Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 16 تا 26 , از مجموع 26

موضوع: چرا درس؟

  1. #16
    کاربر افتخاری فروم Aurion آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2007
    محل سکونت
    Sailing on my ship
    نگارشها
    1,368

    پاسخ : چرا درس؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط basandi نمایش پست ها
    من موافق يا مخالف سخنان شما نيستم اما فقط مي خاهم بگم ايا دوست داشتن يا علايق ما هم از خودمون سر چشمه ميگيره يا القا محيط بوده مثلا چرا ايراني ها به ورزش كشتي علاقه دارند امريكايي ها به بسكتبال ......
    اگر از خدمونه كه هيچ ........
    اما اگر از محيطه پس چه فرقي داره اون ديد قبلي با ديد شما ...........جفتش جبريه .........
    اصلا علاقه چي هست از كجا مياد ؟
    بحث رو داری خیلی فلسفی می کنی ها....

    علاقه یک قسمتیش از محیط ناشی میشه یک قسمتیش متعلق به فرده... دو تا داداش ممکنه به دو تا چیز خیلی متفاوت علاقه نشون بدند... یکی از فوتبال خوشش میاد، یکی دیگه از پیانو!

    اما اصلا مهم نیست منشا علاقه از کجاست... مهم اینه که وجود داشته باشه!

    حالا که اینو گفتی یک مطلب دیگه هم بگم:

    چند سال پیش توی یک تحقیق علمی توضیح داده بود که علاقه در پسرها و دخترها متفاوته... توی اون تحقیق به یک دختربچه یک عروسک داده بودند و اون اولین کاری که کرده بود این بود که با عروسک های قبلیش مقایسه اش کرده بود... اگر در حد و اندازه اونها نبود قبول نمی کرد و اگر در حد و اندازه اونها بود بر حسب طبقه بندی خودش اون رو توی جایگاهش بین عروسک هاش قرار می داد. ولی وقتی به یک پسر بچه یک ماشین اسباب بازی می دادند به هیچ وجه رد نمی کرد، قبولش می کرد، یک کم باهاش بازی می کرد و اگر به اندازه کافی خوب نبود بعد از بازیش همونجا ولش می کرد و می رفت...

    خلاصه اینکه وارد این مبحث نشیم بهتره...
    با تشکر از همگی اعضای فروم بهشت انیمه که من رو تا امروز تحمل کردند؛

    بدرود



  2. #17
    همکار بازنشسته بخش Dragon Balls Trunks آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2008
    محل سکونت
    Kyoto Academy
    نگارشها
    886

    پاسخ : چرا درس؟

    من با حرفای امیر حسین موافقم !
    اگر درس مورد علاقمون رو پیدا کنید مطمئن باشید دل به درس خوندن میدید ! مثل من ... من از وقتی رفتم کامپیوتر خیلی انگیزم واسه درس خوندن بیشتر شده ... حداقلش اینه که بخاطر ریاضی مدرسه رو نمیپیچونم ! هر روز هم انگیزه دارم که برم مدرسه ... آینده ی بهتری هم به نظرم دارم تا اینکه برم رشته هایی که صرفا جهت آبروداری و این حرفا هستش .
    برای اسطوره دعا کنید...

  3. #18
    Sirvan
    Guest

    پاسخ : چرا درس؟

    به قول شاعر که میگه:
    اینجا جای بحثای سیا.سی فقط تویه تاکسیه.....مهندس مملکتم پشت دخل واکسیه
    حرفهای شما درست ولی اگه یکی به رشته ای علاقه داشته باشه ولی پول نداشته باشه چجوری میخواد ادامه بده؟
    بورسیه بگیره؟
    به قول شاعر که میگه:
    اینجا نابغه هامون همه بورسیه تو غربن.......نخوانن برن مجبورن راضی بشن قلباً
    یکی از بزرگترین مشکلات اینجا اینه که اگه کسی بره دنبال علایقش بعد برگرده نمیتونه ادامه تخصیل بده
    طرف میتونه بره کلی در ضمینه ی رشتش تحقیقات کنه فعالیت داشته باشه بعد با کلی علم و تجربه بیاد
    بخواد ادامه تحصیل بده میگن:
    1-یا این شخص شناسایی شده و یجوری منهدمش میکنن
    2-یا میگن شما ترک تحصیلی هستی نمیتونی ادامه تحصیل بدی باید بری سر.بازی
    3-یا میگن تو سربازی دور رفتی و سر موقع اقدام نکردی نمیتونی ادامه تحصیل بدی(اینو حتماً میگن)
    4-....
    به قول شاعر که میگه:
    اینجا صف اول ن....ماز پست و مقامه...........علمو تجربه رو از بین برده روابط
    فک کنم شما یکی از قسمتهای سریال مسافران رو دیده باشید که درباره ی ارزش تحصیلات بود
    فعلاً عرضی نیست....

