Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

صفحه 13 از 15 نخستنخست ... 31112131415 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 181 تا 195 , از مجموع 221

موضوع: دانستنیهای walter

  1. #181
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    با این امید که بتوان با کمک صاحبنظران، حقوقدانان و علما این اقدام ارزشمند را تقویت و با ایجاد اجماع تفکر پشت سر این حرکت را نهادینه کرد. در حالی که تنها ۹ ماه از تصویب این قانون می‌گذرد، ما در عمل کاستی ها و مقاومت‌هایی برای اجرای آن شاهدیم. البته شاید این اشکالات و کاستی‌ها نیز از همین نوپایگی این قانون باشد، اما می‌توان بیشترش را به یک سابقه تاریخی برگرداند و… اما دغدغه هایی که می‌خواهم با همه در میان بنهم:
    ۱- در بند ۱ ماده واحده این قانون آمده است: «کشف و تعقیب جرایم و اجرای تحقیقات و صدور قرارهای تامین و بازداشت موقت می‌باید مبتنی بر رعایت قوانین و با حکم و دستور قضایی مشخص و شفاف صورت گیرد. از اعمال هرگونه سلایق شخصی و سو استفاده از قدرت و یا اعمال هرگونه خشونت و یا بازداشت‌های اضافی و بدون ضروری اجتناب شود.» در این بند پرسش من این است که چگونه می‌توان «سلیقه شخصی یا سو استفاده از قدرت» را کشف کرد؟ و اصولا مرجع تشخیص این «سلیقه شخصی» چه کسی است؟ آیا متهم می‌تواند این تشخیص را بدهد یا وکیل یا مقام قضایی خاصی؟ اصولا چه کسی از قدرت سو استفاده می‌کند آیا جز مجری اعمال «قدرت»؟ البته منظورم از قدرت در اینجا همان تعریف تئوریک است و نه تعریف واقعی آن. اصولا اگر متهمی نسبت به حکمی که دستور قضایی مشخص و شفاف دارد، استنباط «اعمال سلیقه شخصی» داشته باشد باید چه اقدامی انجام دهد؟
    ۲- در همان بند ۱ «اعمال هرگونه خشونت» ممنوع شده است. همانگونه که همه می‌دانند خشونت چندین بعد دارد که خشونت جسمی یکی از آنها و خشونت روحی و خشونت لفظی دردآورترین آنهاست. پرسش من این است که چه مرجعی بر «عدم خشونت» نظارت کند؟ اگر متهمی در هر مرحله ای از بازداشت یا زندان یا … مورد خشونت قرار گیرد چگونه می‌تواند معترض شود؟ آیا در مکانی که تنها بازجو و متهم حضور دارند می‌توان اعمال خشونتی را اثبات کرد؟ واقعا آیا مکانیزمی طراحی شده است که بتوان مکان‌‌های شبهه انگیز را رفع کرد؟ و آیا اگر این چالش به مواجهی بیانجامد «دیانت و صداقت» بازجو اصالت دارد یا متهم؟ اصل برائت در این مورد چه کاربردی دارد.
    ۳- در بند۲این قانون صراحتا اعلام شده است که اصل بر برائت است مگر اینکه در دادگاه صالح و با رای مستدل و مستند فردی محکوم شود. این موضوع چه در نص قانون اساسی و چه در قانون مذکور یکی از افتخارات نظام است اما چگونه باید این اصل را به گفتمانی در شاکله فکری همه بخش‌های نظام تبدیل کرد؟ اصولا آیا در روش‌های معمول فعلی با کسی که در مظان اتهام است به مانند یک جرم برخورد نمی‌شود؟ چگونه می‌توان این تفکر را نهادینه کرد، آیا تکرار چندین و چند باره این اصل در قوانین مفید خواهد بود؟ برای جلوگیری از کند و کاو در نیت و افکار متهمان چه راهکاری وجود دارد؟
    ۴- در بند ۳ این قانون آمده است: «محاکم و دادسراها مکلفند حق دفاع متهمان و متشکی عنهم را رعایت کرده و فرصت استفاده از وکیل و کارشناس را برای آنها فراهم آورند.» پرسش اینجاست که نظارت بر اجرای این تکلیف چگونه است؟ در دستورالعمل اجرایی که در ادامه به آن خواهم پرداخت نیز اشکالاتی در این مورد وجود دارد که باید حتما برای آنها چاره‌ای اندیشیده شود. اصولا حق دفاع متهم تنها در شرایطی مهیا می‌شود که متهم احساس آزادی کند. یعنی در شرایط کاملا طبیعی و بدون هیچ احساس محدودیتی هر گونه تشخیص می دهد از خود دفاع کند و مقید نباشد. آیا در قانون کنونی اگر متهمی در بازداشت موقت باشد و پرونده وی در مرحله قبل از صدور کیفرخواست باشد، می‌توان شرایط دفاع را برای او فراهم کرد.
    ۵- در همین بند تاکید شده است که باید فرصت استفاده از وکیل و کارشناس برای متهم فراهم شود. پرسش اینجاست که این امکان آیا فقط امضای وکالت نامه است؟
    وقتی در مرحله دادسرا هیچ وکیلی قادر به استیفای حقوقی خود و موکلش نیست و حتی نمی‌تواند پرونده موکلش را مطالعه کند، استفاده از وکیل چه معنایی دارد؟ آیا نباید مکانیزم و اجباری برای پذیرش حضور وکلا در تمامی مراحل پرونده یک متهم برای محاکم و دادسراها ایجاد کرد؟ اگرنه، حقوق یک شهروند که در مظان یک اتهام قرار گرفته است از دقیقه اول قابل نقض است! چگونه می‌توان از آن جلوگیری کرد؟
    ۶- در بند ۷ این قانون آمده است: «بازجویان و ماموران تحقیق از پوشاندن صورت و یا نشستن پشت سر متهم یا بردن آنان به امکان نامعلوم وکلا اقدام های خلاف قانون خودداری گردد» در این مورد باید یک پرسش را مطرح کرد که چرا در این مورد تعیین نشده است که اماکن نامعلوم چه مکان هایی هستند. می‌تواند ادعا شود که مثلا از فلان مکان، فلان مقام قضایی اطلاع داشته، پس معلوم است! آیا نمی‌توان اینگونه پیشنهاد کرد که از این پس مقام قضایی اقدام کننده پس از بازداشت با توجیهات شفاف و قانونی موظف است، مکان بازداشت متهم را نیز اعلام کند؟ در غیر این صورت وکیل با خانواده اعتراض خود را به کجا باید ببرد؟
    ۷- در بند ۹ این قانون صراحتا اعلام شده است:« هرگونه شکنجه متهم به منظور اخذ اقرار یا اجبار او به امور دیگر ممنوع» است. آیا هنوز هم لازم نیست تا مصادیق شکنجه مشخص شود؟ آیا شکنجه فقط حلق آویز کردن و شلاق زدن است؟ ۸- در بند ۱۳ این قانون، بر برخورد جدی با متخلفان از این قانون تاکید شده است. اما راهکار آن چیست؟ خوشبختانه با دستور ویژه ریاست قوه قضاییه و اراده‌ای که برای اجرای این قانون شاهد هستیم، یک شعبه در دادسرای انتظامی قضات به برخورد با متخلفان از این قانون اختصاص یافته است و در ساختار دستگاه قضایی نیز مدیر کل در این مورد منصوب شده است که همه اینها شواهدی است بر جدیت ریاست قوه برای اجرای این قانون، که امیدوارم با موفقیت به انجام برسد و فرجام خوشش، نوید روزهای مبارکی را دهد که دیگر هیچ شهروندی، گله از حقوق پایمان شده‌اش نداشته باشد.

  2. 4 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  3. #182
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    بازگشت به زندان را دارد، هرگز همه حقیقت را نمی گوید و بازرسان باید فضایی را ایجاد کنند تا مصاحبه شونده، در امنیت کامل سخن بگوید.
    ۱۱- مهمترین دغدغه نگارنده در مورد اجرای این قانون مترقی این است که اجرا و تحقق اهداف این قانون، تنها و تنها به مجریانی نیاز دارد که به بند بند این قانون معتقد باشند. ریاست قوه قضاییه با اقدامات خود، جدیت در اجرای این قانون را ثابت کرده و قصد دارد گام های محکمی در این راه بردارد، اما آیا فرصت برای ریشه دواندن این قانون در بدنه وجود دارد؟ برای ایشان آرزوی موفقیت دارم لازم به ذکر است که از حسن های بزرگ این قانون بی استثنا بودن آن است به گونه ای که در هیچ ماده و یا بندی ما «استثنایی»را شاهد نیستیم. چون هر استثنا می‌توانست راه برای توجیه عملی را باز کند که بعدها امکان گسترش آن وجود داشت. امیدوارم همه کسانی که به نوعی در دستگاه قضایی و… با این قانون سر و کار دارند، با اجرای آن افتخار مقابله با روش های غیرقانونی، غیرانسانی و غیرشرعی را نصیب خود کنند.
    پی نوشت:این نوشته را اولین بار در روزنامه توسعه (دوشنبه 10 اسفند ماه سال 1383 ) که در دوره ای کوتاه میهمانشان بودم منتشر کردم.
    در همین وبلاگ هم در این لینک پیش از این منتشر شده بود.
    P.-s.
    متن کامل قانون:ماده واحده _ از تاريخ تصويب اين قانون، كليه محاكم عمومى، انقلاب و نظامى دادسراها و ضابطان قوه قضائيه مكلفند در انجام وظايف قانونى خويش موارد ذيل را به دقت رعايت و اجرا كنند.

