دانستنیهای walter

[Walter Bernha]

آجر کاری

بین قرون ده و دوازده میلادی در زمان سلجوقیان روش تزئین ساختمان با آجر در ایران متداول شد و از آن تاریخ به بعد جزو خصوصیات معماری ایرانی شده است. این روش که عبارت از تزیین با آجر است و آن را هزارباف می نامند در سده هشتم میلادی در عراق متداول بود.
کهنترین ساختمانی که این نوع تزیینات در آن به کار برده شده است دروازه بغداد در رقد است کاخ دژآسای اخیضر در 180 کیلومتری جنوب بغداد قدری جدید تر است و کاروانسرای عطشان نزدیک کوفه مربوط به همین دوره است. آثار معماری ساسانی در تمام ساختمانهای اسلامی که در عراق قرار گرفته اند دیده می شود. اما از آنجایی که کارهای هزاربافی در دوره ساسانیان معمول نبود اختراع و ابتکار آن در عراق قدری تردیدآمیز است.
روش جدید با متداول کردن انواع و اقسام شیوه های به هم پیوستن آجرها آغاز گردید بعضی از آنها دارای آجرهایی است برجسته و بدین ترتیب اثر سایه روشن ایجاد کرده و سبب شد که برای تزیینات کتیبه های آجری به وجود آید. دیدنی ترین نمونه این نوع کار گنبد کوچک مسجد جمعه اصفهان است که در زمان وزیر بزرگ سلجوقیان نظام الملک (1017_1092 میلادی) و به فرمان او ساخته شده است.
در این زمان بدهای گچی متداول گردید و علاقه ها به تزیین با گچ سبب شد این بند گچی را کنده کاری کنند و سپس بین آجرها گچ کنده کاری شده به کار برده شد و بالاخره به جای این که گچ بین دو سر آجر به کار برند تمام آن سطح را گچکاری و روی آن را گچبری کردند. این روش تزیین با گچ در طاق گنبد مسجد الجایتو خدابنده در سلطانیه که در حدود سال 1320 میلادی ساخته شد به آخرین درجه تکامل خود رسید. در سال 1104 همین روش در مسجد گلپایگان به کار برده شد و در قسمتهای کهنه مسجد جمعه اصفهان (در حدود سال 1122 میلادی) این شیوه گچبری به چشم می خورد. در سال 1326 میلادی که مسجد جمعه ورامین ساخته شد هنوز این روش متداول بود. در ساختمان هایی که بنا گردید دیده می شود که دیگر گچ بین آجر ها کنده کاری نمی شد بلکه با قالبهای مختلفی آن را درست می کردند.
استفاده از آجرهای رنگین (لعابی) یکی دیگر از اقداماتی بود که در بهبود وضع معماری صورت گرفت و سبب رواج نوعی کاشیهای زیبا گردید که در آغاز دارای اشکال هندسی به تناسب بزرگی و اندازه رو به کاهش بودند. آغاز کاربرد آجرهای لعابی در ساختمان هنوز مشخص نیست. به طور کلی می توان آنها را تا زمان بابلیان عقب برد و در هزاره ی دوم پیش از میلاد مسیح در ایلام نیز به کار برده می شده است. آجرهای رنگی در زمان هخامنشیان در ساختمان هایی که در فلات ایران به ویژه شوش و تخت جمشید برپا شده دیده می شود (سده پنجم پیش از میلاد مسیح). به نظر می رسد که کاربرد آجرهای رنگی و لعابی در زمان سلوکیان و پارتها و ساسانیان معمول نبوده است. ولی در زمان خلافت بنی عباس در بغداد بار دیگر احیا شد.
هنگامی که صفویه پایتخت خود را در آغاز سده ی شانزدهم به اصفهان منتقل کردند شاه اسماعیل هنرمندان را از سراسر کشور جمع آوری کرد و بسیاری از کلیساها مسجد ها و ساختمانهای مختلف زمان صفویه نشان می دهد که طرحهای عالی و مرغوب گذشته و روش و شیوه کاربرد کاشیها حفظ شده است. یکی از استاد کارانی که دیوارهای مناره هارون ولایت اصفهان را تزیین کرده است استاد حسین می باشد (1512 میلادی). در آن دوره کاش تراش به مشارکت و کمک طراحان هنر کار می کرد و این را از امضاهایی که در مسجد جمعه اصفهان وجود دارد و می نویسد ((سید محمود نقاش این را نوشته است)) می فهمیم.
از سده ی هفدهم میلادی یعنی زمان شاه عباس کاشیهای چند رنگ جای کاشیهای یک رنگ بریده شده را گرفت. روش لعاب چند رنگ که آن را هفت رنگ می خواندند از کوزه گری عمومی آغاز گردید و به کاشیکاری رسید. بهترین نمونه این روش نوین کاشیکاری در مسجد شاه اصفهان دیده می شود که در ردیف آن مسجد شیخ لطف الله و دو کلیسای مسیحی سنت ماری و سنت الیزابت است هر دو آنها در جلفا (اصفهان) قرار دارد. شاه عباس آنها را به ارامنه ی کاتولیک های پایتخت خود واگذارده است. کار کاشیکاری کلیساها به وسیله نقاشان مینیاتور طرح ریزی شده است بسیار مرغوب و تاریخ آن 1716 میلادی است . اما هفت رنگی در سده هیجده و نوزده به تباهی گرایید و فقط در زمان سلطنت رضا خان یعنی تقریبا از سال 1930 به بعد است که هنر هفت رنگی بار دیگر زنده گردید. هنر ساخت کاشیهای معرق (کاشی کاری ریز) از لحاظ احتیاجاتی که به تعمیر بناهای تاریخی و هنری ایران بود احیاء گردید. کاشیکار امروزی ایرانی در این رشته این قدر جلو رفته است که کیفیت ساخته های او با کار استادان سده ی نوزدهم برابر است.