  4. #19
    Registered User basandi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    جایی که میشه فکر کرد
    نگارشها
    369

    پاسخ : چرا درس؟

    اگر درس مورد علاقمون رو پیدا کنید مطمئن باشید دل به درس خوندن میدید ! مثل من ... من از وقتی رفتم کامپیوتر خیلی انگیزم واسه درس خوندن بیشتر شده ... حداقلش اینه که بخاطر ریاضی مدرسه رو نمیپیچونم ! هر روز هم انگیزه دارم که برم مدرسه ... آینده ی بهتری هم به نظرم دارم تا اینکه برم رشته هایی که صرفا جهت آبروداری و این حرفا هستش .
    بحث را كش دادن ميشه جدل پس فقط نظرم را يك طرفه ميگم ........
    اول اينكه علاقه وجود خارجي نداره بلكه تصوريست امكاني .......مثل اين ميمونه كه طرف يك جايزه 200000000 دلاري برنده بشه بگه من خوشبختم ........
    دوم اصل كامپيوتر مبناي رياضي داره اصلا رياضيه اينكه بگيم من به رياضي علاقه دارم يا ندارم يكم مبهمه مثل اينكه بريم بانك بعد بگيم من از جمع خوشم نمياد ضربش كن :d
    يعني خوش امدن يا نيومدن نداره اب تو صد درجه جوش مياد حالا علاقه به فيزيك يا شيمي داشته باشيم يا نداشته باشيم چه فرقي داره چايي مونو ميخوريم حالشو ميبريم :d
    براي كار هم همينه اگر تصوري وجود نداشته باشه بايستن و خود عمل مياد وسط كه بحثيسست كش دار كه اخرش گيس و گيس كشي ميشه(خدا بگم اين روانشناسا رو چيكار كنه كه همه چيز را جزئي ميبينند نميشه ديگه بحث كلي كرد ).........
    درس و مدرسه هم از قائده بالا به نظر من خارج نيست........
    پيشنهاد ميكنم ديد خودتون را نسبت به رياضيات عوض كنيد چون چه بخايد چه نخايد رياضي جزئي از زندگي ماست ورياضي علميست انتزائي (يعني ساختار ذهن ماست يعني ذهن ما اينجوري كار ميكنه يعني.......)
    به قول شاعر که میگه:
    اینجا جای بحثای سیا.سی فقط تویه تاکسیه.....مهندس مملکتم پشت دخل واکسیه
    حرفهای شما درست ولی اگه یکی به رشته ای علاقه داشته باشه ولی پول نداشته باشه چجوری میخواد ادامه بده؟
    بورسیه بگیره؟
    به قول شاعر که میگه:
    اینجا نابغه هامون همه بورسیه تو غربن.......نخوانن برن مجبورن راضی بشن قلباً
    یکی از بزرگترین مشکلات اینجا اینه که اگه کسی بره دنبال علایقش بعد برگرده نمیتونه ادامه تخصیل بده
    طرف میتونه بره کلی در ضمینه ی رشتش تحقیقات کنه فعالیت داشته باشه بعد با کلی علم و تجربه بیاد
    بخواد ادامه تحصیل بده میگن:
    1-یا این شخص شناسایی شده و یجوری منهدمش میکنن
    2-یا میگن شما ترک تحصیلی هستی نمیتونی ادامه تحصیل بدی باید بری سر.بازی
    3-یا میگن تو سربازی دور رفتی و سر موقع اقدام نکردی نمیتونی ادامه تحصیل بدی(اینو حتماً میگن)
    4-....
    به قول شاعر که میگه:
    اینجا صف اول ن....ماز پست و مقامه...........علمو تجربه رو از بین برده روابط
    فک کنم شما یکی از قسمتهای سریال مسافران رو دیده باشید که درباره ی ارزش تحصیلات بود
    فعلاً عرضی نیست....
    يعني مشكل از محيطه .........
    پس ما كجاييم ؟
    به نظر من طرح سوال و طرح مسئله شما اشتباست با چندتا سوال شايد بهتر منظورم را بگم(البته نيازي به جواب دادن نيست فقط قصد در نگاه كردن به مسئلست)
    ما محيط را ميسازيم يا محيط مارا؟ .......يا دوتايي همو ميسازيم ؟..........مشكل از كجاست ؟ از محيط؟ از ما ؟از جفتمون ؟