  4. 3 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  5. #183
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    متخلفين به مجازات مندرج در قوانين موضوعه محكوم خواهند شد:
    ۱ - كشف و تعقيب جرايم و اجراى تحقيقات و صدور قرارهاى تامين و بازداشت موقت مى بايد مبتنى بر رعايت قوانين و با حكم و دستور قضايى مشخص و شفاف صورت گيرد و از اعمال هرگونه سلايق شخصى و سوءاستفاده از قدرت و يا اعمال هرگونه خشونت و يا بازداشت هاى اضافى و بدون ضرورت اجتناب شود.
    ۲ - محكوميت ها بايد بر طبق ترتيبات قانونى و منحصر به مباشر، شريك و معاون جرم باشد و تا جرم در دادگاه صالح اثبات نشود و راى مستدل و مستند به مواد قانونى و يا منابع فقهى معتبر (در صورت نبودن قانون) قطعى نگرديده اصل بر برائت متهم بوده و هر كس حق دارد در پناه قانون از امنيت لازم برخوردار باشد.
    ۳ - محاكم و دادسراها مكلفند حق دفاع متهمان و مشتكى عنهم را رعايت كرده و فرصت استفاده از وكيل و كارشناس را براى آنان فراهم آورند.
    ۴- با دادخواهان و اشخاص در مظان اتهام و مرتكبان جرايم و مطيعان از وقايع و كلاً در اجراى وظايف محله برخورد با مردم، لازم است اخلاق و موازين اسلامى كاملاً مراعات شود.
    ۵ - اصل منع دستگيرى و بازداشت افراد ايجاب مى نمايد كه در مواردى ضرورى نيز به حكم و ترتيبى باشد كه در قانون معين گرديده است و ظرف مهلت مقرره پرونده به مراجع صالح قضايى ارسال شود و خانواده دستگيرشدگان در جريان قرار گيرند.
    ۶ - در جريان دستگيرى و بازجويى يا استطلاع و تحقيق، از ايذاى افراد نظير بستن چشم و ساير اعضا، تحقير و استخفاف به آنان، اجتناب گردد.
    ۷ - بازجويان و ماموران تحقيق از پوشاندن صورت و يا نشستن پشت سر متهم يا بردن آنان به اماكن نامعلوم و كلاً اقدام هاى خلاف قانون خوددارى ورزند.
    ۸ - بازرسى ها و معاينات محلى، جهت دستگيرى متهمان فرارى يا كشف آلات و ادوات جرم براساس مقررات قانونى و بدون مزاحمت و در كمال احتياط انجام شود و از تعرض نسبت به اسناد و مدارك و اشيايى كه ارتباطى به جرم نداشته و يا به متهم تعلق ندارد و افشاى مضمون نامه ها و نوشته ها و عكس هاى فاميلى و فيلم هاى خانوادگى و ضبط بى مورد آنها خوددارى گردد.
    ۹ - هرگونه شكنجه متهم به منظور اخذ اقرار و يا اجبار او به امور ديگر ممنوع بوده و اقرارهاى اخذ شده بدين وسيله حجت شرعى و قانونى نخواهد داشت.
    ۱۰ - تحقيقات و بازجويى ها، بايد مبتنى بر اصول و شيوه هاى علمى قانونى و آموزش هاى قبلى و نظارت لازم صورت گيرد و با كسانى كه ترتيبات ومقررات را ناديده گرفته و در اجراى وظايف خود به روش هاى خلاف آن متوسل شده اند، براساس قانون برخورد جدى صورت گيرد.
    ۱۱ - پرسش ها بايد مفيد و روشن و مرتبط با اتهام يا اتهامات انتسابى باشد و از كنجكاوى در اسرار شخصى و خانوادگى و سئوال از گناهان گذشته افراد وپرداختن به موضوعات غيرموثر در پرونده مورد بررسى احتراز گردد.
    ۱۲ - پاسخ ها به همان كيفيت اظهار شده و بدون تغيير و تبديل نوشته شود و براى اظهاركننده خوانده شود و افراد باسواد در صورت تمايل، خودشان مطالب خود را بنويسند تا شبهه تحريف يا القا ايجاد نگردد.
    ۱۳ - محاكم و دادسراها بر بازداشتگاه هاى نيروهاى ضابط يا دستگاه هايى كه به موجب قوانين خاص وظايف آنان را انجام مى دهند و نحوه رفتار ماموران و متصديان مربوط با متهمان، نظارت جدى كنند و مجريان صحيح مقررات را مورد تقدير و تشويق قرار دهند و با متخلفان برخورد قانونى شود.
    ۱۴ - از دخل و تصرف ناروا در اموال و اشياى ضبطى و توقيفى متهمان، اجتناب كرده و در اولين فرصت ممكن يا ضمن صدور حكم با قرار در محاكم و دادسراها نسبت به اموال و اشيا تعيين تكليف گردد و مادام كه نسبت به آنها اتخاذ تصميم قضايى نگرديده است، در حفظ و مراقبت از آنها اهتمام لازم معمول گرديده و در هيچ موردى نبايد از آنها استفاده شخصى و ادارى به عمل آيد.
    ۱۵- رئيس قوه قضائيه موظف است هياتى را به منظور نظارت و حسن اجراى موارد فوق تعيين كند. كليه دستگاه هايى كه به نحوى در ارتباط با اين موارد قرار دارند موظفند با اين هيات همكارى لازم را معمول دارند. آن هيات وظيفه دارد در صورت مشاهده تخلف از قوانين، علاوه بر مساعى در اصلاح روش ها و انطباق آنها با مقررات با متخلفان نيز از طريق مراجع صالح برخورد جدى نموده و نتيجه اقدامات خود را به رئيس قوه قضائيه گزارش نمايد.

  6. 4 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  7. #184
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    انرژی هسته ای
    کشف مواد رادیواکتیو طبیعی:
    در اواخر قرن 19 هانری بکرل دانشمند فیزیکدان فرانسوی مشاهده کرد که ترکیبات اورانیوم از خود اشعه ای صادر می کنند که قادر است مانند اشعه خورشید صفحات عکاسی را متاثر سازند و رد پای خود را بر روی فیلم عکاسی بگذارند اما بر خلاف نور خورشید این اشعه حتی از کاغذ سیاه عبور کرده و بر صفحه اثر می گذارد .
    سیر تحولی ورشد :
    بعدها تعداد زیادی از دانشمندان کار بکرل را دنبال کردند ماری کوری و شوهرش پیری کوری ثمر بخش ترین آزمایشات را در این زمینه انجام دادند این دو دانشمند از اول نشان دادند که اوانیوم و توریوم قادر به صدور اشعه ای هستند که بکرل برای اولین بار کشف نمود .
    دستگاه پیرکوری :
    این اشعه در حین عبور از هوا آنرا یونیزه می کند و آنرا هادی الکتریسته می نماید پیرکوری برای کشف این اشعه از خاصیت اخیر استفاده نمود و دستگاه مخصوصی را ساخت دستگاه پیرکوری از دو صفحه فلزی موازی هم تشکیل یافته است که یکی از صفحات به قطب مثبت یک پیل الکتریکی و دیگری به قطب منفی همان پیل وصل شده است اگر جسمی که اشعه را ساتع می کند روی صفحه اول قرارگیرد هوای اطراف آن هادی الکتریسته شده و مدار مسدود می شود و عقربه گالوانومتر بیشتر منحرف می گردد.
    هر چه این جسم فعالتر باشد یونیزاسیون هوا بیشتر صورت گرفته و عقربه گالوانومتر بیشتر منحرف می شود ماری کوری ثابت کرد که شدت تشعشع با مقدار اورانیوم موجود در جسم متناسب است بعدها متوجه شدند که فعالیت تشعشعی پیچ بلند که فقط محتوی مقدار ناچیزی اورانیوم است به مراتب بیشتر از اورانیوم خالص است بنابر این پی بردند که در این سنگ باید ماده ای فعالتر از اورانیوم نیز وجود داشته باشد.
    پارامترهای مهم دخیل در میزان تشعشع مواد رادیو اکتیو :
    ماری و پیر کوری به تحقیق درباره سنگ پیچ بلند پرداختند که فعالتر از اورانیوم خالص بود که پس از دو سال کار مداوم توانستند در سنگ معدنی اورانیوم دو نوع اتم جدیدیعنی رادیوم (Radium) و پلونیوم (Polonium) را کشف کنند عنصر اولی را بعلت تشعشعش رادیوم ، و خود این اشعه را رادیواکتیو نام نهادند عنصر دومی به افتخار میهن اصلی ماری کوری لهستان پلونیوم نامیده شد .
    نکته مهم و قابل توجه اینست که درجه حرارت و فشار و عوامل شیمیایی هیچگونه تاثیری روی میزان صدور اشعه رادیو اکتیو توسط اجسام ندارند و این پارامتر ها روشن می سازد که خاصیت رادیو اکتیو فقط مربوط به تغییرات هسته درون اتم می باشد تشعشع صادره از یک قطعه رادیوم در کلیه جهات به خط مستقیم صورت می گیرد سرب جاذب (حاجب) خوبی برای این پرتوهامی باشد از این رو هر گاه در ته یک محفظه سربی که سوراخی در بالای آن تعبیه شده باشد یک قطعه رادیوم گذاشته شود اشعه گذرنده از سوراخ بر روی صفحه حساس عکاسی که در کاغذ سیاه پیچیده شده و مقابل سوراخ قراردارد ، به اندازه لکه کوچکی اثر می گذارد اشعه صادره در سایر جهات توسط سرب متوقف خواهد شد .
    تقسیم بندی پرتوهای تشعشعی :
    با کمک صفحه عکاسی به سادگی می توان مشاهده کرد که این اشعه پس از عبور از بین دو صفحه فلزی که دارای بار الکتریکی زیادی هستند یا از بین دو قطب یک آهنربا ی قوی به سه شاخه تقسیم می شوند و در روی صفحه عکاسی به جای یک لکه سه لکه دیده خواهد شد یکی دروسط دیگری خیلی نزدیک به آن و سومی در طرف دیگر قرارداد این سه نوع اشعه را آلفا ، بتا و گاما نامیده اند .
    اشعه ای که کمی به طرف صفحه منفی منحرف شده دارای بار مثبت است و به نام ذره آلفا نام گذاری شده است .
    اشعه ای که کاملاً به سمت صفحه مثبت منحرف شده دارای بار منفی است و به نام ذره بتا نام گذاری شده است .
    اشعه وسطی که بدون انحراف عبور کرده است از نظر الکتریکی خنثی است و به نام اشعه گاما نام گذاری شده است .
    کشف مواد رادیو اکتیو مصنوعی :
    کیمیاگران قرون وسطی برای تبدیل فلزات معمولی به طلا کوشش فراوانی کردند اما تلاش همه آنها بی نتیجه ماند در سال 1919 رادرفورد به این فکر افتاد که از انرژی تشعشعی اجسام رادیو اکتیو ( انرژی هسته ای ) مثلا ذره آلفا برای خورد کردن (شکستن) هسته اتم و تشکیل هسته جدید استفاده کند چون این ذرات سرعت زیادی دارند ومی توانند به عنوان گلوله های توپخانه کوچکی بمنظور خرد کردن هسته اتم و تشکیل هسته جدید به کارروند.

