دوست داشتي ميتوانستي در خانه «والاس» و «گروميت»، اين دو شخصيت جذاب خميري بگردي، آنها را از نزديك ببيني و با چيزهايي آشنا شوي كه اين دو عروسك مخترع، اختراع كردهاند؟
حتماً انيميشنهاي والاس و سگ وفادارش «گروميت» را كه هيچوقت از او دور نميشود، ديدهاي و از تماشاي آنها لذت بردهاي؛ انيميشنهايي پر از تخيل، هيجان، ظرافت و زيبايي.
اين انيميشنها را « نيكپارك»، هنرمند انگليسي ساخته و به خاطر آنها چندين جايزه معتبر جهاني را برده. اين هنرمند خلاق با آن ذهن خيالپردازش، چند وقت پيش به اين فكر افتاده است كه از مجموعه چيزهاي مربوط به والاس و گروميت، نمايشگاهي برپا كند تا كودكان و نوجوانان بتوانند به ديدن آنها بروند و آنها را از نزديك ببينند؛ و حالا اين فكر او عملي شده و نمايشگاه «والاس و گروميت» در «موزه دانش» شهر لندن افتتاح شده. بعضي چيزهايي كه در اين نمايشگاه به نمايش درآمدهاند، برايت آشنا هستند؛ مثل اتاقهاي خانه والاس و گروميت و وسيله هاي آنها؛ اما اين اتاقها و وسيله ها، با آن چيزهايي كه تو در انيميشنها ديدهاي فرق ميكنند: اينها در اندازه خيلي بزرگتر هستند، آنقدر بزرگ كه تو مي تواني وارد آنها بشوي و حتي در اتاقهاي خانه اين دو شخصيت راه بروي. خود پارك ميگويد: «وقتي به در ورودي باغ خانه شماره 62 در خيابان وست والابي، يعني همان خانه والاس و گروميت، در نمايشگاه تكيه زده بودم، دري كه خودم طراحياش كرده و بارها نمونه آن را با خمير ساختهام، احساس غريبي داشتم، اين كه قدَّم 12 سانتيمتر است و از خمير درست شدهام، درست مثل والاس و گروميت، خب، آن خانه هيچوقت بزرگتر از يك فنجان قهوه ديده نشده است!»

والاس و گروميت در كنارآفرينندهشان نيك پرك
ماشينهاي ديوانه، كَلَمهاي غولآسا، خرگوشهاي شرور، كتابخانههاي بزرگ مخصوص تحقيقات درباره پنير، قفسههاي آشپزخانه پر از بستههاي مواد غذايي و ... چيزهاي ديگري هستند كه در اين نمايشگاه به نمايش درآمدهاند و براي تو كه مجموعه اين انيميشنها را ديدهاي، آشنا هستند. اما در اين نمايشگاه با چيزهاي عجيب و غريب ديگري هم روبهرو ميشوي كه نه تنها تا به حال آنها را نديدهاي، بلكه حتي فكرش را هم نميكردهاي كه چنين چيزهايي بتوانند وجود داشته باشند؛ «كلاه هواسنج» ، «ماشين متفكر» و...چيزهايي كه والاس و گروميت آنها را اختراع كردهاند.
در حقيقت هدف پارك از برپايي اين نمايشگاه فقط اين نبوده كه طرفداران والاس و گروميت بتوانند آنها را از نزديك ببينند، هدف اصلي او بهكار انداختن قوه تخيل كودكان و نوجواناني بوده كه به ديدن اين نمايشگاه ميآيند و اين كه بتوانند فكرهايشان را به مرحله عمل در بياورند و دست به اختراع بزنند.
