها کرده و ساعت ها به گریه و زاری بنشیند.
    بسته به شرایط روحی و روانی که برای خانم ایجاد می شود، هر نوع عکس العملی از جانب شما به راحتی می تواند شرایط را به طور کامل تغییر داده و آنرا بهبود بخشد. با این کار می توانید خودتان را از یک انفجار احساسی نجات داده و از ایجاد هر گونه بحث و دعوا خودداری نمایید.


    هورمون ها
    اجازه دهید از همین ابتدا تکلیف شما را در مقابل اختلالات هورونی خانم ها روشن کنیم؛ باید توجه داشته باشید که در هنگام چرخه ماهانه، خانم ها نسبت به همه مسائل حساس تر می شوند و ممکن است به هر دلیلی گریه کنند. اگر احساس کردید که در مورد یک مسئله عکس العمل شدید نشان می دهد نباید به احساسات خشم آلود او دامن بزنید بلکه باید سعی کنید او را آرام کنید و با او اظهار همدردی نمایید. اگر در مورد یک مسئله خاص نظرتان با او یکی نیست، نباید اختلاف نظر خود را صراحتاً بیان کنید. پس از سپری شدن این دوران خودش به مرور زمان متوجه خواهد شد که واکنش نابجا از خود نشان داده و از یک مسئله کوچک برای خودش یک غول بسازد؛ اما به هر حال در آن زمان شما هیچ واکنشی نباید نشان دهید و فقط وارد بازی شده و در تیم او توپ بزنید. اشتباه نکنید: در این دوران با او مدارا کنید تا بعدها پاداشش را فرای آن چیزی که انتظار دارید، دریافت نمایید.


    سر به سر گذاشتن
    خانم ها از همان سال های ابتدایی زندگی خود به این نتیجه دست پیدا می کنند که مردها در زمان مواجهه با یک خانمی که در حال گریه کردن است، احساس بدی پیدا کرده و راحت نیستند و هر کاری که لازم باشد انجام می هند تا جلوی اشک های خانم را بگیرند. دلیل گریه خانم هر چیزی که باشد: از شنیدن یک داستان بچه گانه که یکی از شخصیت ها در انتهای آن می میرد و یا به خاطر اینکه پدر چیزی را که میخواهد برایش نمی خرد، وقتی متوجه می شود که با گریه می تواند آمال و آرزوهای خود را عملی کند، در مورد نامزد خود نیز همین کار را انجام می دهد تا بتواند به اهدافش دست پیدا کند.
    به دلایلی که در بالا به آنها اشاره کردیم، می توان نتیجه گرفت که تشخیص اشک های واقعی و دروغین از یکدیگر کمی مشکل است، به ویژه در مورد ارتباط میان خانم ها و آقایون. به هر حال اگر در اوایل رابطه خود قرار گرفته اید و نمی دانید که چگونه می توانید از صداقت او اطمینان حاصل کنید، باید خودتان را به طریقی از این موقعیت نجات داده و خودتان را از بحث خارج کنید و موضوع دیگری را برای گفتگو به میان بیاورید. این کار تنها واکنشی است که می تواند برای شما تضمین کند که او نه تنها از دست شما ناراحت نمی شود بلکه هیچ احساس بدی نیز نسبت به شما پیدا نخواهد کرد.


    احساسات خالص و واقعی
    زمانیکه مطمئن شدید ناراحتی همسرتان به خاطر دو مطلب ذکر شده در بالا ایجاد نشده است، می توانید اطمینان پیدا کنید که دلیل اشک هایش ناراحتی واقعی و احساسات ناخوشایند درونی است. خانم ها در مورد شرایط و موقعیت های مختلف بیش از اندازه احساساتی برخورد کرده و واکنش های عاطفی از خود نشان می دهند، به همین دلیل شاید قدری مشکل باشد که بخواهید تشخیص دهید دلیل اصلی ناراحتی همسرتان از کجا نشات می گیرد. تنها راهی که می توانید او را آرام کنید این است که به هر شیوه ای که شده نشان دهید احساسات او را می فهمید و پشتیبان و حامی اش هستید. چه از دست کسی ناراحت باشد (و یا حتی از خود شما) یا در شرایطی قرار گرفته باشد که هیچ کنترلی بر روی آن نداشته و ناامید و درمانده باشد (به عنوان مثال مشکلاتی پیرامون مسائل شغلی) به هر حال برای تخلیه احساسی گریه می کند. در یک چنین موقعیت حساسی او به دنبال یک فرد رویایی نمی گردد که مشکلش را بلافاصله حل کند، فقط نیاز به کمک کسی دارد که برای احساساتش ارزش قائل شود، و پشتیبانی و حمایتی را که او برای رسیدن به موفقیت و حل مشکلات نیاز دارد را از او دریغ نکند.


    عصبانیت
    خانم ها در مقایسه با آقایون به هنگام عصبانیت گریه می کنند. زمانی که برنامه ریزی هایشان درست از آب در نیاید، به عنوان مثال کارفرما آنها را اخراج کند و یا در مسائل زناشویی دچار مشکل شوند، عصبانیت خود را با اشک ریختن نشان می دهند. در زمان مواجهه با یک چنین شرایطی باید سعی کنید که بر خلاف غریزه خود عمل کنید. به این معنا که به خودتان بقبولانید که هیچ فضایی برای مقابله با خانم وجود ندارد، اگر چنین کاری را انجام دهید، مطمئن باشید که احتمال پیروزیتان در حد صفر است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که خودتان را به نهایت غم و غصه او برسانید و بعد هم هر چقدر وقت می خواهد در اختیارش قرار دهید تا بهبود پیدا کند. اگر قصد دارید که با دلیل و منطق او را قانع کنید، باید بگویم که چیزی جز وقت تلف کردن نیست. فقط به او فضای لازم را بدهید تا هر طور که دوست دارد از خود واکنش نشان دهد؛ اما آگاه باشید که: پیش داوری و نصیحت کردن شرایط را دشوار تر کرده و خشم و عصبانیت را طولانی مدت می کند. باید توجه داشته باشید که همیشه باید ابتدا به او اجازه دهید که هر چه در دل دارد، بیرون بریزد، زمانیکه به طور کامل از نظر احساسی تخلیه شد، آنوقت می توانید با حرف های آرام و ملایم، به او آرامش دهید.


    خاطرات
    شاید آقایون وقت زیادی را روی فکر کردن به مسائلی که در گذشته در زندگی برایشان اتفاق افتاده، صرف نکنند - البته بجز کارهای خطرناکی که در دبیرستان انجام داده اند!- اما خانم ها دارای قدرت بسیار بالایی در به یاد آوردن خاطرات گذشته دارند و می توانند ساعت ها بر روی وقایعی که قبلاً در زندگی برایشان اتفاق افتاده فکر کنند و مانند یک فیلم در ذهن خود آنها را تجسم کرده و مرتباً تکرار نمایند. این خاطرات چه خوب باشند، چه بد، دلیل موجهی برای شروع گریه های یک خانم محسوب می شوند. به هر حال یک چنین امری می تواند دلیل قانع کننده ای دست خانم بدهد که اخلاق و روحیاتش تغییر کند، غم زده شده و مقدمات گریه کردن را برایش فراهم آورد.
    اگر متوجه شدید که خانم در حال نگاه کردن آلبوم های عکس قدیمی است و یک جعبه دستمال کاغذی هم در کنار خود گذاشته است، اصلاً نگران نشوید و تصو نکنید که در حال مقایسه کردن شما با خواستگارهای قبلی اش است، سعی کنید به او ملحق شده و سوال کنید که چه چیزی در سرش می گذرد. دست یافتن به عمق افکار او، آن هم زمانیکه در حال مرور خاطرات گذشته است، شاید کمی دشوار باشد، اما بهترین زمانی است که شما می توانید اطلاعات بیشتری در مورد او و گذشته اش بدست بیاورید. با این تکنیک می توانید او را طوری هدایت کنید که اعتراف کند از زندگی فعلیش کاملاً راضی است. بهترین کاری که برای جلوگیری از ایجاد ناراحتی و غم زدگی می توانید انجام دهید، این است که با او صحبت کرده و اجازه دهید تا احساساتش را با شما در میان بگذارد. شاید در زمان انجام یک چنین کاری احساس کنید که در حال شکنجه شدن هستید، اما پس از اینکه او تخلیه روحی شود آنقدر به شما احساس نزدیکی می کند که بدون شک تبدیل به بهترین همسر دنیا خواهد شد.


