Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 14 , از مجموع 14

موضوع: دسامبريست ها

  1. #1
    کاربر افتخاری فروم golpar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    وطن
    نگارشها
    926

    Thumbs down دسامبريست ها

    سلام به تمام خوانندگان عزيز و محترم و دوستاي گل و عزيزم.



    ...تاپيكي كه مشاهده مي كنيد مربوط به كساييه كه ازادي رو به مردم كشورشون روسيه كه تا اون زمان تزار رو خداي خودشون مي دونستن هديه كردن.
    با اين كه قيام اونا توي 14 دسامبر سال 1825 موفقيت اميز نبود اما بازتاب روشني داشت كه اونا رو به بزرگ مردان تاريخ اين كشور بدل كرد


    مطمئن باشين از خوندن مطالب اين تاپيك ضرر نمي كنين.
    من برا اين اين تاپيك رو زدم كه اونا رو به كسايي كه نمي شناسنشون معرفي كنم چون به عقيده ي من كسايي كه به ازادي انسان و حق و حقوقش بها مي دن نام و يادشون موندگار و مردم از اونا به نيكي ياد خواهند كرد چرا كه بزرگ ترين چيزي كه انسان در دنيا داره ازاديه و ازادي...
    آزادی آخرین کلمه ای ست که همواره در دل دارم
    آزادی من،خط قرمز من است!

    غادة السمان

  2. سپاس


  3. #2
    کاربر افتخاری فروم golpar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    وطن
    نگارشها
    926

    پاسخ : دسامبريست ها

    با مقاله اي از اقاي احسان نراقي شروع مي كنم:

    مرگ ناگهاني الكساندر اول در حقيقت شروع يك حركت انقلابي جديدي در روسيه تزاري بود كه سوابق آن به سال ها پيش ارتباط داشت- همين قدر مي توان درباره اهميت اين حادثه گفت كه نه فقط اثر آن در طول 30 سال نيكولاي اول قوياً محسوس بود بلكه شروع يك سنت انقلابي بود كه نزديك يك قرن يعني تا انقلاب 1917 ادامه داشت.


    جرياني كه منجر به شورش 14 دسامبر 1825 شده بود مربوط به مرگ الكساندر اول بود كه در كمتر از يك ماه يعني در 19 نوامبر همان سال در شبه جزيره كريمه اتفاق افتاده بود قاعدتاً اين مرگ ناگهاني نمي بايست هيچ مشكلي را به وجود آورد- زيرا جانشين اول الكساندر پسر بزرگش كنستانتين بود كه او در سال 1822 انصراف خود را از سلطنت به نفع برادر كوچكتر از خودش يعني نيكلااعلام داشته بود- منتها چون اين واگذاري سلطنت به صورت كاملامحرمانه انجام گرفته بود مردم روسيه از آن به كلي بي خبر بودند البته نسخ متعدد اين وصيتنامه در كليساي مسكو و در صندوق محرمانه سنا به ثبت رسيده بود ولي به علت اينكه كنستانتين در آن زمان مقام نايب السلطنه لهستان را داشت ارسال مكاتبات ميان سن پترزبورگ و ورشو چندين روز وقت مي گرفت نتيجتا انتقال علني سلطنت از وارث قانوني يعني كنستانتين به نيكولافقط در 12 دسامبر به دست نيكلارسيد.


    توطئه گران يعني دسامبريست ها از اين خلاچند هفته اي يعني از 19 نوامبر تا 14 دسامبر استفاده كردند و خودشان را براي روز 14 دسامبر يعني همان روزي كه نيكلاقصد داشت تاج گذاري خود را اعلام كند براي حمله به نيروهاي دولتي آماده كردند اين مطلب را هم بايد اضافه كرد كه كنستانتين شاهزاده اي بود بسيار متواضع و به ليبرالي شهرت داشت در صورتي كه برادرش نيكلامعروف به خشونت بود و نزديكانش او را فرعون صفت مي پنداشتند.