  5. #20
    Gol D.Ace
    Guest

    پاسخ : چرا درس؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط basandi نمایش پست ها
    پس ما كجاييم ؟
    به نظر من طرح سوال و طرح مسئله شما اشتباست با چندتا سوال شايد بهتر منظورم را بگم(البته نيازي به جواب دادن نيست فقط قصد در نگاه كردن به مسئلست)
    ما محيط را ميسازيم يا محيط مارا؟ .......يا دوتايي همو ميسازيم ؟..........مشكل از كجاست ؟ از محيط؟ از ما ؟از جفتمون ؟
    خوب محیط رو ما تاثیر داره.اگه یه بچه ساکت رفت تو یه کلاس که همه شلوغ هستند خوب بچه ها ی دیگه که مثل اون ساکت نمیشن بلکه اون بچه ساکته شلوغ میشه پس محیط اون بچه ساکته رو شلوغ کرده
    محیط خیلی بیشتر از اونچه ما فکر کنیم رومون تاثیر داره
    به نظر من محیط اشکال داره
    شاید ما هم مقصر باشیم ولی بیشتر مشکل از محیطه

  6. #21
    کاربر افتخاری فروم Aurion آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2007
    محل سکونت
    Sailing on my ship
    نگارشها
    1,368

    پاسخ : چرا درس؟

    بحث داره به نظرم یک مقدار از چیزی که زننده تاپیک می خواست فاصله می گیره پس من یک مقدار بحث رو بر می گردونم به قبل:

    کوچیکتر که بودم، می گفتم علاقه کجا بود؟ من از مدرسه بدم میاد، از معلم ها بدم میاد، از درس هم بدم میاد...

    درس اجتماعی و جغرافی همیشه درس های منفور من بودند ولی همیشه توی اونها نمره 19 - 20 می گرفتم... جلوتر که اومدم درس شیمی درس محبوب من شد چون همیشه توش عملکرد خوبی داشتم و همیشه می تونستم جلوی کلاس با شیمی خودمایی کنم. المپیاد شیمی هم قبول شدم... تا یک جاییش رفتم بعد چون امتحانش ساعت 3 بعدازظهر بود و ما چون معلممون نیومده بود کلاسمون ساعت 10 تموم شد و گفتند می تونید برید خونه... بیخیالش شدم.

    ولی هیچ وقت یادم نمیره که اولین چیزی که از مهد کودکم یادمه اینه که یک جرثقیل کوچولو طراحی کردم و طرحم رو به بابام نشون دادم...
    همه نقاشی می کشیدند و به اون افتخار می کردند و من از اینکه با ماشین کنترلیم یک جرثقیل طراحی کرده بودم لذت می بردم...

    بچه مهد کودک نه محیط حالیش میشه و نه مفهوم علاقه رو می فهمه!... پدرم هم ادبیات خونده و استاد ادبیاته و می بینید که محیط چیزی رو به من القا نکرده بود!

    از همه اینها بگذریم، من تو کل دوران دبیرستانم اصلا یادم نبود که به چی علاقه دارم ولی پیش دانشگاهی وقتی می خواستم یک هدف برای درس خوندنم مشخص کنم، بعد از یک مدت طولانی به این نتیجه رسیدم با اینکه شیمی درس محبوبم بود، رشته ای که می خوام توش تحصیل کنم مهندسی برقه...

