Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 15 , از مجموع 15

موضوع: سوال در مورد فيزيك

  1. #1
    Registered User lili آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نگارشها
    97

    Question سوال در مورد فيزيك

    سلام. كسي ميدونه شرودينگر چطور فرمول زير رو بدست آورد؟




  2. #2
    کاربر افتخاری فروم Zero Sama آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2008
    محل سکونت
    همراه C.C در حال جهانگردیم تا سیزن بعدیمونو بسازن
    نگارشها
    1,651

    پاسخ : سوال در مورد فيزيك

    چیه سوال امتیازیه ...؟!

    یه چنتا توضیح مختصر میذارم برات خودت دیگه بچسبونشون به هم ...

    Anime Spoilerمتن پنهان: 1:
    اِروین شرودینگر گفت ما برای اینکه جای الکترون را در اتم معلوم کنیم و ببینیم کجاست هیچ راهی نداریم جر اینکه نور به الکترون بتابانیم ، ولی وقتی که نور به اتم می تابانیم ،چون نور از ذرات انرژی به نام فوتون تشکیل شده، ذرات فوتون به الکترون ها برخورد می کنند و الکترونها این انرژی را جذب کرده و تحریک می شوند و به مدارات بالاتر می روند ،بنابر این ما هیچ وقت نمی توانیم محل اصلی الکترون نسبت به پروتون را تعیین کنیم.این موضوع به نام ( اصل عدم قطعیت شرودینگر ) معروف است.

    اروین شرودینگر گفت تنها راهی که برای ما می ماند این است که در مورد احتمال وجود الکترون در فضا های اطراف پروتون صحبت کنیم، سپس فرمولهای پیچیده ای که از آماراحتمالات مشتق شده بود نوشت و وزن و بار الکترون و وزن و بار پروتون را در آنها قرار داد و نشان داد که بر اساس این فرمولها باید اوربیتال اول کروی باشد و اوربیتال دوم ،سوم و چهارم دمبل شکل باشد و ....

    جدول مندلیف به خوبی محاسبات و نظریات شرودینگر را تایید می کرد.


    Anime Spoilerمتن پنهان: 2:
    نگاه اجمالی

    از مکانیک کلاسیک می‌دانیم که در بررسی حرکت ذره ابتدا معادله حرکت آن ذره را پیدا می‌کنند و بر اساس آن در مورد چگونگی حرکت بحث می‌کنند. در حالت کلاسیک ، بطور کلی این معادله با استفاده از لاگرانژین مربوط به حرکت ذره حاصل می‌گردد. همچنین می‌دانیم که در مکانیک کوانتومی ‌، بر اساس نظریه دوبروی در مورد ذرات دو دیدگاه موجی و ذره‌ای در نظر گرفته می‌شود و اصل مکملی نور مانع از این می‌شود که این دو تصویر را به صورت همزمان بکار ببریم. ولی برای توصیف کامل حرکت ، هر دو دیدگاه باید در نظر گرفته شوند. بر این اساس معادله‌ای که به حرکت این ذرات کوانتومی‌ حاکم است، معادله شرودینگر نامیده می‌شود.
    حرکت ذره آزاد

    معمولا ساده‌ترین حالت در مکانیک کوانتومی‌ حرکت یک ذره آزاد است. لفظ آزاد به این لحاظ بکار می‌رود که این ذره تحت تاثیر هیچ پتانسیلی قرار ندارد. در این صورت معادله شرودینگر در مورد حرکت ذره مورد نظر ، با این فرض که حرکت در یک بعد صورت می‌گیرد، به صورت زیر خواهد بود:



    در رابطه فوق m جرم ذره ، ثابت پلانک ، تابع موجی است که در تشریح دیدگاه موجی ، به ذره مورد نظر نسبت داده می‌شود. همچنین i یک واحد موهومی ‌است که مجذور آن برابر (1-) می‌باشد (عدد مختلط). در این رابطه نماد بیانگر مشتق نسبی نسبت به زمان و نشانگر مشتق نسبی نسبت به مکان است.
    خصوصیات معادله شرودینگر


    • معادله شرودینگر نسبت به مشتق زمان از مرتبه اول است. این امر ایجاب می‌کند که وقتی مقدار اولیه تابع موج منتسب به ذره ، به عنوان مثال در لحظه t=0 معلوم باشد، مقدار آن را در هر لحظه دیگر نیز بتوان پیدا کرد. این مطلب از شکل این معادله ، یا از شکل عمومی‌ترین جواب این معادله ، که یک رابطه انتگرالی است، مشهود است.
    • نکته دیگر این است که در معادله شرودینگر هیچ عدم قطعیتی وجود ندارد. به بیان دیگر ، همین که حالت اولیه تابع موج مشخص شد، در این صورت در هر زمان دیگری ، آن تابع موج کاملا مشخص می‌گردد. دلیل این مطلب در اینجاست که هیچ محدودیتی بر روی تابع موج حالت اولیه وجود ندارد.