  8. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  9. #185
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    اولین کشف ;تبدیل ازت به اکسیژن: رادرفورد یک منبع تشعشعی رادیو اکتیو را در یک لوله پر از گاز ازت قرار داده و ملاحظه نمود که ذرات آلفا که بر اتم های ازت برخورد می کنند در هسته آنها وارد شده و آنها را به دو پاره تقسیم می نمایند (یک هسته اتم اکسیژن سنگین 17 و یک هسته اتم هیدروژن یعنی پروتون) بدین ترتیب برای اولین مرتبه تغییر و تبدیل مصنوعی عناصر به حقیقت پیوست بعدها موفق شدند هسته اتم های عناصر ساده دیگر را نیز بشکنند.
    کشف پوزیترون :
    ایران ژولیوکوری (Irene Joliot Curie) و شوهرش فردریک ژولیوکوری (Frederic Joliot Curie) در سال 1934 هنگام مطالعه بمباران عناصر ساده مختلف بوسیله ذره آلفا به کشف بزرگی نائل شدند آنها مشاهده نمودند وقتیکه آلومینیوم با ذرات آلفا بمباران می شود ذرات پوزیترون گسیل می کند جرم این ذرات مساوی جرم الکترون بوده و دارای بار مثبت هستند و مقدار این بار از لحاظ قدر مطلق مساوی با بار الکترون می باشد.
    صدور پوزیترون بلافاصله پس از بمباران شروع می شود اما کم کم ضعیف شده و بالاخره کاملا قطع می گردد بدین ترتیب این زن و شوهر پی بردند که فعل و انفعالات ذرات آلفا با هسته آلومینیوم سبب تولید یک عنصر رادیو اکتیو مصنوعی شده است که نیم عمر این عنصر رادیو اکتیو 3.25 دقیقه است.
    واکنش های هسته ای مصنوعی :
    فسفر حاصل از واکنش آلومینیوم 27 با هلیوم 4 یک پوزیترون ساتع می کند و تجزیه می گردد و به هسته پایدار سیلیبوم تبدیل می شود ، این پدیده را رادیو اکتیویته مصنوعی و اجسام نا پایداری که بدین ترتیب بدست می آید را عناصر رادیو اکتیو مصنوعی نامیده اند.
    سال پیش ، سه روز پس از فرود آمدن بمب اول بر هیروشیما، نهم اوت سال 1945 ساعت 11 و 20 دقیقه بامداد به وقت محلی دومین بمب اتمی ازنوع 239U به فرمان ترومن رییس جمهور وقت امریکا با قدرت تخریبی معادل 22 هزار تن «تی ان تی» بر ناگاساکی شهر دیگر ژاپن افکنده شد.
    هری ترومن رئیس جمهوری وقت امریکا به دولت ژاپن اخطار کرده بود که بمباران اتمی هیروشیما تنها یک هشدار بود که تسلیم شود و اگر چنین نکند این نوع بمباران تا نابودی کامل ظرفیت نظامی امپراتوری ژاپن ادامه خواهد یافت. دولت ژاپن این بمباران اتمی را عملی غیرانسانی خواند و از نقاط دیگر جهان هم صدای انتقاد شنیده شد. در آن زمان، امریکا تنها دارنده سلاح اتمی بود. این دو حمله کشورهای دیگر را به فکر تولید چنین سلاحی انداخت که حتی اگر آن را به کار نبرند وسیله ای برای جلوگیری از حمله نظامی دیگران به آنها خواهد بود. پس از نابودی ناکازاکی ، ژاپن مجبور شد تسلیم شود.
    بمب اتمی به علت وزش باد بر گوشه ای از شهر فرود آمد و یک سوم شهر از جمله کارخانه های فولادسازی و صنعتی «میتسوبیشی» را نابود کرد .
    به نوشته بی بی سی قربانیان بلاواسطه بمب ناکازاکی 70000 و مجموع قربانیان این بمب اگر قابل محاسبه باشد 140000 نفر تخمین زده شده است. 60 هزار نفر دیگر مجروح شدند وهزاران نفر گرفتار بیماری های مختلف شدند و آثار مرگبارناشی از تشعشعات اتمی از نسل های بعدی مردم ژاپن قربانی گرفت.
    بعد از بمباران های هیروشیما و ناکازاکی، ژنرال مک آرتور بلافاصله دسترسی رسانه ها به جنوب ژاپن را ممنوع اعلام کرد. با این که بیش از 200000 نفر بلافاصله در بمباران ها مرده بودند، گزارشگران غربی از محل بازدید نکردند و گزارشات منعکس نشد. برعکس خبرنگاران را به پایگاه امریکا در میسوری بردند تا مطعیانه اخبار مورد علاقه رسمی در مورد تسلیم ژاپن را منتشر کنند . بسیاری از مردم امریکا که به خاطر این تسلیم و پایان جنگ شادی می کردند از آن چه که بمب مهیب بر سر مردم آورده بود بی خبر ماندند. چند خبرنگار به اختیار خود به ژاپن رفتند و از فاجعه یادداشت هایی برداشتند. اکنون این خبرنگاران وآثار آن ها از برجسته ترین کارهای به یاد مانده در آن دوران است و آن ها که زنده اند مورد تقدیر قرار گرفته اند.
    در انفجار بمب اتمی مقدار قابل توجهی محصولات شکافت رادیواکتیو پراکنده می‌شوند. این مواد به وسیله باد از یک بخش جهان به نقاط دیگر آن منتقل می‌شوند و به وسیله باران و برف از جو زمین فرو می‌ریزند. بعضی از این مواد رادیواکتیو طول عمر زیادی دارند، لذا به وسیله مواد غذایی گیاهی جذب شده و به وسیله مردم و حیوانات خورده می‌شوند. معلوم شده است که این گونه مواد رادیواکتیو آثار ژنتیکی و همچنین آثار جسمانی زیان آوری دارند. یکی از فراوانترین محصولات حاصل از شکافت 235U یا 239Pu که از لحاظ شیمیایی شبیه 4020Ga است. بنابراین وقتی که 90Sr حاصل از ریزش های رادیواکتیو وارد بدن می‌شود، به ماده استخوانی بدن راه می‌یابد. این عنصر می‌تواند با گسیل ذرات بتا با انرژی 0.54 میلیون الکترون ولت عمر 28 سال نابود می‌شوند، که می‌تواند به سلول ها آسیب رسانده و موجب بروز انواع بیماری ها از قبیل تومور استخوان ، لوکمیا و ... ، به خصوص در کودکان در حال رشد ، می‌شود .

