خب فکر کنم بهتر و منظم تر باشه اگر که راجع به کارهای وطنی اینجا بحث کنیم.
:p
فکر نکنم نیاز به توضیح بیشتری باشه.
خب فکر کنم بهتر و منظم تر باشه اگر که راجع به کارهای وطنی اینجا بحث کنیم.
:p
فکر نکنم نیاز به توضیح بیشتری باشه.
کلاه قرمزی و پسر خاله
کارگردان: ایرج طهماسب
فیلم نامه نویس: ایرج طهماسب، همایون اسعدیان، حمید جبلی
مدیر فیلمبرداری: عزیز ساعتی
صدا: احمد امیری
طراح صحنه: حمید جبلی
عکس: میترا محاسنی
تدوین گر: روح الله امامی
موسیقی: محمد رضا علیقلی
طراح گریم: ناهید اعلامی
بازیگران: ایرج طهماسب، فاطمه معتمد آریا، حمید جبلی، مرضیه محبوب، مرتضی احمدی، حمیده خیر آبادی، مهری مهر نیا، فرخ لقا هوشمند،اکبر دودکار، حسن شیرازی
تهیه کننده: محمد مهدی دادگو، شرکت تصویر زندگی
محصول: شرکت تصویر زندگی، محمد مهدی دادگو
سال ساخت: 1373
زمان: 92 دقیقه
خلاصه داستان:
کلاه قرمزی که حالا بزرگ شده، مشغول تحصیل است اما بازیگوشی هایش سبب می شود تا از مدرسه اخراج شود. تلاش او برای اینکه شغلی به دست آورد نیز نتیجه ای عاید نمی کند، تا اینکه از طریق تماشای تلویزیون و ملاحظه برنامه آقای مجری تصمیم می گیرد تا روانه تلویزیون شود.
کلاه قرمزی به تهران نزد پسر خاله می رود و با کمک او راهی تلویزیون می شود و در آنجا به خاطر علاقه زیادش به آقای مجری سعی می کند تا موانع راه ازدواج او را از بین ببرد اما مشکلاتی را باعث می شود ...
منبع:
http://www.iranactor.com/films/1373/kolahghermezi&pesarkhaleh.htm
با تشکر از همگی اعضای فروم بهشت انیمه که من رو تا امروز تحمل کردند؛
بدرود
کلاه قرمزی و سروناز
کارگردان: ایرج طهماسب
تهیه کننده: صحرا فیلم (مجید مدرسی)
فیلمنامه: حمید جبلی، ایرج طهماسب
مشاور پروژه: حمید جبلی
مدیر فیلمبرداری: عزیز ساعتی
تدوین: حسین زندباف
موسیقی: محمدرضا علیقلی
طراحی و ساخت عروسک: مرضیه محبوب
طراح صحنه و لباس: محسن شاه ابراهیمی
چهره پرداز: مهرداد میرکیانی
صدابردار: مهران ملکوتی
عکاس: محمد فوقانی
بازیگران: فاطمه معتمدآریا، ایرج طهماسب، رضا فیض نوروزی، رضا عطاران، خسرو احمدی، رویا امینیان، مهدی باطبی، سام دولتی
تاریخ آغاز فیلمبرداری: 16 تیر 1381
تاریخ اکران: 27 آذر 1381
خلاصه داستان:
کلاه قرمزی و سروناز داستان دیگری از ماجراهای کلاه قرمزی شخصیت محبوب عروسکی است که پس از سال ها دوباره روی پرده سینما جان می گیرد. این بار او با آقای مجری زندگی می کند. آخر سال تحصیلی است و کلاه قرمزی بعد از چند سال سرانجام کارنامه قبولی اش را دریافت می کند. آقای مجری به عنوان جایزه برایش دوچرخه ای می خرد که کلاه قرمزی از داشتن آن بسیار خوشحال است، اما به سرقت رفتن دوچرخه ماجراهای دیگری را برای او به وجود می آورد.
یادداشت:
کلاه قرمزی و سروناز، پس از فیلم های کلاه قرمزی و پسرخاله و دختر شیرینی فروش سومین فیلم بلند ایرج طهماسب در مقام کارگردان است.
هشت سال از زمانی که کلاه قرمزی در چنین روزهایی تولد یافت و آذرماه سال 1373 در سی و اندی سینمای تهران به روی پرده رفت و به رکوردی افسانه ای به لحاظ جذب بیننده دست یافت می گذرد.
