Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 16 تا 30 , از مجموع 36

موضوع: هزار و یک سوال و جواب علمی [هر سوالی دارید بپرسید!!!!!!!!!]

  1. #16
    Registered User C.CryingEnemy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    Melbourne, Australia
    نگارشها
    718

    پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی

    نقل قول نوشته اصلی توسط arya نمایش پست ها
    من از وجود موجودات هوشمند و فرا هوشمند غیر زمینی شکی ندارم
    ولی سولی دارم راجع به یه سفینه بسیار پیشرفته و با سرعتی غیر قابل تصور، ایا واقعا بشقاب پرنده ها وجود دارند
    سلام. ببینید دوست عزیز. اگر بخوایم بر اساس خرافات پیش بریم، میتونیم بگیم بعله. بشقابهای پرنده نوعی نیرو دارند که ضد جاذبست یا نمیدونم کلی نظریات دیگه. اما اگر از نظر علمی بخوایم بررسی کنیم، اصلا امکان نداره کسی که مطالعه داشته باشه در این زمینه، بشقاب پرنده ها رو نقض کنه و بگه دروغه. ساخت بشر یا موجودات فرا زمینی ش رو کاری ندارم. اما از اونجایی که خود ایران هم حضور بشقاب پرنده ها رو، تو زمان شاه تجربه کرده و حتی با جنگنده های نیروی هوایی به سمت این اشیاء نورانی حمله برده و تازه با ضد حمله هم روبرو شده، پس دیگه عمرا بتونیم بگیم دروغه.
    فیلمها، مشاهدات عینی، مبتلایان رادیو اکتیویته ای که میگفتند توسط موجودات فضایی دزدیده شدند و خیلی از موارد دیگه، باعث اثبات این قضیه میشود.
    شما میتوانید برای مطالعه پرونده بشقاب پرنده در ایران 1974 که توسط ناسا هم مورد توجه قرار گرفت اینجا کلیک کنید.
    راستی من خودم هم یه وبلاگ کامل و جالب در مورد بشقابهای پرنده دارم به نشانی زیر:
    http://sooti7.blogfa.com/
    فکر میکنم مطالبش مورد توجه تون قرار بگیره.
    باز سوال خاصی داشتید من کل روز آن هستم تو پروفایلم و آماده برای پاسخگویی!!!!
    بدرود

    Happy Halloween

  2. #17
    Registered User C.CryingEnemy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    Melbourne, Australia
    نگارشها
    718

    پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Kanda نمایش پست ها
    والا بنظر من با دیدن علایمی که در طول تاریخ دیده شده ( بنظر من خدایان المپ و ... باید یه جورایی موجود فضایی بوده باشن) ، یه تئوری هم هستش که انسانهای آینده یه راه برا گزر از زمان پیدا کردن و اومدن جلوی بعضی از وقایع رو بگیرن که زیاد جالب نیست این تئوریه
    من خودم چون اسناد و مدارک تاریخی ای که بشقاب های پرنده رو دیدند و ثبت کردند (مثل کریستف کلمپ) خیلی با این نظریتون موافقم. تئوری جالبیه!
    قصدشون رو از این سفرهای زمانی نمیتونم حدس بزنم...اما امکانش خیلی زیاده که بشقاب پرنده ها، درواقع ساخته دست آیندگان خودمون باشن!!!!

  3. #18
    کاربر افتخاری فروم Count Dracula آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    محل سکونت
    In My Coffin
    نگارشها
    695

    پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی [هر سوالی دا

    شوال خیلی جالبی پرسیدی آریا جان
    من هم حدود 15 مگ عکس با تاریخ و مکان شهود از 1870 تا 2008 دارم اما چیزی که واقعا دوست دارم بدونم اینه که چرا به شکل بشقاب پرنده نه به شکل دیگه ای!