    الان اگر اتاقم رو نگاه کنید یک طرفش کامپیوتر و انیمه هامه... یک طرف هویه، قلع، پی سی بی، گیره، و .... وسایل ساخت مدارهای الکترونیکیه...

    توی دانشگاه من با خیلی از درس ها مشکل داشتم... مثلا بررسی سیستم های قدرت اگر رفیقم، کمک استاد درس نبود من 3 هم نمی گرفتم ولی با 13 پاسش کردم... یا مثلا مخابرات درس زجر آوری برای من بود... ولی از همه اینها که گزشتم به درس میکروکنترلر رسیدم و عاشقش شدم... هم مسئول و مربی آزمایشگاه میکرو شدم و هم کمک استاد درس میکروپروسسور... الان هم به جرات می تونم بگم یکی از بهترین ها توی تخصص خودم بودم (البته همه اینها مال قبل سربازیه و مسلما رقبای من الان بیشتر از من پیشرفت کردند و من بعد سربازی باید دوباره خودم رو توی کورس رقابت قرار بدم)

    خلاصه اینکه فقط درس خوندن بی هدف معادله دو دوتا، چهار تا است وگرنه اگر هدف داشته باشید دو دوتا هر چیزی ممکنه بشه!

  7. #22
    Sirvan
    Guest

    پاسخ : چرا درس؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aurion نمایش پست ها
    بحث داره به نظرم یک مقدار از چیزی که زننده تاپیک می خواست فاصله می گیره
    میبینم که جای اسمایلیای قدیمی کله پیازیای تویه لیستو گذاشتین
    آره ! بحث داشت خارج میشد تویه این تاپیک فقط قرار بود هر کسی بیاد نظر خودشو بگه
    نه بیاد (مثه من ) جامعه رو تفصیر کنه
    من معذرت میخوام
    از بی نظمی خوشم نمیاد این کاری هم که کردم دست خودم نبود
    و حالا از شما یه سوال میپرسم و اگر مایلید میتونیم بحث رو تویه تاپیک مرتبط ادامه بدیم
    اگر تعدادی از مردم بخواهند انجمن یا شرکتی به نام فرهنگ سازی بزنند حرکت س.یاسی شمرده میشه؟

  8. #23
    کاربر افتخاری فروم Aurion آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2007
    محل سکونت
    Sailing on my ship
    نگارشها
    1,368

    پاسخ : چرا درس؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط sirvan نمایش پست ها
    میبینم که جای اسمایلیای قدیمی کله پیازیای تویه لیستو گذاشتین
    آره ! بحث داشت خارج میشد تویه این تاپیک فقط قرار بود هر کسی بیاد نظر خودشو بگه
    نه بیاد (مثه من ) جامعه رو تفصیر کنه
    من معذرت میخوام
    از بی نظمی خوشم نمیاد این کاری هم که کردم دست خودم نبود
    و حالا از شما یه سوال میپرسم و اگر مایلید میتونیم بحث رو تویه تاپیک مرتبط ادامه بدیم
    اگر تعدادی از مردم بخواهند انجمن یا شرکتی به نام فرهنگ سازی بزنند حرکت س.یاسی شمرده میشه؟
    تاپیکش رو بزن تا بیام جواب بدم :دییی و در جواب سوال بالا هم خلاصه بگم، بستگی داره!

  9. #24
    Registered User basandi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    جایی که میشه فکر کرد
    نگارشها
    369

