-
05-28-2010, 08:41 AM
#166
دهکده هاتاکه
پاسخ : دانستنیهای walter
سادگی و صرفهجوئی در آثار او آشکار بود و بسیاری از صفحههای نت آثار او جلوهٔ سلولهای کوچکی از موسیقی را داشتند که بهگونهای بیانتها بر روی یکدیگر میلغزیدند. هیچیک از اینها به آن مفهوم نیست که او انقلابی در عرصهٔ موسیقی پدید آورد، ولی او در نسبت میان موسیقی و پرده، انقلابی را رقم زد.
در خلال بقیهٔ سالهای دههٔ ۴۰ هرمان در فیلمهائی کارکرد که نهایت استفاده را هم از شخصیت موسیقائی او و هم از شخصیت فردیاش میبردند. اسکار سال ۱۹۴۲ او برای همهٔ چیزهائی که با پول میتوان خرید (همان شیطان و دانیل وبستر) تنها جایزهٔ آکادمی به او بود و در واقع یک معذرتخواهی بابت اینکه نتوانسته بود فیلم به لحاظ سیاسی مخالف خوان همشهری کین را بستاید. این فیلم برداشتی از داستان معاملهٔ فاوست با شیطان بود که در قرن نوزدهم میگذشت، و تلفیق آن از پیچیدگی روانشناسانه در فضائی تاریخی کاملاً با کار آهنگساز جور درمیآمد. خانوادهٔ اشرافی آمبرسن (۱۹۴۲)، جین آیر (۱۹۴۳)، آنا و پادشاه سیام (۱۹۴۶) و سیمای جنی (۱۹۴۸) همگی همانقدر تأثیرگذار از کار درآمدند. با اینحال موسیقی شبح و خانم موئیر (۱۹۴۷) محبوبترین کار او شد و بهراستی همهٔ چیزهائی را که هرمان قصد گفتنشان را داشت، جمعبندی کرد. پیش از او با فیلم جینایر بهنحوی بسیار شخصی با زمان و مکانی دیگر همذاتپنداری کرده بود. این فیلم الهامبخش او در نوشتن تنها اپرایش (ودرینگ هایتز / بلندیهای بادگیر) شد و این شوق را در او ایجاد کرد تا افراطهای گوتیک و مایههای شاعرانهٔ مخوفش را در موسیقی فیلم بهطرز گستردهتری بهکار بگیرد. حکایتهای افسانهای دربارهٔ رفتار خشن و تندخویانهٔ هرمان وجود دارد، ولی هیچیک به این پروژه مربوط نمیشود. دلمشغولی او با انزوا و مرگ در پسزمینهٔ شعری ماجرای عاشقانهٔ میان جن تیرنی و رکس هریسن ـ ناخدائی که از گور برگشته ـ بهخوبی درک و دریافت شده است. هرمان در موسیقی این فیلم بیش از همهٔ کارهای دیگرش از لایت موتیف استفاده میکند. او با استفاده از سازهای بادی چوبی، کلارینت و سازهای زهی، ابعاد مختلف این داستان عاشقانهٔ نافرجام را منتقل میکند. خود او با شوخطبعی موسیقی این فیلم را ”موسیقی ماکس استاینری“ میخواند و با اینکار، سبک عصر طلائی را در پیرامونش تصدیق میکرد.
● از طلا به نقره
نقش هرمان در فهم اینکه چرا چنین تلقی میشود که عصرطلائی به پایان رسید و جای خود را به چیز دیگری داد، بسیار حساس است. او شخصیت کلیاش را در قالب یک فرم هنری ترجمان کرد که در غیر اینصورت به نظامی استودیوئی که به راه و روشهای خودش میگشت، تن میداد. تغییری که او در این تفکر پدید آورد، آنقدر بزرگ بود که تغییرهای بزرگتری را از پی بیاورد.
در ۱۹۴۹ کلمبیا رکوردز، صفحههای ۳۳ دور را وارد بازار کرد و پس از آنهم RCA Victor صفحههای ۴۵ دور را معرفی کرد. البته پیش از آن، عرضهٔ صفحههای ۷۵ دور، پخش قطعههای پروپیمانتری از موسیقی یک فیلم بر روی صفحه را دچار محدودیت کرده بود. سال بعد ”تم هری لایم“ از موسیقی مرد سوم (۱۹۴۹) یازده هفته در ردهٔ اول جدول ماند و این نشانهای بارز از ایجاد تحول در فکر مردم و استودیوها در زمینهٔ موسیقی فیلم بود. اینکه این قطعه را یک نوازندهٔ کاملاً گمنام وینی اجراء کرده بود، آنهم با سازی همانقدر ناشناخته (زیتر)، نشانهٔ بزرگتری بود حاکی از اینکه طرز تفکر استودیوها (بریتیش لاین / لاندن فیلمز) در باب چگونگی بهکارگیری موسیقی دچار تحول شده است. اینکه اورسنولز هم در این فیلم حضور داشت، تصادفی بود، ولی آیا اینرا که چنین تحول رادیکالی در سبک، یکدهه بهکارگیری و تلفیق نامتعارفسازها توسط برنارد هرمان را در پی داشت نیز میتوان تصادف به حساب آورد؟
هیچ موسیقیای به تنهائی پایان یک عصر و آغاز عصربعدی را نشانهگذاری نمیکند. واژهٔ ”عصر“ کمی زیاده از حد یا بهگونهای گمراهکننده بهکار میرود. در پایان دههٔ ۴۰ و آغاز دههٔ ۵۰، ایدههای موسیقائی به سرعت گسترش مییافتند و اساساً دورهٔ گذاری از راه رسیده بود. از هر کسی بپرسید که موسیقی میکلوش رژا برای بنهور یا موسیقی الکس نورث برای کلئوپاترا به چه دورهای تعلق داشته، بیبروبرگرد جواب میٔهد به عصرطلائی؛ با اینحال اولی متعلق به ۱۹۵۹ است و دومی ۱۹۶۳. از طرف دیگر، اگر دربارهٔ موسیقی کاراس برای مرد سوم یا حتی موسیقی سرشار از ساز ترمین (theremin) هرمان برای روزی که زمین از حرکت ایستاد بپرسید، قضیه کمی مبهم میشود چون سبک این دو به چیزی گرایش دارد که موسوم به عصر نقرهای است.