شیوه آجر تراشی
هنرمندانی که در آجر کاری یا هزاره بافی (پارچه) و کارهای کاشیکاری سرگرم بودند معمولا کار خودشان را از بنایی عادی آغاز کردند. کسانی که موفق شدند که با آجر طرح ها و زیبایی های بیافرینند و در این رشته کارشناس گردیدند و خود را استاد آجر تراش نامیدند. پس از آن تخصص دیگری مورد نیاز بود که آن هم تراشیدن و کار کردن با کاشیها و بریدن آنها به قطعات کوچک بود. کسانی که منحصرا این کار را انجام می دهند کاشی تراش نامیده می شوند.
به محض اینکه طرح تصمیم گرفته شد آجرتراش شروع به آماده کردن آجرهای خود می کند. از آنجایی که تمام آجرها دارای یک شکل هستند آجر تراش مجبور است که لااقل یک طرف هر آجر را آرایش داده و بتراشد. آجرهای تراش نخورده یا زبره در حدود 7/1 سانتیمتر در ارتفاع و عرض بزرگترند. آجرتراش با نوک تیز تیشه خود خطی در کنار خط کش خود می کشد. خط کش وی قد (کشو) نامیده می شود و آن هم عبارت از آجر لبریزی شده ویژه ای است که برای این کار آماده شده است. برای علامت گذاری گوشه های آجر گونیا به کار برده میشود. پس از اینکه تعدادی از این آجرها را نشانه گذاری کردند آجرها را روی پهلو می چینند و به دنبال شیاری که علامت گذاشته و آن را جذول می نامند با پنج شش ضربه قسمت پهن تیشه خود روی آجر را می تراشند. بعضی از تیشه ها دارای دسته راست بعضی دیگر دسته های کج ( کل) دارند.
پس از این آرایش و تراشیدن آجر استاد آن را به شاگرد خود می دهد و او با سنگ سمباده زبر و مرطوبی آن را می ساید. همه آجرهایی که برای ساده آماده شده اند به این طریق بریده می شوند. از قبیل آجر مربع آجر نیمه و آجر چارک. آجر نیمه و چارک را از آجر دسته با لبه پهن تیشه می شکنند و آن به این طریق است که آجر را کف دست خود نگاهداشته و با ضربه آن را جدا می کنند. آجرهای کتیبه دیوار و درگاهی را گل نو نامیده و اغلب اریب (فارسی) می برند. زیر آجرهای کتیبه را گاهی اوقات با آجر شکلداری به نام ذپا بغل یا آجر دندانه ای می بینیم.
رویه دیوارهای آجری با همین آجرهایی که آماده شده است تزیین می یابد و با ملاط آهک و شن آن را می چسبانند و نقش آنها ساده یا چپ و راست است. آن قسمت از دیوار که باید بعد ها آجرهای تزیینی یا کاشیهای معرق در آن به کار برده شود قدری عقب رفته است.

[Walter Bernha]

نه بابا خوشتون امده باشه موضوع بعدی ادامش باشه؟
البته تا چند روز طول میکشه

[Walter Bernha]

سلااااااام به همه من اومدم دوباره
خب امروز با معماری چطورید؟
من که خوبم شما می خواید باشید می خواید نباشید

[Walter Bernha]

معماری آجر عصر صنعت
انگلستان طبیعتا یکی از مراکز مهم رواج فناوری و هنر آجر است. در قرن هجدهم و اوایل نوزدهم انگلستان سنت گرا و بدبین نسبت به هر نوع نوآوری و تحت تاثیر تعالیم عفیف گرانه پروتستان با شعارهایی نظیر سنت و معقول و باوقار بودن معماری با هرگونه خلاقیت و جست و جوی زندگی در ساختمان سازی مخالفت می کرد.
در نیمه قرن نوزدهم نوعی معماری با نمای آجری که در آن نقش های مختلف تزئینی به کمک آجر به رنگ و اشکال مختلف به وجود آمده بودند رواج یافت. در فرانسه نیز در نیمه دوم قرن نوزدهم مد آجر مجددا رواج یافت. ساختمان های جدید اغلب اسکلتی چدنی و مرئی داشتند که در ترکیب با آجر ترکیب بسیار جالبی ایجاد می کردند. بازار بزرگ سر پوشیده les halles نمونه خوبی از تلفیق فلز که با الهام از عناصر کلاسیک معماری تزئین شده اند و آجر دو رنگ کرم و قرمز رنگ خاص قرن نوزدهم است.
در همین دوره آنتونی گائودی معمار خلاق کاتالونی (در اسپانیا) در ابداع آثار منحصر به فرد خود از امکانات ترکیبی انواع آجر و مصالح متضاد استفاده کرد. در کالج مسیحی ترزیانو در بارسلون آجرهای با رنگ گرم خاکی متمایل به اخرایی در ترکیب با دیوار سنگ چین که از قلوه های نا منظم تشکیل شده است ترکیب بسیار جالبی را به وجود آورده اند. جزئیات تزئین آجری این بنا سلیقه و وسواس خاص گائودی را در طراحی نما نشان می دهند(تصویر 4).
فرانک لوید رایت که از یک طرف به سنت بومی معماری مسکونی آمریکا تعلق داشت و از طرف دیگر تعالیم سولیوان و دیگر اساتید مکتب شیکاگو را فرا گرفته بود با ذوق ترکیب حجم ها و ایجاد فضاهای بدیع که خاص معماران مدرن اروپا نظیر هوف لوز و واگنر بود سبک خاصی را به وجود آورد که به سبک مرغزار معروف شد. در این ابنیه او از آجر که نسبت به سنگ ارزان تر و مقاوم تر از چوب بود اسفاده فراوان کرد. کار های رایت در این دوره گسترش افقی فضاهای معماری و روی هم لغزیدن حجم های افقی را مورد تاکید قرار می دادند. ردیف های افقی آجری مصالح بسیار مناسبی برای این معماری بودند. خانه رابی در شیکاگو سال 1906 نمونه خوبی از این سبک کار رایت است (تصویر 5)