    چگالی احتمال

    در حالت کلی تابع موج یک تابع مختلط است و به خودی‌خود هیچ تعبیر فیزیکی ندارد، اما مربع قدرمطلق آن کمیت بسیار بااهمیتی است، که چگالی احتمال نام دارد. چگالی احتمال بیانگر احتمال وجود ذره است و در جایی که فرض می‌شود، ذره در آنجا باشد، مقدار آن بزرگتر است و در هر جای دیگر مقدار آن کوچکتر می‌باشد. چگالی احتمال که با نمایش داده می‌شود، یک تابع حقیقی است و وابستگی زمانی آن بیانگر این مطلب است که با گذشت زمان برای پیدا کردن ذره در جایی که در لحظه اولیه قرار داشته، شانس کمتری وجود دارد.
    معادله شرودینگر در حالت کلی

    در مطالب قبلی معادله شرودینگر را در حالت ساده ذره آزاد و در مورد حرکت یک بعدی بیان کردیم. در صورتی که ذره مورد نظر آزاد نباشد، در این صورت تحت تاثیر پتانسیلی مانند قرار خواهد داشت که در حالت تک بعدی پتانسیل را با و در حالت سه بعدی با نشان می‌دهیم و چون بیشتر پتانسیل‌های مهم ، تقارن کروی دارند، لذا بهتر است که بحث را در مختصات کروی انجام دهیم. در این صورت پتانسیل به صورت خواهد بود. برای بیان معادله شرودینگر در حالت عمومی ‌و در فضای سه بعدی ، تغییرات زیر را در معادله شرودینگر ذره آزاد اعمال می‌کنیم:



    • تابع موج مربوط به ذره را با نمایش می‌دهیم.
    • مشتق نسبت به مکان را در حالت سه بعدی با نماد \nabla که دل نامیده می‌شود، نشان می‌دهیم.
    • چون ذره آزاد نبوده و تحت تاثیر پتانسیل قرار دارد، لذا یک جمله به صورت به معادله اضافه می‌کنیم. بنابراین معادله شرودینگر در حالت کلی به صورت زیر در می‌آید
      :



    Anime Spoilerمتن پنهان: 3:
    تابع شرودینگر یک تابع از متغیر های مکان بوده که خروجی آن یک عدد مختلط میباشد (یعنی یک عدد منفی زیر رادیکال !) پس اگر به توان دو برسد تازه به یک عدد منفی میرسیم که از نظر علم احتمال بی معنا بوده پس با اعمال یک قدر مطلق به یک عدد حقیقی و ساده بین صفر و یک خواهیم رسید که میتواند یک احتمال خاص باشد. (از اصول علم احتمال یا اصول کولموگروف میدانیم که یک احتمال همواره عددی بین صفر و یک میباشد ). اما چگالی فضایی احتمال حضور یک واژه نسبتا طولانی اما ساده میباشد ، فر ض کنید یک قفس پرنده دارید با یک پرنده و ظرف دانه داخل آن و روی قفس هم یک پارچه انداخته ایم و اساسا درون قفس را نمیبینیم، اگر از ما بپرسند داخل قفس برویم احتمال دارد که کجا پرنده را پیدا کنیم ؟ ما در پاسخ میگوییم با توجه به این که پرنده ها علاقه خاصی به خوردن دارد احتمال حضور پرنده در فضای نزدیک ظرف دانه بیشتر است اما ممکن است آنجا پرنده را نیابیم ، پس حضور پرنده در فضای خاص حتمی نیست اما احتمال آن با توجه به شرایط یا شناخت خودمون نسبت به پرنده قابل محاسبه است. پس به احتمال حضور یک چیز خاص (چه الکترون باشد چه پرنده) در یک فضای خاص چگالی فضایی احتال حضور میگوییم. به همین سادگی !
    آنچه که از تعاریف نسبتا پیچیده بالا خواستم ببگم این بوده که ماده اساسا رفتاری عجیب ، مبهم ، نامعلوم و غیر قابل پیش بینی دارد و اساسا حتی در علوم دقیقی چون فیزیک ما صرفا به رفتار های احتمالی آن میتوانیم بپردازیم و شناخت دقیق آن صرفا ممکن نیست. اما تعمیم نتایج تابع شرودینگر رو اگر از فیزیک جدا کنیم و در حیطه فلسفه زندگی روز مره ببریم به نتایجی جالب و زیبا خواهیم رسید. با تعمیم این نتایج فیزکی در فلسفه میتوان به این بیان رسید که حقیقت اساسا پیچیده و مبهم و صد در صد غیر قابل پیش بینی است و درک و دانش بشری همواره ما را به گذاره هایی میرساند که بتوانیم تصویری احتمالی و یا به لسان ساده تر حدسی از حقیقت را بیان کنیم اما نکته اینجاست که این صرفا حدس بشریت است و خود حقیقت هیچ الزامی ندارد که صرفا مطابق این حدس بر قرار باشد.