سبک عصر طلائی هیچگاه از بین نرفته و در دورههائی عنایت مجددی به آن شده است ـ بهعنوان مثال توسط جان ویلیامز در دههٔ ۱۹۷۰. با تحولات صنعت ضبط موسیقی، از راه رسیدن راکاندرول و بهخصوص به انحصار تلویزیون درآمدن مخاطبان، فرم ارکسترال با زبان خودش کنار گذاشته شد تا دیگران بخت خود را در این عرصه بیازمایند.
-
5 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :
-
07-08-2010, 03:46 PM
#167
دهکده هاتاکه
پاسخ : دانستنیهای walter
وای وای ...... خدا جونم....
چه گردو خاکی گرفته این تاپیک ..... از فردا میسازمت ...
-
4 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :
-
07-11-2010, 08:59 AM
#168
-
-
07-11-2010, 09:03 AM
#169
دهکده هاتاکه
پاسخ : دانستنیهای walter
تاریخچه
پدیده باران اسیدی در سالهای پایانی دهه 1800 در انگلستان کشف شد، اما پس از آن تا دهه 1960 به دست فراموشی سپرده شد. «اسمیت» در سال 1873 واژه باران اسیدی را برای اولین بار مطرح کرد. او پی برد که ترکیب شیمیایی باران تحت تاثیر عواملی چون جهت وزش باد ، شدت بارندگی و توزیع آن ، تجزیه ترکیبات آبی و سوخت میباشد. این محقق متوجه اسید سولفوریک در باران شد و عنوان نمود که این امر ، برای گیاهان و اشیا واقع در سطح زمین خطرناک است.
«موتا» و «میلو» در سال 1987 عنوان داشتند که دیاکسید کربن با اسید سولفوریک و اسید نیتریک عوامل اصلی تعیین کننده میزان اسیدی بودن آب باران هستند، چرا که در یک فاز آبی به صورت یونهای نیترات و سولفات در میآیند و چنین یونهایی به آب باران خاصیت اسیدی میبخشند.
عوامل موثر در اسیدیته باران
آب باران هیچگاه، کاملا خالص نبوده و با پیشرفت صنعت بر ناخالصیهای آن افزوده شده است. ناخالصی طبیعی باران بطور عمده ناشی از نمکهای دریایی است و گازها و دودهای ناشی از فعالیت انسان در فرآیند ابرها دخالت میکنند.
آتشسوزی جنگلها نیز، از جمله عواملی است که در میزان اسیدیته آب باران نقش دارد. فرآیندهای بیولوژیکی، آتشفشانی و فعالیتهای انسان، مواد آلوده کننده جو را در مقیاس محلی، منطقهای و جهانی در فضا منتشر میکنند. به عنوان مثال، در صورت وجود جریانات باد در نواحی صنعتی، مواد خارج شده از دودکشهای کارخانهها در سطح وسیعی در فضا پراکنده میشوند.
اسیدهای موجود در باران اسیدی
اسیدهای عمده در باران اسیدی، اسید سولفوریک و اسید نیتریک میباشند. بطور کلی این اسیدها به هنگام حمل توده هوایی که آلایندههای نوع اول مثل و را دربر دارند، بوجود میآیند. از این رو معمولا محل نزول باران اسیدی دورتر از منبع آلایندهها میباشد. باران اسیدی یک مشکل آلودگی است که به علت حمل دوربرد آلایندههای هوا توسط باد حد و مرز جغرافیایی نمیشناسد.
بطور کلی در مقیاس جهانی بیشتر بوسیله آتشفشانها و توسط اکسایش گازهای گوگرد حاصل از تجزیه گیاهان تولید میشود. این دیاکسید گوگرد طبیعی معمولا در قسمتهای بالای جو انتشار مییابد. بنابراین غلظت آن در هوای پاکیزه ناچیز میباشد. منبع عمده تولید ناشی از فعالیتهای انسانی احتراق زغالسنگ میباشد.
دیاکسید گوگرد بوسیله صنعت نفت به هنگام پالایش نفت یا تصفیه گاز طبیعی مستقیما یا به صورت در هوا انتشار مییابد. بیشتر کانیهای با ارزش در طبیعت به صورت سولفید یافت میشود. بنابراین هنگام استخراج و تبدیل آنها به فلز آزاد مقداری در هوا آزاد میشود و در اثر ترکیب با ذرات ریز بخار آب به تبدیل میگردد و در اثر کاهش دما در قسمتهای بالای جو به صورت باران اسیدی به زمین برمیگردد.
در هوای غیر آلوده به مقدار کم در اثر ترکیب اکسیژن و نیتروژن موجود در هوا هنگام رعد و برق، وجود دارد و همچنین مقداری هم از رها شدن اکسیدهای نیتروژن از منابع زیستی حاصل میشود، اما که به عنوان آلاینده جوی محسوب میشود، از نیروگاهها و دود اگزوز خودروها ناشی میشود.
-
-
07-11-2010, 09:15 AM
#170
-
2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :
-
07-12-2010, 08:58 AM
#171
دهکده هاتاکه
پاسخ : دانستنیهای walter
تبلیغات، فرهنگ سازی و نقش آن در توسعه
در فرهنگ معین«تبلیغ» به معنای رسانیدن پیام یا خبر یا مطلبی به مردم، ابلاغ، و موضوعی را با انتشار اخبار به وسائل مختلف مانند رادیو، تلویزیون،روزنامه،پوستر و… در اذهان عمومی جاگیر کردن آمده است.
«تبلیغات»نیز که از ریشه ی «بلغ»آمده است، به مجموعه فعالیت هایی گفته می شود که امور مربوط به توضیحات بالا را شامل شود. هر چند که در فرهنگ معین به معنای «اداره نشر اخبار»آورده شده است «تبلیغات» همان «آگاهی بخشیدن» است خواه به صورت مکالمه و یا دیالوگی رودر رو، خواه از طریق رسانه های مختلف.