قرن بسیتم
حس نیاز به نوع اندیشیدن و تضاد با گذشته نزدیک که از ویژگی های مدرنیسم بود پس از جنگ جهانی اول و پیدایش این اعتقاد که افکار قدیمی و باورهای منسوخ مسبب اصلی جنگ یوده است مبارزه با نشانه های گذشته را افزایش داد. عده ای از معماران این دوره شیشه, فلز, و بتون را بر آجر ترجیح می دادند اگر چه هر سه این مصالح رایج در اصل بسیار قدیمی هستند, هیچ یک به اندازه آجر سمبل معماری نئوگوتیک قرن نوزدهم نبودند.
در این میان آجر بیش از مصالح دیگر ویژگی های بافت, رنگ و فن اجرای خود را به معماری تحمیل می کرد. در هر حال, آجر, به دلیل فرم ساده و مکعب مستطیل , استاندارد بودن و تکرار پذیری در ترکیب, مصالحی ذاتا موافق با
ایده آل های نظری مدرنیسم بود. به این دلیل, همه معماران مدرن از این مصالح حداقل در بعضی از کارهای خود استفاده کردند. لوکوربوزیه در مزون ژائول و مندلسون در دیوارهای برج اینیشتین آجار به کار بردند.
معماری اکسپرسیونیستی آلمان, معماری هلند ( مکتب آمستردام), آلوارآلتو فنلاندی و ینسین کلینت دانمارکی استفاده از آجر را در اروپا شمالی رواج دادند(تصویر6).
اگر چه بسیاری از معماران برجسته مدرن و خصوصا آلوارآلتو از آجر استفاده کرده بودند, لوئی کان با توجه به جنبه نمادین, و نه فقط بیانی و تزئینی این مصالح , بعد جدیدی را در استفاده از آجر مطرح کرد. آجر برای او سمبل یک تمدن از دست رفته . نشانه تاریخ و عصاره کار ساختن بنا بود. قوس ها و کتیبه های آجری عناصر سبکی بودند که اصالت وجودی ساختمان را به عنوان یک حضور پایدار و نمادین به نمایش می گذاشتند. حجم های تراش خورده و سنگین ساختمان های کان با آجر پیش از هر مصالح دیگر هم خوانی داشتند(تصویر7).
ماریا بوتا تکمیل کننده کاری است که لوئی کان و کارلواسکارپا در به کار
گیری عناصر تاریخی در قالب ترکیب های جدید و ابداع جزئیات معماری بدیع با بکارگیری مصالح قدیمی همچون آجر آغاز کردند. بسیاری از کارهای او, به لحاظ ترکیب های نمادین و صلب , حجم چشم گیره دیوارهای آجری کم روزن و استفاده از حجم های مادر مارا به یاد معماری رومن می اندازد. او از آجر برای ایجاد بافت های خاص بر روی نما با مهارت بسیار زیادی استفاده می کند (تصاویر 8, 9, 10 ).

ایران
در ایران , آجر همچنان مصالح اصلی ساختمان است و تا دهه 60 میلادی مصالح عمده نما نیز محسوب می شده است. از اواخر دوره پهلوی, با بیدار شدن وجدان بومی در میان معماران پیشرو آن زمان: کامران دیبا, نادر اردلان و ایرج کلانتری , آجر مجددا صاحب ارج شد . مجموعه شوشترنو یکی از نمونه های خوب این تحول است.
در سال های اخیر, تنوع این مصالح نسبت به گذشته بیشتر شده است و خصوصا رنگ های بهتری نیز به بازار عرضه می شود. آجرهای دو رنگ بهمنی, که زمانی چهره شهر تهران را تحت تاثیر خود قرار داده بودند, مجددا در ابعادی متفاوت با گذشته, تولید شده و مورد استفاده قرار می گیرند.معماران برای جبران کم رنگ و رویی محیط دودزده شهر تهران به استفاده از آجرهای پر رنگ متمایل به قرمز و بند کشی های اخرایی و استفاده از گل اخرا برای رنگ آمیزی آجر روی آورده اند. معماری و نمای آجری در ایران همچنان از اهمیت خاصی برخوردار است و به رغم توجه نسل جوان به مصالح جدید بازار عده زیادی از جوانان و معماران با سابقه علاقه مندند قابلیت های بی شمار این مصالح را همچنان تجربه کنند.
در ایران انواع آجر تنوع زیادی ندارد. به طور کلی آجر توپری را که به طریق سنتی تهیه می شود, آجر فشاری و آجر مجوف خوب پخته شده را سفالی یا ماشینی می گویند. به غیر از اینها انواع آجرهای ماسه آهکی, ماسه سیمانی و نسوز نیز وجود دارند. این تقسیم بندی بر اساس مواد اولیه به کار رفته در آجر و نحوه قالب زدن و پخت آجر انجام شده است. آجر بر اساس ابعاد نیز دسته بندی می شوند. آجر قزاقی به آجر مکعب مستطیل به ابعاد تقریبی 6 در 10 در 21 سانتی متر می گویند. آجر خطایی مربع و به ابعاد 5 در 25 در 25 یا 5 در 40 در 40 سانتی متر است. در اصطلاح امروزی عموما به آجر نظامی قزاقی نیز گفته می شود.
رنگ آمیزی آجر در ایران به شرح زیر است:
_آجر سفید: زرد کم رنگ
_آجر بهی: زرد پر رنگ
_آجر قرمز روشن
_آجر قرمز سیر
_آجر بهمنی: دو رنگ قرمز و زرد

آجر در خاطره ها
همان گونه که در بین النهرین خاک مناسب فن آجر سازی را گسترش داد در ایران نیز فراوانی این خاک استفاده از آن را متداول کرد و موجب مهارت بسیار معماران ایرانی نیز در فن ساخت آجر و کاربرد آن شد. ویژگی فیزیکی و شیمیایی آجر از یک سو و تولید آسان و سازگاری آن با طبیعت این سرزمین از سوی دیگر زمینه را برای کاربرد فراوان آن در معماری ایران مهیا ساخت. هر چند نقش آجر در معماری امروز ایران به لحاظ تحول در شیوه های ساخت و ساز و احداث ساختمان های بلند مرتبه کم رنگ شده هیچ گاه فراموش نشده و کم وبیش از این ماده در ساخت نما سازی استفاده می شود. این پای بندی و استفاده مکرر از آجر در معماری ایران را باید اضافه بر مقاومت و پایداری آجر از ارزش های زیبایی شناختی آن نیز دانست. به طوری که پوشش آجر بر قامت بنا , آن را اصیل, متین, بردبار و استوار نشان می دهد. رنگ اخرایی آجر به ویژه در زمینه آسمان آبی ایران زیبایی چشم گیری خلق می کند که کمتر می توان مشابه آن را در سایر مصالح به کار رفته در ساختمان و به ویژه مصالح جدید دید. خشت و آجر از گذشته های بسیار دور مونسانی صبور برای مردمان این سرزمین بوده اند و خاطره روزهای تلخ و شیرین را در خود دارند کمتر کسی را می توان سراغ داشت که از بوی عطر خشت و آجردر کوچه های باران خورده به وجد نیاید چرا که هنوز چندان از خاطره روزهایی که آجر فرش حیاط هر بعد از ظهر تابستان آب پاشی می شد تا اهالی خانه را برای نوشیدن چای عصر گرد هم آورد دور نشده ایم. هر چند عصر صنعت آهن و شیشه ما را واداشته است تا بر این همسفر تاریخیمان بی مهری روا داریم, هنوز میل طبیعیمان تکیه بر دیوار آجری است.