    ایجاد گریه و
    زاری
    شاید مقوله گریه کردن و اشک ریختن برای تعداد بسیار زیادی از آقایون ناخوشایند باشد. همچنین تشخیص دلیل گریه های یک خانم نیز کار دشواری است. شاید در گام اول تصور کنید که هیچ کاری برای آرام کردن او از دستتان بر نمیآید، اما باید بدانید که شما بهترین کسی هستید که می توانید به او کمک کنید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که دلیل ناراحتی او را پیدا کرده و با او اظهار همدردی نمایید.
    هر کاری که انجام می دهید، هیچ گاه به او نگویید که دلیل ناراحتی و بی قراری او اختلالات هورمونی و پیش قاعدگی است. به هر حال او تقویم دارد و متوجه همه این مسائل می شود برخوردی مناسب داشته باشید تا همه چیز خوب پیش برود.
    Being aloneis the some thing remarkable but to be ignoredis so awkward

  4. #34
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    محل سکونت
    noah ark
    نگارشها
    793

    فوايد انار براي سلامتي

    1-انار غني از آنتي اكسيدانهاي قوي پلي فنوليك(POLYPHENOL)، تانن(TANNINS)،(PUNICALAGINS) و(ANTHOCYANINS) ميباشد.
    2-الاژيك اسيد ELLAGIC ACID موجود در اناراز بروز سرطان جلوگيري كرده و رشد تومورهاي سرطاني را كند ميسازد.
    3-انار براي سلامتي قلب و عروق، جلوگيري از تصلب شريانها و سكته ها، جلوگيري از پيري زودرس و آلزامير و پيشگيري از سرطانها بويژه سرطان پروستات مفيد است.
    4-آب انار خاصيت ميكروب كشي و ضذ عفوني كنندگي دارد.
    5-يك انار معمولي 40 درصد نياز روزانه بدن به ويتامين C را تامين ميكند. همچنين انار منبع خوبي از اسيد فوليك، پتاسيم و آهن ميباشد.
    6-كاهش فشار سيستوليك خون و كلسترول بد نيز از ديگر خواص انار ميباشد.
    7- آنتي اكسيدان هاي موجود در انار 3 برابر ميزان آنتي اكسيدانهاي موجود در چاي سبز و شراب قرمز است.
    8-انار تشكيل پلاك عروق را تا 30 درصد كاهش ميدهد.انار ميزان نيتريك اكسايد بدن را نيز افزايش ميدهد.
    9-انار خون ساز و تصفيه كننده خون است.
    10-انارعطش را برطرف كرده و خنك كننده است.
    11-انار براي درمان اسهال،آرتريت،زردي و بواسير مفيد است.
    12-انار اشتها آور است.
    13-انار در درمان كم خوني و افزايش انرژي بدن موثر و مفيد است.
    14-انار تقويت كننده كبد و كليه ها ميباشد.
    خواص ديگر انار:
    1-دم كرده پوست انار گلودرد را تسكين ميدهد.
    2-انار براي التهاب معده مفيد است.
    3-انار قابض است بويژه پوست ريشه درخت و پوست ميوه آن.
    4-جوشانده پوست ريشه درخت انار كرم معده را نابود ميسازد.
    5-انار ادرار آور است.
    6-براي درمان اسهال 30 گرم پوست انار را با 3 گرم دارچين در يك ليوان آب بجوشانيد و بصورت خنك ميل كنيد.
    7-براي رفع گرفتگي صدا 30 گرم پوست انار را به همراه 2 گرم زاج سفيد جوشانده و غرغره كنيد.
    8-براي رفع دل درد روي دانه هاي انار نمك و فلفل زده وآن را ميل كنيد.
    9-براي رفع تب يك ليوان آب انار را به همراه اندكي زعفران ميل كنيد.
    10-پوست انار را در زير نور آفتاب خشك كرده و تبديل به پودر كنيد. سپس آن را با اندكي فلفل سياه و نمك مخلوط كرده و همراه با خمير دندان، دندانها را مسواك بزنيد. اين مخلوط باعث سفيد و درخشان شدن دندانها شده و براي سلامتي لثه ها نيز مفيد است.
    11-جوشانده پوست انار براي گلودرد و التهاب گلو مفيد بوده و همچنين خاصيت ضد كرم نيز دارد.

  5. #35
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    محل سکونت
    noah ark
    نگارشها
    793
    یک مجله علمی ایتالیایی با ارائه اسنادی مدعی شده است که "یوری گاگارین" اولین انسانی نیست که به فضا سفر کرد، بلکه تنها می تواند اولین انسانی باشد که زنده از فضا به زمین بازگشته است. مجله علمی ایتالیایی " Focus Storia" در آستانه پنجاهمین سالگرد پرتاب Sputnik 1، اولین قمر مصنوعی دنیا در 4 اکتبر 1957 به فضا با ارائه اسنادی مدعی شده است که "یوری گاگارین"، فضانورد روسی نمی تواند اولین انسانی باشد که به فضا سفر کرده است، بلکه می تواند اولین انسانی باشد
    که زنده به زمین بازگشته است.
    درحقیقت دو برادر ایتالیایی پرده از اسرار برخی از ماموریت های فضایی ناگورا اتحاد جماهیر شوروی سابق قبل از سفر یوری گاگارین به فضا در آوریل 1961 برداشته اند. این دو برادر به نام های "آکیله و جامباتیستا جودیکا کوردیلیا" در دهه های 50 و 60 در یک ایستگاه رادیو- شنود فضایی در شهر "تورینو" مسئول شنود تمام فرستنده های رادیویی فضایی بودند.
    جامباتیستا جودیکا کوردیلیا به دوماهنامه " Gruner+Jahr" انتشارات "موندادوری" به مدریت "ساندرو بوئری" اظهار داشته است: "اولین ماموریت فضایی انسان در آوریل 1961اتفاق نیفتاد، بلکه تاریخ اولین ماموریت 28 نوامبر 1960 است."
    این مامور سابق ایستگاه رادیو - شنود تورینو در ادامه افزود که در شب 28 نوامبر 1960 پیامی به رمز "مورس" را دریافت کرده است. متن این پیام که مرتب تکرار می شده به این شرح بوده است:" درخواست کمک از تمام دنیا".
    وی در این خصوص توضیح داد : این علامت که هرلحظه ضعیف تر می شد، از یک نقطه ثابت در آسمان ارسال می شد.
    سرانجام ما متقاعد شدیم که یک ناو فضایی با سکنه اش در فضا درحال نابودی هستند. اما این تمام ماجرا نیست. در واقع ما علائم مربوط به یک پرواز دیگر را هم در دوم فوریه 1961 به ثبت رساندیم. در این ثبت ما توانستیم علائم ضربان قلب یک فضانورد را که به نظر می رسید از خفگی در حال جان سپردن است را به ثبت رساندیم. دو روز بعد از این حادثه اتحاد جماهیر شوروی سابق خبر پرتاب قمر مصنوعی Sputnik 7 به علاوه ویژگی های ناوفضایی Vostokرا اعلام کرد و خاطر نشان کرد که گاگارین از این ناو فضایی برای سفر به فضا استفاده خواهد کرد."
    وی در ادامه اظهارات خود افزود: "به این ترتیب هیچ کس نفهمید سرنوشت فضانوردی که ما شناسایی کرده بودیم، چه شد. اما "آکیله ماریو دولیوتی"، یکی از بزرگترین مختصصان قلب ایتالیا [در آنزمان] علائمی را که ما ثبت کرده بودیم مورد بررسی قرار داد و تائید کرد که این علائم مربوط به ضربان قلب یک انسان است."
    در آن سالها، رژیم شوروی سابق حفاظت سختی را درباره ماموریت های فضایی خود انجام می داد، اما در زمان های بعد هم تنها یک سند را ارائه کرد که فرضیه های برادران "جودیکا کوردیلیا" را تائید می کرد. درحقیقت تئوری های این دو برادر در آن سالها توسط شبکه "بی بی سی" از اعتبار زیادی برخوردار شد.
    اما به تازگی شخصی با نام "ماریو دل روزاریو" به مجله Focus Storia اسناد آرشیوی را ارائه کرده است که بر ادعاهای برادران جودیکا درخصوص ثبت ضربان قلب یک فضانورد در فوریه 1961 مهر تائید می زند.
    وی در این خصوص توضح داد: "من هم به طرز واضحی این علائم را ثبت کردم و به یک پزشک نشان دادم. آن پزشک علائم را شنید و تائید کرد که مربوط به ضربان قلب یک انسان است. "
    اما فرضیه های یک کارشناس رادیو "گراهان هفت" (Sven Grahn) نیز دراین خصوص شنیدنی است. وی اظهار داشته است:" در برخی موارد علائم مربوط به فرستنده های زمین به زمین را می توان جذب کرد. لازم به یادآوری نیست که بگوییم ایستگاه های ضد موشکی که از ایستگاه های فضایی "بایکنور" محافظت می کردند، از همان بسامدهایی استفاده می کردند که فضانوردان مورد استفاده قرار می دادند. پس این علائم می توانستند توسط هواپیماهای در حال پرواز جذب شود و این دو برادر این علائم را ردیابی کرده باشند."
    ویرایش توسط Tyki Mikk : 11-19-2007 در ساعت 01:28 AM