  10. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  11. #186
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    خاصیت سمی بودن این عنصر بسیارکم به کلیه آسیب می رساند. خواص رادیو اکتیوی این عنصر نیز سیستماتیک و نظام بند است. در کل ترکیبات اورانیوم به سختی جذب روده و ریه می شوند و خطرات رادیولوژیکی آن باقی می ماند. فلز خالص اورانیوم نیز خطر آتش سوزی به همراه دارد.
    فرد ممکن است با تنفس غبار اورانیو م در هوا یا خوردن و آشامیدن آب و غذا در معرض این عنصر قرار بگیرد. البته بیشتر این عمل از طریق خوردن آب و غذا صورت می گیرد. جذب روزانه اورانیوم در غذا 0.07 تا 1.1 میکروگرم می باشد. مقدار اورانیوم در هوا معمولا بسیار ناچیز است. افرادی که در کنار تاسیسات هسته ای دولت و یا معادن استخراج اورانیوم زندگی میک نند بیشتر در معرض این عنصر قرار می گیرند.
    استفاده از سلاحهای شیمیایی در طول جنگ تحمیلی (1367-1359) توسط عراق، بیش از 100هزار مجروح و شهید در بین نظامیان و مردم بی دفاع کشورمان بر جای گذاشت. پس از جنگ جهانی اول، این اولین بار بود که از سلاحهای شیمیائی به صورت وسیع در جنگ استفاده می شد و این موضوع آشکارا مغایر با پروتکل 1925 ژنو بود. علاوه بر رزمندگان، مردم بی دفاع شهرها و روستاهای مرزی نیز بارها مورد تهاجم این سلاحها قرار گرفتند.
    به رغم ممنوعیت به کارگیری سلاحهای شیمیایی، عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران به طور مکرر از گازهای ارگانوفسفره (عوامل اعصاب) و تاولزا (گاز خردل) استفاده کرد و هیچ برخورد جدی از سوی جامعه جهانی و سازمان ملل انجام نشد و تنها پس از گذشت چندین سال از به کارگیری آن، بدون اینکه عراق را محکوم کنند اعلام شد که عراق از سلاحهای شیمیایی علیه ایران استفاده کرده است.
    عراق اولین بار در منطقه میمک (23/10/59) از گازهای تهوع آور علیه رزمندگان و ساکنین منطقه استفاده کرد. همچنین طی ماههای مرداد، آبان و اسفند 1362 با بمباران هوایی به دفعات مناطق پیرانشهر، رواندوز، حاج عمران(عملیات والفجر2)، پنجوین، (عملیات والفجر4) و جزایر مجنون(عملیات خیبر) را مورد تهاجم شیمیایی گسترده قرار داد که منجر به شهادت و مصدومیت بسیاری از رزمندگان و مردم غیر نظامی ساکن در آن مناطق گردید.
    همچنین حملات شیمیایی بسیار گسترده عراق در عملیات بدر 1363، والفجر8(فتح فاو در سال 1364)،کربلای 4و5( منطقه ابادان و شلمچه در سال 1365)، شهرهای سردشت، خرمشهر در ایران و حلبچه در کردستان عراق( 1366)، روستای مریوان، سرپل ذهاب، گیلانغرب، اشنویه و فاو (1367) نمونه هایی از این فاجعه انسانی است.
    هشتم تیرماه از آن رو به عنوان « روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی» نامگذاری شد که در بعد از ظهر روز یکشنبه هفتم تیر 1366( برابر با 28 ژوئن1987) شهرستان سردشت با جمعیتی حدود 12 هزار نفر، توسط هواپیماهای رژیم بعث عراق مورد حمله بمبهای شیمیایی و گاز خردل و تاول زا قرار گرفت. در این حمله صدها تن به شهادت رسیده و بیش از 8 هزار مصدوم و زخمی بر جای ماند و همچنان هر ساله تعدادی از این مصدومین به جمع کشته شدگان می پیوندند. ایران با اعزام مجروحین به کشورهای اروپایی همچون آلمان و فرانسه در پی اثبات استفاده عراق از این سلاحها بود ولی تا زمانی که جنگ ادامه داشت، هیچ کشوری آن را محکوم نکرد تا اینکه بعد از جنگ تحمیلی قدرتهای بزرگ آن را بهانه ای برای اشغال عراق و سرنگونی صدام حسین عنوان کردند. این در حالی است که این سلاحها توسط همین قدرتهای غربی در اختیار عراق قرار گرفت و تا زمانی که جنگ بر علیه ایران بود نه تنها عراق را در استفاده از سلاحهای شیمیایی منع نکردند، بلکه در انتقال علمی و واگذاری مستقیم تکنولوژی به آن از هیچ کوششی فروگذار ننمودند.

  12. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  13. #187
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    خاصیت سمی بودن این عنصر بسیارکم به کلیه آسیب می رساند. خواص رادیو اکتیوی این عنصر نیز سیستماتیک و نظام بند است. در کل ترکیبات اورانیوم به سختی جذب روده و ریه می شوند و خطرات رادیولوژیکی آن باقی می ماند. فلز خالص اورانیوم نیز خطر آتش سوزی به همراه دارد.
    فرد ممکن است با تنفس غبار اورانیو م در هوا یا خوردن و آشامیدن آب و غذا در معرض این عنصر قرار بگیرد. البته بیشتر این عمل از طریق خوردن آب و غذا صورت می گیرد. جذب روزانه اورانیوم در غذا 0.07 تا 1.1 میکروگرم می باشد. مقدار اورانیوم در هوا معمولا بسیار ناچیز است. افرادی که در کنار تاسیسات هسته ای دولت و یا معادن استخراج اورانیوم زندگی میک نند بیشتر در معرض این عنصر قرار می گیرند.
    استفاده از سلاحهای شیمیایی در طول جنگ تحمیلی (1367-1359) توسط عراق، بیش از 100هزار مجروح و شهید در بین نظامیان و مردم بی دفاع کشورمان بر جای گذاشت. پس از جنگ جهانی اول، این اولین بار بود که از سلاحهای شیمیائی به صورت وسیع در جنگ استفاده می شد و این موضوع آشکارا مغایر با پروتکل 1925 ژنو بود. علاوه بر رزمندگان، مردم بی دفاع شهرها و روستاهای مرزی نیز بارها مورد تهاجم این سلاحها قرار گرفتند.
    به رغم ممنوعیت به کارگیری سلاحهای شیمیایی، عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران به طور مکرر از گازهای ارگانوفسفره (عوامل اعصاب) و تاولزا (گاز خردل) استفاده کرد و هیچ برخورد جدی از سوی جامعه جهانی و سازمان ملل انجام نشد و تنها پس از گذشت چندین سال از به کارگیری آن، بدون اینکه عراق را محکوم کنند اعلام شد که عراق از سلاحهای شیمیایی علیه ایران استفاده کرده است.
    عراق اولین بار در منطقه میمک (23/10/59) از گازهای تهوع آور علیه رزمندگان و ساکنین منطقه استفاده کرد. همچنین طی ماههای مرداد، آبان و اسفند 1362 با بمباران هوایی به دفعات مناطق پیرانشهر، رواندوز، حاج عمران(عملیات والفجر2)، پنجوین، (عملیات والفجر4) و جزایر مجنون(عملیات خیبر) را مورد تهاجم شیمیایی گسترده قرار داد که منجر به شهادت و مصدومیت بسیاری از رزمندگان و مردم غیر نظامی ساکن در آن مناطق گردید.
    همچنین حملات شیمیایی بسیار گسترده عراق در عملیات بدر 1363، والفجر8(فتح فاو در سال 1364)،کربلای 4و5( منطقه ابادان و شلمچه در سال 1365)، شهرهای سردشت، خرمشهر در ایران و حلبچه در کردستان عراق( 1366)، روستای مریوان، سرپل ذهاب، گیلانغرب، اشنویه و فاو (1367) نمونه هایی از این فاجعه انسانی است.
    هشتم تیرماه از آن رو به عنوان « روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی» نامگذاری شد که در بعد از ظهر روز یکشنبه هفتم تیر 1366( برابر با 28 ژوئن1987) شهرستان سردشت با جمعیتی حدود 12 هزار نفر، توسط هواپیماهای رژیم بعث عراق مورد حمله بمبهای شیمیایی و گاز خردل و تاول زا قرار گرفت. در این حمله صدها تن به شهادت رسیده و بیش از 8 هزار مصدوم و زخمی بر جای ماند و همچنان هر ساله تعدادی از این مصدومین به جمع کشته شدگان می پیوندند. ایران با اعزام مجروحین به کشورهای اروپایی همچون آلمان و فرانسه در پی اثبات استفاده عراق از این سلاحها بود ولی تا زمانی که جنگ ادامه داشت، هیچ کشوری آن را محکوم نکرد تا اینکه بعد از جنگ تحمیلی قدرتهای بزرگ آن را بهانه ای برای اشغال عراق و سرنگونی صدام حسین عنوان کردند. این در حالی است که این سلاحها توسط همین قدرتهای غربی در اختیار عراق قرار گرفت و تا زمانی که جنگ بر علیه ایران بود نه تنها عراق را در استفاده از سلاحهای شیمیایی منع نکردند، بلکه در انتقال علمی و واگذاری مستقیم تکنولوژی به آن از هیچ کوششی فروگذار ننمودند.
    بمباران شيميايي حلبچه (28اسفند 1366)عراق، در طول جنگ تحميلي به طور مکرر عليه رزمندگان اسلام از سلاح هاي شيميايي استفاده کرد.
    اولين تلاش ها براي اعمال ممنوعيت استفاده از جنگ افزارهاي شيميايي و بيولوژيک در اعلاميه هاي 1868 سن پطرزبورگ، 1874 بروکسل و 1898 لاهه مطرح شد، اما به تنظيم يک معاهده ي بين المللي نيانجاميد.
    در 1907، تلاش ها به تنظيم يک معاهده ي بين المللي که از نظر حقوقي تعهدآور بود، انجاميد. با شروع جنگ جهاني اول، کنوانسيون 1907 لاهه نتوانست از وقوع جنگ شيميايي ممانعت به عمل آورد. کاربرد جنگ افزارهاي شيميايي کشورها را به امضاي پروتکل 17 ژوئن 1925 ژنو درباره منع کاربرد جنگ افزارهاي شيميايي و بيولوژيک وادار کرد، اما توسعه، توليد يا ذخيره سازي اين گونه سلاح ها را منع نکرد.
    در 16 دسامبر 1971، مجمع عمومي سازمان ملل طرح معاهده اي را که کميسيون خلع سلاح ژنو براي منع، توسعه، توليد و انباشت جنگ افزارهاي ميکروبي و سمي و نابود سازي آنها تهيه شده بود، تصويب کرد.
    در 11 نوامبر 1987، سازمان ملل قطعنامه اي در مورد جنگ افزارهاي شيميايي به تصويب رساند.