  4. #3
    کاربر افتخاری فروم golpar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    وطن
    نگارشها
    926

    پاسخ : دسامبريست ها


    الكساندر اول كه در سال 1801 به عنوان تزار روسيه به تخت سلطنت نشست. وعده هاي آزاديخواهي فراواني را در كشور مطرح كرد به خصوص كه او افراد روشنفكر و دموكرات منش را اطراف خود جمع كرد و در آغاز سلطنتش صحبت از يك مجلس موسسان براي برقراري دموكراسي و عدالت اجتماعي را دائما تكرار مي كرد. به خصوص لشگركشي روسيه به فرانسه و جنگ هاي طولاني با ناپلئون و همراهي چهارصد افسر گارد جوان اشراف زاده با آشنايي كامل آنها به زبان فرانسه و حضور پنجاه هزار سرباز و افسر روس در شمال فرانسه تا سال 1818 يعني سه سال بعد از پايان جنگ با ناپلئون سبب شده بود كه روس ها با تفكرات آزاديخواهانه انقلاب فرانسه آشنايي نزديك پيدا كنند. به خصوص كه به علت اين حضور در فرانسه فرماندهان ارتش تحت تاثير محيط اين كشور دست از تنبيهات بدني برداشته بودند در صورتي كه اين روش هاي خشن در خود روسيه همچنان ادامه داشت.


    ولي با وجود اين تحولاتي كه در محيط نظامي به وجود آمده بود پيروزي روسيه در جنگ با ناپلئون و ديگر موفقيت هاي ديپلماتيك تزار را آنچنان مغرور كرده بود كه از همه وعده هاي اوليه خود از نظر حقوق ملت عقب نشيني كرده بود.


    در حالي كه همين تزار يعني الكساندر اول در سال 1909 به كشور فنلاند كه در حوزه فرمانروايي او بود قانون اساسي اعطا كرده بود و فرانسه اي كه از روسيه شكست خورده بود بعد از سقوط ناپلئون بلافاصله در سال 1915 داراي رژيم سلطنت مشروطه شده بود و در اين سال ها افسران دسامبريست اين تحولات را با علاقه دنبال مي كردند.


    تشكيل جوامع سري


    اولين جامعه سرّي <اتحاد براي نجات> ناميده مي شد كه در سال 1816 در سن پترزبوگ تاسيس شد- بيشتر اعضا اين گروه افسران گارد تزار و افسران ستاد ارتش از جمله سرهنگ آپستل به خصوص پستل فرزند فرماندار سابق سيبري بود. اعضاي اين گروه دو هدف را دنبال مي كردند: 1- لغو سرواژه (يعني وابستگي دهقانان به زمين) و برقراري يك دولت منتخب مردم- الكساندر پوشكين شاعر بزرگ هم بدون اينكه عضو رسمي اين گروه باشد با اشعار جذابش از اين جريان به شدت حمايت مي كرد. بايد اين مطلب را اضافه كرد كه اين گروه نظير ديگر گروه ها در ابتدا با انگيزه نوعدوستي و خدمات امدادي شروع به كار كردند ولي به تدريج مسير سياسي را پيش گرفتند وقتي هم پليس از نيات سياسي آنها مطلع مي شود و گزارشي به تزار الكساندر عرضه مي كند تزار مي گويد <من خودم هم در آغاز سلطنتم مرتكب اين اشتباهات شده ام لذا نمي توانم آنها را مجازات كنم.>


    به غير از <جامعه شمال> جامعه ديگري به نام <جامعه جنوب> به رهبري پستل تشكيل مي شود با روحيه راديكال تري نسبت به <جامعه شمال> پستل يك جزوه اي به نام <عدالت روس> به چاپ مي رساند كه كاملانظريات انقلابيش را نظير تاسيس جمهوري به جاي رژيم تزاري و ايجاد مجلس موسسان و توجه به زندگي كشاورزان و غيره را منعكس مي كند- اين جمعيت حوزه عملش را بيشتر در اكرائين قرار داده و افسران روشنفكر را جلب كرده است.




