ببخشید من مفهوم بعضی از ابیات رو متوجه نمیشم به طور مثال:
نگذارم این تلاجن به جسد نفس خورد باز
یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟
ببخشید من مفهوم بعضی از ابیات رو متوجه نمیشم به طور مثال:
نگذارم این تلاجن به جسد نفس خورد باز
یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟
آقا شایان عزیز بهم گفت تو چرا تنبل شدی و دیگه شعر نمیگی: اینم واسه داداشی جون
ب گمانم کمکی بد کردیم
عاشقی را الکی سر کردیم
روزگاری ک دهن شیری بود
دختری را پفکی خر کردیم
در اتوبان ک جای ویراژ است
ما شبی با خری سفر کردیم
و در آن معرکه با الاغ خر
خودرویی را خرکی رد کردیم
از قضا راهنما دید مرا
با هف هش خر جلوَش سد کردیم
با پدر ماهواره دید زدیم
و سیاستی ز خود در کردیم
و خلاصه اینکه ما در زندان
سر سرعت خری سر کردیم
----------------------------------------------
دیشب از کابوس انگشتان دستم آشفت
تسبیح سفیدی ک سر سجاده ی سبز نمازم می خفت
اواتارمو عوض ننکردم دست کم تونستم ی شعر واسش بگم امیدوارم خدا روحشو شاد کنه
سعی کنید شعر ور دو بین دو بیت با ی ایست کوتاه بخونید چون هر دوبین با هم ی معنی رو میرسونه. من دوبیت دوبیت شعر ور با نقطه چین جدا کردم.
..........................................
کسی اینجا کنار من
نمانده پا ب پای من
نه امّیدی ب فردایم
نه حوّا در هوای من
..........................................
نه اینجا سرد و سوزان است
نه بغضی در صدای من
همین حالا ک می آیی
درون واژه های من
..........................................
شبح در آسمان انداخت
شعاع شعله های من
ک جان تازه می گیری
دوباره لا ب لای من
..........................................
کسی اینجا نمی ماند
نمی ماند برای من
برای اینکه در طوفان
بگیرد ساقه های من
..........................................
سیه پوش شب ایمان
میایی بر مزار من
میندازی قلم ها را
میان سایه های من
..........................................
شکسته گوشه در افلاک
بزرگی از گناه من
سزاوار شب ایمان
همین باشد سزای من
..........................................
واسه شادی روح ناصر عزیز صلوات امیدوارم ک تونسته باشم کاری رو براش کرده باشم
سال نو همه مبارک
سینوس و کسینوس همه، ضابطه ماست
این ضابطه قدری است که در رابطه ماست
از تان و کتان و جذر و انتگرال و مشتق
جام است و شرابی است که در قاعده ماست
سلام ی چند وقتی نبودم(درگیر کنکور )
عید اومدش و نیومدم ب همه تبریک بگم. این روزا نه حس شعر هس نه شاعری(شاید واسه هیشه ولش کردم::#13)
ی شعر میذارم! اصل این شعرو واسه عسیس دلم فلیده م نوشتم و واسش خوندمش و کلی ام خوشش اومده، میذارم تا شماهم دربارش نظر بدین
طلوع خستگی یک جوان سوتکی ام
صدای پولکی سکه های قلکّی ام
دوباره خرمن آتش گرفته در نفسم
شروع حادثه از خاطرات کودکی ام
کنار تابش عشقت دوباره خوشه زده
شکوفه بر درخت آرزوی پیچکی ام
نوشته ام دو سه تصویر از نگاه پُرت
همیشه لاب لای دیده های عینکی ام
همین ک آمدی و پرتو َت گرفته ب خود
تردّد از نگاه ژاله های پولکی ام
درون برکه، برایت، برای تنهایی
ستاره های شب بی قرار و بختکی ام
تمام ثانیه هایم تمام عقربه ها
برای تو زده و گشته دور بچگی ام
برای اینکه برایت ترانه وِرده کنم
شبیه آسمان جمعه های بی کسی ام
شعرات خیلی خوبن! البته بعضی هاشون یه اشکال هایی دارن و بعضی هاشون هم یه جورایی بی معنی ان!
