Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

صفحه 5 از 7 نخستنخست ... 34567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 75 , از مجموع 99

موضوع: شاعران بهشت

  1. #61
    Registered User sasuke.sama آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    محل سکونت
    تو آسمون، زل میزنم به شما
    نگارشها
    508

    پاسخ : شاعران جوان

    اگه دنیا یه غروبه تو طلوع زندگی باش
    پر از حس تولد پر از دوبارگی باش
    اگه مردم نمیتونن با تو همنفس بمونن
    شاید واسه اینه که نمی تونن درکت بکنن


    من همیشه کنارتم آره با تو من میمونم
    ویرایش توسط sasuke.sama : 05-09-2011 در ساعت 05:30 PM
    http://www.micro-source.ir


  2. 7 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  3. #62
    Registered User Sasuke-Naruto آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    محل سکونت
    دهکده کونوها (تهران)
    نگارشها
    1,124

    پاسخ : شاعران جوان

    اي كاش ميتونستم بخندم ولي ديگه حالي نست**دكترا جواب كردن و ديگه جوابي نيست
    تا تو رو دارم ديگه دردي ندارم حتي توي عذابم**اين حرفي كه ميخواستم بگم دوست دارم كه هستي با من
    حتي تايپ كردن هم شده يه دستي**خوشحالم كه تو الان كنارم هستي
    سلسله موي دوست حلقه دام بلاست*هر كه در اين حلقه نيست فارغ از اين ماجراست


  4. 6 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  5. #63
    Registered User C.CryingEnemy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    Melbourne, Australia
    نگارشها
    718

    پاسخ : شاعران جوان

    these peoples gonna burn our hearts
    cuz the ashes is their fuel
    you cant scape from them all
    being monster is the only cure
    just put two horns on your head
    and scream into day and night
    till your wings get strong enough
    to let go and fly away high

    اینو الآن که اومدم انجمن گفتم.

    Happy Halloween

  6. 5 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  7. #64
    Registered User sasuke.sama آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    محل سکونت
    تو آسمون، زل میزنم به شما
    نگارشها
    508

    پاسخ : شاعران جوان

    یار با ما سخن گفته ** اسرار جهان گفته
    در مطلع سال نو ** رمز نهان گفته

    آن رمز چه می باشد؟ ** آن راه چه می باشد؟
    قصه شده است بارها ** بر شاخه چه می باشد

    میر است و جهان در بر ** میداند او از بر
    از دیر و جهان نو ** از عبرت دور و بر

    آن راز عیان باشد ** بر چشم جهان باشد
    آوای شکوفه بر ** اعماق جهان باشد

  8. 9 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  9. #65
    Registered User BLUEASh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    محل سکونت
    BLUEASh وطن ندارد.
    نگارشها
    127

    پاسخ : شاعران جوان

    ساقی نیامد و امشب سحر نباد
    نوشیدن پیاله می هم روا مباد
    گفتند آتشا؛ ساقی منصور در پی زلاله هاست
    گفتیم پس پگاه؛ شراب طهور در پیاله هاست
    زود است "می" خوریم در حریم دوست
    یادم نبود که ساقی غلام اوست
    شب را نشستم، سحر با فغان و داد
    گفتم خدای عزّ و جلّ یادت بلند باد
    رندی نجست ز کمند زلف یار
    چشمی نماند ز خدنگ لطف یار
    تیغ جفای او دلم را بریده است
    مژگان تیره اش جگرم را دریده است
    از نرگس سرش آتش به جان ماست
    از سرو قامتش عصیان به خان ماست
    او را کرشمه است، سپه؛ به فتح سریر عشق
    ما را دل شکسته پر خون گرم، فی دمشق
    در کوی معرفت به محبت خرید و رفت
    این است قصور غلام حلقه به گوش شور بخت
    SERPICO

  10. 10 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  11. #66
    Registered User sasuke.sama آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    محل سکونت
    تو آسمون، زل میزنم به شما
    نگارشها
    508

    پاسخ : شاعران جوان

    آفرین از شعری که گفتی خوشم اومد.
    بهت تبریک میگم


    سال نو، سر افرازی ** امسال، شکوفایی
    نو آوری و باری ** نزدیک شرفیابی

    راه است و رهبر او ** عشق است و دلبر او
    آگاه به راه باشد ** دانا و مدبر او

    جان و همه جان ها ** هر بتکده و بت ها
    هر تازه و هر کهنه ** قربانی او بارها

  12. 9 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  13. #67
    Registered User BLUEASh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    محل سکونت
    BLUEASh وطن ندارد.
    نگارشها
    127