  5. #4
    کاربر افتخاری فروم golpar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    وطن
    نگارشها
    926

    پاسخ : دسامبريست ها

    روز 14 دسامبر


    شورشيان خواستند از تزلزلي كه در حكومت ايجاد شده بود استفاده كنند- ولي از اين مساله غافل بودند كه نيكلاكه دو روز پيش نامه واگذاري سلطنت را از كنستانتين برادرش دريافت كرده بود علي رغم قلت وقت توانسته بود ترتيبي بدهد كه روز 14 دسامبر ساعت 7 صبح بتواند در مقابل مجلس سنا سوگند پادشاهي خود را ياد كند يعني از اول بامداد روز 14 دسامبر كه دسامبريست ها ترتيب حمله را به كاخ سلطنتي داده بودند او خود را تزار قانوني در مقابل ملت معرفي كرده بود و از روز پيش هم توانسته بود ترتيبي بدهد كه قبل از اينكه براي مقابله با شورشيان نيروي كافي را تجهيز كند و سربازان قبل از اينكه دسامبريست ها اقدام به عملي كنند به روي آنها آتش گشودند و ترتيبي داده بود كه قبل از اينكه دسامبريست ها اقدامي كنند به روي آنها آتش گشوده شود و تعداد بسياري از ياران دسامبريست ها را به قتل رساندند و تقريبا كليه نفرات آنها كه تعدادشان متجاوز از هزار نفر بود بازداشت كردند و بلافاصله آنها را تحويل دادگاه نظامي دادند كه اين دادگاه 5 نفر از رهبران دسامبريست ها محكوم به اعدام شدند و بقيه به زندان و يا تبعيد به سيبري محكوم شدند. چون نيكولاشخصا بازپرسي از سران آنها را به عهده گرفته بود.


  6. #5
    کاربر افتخاری فروم golpar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    وطن
    نگارشها
    926

    پاسخ : دسامبريست ها

    من شناخت اين انسان هاي بزرگ رو مديون هانري تروايا نويسنده ي روسي هستم.
    كتاب شقايق و برف با ترجمه ي ماهرانه ي اقاي پرويز شهدي كه در 4 جلد مطالعه كردم نمايانگر سختي ها و تلاش قابل تحسين بخشي از اشرافزادگان و افسران ازادي خواه روسيه بود.
    اخرين تاريخ چاپ اين كتاب 1373 بوده اما به تازگي هم دوباره چاپ شده اميدوارم بتونيد پيدا كنيد و بخونيدش.

  7. #6
    کاربر افتخاری فروم golpar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    وطن
    نگارشها
    926

    پاسخ : دسامبريست ها

    كسي ...نظري نداره؟
    جالب نبود؟
    كسي اطلاعات ديگه اي هم نداره؟
    كتابي تو اين مضمون نخونده؟

  8. #7
    کاربر افتخاری فروم golpar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    وطن
    نگارشها
    926

    پاسخ : دسامبريست ها


    نمونه اي از بازجويي هاي تزار


    پطركاخوفسكي: عمر او هم به 30 سال نرسيد و همان مدت براي او بسنده بود تا پريشان- روزگاري را بسيار در جواني بيازمايد؛ افسرده سيما، تنها، گوشه گير، بي هيچ دوست يا خويشاوند نزديك؛ و زني كه دوستش مي داشت، تركش گفته بود، اين گونه بود كه با جان و دل خود را تسليم انقلاب كرد. او در چهاردهم دسامبر 1825 در ميدان سنا از مرگ خود و ديگران نهراسيد: دو نفر از فرماندهان ارتش را در سوي ديگر ميدان از پاي درآورد. بعدها، هنگام بازجويي ها ، با شرح تيره بختي هاي مردم ولايت خود، نيكلاي اول را به گريه انداخت، اگرچه اين اشك ها مانع آن نشد كه كاخوفسكي از چوبه دار رهايي يابد.


    بازجويي پستوژف به وسيله تزار


    تزار به طرف پنجره رفت، پشتش را به كاخوفسكي كرد، مثل اينكه مي خواست به او آزادي كامل بدهد تا رنج هايي را كه در دلش عقده گرديده بود به صورت اشك بيرون بريزد.


