ما چرا درس میخونیم
من خیلی ار خودم این سوال رو پرسیدم ولی به جواب قاننع کننده ای نرسیدم
میخواستم نظر دوستان رو از اینکه چرا درس میخونن و تو آینده میخوان چیکاره بشن بدونم
ما چرا درس میخونیم
من خیلی ار خودم این سوال رو پرسیدم ولی به جواب قاننع کننده ای نرسیدم
میخواستم نظر دوستان رو از اینکه چرا درس میخونن و تو آینده میخوان چیکاره بشن بدونم
ویرایش توسط Gol D.Ace : 12-26-2009 در ساعت 02:46 PM
اول خودم
من خودم نیمدونم چرا درس میخونم ولی فکر کنم واسه کار خوب حقوق خوب در نهایت زندگی خوب
ولی به نظر اینا واسه زندگی هدف نیستن
من حتی نمیدونم دلم میخواد چیکاره بشم!
ولی درس میخونم چون درس خوبه شاید همین دلیل کافی باشه برا من
نظر من اینه که ما درس میخونیم تا با دنیای اطرافمون اشنا بشیم
اینده و گذشته رو ببینیم
فردی بشیم که تو جامعه بهمون احترام بزارن که اینجا شاملش نمیشه:D
بفهمیم چی میخوایم از این دنیا
چطور زندگی کنیم
از این جور چیزا
ما درس میخونیم که بریم دانشگاه، در ادامه کار پیدا کنیم و بتونیم زنده بمونیم.
من کخ کسی رو ندیدم با هدف علم و دانش درس بخونه.
در برای ما اجباره.
هر چن خودم خرخونم.
راستش رو بخواین اولش درس می خونیم چون پدر و مادرهامون می خوان (خوب مسلمه که اونها صلاح ما رو می خوان و بر حسب تجربه اشون این رو از ما خواستند...)
بعد کم کم خودمون هم دلیلش رو می فهمیم:
دلیل اینکه پدر و مادرهامون می خوان ما درس بخونیم اینه که می خواهند ما در زندگیمون موفق بشیم... بهتر بگم زندگی خوبی داشته باشیم
ولی دلیلی که ما برای درس خوندن پیدا می کنیم خیلی وقت ها متفاوته...
من چون از رشته برق خوشم میومد به دنبال این رشته رفتم..
بعضی ها فقط بهترین رو می خواهند و گاهی این بهترین براشون بهترین رشته دانشگاهه...
بعضی ها چون از نجات جون مردم خوششون میاد درس می خونند تا دکتر بشند.. (بعضی ها هم مثل من چون از فکر ور رفتن با دل و روده مردم حالشون بد میشه اصلا بهش فکر نمی کنند)
بعضی ها هیجان وکالت رو با یک دنیا عوض نمی کنند...
بعضی ها هم چون دلیلی برای درس خوندن پیدا نمی کنند بر همون خواسته پدر مادرشون قناعت می کنند و درس می خونند که زندگی بهتری داشته باشند...
خلاصه اینکه دلایل درس خوندن برای هر فردی متفاوته...
با تشکر از همگی اعضای فروم بهشت انیمه که من رو تا امروز تحمل کردند؛
بدرود
من درس میخونم تا باسواد و با سواد تر شم تا وقتی کسی ازم سوالی میپرسه بتونم جواب بدم ،بتونم در اینده رو پای خودم وایسم و محتاج کسی نباشم
من دلم میخواد نویسنده بشم
وقتی میتوانی با سکوت حرف بزنی ، بر پایه های لغزان واژه ها تکیه نکن . . .
شایدم درس میخونیم تا خوذمونو بشناسیم
اگه درس نخوني درس تو رو ميخونه:d
معمولا افرادی که درس می خونند سطح درکشون از دنیای پیرامون خودشون بیشتر و همین طور نگرششون به دنیا عوض میشه
ولی اگه راستش رو بخوای فکر کنم ما درس میخونیم تا دو روز دیگه بتونیم ازدواج کنیم و گر نه باید تا آخر عمر عذب اقلی بمونیم:p
We make animation while we learn it
we blow our lives to our creature while we blow life to ourselves
WE DO ALL OF THESE WHILE WE GIVE OTHERS THE FREEDOM TO DO THEM WITH US
نیدونم شاید واسه این که میترسم نمرم کم شه :D
ولی به قول لوگوی obscure
in school u learn things u dont want to.
