Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

صفحه 6 از 7 نخستنخست ... 4567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 76 تا 90 , از مجموع 99

موضوع: شاعران بهشت

  1. #76
    Registered User sasuke.sama آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    محل سکونت
    تو آسمون، زل میزنم به شما
    نگارشها
    508

    پاسخ : شاعران جوان

    امام حسین
    حسین عزیز دل ها***وقتی رسید کربلا***گفتا اگر بمیرم
    ظلم رو را نمی پذیرم***آمده ام به کربلا***زنده کنم دین خدا
    خوبی ها رو صدا کنم***بدیها رو جدا کنم***صلح و صفا به پا کنم
    آمده ام به کربلا***فدا کنم***علی اصغرم را
    سه ساله دخترم را***قاسم و اکبرم را***دست برادرم را
    http://www.micro-source.ir


  2. 10 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  3. #77
    naruto3
    Guest

    پاسخ : شاعران جوان

    آخ گفتی امام حسین ! یهو شعر خوندنم گرفته

    محرم
    باز هم ماه خداست**ماه نیکوی حسین
    ماه مشکی پوشی**در غم روی حسین
    طبل و سنج و زنجیر**باز شیون دارن
    نوحه خوان می خواند**شیر خوار اصغر من
    طفل گهواره دل**غنچه پرپر من
    کوچه پس کوچه شهد**همه مشکی پوشند
    مثل آب چشمه**اشکها می جوشد
    من بر یاد اصغر**که شده تشنه شهید
    روز و شب گویم**لعنت حق بر یزید

  4. 3 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  5. #78
    Registered User Jennifer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    خانه ی رویاهام
    نگارشها
    328

    پاسخ : شاعران جوان

    متاع گروگانی

    آرتمیس چنین گفت روزی به هالی****که چون است زندگی زیرزمینی

    بگفت اندر این ناله حرفی ست مبهم***که معنیش جز وقتی که جنی ندانی

    تو به کز توانایی خوش گویی****چه می پرسی از زندگی زیر زمینی

    سطح زمین را نکودار کاین زندگی زیبا****نماند در این امارت اربابانی

    طلایی که اجنه دادند به رایگانی درازای من ز کف****تو گر می دانی مده رایگانی

    هر آن قانون شکنی که من کردم اول****مقامات کرد از آن بیشتر سرگرانی

    از آن برد قلب مرا دزد گیتی****که گروگان بودم به دست آرتمیس
    رسیدن به آرامش حقیقی در زندگی شدنی است
    فقط کافیست لمسش کنی
    مانند گلبرگ های گل لطیف است

  6. 11 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  7. #79
    Registered User Jennifer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    خانه ی رویاهام
    نگارشها
    328

    پاسخ : شاعران جوان

    1-چو ایران نباشد تن من مباد *** ز گهواره تا گور یک تن مباد

    2-تقلب توانمند کند مرد را *** تو خر کن دبیر خردمند را

  8. 12 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  9. #80
    APTA Member Dr_of_Love آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2008
    محل سکونت
    در قلب ایتاچی
    نگارشها
    1,380

    پاسخ : شاعران جوان


    تاریخ : 20-8-1391 ساعت 1 و نیم بامداد

    چشمای تو


    اومدی تو سرنوشتم
    حالا ساکن بهشتم
    تو فرشته خدایی
    صادقی و بی ریایی
    از حضورت عاشق من
    پر شده دقایق من

    تو شب سیاه چشمات
    مثل لالایی مادر
    گم میشم تو خواب و رویا
    تا بشه قصه به آخر

    رو حریم سبز جنگل
    رو تن گلای مخمل
    توی اسمون و دریا
    اینجا تا اون سر دنیا
    رنگ چشمات روبرومه
    مشکی رنگ آرزومه
    روز دیگه معنا نداره
    با دو چشم پر ستاره

    **شعر نیست، ترانه ست

  10. 12 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  11. #81
    Registered User BLUEASh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    محل سکونت
    BLUEASh وطن ندارد.
    نگارشها
    127

    پاسخ : شاعران جوان

    مرا با تو عهد و پیمانی ایست
    دروغ مگو که کار مردان نیست

    اگر فتوتی ایست نثار رندان باد
    که ترک جان هنر پیشمرگان باد

    تو را چه شد که به یاران پشت کردندی
    عزیز خانه ایشان پست کردندی

    به مکنت اقبا و دولت دنیا دست نایافته ای پسر!
    که فکر ترک حلقه مردان حق افتاده ات به سر؟