  6. #36
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    محل سکونت
    noah ark
    نگارشها
    793

    مثلث برمودا


    مثلث برمودا واقعاً یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا ۸۰ درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد. »این محل فتنه‌انگیز و تقریبا باور نکردنی اسرار غیر قابل توصیف جهان را به خود اختصاص داده است. مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن ۶ هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر ۱۹۴۵ کسب کرد. ۵ فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای ماموریتی عادی و آموزشی ، در منطقه مثلث ، پرواز می‌کردند که با ارسال پیامهایی عجیبی درخواست کمک کردند. هواپیمای ششم برای انجام عملیات نجات ، به هوا برخاست که هر شش هواپیما به طرز فوق‌العاده مشکوکی مفقود شدند.
    در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربه‌های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده‌اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.
    این پیامها رفته رفته ضعیف‌تر و غیرقابل تشخیص‌تر شده و یا سریعا قطع شده‌اند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده‌اند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده‌اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایق‌های ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کرده‌اند.در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. "خطری همانند یک خنجر هم اکنون ... به سرعت می‌آید ... ما نمی‌توانیم فرار کنیم ..." در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود.
    حادثه‌ای در اثر اختلال زمانی در فرودگاه میامی رخ داد که هرگز توضیحی قابل قبول برای آن وجود نداشته است. این واقعه مربوط به یک هواپیمای مسافربری بود که برای فرود در باند آماده بود و با رادار مرکز کنترل هوایی ردیابی می‌گردید که ناگهان ده دقیقه از صفحه رادار ناپدید شد و سپس دوباره ظاهر گشت. هواپیما بدون هیچ واقعه‌ای فرود آمد و خلبان و خدمه از آنچه افراد پایگاه می‌گفتند ابراز تعجب کردند، زیرا تا آنجا که به خدمه مربوط می‌شد، هیچ اتفاق غیر عادی نیفتاده بود. جالب این که ساعتهای همه آنها حدود ده دقیقه از زمان واقعی عقب‌تر بود. در حالی که هواپیما درست ۲۰ دقیقه قبل از این واقعه وقت اصلی را کنترل کرده بود و در آن هنگام هیچ اختلاف زمانی وجود داشت.
    چندی پیش یك دانشمند ژئوفیزیك ساكن شهر وارونژ روسیه مدعی كشف یك علت طبیعی برای حوادث ناگوار مثلث برمودا شد. ولادیسلاو بوكریف، در این زمینه گفت: ویژگی عجیب مثلث برمودا توسط طبیعت برنامه ریزی شده است. یكی از شعبات جریانات گرم گلف استریم، با گردش در جهت عقربه‌های ‌ساعت در منطقه دریای سارگاسوف، روی می‏دهد. این حركت به یادآورنده پرتاب كننده دیسك است كه در آغاز خود می‏چرخد و تنها در لحظه ای كه بالاترین سرعت زاویه ای را به دست آورد، دیسك را به جلو پرتاب می‏كند. به نظر وی وجود میكرو و ماكرو گودال‌هایی ‌در این منطقه، مولد آشفتگی‌های ‌جاذبه ای و مغناطیسی می‏باشد كه در نتیجه آن دستگاه‌ها ‌از كار افتاده و ارگانیزم انسان سنگینی ای را تحمل می‏كند كه گاهی مرگبار است.

    وی می‏گوید: چون در این منطقه، گردش آب در جهت عقربه‌های ‌ساعت است، برمودا همانند گرداب، اشیا را به سمت خود می‏كشد، یعنی بردار جاذبه به سمت عمق دریا و مركز زمین است. برمودا برای وسایط نقلیه هوایی و دریایی تنها در زمان وقوع جزر در دریا خطرناك است. در این فاز، ابتدا گودال‌های ‌آبی و پس از آن گودال‌های ‌هوایی پدیدار می‏شوند. این وضعیت همانند فنجانی است كه به طور ناگهانی انتهای آن را باز كنند. آب به سمت شكاف حركت می‏كند و حركتی گردشی به خود می‏گیرد و در امتداد خود، جریان هوا را می‏راند. این دانشمند ژئوفیزیك روسیه می‏افزاید: با دانستن فاز جریان مد و ویژگی تشكیل جریانات، می‏توان روشی را ایجاد كرد كه وقوع حادثه را در این مثلث ناآرام، همچنین در سایر نقاط خطرناك جهان هشدار دهد.

  7. #37
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    محل سکونت
    noah ark
    نگارشها
    793

    داوینچی وتابلومرموزش{1}

    لئوناردو داوینچی در سال ۱۴۵۲ در شهری کوچک در نزدیکی فلورانس در ایتالیا به دنیا آمد. داوینچی نشانه و خلاصه یک مرد رنسانس می باشد. او نه تنها یک نقاش بلکه یک دانشمند و مخترع نیز بود که ایده هایش قرنها جلوتر از آن زمان بود. نوشته هایش که بیشتر از ۵۰۰ صفحه می باشد شامل موضوعات مختلفی از قبیل ستاره شناسی، آناتومی بدن انسان، گیاه شناسی، زمین شناسی و اختراعات گوناگونی است که هیچ گاه در دوران زندگیش به مرحله ظهور در نیامد.
    به دلیل کنجکاوی زیاد، داوینچی همواره به دنبال کشف رازهای جهان پیرامون خود بود به عنوان مثال: چرا ماه نورافشانی می کند، آب بنا بر چه قوانینی پیرامون اجسان جامد حرکت می کند، چرا آسمان آبیست و دهها رویداد غیرقابل توضیح دیگر در قرن پانزدهم. نقاشی وسیله ای بود که او می توانست یافته های علمی خود را در قالب تابلوهای گوناگون نشان دهد. نتها ۱۵ عدد از نقاشیهای او باقی مانده است که در میان آنها مونالیزا (Mona Lisa) از همه معروفتر می باشد.

    داوینچی کار تابلو مونالیزا را پس از سه سال تلاش در سال ۱۵۰۶ بر روی قطعه ای از چوب کاج به پایان رسانید. مونالیزا با نگاه کنجکاوانه و لبخندی مرموز در تور خود به دور دنیا، که از موزه لوور شروع شد، نگاه میلیونها نفر را از سراسر دنیا به خود جلب کرد. چیزی فراتر از یک نقاشی کهنسال در یک جعبه ضد گلوله در موزه لوور است که بی وقفه توجه بینندگان را به خود جلب می کند. واساری (Vasari) که سالها در باره زندگی داوینچی تحقیق کرده است این تابلو را یک شاهکار منحصر به فرد می داند. نکته جالب توجه اینجاست که واساری ابروهای مونالیزا به دقت در مقالات خود شرح می دهد در حالی که مونالیزا شخصی است که اصلا ابرو ندارد! داوینچی خیلی به این تابلو علاقه مند بود طوری که تا زمانی که مونالیزا را به فرانک اول پادشاه فرانسه نفروخته بود هیچگاه آنرا از خود دور نمی کرد و همیشه این تابلو را حتی در مسافرتها به همراه خود داشت.
    اولین سوالی که با دیدن مونالیزا به ذهن می رسد اینست که : مونالیزا چهره یک زن است یا مرد؟ به احتمال بیشتر مونالیزا زنی است به نام "Lisa Gheradini del Giocondo" که از طرف همسر خود به خیانت متهم شد. همچنین احتمال می رود که مونالیزا همان "Isabella of Aragon" یا همسر "Giuliano de' Mecini" باشد. ولی اگر مونالیزا چهره یک مرد باشد، او کیست؟ سانتیمتر به سانتیمتر این تابلو توسط محققان زیادی آنالیز شده است که تلاش داشته اند که راز این تابلو را کشف کنند ولی به هیچ چیز قطعی دست پیدا نکرده اند.
    تحقیقات نشان می دهد که سر مونالیزا بر اساس یک دایره شکل گرفته است که با نگاه کردن به تابلو می توان آنرا تشخیص داد. طول و عرض مونالیزا (نه کل تابلو) دقیقا به اندازه ۴ و ۳ عدد از این دایره می باشد که مثلث معروف فیثاغورث(۳، ۴، ۵) را تشکیل می دهد. شعاع این دایره دقیقا یک کف دست (۸.۷ سانتیمتر) به سیستم اندازه گیری آن زمان می باشد.
    بنا بر عقیده تعدادی از محققان، مونالیزا در حقیقت چهره خود داوینچی است که به طور بسیار ماهرانه ای در قالب مونالیزا به ظهور رسیده است. و در آخر اینکه سوالات بسیار زیادی در رابطه با مونالیزا همچنان بی جواب مانده است. اخیرا یک دانشمند چینی نرم افزاری را طراحی کرده است که بر اساس شکل فک و دهان اشخاص، صدای آنها را پیش بینی می کند که در اینجا شما می توانید صدای مونالیزا و داوینچی را بشنوید!
    ویرایش توسط Tyki Mikk : 11-19-2007 در ساعت 02:36 AM