:D
راسن میگه خوب درس مدرسه خیلی کم پیش اومده جذابیت داشته باشه مگه اینکه معلمش خیلی خوف باشه
LOOOOOOOOOLاگه درس نخوني درس تو رو ميخونه:d
اگر منظور اينكه چرا ميريم مدرسه و بعد دانشگاه........
خوب انسان تو بستر جامعه بدنيا مياد كه حداقل تشكيل شده از يك پدر و مادر و اين جامعه يك بار تجربي داره كه روي ثمره خودش پياده ميكنه تا بقايشان حفظ بشه مثلا اگر جامعه اي همش تو جنگ باشه فرزندان انها اموزش جنگ را ضرورتا بايد از كودكي ياد بگيرند و غيره ......اما جوامع از ديرباز به اين نتيجه رسيدن كه بهترين و قويترين عنصر در بقا دانش است و چون دانش و علم يسيار گسترش يافت مجبور شدن كه علوم و فنها را هم تفكيك كنند كه دانشگاه هم براي همين كار به وجود امد مثلا قبلا براي ياد گيري كار بر روي اهن كافي بود بري شاگرد اهنگر بشي يا دوتا كتاب در مورد اهن بخاني اما الان متالوژي و ريخته گري را بگير تا سازو فلزي امده كه نميشود يك نفر همه اينها را ياد بگيرد......
يعني جامعه بهترين راه بقا خودش را در مدرسه رفتن كودكان ديده براي همين ما هم چون جزئي از جامعه هستيم ميريم مدرسه و بعد دانشگاه.......
اما يك سوال پيش مي ايد كه ما وقتي كودكيم مجبوري تن به اين عمل بديم كه جامعه ميخاد اما وقتي كه قوه حكممون كامل شد و ميتونيم خودمون تصميم بگيريم چي ؟
اول اينكه هرچي تو كودكي تو موخ ادم كنند و باهاش بزرگ بشي 99% با همونا زندگي ميكني
دوم بايد يك ايده بهتري باشه كه تصميم ديگه اي گرفت و اگر نباشه ناخداگاه ما ايده اي كه هست انتخاب ميكنيم مثلا پدر من ديد برادرم تو بازار موفقتره گذاشت بره بازار و با ترك تحصيلش موافقت كرد .....اما اگر اين ايده بازار نبود و مطمئن نبود كه موفق ميشه ايا باز با ترك تحصيل برادرم موافقت ميكرد يا خود برادرم مايل بود بره بازار طبيعتا نه و همون درس خاندن را ادامه ميداد.......
اما در كل مدرسه و دانشگاه رفتن يكي از روشهاي كسب دانش هست كه بخوبي جواب داده با اينكه تنها روش نيست
ویرایش توسط basandi : 12-27-2009 در ساعت 11:32 AM
به قول شاعر که میگه:
تو درس میخونی تا کمی مطرح بشی ....چنتا دا.ف به تو پا بدن اح.مق که چی؟(با کمی تغییر)
من درس میخونم تا مدرک بگیرم بعد برم سر یه کار خوب
من درس میخونم تا نرم سربازی(یا اگر یه روزی رفتم سرباز صفر نباشم)
من درس میخونم که اگر ازم پرسیدن آقا دومات تحصیلاتشون چیه بگم بالاست
من درس میخونم که پدرو مادرم بهم گیر ندن بگن درس بخون
من درس میخونم تا بهم بورسیه بدن برم خارج دیگه پامو تویه این ..... ویران شده نگذارم
من درس میخونم که دکتر بشم برم تویه اوج بی تجربگی داروی الکی تجویز کنم مریضمو بکشم
من درس میخونم تا برم مهندس بشم یه ساختمون بسازم که درش جای پنجرشه
من درس میخونم تا فردا که میان خواستگاریم سرم بالا باشه و بگم که مدرک تحصیلیم بالاست
من درس میخونم دانشمند میشم محقق میشم تا کشفیاتمو بدزدن
من درس میخونم تا فردا بابام نگه من پول دادم بابت درس خوندن تو پس کو؟
من درس میخونم تا......
