برخي از كارتونهاي كودكي ما كه شخصيتهايشان را هزگز از ياد نخواهيم برد، دست پخت يانكيهايي هستند كه مهمترين ويژگي آنها اين است: والت ديزني نيستند.
يک عصرانه لذيذ
کاراکتر دپيوتي داگ (همان معاون کلانتر خودمان) را شرکت TerryToons Cartoon خلق کرد. سريهاي کوتاه مدت تلويزيونياش (هر اپيزود هفت دقيقه) به سفارش کانال CBS تهيه شد و از اوايل دهه 1960، چهار اپيزود از آنها در يک نمايش تلويزيوني نيمساعته پخش ميشد. آن صحنة مشهوري که ماسکي و وينس، معاون را زورکي روي سن نمايش ميکشانند تا حسابي جلوي همه کنفاش کنند و ما خيال ميکرديم تيتراژ است، در واقع ربطدهندة اپيزودها به هم بود. دپيوتي داگ، اوايل دهه 1350 در ايران دوبله شد و تلويزيون تا مدتها بعد از انقلاب با نام معاون کلانتر نشانش ميداد.
دپيوتي داگ، با آن شکم جلو آمده و کلاه و ژيلهاش، از تمام نشانههاي مجري قانون بودن فقط نشان روي سينه را دارد و يادآور کاراکترهاي اين شکلي وسترنهاي فورد و هاکس است. همة امور زندگي معاون در زندان کلانتري ميگذرد. ديتون آلن، کمدين و صداپيشة مشهور، با لهجه و گويش غليظ ايالتهاي جنوبي آمريکا به جاي دپيوتي داگ حرف ميزند و به سادهلوحي و روستازادگياش ميافزايد، کاري که ايرج رضايي هم در دوبلهاش انجام داد و نوع کمدي بيان کارتون اصلي را در نسخة فارسي حفظ کرد. ماسکي (Musky Muskrat) موش آبي و وينس (Vince Van Gophe) يک موش حفار، دوستان معاون هستند و بيشتر ماجراهاي کارتون، سر و کله زدنهاي ديوانهکنندة اين دو با معاون فلکزده است.
ماسکي و وينس
اين دو در تنبلي و علافي لنگه ندارند و نهايت فعاليتشان ماهيگيري در کنار رودخانه است. گاهي کلانتر به معاون دستور ميداد که آن دو را به مدرسه برگرداند تا تکاليفشان را انجام بدهند. در عوض براي ديوانه کردن معاون، سريعتر از خودشان پيدا نميشود. در يک قسمت از ماجرا، کلانتر صد دلار جايزه براي «تنبلترين» فرد به عنوان برنده تعيين ميکند و اطمينان دارد که دوباره هم معاون برنده ميشود. اما ماسکي نقشهاي ميکشد و با دستبرد به مرغداني و بلند کردن تخممرغها، قصد تحريک معاون را دارد.
اما نقشهاش اثر نميکند. دست آخر چون ماسکي براي برداشتن جايزه هم از خودش واکنشي نشان نميدهد، معاون کم ميآورد و جايزه را شريکي برنده ميشوند! وينس، دوست صميمي و پاية هميشگي ماسکي بود، با کلاه گرد و يک يقه و پاپيون کوچک. او روزها هيچ چيز را نميديد، اما در کندن تونل استاد بود. موقع فرار از دست معاون، دم ماسکي را ميگرفت. تکيه کلامش اين بود:
«What Happend… What Happend» (چي شد؟چيشد؟) زندهياد مهدي آژير تمام حس و حالت بيان اين عبارت را در دوبله به فارسي نگه داشته. يک راکون به اسم Tycoon در بعضي قسمتها همراه ماسکي و وينس بود و گاهي ماسکي با زدن يک نقاب مشکي، خودش را جاي او جا ميزد و به اين ترتيب از دست قانون فرار ميكرد.
«گربه ماهي» بزرگ: اين کارتون دلربا از اوايل دهه60 تا سال 1972، به طور مداوم از تلويزيونِ آمريکا پخش شد و با همين ظاهر سادهاش طرفداران زيادي دارد. اين را ميتوان از نوشتههاي خاطرهانگيز دوستداران اين سري تلويزيوني در اينترنت فهميد که مثلا موقع پخش آن (ظاهرا ساعت 4 بعدازظهر و بعد از تعطيلي مدرسهها بوده)، چقدر عصرانهشان بهشان چسبيده. همة ماجراهاي کارتون معاون کلانتر در يکي از ايالتهاي جنوبي آمريکا، نزديک به لوئيزيانا و کنار رودخانة «ميسيسيپي» ميگذرد و اخلاق و سليقه و نحوة حرفزدن کاراکترهايش، جنوبيها را تداعي ميکند.
مثلا عادتها، شوخيها و عبارتهايي که بين مردم آن اطراف بوده، سوژهاي شده براي يک اپيزود آن. اين که کلانتر خواستار اجراي بيچون و چراي قانون است و کاري به جرم ندارد و براي هر متخلف از هر گونه و در هر رده «30روز زندان» معين ميکند، تا علاقة ماسکي به مرغداني و تخممرغ که نشاندهندة ميزان فعاليت کشاورزان آن اطراف در زمينة پرورش مرغ و خروس است! شکل و فرم کلبهها (كه کاملا با الوار ساخته شده بودند) نشاندهندة صنعت پررونق چوب در آن نواحي است. استفاده از طبيعت آن ناحيه در اين کارتون تا به حدي است که معاون در يکي از قسمتها از يک گربه ماهي بزرگ، يک کتک حسابي ميخورد. اين اپيزود معروف با نام «Old Fida» که بهمعني « Oldest Catfish» يا همان «گربه ماهي پير» است، بارها ساعت 5 عصر و در برنامه کودک خودمان پخش شد. آن موقع، اين ماهي بزرگ برايمان عجيب و غريب بود و نميدانستيم که در داستانکهاي محلي نواحي اطراف «تنسي» و «ميسيسيپي» (مثل ميزان اهميتاش در داستان Big Fish)کاراکتر اصلي است و براي بچههاي آنجا چقدر آشنا است.
همشهری
علاقه مندی ها (Bookmarks)