[Walter Bernha]

‏
تخت جمشید

تخت جمشید‎ ‎،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال 512‏‎ ‎قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطه وسیعی‏‎ ‎واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این ‏کاخهای عظیم سلطنتی‎ ‎در کنار شهر‎ ‎پارسه‎ ‎که‎ ‎‏ یونانیان آن را‏‎ ‎پرسپولیس‎ ‎خوانده اند‎ ‎ساخته ‏شده است‎ .‎

‎ ‎ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه‎ ‎یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا‎ ‎را ساختند . ‏پس از داریوش ، پسرش خشایارشاه تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تلار‏‎ ‎صد ستون را ‏ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان را‎ ‎آغاز کرد که ناتمام ‏ماند . این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی‎ ‎از آنها صخره های عظیم ‏و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند.‏
معماری هخامنشی ، هنری است‎ ‎امتزاجی‎ ‎که از سبک معماریهای بابل و آشور و‎ ‎مصر و ‏شهرهای یونانی آسیای صغیر و‎ ‎قوم اورارتو‎ ‎اقتباس شده و با هنر نمایی و‎ ‎ابتکار روح ایرانی ‏نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن‎ ‎این ابنیه عظیم می ‏خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند.‏


در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشه شمال غربی صفه تخت جمشید ‏قریب چهل‎ ‎هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد . بر روی این الواح ‏کلماتی به‎ ‎خط ایلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح ایلامی اسناد ‏خرج‎ ‎ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط ‏ایلامی‎ ‎است . از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید ‏مانند اهرام‎ ‎مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت ، زیرا این اسناد ‏ایلامی‎ ‎حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصور عالیه اعم از عمله و بنا و نجار و‏‎ ‎سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینه یک یا چند‏‎ ‎نفر ‏است . کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون‎ ‎ایرانی ‏و بابلی و مصری و یونانی و ایلامی و آشوری تشکیل می شدند که همه آنان‏‎ ‎رعیت‎ ‎دولت ‏شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند‎ . ‎گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول ‏بودند . مزدی که به این‎ ‎کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد ‏پـول بابلی به‎ ‎نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند . اجناسی را ‏که بیشتر‎ ‎به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شدعبارت از‎ : ‎گندم و گوشت‎ ‎‏.‏
اسکندر مقدونی در یورش خود به ایران در سال 331 قبل از میلاد، آنرا به آتش‏‎ ‎کشید.تاریخنگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از‎ ‎یک ‏حادثه غیر عمدی میدانند ولی برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی‎ ‎ویرانی شهر‎ ‎‏ ‏
‏ آتن بدست‎ ‎خشایار شاه‎ ‎علت واقعی این آتش سوزی مهیب‎ ‎میدانند.‏
ازآنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده تنها می توان تصویر بسیار مبهمی از شکوه و‎ ‎عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات‎ ‎معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکی بهره از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این‎ ‎کاخها پی برد. نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که این مجموعه‏‎ ‎عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در اواخر دهه1310خورشیدی‎ ‎کشف شد‎.‎
چیزی که در نگاه اول در تخت جمشید نظر بیننده را به خود جلب می کند، کتیبه ها و سنگ ‏‎ ‎نو شته های گذر خشایارشاه است که به زبان ایلامی و دیگر زبانهای باستانی تحریر شده‎ ‎است. از این گذر به مجموعه کاخهای آپادانا می رسیم، جایی که در آن پادشاهان بار‎ ‎میدادند ‏و مراسم و جشنهای دولتی در آن برگذار می شد‎.
امروزه مقادیر عمده ای طلا‎ ‎و جواهرات در این کاخها وجود داشته که بدیهی است در جریان ‏تهاجم اسکندر به غارت‎ ‎رفته باشد. تعداد محدودی از این جواهرات در موزه ملی ایران نگهداری ‏می شود‎. ‎بزرگترین کاخ در مجموعه تخت جمشید کاخ مشهور به "صد ستون" است که ‏احتمالا یکی از‎ ‎بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان ‏سالن بارعام‎ ‎خود استفاده می کرده است. تخت جمشید در 57 کیلومتری‎ ‎شیراز‎ ‎در جاده ‏اصفهان‎ ‎و شیراز واقع شده است‎ .‎‏ ‏
‏ ‏
‎ ‎ ‎ ‎
ادامه دارد....

[Walter Bernha]

مکتب شیخیه﴿ بسم اللّه الرحمن الرحيم ﴾
الحمد للّه و سلام علي عباده الذين اصطفي
اما بعد اين معرفي اجمالي ومختصري است ازسلسله و مكتب شيخي و توضيح بسيار مختصري در باره عقايد و علماي ايشان كه بعنوان مقدمه اي بر اين مجموعه كه حاوي بعض ازكتب اصلي ايشان است ذكر ميشود .
شيخيه نام جماعتي از مسلمانان شيعه مذهب است كه بجهت پيروي از عالم بزرگ شيعي مرحوم شيخ احمد بن زين الدين احسائي (اع) باين اسم ناميده شده اند .
عقايد شيخيه در اصول و فروع دين و همه احكام شرع مبين برگرفته از كتاب خدا و سنت پيغمبر صلي اللّه عليه و آله و اخبار و احاديث ائمه اطهار عليهم السلام است ، و بطور خلاصه شيخيه شيعياني هستند كه در جزئي و كلي سعي در تبعيت امامان معصومين (ص) داشته و جز فرمايش آن بزرگواران كه مسلما مأخوذ از كتاب خدا و سنت پيغمبر (ص) است به چيزي از يافته هاي عقول ناقصه و قياسها و سليقه هاي شخصيه اشخاص عادي در دين خدا اعتماد نمينمايند، و در بيان فضائل محمد و آل محمد صلوات اللّه عليهم نيزسعي بليغ داشته و ميگويند كه نبايد تصور شود كه معارف اسلام منحصر بهمين احكام ظاهري عبادات و معاملات است، و آن عده از قشريين را كه فقط بهمين ظاهر اسلام اكتفا كرده اند مقصر ميدانند.
و همچنين معتقدند كه عقايد آن عده از صوفي مذهبان كه دين را صرفا امور باطني ميدانند و ظواهر عبادات را ترك كرده اند ناقص است و انسان را به ترقي و تعالي كه مقصود از آفرينش اوست نميرساند، بلكه دين حق آن است كه همه ظواهر را بپذيريم و بآنها عمل نمائيم در عين اينكه سعي ميكنيم اصل و باطن و حقايق آن مطالب را هم بقدر استعداد فراگيريم.