    پاسخ : شاعران جوان

    ای آفتاب تابان رحمی به حال ما کن
    مرحم به زخم ما نه، لطفی به جان ما کن
    چشمم خیس و غمگین، قلبم زخم و خونین
    جامم خشک و خالی، جامه پست و ننگین
    لاغر چو مردگانم، جنگی چو اژدهایان
    قوتم لطف ایزد، خانه نزد یزدان
    ما را تفقدی نیست، در کوی جنگجویان
    این ژندگان که هستند، تا هست شهسواران
    من گرم و داغ و مستم، جوشان چو کوه تفتان
    از جام سرخ و سبزی، خوردم چو پور دستان
    ما را یکی جواب است، افسانه ها سراب است
    آنچه مرا صواب است، لطفی نه چون حباب است
    من مست آن دو نرگس، من مست بوی مویت
    من مست نوش لعل و من مست خال رویت
    آتش به کس نپیچید، جز آنکه با تو کوشید
    مرده است آنکه کوشید، زنده است آنکه پوشید

  14. 8 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  15. #68
    Registered User sasuke.sama آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    محل سکونت
    تو آسمون، زل میزنم به شما
    نگارشها
    508

    پاسخ : شاعران جوان

    امیدوارم خوشتون بیاد


    و تو در خوابی و پرستوها

    و تو می اندیشی

    به بهاری دیگر، و به یاری دیگر

    نه بهاری و نه یاری دیگر

    حیف اما من و تو

    دور از هم می پوسیم

    غم از وحشت پوسیدن نیست

    غم از زیستن بی تو

    در این لحظه ، پر دلهوره است

    دیگر از من تا خاک شدن راهی نست

    از سر این بام

    این صحرا

    این دریا

    پر خواهم زد، خواهم مرد

    غم تو، این غم شیرین را با خود خواهم برد
    ویرایش توسط sasuke.sama : 09-29-2011 در ساعت 11:00 AM

  16. 9 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  17. #69
    همکار بازنشسته بخش مانگا هنر آموز مانگا tima آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    Neverland
    نگارشها
    2,392

    پاسخ : شاعران بهشت

    منم یه دوتا شعر همینطوری تو مدرسه نوشتم xd


    قدم قدم

    قدم قدم تا خدا
    تا شهر دل و صفا

    قدم قدم تا ماه
    قدم قدم تا شهر افتاب

    قدم قدم برمیدارم هر گام
    قدم قدم میرم به سمت مهتاب


    خدارو میبینم اون دور دورها
    منتظرمه با یه لبخند
    تا برسم بهش
    برسم به اون انتها

    ترس،قدرت
    عشق،نفرت
    غم،محبت
    شادی،صداقت
    دوستی،حسادت
    کینه،شفقت

    همه شده اند گرد دور من
    میکنم حسشان در اعماق وجودم
    تهی بودن را ترک کرده
    شده ام همان که بودم

    خنده ی تو شد مرهم دردم
    چه بیکس و تنها بودم
    در ان دنیای سردم

    سرم را بالا کردم
    به اسمان نگاه کردم

    ستاره به من خندید
    ماه به من اندیشید

    گل لبخندی زد
    شبتاب درخشید

    بادی بر من وزید
    دست نوازش بر سرم کشید

    بلند شدم
    نهادم قدم اول را

    قدم به سوی خدا
    قدم قدم تا خدا

    تا شهر دل و صفا
    تا مهر و مهربونی

    تا اخر دنیا



    من و خودم و خدا

    یکی بود یکی نبود
    من بودم و خدا بود

    یه دریا و یه کشتی
    صاحبش ناخدا بود

    توی دهی تو روستا
    یه دونه کدخدا بود

    من بودم ت صحرا
    من بودم تو دشت و کوه
    من بودم توی دنیا

    دنیای خودم بود
    پر از ابنباتای رنگی
    شکلات و توت فرنگی

    عروسکای خوشگل و ناز
    با موهای فرفری و باز

    کسی باهام کار نداشت
    حالی از احوال نداشت
    تو این دنیای بیکرون
    هیچ دلی به دیگری راه نداشت

    شعر خنون راه میرفتم
    میخندیدم و جلو میرفتم

    در وحشت و تاریکی
    بیخیال و ازاد
    به ناکجا اباد میرفتم.
    I had everything
    Opportunities for eternity
    And I could belong to the night

  18. 10 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  19. #70
    Registered User Sasuke-Naruto آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    محل سکونت
    دهکده کونوها (تهران)
    نگارشها
    1,124

    پاسخ : شاعران جوان

    نقل قول نوشته اصلی توسط sasuke.sama نمایش پست ها
    آفرین از شعری که گفتی خوشم اومد.
    بهت تبریک میگم