    Anime Spoilerمتن پنهان: 4:
    شرودینگر درصدد برآمد تا ماهیت دوگانه‌ی ذره‌ای – موجی ماده را از طریق ریاضی بیان كند. پیش از آن، ماكسول تئوری الكترومغناطیسی نور را به صورت یك معادله‌ی موجی فرمول‌بندی كرده بود و فیزیكدانان با این تئوری و كاربردهای آن آشنایی داشتند. شرودینگر استدلال كرد كه امواج دوبروی وابسته به الكترونها را می‌توان به طریقی مشابه امواج كلاسیك نور توصیف كرد. بنابراین، معادله‌ای موجی برای رعایت امواج ماده و معادله‌ای موجی برای امواج الكترومغناطیسی لازم بود. این بخش ریاضی مكانیك موجی را نمی‌توان به راحتی بدون استفاده از ریاضیات پیشرفته مورد بحث قرار داد.
    شرودینگر با موفقیت معادله‌ای برای امواج ماده كه وابسته به الكترونهای متحرك هستند، استخراج كرد. این معادله كه به افتخار او، معادله شرودینگر نامیده می‌شود، خواص موجی الكترونها را بیان و رفتار شبه موجی آنها را پیشگویی می‌كند. معادله شرودینگر پیش‌بینی می‌كند كه در یك اتم، الكترون فقط انرژیهای معینی می‌تواند داشته باشد. مثلا" در اتم هیدروژن، تك الكترون آن فقط می‌تواند در آن حالتهایی باشد كه انرژی الكترون مقادیر زیر را دارد:
    En = K**2 * ** 2 * m qe **2/ n**2* h**2
    (** به معنای توان می‌باشد)
    كه در آن n فقط می‌تواند مقادیری از اعداد صحیح باشد.


    Anime Spoilerمتن پنهان: 5:
    اصل عدم قطبیت هایزنبرگ نشان می‌دهد که هر نوع کوشش در راه جامعتر و دقیق کردن مدل بوهر ، بی‌نتیجه است، زیرا تعیین دقیق مسیر الکترون در یک اتم ناممکن است. از سوی دیگر ، “شرودینگر” ، رابطه دوبروی را برای تدوین معادله‌ای بکار برد که الکترون را برحسب خصلت موجی آن توصیف می‌کند.
    معادله شرودینگر پایه مکانیک موجی است. معادله برحسب یک تابع موجی برای الکترون نوشته می‌شود. وقتی معادله برای الکترون در اتم هیدروژن حل می‌شود، یک سلسله تابع موجی بدست می‌آید. هر تابع موجی به یک حالت معین انرژی برای الکترون مربوط است و ناحیه‌ای در اطراف هسته را توضیح می‌دهد که در آن ،‌ امکان یافتن الکترون وجود دارد. تابع موجی یک الکترون آنچه را که یک اوربیتال نامیده می‌شود، توضیح می‌دهد.
    شدت هر موج ، با مجذور دامنه آن متناسب است. تابع موجی ، ، تابع دامنه است. مقدار برای یک حجم کوچک در هر موقعیتی در فضا ، متناسب با چگالی بار الکترونی در آن حجم است.
    می‌توان تصور کرد که بار الکترون به سبب حرکت سریع الکترون به صورت ابر باردار در فضای دور هسته گسترده شده است. این ابر در برخی نواحی غلیظتر از نواحی دیگر است. احتمال یافتن الکترون در هر ناحیه معین متناسب با چگالی ابر الکترونی در آن ناحیه است. این احتمال در ناحیه‌ای که ابر الکترونی غلیظتر است، بیشتر خواهد بود. این تفسیر کوششی برای توصیف مسیر الکترون ، به عمل نمی‌آورند، بلکه فقط پیش بینی می‌کند که احتمال یافتن الکترون در کجا بیشتر است.
    I Kept On Killing My Own Live Inside Of Me
    Three Million Four Hundred And Twenty Four Thousand Eight Hundred And Sixty Seven
    I Killed Them All Except one
    Now I'm Everywhere And Nowhere
    That's Why I'm Here