بی شک در جوامع امروزی تبلیغات دارای اهمیت بالایی است و عموماً از طریق رسانه های گوناگون این امر به انجام و فرجام می رسد. کتب،روزنامه، پوستر، تابلو هایی تبلیغاتی، تراکت، بروشور، کاتالوگ،رادیو، تلویزیون، سینما، تئاتر ؛ماهواره و اخیراً اینترنت و دنیای مجازی، مجاری رایج مبلغان فرهنگی ، تجاری سیاسی و دست اندرکاران صنعت تبلیغات هستند.
آری در جهان کنونی، تبلیغات تبدیل به یک صنعت کاملا پویا و فرهنگ ساز شده است(جدای از نقش مخرب تبلیغات کاذب در ترویج فرهنگ مصرف گرایی در راستای اهداف سودجو نیز آن دسته از فعالیت های تبلیغاتی که منجر به قلب واقعیت می شوند).
چنان که با یک برنامه تبلیغاتی مدرن می شود حتی در ظریفترین مسائل سیاسی نیز تاثیر گذار بود. چه بسا با تبلیغات، دو کشور می توانند تا سرحد جنگ پیش بروند! نمونه بارز آن در پرونده ای هسته ای ایران قابل مشاهده است و یا به گونه ای دیگر، نقش سینمای هالیوود در تاثیر گذاری بر اذهان عمومی و زمینه سازی برای ترویج سیاست ها و فرهنگ آمریکایی.
همانطور که گفتیم تبلیات از مجاری گوناگون صورت می پذیرد که همانا بخش اعظم آن تبلیغات گرافیکی است که در حیطه ی هنر های تجسمی قابل بحث است و بر پایه ی اصول روانشناسی و کارکردهای اجتماعی و فرایندهای ارتباطی شکل گرفته است. این شاخه از تبلیغات با صنعت چاپ در ارتباط مستقیم است و در قالب پوستر، بروشور، کاتالوگ، تراکت، بیلبوردها و… با مخاطبان خود در ارتباط است.
از آن جا که در این مقاله سعی بر آن است تا نقش تبلیغات را در زمینه ی فرهنگ سازی و توسعه استان بررسی کنیم جا دارد ابتدا در مورد «گرافیک »و «گرافیک تبلیغاتی»مطالبی ذکر شود
هنر گرافیک در سال های نخست سده ی بیست ام شکل گرفت و همپای تکامل صنعتی گسترش یافت.{البته «گرافیک» به معنای «ارتباط تصویری»است و لازم است اشاره کنم که تمام تلاش های بشر نخستین که با علائم و خط و تصویری با هنموع خود ارتباط برقرار می کرد نیر فعالیتی گرافیکی محسوب می شود. در طول دوره های «پارینه سنگی»،« نوسنگی» پیش تاریخی و بعدها در عصر تاریخ شامل دوره های کهن و باستانی و دوره های متعالی تر تاریخ، همین طور که به جلو می آئیم این تلاش ها عالمانه تر و هوشمندانه تر صورت می پذیرند و قواعد و پایه های ساختار «نگاه گرافیکی» در بشر به سرعت رشد کرده و به ابعاد گوناگون زندگی تعالی بخشیده است تا آن جا که بعد از دوره رنسانس و انقلاب صنعتی فرانسه این هنر عملا به عنوان «هنر و علم تبلیغات»به جهانیان معرفی گردید.} به طور کلی این شاخه زنده و پویای هنر امروز در ابتدا از سه سبک معروف هنر متحول معاصر «کوبیسم»،«فوتوریسم»و نوآوری های «دادائیست ها »ملهم گردیده است .
و همچنان که می دانیم این هر سه شیوه به عنوان بت شکنانی عظیم اصول کلاسیسم را در هم کوبیدند و پایه های هنر نو را بنا نهادند که یکی از نتایج آن به وجود آمدن هنر «گرافیک » بر پایه ی آثاری که در آن ها از تکنیک های فتومونتاژ ،کولاژ با بریده ی روزنامه ها و… استفاده می باشد.
لازم به ذکراست در عصر ما، با گسترش صنایع و به حکم جبر زمانه، هنر نیز یکی از بندگان قهری اربابان صنعت گردیده است نتیجه ی مثبت این امرآشتی احساسات عواطف سیال آدمی با خشونت ماشین بود . این پیامد از ناهنجاری نکبت بار دنیای ماشینیزم کاسته است . در دنیای ماشین زده هیچ عاملی بهتر از ابداع و نوآوری های هنر به وپیشه کاربرد گرافیک نتوانسته است چهره ای قابل تحمل و مورد پذیرش از زندگی ماشینی ارائه دهد.
-
2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :
-
07-12-2010, 09:00 AM
#172
دهکده هاتاکه
پاسخ : دانستنیهای walter
متاسفانه در بعضی مواقع با کژ اندیشی صاحبان کالا، به کار بردن شیوه های تبلیغاتی نادرست و عدم تخصص در این زمینه ، محصولات تبلیغاتی طراحی و چاپ شده ارزش واقعی خود را از دست داده و کار این ابتذال تا بدانجا می شکند که نه تنها به نتیجه ی مثبت دست نیافته بلکه از ارزش کار و دستمایه ی هنر و هنرمندان واقعی نیز کاسته است.
به هر حال طراحان نوآور به ناچار در این زمینه هم به کارهای نو با مایه های فکری روشن دست یافتند که این ابدعات و خلاقیت های تازه ی هنری به عنوان کاری تازه تجلی کرد و بعدها این هنر نو را«گرافیک» نام نهادند.
با نگاهی اجمالی به جایگاه و تاریخچه ی گرافیک می توان نتیجه گرفت که این هنر در همه احوال حتی در خدمت صنعت و تکنولوژی و سرمایه ،ارج ویژه ای داشته است. اما نباید تصور کرد که آن دسته از آثار سفارشی غیر حرفه ای که در سطح بسیار پائین و عامیانه عرضه می شوند ، دارای ارزش هنری باشند.
در آغاز سده ی بیست ام، عده ای از هنرمندان در کنار کارهای آکادمیک خود گوشه ای از هنر خویش را در راه پژوهش و بررسی جوانب مختلف هنر گرافیک قرار دادند و با توجه به خواست مردم و اصول زیبایی شناسی و روانشناسی توانستند سلیقه ی پژوهندگان و روشنفکران را نیز با خود همراه کنند.