  14. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  15. #188
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    کنوانسيون منع جنگ افزارهاي شيميايي
    اين کنوانسيون داراي يک مقدمه، 24 ماده و 3 متن پيوست است و دبير کل سازمان ملل؛ دبير اين کنوانسيون است. تهيه و تنظيم آن 24 سال به درازا انجاميد و مذاکرات تدوين آن در ماه ژوئن 1992 در کنفرانس خلع سلاح پايان پذيرفت. سپس در اجلاس چهل و هفتم مجمع عمومي سازمان ملل به اتفاق آرا به تصويب رسيد.
    توانايي شيميايي عراق در آغاز جنگ تحميلي
    عراق در 31 شهريور 1359، که تهاجم سراسري خود را به ايران آغاز کرد، داراي مشخصات توانايي تهاجمي جنگ افزارهاي شيميايي به شرح زير بود:
    1- توانايي حفاظتي و رفع آلودگي، وسايل حفاظتي انفرادي – يگاني براي کليه ي پرسنل در داخل خودروهاي زرهي، وجود گروهان شيميايي و رفع آلودگي در سازمان زرهي لشگرهاي رزمي.
    2- داشتن مناسبات تجاري دراز مدت با شوروي؛ بزرگ ترين تدارک کننده ي جنگ افزارهاي شيميايي مورد نياز عراق .
    3- داشتن مناسبات تجاري با غرب از جمله انگلستان، هلند، آلمان غربي و امريکا به منظور خريد مواد شيميايي و تجهيزات حفاظتي مورد لزوم جهت نيل به خودکفايي در زمينه ي ساخت جنگ افزارهاي شيميايي .
    4- در اختيار داشتن انواع سيستم هاي پرتاب مهمات شيميايي از جمله هواپيماهاي دور پرواز، توپخانه، راکت هاي سطح به سطح و موشک ها.
    کاربرد جنگ افزارهاي شيميايي توسط عراق در اوايل جنگ، در منطقه شلمچه رژيم عراق براي اولين بار به طور محدود از سلاح شيميايي استفاده و براي دومين بار در منطقه ميمک تکرار کرد.
    در آذر سال 1361، مقدار محدودي از سولفورموستارد (عامل تاول زا) را عليه رزمندگان ايران در تک هاي شبانه مورد استفاده قرار داد.
    در سال 1362، عراق در پيرانشهر و حوالي پنجوين سلاح شيميايي به کار برد که ايران حادثه ي پنجوين را "جنايت جنگي" ناميد.
    استفاده از جنگ افزارهاي شيميايي در بُعد وسيع توسط عراق از اوايل زمستان 1364، پس از آزادسازي شهر فاو آغاز شد.
    در اوايل سال 1366، عراق بار ديگر از جنگ افزارهاي شيميايي به طور انبوه در جبهه ي مرکزي سومار استفاده کرد.
    پس از عمليات والفجر 8، حدود 7000 گلوله توپ و خمپاره حاوي مواد سمي عليه مواضع نيروهاي ايران شليک شد. در طول 20 روز هواپيماهاي عراقي به طور مداوم بيش از هزار بمب شيميايي در صحنه ي عمليات فرو ريختند و متجاوز از 30 تهاجم شيميايي عليه هدف هاي غير نظامي در ايران انجام داد.
    بمباران شيميايي شهر مرزي سردشت عراق در هفتم تير 1366 فجيع ترين و وحشتناک ترين تهاجم از اين نوع بود که سبب کشته و مجروح شدن عده بسياري از مردم غيرنظامي محلي شد. جمهوري اسلامي ايران اين تهاجم را غيرانساني اعلام کرد و شهر سردشت را نخستين شهر قرباني جنگ افزارهاي شيميايي در جهان بعد از بمباران هسته اي هيروشيما ناميد.
    وحشيانه ترين مورد استفاده در اسفند 1366، در حلبچه بوده است که وسيع ترين مورد استفاده از جنگ افزارهاي شيميايي از زمان جنگ جهاني اول تاکنون به شمار مي رود که حداقل 5000 تن از مردم کُرد و مسلمان اين شهر را به کام مرگ فرستاد و 7000 تَن ديگر را مجروح کرد.
    به کارگيري سلاح هاي شيميايي از سوي عراق، در حالي صورت مي گرفت که اين کشور جزو 120 کشور امضا کننده ي پروتکل ژنو راجع به منع استفاده از سلاح هاي سمي، خفه کننده و ترکيبات باکتريولوژيک قرار داشت.
    بي بي سي - راديو دولتي انگلستان - در 6/1/1367، گزارش داد: يک دکتر بلژيکي و يک دکتر هلندي از سازمان بهداشت بين المللي موسوم به پزشکان بدون مرز و يک متخصص مسايل شيميايي به اتفاق آرا تاييد کردند که در حلبچه و مناطق اطراف آن عليه مردم غير نظامي از سلاح هاي شيميايي استفاده شده است.
    خبرگزاري فرانسه در 12/1/1367 اعلام کرد: «حلبچه شهري از کردستان عراق که به تصرف ايران در آمده و طي روزهاي 27 و 28 اسفند ماه توسط عراق بمباران شيميايي شده، منجمد و ساکن در خوابي عميق فرو رفته است.»
    نيويورک تايمز امريکا در 6/1/1367 نوشت:«اين عمل از هر جهت و به هر مفهوم يک جنايت جنگي است که با انکارهاي سست و رسمي عراق و عذر و بهانه هاي غيررسمي در مورد استفاده از يک سلاح ناجوانمردانه در آميخته است.»
    سرلشکر "وفيق سامرايي" رييس پيشين استخبارات (اطلاعات) نظامي عراق در مورد بمباران شيميايي گفته است:
    «جنايتي که در حلبچه اتفاق افتاد، توسط 50 فروند جنگنده ي عراقي صورت گرفت. محموله هر يک از اين جنگنده ها چهار بمب شيميايي بود. اين حمله به دستور صدام صورت گرفت. بمباران حلبچه به دليل نااميدي و يأسي بود که در صدام به وجود آمده بود، زيرا در تاريخ هاي 10 و 11 مارس 1988 ايراني ها منطقه ي دربنديخان و حلبچه و مناطق اطراف آن را مورد تهاجم قرار داده و موفقيت هايي کسب کرده بوند. در اين حملات گروه هاي کُرد آن ها را همراهي مي کردند . صدام تيپ و لشکرها را يکي پس از ديگري به مقابله با نيروهاي ايران فرستاد تا مانع از پيشروي در عراق شوند، اما هيچ نتيجه اي در پي نداشت و خسارات فراواني به نيروهاي عراقي وارد شد. در انتقام از اين حمله، صدام دستور داد تا حملات شيميايي گسترده اي را روي حلبچه انجام دهند. نظر استخبارات عراق کاملاً متفاوت بود. سازمان سيا به ما اطلاع داد که تعداد محدودي از واحدهاي توپخانه ايران از محور شرق شط العرب به محور حلبچه در شمال انتقال يافته اند. ما با توجه به مسئوليتي که داشتيم صدام را از اين امر با خبر ساختيم. بخش عظيمي از واحدهاي توپخانه ايران از فاو عقب نشيني کردند. تشکيلات ما براي مقابله با حمله ايران در حلبچه آماده شد، اما صدام با چنين فاجعه اي موافقت کرد.»

  16. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  17. #189
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    تقدیم به زنده یاد قیصر امین پور

    از روزی که رفتی
    غروب غرق پلکهایم شده
    دیوارها تو را در آغوش گرفته اند
    مثل سردارانی که در راه اآزادیشان جان سپرده اند
    قیصر
    کدام فصل ؟
    پیراهن توست
    که درختان زخم های اناریت را نشان نمی دهند
    فاتح کدام جنگ بودی ؟
    که هیچ قبیله ای
    نشانی از شمشیرت ندارد