و بهر صورت اين مطلب مسلم است كه عقايد شيخيه همان عقايد شيعه جعفري دوازده امامي است و شيخيه نه چيزي از مذهب ائمه اطهار (ع) كم كرده و نه چيزي بر آن افزوده اند، بلكه هيچ نوع كاستن و افزودني رادر دين خدا جايز نميدانند . بلي گاه شده است كه در توضيح بعض معارف ، با استنباط از كتاب و سنت و اخبار مطالبي نظري را بيان نموده اند كه با برداشتهاي جمع ديگري از علماي شيعه متفاوت شده ،و براي اينكه در اين مختصر معرفي ساده اي از اين مكتب شده باشد بهتر آن است كه بعض از همين موارد اختلاف نظر را ذكر كنيم كه تا اندازه اي مرزها و حدود اين مكتب نيز ترسيم گردد.
و براي اين توضيح تفاوت نظرها را بدو قسمت تقسيم ميكنيم يكي تفاوتهائي كه در اخذ احكام از ادله احكام وجود داردكه مربوط به اصول فقه است ، و ديگري تفاوتهائي كه در بعض مسائل نظري فلسفي و حكمتهاي الهي مثل كيفيت معاد و معراج و فضائل امامان و بزرگان شيعه وجود دارد .
در مورد اخذ احكام از منابع شرعي يعني اصول فقه از طرف علماي شيخيه پيشنهاداتي مطرح گرديده كه از يك ديدگاه، و شايد از ديدگاه ظاهري، تلفيقي از دو نظريه اصولي و اخباري تصور شود چرا كه شيخيه اولا قائل به لزوم عمل بعلم و مدعي حصول آن هستند، و ثانيا به بسياري از قوانين علم اصول يعني اصولي كه منشأ شرعي و مبدأ و ريشه اي در احاديث دارد معتقدند، و در بعض ديگر از اصول كه از شرع گرفته نشده اشكال مينمايند و بعض آنها را رد ميكنند .
و در ادله احكام ،كتاب و سنت و اخبار را البته قبول دارند كه مسلما مستند و دليل احكام شرعي ما هستند اما در تقسيمات احاديث بطريقي كه اصوليين تقسيم مينمايند و در اعتماد زياد بر علم رجال نظراتشان با اصوليين تفاوتهائي دارد.

و اما در مورد عقل و اجماع شيخيه بعنوان مستند قطعي احكام فقط عقل معصوم را قبول دارند يا آنچه را كه همه عقول به صحت آن قائل باشندو بانصوص شرعي مطابقت داشته باشد و صرف عقل يك يا چند عالم را براي آنكه مستند ما در فهم حكم خداوند باشد نميپذيرند و ميگويند وظيفه اصلي علما روايت از معصوم است نه آنكه بنشينند و فكر كنند و آنچه بعقل آنها درست آمد بدون نص آنرا حكم خدا بدانند و پذيرفتن و عمل بآن را بر مقلدين واجب نمايند.
دستور امام عليه السلام اين است كه در حوادث واقعه به روات اخبار ما رجوع كنيد و همين اختصاص دادن صفت روايت اخبار در اين دستور ميرساند كه علما بايد روايت كنند و اصلا دليل مراجعه بآنها اين صفت است كه راوي هستند و گر نه در بسياري از موارد ممكن است در بين مقلدين آنها عقل قوي تري هم وجود داشته باشد و اگر عالم از امام روايت نكند پيروي عقل شخصي او چرا بايد بر ديگران واجب باشد .
و در مورد اجماع هم اعتقاد علماي شيخيه اين است كه علاوه بر ضروريات اسلام و تشيع هرگاه اجماعي بر نسبت قولي به معصوم صورت گيرد قابل پيروي است يا آنكه همه علما از خبري يك معني را بفهمند اين اجماع هم پيروي از آن لازم است اما اگر اجماع بر فتوي و نظري باشد كه متكي به نص صحيحي نيست ما موظف به پذيرفتن چنين اجماعي نيستيم ، و در مواردي كه مسأله اي خالي از حكم شرعي باشد باز ما حكم شرعي داريم كه امام (ع) فرموده همه چيز براي شما مطلق است تا وقتي كه نصي يا نهيي در آن بشما برسد ، و با چنين دستوري چه حاجت به استدلال عقلي است و چرا وقتي كه شارع تعيين حكم ننموده ومكلف را در موردي آزاد گذاشته بايد علما او را مقيد نمايند؟ بلكه در چنين مواردي بايددرفتوي توقف نمايند تا اطلاق و اختيار مكلف را كه امام (ع) با و واگذاشته تغيير نداده باشند.

اين موارد بعض موارد مشابهت و مخالفت نظرات شيخيه با اصوليها و اخباريها بود اما مطلبي كه شيخيه در مورد همان مسأله اصلي طرز گرفتن باخبار و حصول علم بيان كردند اگر چه كه صورت آن مسأله جديد نمينمود لكن توضيحات آن جديد يا به تعبيري عميق تر و باطني تر و مبتني بر حكمت شيخيه بود كه عمدتا شرح فضائل و مقامات محمد و آل محمد (ص) و بزرگان شيعه است.
شيخيه بر پايه آن حكمت كه توسط مرحوم شيخ احمد احسائي (اع) بنيان گذاري و سپس توسط مرحوم حاج سيد كاظم رشتي ومرحوم حاج محمد كريمخان كرماني اعلي اللّه مقامهما و علماي بعد از آنان شرح و توضيح و تفسير شد، در مسأله اصول فقه هم" دليل تسديد و تأييد امام "را مطرح نموده و با اين دليل ثابت نمودند كه چرا باخبارصحيحه آل محمد (ص) علم حاصل ميشود و چرا احكام شرعي ما يقيني است و ظني نيست.
آنها اظهار نمودند كه اگر اين دليل وجود نداشت هيچ چاره اي نبود مگر پذيرفتن همه احتمالات مطرح شده در عدم امكان حصول علم، و عمل به ظن تنها راه باقيمانده بود، بلكه اگر دليل تسديد امام نبود ادعاي حصول ظن هم در همه موارد ممكن نبود و در بعض از مسائل حتي وهم، هم به سختي حاصل ميشد چه رسد به گمان و بدون تسديد امام در واقع ديني نميماند و اطميناني حاصل نميشود و با اعتقاد به تسديد و مشاهده آثار واقعي و موجود آن در عالم، دين يقيني و پايدار و نه ظني و گماني بدست ميآيد و ما در اينجا بطور بسيار مختصر اصول اين دليل را ذكر ميكنيم و پس از آن ان شاء اللّه باين معني هم اشاره ميكنيم كه اين نظريه و پيشنهاد از طرف علماي شيخيه در جهت ايجاد اختلاف و بيان نظرات شخصي و پافشاري و تعصب در بيان سليقه هاي فردي و گروهي نيست بلكه كوششي است براي رسيدن به حقيقت و واقعيت و بيان آن .