در حدود سال های ۱۸۸۰تا۱۹۲۰ابدعات هنرمندان در زمینه ی تبلیغات توانست به پی ریزی اساس و مبانی هنر گرافیک و شناساندن آن به مردم و روشن نمودن نقش آن در زندگی روزمره کمک کند. با به کارگیری شیوه های مدرن تبلیغاتی و استفاده از تکنیک های جدید، این هنر در حدود سال۱۹۳۰به اوج خود رسید.
گرافیک در سیر تاریخی خود به حدی پیش رفت که به عنوان «هنر جوامع ماشینی »شناخته می شود و آن را محکی می دانستند که واقعیت عینی را از توهمات ذهنی و از سوی دیگر روشنی حقایق محسوس را از میان تاریکی های جهان مادی و تکنولوژی بیرون کشیده و به نحو بارزی نشان می دهد.
نیاز به تبلیغ در کارهای تجاری و همچنین تبلیغات فرهنگی و نیز شکوفایی صنعتی دهه های اول سده ی بیست ام ایجاب می کرد که هنرمند گرافیست از هنر خود در راستای تبلیغ بهره جوید و توسعه ی وسایل ارتباطی جمعی و نیز رشد علمی – صنعتی ، این بهره وروی را آسان تر کرده، شتاب بخشیده و سودمند تر از پیش کرده بود به طوری که مهمترین هدف گرافیک، ابداع در دنیای تبلیغات و طرح تئوری های هنری تازه ی تبلیغات بوده است .
با این توصیفات گرافیک در راستای هدف پیشین و در سیر تکامل خود از جایگاه ویژه ای در جوامع بشری برخودار گردید. این شاخه از هنر همواره پاسخگوی ذوق و سلیقه ی مخاطبان خود بوده و هست . کمتر جایی را مشاهده می کنیم که گرافیک در آن نقشی نداشته و یا نفوذ نکرده باشد این هنر و صنعت تبلیغات توانسته است با قدرت بالای نفوذ خود و همچنین به عنوان محملی جذاب ، بهترین قالب برای رفع نیازها و انتقال مفاهیم به همنوعان باشد . این در حالی است که حیطه ی نفوذ و گسترش این شاخه از هنر چنان وسیع است که شاید بتوان گفت بدون گرافیک از جذابیت های زندگی تا حدود زیادی کاسته می شود!
سادگی، صراحت، ایجاز و جذابیت های بصری از جمله صفاتی هستند که ویژگی های بارز این هنر را تشکیل می دهند و همین عامل توانسته اند این هنر را این چنین جذاب بنمایند و مثلاً شامل صاحبان کالا یا متولیان فرهنگی، تجاری و یا سیاسی، هنرمند و مخاطب را شکل دهد. در این میان گرافیک و هنرمند گرافیست ، به عنوان پل ارتباط ، نقش خود را به بهترین نحو ایفاء می کند.
امروزه شاهد به کارگیری طراحی گرافیک و زیر مجموعه های آن در عرصه های گوناگون زندگی هستیم. از یک کارت ویزیت ساده گرفته تا پوستر ، کاتالوگ، طراحی نشانه های تجاری و فرهنگی ، بیلبوردهای عظیم و… همگی متاثر از این هنر هستند . در هر حال نمی توان انکار کرد که گرافیک همواره در تلاش است تا واقعیت های عینی و محسوس و همین طور لایه های پنهان زندگی ، و در ادامه مسائل حساس فرهنگی ، سیاسی، اجتماعی، روانشناسی و .. را به نحوی جذاب نمایان سازد، تجسم ببخشد و به مخاطبین خود انتقال دهد.
این هنر محملی است برای بازنمایی ایده، فرهنگ و عقاید ملل مختلف و چه بسا جوامع بشری توانسته اند از طریق این قالب هنری فرهنگ سازی کرده و با ارتقاء آگاهی های جامعه و تبلیغات نیازهای خود را برطرف کرده و در به وجود آوردن محیطی زیبا و دلنشین از طریق «گرافیک تبلیغاتی و گرافیک محیطی» که در کشور ما کمتر مورد توجه قرار می گیرد، تاثیر گذار باشند.
توجه به عرصه های مختلف این هنر نمایانگر این موضوع است که جوامع برخوردار از این هنر و علم همواره در بر طرف کردن نیازهای خود و همچنین پاسخگویی به ذوق مخاطبان موفق تر عمل کرده و نیز توانسته اند در برقراری ارتباطات فردی و اجتماعی به نتایج شگفت انگیزی دست یابند.
با گسترش نفوذ گرافیک تبلیغاتی در جوامع مختلف و نیز افزایش نیازهای فرهنگی ، تجاری و… بیش از پیش نیاز به سرمایه گذاری در زمینه ی تبلیغات احساس می شود. به طبع کشور ما نیر از این قاعده مستثنی نیست و روند گرایش به شیوه های نوین تبلیغاتی به سرعت رو به رشد است . در همین راستا با توجه به خرده فرهنگ ها و فرهنگ های بومی و منطقه ای و با در نظر گرفتن معیارهای توسعه ی همه جانبه جا دارد به مقوله تبلیغات و نقش آن در توسعه ی استان با نگاهی عالمانه و با افق های بلند نگریسته شود و با در نظر گرفتن پتانسیل های موجود در استان، اقدام به برنامه ریزی مدرن جهت ایجادجهش های اساسی در زمینه های فرهنگی ، تجاری، سیاسی، اجتماعی ، بهداشت، گردشگری،آموزش و..کرد.
عرصه ی مطبوعات که نقش تعیین کننده ای در مسیر توسعه ایفا می کنند از دیگر بخش هایی است که نیاز به توجه جدی در زمینه ی گرافیک مطبوعاتی از جمله سرلوحه و صفحه آریی و نیز بهره گیری مناسب از رنگ و فرم و تصاویر خبری است تا بهتر و جذاب تر بتوانند نقش خود را ایفاء کنند. در این عرصه برقراری ارتباط با مخاطب حائز اهمیت است که به لحاظ ضعف های عمده در این بخش درصد بسیار پائینی از مخاطبان را به خود جلب کرده است.