    Alucard - Hellsing




  3. #3
    Registered User lili آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نگارشها
    97

    پاسخ : سوال در مورد فيزيك

    ممنون بابت توضيحاتتون

  4. سپاس


  5. #4
    Hime Sama
    Hime Sama
    Crown Clown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    محل سکونت
    Paradise
    نگارشها
    5,092

    Re: سوال در مورد فيزيك

    من يه سؤال مکانيک سيالاتی دارم.

    تا حالا ديدين که معادله پواسون برای جريان turbulent نوشته شه؟! کلاً چيزی که معادل معادله پواسون برای جريان درهم باشه، چيه؟!

  6. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  7. #5
    Registered User sarutobi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    محل سکونت
    کنار تو
    نگارشها
    461

    پاسخ : Re: سوال در مورد فيزيك

    نقل قول نوشته اصلی توسط Crown Clown نمایش پست ها
    من يه سؤال مکانيک سيالاتی دارم.

    تا حالا ديدين که معادله پواسون برای جريان turbulent نوشته شه؟! کلاً چيزی که معادل معادله پواسون برای جريان درهم باشه، چيه؟!
    خوب من که در حد کارشناسی خوندم ندیدم که معادله پواسون برای جریان مغشوش نوشته بشه! البته برای یه جریان ایده آل معادله لاپلاس رو مینویسیم که در اون بردار سرعت برابر عملگر دل در فی هستش
    کلا معادلات ناویر- استوکس(navier-Stokes )در لایه مرزی بکار میرن که نمیدونم به دردت میخوره یا نه ، میشه برای جریان آشفته هم نوشتش ،ولی کلا در جریان آشفته متغییرامون مثل فشار و سرعت رو به صورت جمع دو مولفه نوسانی و متوسط هستن، که کلا این معادله برای جریان های آشفته در کتب مکانیک سیالات پیشرفته اومده و در سطح کارشناسی نیست ولی اگه منبع بخوای میتونم کتاب viscous fluid flow نوشته f.m white رو بهت معرفی کنم ( من خودم این کتابو ندارم!) داخلش معادلات ناویه استوکس رو برای جریان turbulent رو توضیح داده
    آزمودم عقل دور اندیش را.................بعد از این دیوانه سازم خویش را‏

  8. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  9. #6
    Hime Sama
    Hime Sama
    Crown Clown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    محل سکونت
    Paradise
    نگارشها
    5,092

    Re: سوال در مورد فيزيك

    خيلی ممنون از راهنماييت

    نه با لايه مرزی کاری ندارم. داده های آزمايشگاهی دارم که خارج از لايه مرزی هستن. در کل مال جريان خون در آئورت. تقريباً تنها جايی از بدن که جريان خون آشفته هست و نه لمينار! دنبال پيدا کردن مقاومت ها و در کل افت فشار، انرژی هدر رفته، و کار اضافه ماهيچه های قلب هستم. ولی معادلات پواسون که برای خون به کار ميره، برای جريان آرام کاربرد داره. يه جوری گير افتادم و نميدونم از چه معادله اي استفاده کنم که با شرايط موجود ، match باشه!