حتماً خودت هم حدس زدهاي كه اختراعهاي هوشمندانه والاس و گروميت كه خيلي خوب هم كار ميكنند و شايد روزي جزو وسيله هايي شوند كه آدمها بهطور روزمره از آنها استفاده ميكنند، همه، اختراعهاي خود پارك هستند.همه ما پارك را به عنوان يك هنرمند خلاق و ماهر ميشناسيم؛ در حقيقت او از همان سن كم يك هنرمند بوده است و زماني را يادش نميآيد كه طراحي يا نقاشي نميكرده؛ هنوز 21 سالش نشده بوده كه شروع كرده به قرض گرفتن دوربين خانگي مادرش و ساختن انيميشن. اما در عين حال هميشه هم در حال به وجود آوردن يك چيز نو و تازه بوده و اختراع كردن را هم از همان سن خيلي كم شروع كرده. خودش ميگويد: «من هم مثل والاس، از آن نسلي هستم كه هيچ چيزي را دور نميانداختند و هنوز هم برايم خيلي سخت است كه لوله مقوايي دستمال كاغذي يا يك بستهبندي را دور بيندازم؛ فكر ميكنم در همه چيزهاي دورانداختني نوعي زيبايي وجود دارد و به هر حال به شكلي بهدرد بخور هستند و هميشه به اين فكر ميكنم كه ممكن است به چه كاري بيايند يا اين كه ميتوانم از آنها چه چيزي بسازم.»
والاس، گروميت و دستگاهي كه اختراع كردهاند
البته در چيزهايي كه پارك اختراع ميكرده، درست مثل اختراعهاي والاس، عيب و نقصهايي هم وجود داشته كه او را بهستوه ميآورده؛ پارك يادش ميآيد زماني كه داشته نوعي فندقشكن ميساخته، نزديك بوده يكي از انگشتهايش را قطع كند. و البته وقتي ساخت اين دستگاه تمام شده، تنها مشكلي كه داشته اين بوده كه حتي يك فندق هم در ميان آرواره هاي اهرم آن جا نميشده!
اما دستگاههاي اين نمايشگاه اين ويژگي را ندارند و درست و دقيق كار ميكنند. كلاه هواسنج يكي از چشمگيرترين اختراعهاي اين نمايشگاه است كه در ميان مجموعهاي از كلاههاي مختلف ميگردد و كلاهي را انتخاب ميكند كه براي آب و هواي موجود، مناسبتر است. ماشين متفكر هم يكي ديگر از اختراعهاي شگفتانگيز اين نمايشگاه است و به درد آدمهايي ميخورد كه يك عالم ايدهها و نظرهاي تازه دارند. اين دستگاه ميتواند امواج مغزي آدمها را دريافت كند و آنها را به شكل يك كلاه به صاحبان آنها تحويل بدهد! مثل يك رؤيا ميماند نه، يا يك بازي هيجانانگيز؟
يكي از اختراعهاي والاس و گروميت كه نوجوانان ميتوانند با آن بازي كنند
«جان ليفن»، مسئول موزه، ميگويد: نوجوانان ميتوانند به ديدن اين نمايشگاه بيايند و درحالي كه از ديدن اشياي مربوط به يك اثر هنري لذت ميبرند، با اين دستگاهها بازي هم بكنند. آنوقت اين چيزهايي كه ظاهراً وسيله بازي آنها ميشوند، ميتوانند خيلي چيزها را بهشان ياد بدهند. اين نوجوانها ميآموزند كه چهطوري انديشههايشان را منظم و از آنها استفاده كنند و آنها را به مرحله عمل در بياورند. نكته مهم اين است كه اين آموزش خود به خود ميافتد، بدون اين كه آنها آن را آگاهانه احساس كنند.»
هرچند برپايي اين نمايشگاه به ظاهر خيلي گران تمام شده -دو ميليون پوند- اما آن چيزي كه به كودكان و نوجوانان يك كشور ميآموزد، خيلي بيشتر از اينها ميارزد.
پارك ميگويد: «وقتي دانش آموز بودم ،بهطور مرتب به ديدن موزه دانش ميرفتم و از چيزهايي كه در اين موزه مي ديدم، الهام ميگرفتم و چيزهايي اختراع ميكردم؛ حالا برايم خيلي هيجان انگيز است كه كارهايم ميتوانند همين تأثير را روي بچههاي نسل بعدي بگذارند.»
اين نمايشگاه كه فروردين امسال افتتاح شده، تا دهم آبان ادامه دارد.
نوشته: آتوسا رقمی (همشهری)
منبع: ایرانیان انیمیشن
علاقه مندی ها (Bookmarks)