صنعت گردشگری و توریسم از پردرآمدترین صنایع دنیا است تا جائیکه درآمد ناشی از این بخش در کشوری مثل اسپانیا چندین برابر درآمد نفتی ایران در طول یک سال می باشد. کارهای صورت گرفته در این بخش بسیار ناچیز و ناقص هست و جا دارد با نگاهی بین المللی به این مقوله اقدام به برنامه ریزی تبلیغاتی کرد . در این راستا توجه به «گرافیک محیطی» در کنار گرافیک تبلیغاتی اثر گذاری دو چندان خواهد داشت.
-
-
07-12-2010, 09:01 AM
#173
دهکده هاتاکه
پاسخ : دانستنیهای walter
سازمان های مربوطه از میراث فرهنگی گرفته تا شهرداری باید نگاه جدی به مقوله «گرافیک محیطی »جهت زیبا سازی محیط زندگی شهروندان و نیز جلب نظر گردشگران داخلی و خارجی را در سرلوحه ی کار خود قرار دهند.
فرهنگ بومی، آموزش و پرورش ، بهداشت، ترافیک، شهر سازی، فرهنگ ایثار گری و شهادت ، تحصیل و آینده ی جامعهی دانشگاهی ، حرکت های خیر خواهانه در زمینه ی مسکن و مدرسه سازی، معضلات اجتماعی، فیهنگی ، سیاسی و بحران های هویتی و موارد بسیار دیگر که در این مقال نمی گنجد همه و همه نیاز جدی به کار و نگاه تبلیغاتی نو داشته و در مسیر توسعه ی همه جانبه ی کشور نقشی تعیین کننده دارند. این نوشتار فرصتی است تا با واسطه با مدیران و متولیان فرهنگی کشور و متولیان امر توسعه که بی شک همه در آن سهیم هستیم ، سخن گفته و آن ها را به نگاهی نو و کاربردی در این زمینه دعوت می کنم هر چند که در این میان هستند عزیزانی که با همین رویکرد مشغول به کارند اما « یک دست و و دست و سه دست صدا نداردد!» دست ها همه باید بالا رود تا آن شود که شایسته اش هستیم . در این میان توجه به معیارهای علمی و هنری و آگاهی از فرایند تبلیغاتی می تواند مسیر توسعه ی استان را با شتاب بیشتری به پیش ببرد .
-
-
07-12-2010, 09:05 AM
#174
دهکده هاتاکه
پاسخ : دانستنیهای walter
نظافت و آراستگی
در منابع اسلامی آمده است كه خداوند زیباآفرین، جمال و زیبایی را دوست دارد. در مورد مسایل یك خانواده، دستوراتی برای نظافت و آراستگی ظاهر و ایجاد جذبه متقابل آمده است و این فكر كه مرد نیازی به زینت ظاهر و رعایت نظافت ندارد، مورد قبول نیست، چنانكه ثامن الحجج(ع) فرموده اند: " چه بسا بی توجهی مرد به آراستگی ظاهر، سبب گردد كه زن از پاكدامنی فاصله بگیرد و فضیلت عفت را از دست بدهد." (۱۰) همچنین، حضرت در جای دیگری تأكید دارند كه "پاكیزگی از خلق و خوی پیامبران الهی است." (۱۱)حضرت امام رضا(ع) از پدران بزرگوار خود روایت نموده اند: " زنان بنی اسرائیل از عفت و پاكی دست برداشتند و این مسأله هیچ سببی نداشت جز آنكه شوهران آنها خود را نمی آراستند."
از سوی دیگر، زن مجاز نیست كه برای غیر شوهر آرایش كند. رسول اكرم(ص) از اینكه زن در خارج خانه لباس جذاب بپوشد، به صورتی كه نظر دیگری را به سوی خود جلب نماید، نهی فرموده اند.
آراستگي و پاکيزگي در عين سادگي
انسان به طور طبيعي و فطري آراستگي و زيبايي را دوست مي دارد. چنان که حضرت علي(ع) فرموده است: “ان الله جميل و يحب الجمال؛ خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد”. (22)
حضرت رضا(ع) در تشريح سيره و سنت انبيا مي فرمايد: “ من اخلاق الانبياء التنظف؛ آراستگي و نظافت از اخلاق پيامبران است”. (23)
بر هر انساني لازم است که آراستگي به آرايش و نظافت را همچون يکي از وظايف روزانه در زندگي خود رعايت کند و بخشي از اقلام سبد خانوادگي خود را با وسايل آراستگي و نظافت اختصاص دهد.
از لحاظ رواني، آراستگي، نظافت و زيبايي و زيباسازي محيط خانه و خانواده، آرامش اعضاي آن را فراهم مي سازد و عامل موثري براي افزايش محبت و همگرايي بيشتر خواهد بود.
اگر نظافت و زيبايي براي همه انسان ها لازم و مفيد باشد، براي برخي از افراد واجب است زن و شوهر از کساني هستند که آراستگي براي آنان واجب و از ضروريات زندگي است.
پيامبراکرم (ص) فرمود:
هر مردي از شما مسلمانان موظف است خودش را براي همسرش آراسته کند، همچنان که دوست دارد زنش براي او آراسته باشد(24)
فاطمه زهرا(س) که در مکتب نبوت تربيت شده بود و با فرهنگ و اخلاق آشنايي کامل داشت، به رعايت اصل آراستگي در زندگي خانوادگي آگاهي کامل داشت و آراستگي و نظافت را پيش ازآن که يک امر شخصي و فردي بداند، آن را حق خانوادگي و همسر خود مي دانست و از اين رو، به آن بسيار اهميت مي داد.