  18. #190
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    روش های ارتباط برقرار کردن با دیگران
    افراد بالغ در ارتباط برقرار كردن با دیگران دارای تفاوت‌هایی هستند كه ریشه در كودكی آنها دارد، بدین مفهوم كه اگر پدر یا مادر با كودك ارتباط نزدیك و دوستانه داشته باشند در مقابل كودك هم همین رفتار را با آنها خواهد داشت…..
    یك قصه بیش نیست غم عشق‌ و وین عجب
    كــز هر زبان كه می‌شنـوم نامكـرر است
    افراد بالغ در ارتباط برقرار كردن با دیگران دارای تفاوت‌هایی هستند كه ریشه در كودكی آنها دارد، بدین مفهوم كه اگر پدر یا مادر با كودك ارتباط نزدیك و دوستانه داشته باشند در مقابل كودك هم همین رفتار را با آنها خواهد داشت، حال اگر پدر و مادر به كودك توجه لازم را نكنند در اینصورت در كودك دو رفتار شكل می‌گیرد :
    یكی آنكه دچار اضطراب و سردرگمی می‌شود و نارضایتی خود را مستقیم یا غیرمستقیم به خانواده نشان می‌دهد و یا اینكه كودك از خانواده خود دوری می‌كند (كه این طرز رفتار در شخصیت كودك رسوخ می‌كند و در بزرگسالی خود را نشان می‌دهد كه در این صورت با چهار شخصیت مواجه خواهیم بود).
    ▪ بالغینی كه برخوردار از امنیت ‌اند :- توانایی ارتباط برقرار كردن و صمیمی گشتن با دیگران را دارند.
    - برای حریم شخصی خود و شریك زندگی خود احترام قائل هستند.
    - برای دیگران احترام زیادی قائل هستند.
    - هنگامی كه به كمك احتیاج دارند از دیگران طلب یاری می‌كنند.
    - در تعامل با دیگران مثبت، خوش‌بین، سازنده و سخاوتمند هستند.
    - خلاق و روشنفكر بوده و از مرگ نمی‌هراسند.
    ▪ بالغین دوری كننده :
    - رابطه آنها از لحاظ فیزیكی و احساسی غیر صمیمی می‌باشد.
    - به دیگران توجه ندارند و خودخواه به نظر می‌رسند.
    - تعاملات اجتماعی را خسته كننده می‌دانند و از مرگ بیمناكند.
    - نسبت به شریك زندگی خود بی‌مسئولیت و بی‌اعتنا هستند.
    - قادر به برقرار كردن رابطه صمیمی با دیگران نمی‌باشند.
    ▪ بالغین مضطرب و دو شخصیتی :
    - رابطه آنها با دیگران غیر قابل پیش‌بینی است.
    - آنها همواره می‌اندیشند كه شریك زندگی‌شان آنها را دوست ندارد.
    - احساس ناامنی در روابط صمیمانه دارند.
    - مرتباً دیگران را سرزنش می‌كنند و هرگاه به خواسته خود نرسند، كج خلقی می‌كنند
    - سفره دل خود را نزد هركسی باز می‌كنند و از دیگران نیز چنین انتظاری دارند.
    - غرق در ارتباط شخصی خود می‌باشند، حسود و غیرقابل اطمینان بوده واز مرگ می‌هراسند.
    ▪ بالغین درهم ریخته :
    - سو رفتار، بی‌توجهی، عدم امنیت و تنش فراوان در خانواده این گونه افراد برقرار است
    - این‌گونه افراد مانند كودكی‌شان زندگی آشفته و پر هرج و مرجی دارند.
    - خشم انفجارگونه‌ای دارند.
    - فاقد هرگونه همدلی، شفقت و دلسوزی نسبت به همسر خود هستند.
    - آنها نیاز مبرمی به یك رابطه مطمئن و مصون داشته، اما آنقدر به شریك خود اعتماد ندارند كه این رابطه را برایشان پدید آورد.
    آری، در اكثر موارد تا جایی كه با اطمینان می‌توان گفت عشق نقش خود را به عنوان والایش‌دهنده وجود تا سن بلوغ آغاز نمی‌كند یعنی در سنی كه بلوغ جسمی و روانی افراد نسبتاً در سطحی بالا قرار دارد.
    بنابراین وظیفه والایش‌دهندگی بلوغ عاطفی فرد را مخصوصاً در ضمن دوره‌ای ظریف از زندگی می‌پذیرد. پس در آماده سازی مسیرهایی كه زندگی عاطفی فرد بالغ طی خواهد كرد، اثر نافذی می‌گذارد.
    ارتباط محور اصلي زندگي ما را تشكيل مي دهد. ما در ارتباطات خود به تبادل افكار، احساسات و تمايلات خود مي پردازيم، به ديگران نشان مي دهيم كه تا چه اندازه آنها را دوست داريم و براي آنها احترام قائليم . ما در ارتباطات خود به بيان شاديها، ترديدها، نارضايتي ها و ناراحتي هاي خود مي پردازيم . ارتباط با شكل هاي مختلف خود نظير كلامي، نوشتاري، نمادين، غير كلامي ( شامل حركات صورت و دست )، در اكثر كارهاي ما از اهميت بسياري برخوردار است. در حقيقت 50 الي 75 درصد از كارهاي روزانه ي خود را به برقراري ارتباط نوشتاري، رو در رو يا تلفني اختصاص مي دهيم. البته 80 درصد از ارتباطات ما از نوع گفتاري است. در يك ارتباط نوع مطالب و نحوه ي بيان آن نقش بسيار مهمي در موفقيت ما دارد .[2]

    برقراري ارتباط شباهت بسياري به طي كردن يك مسير پرمانع را دارد. در درون ما موانعي وجود دارد كه صافيهاي ارتباطي ناميده مي شوند و براي غربال كردن اطلاعات، پيامها، محدود كردن دانسته ها و در نتيجه محدود كردن ارتباطات ما بكار مي روند. در محيط خارج موانعي نيز وجود دارند كه ارتباط را مختل مي سازند ( همچون صداهاي مزاحم، حواس پرتي در اثر شرايط محيط مانند گرماي زياد و...). همچنين ما بين دو نفر ناسازگاري هايي وجود دارد كه به راحتي باعث ايجاد سوء تفاهم و حتی تعارض مي گردد. در مقاله ي اول موانع ارتباطي را بر مي شماريم و آن ها را بررسي مي كنيم .

  19. #191
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    اما اين موانع ارتباطي چگونه به وجود مي آيند .
    حقيقت شماره 1 ): والدين و اطرافيان و به طور كلي تمامي افرادي كه بر ما نفوذ دارند و با ما در تماس هستند به گونه اي با تجارب زندگي ما در آميخته مي شوند تا عقايد، باورها ي ذهني و فكري، الگوها، نمونه ها و ديدگاه هاي خاصي را در ما ايجاد نمايند .
    حقيقت شماره 2): مغز سعي دارد به حوادث گوناگون نظم بخشيده و آن ها را پيش بيني كند تا در مواقع ضروري عكس العمل لازم را بروز دهد .
    حقيقت شماره 3): مغز در تلاش خود براي ايجاد نظم بطور خودكار تجارب زندگي ما را بر اساس الگوهاي رفتاري تفسير ميكند. پس در جريان زندگي الگوها و باورهاي ذهني ما دائماً تقويت مي شوند .
    با توجه به اين سه حقيقت كه برشمرديم مي توانيم بگوييم نياز براي نظم و پيش بيني، تمايل به ديدن آنچه كه انتظارش ديدنش را داريم، چشم پوشي از از اطلاعات ضدو نقيض و قدرت محض تفكرات عادي همه با هم تركيب شده و صافي هاي ارتباطي قوي و محكمي را تشكيل مي دهند. اين صافي هاي ارتباطي در واقع موانع يا معبرهاي فعال مغز ما هستند. از آنجايي كه مغز با سرعت زيادي كار مي كند، اين صافي ها در زمان كوتاهي وارد عمل مي شوند. چون بيشتر اين صافي ها و يا قواعد ذهني بصورت ناخودآگاه عمل مي كنند و خارج از حيطه ي آگاهي ما قرار دارند، ما از وجود آنها بي خبريم و در نتيجه شايد چون تابحال سعي نكرده ايم آنان را ارزيابي كنيم، از واقعي بودن آنان و همچنين فايده و ارزش آنان بي اطلاع مي باشيم . اين موانع ارتباطي بگونه اي جنبه ي دفاعي دارند به اين معنا كه، هنگامي كه با فردي روبرو مي شويم اين صافي هاي ارتباطي ما مي باشند كه مشخص مي كنند با اين فرد چگونه رفتار كنيم. براي مثال به يك فرد مي رسيم كه از لحاظ جسمي ناراحت و خسته و درمانده به نظر مي رسد. در اين موقع يكي از موانع ارتباطي مانند "ارزيابي نابهنگام " پيش مي آيد و در ما اين تصور ايجاد مي شود كه فرد معتاد است پس ما با بي اعتنايي با او رفتار مي كنيم ( ارتباط ناصحيح). اين درحالي است كه ممكن است آن فرد مريض باشد، گرفتار باشد و يا احتياج به همدلي و كمك داشته باشد. نكته ي مهمي كه وجود دارد اين است كه بعضي از صافي هاي ارتباطي ( صافي هاي ارتباطي شامل الگوها، باورها و عقايد، تعصبات، فرضيات و كليشه هاي ذهني ما مي شوند ) موانع ارتباطي ما مي باشند؛ يعني به طور كامل به دور از واقعيت ودر نتيجه ي ارزيابي غلط و ارتباط ضعيف ما را در پي دارند .
    البته بعضي از الگوها و باورها مفيدند و ما را براي تغيير مسير آماده مي سازند. براي مثال عقايدي مانند " من بايد به تمامي افراد محبت نموده و احترام بگذارم " و " انسان بايد زيرك باشد " احتمالاً عقايد مفيدي هستند. ( براي مثال، براي من اولي كاملاً درست و دومي بستگي به معناي زيركي دارد )
    گاهي الگوها، عقايد و باورهاي ذهني ما مفيد و ارزشمند نمي باشند. متأسفانه اين باورها به آساني تقويت مي شوند. به عنوان مثال اگر بر اساس طرح ذهني خود بگوييم" من فردي خجالتي هستم و بيشتر مردم مرا دوست ندارند "، فوراً علائم دريافت شده از ديگران را اينگونه تعبير مي كنيم : " آنها به من و آنچه مي گويم علاقه اي ندارند "، " آنها مرا دوست ندارند ". در اينگونه موارد ما به نشانه هاي دوستي و محبت در حرفهاي ديگران و همچنين تمايل ديگران براي شنيدن حرفهايمان توجهي نمي كنيم .
    بنابراين با تقويت چنين باوري فقط نشانه هاي عدم دوستي و علاقه را دريافت و تعبير مي كنيم. بعلاوه بصورت نا آگاهانه مي خواهيم به درستي اين باورهاي غلط خود اطمينان حاصل كنيم. ( مي خواهيم به خود اثبات كنيم كه ديگران ما را دوست ندارند ) [3]
    حال تصور كنيد هر يك از افراد داراي صافي هاي ارتباطي گوناگون باشند. براي مثال اين پيرزن و اين جوان را در نظر گيريد (تصویربرای کاهش حجم فایل حذف شده است). در تصوير زير از نظر پيرزن همه ي جوانان افرادي تنبل و شلخته مي باشند. اين فرض او مستقيماً بر نحوه ي ارتباط او با جوانان تأثير مي گذارد .
    فكر كنيد مرد جوان نيز فرضيه ها و قواعد ذهني مخصوص به خود را داشته باشد. براي مثال تصور كنيد كه او تمامي پيرزنها را بدجنس و خبيث پندارد .
    حالا ما دو نفر را پيش رو داريم كه بجاي ايجاد ارتباط از طريق درك صحبت هاي يكديگر، با تصوري كه از يكديگر دارند، حرف مي زنند. بيهودگي اين ارتباط را به راحتي مي توان پيش بيني نمود .
    از اينگونه موارد در جامعه ي ما كم نيست. اين ها نوعي كليشه سازي و قالب بندي هايي كه در ذهن اقشار مختلف اجتماعي نسبت به يكديگر وجود دارد. براي مثال قالب ها و كليشه هايي را كه بزرگترها نسبت به جوانان دارند را مطرح مي كنيم . اكثراً شنيده مي شود كه جوانان را اينگونه خطاب مي كنند :
    " اين جوون ها هنوز خام هستن، اينقدر بايد سرشون به سنگ بخوره تا بفهمن چطور زندگي كنند. هنوز مونده. بايد اينقدر سرد و گرم روزگار رو بچشند تا دستشون بياد. من اگه جاي اين جوون ها بودم از لحظه لحظه ي زندگيم استفاده مي كردم. ما جوون بوديم يه خونواده رو نون مي داديم. اين جوون ها اصلاً تو قيد و بند زندگي نيستند و ... " ( بقيه اش رو خودتون حدث بزنيد )
    به تبع، جوانان نيز تصوراتي را از والدين خود و بزرگتر ها دارند. براي مثال:
    " همش فقط بلدند نصيحت كنن، خودشون رو عقل كل مي دونند و عاري از خطا، فقط حرف مي زنند پاي عمل كه ميرسه هيچكدومشون به اون چيزهايي كه ميگن عمل نمي كنن، همه ي كارها فقط براي ما عيب هست و ... " ( حتماً زير نويس را بخوانيد )[4]