  8. #38
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    محل سکونت
    noah ark
    نگارشها
    793

    داوینچی وتابلومرموزش{2}

    بنا به پژوهشی تازه لبخندی که بر لبان مونا ليزا نشسته ممکن است به خاطر آن باشد که او باردار است و يا اينکه به تازگی بچه ای به دنيا آورده است. دانشمندان کانادايی به کمک اشعه ليزر موفق شده اند تصويری سه بعدی از تابلوی معروف لئوناردو داوينچی تهيه کنند.

    با مطالعه دقيق تابلو و کشف لايه های زيرين آن، گفته شده است مونا ليزا جامه ای به تن دارد که زنان حامله و يا فارغ از زايمان به تن می کرده اند. اين تحقيق همچنين نشان می دهد که تابلو در طول 500 سال آسيب چندانی نديده است.
    فراسوی سايه های تيره
    هيئتی از مرکز پژوهش ملی کانادا اجازه داشتند بر اصل تابلو که به موزه لوور تعلق دارد کار کنند. با مطالعه دقيق ليزری، بخش های تيره و ناشناخته تابلو کشف شده است: مانند مد لباس موناليزا و فرم گيسوی او.
    با پژوهش اخير روشن شده است نوع بالا تنه ای که مونا ليزا به تن دارد، در قرن شانزدهم ميلادی مخصوص زنان حامله بوده و يا زنانی که تازه از بستر زايمان برخاسته اند. اين جزئيات تا کنون شناخته نبود، زيرا در سايه های تيره تابلو فرو رفته بود. درباره هويت زن گفته شده است که او همسر بازرگانی از اهالی فلورانس به نام فرانچسکو دل جوکوندو بوده است.
    رازهای ديگر
    داوينچی سفارش نقاشی اين اثر را بين سالهای 1503 و 1506 دريافت کرد اما آن را به موقع تحويل نداد و چند بار آن را عوض کرد. درباره اين اثر هنوز رازهايی باقی است از جمله اين که معلوم نيست اين تابلو چگونه پديد آمده است. شگردهای شيوه نقاشی مات يا به اصطلاح دودآلود داوينچی هنوز کاملا روشن نشده است. به گفته کارشناسان داوينچی با ابزارها و رنگهای خود، سبک تازه ای ابداع کرده بود که اجزای تصوير در عين ظرافت و هماهنگی، مشخص و برجسته ديده می شد.

  9. #39
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    محل سکونت
    noah ark
    نگارشها
    793

    ذولفقار

    ابو حمزه ثمالی می گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم چرا به شمشیر علی علیه السلام ذوالفقار می گویند؟ حضرت فرمود: زیرا علی علیه السلام با شمشیر ذوالفقار به هیچ کس ضربتی نزد، مگر اینکه او را در دنیا از زندگی و در آخرت او را از بهشت جدا ساخت.
    ذوالفقار نام شمشیر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بود. برخی مورخین می‌گویند ذوالفقار ابتدا متعلق به منبه بن حجاج بود که در جنگ بدر کشته شد و پیامبر شمشیر او را برای خود برگزید. سپس در روز نبرد احد آن را به امام علی بن ابیطالب (ع) عطا فرمود. ابن عباس نیز روایت کرده است که آن شمشیر را حجاج بن عطاط به پیامبر هدیه کرده بود.
    امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز فرمود: جبرئیل بر پیامبر نازل شد و گفت:«در یمن بتی است از سنگ که در قاب آهن نشانده اند. کسی را بفرست آن را بیاورد.» و رسول خدا مرا فرستاد. من آن را آوردم و به آهنگر دادم و او از آن دو شمشیر ساخت؛ یکی ذوالفقار و دیگری مخذم. پیامبر خدا مخذم را برای خود برگزید و ذوالفقار را به من داد. پس از رحلت پیامبر، مخذم نیز به من منتقل شد. حضرت صادق علیه السلام فرمود:«آن شمشیر را از آن جهت ذوالفقار می‌گفتند که در طول آن گره هایی مانند فقرات کمر بود.» برخی گفته اند که درازای ذوالفقار هفت وجب و پهنای آن یک وجب بود.
    برخي به خطا تصور مي كنند كه ذوالفقار يعني شمشيري كه دو تيغه دارد و بر همين اساس در نقاشي ها و حتي فيلمها آنرا دو تيغه نشان مي دهند و اين خطاي آشكار است . ذوالفقار: يعني چيزي كه داراي مهره ها . شيارها و حفره ها است . فقار (به كسر يا فتح فاء) جمع فقره ، فقره ، فقاره و فقره است وفقره : يعني مهره هاي كمر و فقر : يعني شيارها و حفره ها .
    شمشير مفقره : يعني شمشيري كه شيارهاي با ريك با عمقي اندك يا حفره هايي در وسط تيغه دارد و شيارها از وسط تيغه به سمت بيرون كشيده شده است . به شمشير امام علي (ع) ذوالفقار مي گفتند چون روي تيغه آن حفره هايي (گودي هايي) كوچك و زيبا داشت كه گويا جهت تزئين ايجاد شده بود . نيز گفته اند روي تيغه آن ازكنار دسته تا نوك آن شياري باريك و بلند بود كه شيارهاي باريك از آن شيار بلند به سمت دم و پشت ( 18 شيار ) در دو طرف ايجاد شده بود . بنابر اين فقار يعني بريدگيها ، شيارها ، گوديها و به معنايي گوديهاي كمر .
    اين معنا هيچ شباهتي به دو تيغه داشتن ندارد . تنها اين شهر آشوب در كتاب مناقب آل ابي طالب ( ج 3 ، ص 290 ) گفته است « و كان ذوالفقار ذا شعبتين = ذوالفقار دو تيغه داشت » كه به نظر مي لآيد كه برداشت او از ذوالفقار است.
    در روايتي منسوب به امام صادق (ع) آمده است كه ذوالفقار بدين جهت نام گرفت كه در وسط تيغه ، در طول آن شياري بود كه آن را به مهره هاي كمر تشبيه كرده بودند . ( علل الشرايع ، ج 1 ، ص 160 ؛ مناقب ، ج 3 ، ص 340 ) . نيز در روايتي ديگر منسوب به امام صادق (ع) آمده است كه بدان علت به شمشير علي (ع) ذوالفقار مي گفتند كه آن را به هر كسي مي زد ، در دنيا از زندگي و در آخرت از بهشت محروم مي شد . ( مناقب ، ج 3 ، ص 339 ) ، همچنين صدوق در « من لا يحضره الفقيه ، ج 4 ، ص 178 » گويد ‹‹ ذوالفقار شمشيري بود كه پيامبر (ص) به علي (ع) داد و بدين جهت اين نام گرفت كه در پشت آن مهره هايي چون مهره هاي كمر انسان وجود داشت يا بدين جهت كه كمر كفار را قطع مي كرد . به نوشته يعقوبي ( تاريخ ، ج 2 ، ص 88 ) درازاي ذوالفقار هفت وجب و عرض آن يك وجب بود و در وسط آن شياري بود در تمام طول آن . به گفته اصمعي ذوالفقار هجده شيار (فقره) داشت ( طبري ، ج 7 ، ص 596 ؛ مناقب ، ج 3 ، ص 340 ) .
    منابع اسلامي در اين باب سخنهاي گوناگون گفته اند . به روايت سدي از مفسران بزرگ و معتبر اهل سنت در تفسير آيه « و انزلنا الحديد فيه بأس شديد و منافع للناس ، حضرت آدم وقتي از بهشت بيرون آمد ، ذوالفقار را كه از برگ اس بهشتي ساخته شده بود با خود به اين دنيا آورد و با آن با دشمنان ( جن و شياطين ) مي جنگيد . پس از او به ترتيب به پيامبران بعد رسيد تا سرانجام به پيامبر اسلام (ص) رسيد و آن حضرت آن را به علي (ع) داد ( مناقب ، ج 3 ، ص 339 ، نقل از تفسير سدي ) .
    به گزارش ديگر ، روز جنگ احد امام علي (ع) سخت جنگيد تا آنكه شمشيرش شكست و نزد پيامبر (ص) آمد و شمشير خواست . ( مناقب ، ج 3 ، ص 339 ؛ علل الشرايع ، جزء 1 ، ص 7 ) ، نيز گويند : بتي آهنين در يمن بود كه علي (ع) آن را شكست و بفرمود تا از آن ، دو شمشير ساختند . يكي از آن دو ذوالفقار بود . ( مناقب ، ج 3 ، ص 339 )
    همچنين گويند هنگامي كه بلقيس به ديدن سليمان رفت ، شش شمشير از جمله ذوالفقار را برايش به هديه برد . سرانجام به دست عاص بن منبه رسيد و او كه در پيكار بدر ، در سپاه مشركان بود ، كشته شد و شمشيرش به دست پيامبر (ص) و دست آخر به دست علي (ع) رسيد ( مناقب ، ج 3 ، ص 315، پاورقي ).
    نيز گويند حجاج بن علاطه يكي از مردم مكه آن را به پيامبر (ص) هديه داد و آن حضرت آن را روز احد به علي (ع) بخشيد ( تاج العروس ، ج 7 ، ص 357، ماده فقره ). نيز گويند برگ نخلي در دست پيامبر (ص) بود ، وقتي علي (ع) شمشير خواست ، پيامبر (ص) بر آن برگ نخل دميد و به قدرت خدا شمشيري شد كه بعدا ذوالفقار نام گرفت . ( مناقب ، ج 3 ، ص 339 ).
    همچنين گويند به سال هشتم هجري كه پيامبر (ص) براي فتح مكه مي رفت در ميان راه علي (ع) را فرستاد تا بت و بتخانه منات را ويران كند . آن حضرت در خزانه منات دو شمشير به نام رسوب و مخذم يافت كه « حارث بن ابي شمر شاه غساني شام » به منات هديه كرده بود و علي (ع) آن دو شمشير را نزد پيامبر (ص) برد و آن حضرت شمشيرها را به علي (ع) بخشيد ؛ ذوالفقار يكي از آن دو بود ( طبري ، تاريخ ، ج 3 ، ص 17 ؛ اصنام كلبي ، ص 14 ـ 15 ؛ معجم البلدان ، ج 5 ، ص 205 ) اين خبر درست نيست ، زيرا در جنگ احد به سال سوم هجرت ذوالفقار در دست علي (ع) بود و با آن مي جنگيد . ( سيره ابن هشام ، جلد 3 ، ص 4 ـ 77 ) .
    همچنين گويند كه علي (ع) در سال نهم هجرت بت فلس را شكست و بتخانه اش را ويران كرد و دو شمشير رسوب و مخذم را ( كه يكي از آن دو ذوالفقار بود ) در آنجا يافت و آنها را به پيامبر (ص) داد و سپس پيامبر (ص) آنها را به علي (ع) بخشيد . اين خبر نيز به دليل اينكه ذوالفقار در سال 3 هجري دست علي (ع) بود ، درست نيست . همچنين گويند به پيكار بدر به سال دوم هجرت عاص بن منبه و پدر و عمويش كه از سران مشرك بود كشته شدند . علي (ع) عاص بن منبه را كشت و شمشيرش ، ذوالفقار را به پيامبر (ص) داد . سال بعد در جنگ احد هنگامي كه از شدت جنگ شمشير علي (ع) شكست و از پيامبر (ص) شمشير خواست ، پيامبر اكرم (ص) در گرماگرم پيكار احد به علي (ع)داد و علي (ع) شجاعانه از پيامبر (ص) دفاع كرد و دشمن را عقب راند . در اين هنگام ندايي شنيده شد كه مي گفت « لا فتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار » پيامبر (ص) فرمود : ‹‹ اين صداي جبرئيل است ››.