    او صداي بريده بريده كاخوفسكي را شنيد: اعليحضرت، آن زمان فقط 14 سالم بود. من نورس بودم. ولي اكنون هم كه 14 سال از آن زمان مي گذرد، عشق من نسبت به ميهن باز هم بيش از پيش شدت يافته است. فقط اين، و تنها اين عشق، راهبر من در تمام اقداماتم بوده و تا آخرين لحظه زندگيم خواهد بود... پس گوش كنيد اعليحضرت...


    سخنان هيجان انگيز كاخوفسكي مدت زيادي در اتاق كار تزار ادامه داشت و فقط به ندرت به وسيله سخنان تاييدآميز تزار قطع مي شد.


    ديگر شب خيلي از نيمه گذشته بود كه تزار، كاخوفسكي را به همراه يادداشتي براي سوكين فرمانده دژ به زندان فرستاد:


    <جيره اي بهتر از جيره عادي به كاخوفسكي بدهيد. چاي و ساير چيزهايي كه ميل دارد در اختيار او بگذاريد؛ ولي او را با مراقبت كامل نگه داريد. مخارج كاخوفسكي به عهده من است.>


    تزار در موقع خداحافظي به كاخوفسكي گفت: تمام چيزهايي را كه من از تو شنيدم آنقدر جالب بود كه ميل داشتم چاپي آنها را ببينم. براي من بنويس...



  9. #8
    کاربر افتخاری فروم golpar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    وطن
    نگارشها
    926

    پاسخ : دسامبريست ها

    دليلي كه به اين شورشيان دسامبريست ها يا به زبان روسي(دكامبريست ها) گفته مي شه اينه كه قيام اونا در ماه دسامبر صورت گرفته بود.

  10. #9

    پاسخ : دسامبريست ها

    موضوع فوق العاده جالب و تامل برانگیزی رو انتخاب کردی، یکی از تراژیک ترین و البته حماسی ترین وقایع تاریخ روسیه و حتی تاریخ بشر که البته خیلی کم بهش پرداخته شده

    کلا بعضی ها اعتقاد دارن هدف اصلی این حرکت خلع کردن حاکم آنزمان و جایگزین کردن فرد مورد نظر انقلابیون بوده و چون انقلابیون به فکر تغییر کلی ساختار نظام و پایه های حکومتی نبوده اند پس در واقع یه منازعه قدرت بوده تا یک حرکت آزادی بخش. ولی اکثر مورخین هم از این حرکت به عنوان اولین حرکت انقلابی تو تاریخ بشر نام برده اند و ازش تعریف و تمجید زیادی شده و میشه.

    به جز رمان معروف جنگ و صلح که لئو تولستوی راجع به این حرکت انقلابی نوشته و چند تا شعر که پوشکین در رابطه با شهدای این حرکت سروده چندان توجهی به این موضوع نشده، یکی از دلایلش هم سانسور خبری بود که زمان حکومت نیکولاس در مورد این قضیه بوجود اومده بود و اینکه هیشکی حق صحبت کردن و یا نوشتن در مورد این قضیه رو برای سالیان متمادی نداشت.

    یه اپرا هم توسط الکسی تولستوی در رابطه با این حادثه نوشته شده به اسم Dekabristi که سال 1953 رو صحنه رفته و مورد استقبال عمومی قرار گرفته. بنای یادبودی هم به احترام کشته شدگان تو میدان دسامبریست شهر سن پترزبورگ روسیه واسه این قضیه ساخته اند (اسم این میدان قبلا میدان سنا بوده که بعد از اعدام دسته جمعی انقلابیون تو این میدان، اسمش به میدان دسامبریست تغییر داده شد.)