    سال نو، سر افرازی ** امسال، شکوفایی
    نو آوری و باری ** نزدیک شرفیابی

    راه است و رهبر او ** عشق است و دلبر او
    آگاه به راه باشد ** دانا و مدبر او

    جان و همه جان ها ** هر بتکده و بت ها
    هر تازه و هر کهنه ** قربانی او بارها
    سلام شعر جالبیه اما من اصلاً نفهمیدم دقیقاً تو چه قالبی هست
    میشه بگی اسم قالبش چیه؟
    ممنون

  20. 7 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  21. #71
    Registered User Jennifer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    خانه ی رویاهام
    نگارشها
    328

    پاسخ : شاعران جوان

    گفتم فیزیک دارم

    گفتم فیزیک دارم گفتا زنگش سر آید*** گفتم ما ورزش می خوایم گفتا وقتش نیاید

    گفتم ز مدرسه ای رسم تدریس بیاموز *** گفتا ز مدرسه ها این کار کمتر آید

    گفتم برای مرآت هرگز درس نخواندم*** گفتا لهت می کنم گر کارنامه ات بد آید

    گفتم کاین مشق ها بدبخت و بیچاره ام کرد*** گفتا گر بدانی امروز بیشتر آید

    گفتم خوشا عربی که کمی آسان آید *** گفتا کز امروز همش سخت تر آید

    گفتم که این مرآت هممون رو از دم کشت *** گفتا تو درس بخوان نخوانی بدتر آید

    گفتم این درس ها کی قصد پایان دارد؟ *** گفتا اینکه خوب است هر سال سخت تر آید

    گفتم زنگ تفریح دیدی که چون سر آمد*** گفتا خموش شاعر کاین سال پایان یابد
    ویرایش توسط Jennifer : 12-14-2011 در ساعت 06:50 PM
    رسیدن به آرامش حقیقی در زندگی شدنی است
    فقط کافیست لمسش کنی
    مانند گلبرگ های گل لطیف است

  22. 12 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  23. #72
    Registered User sasuke.sama آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    محل سکونت
    تو آسمون، زل میزنم به شما
    نگارشها
    508

    پاسخ : شاعران جوان

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sasuke-Naruto نمایش پست ها
    سلام شعر جالبیه اما من اصلاً نفهمیدم دقیقاً تو چه قالبی هست
    میشه بگی اسم قالبش چیه؟
    ممنون
    قالبش 2 بیتی، قدیمیه!! احمدرضا فکر نکنم تا حالا شنیده باشی

  24. 6 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  25. #73
    Registered User BLUEASh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    محل سکونت
    BLUEASh وطن ندارد.
    نگارشها
    127

    پاسخ : شاعران جوان

    وضو با می گرفتیم و به خون سجاده رنگین شد
    قدح از خون نی سرشار و دل با غصه آذین شد
    فلک با حیله و نیرنگ؛ یکایک همرهان را کشت
    حشاشی از سر ایمان چون آهن سخت و سنگین شد
    زبان ها دشنه چنگیز؛ قلم ها نیزه خولی
    حقیقت بر سر نیزه؛ بدن ها سرد و خونین شد
    شب اوهام دهشتناک و سگ مستان نامرد است
    مصائب پرشمار آمد؛ چه ها بر مرد مسکین شد
    الا یا ایها ساقی چه می گویی؟ چه می گریی؟
    سر آتش به دامن گشت و کام هر دو شیرین شد

  26. 7 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  27. #74
    naruto3
    Guest

    پاسخ : شاعران جوان

    نقل قول نوشته اصلی توسط sasuke.sama نمایش پست ها
    قالبش 2 بیتی، قدیمیه!! احمدرضا فکر نکنم تا حالا شنیده باشی
    قالبش میتونه 4 قاب هم باشه

  28. 4 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  29. #75
    Registered User Sasuke-Naruto آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    محل سکونت
    دهکده کونوها (تهران)
    نگارشها
    1,124

    پاسخ : شاعران جوان

    خانواده
    مانند دست است هر خانواده**هر کس یک انگشت در خانواده
    بابا در این دست انگشت شست است**آنکه نخستین انگشت دست است
    انگشت بعدی یعنی نشانه**او مادر ماست خانم خانه
    انگشت سوم یعنی برادر**اینجا نشسته پهلوی مادر
    پس این یکی کیست انگشت چهارم**آری درست است اوست خواهر
    من هستم آخر انگشت کوچک**ما پنج انگشت هستیم با هم
    با هم شرسکیم در شادی و غم **گرچه جداییم ما پنج انگشت
    چون جمع گردیم هستسم یک مشت

  30. 5 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