[sarutobi]

خوب دست همه کسایی که برای این تاپیک زحمت کشیدن درد نکنه ولی یه انتقادم دارم موضوع این تاپیک خیلی کلیه و اکثر این مطالبی رو که دیدم با یه سرچ تو گوگل یا ویکی پدیا میشه پیدا کرد یعنی خود من میتونم توی نیم ساعت یه 20 صفحه ای به این تاپیک اضافه کنم اونم با موضوح های جور واجور فکر کنم اگه این تاپیک به بخش های کوچکتری تقسیم بشه بهتره

[Walter Bernha]

خوب دست همه کسایی که برای این تاپیک زحمت کشیدن درد نکنه ولی یه انتقادم دارم موضوع این تاپیک خیلی کلیه و اکثر این مطالبی رو که دیدم با یه سرچ تو گوگل یا ویکی پدیا میشه پیدا کرد یعنی خود من میتونم توی نیم ساعت یه 20 صفحه ای به این تاپیک اضافه کنم اونم با موضوح های جور واجور فکر کنم اگه این تاپیک به بخش های کوچکتری تقسیم بشه بهتره

بعد از کنور میخوام بسازمش ....
کاری میکنم کارستون ....

[AMIRESHAB]

راستی باید از این همه وقتی که میزاری تشکر کنم

[Walter Bernha]

سلول های خورشیدی سیلیکون

1_ مقدمه : از طریق تابش نور با استفاده از تاثیر فتوولتائیک مسقیما بدون نیاز به موتور حرارتی می توان برق تولید کرد خاصیت فتوولتائیک عبارت است از تولید نیروی الکتروموتیو در اثر جذب تشعشع یونیزه – دستگاهایی که در آن ها نور خورشید به عنوان منبع تشعشع یونیزه مورد استفاده قرار میگیرد سلول خورشیدی نامیده میشود .
سلول های خورشیدی که در دهه 1950 میلادی تکامل یافته و تا کنون در چند صد سفینه ی فضایی مورد استفاده قرار گرفته اند بهترین وسیله تولید نیرو در خارج از جو بوده و لذا می توان چنین ادعا کرد که تکنولوژی آن نسبتا پیشرفته تکامل یافته است . از اواسط دهه 70 کاربرد سلول های خورشیدی برای تولید برق در زمین مورد توجه قرار گرفت و با توجه به پشتوانه تکنولوژی فضایی در مقایسه با دیگر دستگاهها ی خورشیدی رشد و توسعه یافت .
اگر چه در اتصال هر دو فلز متفاوت از نظر خواص الکتریکی خاصیت فتوولتائیک وجود خواهد داشت اما استفاده از نیمه هادیها عملکرد بهتری داشته بطوری که تمام سلول های خورشیدی که امروز ساخته می شوند از نیمه هادیها و به ویژه نوع سیلیکون است . در واقع برای تولید نیروی مفید از طریق عمل متقابل فوتونها در بک نیمه هادی لازم است که سه فرآیند به شرح زیر واقع شود :

الف_ فوتون باید در قسمت فعال نمیه هادی جذب شده و مالا افزایش پتانسیل انرژی الکترون را باعث گردد .

ب_ ذرات بارداری ( الکترون و یا حفره ) که از جذب فوتونی به وجود می آیند باید از هم جدا شده و به طرف سطوح خارجی سلول فرستاده شوند .

ج_ قبل از آنکه ذرات باردار فوق افزوده پتانسیل خود را از دست بدهند لازمست که از سلول خارج شده و توسط بار الکتریکی مفید مورد استفاده قرار گیرند.

همانطور که ذکر شد سلول های خورشیدی امروزه عموما از نوع نیمه هادی با اتصال p-n می باشند . اتصال مواد از (نوع-n) و ( نوع-p) میدان الکتریک ذاتی ای را به وجود می آورد که شارژ ( الکترون و حفره) بوجود آمده از نور خورشید را از هم جدا میسازد . اتصال p-n معمولا باید طریق ساخته می شود که یک ماده از نوع p را داخل کوره دیفیوژن شامل نا خالصی از نوع n ( به صورت گاز) قرار می دهند تا بر روی ماده اصلی از نوع p یک لایه بسیار نازک ( 2/0 میکرون ) قرار گیرد. بنابراین بارهای مثبت و منفی ایجاد شده از طریق جذب فوتونی اکسون به راحتی به طرف سطوح بالا و پایین سلول رانده می شوند. سطح پایین مطابق شکل از فلز هادی و در تماس کامل با سلول تشکیل شده تا شارژ را به بار الکتریکی انتقال میدهد .
جمع آوری شارژ از سطح بالایی را شبکه ای از نوارهای بسیار نازک فلزی تسهیل می بخشد . برای اینکه تا حد امکان نور بیشتری به اتصال برسد باید نسبت سطح شبکه فوق به سطح بالایی سلول بسیار کم و عموما در حدود 5 درصد باشد. به علاوه در همین رابطه سطح رویی را ضد انعکاس می کنند تا نور منعکسه حداقل باشد . هر سلول ولتاژی حدودا 5/0 ولت ایجاد کرده و شدت جریان آن با سطح سلول رابطه مستقیم دارد بنابراین برای ایجاد ولتاژ و قدرت مورد نظر می باید تعدادی از سلول های خورشیدی را به صورت سری و موازی قرار داد.

[Walter Bernha]

اگر چه برای نوشتن معادلات دیفرانسیل حاکم بر مدل سول شناختی از مکانیزم جذب فوتونی الزامی است و در واقع تنها از این طریق می توان عوامل موثر در عملکرد سلول را به منظور بالا بردن راندمان کلی سیستم شناخت. خلاصه ای درباره اصول کار نیمه هادیها ضروری به نظر می رسد که در زیر شرح داده می شود.