ولی من وقتی این حرفا رو میشنوم درس نمیخونم چون میدونم ارزش تحصیلات چیه خیلی گرونه نه؟
یعنی میشه روزی درس بشه درس نه از 90 دقیقه کلاس 60 دقیقش بشه بحث های خارج از درس
20 دقیقه بشه چرت معلم و 10 دقیقش بشه ساکت باشید! ساکت باشید!
من رفتم جایی که ارزش تحصیلات رو میدونن جایی که یک نکته که یاد میگیرم فرداش استفاده دارم ازش
جایی که برای رفتن به رشته ی مورد علاقم مجبور نباشم برم پایتخت....
دیگه عرضی نیست.......
ديگه كسي درسو واسه يادگيري نميخونه!
واسه اين درس ميخونيم كه بتوني زندگي داشته باشي و زندگي كني!
درس خوندن متاسفانه كاملا" از مسير اصليش خارج شده.تمام جووني و وقتت رو پاي كتاباي مزخرفي كه هيچ سرو تهي ندارن هدر مي كني چرا تا از بقيه حرف نخوري.تا سر پيري كه درست تموم شد زندگي خوبي داشته باشي.تا تو رو با بقيه مقايسه نكنن ووو دليل هاي مزخرف ديگه!
یک چیزی هست... اونم اینه که شما می تونید دیدگاه دیگه ای داشته باشین. در واقع کسی مجبورتون نکرده اینجوری به درس نگاه کنید، درسته؟
خیلی ساده کافیه درس مورد علاقه خودتون رو پیدا کنید... بالاخره توی این همه علمی که جلوتون ریخته از یک چیزی خوشتون میاد، نه؟
بعضی ها با موسیقی حال می کنند... بعضی ها با نقاشی... بعضی ها با جواهر سازی... بعضی ها مثل من با مدارات الکترونیک!
کافیه اون رو هدف قرار بدی *یا به قول یکی از دوستام شعاع نور توی تاریکی مطلقی که توش گیر کردی :دیییییی* و بری دنبالش... اگر فکر می کنی اینقدر بلوغ داری که درست تصمیم بگیری بعدش به حرف هیچ کسی گوش ندی و تا آخرش رو بری...
آخرش یا رومی روم میشی یا زنگی زنگ... یا بهترین میشی توی شاخه ای که انتخاب کردی و یا همینجور دنبالش تا آخر عمرت می دویی....
در هر دو صورت از تصمیمت پشیمون نخواهی شد، چرا که چیزی بوده که دوست داشتی
ولی اگر مطمئن نیستی چی رو دوست داری باید با چشم و گوشت رو باز کنی و توی تصمیم گیری عجله نکنی!
من موافق يا مخالف سخنان شما نيستم اما فقط مي خاهم بگم ايا دوست داشتن يا علايق ما هم از خودمون سر چشمه ميگيره يا القا محيط بوده مثلا چرا ايراني ها به ورزش كشتي علاقه دارند امريكايي ها به بسكتبال ......یک چیزی هست... اونم اینه که شما می تونید دیدگاه دیگه ای داشته باشین. در واقع کسی مجبورتون نکرده اینجوری به درس نگاه کنید، درسته؟
خیلی ساده کافیه درس مورد علاقه خودتون رو پیدا کنید...
اگر از خدمونه كه هيچ ........
اما اگر از محيطه پس چه فرقي داره اون ديد قبلي با ديد شما ...........جفتش جبريه .........
اصلا علاقه چي هست از كجا مياد ؟
|
علاقه مندی ها (Bookmarks)