    ()
    ویرایش توسط amenra : 09-04-2009 در ساعت 02:12 PM

  11. #10
    کاربر افتخاری فروم golpar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    وطن
    نگارشها
    926

    پاسخ : دسامبريست ها

    ميراث دسامبريست ها


    مهم ترين امتيازي كه دسامبريست ها از نظر تاريخي به دست آوردند حمايت بي دريغ پوشكين بود. پوشكين بدون اينكه به عضويت مجامع آنها درآيد عملاچه در زمان فعاليت و چه بعد از سركوب سياسي و نظامي آنها دست از حمايت دسامبريست ها بر نداشت دو سال بعد از اعدام رهبران دسامبريست ها، وقتي ژاندارم يا دوست نزديك دسامبريست پوشكين يعني كوهلبك را به طرز زننده اي در خيابان براي اعزام به تبعيد در سيبري بازداشت كردند- يوشكين شعري در همدردي با او بدين مضمون گفت:


    دوست من، خدا به همراهت، در فراز و نشيب زندگي و در راه انجام وظيفه،در ضيافت ها، آنجا كه دوستي ها در هم آميخته است


    و در فرازگاه رموز عشق!


    دوست من، خدا به همراهت،


    در توفان ها و در اندوه روزگاران،


    در سرزمين هاي ناآشنا و امواج خروشان درياها


    در مغاك هاي عبوس و كور زمين!



  12. #11
    کاربر افتخاری فروم golpar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    وطن
    نگارشها
    926

    پاسخ : دسامبريست ها

    كاخوفسكي هم از سلول زندان شروع به نوشتن آنها كرد:


    <سرنوشت من تعيين شده است، من بدون شكوه به هر حكمي كه براي من صادر گردد تسليم هستم. زيستن و مردن براي من تقريبا برابر است. هيچ يك از ما در اين دنيا تا ازل نيستيم. مرگ قرباني خود را هم از روي سرير سلطنت و هم از ميان كند و زنجير بي تفاوت مي ربايد. انساني كه داراي روحي بلند است با افكارش زندگي مي كند نه با زرق و برق ظاهري، و اين افكار را با زور نمي توان از كسي سلب نمود. اگر هم به زندان با اعمال شاقه محكوم شوم باز محروميت كمي مي كشم، تنها چيزي كه ممكن است براي من سخت باشد، فراق كساني است كه در قلب من عزيزند.


    اعليحضرت نه درباره خودم، بلكه درباره ميهنم، كه تا خون در عروقم جاري است برايم عزيزتر از تمام نعمت هاي جهان و حتي آن جهان است، مي خواهم صحبت كنم. مي خواهم درباره نفع شخصي ما، درباره نفع بشريت حرف بزنم.


    مقاصد <جمعيت سري> افشا شده است. ما توطئه كنندگاني عليه شما بوديم. هدف ما عبارت بود از: نابود كردن تمام خانداني كه اكنون سلطنت مي كنند و بنيان گذاردن حكومت ملي، حتي اگر به قيمت سيلاب مهيبي از خون تمام شود. ما در قسمت اول خيلي ساده مي توانستيم موفق شويم: به اندازه كافي افراد از جان گذشته داشتيم. اوليش خود من كه نه فقط قرباني كردن زندگي، بلكه شرافتم را به خاطر منافع ميهن سعادت مي شمردم. مگر مردن روي سكوي اعدام، شقه شدن و يا مردن در بهترين لحظه لذت بخش زندگي فرقي دارد؟ ولي چه چيزي شيرين تر از اين است كه مردن متضمن نفعي باشد. انساني كه سرشار از پاكي است نه به خاطر كسب افتخار و يا اشغال چند سطر از تاريخ، خود را قرباني مي كند، بلكه بدون چشمداشت، نيكويي را فقط به خاطر نيكويي انجام مي دهد. من اين طور فكر مي كردم و همين طور هم عمل كردم. من كه به ميهن عشق آتشين و به آزادي شور و اشتياق فراوان داشتم، چيزي را براي سعادت جامعه جنايت نمي شمردم... از ترس مجازات نيست كه به شما مي نويسم: من توانستم دشمن شما باشم ولي نمي توانستم پست باشم.