  10. #40

    تمدني اسرار اميز در زير زمين

    يک پديده غير عادي که آميخته با روايات عجيب و غريب محلي بود, باعث شد تا توجه دانشمندان روسي را بسوي يک چاه بي انتها در جمهوري" اذربايجان " جلب نمايد . ديواره ان چاه نور ابي رنگ مبهمي را انتشار ميداد و صداهاي عجيب و غريب زوزه يا سوت مانند از داخل ان بگوش ميرسيد . انطور که دانشمندان پي بردند هيچ چيز غير عادي در انجا وجود نداشت . تعدادي از محققان تا عمق معيني از چاه پائين رفتند و در همان حال تعدادي نيز شکافها و سوراخ هاي اطراف ان محل را مورد کاوش قرار دادند – تا ببينند ارتباطي بين انها وجود دارد يا نه, وبيش از انچه انتظار داشتند يافتند . شبکه عظيمي از تونلهاي زير زميني که بعدا" معلوم گرديد با تونل هاي زير زميني "گرجستان" و "قزاقستان" نيز مربوط ميباشند . ابتدا چنين تصور شد که انها متعلق به عصر ماقبل تاريخ است, زيرا در نزديکي مدخل انجا استخوانهاي انسانها و نقاشيها و خطوط نوشتاري مشاهده شد . اما تحقيقات بيشتر معلوم کرد که استخونها خيلي جديدتر از خطوط و نقاشي هاست . همچنين معلوم گرديد که اکثر تونلها به غارهايي که در کنار کوه کنده بودند, منتهي ميشود . اين تونلها نيز با سنگ ملاط اهک مسدود شده و مانع کاوش مناسب مي شد . با وجود اينها تشکيل يک سيستم عريض قابل تردد را مي داد که بعضي ها دايره اي ( چهار سو يا محل تلاقي چندين معبر ) و بعضي ها به صورت دالانهاي کوتاه بن بست بودند و در سرتاسر ان چاه ها, کانالهايي انقدر باريک وجود داشت که حتا يک کودک هم نميتوانست از داخل ان عبور نمايد . يکي از تونلهاي بزرگ ان که قابل تردد بود, بعد از مسافت قابل ملاحظه اي به يک هال وسيع زير زميني منتهي شد که بيش از 22 متر ارتفاع داشت . کاملا واضح بود که انجا حاصل کار موجودات با تمدن بوده است ,اما براي چه منظوري ساخته شده است.؟! تاکنون هيچ پاسخي وايده اي براي ان يافت نشده است .! شايد پاسخ به اين سئوال در داخل تونلهايي که مسدود شده اند – نهفته باشد . شکل ورودي هاي اصلي به ان تونلها يکسان است – يعني با ديواره هاي زيباي مستقيم و طاقهاي کم عرض . و موضوع عجيبي که وجود دارد اين است که انها تقريبا" مشابه تونلهاي است که در امريکاي مرکزي مشاهده شده است. در " قزاقستان " در داخل غارهاي که در نزديکي تونلها وجود دارد, نقاشي و نوشته هايي در روي ديوارهاست که شکل و مايه اصلي جهاني دارند . از ان جمله ميتوان به خطوط متقاطع شبيه صليب شکسته نازي ها که سمبل ابديت است يا خطوط حلزوني شکل را نام برد . اما در مورد هدف کندن اين تونلها – دانشمندان روسي عقيده دارند که انها بخشي از يک شبکه عظيم هستند که به طرف ايران *کشيده شده است و شايد هم به تونلهاي جديدي که بعدها در نزديکي " امودريا " ( واقع در ترکمنستان و در نزديکي افغانستان )کشف شده اند وصل باشند و حتي امکان دارد به دخمه هاي پيچ در پيچ زير زميني مرکز و غرب چين و تبت و مغولستان متصل باشند . بعضي از ان تونلها در سالهاي 1920 و 1921 توسط " اوزندو وسکس " که يک کاوشگر روسي بود کشف شدند, خود وي عقيده داشت که مردم ان سامان از وحشت تهاجم و قتل و غارت مغولها که تحت رهبري چنگيزخان همه جا را بخاک و خون کشيدند- کنده شده است