  10. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  11. #7
    Registered User sarutobi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    محل سکونت
    کنار تو
    نگارشها
    461

    پاسخ : Re: سوال در مورد فيزيك

    نقل قول نوشته اصلی توسط Crown Clown نمایش پست ها
    خيلی ممنون از راهنماييت

    نه با لايه مرزی کاری ندارم. داده های آزمايشگاهی دارم که خارج از لايه مرزی هستن. در کل مال جريان خون در آئورت. تقريباً تنها جايی از بدن که جريان خون آشفته هست و نه لمينار! دنبال پيدا کردن مقاومت ها و در کل افت فشار، انرژی هدر رفته، و کار اضافه ماهيچه های قلب هستم. ولی معادلات پواسون که برای خون به کار ميره، برای جريان آرام کاربرد داره. يه جوری گير افتادم و نميدونم از چه معادله اي استفاده کنم که با شرايط موجود ، match باشه!
    خوب اینکه خیلی ساده شد!
    ما که داخل لوله ها چه برای جریان لمینار و چه آشفته از فرمول دارسی وایزباخ استفاده میکنیم!

  12. سپاس


  13. #8
    Registered User sarutobi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    محل سکونت
    کنار تو
    نگارشها
    461

    پاسخ : Re: سوال در مورد فيزيك

    منتها ضریب اصطحکاکی برای جریان آرام و آشفته با هم تفاوت دارن! در آشفته ضریب اصطحکاک تابعی از زبری نسبی لوله(در اینجا رگ ) هستش متونی با فرمول هایی مثل کولبروک یا... این ضریب اصطحکاکو پیدا کنی یا به وسیله دیاگرام مودی!
    البته برای هردوشون باید رینودلز خون توی رگ و همینطور زبری نسبی رگو بلد باشی
    h=flv^2/(2dg
    که hهمون هد لاسته
    fضریب اصطحکاکه
    l طول لوله
    d قطر لوله
    v سرعت سیال
    g شتاب گرانش
    ویرایش توسط sarutobi : 11-18-2010 در ساعت 02:12 PM

  14. سپاس


  15. #9
    Registered User sarutobi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    محل سکونت
    کنار تو
    نگارشها
    461

    پاسخ : سوال در مورد فيزيك

    اگه خواستی فرمول کلبورک رو هم برات میفرستم ، البته باید دنبال یه رنج برای زبری نسبی رگ باشی!
    دیاگرامش رو هم فکر کنم از اینترنت بتونی پیدا کنی
    وقتی که هد لاست رو پیدا کردی میتونی با استفاده از رابطه برنولی افت فشار رو محاسبه کنی

  16. سپاس


  17. #10
    Registered User sarutobi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    محل سکونت
    کنار تو
    نگارشها
    461

    پاسخ : سوال در مورد فيزيك

    البته یه نکته مهم رو هم اضافه کنم در رابطه برنولی ما در کارای صنعتی یه هدلاست فرعی هم داریم که مربوط به شیر ها ، زانویی ها و ... میشه که باید در محاسباتمون منظور بشه تو این مثال پیچ و خم های رگ مثل زانویی عمل میکنن که باعث افت فشار میشن یعنی هرچی رگ پیچ و تابش بیشتر باشه افت فشار هم بیشتر میشه ، اگه میخوای خیلی دقیق کار کنی ، چون معادلاتت خیلی پیچیده میشن باید از نرم افزار استفاده کنی (مثل fluent ) یا میتونی هد لاستی رو که این پیچ و تابای رگ دارن رو معادل هد لاست مثلا 30 سانتی متر رگ صاف در نظر بگیری

  18. سپاس


  19. #11
    Hime Sama
    Hime Sama
    Crown Clown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    محل سکونت
    Paradise
    نگارشها
    5,092

    Re: سوال در مورد فيزيك

    اتفاقاً خودم هم تو فکر استفاده از معادله دارسی بودم. برای f ، اگه اپسيلون رو صفر در نظر بگيريم، راحت بدست ميآد چون رگ رو ميشه smooth فرض کرد. رينولدز هم تقريباً 10000 هست.

    اينجا ميمونه L ، من طول رگ رو چي در نظر بگيرم؟!

    مشگل ديگه: فشار رو در left ventricle ندارم که بخوام بعداً از برنولی استفاده کنم... مگه اينکه از داده های تئوری استفاده کنم...

    خيلی ممنون، همين که آدم با يه نفر ديگه چک کنه و مطمئن شه، خيلی کمک ميکنه! دومو آريگاتو گزايماس

  20. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  21. #12
    Registered User sarutobi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    محل سکونت
    کنار تو
    نگارشها
    461

    پاسخ : Re: سوال در مورد فيزيك

    نقل قول نوشته اصلی توسط Crown Clown نمایش پست ها
    اتفاقاً خودم هم تو فکر استفاده از معادله دارسی بودم. برای f ، اگه اپسيلون رو صفر در نظر بگيريم، راحت بدست ميآد چون رگ رو ميشه smooth فرض کرد. رينولدز هم تقريباً 10000 هست.