در سال 1373 فیلم کلاه قرمزی و پسرخاله در عرض حدود سه ماه با قیمت بلیط میانگین80 تومان توانست در اکران تهران به رقم 171 میلیون تومان دست یابد. یعنی با احتساب میانگین بلیط 500 تومانی در سال 1381 رقم فروش فیلم کلاه قرمزی و پسرخاله چیزی حدود 1 میلیارد تومان می شود. رقمی که هیچ یک از فیلمهای این سالها حتی به یک سوم آن هم دست پیدا نکرده اند.
حال باید دید که آیا قسمت دوم کلاه قرمزی هم خواهد توانست به چنین رقمی دست یابد!
منبع:
http://www.iranactor.com/films/1381/kolahghermezi-sarvenaz.htm
عزیزان این ها نمایش عروسکی هستند. ععنی از کار یک عروسک گردان فیلمبرداری میشه. اما انیمیشن عروسکی به کاری اطلاق میشه که در اون از دوربین تک فریم استفاده بشه. به طور مثال میشه از کارهای آقای عبدا... علیمراد مثل "کوه جواهر"(صامته) که اتفاقا" نخل طلا هم داره اسم برد ( این اپیزود آخر فیلم 3 اپیزودی "قصه های بازار"ه)
با سلام
قديمها يعني سالها پيش برنامه اي بود به اسم كار و انديشه ( اگه كسي يادش بياد!) فكر مي كنم اون انيميشن عروسكي بود
نمايش عروسكي هم كه زياد داشتيم از كلاه قرمزي خيلي قديمي تر !
بله واقعا کار واندیشه خاطره انگیزه خب البته خیلی ابتدایی بود پیامش فقط استفاده از هوش و فکر بود
من یه کار عروسکی یادم میاد البته به زور! درباره یه نفر به نام کوشا بود که با یه آدم بده میجنگید هر کی درموردش اطلاعات داره بده لطفا نمیدونم کسی یادش میاد یا نه ؟
فکر کنم آخرش کوشا کشته میشه
بچه ها کسی درمورد کوشا چیزی یادش نمیاد ؟ من خیلی دوستش داشتم تو دهه فجر هم میگذاشتش . البته انیمیشن عروسکی نبود سریال عروسکی بود .
چون همانطور که OmidCS4 جان گفتند نمایش عروسکی با انیمیشن عروسکی فرق داره منم موافق ایشان بودم ولی یادم رفت بگم !! در هر حال خواهشاً هر کی اطلاعاتی در موردش داشت بگه آخه من هر چی به ذهنم فشار میارم بیشتر از این یادم نمیاد خیلی دوست دارم بدونم قضیه اش چی بود. please !! (با لحن خر شرک)
من فقط یادمه که یه پسر بزرگ داشت و وقتی هم میرفت به جنگ تو قسمت آخر زنش بهش گفت تو واقعا در کارها کوشا بودی !!!!!!!!!!
ببخشید دیگه چیزی یادم نمیاد![]()
شما تو کلاسها تون نمیتونید از استادها بپرسید ؟ آخه درسته که چیز مهمی نبود ولی من به هر کی میگم یادش نیست . تو سوابق بازیگران و کارگردانها هم که نگاه میکنم چنین چیزی توشون نیست . خیلی عجیبه . ولی من یادمه که این سریال رو تو دهه فجر پخش میکردن . همزمان با اون برنامه ها ی دهه فجر که یه گروه سرود آهنگ "یک تکه ابر بودیم" رو میخوندن .
کسی اینجا کوه جواهر ساخته ی آقای علیمراد یادش هست؟به نظرم تنها کار ایرانی عروسکی خوب بود.![]()
مثل اینکه به جای معرفی این نمونه از انیمیشن ها دوستان یاد خاطراتشون افتادن
خوب اول بزارید بگم که انیمیشنهای عروسکی به انیمیشن های می گن که با اسکلت و مفصل کنترل می شن نه توسط عروسک گردان...
تو ایران نمونه هاشو می شه ضحاک مار دوش رو نام برد با اینکه حرکتا یکم کند بود ولی به نظر من انیمیشن خوبی بود چون که زحمت زیادی براش شده بود...
یه انیمیشنه سریالی دیگه ایی هم بود که فکر کنم داستان های بازارچه بود ... اون کار خیلی فوق العادس مخصوصا فیلم برداریش...
تو ایران نمونه زیاده ولی الان تو ذهنم نیست ولی اگر تو کارای جشنواره ایی دانشجوها بگردین نمونه های واقعا فوق العاده ایی می تونین پیدا کنین...
![]() |
علاقه مندی ها (Bookmarks)