ولی در کل خوبه! ادامه بده!
منم بعضی وقتا شعر می نویسم...البته نمیشه اسمشو شعر گذاشت!
چون چیز درست حسابی به مخم نمیرسه! همش مسخره بازیه....
ولی خب بازم سعیم رو میکنم! *امید واهی*!
You can fly...
maybe You dont have wings...just like me. but with your gold heart!!! yes! you can.
come in my dream....
گر نكته خواه عشقي بشنو تو اين نكته از سخن دان عشق كه جز سخن متين نگويد و جز شعر مبين نپويد كه زبان فارسي ،زباني شيرين است ،//// گر شاد نباشي لاجرم دلت غمگين است !
شعر تو گر سبُك نباشد //// بي برو برگرد شعري وزين است ! !
از كرامات هاچيبي اين است///// بستني خورد و گفت شيرين است !!!
يك كرامات ديگر هم دارد ///// دانشجويي سياسي بديد گفت:مي خارد !!
كلاه بختياري از پشم است///// زير ابروي مردمانش چشم است ا !
انچه در خيابان مي رود ماشين است////// و انچه از از خران مي ريزد سرگين است !
اما هميشه .......... گراني خربزه از وزن زياد است//////// شعر بي وزن،همسنگر باد است !!
كلا اگر صادق و متين باشيم /////در كلام خويش عبد الامين باشيم !
گر بخواهيم به حقيقت قرين باشيم بايد اعتراف كنم
حوصله ات از دستم سر رفته //// عذر مرا بپذير كه رشته كلام از دستم در رفته !!
از بس چراغ اسپم من پر نور است///// چشمه پُست دادن من كور است !
پُستي مفيد مي ايم بدهم///// اسپمي غليظ مي ايد به سرم !!
كجا بوديم هان ؟ فهميدم !!//// ستاره اي براي راه تو كشفيدم !!
اگر طبع روان و قلم شيوا مي خواهي//// بي مطالعه نرسي بر جايي !!
بي حافظ و مولوي و سعدي///// بدان كه ذوق خويش را تلف كردي !
گر شعر بخواني دايره كلماتت افزون شود//// ان زمان است كه استعداد تو بيرون شود !
گر وزنت نمي ايد حاجتي نيست تورا/// شعري به سبك نيما به سُرا !
گر از نيما خوشت نمي ايد جور ديگر كن /// از خويشتن خويش روشي در كن !!
هيچ اداب و ترتيبي مجو /////هرچه مي خواهد دل تنگت بگو !!
ویرایش توسط hachibi-8dom : 04-26-2011 در ساعت 12:53 AM
يه پست توي تاپيك انتقاد دادم اگه ديگه نتونستم وارد سايت بشم،.... خداحافظ همگي !
دمت گرم با این یکی شخصا حال کردم!!!سینوس و کسینوس همه، ضابطه ماست
این ضابطه قدری است که در رابطه ماست
از تان و کتان و جذر و انتگرال و مشتق
جام است و شرابی است که در قاعده ماست
در مدرسه از نشاطمان کم کردند
از فرصت ارتباطمان کم کردند::#13
وقتی که به هم عشق تعارف کردیم
(منکرات)از نمره انظباتمان کم کردند
بیابانکی
داش کارت درست البته با تو نبودم
جدا از شوخی خوب بید
خیلی خوشمل! با این شعره اخری خیلی حال کردم! یک جوان سوتکی ام!
پس سوتت رو بزن همیشه لفطاً
" کنار تابش عشقت دوباره خوشه زده
شکوفه بر درخت آرزوی پیچکی ام " فکر میکنم این قشنگترین بیتشه
میگم اینا رو واسه ش فرستادی یا نه؟
حالا بچه ها که از خودمون هستن این عسیس ت کی هست ش؟
بگو تا بیشتر آشنا بشیم
اصلا 20 سوالی بازی میکنیم
اول اسم ش با ف شروع میشه؟
اول شهرش با ک شروع میشه؟
ولی از اون جایی که خودت هم میدونی من یه سری تو شعر گفتم دارم(آره ارواح قبر عمه م)
شعرهات بد نیست
|
علاقه مندی ها (Bookmarks)