  20. #192
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    پيشنهاداتي و نكاتي در اين مورد
    وقتي حس مي كنيد كه بجاي صحبت با يك فرد حقيقي داريد با تصورات خود از آن شخص گفتگو مي كنيد لحظه اي تأمل نماييد. اين نكته را در نظر گيريد كه شما در قبال گفته ي خود مسئوليد ( حتماً زير نويس را بخوانيد )[5] هنگاميكه از اين عقايد و تعصبات آگاهي يافتيد، مي توانيد آنها را به نحوي تجديد و تصحيح نماييد و ارتباط بهترو مفيد تري برقرار نماييد.
    بعضي از صافيهاي ارتباطي رايج
    -ارزيابي نابهنگام: در تلاش براي طبقه بندي افراد و برقراري ارتباط مناسب با آن فرد تصوري زودهنگام از فرد در ذهن خود پديد مي آوريم و با آن تصوير ارتباط برقرار مي كنيم كه ارتباط ما را ضعيف مي كند
    -مشغول بودن ذهن شما به مسائل ديگر : علاوه بر موانع دروني، موانع بيروني نيز وجود دارند در پاراگراف بعد به چگونگي برطرف نمودن اين مشكل سخن مي گوييم
    -تمايل به دستيابي ناگهاني به نتايج
    -تعصب ( هر گونه تعصب ) : براي مثال وجود تعصبات در عقيده موجب ديد تحقير گونه يا خشونت آميز نسبت به افراد ديگر مي شود و ارتباط را مختل مي سازد .
    -از دست دادن تمركز و توجه
    -فرضيات : شامل گفته ها و شنيده هايتان و يا تفسيراتي در مورد فردي كه با آن در ارتباطيد مي شود .
    - كليشه سازي : ساختن قالب ها و كليشه ها براي موارد مختلف كه به آن اشاره شد. براي مثال كليشه ي جوانان كه به آن اشاره شد
    -فشار رواني : فشار اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و... باعث مي شود كه كنترل خود را بر روي ارتباطمان از دست بدهيم. هميشه عصباني باشيم. انقادهاي ديگران را نپذيريم و گاهاً بهانه بگيريم
    - ضعف مهارتهاي شنوايي
    -محدود بودن دايره ي حواس
    - مشكلات شنوايي
    - شنوايي انتخابي ( شنيدن مطالب دلخواه )
    - عقايد ثابت
    - پيش فرضها
    - عقايد قبلي
    و...
    موانع ارتباطي را كاهش دهيم و برناسازگاريها غلبه كنيم
    در محيط خارج موانعي نظير سر و صدا، عوامل مزاحم، وقوع همزمان چيزهاي مختلف و غيره وجود دارند كه مي توانند تمركز حواس را بر هم زده و موجب گردند آنچه را مي شنويم تنها بخشي از يك پيام و يا پيامي دَرهم و مغشوش باشد. اين موانع مي توانند ما را دچار ناراحتي و عصبانيت نموده و توانايي ما را براي تفكر دقيق و برقراري ارتباطي خوب و مؤثر كاهش دهند.
    پيشنهاداتي در اين مورد
    تلاش براي رفع سر و صدا و عوامل مزاحم، تمركز بر روي گفته هاي شخص ديگر، روش خوبي براي غلبه بر چنين موانعي است. براي گفتگو، به يك مكان آرامتر يا جايي كه عوامل مزاحم آن كمتر است، برويد و يا قرار ملاقات خود را به زماني مناسبتر موكول كنيد. از ديگران بخواهيد كه مزاحمتان نشوند. با دقيق گوش دادن و خلاصه كردن نكات اصلي در ذهن مي توانيد حواس خود را بر روي آنچه گفته مي شود متمركز نماييد.
    گاهي ما از برخي جهات با اشخاص ديگر متفاوت هستيم و نسبت به يكديگر ناسازگاريم. اين تفاوت برقراري ارتباط را براي ما دشوار مي سازد. سن، جنس، تفاوتهاي نژادي، تحصيلات، ويژگي ها، نظامهاي ارزشي و روش هاي زندگي از جمله تفاوت هاي موجود مي باشند. اين ناسازگاريها اغلب مي توانند بدون اينكه ما متوجه آن شويم فيلتر هاي ارتباطي نظير كليشه سازي، تعصب، ارزيابي هاي نا بهنگام و حتی فشار رواني را به وجود آورد. در مواردي كه ما و فرد مخاطب نگرش كاملاً متفاوتي نسبت به جهان داريم داريم حتی صحبت كردن به يك زبان هم، كار دشواري است. گاهي پيامي كه به ما مي رسد نارسا است. اين نارسايي در پيام دلايل مختلفي دارد؛ شايد يكي از ما، مشكل شنوايي داشته باشد و يا اينكه به روشني و وضوح نمي تواند صحبت كند، شايد يكي از ما سعي دارد كه در يك لحظه مطالب زيادي را مطرح كند اما اين تنها موجب گيج شدن شنونده مي شود.

  21. #193
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    پيشنهاداتي و نكاتي در اين مورد
    شناخت چنين موانعي به ما كمك مي كند تا بتوانيم بر آنها غلبه كرده و ارتباط موفقي را با ديگران برقرار كنيم . ما مي توانيم سؤال كنيم، كمي آرامتر يا بلندتر صحبت كنيم و هر آنچه را كه براي درك پيام فرد مقابل لازم است انجام دهيم.
    توضيحات
    1) دوستان عزيزاين نوشته خلاصه اي است از آنچه در كتاب " فهميدن و فهماندن و ارتباط مؤثر " كه نوشته ي كريس كول و وبا ترجمه ي پروانه ي كاراكيا مي باشد. بعضي از جملات عيناً نقل شده است و در عين حال بعضاً تجربيات شخصي نيز با توجه به نياز ضميمه گشته است. از دوست عزيزم " نويد ب " بخاطر معرفي اين كتاب و امانت دادن آن به بنده ي تشكر مي كنم.
    2) در قسمت سوم اين مقاله با عنوان چگونه گفتن مهم است به اين موضوع مي پردازيم.
    3) اين مورد را بخوبي در نظر گيريد. اين ديدگاه هاي منفي را از خود دور كنيد. همواره به دنبال علائمي از نشان علاقه ي ديگران به خود باشيد. حتماً اين علائم محبت و دوستي را دريافت خواهيد كرد. اين را بدانيد كه شما براي اطرافيانتان اهميت داريد. اگر مي خواهيد در الين عرصه موفق شويد خود پيش قدم شده و به ابراز محبت و دوستي نسبت به اطرافيانتان بپردازيد.
    4) چون اين مطلب خارج از بحث مقاله بود در زيرنويس آورده شد. نكته ي مهمي كه در اين گفته ها وجود دارد اين است كه اين صحبت ها اكثراً مي خواهند پيامي را به جوانان بدهند اما بد مطرح مي شوند. براي مثال پيام متن بالا اين بود كه جوانان بايد تلاش خودشان را بيشتر نموده و از تجربيات بزرگترها نيز استفاده كنند. اين پيام را مي توان در جلسات مشورتي با اعضاي خانواده مطرح نمود نه با اين لحن و اينگونه. همچنين جوانان نيز بايد اين را درك كنند كه اگر نصيحت هاي والدين زياد است به اين دليل است كه مشكلات و مسائل بيرون از خانه را مي بينند و طبعاً مي خواهند شما را آگاه سازند. اين مشكل نيز به اين دليل است كه جوانان و والدين كمتر از خصوصيات يكديگر با اطلاع هستند. بهترين گامي كه مي توانيد به عنوان يك جوان برداريد اين است كه به برگزاري جلسات مشورتي در خانواده پردازيد. براي مثال خود من يك بار اين را امتحان كردم. تلوزيون را خاموش كردم، با يكديگر دعا خواندیم و بعد از آن با پدر و مادرم در مورد مشكلاتي كه پيش روي خانواده مان بود مشورت كرديم. البته من از قبل با خواهر و مادرم در اين مورد مشورت كرده بودم و با هم اين مشورت را برگزار كرديم.
    5) چند روز پيش داشتم در سات جوانيم جستجو مي كردم ، با مطلبي با عنوان " اشاره اي ساده " روبرو شدم. در اين مقاله نوشته شده بود كه " مارك در حال قدم زدن بود كه پسري را ديد كه وسائلش بر روي زمين افتاده. به او كمك كرد تا وسايلش را جمع كند. در راه به صحبت كردن پرداختند و پسرك به او گفت كه به تازگي رابطه اش با يكي از دوستانش به هم خورده. به خانه ي پسرك ( بيل) كه رسيدند بيل مارك را دعوت كرد تا به داخل بيايد و آن دو تا عصر خنديدند و بازي كردن و به صحبت كردن پرداختند. از آن به بعد با هم به مدرسه مي رفتند و دوستيشان ادامه يافت. سه هفته مانده به فارق التحصيلي شان از دبيرستان بيل به مايك گفت: مي داني آنروز قصد داشتم خودكشي كنم، اما وقتي در آن لحظات به بازي و گفتگو و خنديدن با يكديگر پرداختيم، احساس کردم که اگر خودم را می کشتم، آن لحظات پراز شادی و آدمهایی را که بعدها در زندگی شناختم و از مصاحبتشان لذت بردم از دست می دادم. می بینی مارک؟ آن لحظه ای که تو کتابهایم را برداشتی و کمکم کردی، کار عظیمی انجام دادی. تو در واقع زندگی مرا نجات دادی. "حال مي بينيد ما در قبا ل آنچه مي گوييم مسئوليم. آنچه مي گوييم و آنگونه كه با ديگران رفتار مي كنيم ممكن است زندگي فردي را دگرگون كند. " اشاره اي ساده " اثر جان . و . شلاتر مي باشد