-
2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :
-
07-12-2010, 09:08 AM
#175
دهکده هاتاکه
پاسخ : دانستنیهای walter
يکي از سنت هاي مورد تاکيد رسول خدا(ص) به کار بردن عطر و سفارش و استفاده از بوهاي خوش بوده است. آمده است فاطمه(س) تا آن هنگام که در خانه بودند، مرتب از عطرهاي گوناگون استفاده مي کردند و فضاي زندگي را علاوه بر عطر روح و معنويت به عطر ظاهري معطر مي کردند. (25)
درباره زندگي فاطمه زهرا(س) آمده است که ام السلمه مي گويد: “ از حضرت زهرا(س) پرسيدم: آيا عطري ذخيره کرده اي؟ فرمودند: آري. رفت و شيشه عطري آورد و مقداري در کف دست من ريخت. بوي خوشي داشت که هرگز نشنيده بودم. گفتم اين عطر خوشبو را از کجا تهيه کرده اي؟ فرمود: اين عطر مشکي است که از بال و پر جبرئيل فرو ريخته است. (26)پيامبر اکرم (ص) به عمار ياسر ماموريت داد براي شب عروسي حضرت زهرا(س) عطرهاي خوشبو تهيه کند. (27)
فضیلت، برخاسته از علم حضوری است
علم، تقسیم میشود به «حصولی» که عبارت است از پدید آمدن صورت پدیده در نفس، و «حضوری» که عبارت است از پدید آمدن نفسِ پدیده در نفس. علم حصولی، همچون علم به اشیای بیرونی و علم حضوری، همچون علم نفس به معلومات خود است
اینک که این حقیقت را دریافتیم، باید بدانیم که فضایل و رذایل، علم حضوری شمرده میشوند، چه، همه فضایل و رذایل، ملکههایی هستند موجود در نفس، و آن دو از باب حضور شی هستند نزد شی. زیرا همه فضایل و رذایل، باید در نفس باشند، و افکار و اقوال اعمال، ناشی از آن دو میباشند. خداوند میفرماید
بگو هر کس به طریقه خویش عمل میکند.
راغب در مفردات میگوید، منظور از «شاکلة»، همان «سرشت» است، و حتی میتوان گفت که بر این اساس، نفس به تنهایی، به همه نیروها گفته میشود و نیز براساس اتّحاد عاقل و معقول، نفس با فضایل و رذایلش، به گونهای اتحاد دارد که پرداختن به تفصیلِ آن، از حوصله این مختصر بیرون است
عقل نظری و عقل عملی
برخی از مدرکات، اموری هستند که در ارتباط با عمل نیستند و از محدوده عمل بیرون میباشند. عقل از این نگاه، «عقل نظری» نامیده میشود. بعضی از مدرکات در اختیار و در پیوند با عمل میباشند و عقل از این نگاه، «عقل عملی» نامیده میشود. عقل نظری، مانند علم به مبدأ و معاد، و عقل عملی، همچون علم به تهذیب نفس است.
با آنچه بیان شد، روشن میشود که نسبت نظری و عملی به عقل، از باب نسبت صفت است به متعلّق موصوف،و در حقیقت، نسبت نظری به عملی به مدرکات است، نه به عقل، لیکن این اصطلاح در علم رایج گشته است.
همانگونه که عقل به نظری و عملی تقسیم میشود، نیز به نظری و عملی تقسیم میگردد. مقصود از اخلاق نظری، جدا کردن فضایل از رذایل است. به سخن دقیقتر، نمودن فضایل و بیان تفاوتهای میان متشابهات آن و نیز نمودن رذایل و بیان تفاوتهای میان متشابهات آن و استدلال بر نیکو بودن فضایل و زشت بودن رذایل است.
مقصود از اخلاق عملی، آشکار کردن چگونگی پاکسازی نفس و بیان مراتب سیر به سوی حقتعالی و بیان توصیهها و رهنمودهایی کلّی یا جزیی برای تهذیب نفس و سیر از یک منزلگاه به منزلگاه دیگر است. این اصطلاح نیز از قبیل تعلّق صفت به حال متعلّق موصوف است، زیرا اینها همه با علم اخلاق پیوند دارند نه با خود اخلاق. زیرا اخلاق، همان صفات پنهان در نفس است، اعمّ از فضایل و رذایل، و این صفات، نه نظری هستند و نه عملی، چه، نظری از مدرکات عقلی است و عملی از افکار و اقوال و اعمال که آن نیز از جهتی، از مدرکات عقلی به شمار میآید.
-
2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :
-
07-12-2010, 09:10 AM
#176
دهکده هاتاکه
پاسخ : دانستنیهای walter
نسبیّت اخلاق و مطلق بودن آن
آیا اخلاق نسبی است یا مطلق؟ در حقیقت، اخلاق مطلق است و تنها گروهی به نسبیّت آن قائل هستند، که این بینش، خطایی عریان است.
در توضیح این نکته باید گفت: مقصود از نسبیّت اخلاق، آن است که حُسن و قُبح اخلاق، متناسب با زمان و مکان و افراد و اقوام و شرایط، تفاوت بیابد و مقصود از مطلق بودن اخلاق، این است که حسن و قبح آن، ابداً دستخوش دگرگونی نشود. آنچه در شمار فضایل است، نزد همگان و در هر زمان و مکان و
شرایطی، فضیلت خواهد بود و نیز آنچه قبیح است، پیوسته قبیح خواهد بود.
از آنجا که در آغاز فصل اوّل ثابت کردیم که اخلاق جزء فطریات و داخل در علم حضوری است، دیگر مطلق بودن آن به برهان دیگری نیاز ندارد و در اقامه برهان برای آن، درک فطرت و تأیید قرآن، ما را بسنده است. خداوند میفرماید:
«و نفس و ما سوّیها فالهمها فجورها و تقویها»شمس / 8-7
و سوگند به نفس و آن که نیکویش بیافریده، سپس بدیها و پرهیزگاریهایش را به او الهام کرده است.
اینکه برخی از کارهای زشت، همچون گفتن دروغ برای حفظ نفس محترمه یا خوردن مال دیگران یا دست بردن در آن برای حفظ جان یا حفظ نظم از سوی عقل، روا تلقّی میشود، این عامل توهّم نسبیّت شده است. این توهّم، نخست چنین رد میشود که اینگونه نمونهها همگی از امور اخلاقی است نه از اخلاق، و در صورت درستی این سخن، نسبی و مطلق بودن، هر دو به امور اخلاقی، یعنی گفتار و کردار باز میگردند نه به فضایل و رذایل.