    علت قيام ما چه بود؟ آيا فلاكت ميهن نبود؟ من اشك دلسوزي را در چشمان شما ديدم شما انسان هستيد، شما حرف هاي مرا مي فهميد. آيا ممكن است به يك شخص، كه مثل همه ماست اجازه داد كه سرنوشت 50 ميليون انسان را بنا به اراده خود بچرخاند؟ كجا، به ما نشان بدهيد، تاريخ را باز كنيد، كجا و كي ملت هايي تحت حاكميت استبداد سعادتمند بوده اند؟ اعليحضرت چه فكر مي كنيد، اگر بلايي به سر شما مي آمد، آيا اكثر كساني كه اكنون در اطراف شما هستند دلشان صادقانه به خاطر شما مي سوخت؟ كسي كه از ته دل به منافع ميهن وفادار نباشد، نمي تواند كسي و چيزي را جز نفع خود دوست داشته باشد. پادشاهان مستبد اشخاص انگشت شماري را خيلي خوش بخت مي كنند. امپراتور فقيد هم پول، نشان و درجات زيادي تقسيم كرد. ولي آيا اينها هيچ نفع عمومي داشت؟ آخرين لقمه نان اكثريت مردم ربوده مي شود تا آن را در حلقوم فرد سيري ناپذيري فرو كنند. نه، اعليحضرت، نه اشخاص منفرد، بلكه تمام ملت را بايد خوشبخت نمود. آن وقت حكومت شما سعادتمند، آرام و بدون شورش... خواهد بود. امپراتور الكساندر بدبختي هاي زياد به ما تحميل كرد و به خصوص او عامل قيام 14 دسامبر بود. مگر او نبود كه مشعل آزادي را در قلوب ما برافروخت، مگر باز هم او نبود كه در قدم هاي بعدي آزادي را نه تنها در ميهن ما، بلكه در سرتاسر اروپا با آن خشونت سركوب كرد.


    ببخشيد اعليحضرت، من با كمال صراحت صحبت خواهم كرد: هنگامي كه شما والاحضرت بوديد ما نمي توانستيم درباره شما جز آنچه ظاهرتان نشان مي داد، قضاوت كنيم. اشتغالات ظاهري شما: مشق صف جمع و تعليمات سربازي بود، و ما وحشت داشتيم كه يك فرمانده تيپ پر تخت سلطنت بنشيند... حقوق مردم را عطا كنيد، عدالت را مستقر نماييد و سرچشمه هاي ثروت ملي را بيهوده نخشكانيد، از فرهنگ حقيقي حمايت نماييد، دوست و ولي نعمت مردم مهربان ما بشويد چه كسي جرات مي كند فكر نمايد كه اين مردم فاقد آن استعدادهايي هستند كه ساير ملل دارند؟...


    آخر روسيه كه فقط پايتخت نيست و ملت آن به دربار خلاصه نمي شود. چاپلوسان درباري به ندرت راست مي گويند. براي آنان خشم ملوكانه وحشتناك و عنايت ملوكانه گرانبها تر از نفع عمومي است. در كشور ما قسمت اعظم آنها خارجي هستند. آنها تمام عمرشان را در پايتخت و غرق در جلال زندگي مي كنند چه لزومي دارد كه به وضع ملت توجه نمايند، چرا؟... اعليحضرت خدا كند كه شما نه بر پايه ترس، بلكه بر مبناي علاقه حكومت كنيد. ترساندن ملت محال است ولي به خود علاقه مند كردن آسان... اگر حكومت فقط آنها را كالاي بنجل خود به حساب نياورد، بلكه به آنان به مثابه انسان بنگرد. آنها هميشه آماده اند كه شاه مهربان را پدر و ولي نعمت خود بشمارند.


    خودم احساس مي كنم كه نامه ام جسورانه است، ولي تنها آرزوي مفيد بودن بر من تسلط دارد. با گفتن حقيقت به شما، وظيفه مقدس يك هموطن با حميت را اجرا مي كنم و به خاطر آن از اعدام، ننگ و حبس با اعمال شاقه وحشت ندارم.


  13. #12
    Registered User sasuke uchiha_1372 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2008
    محل سکونت
    زنجان
    نگارشها
    683

    پاسخ : دسامبريست ها

    خوب باید بگم که کاراشون نتیجه ای هم نداشت.
    چون همه میدونن که حکومت تزار صد برابر بهتر از حکومت بلشویک ها بود.
    چون حد قال دیگه ادعای آزادی نداشتن.
    هر چند که روسیه هم مثل ایران تا به حال طعم آزادی نچشیده.
    ( خوب الآنشم حدودا آزاد نیست.
    وقتی پوتین میگه این خوبه و طرف رئیس جمور میشه، خوب...)