2_اصول کار نیمه هادیها : اتمهای منفرد که در داخل یک سیستم کلی نباشند دارای الکترونهایی با سطح انرژی مشخص و معینی هستند. اما وقت اتمها در نزدیکی هم قرار گیرند ( که عموما چنین است ) الکترون های واقع در اطراف هسته اتم بر الکترون ها ی مجاور تاثیر متقابل می گذراند. همچنین اصل پاولی pauli تعداد الکترون های مجاز در یک سطح انرژی را محدود می کند . وقتی اتمها در مجاورت هم باشند. سطوح انرژی مشخص مربوط به اتمهای منفرد با یکدیگر تداخل کرده و نوار انرژی را تشکیل می دهند در اینجا بعضی از نوارها الکترونها می توانند وجود داشته باشند و در بقیه این مکان وجود ندارد.
در واقع خواص الکتریکی ماده مربوط می شود به چگونگی توضیع الکترونها در همین نوارهای مجاز الکترون دائما میل به سطوح با انرژی کمتر داشته در حالکیه مرتبا به وسیله فوتون یا فوتونها به انرژیهای بالاتری ارتقا می یابند .
در این صورت نوارهای انرژی تنها مشخص کننده نواحی ای هستند که الکترون می تواند وجود داشته باشد اما مقدار انرژی واقعی الکترون ها را بیان نمیکنند و در حقیقت توزیع الکترونها در نوارهای مجاز را می توان با توجه به تابع فرمی Fermi مشخص کرد. 1
 ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــ = ( E)1
Exp{(E-EF)/KT}+1

در این رابطه f(E) احتمال اشغال مکانی با انرژی E توسط یم الکترون می باشد. KF , k و T به ترتیب عبارتند از سطح انرژی فرمی ثابت بولتزمن و دمای مطلق E مطابق تعریف مقدار انرژی ای است که در آن احتمال اشغال حالتی به وسیله الکترونی دقیقا 2/1 باشد . به عبارت دیگر انرژی فرمی بالاترین سطح انرژی است که یک الکترون در صفر مطلق می تواند داشته باشد در تعادل ترمودینامیکی سطح انرژی فرمی در تمامیت ماده یکسان بوده و در حالات غیر تعادلی در سراسر تماس بین دو ماده پیوسته است .
اگر خارجی ترین نوار انرژی یک ماده ( مثل اکثر فلزات ) نیمه پر باشد و دراین حال در معرض یک میدان الکتریک از بیرون قرار گیرد اشغال کامل سطح انرژی تسهیل شده و موجب عبور جریان می شود البته اگر نوار مجاز انرژی خالی یا کاملا پر باشد در هردو صورت این نوار نمیتواند سهمی در جریان برق داشته باشد ( عایق الکتریک). نوار انتهایی می گویند. در یک عایق این نوار پر می باشد و به علاوه فاصله انرژی ممنوعه Eg ( حد فاصل بین نوار انتهایی و نوار هدایتی ) بسیار زیاد است. نیمه هادیها نیز مشابه عایق ها هستند با این تفاوت که در اینجا فاصله انرژی ممنوعه بسیار کمتر از قبل است ( در شرایط دمای محیط برای عایق 10 = Eg و برای نمیه هادی در حدود 1 الکترون ولت میباشد). به خاطر همین کوچک E در نمیه هادیها الکترون ها می توانند به سادگی از طریق حرارت و یا نور به نوار هدایتی رانده شوند ....

[Walter Bernha]

الکترونها می توانند به سادگی از طریق حرارت و یا نور به نوار هدایتی رانده شوند که در این صورت یک جای خالی در نوار انتهایی به وجود آورده و اصطلاحا آن را (( حفره)) می نامند_ الکترون نزدیک به حفره این جای خالی را پر کرده و خود حفره ای جدید به وجود می آورد و به همین ترتیب ادامه می یابد و لذا عملا جریان برق به صورت بار مثبت در جهت عکس حرکت الکترون به وجود می آید. در واقع هدایت الکتریک در غیر هادی مربوط است به حفره ها در نوار انتهایی و الکترونها در نوار هدایتی هدایت جریان که ذکر شد برای نیمه هادیها ی (( خالص)) می باشد و هرگونه نا خالصی در ماده می تواند سطح انرژی جدیدی برای الکترون در داخل یا در حد فاصل نوارهای مجاز به وجود آورد امروزه جهت اکتساب خواص الکترونیک مورد نیاز عملا نیمه هادیها را از نوع (( ناخالص)) می سازند. با افزودن کمی ناخالصی به بلور نیمه هادی می توان تعدادی سطح انرژی در داخل ناحیه ممنوعه به وجود آورد. نا خالصیهای شیوده غالب هدایت شارز یا به وسیله الکترونها یا حفره ها صورت گیرد ( نیمه هادی ناخالص). با جایگزینی یک اتم فسفر یک الکترون اضافی به وجود می آید و چون تنها از طریق جذب کولمبی به هسته اتم فسفر مربوط می شود با انرژی لازم برای طی تمام فاصله انرژی ممنوعه می تواند جابه جا شده و به نوار هدایتی برود. اگر برن (boron) جایگزین شود در این صورت کمبود الکترون داریم تا اتصالات سیلیکون مجاور تکمیل شود. در این حال الکترون نوار انتهایی با انرژی بسیار کمتری از Eg می تواند به این مکان خالی انرژی برسد. انتقال این الکترون به مکان جدید همانطوری که قبلا ذکر شد ایجاد حفره و مالا هدایت شارژ مثبت در نوار انتهایی خواهد کرد.
ناخالصی فسفر موجب ایجاد سطح دهنده انرژی می شود که الکترون با بار منفی به ماده می دهد و لذا ((نوع n)) نامیده میشود در حالت دوم ناخالصی سبب ایجاد سطح انرژی گیرنده (Ea) و یا Ea کشیده شده است. در هر حال مکان دقیق آن به دمای مطلق نیمه هادی و غلظت نا خالصی ( تعداد اتمهای ناخالص در سانتی متر مکعب ماده) بستگی دارد.
در تعادل ترمودینامیکی سطح انرژی فرمی باید در طول اتصال p-n یکسان باشد. در اینحال اگر ماده اصلی برای هر دو نوع p و n یکی باشد (مثلا ماده خالص هر دو سیلیکون باشد) نوارها باید انحنایی داشته باشند. لذا در این اتصال یک میدان الکتریک ذاتی وجود دارد که هر دو الکترون افتاده در اتصال را به داخل ماده نوع n رانده و هر حفره در اتصال را به سمت ماده نوع p شتاب می بخشد و بنابراین مابین p وn به وجود خواهد آمد.
واضح است که بدون دادن نور ( انرژی ) به سلول چنانچه به دو سر اتصال سیم برق وصل کنیم این پتانسیل از بین خواهد رفت. در هر حال چنانچه اتصال را در معرض ولتاژ منفی قرار دهیم میدان الکتریک ذاتی فوق تشدید شده و در این صورت تنها جریانی که نهایتا از اتصال عبور خواهد کرد مربوط می شود به الکترونهای تهییج شده توسط نور در ماده p چرا که اغلب الکترونهای ماده n انرژی لازم برای عبور از اتصال ( و مقاومت ایجاد شده) به ماده p را ندارند. در هر حال واضح است R بر روی قدرت تولیدی تاثیر منفی داشته و باعث افت قدرت می شود. بنابراین باید در عمل با انتخاب صحیح ماده و ضریب هدایت مقاومت داخلی را به سمت صفر سوق داد.