در ضمن، آنچه موجب سهولت امر میشود، آن است که تمامی این نمونهها، از باب اهمّ و مهم و مقدّم داشتن اهمّ بر مهم است، که آن نیز از امور فطری به شمار میآید. در توضیح این نکته باید گفت: دروغ، زشت است و هرگز در زشتی آن دگرگونی پدید نمیآید، ولی عقل و تأیید شرع، گاهی آن را روا، بلکه واجب کرده است و آن هنگامی است که مثلاً حفظ نفس محترمهای موکول بدان باشد، ولی نباید این را از باب نسبیّت اخلاق و بدل شدن قبح به حُسن دانست، بلکه باید آن را از باب تقدّم اهم بر مهم و ارتکاب کاری زشت برای رهایی از کاری زشتتر قلمداد کرد.
چکیده سخن اینکه، فطرت هر انسانی، گواه حُسن همه فضایل، همچون پاکدامنی است و این حُسن در هیچ زمان یا مکان یا نزد گروه و فردی دگرگونی نمیپذیرد. رذایل نیز چنین است، بیهیچ تفاوت و فرقی، چونان امور اخلاقی. و اگر ما شاهد هستیم که کار زشتی، عقلاً روا یا مجاز تلقّی شده، باید آن را از باب اهمّ و مهم دانست نه از باب نسبیّت اخلاق یا امور اخلاقی.
-
-
07-12-2010, 09:11 AM
#177
دهکده هاتاکه
پاسخ : دانستنیهای walter
فضیلت و آراستگی، وسیله نزدیکی به خدای متعال
اگر چه پاکسازی نفس و تخلّق به فضایل، از اوجب واجبات عقلی و شرعی است و از جایگاه پسندیدهای برخوردار است و علم آن نیز از شریفترین علوم به شمار میآید، ولی نباید آن را بیش از وسیلهای برای رسیدن به مقام عبودیّت دانست. همانگونه که همه عبادات تشریع شده و همه نبایدهای بازداشته شده، برای رسیدن به مقام قُرب و عبودیّت است، تهذیب و سر برتافتن از پذیرش رذایل و پذیرفتن آراستگی آکنده به فضیلت نیز، از همین هدف و غایت برخوردار است. از همینرو، به نظر میرسد که واصلانِ به مقام لقا، تهذیب و آراستگی را از مقدّمات و منزلگاهها به شمار میآورند.
آنها میگویند که شمار منازل وصول به قُرب، پنج منزل است: توبه، یقظه، تخلیه، تحلیه و تجلیه.
مقصود آنها از توبه، بازگشت از تقصیرات و قصورات و برون فکنی گناهان و خطاها و ناله و زاری به درگاه خداوند متعال و احساس پشیمانی و شرم و اعتراف به این حقیقت است که شخص توبه کننده، انسانی است کاملاً فقیر، و اینکه در عرصه وجود، چیزی جز خدا، تأثیری ندارد و این چنین است که سیّئات به حسنات بدل میشود.
خداوند متعال میفرماید:
«الا من تاب و آمن و عمل عملاً صالحاً فاولئک یبدل اللَّه سیّئاتهم حسنات»فرقان / 70
مگر آن کسان که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند، خدا گناهانشان را به نیکیها بدل میکند.
مقصود آنها از یقظه، همان بیداری و هوشیاری و التزام به ظواهر شرع، اعمّ از واجبات و مستحبّات و پرهیز از محرّمات است. خداوند سبحان میفرماید:
«من عمل صالحاً من ذکرٍ أو انثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیوةً طیّبةً و لنجزینّهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون نحل / 97.
هر زن و مردی که کاری نیکو انجام دهد، اگر ایمان آورده باشد، زندگی خوش و پاکیزهای بدو خواهیم داد و پاداشی بهتر از کردارشان عطا خواهیم کرد.
مقصود آنها از تخلیه، همان زدودن رذیلتها از نفس است. خداوند میفرماید:
«قد افلح من زکّیها و قد خاب من دسّیها»شمس / 10-9
هرکه در پاکی نفس کوشید، رستگار شد، و هرکه در پلیدیاش فرو پوشید، نومید گردید.
مقصود از تجلیه، همان پیراستگی اخلاقی و آراستگی به فضیلتها و رسیدن به مقام آرامش و اطمینان است. خداوند متعال میفرماید:
«الا انّ اولیاء اللَّه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون»یونس / 62
هان، همانا اولیای خدا را نه هراسی است و نه غمگین میشوند.
مقصود از تجلیه، نورانی کردن قلب با پرتو شناخت و معرفت است.
آیا آن کس که مرده بود و ما زندهاش ساختیم و نوری فرا راهش داشتیم تا بدان در میان مردم راه خود را بیابد، همانند کسی است که به تاریکی گرفتار است و راه بیرون شدن را نمیداند؟
آنها میگویند پیمودن این منزلگاهها، سالک را به مقام لقا - با مراتبی که دارد میرساند. خداوند متعال میفرماید:
فمن کان یرجوا لقاء ربّه فلیعمل عملاً صالحاً و لا یشرک بعبادة ربّه احد کهف / 110
هر کس، دیدار پروردگار خویش را امید میبندد، باید کرداری شایسته داشته باشد و در پرستش پروردگارش، هیچکس را شریک نسازد.
و مقصود آنها از لقا و مراتب آن، چیزی نیست مگر مقام قُرب و عبودیّت و حکومت خداوند تبارک و تعالی بر قلب.
-
-
07-13-2010, 09:13 AM
#178
-
-
07-13-2010, 09:15 AM
#179
دهکده هاتاکه
پاسخ : دانستنیهای walter
استفاده از کمربند ایمنی برای زنان باردار :پزشکان بستن کمربند ایمنی را برای زنان باردار توصیه می کنند چرا که در تصادفات کمرند ایمنی هم از مادر وهم از کودک وی مراقبت می کند.
نحوه بستن کمربند ایمنی برای مادران باردارچگونه است؟
برای بستن کمربند ایمنی لازم است صندلی جلو را حتی الامکان به عقب کشید تا جایی که پا به پدال برسد ونیز قفسه سینه به خصوص در صورت برجسته بودن شکم مادر حداقل ۲۵ سانتیمتر از فرمان یا داشبورد فاصله داشته باشد.