  22. #194
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    چشم الکترونیکی :چشم الکترنیکی دستگاهی است دقیق،ظریف و حساس برای کنترل حرکت و جابجایی اشیا یا افراد توسط نور. کافیست دستگاه را در محل مورد نظر نصب کنید و ترتیبی دهید که نور به مقدار لازم به سلول حساس دستگاه بتابد. به محض آنکه فرد یا شیئی از مقابل دستگاه عبور کند یا جابجا شود، بطوری که تابش نور به سلول حساس کاهش یابد و یا متوقف شود ، دستگاه فورا واکنش نشان میدهد و صدای بوق قوی از بلندگو پخش میشود.این دستگاه با ولتاژ 6 ولت کار میکند و مصرف آن در حالت بی کاری نزدیک به صفر است. بنابراین حتی اگر باتری خشک به آن وصل کنید ، مدتها دوام می آورد. ضمنا یک پتانسیومتر تنظیم حساسیت روی فیبر تعبیه شده است که به کمک آن میتوانید دستگاه را برای استفاده در شرایط نوری مختلف به دقت تنظیم نمایید. دستگاه چشم الکترونیک کاربردهای گوناگونی دارد که از جمله میتوان به کاربرد آن به عنوان دزدگیر در موسسات و منازل و اتومبیل ها اشاره کرد. ضمنا برای کنترل مسیر ها جهت آگاهی از ورود و خروج افراد نیز به کار می رود.

    نخستین بخش مدار را یک مولتی ویبراتور مرکب از ترانزیستورهای Tr2 و Tr3 تشکیل میدهد. مقدار خازنهای C1 و C2 طوری انتخاب شده است که سیگنالهای صوتی ثابتی با فرکانس حدود یک کلیو سیکل ایجاد میکند. این سیگنالها در پایه کلکتور ترانزیستور Tr3 قابل دریافت است و اگر یک گوشی کریستالی به پایه مذبور وصل کنید، سیگنالها را به صورت صدای سوت میشنوید. دومین بخش مدار، یک آمپلیفایر صوتی دو ترانزیستوری مرکب از ترانزیستورهای Tr4 و Tr5 است که به صورت مستقیم به یکدیگر وصل شده اند. ترانزیستور Tr4 که یک ترانزیستور تیپ مثبت PNP است، سیگنالهای صوتی را از طریق خازن C3 دریافت میکند و پس از تقویت سیگنالها، آنها را برای تقویت نهایی ( تقویت قدرت) به ترانزیستور Tr5 میدهد. پایه B ترانزیستور Tr1 از طریق سلول فوتورزیستانس Cds به ولتاژ مثبت وصل شده است و در حالتی که نور به صفحه Cds بتابد، مقاومت آن کاهش یافته ولتاژ مثبت قابل توجهی به پایه B میرسد و ترانزیستور را در حالت خاموشی نگهمیدارد که در این حالت ولتاژ تغذیه مولتی ویبراتور قطع است و کار نمیکند و لذا هیچ صدایی از بلندگو پخش نمیشود. اما همینکه مانعی بر سر راه تابش نور به Cds ایجاد شود، مقاومت آن افزایش می یابد و ولتاژ مثبت پایه B کاسته شده و در عوض پایه B از طریق پتانسیومتر Pot و مقاومت R1 ولتاژ منفی دریافت میکند که در نتیجه مدار مولتی ویبراتور به کار می افتد و صدای بوق از بلندگو پخش میشود. با تنظیم پتانسیومتر( مقاومت متغییر) میتوان ولتاژ پایه B ترانزیستور Tr1 را برای شرایط نوری مختلف به دقت تنظیم نمود

  23. #195
    دهکده هاتاکه Walter Bernha آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    clock tower
    نگارشها
    562

    پاسخ : دانستنیهای walter

    سل چیست؟

    سل عفونت مزمنی است که به وسیله باکتری " میکوباکتریوم توبرکلوزیس" و گاهی به وسیله سایر مایکوباکتریوم ها ایجاد می شود. این بیماری اغلب ریه را درگیر می کند، اما تقریبا هیچ کدام از دستگاه های بدن از شر بیماری "سل" در امان نیستند و سایر اعضای بدن هم ممکن است با این بیماری درگیر شوند.
    بیماری سل به وسیله قطره های ریز موجود در هوا از فردی به فرد دیگر منتقل می شود و اغلب افرادی را که در ارتباط نزدیک با فرد بیمار باشند، درگیر می کند. بنابراین همه اعضای خانواده فرد بیمار، در معرض ابتلا به این بیماری هستند. مگر این که او به بیمارستان منتقل شود و با آن ها زندگی نکند و یا تحت درمان صحیح قرار بگیرد.
    فردی که دچار عفونت فعال سلی است، اگر سرفه یا عطسه کند و جلوی دهان و بینی خود را نگیرد، قطره هایی که حاوی مایکو باکتریوم یا میکرب سل هستند، در هوا پخش می شوند و اگر فرد دیگری که نزدیک فرد مبتلا است، این قطره ها را استنشاق کند، باعث ابتلای او خواهد شد. بنابراین افراد مبتلا هنگام عطسه و سرفه باید همیشه برای پوشاندن دهان و بینی خود از دستمال استفاده نمایند و پس از آن، دست های خود را با دقت بشویند.
    البته این به آن معنا نیست که فرد مبتلا به سل باید قرنطینه شود. در تماس کوتاه و گذرا امکان انتقال بسیار کم است، اگر چه غیر ممکن نیست.
    بسیاری از مردم میکروب سل در بدنشان وجود دارد. اما مبتلا به بیماری سل فعال نیستند.
    علایم بیماری سل

    علایم اولیه سل، ممکن است بسیار عادی باشد و توجه را جلب نکند ، مثل شخصی که دچار سرما خوردگی است یا کسی که مدتی لاغر و ضعیف است یا گاهی فرد تب می کند و دچار سرفه های مکرر می شود. افراد، در این مرحله به پزشک مراجعه نمی کنند تا علایم شدیدتری در آنها بروز کند، علایمی مثل درد تیزی که در ناحیه قفسه سینه است و با نفس کشیدن و سرفه ایجاد و تشدید می شود و یا وجود خلط خونی.
    باید توجه داشت هیچ کدام از این دو علامت، مخصوص بیماری سل نیستند، اما نباید این علایم را دست کم گرفت
    .علایم سل می تواند شبیه علایم سایر بیماریهای ریوی( مثل ذات الریه ، آبهای ریوی ، تومورها و عفونتهای قارچی)، خیلی از بیماریهایی غیر ریوی و یا حتی همراه سایر بیماری ها باشد.
    درمان بیماری سل


    برای درمان سل، راه های بسیاری وجود دارد ، اما همواره باید 3 نکته را در نظر داشت :
    1- رژیم دارویی سل، اغلب شامل چند دارواست که میکروب سل نسبت به آنها حساس است. این داروها باید همراه هم مصرف شوند تا اثر لازم را داشته باشند. استفاده نامنظم داروها باعث می شود میکروب سل نسبت به این داروها مقاوم شود.
    2- بیمار باید داروهایش را به طور منظم و دقیق، طبق دستور پزشک مصرف کند . این نکته درباره همه بیماری ها صادق است. اما به خصوص درباره سل از اهمیت فوق العاده ای برخورداراست، چون درصورت مقاومت میکروب سل نسبت به داروهای موجود تقریبا می توان گفت دیگر هیچ داروی کاملا مؤثری برای درمان سل وجود نخواهد داش.
    3- درمان سل کمی طولانی اس. بنابراین بیمار باید حوصله داشته باشد و تمام مدت درمان را سپری کند. این دوره درمان گاهی تا 2 سال طول می کشد.

Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