  4. #19
    Registered User C.CryingEnemy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    Melbourne, Australia
    نگارشها
    718

    پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی [هر سوالی دا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Count Dracula نمایش پست ها
    شوال خیلی جالبی پرسیدی آریا جان
    من هم حدود 15 مگ عکس با تاریخ و مکان شهود از 1870 تا 2008 دارم اما چیزی که واقعا دوست دارم بدونم اینه که چرا به شکل بشقاب پرنده نه به شکل دیگه ای!
    توی اسناد تاریخی، تمام مشاهدات از بشقاب پرنده ها به اشیاء بشقابی شکل خلاصه نمیشن...خیلی از مشاهدات و توصیفات، آخر میرسن به موشکها و جتهای امروزی!!!!! خیلی جالبه که بدونید تو قدیمیترین مشاهدات...اشیاء پرنده ای که دیده میشدند، به این شکل توصیف میشدند: شیء مخروطی شکل (حالا به بیانات مختلف و توصیفات مختلف) که از انتهای آن نور خارج میشده... چنین توصیفی رو فقط میشه به موشکهای جت امروزی و معمولی نسبت داد. اما به مرور زمان، کم کم این اشیاء دیگر ظاهر نشدند و جاشونو به اشیاء بشقابی شکل دادند.
    بر این اساس من فکر میکنم در آینده دور، (مثلا یکیش همان مدل توصیفی بسیار ساده و آماتورانه که در تاپیکه تهیه مقالات علمی توضیح دادم) رازهای علمی ای رو کشف میکنیم، برای چگونگی حرکت بسیار سریع و مانور بسیار عالی در هوا و فضا! به طوری که حرکت شی و سرعتش، درون اتمسفر با فضا یکی باشد و تقریبا نیروی جاذبه و اصطکاک مولکولهای هوا خنثی شود.
    نظر من این بود که این اشیاء پرنده به شکل بشقاب هستند، چون از دو پنکه بر روی هم ساخته شده اند که تعداد پره هایشان بسیار زیاد است. آنقدر زیاد که موقع گردش، علاوه بر ایجاد حالت معلق بین زمین و هوا برای شیء واحد و درواقع اتاق کنترل و فرد که درون این دو پنکه هست، باعث میشود ما دو طرف شیء را به صورت یک سطح صاف و بدون شیار...و قوص دار ببینیم.
    اصلا کلا اینا به کنار. یه توجیه دیگه...
    جت رو در نظر بگیرید...برای حرکت به سوی جلو، حالت موشکی شکلش باید به سمتی باشه که میخواد پرواز کنه تا آیرودینامیکیش بتونه هوا رو بشکافه...ولی از اونجایی که بشقابهای پرنده (تو کلیپها دیدید حتما) باید بتونن در هر لحظه به هر سمتی که میخوان پرواز کنن، پس باید طوری بشن که از تمام جهات بتونن هوا رو با بهترین کیفیت بشکافن. حالا مدل پنکه ای که من گفتم، این قضیه رو بیشتر تکمیل میکنه...چون اگر قرار باشه هوا رو بشکافن، با مدل پنکه ای، حتی میتونن رو مولکولهای هوا سر بخورن!!!!! و این قضیه میدونید که در زیر سطح آب، بوسیله موشکها و اژدرها مورد استفاده قرار میگیره. پس غیر ممکن هم نیست و باعث میشه سرعت به طور شگفت آوری افزایش پیدا کنه!!!
    نمیدونم میشه اصلا پستهای من رو خوند یانه. باید یاد بگیرم تو هر تاپیک فقط یه پست باید بدم....ولی حیف که شیطنتم نمیزاره

  5. #20
    Registered User basandi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    جایی که میشه فکر کرد
    نگارشها
    369

    پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی [هر سوالی دا

    تعريف زمان چيه؟
    من كه چند جايي خوندم زمان يك صورته و .....اما نفهميدم درست
    كسي ميدونه زمان يعني چه؟

  6. #21
    ****** هنرآموز مانگا ****** مدير بخش مانگا Yotsubato آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    نگارشها
    1,235

    پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی [هر سوالی دا

    فقط میدونم که زمان رو بعد چهارم میدونن .حالا اصلا امکان سفر در زمان ممکنه ؟ فکر نمیکنم . کسایی که مطالعه فیزیکشون خوبه به این سوال بهتر میتونن جواب بدن