    پاسخ : چرا درس؟

    خوب محیط رو ما تاثیر داره.اگه یه بچه ساکت رفت تو یه کلاس که همه شلوغ هستند خوب بچه ها ی دیگه که مثل اون ساکت نمیشن بلکه اون بچه ساکته شلوغ میشه پس محیط اون بچه ساکته رو شلوغ کرده
    محیط خیلی بیشتر از اونچه ما فکر کنیم رومون تاثیر داره
    به نظر من محیط اشکال داره
    شاید ما هم مقصر باشیم ولی بیشتر مشکل از محیطه
    Anime Spoilerمتن پنهان: حاشيه:
    اگر يك مسئله را درست بهش نگاه نكرد مارا به حاشيه ميبره و جواب خيلي سخت ميشه من هم قصدم همين بود كه بگم نگاه به مسئله خيلي مهمه كاري به اينكه كي مقصره نداشتم ......
    مثلا همين مثال شما من از سخنانتون اينجور برداشت كردم
    يك پسر بچه اروم ميره يك مدرسه اي كه يك كلاسي داره كه بچه هاش شلوغند اون هم شلوغ ميشه....... چرا ؟.....چون محيط كه بچه هاي كلاس باشن روي فرد كه بچه اروم باشه تاثير گذاشته..........
    اما ديد به اين مسئله كمي ميتونه تفاوت داشته باشه و اونم اينكه قبل از روابط منطقي هستي ها مي ايند و تازه با زمان و مكان هم قاطي ميشود ......و از اين ديدگاه اين مسئله كلا ملغاست به اين شكل كه
    1)يك بچه اروم هست
    2)يك مدرسه هست
    3)يك كلاس هست
    4)بچه هاي شلوغ هستند
    در يك زمان مشخص بچه اروم و بچه هاي شلوغ در يك مكان(كلاس و مدرسه )با هم برخورد ميكنند
    تازه روابط منطقي از اينجا به بعد شكل ميگيرد >>>>>........و چون هستي به نام بچه اروم ندرايم كلا اين مسئله ملغاست......
    چرا نميتونيم به يك بچه اروم بار هستي بديم چون اروم بودن يك نسبت است به دو ماهيت نه نسبت فرد به محيط مثلا نميشه گفت يك ادم اروم داريم ميتونيم بگيم اين ادم يا اين فرد نسبت به ان فرد يا افراد ديگر اروم به نظر ميرسد و چون در مسئله قبلي ما بچه را بي واسطه , يك هستي قبول كرديم پس نميتوانيم عنصر اروم بودن يا شلوغ بودن را در نظر بگيريم
    (به همين راحتي :d كه گفته شد طرح مسئله خيلي مهم بيد )

    .
    کوچیکتر که بودم، می گفتم علاقه کجا بود؟ من از مدرسه بدم میاد، از معلم ها بدم میاد، از درس هم بدم میاد...
    .................................................. ..................
    .................................................
    اين يك واقعيت است كه هر چي تو كار يا هر چيزي مخصوصا درس خاندن ادم علاقه نشان دهد در ان امر پيشرفت بهتري دارد و خاهد داشت ......(پيشرفت نه به معناي حقيقي به معناي واقعي مثلا ديپلم را به ليسانس تبديل كردن يا از گروهبان دو به گروهبان يكي تبديل شدن .......)
    اما واقعيت ميتونه حقيقي نباشه و بر گرفته از يك تصور باشه كه امكان ان در تصورات ما هست ......................
    از نظر من ادم ميتونه انتخاب كنه يكي از دو مورد زير
    1)همه چيز رضايت بخش و راحت و در كل خوشي و خورمي.......اما تخيلي
    2)هميشه در تضاد و رضايتي وجود نداره و راحتي مسخرست و همه چيز تكليفمند بودن.........اما حقيقي يا حداقل خيالي نيست
    .............................................

  10. #25
    کاربر افتخاری فروم Aurion آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2007
    محل سکونت
    Sailing on my ship
    نگارشها
    1,368

    پاسخ : چرا درس؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط basandi نمایش پست ها
    [spoiler="حاشيه"]
    اين يك واقعيت است كه هر چي تو كار يا هر چيزي مخصوصا درس خاندن ادم علاقه نشان دهد در ان امر پيشرفت بهتري دارد و خاهد داشت ......(پيشرفت نه به معناي حقيقي به معناي واقعي مثلا ديپلم را به ليسانس تبديل كردن يا از گروهبان دو به گروهبان يكي تبديل شدن .......)
    اما واقعيت ميتونه حقيقي نباشه و بر گرفته از يك تصور باشه كه امكان ان در تصورات ما هست ......................
    از نظر من ادم ميتونه انتخاب كنه يكي از دو مورد زير
    1)همه چيز رضايت بخش و راحت و در كل خوشي و خورمي.......اما تخيلي
    2)هميشه در تضاد و رضايتي وجود نداره و راحتي مسخرست و همه چيز تكليفمند بودن.........اما حقيقي يا حداقل خيالي نيست
    .............................................
    من خیلی درست منظورت رو متوجه نشدن... ولی اگر چیزی که متوجه شدم، همونی باشه که گفتی، واقعا باید یک صحبت اساسی با هم داشته باشیم...