    اينجا ميمونه L ، من طول رگ رو چي در نظر بگيرم؟!

    مشگل ديگه: فشار رو در left ventricle ندارم که بخوام بعداً از برنولی استفاده کنم... مگه اينکه از داده های تئوری استفاده کنم...

    خيلی ممنون، همين که آدم با يه نفر ديگه چک کنه و مطمئن شه، خيلی کمک ميکنه! دومو آريگاتو گزايماس
    میتونی آئورت طرف رو بیرون بکشی و مترش بکنی
    خواهش میکنم

  22. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  23. #13
    Registered User sarutobi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    محل سکونت
    کنار تو
    نگارشها
    461

    پاسخ : Re: سوال در مورد فيزيك

    راستی مگه اختلاف فشار رو نمیخوای؟ دیگه خود فشار بطن چپ رو لازم نداری!

  24. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  25. #14
    Hime Sama
    Hime Sama
    Crown Clown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    محل سکونت
    Paradise
    نگارشها
    5,092

    Re: پاسخ : Re: سوال در مورد فيزيك

    نقل قول نوشته اصلی توسط sarutobi نمایش پست ها
    راستی مگه اختلاف فشار رو نمیخوای؟ دیگه خود فشار بطن چپ رو لازم نداری!
    خوده فشار رو هم ميخواستم! ولی فکر نکنم راهی برای حساب کردنش با اطلاعاتی که من دارم، که فقط سرعت در تک تک نقاط هست، وجود داشته باشه! يا شايدم من سيالات کاملاً يادم رفته!:p

  26. 3 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  27. #15
    Registered User sarutobi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    محل سکونت
    کنار تو
    نگارشها
    461

    پاسخ : Re: پاسخ : Re: سوال در مورد فيزيك

    نقل قول نوشته اصلی توسط Crown Clown نمایش پست ها
    خوده فشار رو هم ميخواستم! ولی فکر نکنم راهی برای حساب کردنش با اطلاعاتی که من دارم، که فقط سرعت در تک تک نقاط هست، وجود داشته باشه! يا شايدم من سيالات کاملاً يادم رفته!:p
    خود فشار کجا رو میخوای؟ همون بطن چپ؟ خوب من این مساله رو اینطور فرض کردم که یه لوله دارییم که سرعت سیال داخلش مشخصه (از داشتن عدد رینولدز) همینطور زبری نسبی رو هم میدونیم و در طول لوله هیچ پیچ و تابی نداریم در این صورت برنولی فقط اختلاف فشار ( افت فشار ) رو بهمون میده اگه بخوایم فشار دو سر رو معلوم کنیم مسلما باید یکیشو داشته باشیم ، حالا این فشار رو میتونیم
    1- یا با نوشتن برنولی بین یکی از سر های لوله و یه نقطه دیگه که فشارشو داریم نوشت ،حالا چون من از سیستم گردش خون اطلاعاتی ندارم نمیتونم این نقطه رو بهت بدم که این نقطه رو شاید بتونی با گرفتن فشار خون با دستگاه فشار سنج تعیین کنی البته این نکته رو هم بگم که اگه لوله توی این دو نقطه قطرش تغییر کنه ، سرعتش و در نتیجه عدد رینودلز و دنبالش هد لاستت تغییر میکنه! پس شرایط بین دو نقطه هم مهمه!
    2- توی این روش باید خون و خون ریزی راه بندازی و احتمالا یه جنازه رو دستت میمونه!!!!!!تئوریش اینه که اگه یه لوله داشته باشیم که داخلش یه سیال جاریه اگه روی این لوله یه سوراخ درست کنیم و یه لوله شیشه ای رو رو فقط تا سطح داخلی لوله فرو کنیم چون در جدار لوله سرعت سیال صفره ( شرط عدم لغزش) ارتفاعی رو که سیال درون شیشه بالا میره برابر هد فشار (p/gama) در اون نقطه میشه
    در کل با این داده هایی که دادی (سرعت ،زبری) من بیشتر از این چیزی نمیتونم بگم

  28. 3 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