  14. #13
    کاربر افتخاری فروم golpar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    وطن
    نگارشها
    926

    پاسخ : دسامبريست ها

    نقل قول نوشته اصلی توسط sasuke uchiha_1372 نمایش پست ها
    خوب باید بگم که کاراشون نتیجه ای هم نداشت.
    چون همه میدونن که حکومت تزار صد برابر بهتر از حکومت بلشویک ها بود.
    چون حد قال دیگه ادعای آزادی نداشتن.
    هر چند که روسیه هم مثل ایران تا به حال طعم آزادی نچشیده.
    ( خوب الآنشم حدودا آزاد نیست.
    وقتی پوتین میگه این خوبه و طرف رئیس جمور میشه، خوب...)
    خب باید بگم من خیلی موافق نیستم.
    قیام اونا قیام های دیگه ای رو در بر داشت و این کار کمی نیست.
    اگر هم به قول شما حکومت تزار بهتر بود این مهمه که بلاخره بعد از اون همه برده و برده کشی کسایی پیدا شدن که به ازادی انسان ها و حقوقشون بها بدن.
    کسایی هم که این کار رو کردن از طبقه ی اشراف بودن یعنی خودشون در ناز و نعمت بزرگ شده بودن.
    می تونستن سکوت کنن و به زندگی خوش و خرم، شرکت در مجلس های بزرگ و با شکوه سن پطرزبورگ ادامه بدن اما از اون همه برده کشی به تنگ اومدن و به عشق هدیه ی ازادی به کشورشون قیام کردن.
    هر چند اگر حکومت های بعدی هم به بدی تزار ها بودن

  15. #14
    کاربر افتخاری فروم golpar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    وطن
    نگارشها
    926

    پاسخ : دسامبريست ها

    کتاب:
    توطئه علیه تزار: تصویری از دسامبریست‌ها

    مولف: ن. آیدلمان
    مترجم: سیدعلی‌محمد افتخارزاده
    ناشر: افراز
    قیمت پشت جلد: 50,000 ریال
    قیمت فروش: 47,000 ریال
    تخفیف: 6 درصد

    تعداد موجود: 50 جلد
    مشخصات بیشتر

    قطع کتاب: رقعی
    نوع جلد: شمیز
    تعداد صفحه: 528
    نوبت چاپ: اول
    شابک: 964764035x
    تیراژ: 3000

    توضیح مختصر:
    جنبش دسامبریست‌ها صدها نفر از اشراف‌زادگان، زمین‌داران، مالکان ده‌ها هزار سرف ، ژنرال‌ها و افسران جوان (با میانگین سنی 25 تا 26 سال) را درگیر کرده بود. در ماه دسامبر 1825، آنان به مخالفت با امپراتور و طبقه‌ی خود، علیه بردگی کسانی که پایه‌های ثروت آنان بودند، سر به شورش برداشتند. در حقیقت، تاریخ بشر نمونه‌های بسیار اندکی از این ناخلفی‌ها را به خود دیده، که افرادی از طبقه‌ی بالای جامعه به عزم دفاع از طبقات پایین قیام کنند. به‌هرحال، ششصد نفر از اشراف‌زادگان با هزاران هوادار، که آنان نیز عمدتاً از طبقه‌ی برگزیده‌ی هیأت حاکمه بودند، دست به خودکشی اجتماعی‌ای زدند که در تاریخ جوامع بی‌همتاست. کنت رستپکین به محض شنیدن خبر شورش دسامبریست‌ها فریاد‌‌زنان گفت: «انقلاب در فرانسه دست‌کم برای من قابل درک است؛ آن‌جا کفاش‌ها می‌خواستند شاهزاده شوند، اما در روسیه برای من قابل فهم نیست، در این‌جا گویا شاهزاده‌ها می‌خواهند کفش‌گر شوند.»

Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