    یک ضرب المثل قدیمی می گه: "زندگی سخته" البته یک مقدار توی ترجمه اش از انگلیسی دخل و تصرف کردم :دی قرار نیست ماها شاهزاده باشیم و یک غلام داشته باشیم و زندگی رو برامون آسون کنه و هرچی اراده می کنیم برامون آماده کنه... زندگی، زندگیه و ما همه توش دست و پا می زنیم....
    همه اینها ربطی به درس نداره!

    درس یک ابزاره برای رسیدن به هدف... عین اینه که بگی من می تونم دو تا نگاه به پیچ گوشتی داشته باشم... یک نگاه اینه که بگی پیچ گوشتی خیلی خوبه و راضی باشی و یکی دیگه اینه که این پیچ گوشتی همه پیچ ها رو باز نمی کنه.... ابزار، ابزاره... تو باید درست انتخابش کنی و نگاه مختلف هم براش معنی نداره!

    بزار یک جور دیگه بگم... همه توی زندگی یک جایی گیر می کنیم. خیلی ها توی درس یک جایی گیر می کنند. حساب دیفرانسیل سخته... جبر رو نمی فهمم... عربی چرندیات... یا میاد دانشگاه و بعد می گه این ریشه های انقلاب چقدر بده... ریاضی یک رو افتادم... مخابرات بهم نمره نمی ده ...
    اگر هدفی وجود نداشته باشه و اگر به این هدف به اندازه کافی علاقه نداشته باشی، می مونی! و زمین می خوری و جای این زمین خوردن تا آخر عمرت روی بدنت می مونه... هی با خودت می گی، اصلا چرا من اینجام؟ چرا کارم به اینجا کشید؟ و هزاران فکر دیگه که تا بیای به خودت بجنبی، تا خرخره توی گل گیر کردی و دیگه راه فرار نداری...

    این ماجرا رو توی ازدواج دیدم که خیلی اتفاق می افته... شوهر به زن (و یا برعکس) علاقه نداره... بدش هم نمی آد ها ولی علاقه کافی نداره... در اولین مشکل می شکنه و تا آخر عمر میشه چینی بند خورده... دائم داره با خودش فکر می کنه که چرا ازدواج کردم... چرا کارم به اینجا رسید... همه اش تقصیر مادرم بود که اینو به من معرفی کرد!
    ویرایش توسط Aurion : 12-30-2009 در ساعت 07:15 PM

  11. #26
    Registered User Der Komponist آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2021
    محل سکونت
    باید فعالیت کرد
    نگارشها
    15

    پاسخ : چرا درس؟

    خب در حقیقت این سوال رو افرادی میپرسن که بعد از گذراندن مقطع ابتدایی ، تعیین هدف نکردن و صرفا همرنگ جماعت شدن !!
    نکته اول اینکه همه مردم در جهان و حتی در ایران درس نمیخونن(اجباری در این مسئله نیست) .
    نکته دوم اینکه همونطور که دوستان بالاتر اشاره کردن ، علاقه خیلی مهمه ، یا باید درسی که دوست داریدرو بخونید که در اون اِکسپرت بشید یا اینکه هر طور شده دیپلم رو بگیرید و بعدش برید سراغ چیزی که دوست دارید!


    پاسخ تمام پرسش های از این دست که بنیادی هستن همه مربوط میشن به هدف شما در زندگی
    1.کی هستید ؟
    2.از زندگی چی میخواید ؟
    Ein Kampf Für Lieder ; Ein Kampf Für Kultur

  12. سپاس


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