[Walter Bernha]

3_ مشخصات و عملکرد سلول خورشیدی سیلیکون: مشخصات تولید نیرو برای یک واحد سلول خورشیدی سیلیکون مقدار تشعشع یعنی هر چه تشعشع بیشتر باشد جریان بیشتری خواهیم داشت. که شدت جریان یک سلول خورشیدی تقریبا مستقل از تغییرات درجه حرارت عملکرد آن است. ولتاژ تقریبا مستقل از تغییرات تشعشع است بنابراین برای دستیابی به راندمان بالا حرارت را با وسایلی باید پایین نگهداشت.
امروزه برای سلول های مسطح سیلیکون راندمان 12% قابل حصول می باشد . در این صورت توان ماکزیمم برای این سلول خورشیدی در تابش 1000 وات بر متر مربع و در درجه حرارت 28 درجه صد بخشی برابر خواهد بود با 120 وات بر متر مربع سلول سیلیکون.
برای این سلول ولتاژ مدار باز در حدود 6/0 ولت ( جریان مستقیم ) بوده که در توان ماکزیمم به مقدار 26/0 ولت می رسد. شدت جریان مدار کوتاه آن 272 آمپر بر متر مربع بوده که در توان ماکزیمم تا حد 261 آمپر بر متر مربع سلول تقلیل می یابد.
لذا با ترکیب تعدادی از این سلول ها به صورت سری و موازی به توان ولتاژ و آمپر مورد نیاز می توان دست یافت. البته باید توجه داشت که همانند سیستمهای حرارتی خورشیدی در اینجا نیز پیشنهاد می کند برای جریان و قدرت بالا لازم است که تشعشع خورشید به طریقی متمرکز شود. در هر حال استفاده از تمرکز کننده ها در سلول های خورشیدی حرارت سلول را بالا برد ودر نتیجه افت انرژی بیشتری ایجاد میکند و برای جبران آن حتما می یابد از سیستم خنک کننده (معمولا هوا) استفاده نمود. در هر صورت اصول کار سلول های مسطح و تمرکز کننده کاملا شبیه است و در زیر به بررسی اقتصادی بسنده میکنیم.

4_ ملاحضات اقتصادی و کاربرد: امروزه هر سیلیکون به صورت استاندارد و به قطر 53 میلی متر تهیه می شود که در شرایط استاندارد یعنی درجه حرارت کم (28 درجه ) و تابش تشعشع به میزان 1000 وات بر متر مربع راندمانی در حدود 12 % خواهد داشت. این سلول در شرایط استاندارد جریانی برابر 3000 میلی آمپر و ولتاژی به مقدار 5/0 ولت تولید می کند. در این صورت برای تولید 220ولت لازم است تعداد 440 سلول سیلیکون 53 میلی متری را به صورت سری در مدار قرار داد. به علاوه اگر فرضا بخواهیم 66 کیلو وات قدرت تولید کنیم لازم است که تعداد 1000 عدد از این سریها را به صورت موازی قرار دهیم که این معادل خواهد بود با 968 متر مربع سیلیکون به عبارت دیگر به ازاء هر متر مربع مقدار 18/68 وات نیرو تولید می شود . البته سلول خورشیدی در تمام طول سال در شرایط استاندارد کار نکرده و بسته به آب و هوا و تشعشع خورشید در محل فرق خواهد کرد. اگر شرایط ایران را از نظر تشعشع مشابه با نیومکزیکو بگیریم در این صورت برای سلولهای مسطح و با زاویه ثابت با سطح افق ( در حدود عرض جغرافیایی ) جمعا 2521 ساعت در سال کار خواهیم داشت .

با تولید انبوه در سالهای گذشته قیمت سلولها کاهش یافته است . بطوری که امروزه هزینه ای برابر 10 دلار به ازاء هر وات تولیدی امکان پذیر است. البته هزینه کل سیستم یعنی هزینه ناشی از باطری کنترل مبدل و شبکه توزیع بسته به کاربرد سیستم هزینه را بین 2 تا 4 برابر بالا خواهد برد. در هر حال برای ایجاد یک شبکه تولید و توزیع نیرو به قدرت 66 کیلو وات می باشد هزینه اولیه ای برابر 1 میلیون دلار (آمریکا) منظور داشت و از آنجا با توجه به مطالب بالا و فرض اینکه نرخ بهره 8 % بوده و عمر متوسط دستگاه 20سال باشد. قیمت تمام شده انرژی تولیدی برابر خواهد بود با 58/0 دلار برای هر کیلو وات ساعت. اگر چه در حال حاظر قیمت تمام شده برق تولیدی در مقایسه با نیروگاه های آبی بخاری و گازی بسیار بالا است اما با توجه به عدم وابستگی اینگونه سیستمها به هر نوع سوخت فسیلی از یک طرف و امکان کاربرد آن در نقاط دور افتاده و در مکانهایی که اصلا امکان اقتصادی خط انتقال نیرو از شبکه سراسری نیست از طرف دیگر تولید برق از سلول های خورشیدی از ویژگی خاص برخورد است.

[Walter Bernha]

اندازه گیری

واحد انداز گیری در ممالک مختلف از قدیم الایام معمول اما متفاوت بود مثلا در مصر باستان ذراع و در ایران قدیم ذرع و در روم باستان پا و اینچ معمول بود. مثلا اندازه پا انسان و پهنای انگشت یا طول طول انگشت سبابه تا بند اول اساس پا و اینچ بود.
برای اندازه گیری یارد طول بازوی آدمی را در نظر می گرفتند. در روم باستان طول هزارگام ( هر گام دو قدم) را برای مسافت به کار میردند که همان مایل باشد با این حال این روش دقیق اندازه گیری نبود. در روزگار امپراتوری روم دویست نوع واحد طول مختلف برای پا ( فوت) به کار رفت.
امروزه در ایالات متحده انگلستان و برخی کشورهای تابع آنها از اینچ , پا, پوند و غیره در تعیین اندازه و وزن استفاده میکنند اما روش اعشاری و متریک فرانسه که از 1789 معمول گشت از همه بهتر و کار آمد تر و راحت تر است.

[Walter Bernha]

براگ bragg ملوین , بارون (1939_ )

رمان, نمایشنامه و داستان کوتاه نویس انگلیسی , در کارلیل تولد یافت.
مرد مزدور(1969) , زمانی برای رقص (1991), بازگشت سرباز (1999).