  11. #41
    در تاريخ پر فراز و نشيب ژاپن ( نيهون1 ) ، ساموراييها2 از جايگاه خاصي بر خوردارند . اين سلحشوران و مبارزان بي باك ، از سلسله قوانين و راه و رسم هايي پيروي ميكردند كه تابع يك طريقت آييني به نام بوشيدو3 بود . واژه ي بوشيدو از دو كلمه ي مجزاي بوشي4 و دو5 تشكيل يافته كه به احتمال بسيار زياد ريشه اي چيني دارند ، خصوصاً لغت دو كه از واژه ي چيني دائو6 به معناي راه اتخاذ شده . لغت بوشي نيز به معناي سلحشور و جنگاور مي باشد ، در نتيجه لفظ بوشيدو به معناي راه سلحشوران است واژه ي ساموراي يا سامورايي به معناي خدمتگزار و ملازم بوده و ريشه اي چيني دارد . اين كلمه در ژاپن و پيش از دوره ي هي آن7 ، به صورت سابورايو8 و سپس سابوراي9 تلفظ مي شد كه بعدها به صورت واژه ي ساموراي تغيير يافت . اولين سند مكتوبي كه اين كلمه در آن به ثبت رسيده كوكينشو10 است كه در اوايل قرن دهم ميلادي نگاشته شده .
    قبل از دوره ي هي آن ، نظاميان ژاپني با الگوهايي از ارتش امپراتوري چين به سازماندهي ارتش مي پرداختند . در آغاز دوره ي هي آن يعني اواخر قرن هشتم و اوايل قرن نهم ميلادي ، امپراتور كامو11 براي فتح سرزمين هاي شمالي و شكست ياغيان اميشي12 ‏‏‏، گارد ويژه اي را فراهم آورد كه بعدها سامورايي ها به صورت رسمي از اين گارد امپراتوري مشتق شده و تكامل يافتند .
    سامورايي ها به عنوان محافظان و مردان جنگي استخدام مي شدند و گاه در خدمت يك خانواده ي اشرافي و يا ملاكان و نجيب زادگان كه به آنان داي ميو13 گفته مي شد درآمده و به ارباب خود بسيار وفادار بودند . به سامورايي هايي كه ارباب و يا داي ميو اي نداشتند رونين14 گفته مي شد كه اين افراد گاه بسيار خطرناك قلمداد مي شدند .
    در قرن دوازدهم ميلادي جنگ هاي طايفه اي ميان دو خاندان تايرا15 و ميناموتو 16 شكل گرفت و اين امر سبب شد تا در دوره ي توكوگاوا17 ، سامورايي هاي بسياري به قدرت رسيده و هنرهاي جنگي بسيار پيشرفت نمايد . از اين رو در دوران شوگوني18 توكوگاوا ( 1867- 1603 ) سامورايي ها به مقامات بالايي دست يافتند و در اين ميان رونين هاي بسياري نيز پديدار شدند .
    سامورايي هاي ناراضي و نزول يافته كه اكثر آنان به قلمرو هاي چوشو19 و ساتسوما20 تعلق داشتند در اين جنجال قدرت ، نظام شوگوني را در سال 1867 برانداختند و پس از آن تمامي نيروها به صورتي واحد در خدمت امپراتور در آمده و امپراتور كه در دوران شوگوني تنها به صورت يك نماد ملي بوده و در امور سياسي نقشي نداشت ، به طور مستقيم در رأس امور كشور قرار گرفت .
    در اين ميان ، هنوز قبايل و طايفه هايي با دولت به مخالفت مي پرداختند اما به مرور اين قبايل نيز به حكومت مركزي پيوستند .
    سامورايي ها به عنوان سلحشوراني متعهد به اصول اخلاقي ، پيرو طريقت بوشيدو يا راه و رسم سامورايي بودند . بنابرگزارشات تاريخي قوانين بوشيدو در دوره ي كاماكورا21 (1333-1185 ) شكل گرفت و متوني نيز پيرامون آن به نگارش در آمد . اصول آييني و اخلاقي بوشيدو از دو منبع عمده اتخاذ شد ؛ يكي مكتب ذن22 و ديگري آيين كنفوسيوسي23 .
    طريقت ذن از مكاتب بودايي مهايانه24 محسوب مي شود كه در حدود قرن ششم ميلادي در چين تولد يافت . اين مكتب كه اساس آن مراقبه و عدم اتصال به عناصر ذهني ست در حدود قرن سيزدهم ميلادي به ژاپن راه يافت و در اين سرزمين به شكوفايي فوق العاده اي نايل آمد . بسياري از سامورايي ها به سوي اين طريقت سوق يافته و به مرور ، بنيانهاي آييني ذن در تارو پود ساموراييسم نفوذ پيدا كرده و جزئي از آن شد . آرامش ذهني در ذن و نيز نگرش خاص آن به محيط و خصوصاً دستاورد هاي ارزشمند اين طريقت پيرامون مرگ ، براي سامورايي ها بسيار مهم و گيرا بود .آيين كنفوسيوس نيز كه پانصد سال قبل از ميلاد در چين متولد شد ، به صورتي غير مستقيم بر فرهنگ و تاريخ ژاپن تأثير گذاشت .
    اصول اخلاقي بوشيدو بسيار تحت تأثير اصول كنفوسيوس قرار گرفته و با بن مايه هاي اخلاقي ژاپني ها ، پايه هاي جديدي تشكيل شد . شايد بتوان گفت اصول اخلاقي بوشيدو تحت تأثير كنفوسيوس قرار داشته و پايه هاي آييني و ذهني آن از مكتب ذن شكل يافته .
    ذن ، شمشير سامورايي را از يك ابزار سلاخي به يك عنصر تعالي بخش ارتقا داد . در اين ميان نقش آيين باستاني ژاپن ، شينتو25 را بر چنين تكاملي نمي توان انكار كرد . احترام به نياكان و ارزش نهادن به روح واحد جهان هستي كه در تمامي عناصر مادي و معنوي زندگي تجلي يافته ، يكي از بزرگترين بازتاب هاي مكتب شينتو محسوب مي شود . از اين رو پيوند شنيتو و ذن ، يك فرانگري بسيار شگفت را در بينش و شعور سامورايي خلق كرد كه در آن درك زندگي و مرگ تحقق يافت و با چنين بينشي ، يك سامورايي آنچنان ذهني قدرتمند يافت كه حتي در برابر قوانين اخلاقي بسيار دشوار بوشيدو نيز ترسي به خود راه ندهد ؛ از جمله ميتوان به مواقعي كه سامورايي شكست خورده و يا شرافتش لكه دار مي شد و بايد مراسم انتحار ( خودكشي ) يا هاراگيري26 را انجام مي داد اشاره داشت . نمونه ي بسيار شگفت آور اين رويداد را مي توان در زمان جنگ جهاني يافت . پس از انفجار دو بمب اتمي در هيرو شيما و ناكازاكي و اعلام تسليم رسمي ژاپن از سوي امپراتور ، بسياري از سربازان و افسراني كه هنوز با ذهنيت ساموراييسم مي زيستند ، دست به هاراگيري سنتي زدند . اصول اخلاقي بوشيدو نيز بر پايه هاي احترام و وفاداري نسبت به ارباب و مقامات بالا و علي الخصوص خدمت به امپراتور و ملت استوار شد . حفظ اصالت ، شرافت و راستي ، اصول اخلاقي راه را رقم زد و تخطي از اين ارزشهاي گرانبها ، غير قابل بخشش بوده و ننگ آلوده شدن به عدم رعايت چنين اصولي ، تنها با ريخته شدن خون سامورايي با دستهاي خودش پاك مي شد .

    بنيانهاي فضيلت بوشيدو ، بر تعهد و استواري بر هفت اصل اساسي و بنيادين استوار بود :

    1 گي ( Gi ) : راستي
    2 يو ( yu ) : شهامت
    3 جين ( Jin ) : نيكخواهي
    4 ري ( Rei ) : احترام
    5 ماكوتو ( Makoto ) : درستي
    6 - مي يو ( Meiyo ) : شرافت
    7 چويوگي ( Chaugi ) : وفاداري

  12. #42
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    محل سکونت
    noah ark
    نگارشها
    793

    برج دبی، بلندترین برج دنیا



    "برج دبی" پس از ساخته شدن، برج "سی ان" تورونتو (CN Tower) با ارتفاع 553 متر و برج های در حال احداث در نیویورک و شانگهای را از نظر ارتفاع پشت سر خواهد گذاشت. ارتفاع دقیق برج نیز تاکنون پنهان نگاه داشته شده است تا هم رقبای احتمالی عنوان بلندترین برج دنیا را سردرگم کند و هم احتمال بلندتر ساختن برج با کمک پیشرفت فناوری تا زمان پایان کار یعنی سال 2008 را از دست ندهد.البته معماران این پروژه انتظار دارند ساختمان را تا 800 متر بالا ببرند.