صدمات ناشی از نبستن کمربند ایمنی :برخی از آسیب های ممکن در اثر نبستن کمربند ایمنی :
۱-صدمه به بخش قدامی سینه
۲-آسیب به چشم
۳-صدمه، خون مردگی ،ضربه مغزی
طبق تحقیقات انجام شده استفاده از کمربند ایمنی تا ۷۰ % جلوی آسیبهای سر وجمجه وتا۶۰ درصد آسیب های سینه را در تصادفات رانندگی می گیرد.
راهکارهایی برای افزایش استفاده از کمربند ایمنی:
۱-انجام فعالیتهای فرهنگی از جمله : تولید برنامه های رادیویی وتلویزیونی وکارگاه تخصصی برای گروه های سنی مختلف در فرهنگسراها ،پارک ها واماکن عمومی برای افزایش آگاهی شهروندان ،برنامه های مختلف آموزشی به صورت کتابچه راهنما ،خبرنامه ،کتاب و... منتشر نماید.
۲-ارتباط مستمر شهرداری با راهنمایی ورانندگی از طریق برقراری جلسات ماهیانه ،سمینارها ،کنفرانس ها ومصاحبه های مطبوعاتی در خصوص کمربند ایمنی باشد.
۳-ماهیانه از گروه آموزش ترافیک افرادی به بیمارستان ها ومراکز درمانی اعزام شوند وبه کادر درمان آموزش بدهند ونحوه بستن کمربند ایمنی را تشریح نمایند.
۴-برای تمامی کارمندان ادارات مختلف نحوه آموزش کمربند ایمنی توضیح داده شود.
۵-از طرف گروه آموزش ترافیک افرادی به مهد کودک های مختلف در سطح شهر اعزام واز طریق کتاب و وسایل کمک آموزشی ،آموزش های لازم به آنها داده شود و به مناسبتهای مختلف ، مسابقه های متنوعی از آموزش های ارائه شده برگزار گردد.
۶-توزیع کتابچه های راهنما وکارتهای آموزشی برای استفاده اقشار مختلف در زمانهای مشخص مد نظر باشد.
۷-هر ماه از پلیس آمار تلفات ناشی از نبستن کمربند ایمنی در خواست شود.
کیسه ی هوا چیست؟
از جمله ابزارهای ایمنی در وسایل نقلیه کیسه هوا است .کیسه ی هوا در داخل فرمان وهمچنین جلوی داشبوردقرار دارد که هنگام تصادفات باز می شود .براساس تحقیقات صورت گفته ،استفاده از کیسه ی هوا ایمنی ۲۶ درصد از مرگ رانندگان و۱۴ درصد از مرگ سر نشینان کناری در مقایسه وسایل نقلیه فاقد کیسه هوا می کاهد .
سخن آخر
با بستن کمربند ایمنی هنگام رانندگی ،از صدمات اجتماعی ناشی از تصادفات راهنمایی ورانندگی جلوگیری می شود.
رانندگی خوب سالم وبی خطر ،به وجود راه های خوب ،مطلع بودن از مقررات ،کافی وبرخوردداری از سلامت نیازمند است وعلاوه بر اینها آنچه در تضمین یک سفر موفق درون شهری وبرون شهری موثر است احترام به حقوق یکدیگر است .محققان عقیده دارند که صندلی راننده باید .صندلی کار وشغل او باشد نه جایگاه استراحت و....
-
-
07-13-2010, 09:22 AM
#180
دهکده هاتاکه
پاسخ : دانستنیهای walter
نگاهی دوباره به قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی
چندی است که دوباره مباحثه بر سر قانون« احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی »آغاز شده است.هر چند این قانون متاسفانه با همه تلاش ها فعلا در حد ویترین باقی مانده است اما جز تنها مواردی است که می توان در آن روح احترام به انسان را استشمام کرد. این نوشته که در ادامه می آید متنی است که من پس از آزادی از زندان در نزدیک به دو سال پیش در مورد این قانون نوشتم. و از نگاه یک فرد که تجربه قرار گرفتن در فضایی چون بازداشت را داشته نگاهی منتقدانه به این قانون داشتم. اشکالاتی که همچنان پابرجاست و متاسفانه در این بین عدم رعایتش هر روز بر کیفرخواست آخرت سردمداران عدالتخانه می افزاید. امروز یکبار دیگر این نوشته را به بهانه جدیدی که تداوم اشتباهات حکومت است منتشر می کنم.
گامی برای تحقق حقوق بشر
سال هاست که در چالشهای مختلف طی دهه های اخیر یک حلقه گمشده همواره به فراموشی سپرده میشد و کوشندگان استیفای این گوهر بر در بسته میزدند و راه بی فرجامی را میپیمودند. حلقه گمشده سالهای اخیر شهروند و حقوق شهروندیاش بود. حقوقی که هر دوره با توجیهی به حاشیه رانده میشد. در اردیبهشت ماه سال جاری بود که ریاست قوه قضاییه بخشنامهای برای زیر مجموعه خود صادر کرد که مجلس ششم در یک اقدام به هنگام و درست آن بخشنامه با اهمیت و حلقه گمشده را به قانونی تبدیل کرد که میتوانیم به جد بگوییم از افتخارات بی چون و چرای نظام جمهوری اسلامی است. اما اگر بتوان آن اقدام تحسین برانگیز را نهادینه کرد و ضمانت های لازم را برای اجرای آن به وجود آورد. شاید اگر خود، طعم زندان و اتهامات وارده را نمی چشیدم و در این رعد و برق گرفتار نمیآمدم، این چنین بر آن قانون تامل نمیکردم و امروز بدان نمیپرداختم. اما به حکم وظیفهای که در خود احساس میکنم و رسالتی که برای پرداختن به آنچه مبارک و عقلانی و انسانی میدانم، بر همه و به خصوص خود قائل هستم، می خواهیم چند پرسش را در مورد این قانون یعنی قانون «احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی» ابتدا به عنوان یک شهروند و بعد به عنوان یک روزنامه نگار و در آخر به عنوان کسی که طعم تلخیهایی را در این دوران چشیدهام، مطرح کنم.
-
Tags for this Thread
علاقه مندی ها (Bookmarks)
علاقه مندی ها (Bookmarks)
قوانین ارسال
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
Forum Rules
علاقه مندی ها (Bookmarks)