    گفت آتش، آرام و شمرده، بی صدا اندر خفا
    با دلی زنگار بسته چون مرده مردی از جفا

    "بعد از این با تو کاری نیست مرا
    راست نگویم که نشان ز مردی نیست مرا

    از آن خورشت ضحاکیت دادی مرا
    و از آن پند شیطانیت گزندی مرا

    دل و دین و ایمان بکشتی مرا
    سراسر همه یاس و پوچی نشاندی مرا

    نه از ناسزا یک دم آسوده ام داشتی
    ولی خوب به تزویر و نفاق واداشتی

    قسم ها به آن نرگس رنگی ترک شیرین سخن
    و آن لعل لب پر شده، زلف چلیپا، شکن در شکن

    قسم ها به آن بید مجنون سیمین قد راست گو
    قسم ها به آن دل پاک و اندیشه راست جو

    دل از غرش سگ و دد هراسان نباد
    دل از حرف یاران جانی پریشان مباد

    عذاب و بلا جمعشان جور باد
    دل از شر عشق سگی دور باد
    ویرایش توسط BLUEASh : 03-13-2013 در ساعت 08:35 PM
    SERPICO

  12. 8 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  13. #82
    Registered User animator_2c آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2013
    نگارشها
    17

    پاسخ : شاعران بهشت

    می ترسم از اینکه
    امروز دنیایم را گم کنم
    در پشت بی خیالی ام
    با فکرهایی که در زبان فکرم
    متلاشی می شود
    این روزها
    عشق
    سرسره ایست
    که بر لبه ی بام دنیاست.

  14. 11 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  15. #83
    APTA Member Yu-chhiang آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    In den garten pharaos
    نگارشها
    179

    پاسخ : شاعران بهشت

    .........
    ویرایش توسط Yu-chhiang : 10-14-2019 در ساعت 06:16 PM

  16. 10 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  17. #84
    کاربر افتخاری فروم loony آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    محل سکونت
    Shin Sekai
    نگارشها
    984

    پاسخ : شاعران جوان

    :دی
    هممم...خب من معمولا ,عادت ندارم شعر هام رو به بقیه نشون بدم ، نمی دونم چرا یهو دارم این عادت رو می شکونم :دی

    well ....it's kinda once in a lifetime....

    .................................................
    Beneath the weeping, dark and cold willows
    By a lake full of dizzy tears
    A girl, I saw
    With wobbly hair
    Replete with a tired heart
    Lifting a pot of water
    Dizzy water
    Lonely water
    Water of tears for bitter songs


    Misty fall-like was that night
    Without moon
    Or star
    Or sky


    And I saw her
    As a cold chanting was filling up the loneliness of eventide
    The cold chanting of weeping willows


    OH, weeping willows
    With thousand and thousand years of weeping
    With scars carved by ten year olds


    “O, fairy…”
    Shouted I
    “O, fairy
    With the color of the songs of stars
    What do you need the water for?”


    “In the desert of my forsaken heart
    A sick bud of rose I have.”
    Said she
    And a bitter smile
    Fell down from her broken lips



    از اون جایی که شاید بعضی ها انگلیسیشون خوب نباشه، واسه تون ترجمه هم میکنم( ولی خب برای اینکه حالت شعر رو حفظ کنه باید یه سری جا ها رو عوض کنم :دی)
    هر چند فارسیش رو دوست ندارم ...خیلی خوب نمیشه... ولی خب:

    در زیر تاریک بید های سرد مجنون
    کنار برکه ای از اشک های گیج
    دختری دیدم
    با گیسوانی لرزان
    لبریز از دلی خسته
    که کوزه ای از آب بر می داشت

    آب های گیج
    آب های دلتنگ
    آب های اشک های ترانه های تلخ

    مه آلوده خزانی بود آن شب
    بی مهتاب
    بی ستاره
    بی آسمان

    و من او را دیدم
    در حالی که سرودی سرد تنهایی شامگاه را پر کرده بود
    سرور سرد بید های مجنون
    بید های هزاران هزار سال آشفتگی
    با زخم هایی از حکاکی های کودکان ده ساله

    بانگ برآوردم
    ای پری وار
    به رنگ نغمه های مهتاب
    آب را برای چه می خواهی؟

    گفت
    در صحرای دلم
    گلی بیمار دارم

    و تبسمی تلخ
    از لبانش فرو ریخت...
    ویرایش توسط loony : 04-26-2013 در ساعت 11:53 AM


    I dreamed I was a butterfly
    flitting around in the sky; then I awoke.
    Now I wonder: Am I a man who dreamt of being a butterfly?
    or am I a butterfly dreaming that I am a man?