    به گفته "نعمان عطا الله"،مدیر فروش شرکت املاک عمار، "برج دبی" پس از ساخته شدن، برج "سی ان" تورونتو (CN Tower) با ارتفاع 553 متر و برج های در حال احداث در نیویورک و شانگهای را از نظر ارتفاع پشت سر خواهد گذاشت.
    هم اکنون پی ریزی برج به پایان رسیده و برای ساخت آن 4 هزار کارگر و 1000 جرثقیل به کار گرفته شده اند."برج دبی"شامل یک هتل، آپارتمان های مسکونی و واحد های تجاری است و حداقل 700 متر ارتفاع خواهد داشت.هزار آپارتمان لوکس نیز برای استفاده ساکنان پیش بینی شده است.
    به گفته مسوولان پروژه ، هزینه ساخت برج حداقل یک میلیارد دلار خواهد بود و این تنها بخش کوچکی از هزینه های پروژه منطقه " برج دبی" است که شامل مرکز خرید،دریاچه های مصنوعی و برج های کوچک تر است.
    "عمار" که به تازگی به بالاترین حد سوددهی خود تا کنون رسیده است، یکی از چند شرکتی است که دوران رونق ساخت و ساز در دبی را هدایت می کنند. خود دبی که یکی از شیخ نشین های کشور امارات متحده عربی است، یک سوم سهام "عمار" را در اختیار دارد.
    طبقات بالای برج در شدیدترین حالت ممکن ، می توانند تا 1.8 متر به طرفین جابجا شوند.اما به گفته "عطا الله" ساکنان در صورتی که از پنجره به بیرون نگاه نکنند، حتی متوجه این حرکت هم نخواهند شد.وی می گوید: "احتمال فرو ریختن و یا افتادن هیچ چیز وجود ندارد.این موضوع کاملا منتفی است."
    "برج دبی" توسط "آدریان اسمیت"Adrian smith)) از شرکت "اسکیدمور ،اویینگز و مریل" (Skidmore Owings and Merrill - SOM) از شیکاگو آمریکا با بهره گیری از الگو های نقوش هندسی معماری اسلامی طراحی شده و بر روی پایه ای فرار دارد که شبیه یک گل صحرایی با شش گلبرگ است،نقشه هایی که تابحال از برج ارائه شده است،نشان دهنده سازه ای تکی است که از برجهای به هم پیوسته لوله ای شکل تشکیل شده است.
    برای محافظت از برج در برابر دمای بسیار بالای هوای دبی در ماه های تابستان، از یک پوشش خارجی با کارایی بسیار بالا استفاده خواهد شد.مصالح اولیه در نظر گرفته شده برای ساخت عبارتند از شیشه بازتابنده،آلومینیوم ،پانل های فولاد ضد زنگ و پره های لوله ای عمودی از جنس فولاد ضد زنگ که ارتفاع و پهنای کم برج را برجسته تر جلوه می دهد.
    به گفته "گرگ سانگ" (Greg Sang) مدیر ارشد کارگاه برای ساخت برج از روش هایی استفاده شده است که امتحان شده و در عمل کارایی خود را نشان داده اند.اما به دلیل ارتفاع زیاد مهندسان مجبور شدند تا مرز نا شناخته پیش روند.
    وی می گوید: " ما بتون را تا ارتفاعی پمپاژکردیم که یک رکورد محسوب می شود.رسیدن بتن تا طبقات بالا 30 دقیقه طول می کشد.بنابراین مجبور بودیم ترکیب آن را به گونه ای تغییر دهیم که در این مدت سیال باقی بماند.از طرف دیگر برای پمپاژ بتن تا این ارتفاع به پمپ های بسیار قوی احتیاج داشتیم."
    " عمار" پیش از این اعلام کرده بود که شرکت "سامسونگ" (Samsung Corporation) از کره جنوبی در مناقصه جهانی برج برنده شده است.


  13. #43
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    محل سکونت
    noah ark
    نگارشها
    793

    بازسازی صورت توت آنخ آمون


    دانشمندان برای نخستين بار موفق به بازسازی صورت توت عنخ آمون، مشهورترين پادشاه مصر باستان، شده اند. سه گروه از کارشناسان و متخصصين فرانسوی، مصری و آمريکايی با اسکن کردن جمجمه توت آنخ آمون موفق به بازسازی سه نمونه از سر او شده اند که با اختلاف اندکی به يکديگر شبيه اند. فرانسوی ها و مصريان می دانستند که در کار بازسازی سر و چهره چه شخصيتی هستند اما به کارشناسان آمريکايی اطلاعاتی در مورد صاحب جمجمه داده نشده بود. بدل های ساخته شده از سر فرعون جوان، که ٣٣٠٠ سال پيش درگذشت، صورت مرد جوانی را با گونه های پر و چانه ای گرد نشان می دهند.
    تصوير کودکی
    مدل ها شباهت چشمگيری به ماسکی دارد که هنگام کشف جسد توت عنخ آمون توسط هاوارد کارتر، باستانشناس مشهور در سال ۱۹۲۲، صورت موميايی شده فرعون جوان را پوشانده بود. زاهی حواس، دبيرکل شورای عالی باستانشناسی مصر، می گويد "ترکيب و شکل صورت و جمجمه شباهت چشمگيری به تصويری دارد که از کودکی توت عنخ آمون بدست آمده است و او را به عنوان خدای آفتاب در هنگام برآمدن از غنچه يک نيلوفر آبی نشان می دهد. آقای حواس می گويد "نتيجه کار سه گروه تقريبا يکسان يا خيلی نزديک به همديگر است. شکل اصلی صورت، اندازه، شکل و محل قرار گرفتن چشمها و تناسبات جمجمه مثل هم است."
    اما وی اضافه می کند "تفاوت اصلی در شکل بينی و گوش هاست. به گفته مسئول شورا، گروه های فرانسوی و آمريکايی بينی و چانه مشابهی ساخته اند اما نمونه مصری ها بينی استخوانی تری دارد.
    قتلی در کار نبوده
    ماه ژانويه گذشته اولين باری بود که يک موميايی مصری اسکن می شد. بنا به نظر کارشناسان، پادشاه مصر باستان جثه کوچکی داشته و مرد سالمی بوده است که در هنگام مرگ فقط نوزده سال داشت اما برخلاف باور قبلی، به احتمال زياد به قتل نرسيد بلکه در اثر دشواری های ناشی از عوارض شکستگی پا درگذشت.
    وقتی در سال ۱۹۶۸ از سر توت عنخ آمون با اشعه ايکس عکسبرداری شد چون تکه استخوانی در جمجمه او ديده شد اين فرضيه پيش آمد که اين فرعون در اثر ضربه ای به سر او به قتل رسيده است. در باره دوران ده ساله سلطنت توت عنخ آمون اطلاعات زيادی در دست نيست. عليرغم نظريات گوناگونی که در مورد کشته شدن فرعون جوان مطرح شده آقای حواس می گويد اطمينان پيدا کرده که مرگ او در سال ١٣٥٢ پيش از ميلاد، قتل نبوده است.
    ادامه دارد...
    ویرایش توسط Tyki Mikk : 11-20-2007 در ساعت 11:28 PM

  14. #44
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    محل سکونت
    noah ark
    نگارشها
    793

    توت عنخ آمون 'بر اثر شکستگی پا' مرده است

    ادامه مطلب:

    عده ای از محققان اعلام کرده اند که توت عنخ آمون، يکی از فراعنه مصر باستان کشته نشده و احتمالا بر اثر عوارض ناشی از شکسته شدن پايش، درگذشته است. عکسی که به وسيله اشعه ايکس از موميايی ۳۳۰۰ ساله اين فرعون مصری برداشته شده نشان می دهد که او احتمالا پيش از مرگش از دچار شکستگی پا شده است.


    پژوهشگران گفته اند نشانه ای که مويد وارد شدن ضربه ای به پشت سر توت عنخ آمون باشد، پيدا نکرده اند.

    عکس ديگری از موميايی توت عنخ آمون خرده استخوانی را در جمجمه او نشان می دهد. پس از اين عکس که در سال ۱۹۶۸ توسط اشعه ايکس برداشته شد، اعلام شد او بر اثر ضربه ای بر سرش به قتل رسيده است. برخی از مورخان معتقدند که او به دليل اينکه قصد داشت دوباره پرستيدن خدايان متعدد را رواج دهد، کشته شد. و عده ای ديگر عقيده دارند او توسط " آی" فرمانده جاه طلب سپاهش که او را به مقام سلطنت رسانيد، به قتل رسيد.