  18. 11 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  19. #85
    کاربر افتخاری فروم
    Graphic
    Alice آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    Library
    نگارشها
    2,044

    پاسخ : شاعران جوان

    هیچ ادعایی ندارم در این زمینه،پس سخت نگیرین

    من و شعرام و یه فنجون چای داغ
    من و یادِش ، من و یک دنیا فراق
    من و عکساش ، من و تنهایی و شب
    من و دفتر خاطراتم،من و تب
    من و سازم، من و آواز ، من و نوت
    من و اونی که برام بُت شده،بُت
    من و آغازِ یه پایان پیش روم
    من و نقاشی محوم روی بوم

  20. 9 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  21. #86
    Registered User yulia آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2013
    محل سکونت
    تهران
    نگارشها
    9

    پاسخ : شاعران جوان

    سلام ، اینم شعر بنده
    شاعر بعد از این



    همه نامه هامو ریختی
    داخل سطل های آشغال
    مگه تو سواد نداری
    اینها نامه اند نه آشغال
    یه روزی میای می بینی
    خالیه سطل زباله
    دست تقدیر پس فرستاد
    نامه ها رو بی اشاره
    همه سطل ها رو میگردی
    دنبال یه دونه نامه
    خالیه از نامه هام
    تمام سطل های زباله
    عشقمو تو ریختی دور مثل یه آشغال
    تا ابد عشق رو گدایی بکن از
    سطل های آشغال

  22. 5 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  23. #87
    Registered User yulia آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2013
    محل سکونت
    تهران
    نگارشها
    9

    پاسخ : شاعران جوان

    سلام ، اینم شعر بنده
    شاعر بعد از این



    همه نامه هامو ریختی
    داخل سطل های آشغال
    مگه تو سواد نداری
    اینها نامه اند نه آشغال
    یه روزی میای می بینی
    خالیه سطل زباله
    دست تقدیر پس فرستاد
    نامه ها رو بی اشاره
    همه سطل ها رو میگردی
    دنبال یه دونه نامه
    خالیه از نامه هام
    تمام سطل های زباله
    عشقمو تو ریختی دور مثل یه آشغال
    تا ابد عشق رو گدایی بکن از
    سطل های آشغال

  24. 5 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  25. #88
    Registered User animator_2c آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2013
    نگارشها
    17

    پاسخ : شاعران جوان

    نوشته شما گاهی از شعر دور شده وبه متن ادبی نزدیک می شد به این معنی که خیال انگیزی وآهنگین بودن آن کم می شد ولی نقاط قوت زیادی داشت .
    (شاید آنروز که من شاعر بشوم
    دیگر اینجا ناله طفل یتیم وزوز گوشم نشود) این قسمتش خیلی آهنگینه!وکلافگی شما شخصیت رو نشون می ده!

    باتشکر

  26. 4 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  27. #89
    Registered User animator_2c آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2013
    نگارشها
    17

    پاسخ : شاعران بهشت

    اینم یک شعر از خودم لطفاً نظر بدین!

    دوباره صندلي خالي توو دل من

    گرفته در بغلش خاطرات برگشتن


    كجاست بوي ترانه كجاست بوي بهشت

    كلاس بوي تورا مي‌دهد به ذهن،ومن . . .


    فضاي آبي پرواز مي‌چكد امروز

    پرنده‌وار مي‌آيم به سمت اين دامن


    گرفته دفترمن را خطوط خودكارم

    گرفته دفتر من را خطوط آبي تن


    شكسته مي‌شود امروز را ترانه نوشت

    ‌شكسته مي‌شود امروز مرد توي وطن


    بيا كه قافيه‌ها تشنه‌ي حضور تواند

    بيا كه صندلي خالي تومانده‌ و من

  28. 6 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  29. #90
    کاربر افتخاری فروم
    Graphic
    Alice آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    Library
    نگارشها
    2,044

    پاسخ : شاعران جوان

    خودشاعرپنداری من گناه کبیرس!اونم وقتی که اعضای بیچارۀ ap مجبور شن تحملش کن!! here it is:

    بـبـــــار بـاران و ببـر ، به دور انـدوه مــــرا
    بشوی این شیشۀ دل،شراب ده روح مرا
    نه یار بُد در ره من نه تاج بوده است مرا
    نه زین دل مریض ما علاج بوده است مرا

  30. 8 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