    زاهی حواس، رئيس شورای عالی آثار باستانی مصر گفت: " ما نمی دانيم که اين فرعون چگونه درگذشته، اما مطمئنيم که او به قتل نرسيده و شايد به مرگ طبيعی درگذشته است. پرونده اکنون بسته شده و ما نبايد بيش از اين پادشاه را آزار دهيم. هيچ نشانه ای دال بر به قتل رسيدن فرعون وجود ندارد. پژوهشگران که نتيجه تحقيق شان در ماه ژانويه اعلام شد، گفته اند که آنها هيچ نشانه ای که مويد وارد شدن ضربه ای به پشت سر توت عنخ آمون باشد، پيدا نکرده اند. در گزارش آنها آمده است که خرده استخوان موجود در جمجمه نمی تواند دليلی بر جراحت و صدمه ديدن فرعون در زمان حياتش باشد و احتمالا جمجمه او در حين موميايی شدن جسدش شکسته شده است.


    موميايی توت عنخ آمون

    همچنين در اين گزارش ذکر شده " اگر چه شکستگی به تنهايی نمی تواند تهديدی برای جان انسان باشد اما احتمالا عفونت ناشی از شکستگی، عامل مرگ فرعون بوده است. با اين حال عده ای ديگر در تيم تحقيق، در تائيد اين نظريه شک دارند و احتمال می دهند که ممکن است باستان شناسان مسبب شکستگی استخوان پای موميايی بوده باشند. در ماه نوامبر ۲۰۰۴ فاروق حسنی، وزير فرهنگ مصر تائيد کرد که برای نخستين بار جسد موميايی شده توت آنخ آمون به موزه قاهره منتقل خواهد شد.


    دوره ده ساله سلطنت توت آنخ آمون پس از سقوط آخناتن، فرعونی که خدايان چندگانه مصری را کنار گذاشت و يکتاپرستی را رواج داد، آغاز شد. گفته می شود توت عنخ آمون در سال ۱۳۵۲ پيش از ميلاد مسيح، در سن نوزده سالگی، درگذشت.

  15. #45
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    محل سکونت
    noah ark
    نگارشها
    793

    ابوالهول

    ابوالهول غول افسانه‌های مصر باستان و اسطوره اُدیپ، مخلوطی از انسان و حیوان با پیکری از شیر، مزیّن به بالهای عقاب و دارای کله‌ای شبیه سر زنان می‌‌باشد. این موجود افسانه‌ای کسانی را که موفق به حل معمّای او نمی‌شدند می‌‌کشت. اسرارآمیز بودن ابوالهول احتمالأ در ارتباط با تعهد و ادای سوگند هنرمندان و خالقین اساطیر می‌‌باشد که بر اساس آن موظف به حفظ اسرار و رموز عقاید و اندیشه‌های فرهنگی و عرفانی آثار خود بوده اند. این موجود افسانه‌ای بیش از هر پدیده دیگری در ادبیات و فرهنگ،اقتدار اسطوره‌ای خود را تثبیت نموده و به نماد اعلی و عمیق علم و دانائی و هم به نمودی از هلاک و نیستی شهرت یافته است. بسیاری از هنرپیشه گان زن سینمای قرن بیستم که اسرارآمیز، شهوانی، حیله گر و مرموز بوده‌اند با ابوالهول مصری واقع در«جیزه» تشبیه شده اند.
    ابوالهول (یا اسفنکس از کلمه لاتینی اسفینکس و یونانی اسفیگس می‌باشد) هیکل عظیم اساطیری که هنرمندان مصری و به تقلید آنان هنرمندان یونانی به کرات مجسم ساخته اند. ابوالهول نام حیوان موهومی است که در مصر و یونان باستانی به هیاکل مختلف مجسم می‌‌کردند. در مصر اسفنکس را به شکل شیری نقش می‌‌کردند که سر او به صورت سر دختری بود. محتملأ این هیاکل را به قصد تعظیم و تکریم نیت که به زعم مصری ها الهه حکمت و دانش بود برپا می‌‌کردند. در خرابه‌های بلاد باستانی مصر اسفنکس های بسیار مشاهده می‌‌شود که از یک پارچه سنگ ساخته شده و از همه بزرگتر را ابوالهول خوانند که در بین دو هرم واقع شده و تنه این هیکل در زیر ریگها مدفون و پوشیده است و فقط سینه و سر او خارج از ریگ مشاهده می‌‌شود.

    تنديس ابوالهول (مجسمه مرگ) که در فاصله ۴۰۰ متری از اهرام سه گانه و شمال معبد دره ای خفرع قرار دارد، بنام پاسدار و نگهبان اهرام نيز ناميده شده است. سر این مجسمه شبيه سر انسان، اما اندامش مانند اندام شيري است كه بر زمين نشسته و پنجه هايش را جلو گذاشته است.


    سر و قسمت جلوی مجسمه ابوالهول از تخته سنگی يکپارچه وطبيعی به طول ۵۷ متر، عرض ۶ متر و بلندای آن نيز ۱۸.۶متر است، تراشيده شده؛ پهنای چهره حدود ۴ متر و پاها و ساير قسمتهای بدن را با سـنگ چيــن و آجــر تکميل کرده اند. چهره اين تنديس، احتمالاً صورت خفرع، فرزند و جانشين خوفو و بدن آن، هيکـل شير می باشد. بسياری معتقدند که ابوالهول چيـزه، مظـهر خدای خـورشـيد (رع – هراخت) است و حتی ممکن است در زمان واحد، مظهر خدا و فرعون بوده است.
    اين هيولاي سنگين كه در صحراي مصر و در هشت كيلومتري قاهره، روبه روي اهرام سه گانه قرار دارد، سر ابوالهول با دقت و ظرافت خاصي تراشيده شده، اما اندام آن ناهموار و خشن است. در ميان پنجه هاي ابوالهول معبد كوچكي ساخته شده است. در اين اتاق كوچك، كتيبه هايي يافت مي شود كه متعلق به دو تن از پادشاهان قديم مصر است. روي آنها نوشته شده كه ابوالهول نشان دهنده يكي از تصويرهاي الهه آفتاب ها، «رماخسيس» است. همچنين هدف از قرار دادن اين هيولاي بزرگ، پاسداري از گورستان اطراف اهرام سه گانه از شر شيطان است.
    در كتاب هاي باستاني مصر، واژه ابوالهول به معناي «سرور» آمده است. مردمان قديم معتقد بودند كه «سرور» هوش و چابكي و نيروي انواع حيوانات را دارد. آنها همچنين اعتقاد داشتند كه او اين نيروها را به وسيله در سر كردن پوست حيوانات يا بر سر نهادن سر آنها، به دست مي آورد. به همين جهت مصريان از سروران خود مجسمه هايي مي ساختند كه نيمي از آنها شبيه انسان و نيمي ديگر شبيه به حيوان بود.
    علاوه بر مجسمه بزرگ ابوالهول كه در جيزه واقع است، مجسمه هاي كوچك بسيار ديگري شبيه به ابوالهول، در جاهاي ديگر مصر ديده مي شود، با اين تفاوت كه سر هر كدام از اين مجسمه ها به شكل سر يكي از پادشاهان مصر ساخته شده است. انديشه ساختن اين نوع مجسمه ها از مصر به تمدن هاي ديگر، مانند تمدن آشوري و يوناني نيز رخنه كرده، مجسمه ها در اين مكان ها معمولاً بال داشتند.در تمدن آشور بيشتر پيكره ها را به شكل مردها مي ساختند ولي در يونان، پيكر تراشان سر مجسمه ها را به شكل زن در مي آوردند.


    مجسمه ابوالهول، کهنترين و بزرگترين تنديس دنيای باستان است که عليرغم صدمه های فراوانی که در دوران استيلای اعراب به آن وارد شده و باعث از بين رفتن بخشی از چهره آن گرديده است، باابهت ترين مظهر سلطنتی فراعنه به حساب می آيد.

    ابوالهول رو به سمت شرق دارد و در ميان پنجه های آن نيز معبد کوچکی ساخته شده است. سنگهای بکار رفته در معبد، غالباً از تراش تخته سنگ طبيعی که پيکره ابوالهول را تشکيل می دهد، بدست آمده و وزن برخی از آنها به بيش از ۲۰۰ تن می رسد.
    در دوره پادشاهی ميانه و جديد، تعداد زيادی ابوالهول در اندازه های مختلف از مصر باستان بدست آمده است. شايد بتوان ابوالهولی که سر آن شبيه رامسس دوم، فرعون سلسله نوزدهم ساخته شده است را آخرين آنها دانست که در مصر تراشيده گرديده است. بيشـتر ابــوالهـول ها را مشابه فرعون وقت می تراشيده اند.

Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