  7. #22
    Registered User arya آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    محل سکونت
    ایران عزیز
    نگارشها
    191

    Thumbs down پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی [هر سوالی دا

    نقل قول نوشته اصلی توسط crooked_crying_enemy نمایش پست ها
    توی اسناد تاریخی، تمام مشاهدات از بشقاب پرنده ها به اشیاء بشقابی شکل خلاصه نمیشن...خیلی از مشاهدات و توصیفات، آخر میرسن به موشکها و جتهای امروزی!!!!! خیلی جالبه که بدونید تو قدیمیترین مشاهدات...اشیاء پرنده ای که دیده میشدند، به این شکل توصیف میشدند: شیء مخروطی شکل (حالا به بیانات مختلف و توصیفات مختلف) که از انتهای آن نور خارج میشده... چنین توصیفی رو فقط میشه به موشکهای جت امروزی و معمولی نسبت داد. اما به مرور زمان، کم کم این اشیاء دیگر ظاهر نشدند و جاشونو به اشیاء بشقابی شکل دادند.
    بر این اساس من فکر میکنم در آینده دور، (مثلا یکیش همان مدل توصیفی بسیار ساده و آماتورانه که در تاپیکه تهیه مقالات علمی توضیح دادم) رازهای علمی ای رو کشف میکنیم، برای چگونگی حرکت بسیار سریع و مانور بسیار عالی در هوا و فضا! به طوری که حرکت شی و سرعتش، درون اتمسفر با فضا یکی باشد و تقریبا نیروی جاذبه و اصطکاک مولکولهای هوا خنثی شود.
    نظر من این بود که این اشیاء پرنده به شکل بشقاب هستند، چون از دو پنکه بر روی هم ساخته شده اند که تعداد پره هایشان بسیار زیاد است. آنقدر زیاد که موقع گردش، علاوه بر ایجاد حالت معلق بین زمین و هوا برای شیء واحد و درواقع اتاق کنترل و فرد که درون این دو پنکه هست، باعث میشود ما دو طرف شیء را به صورت یک سطح صاف و بدون شیار...و قوص دار ببینیم.
    اصلا کلا اینا به کنار. یه توجیه دیگه...
    جت رو در نظر بگیرید...برای حرکت به سوی جلو، حالت موشکی شکلش باید به سمتی باشه که میخواد پرواز کنه تا آیرودینامیکیش بتونه هوا رو بشکافه...ولی از اونجایی که بشقابهای پرنده (تو کلیپها دیدید حتما) باید بتونن در هر لحظه به هر سمتی که میخوان پرواز کنن، پس باید طوری بشن که از تمام جهات بتونن هوا رو با بهترین کیفیت بشکافن. حالا مدل پنکه ای که من گفتم، این قضیه رو بیشتر تکمیل میکنه...چون اگر قرار باشه هوا رو بشکافن، با مدل پنکه ای، حتی میتونن رو مولکولهای هوا سر بخورن!!!!! و این قضیه میدونید که در زیر سطح آب، بوسیله موشکها و اژدرها مورد استفاده قرار میگیره. پس غیر ممکن هم نیست و باعث میشه سرعت به طور شگفت آوری افزایش پیدا کنه!!!
    نمیدونم میشه اصلا پستهای من رو خوند یانه. باید یاد بگیرم تو هر تاپیک فقط یه پست باید بدم....ولی حیف که شیطنتم نمیزاره
    توضیحات شما راجع به ماهیت ساختاری و چگونگی عملکرد بشقاب پرنده بسیار جالب و منطقی به نظر میرسه ، اگه بشقاب پرنده بخواد در یه مسیری شروع به حرکت کنه ابتدا ارام و سپس پس از دور گرفتن بسیار زیاد اولیه درخودش حرکت پرتابی و نجومیش منطقی به نظر میرسه اما سوالی که پیش میاد اینه که سرعت نجومی و افسار گسیخته خودش و چطور در موقع توقف کنترل میکنه؟

  8. #23
    Registered User C.CryingEnemy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    Melbourne, Australia
    نگارشها
    718

    پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی [هر سوالی دا

    نقل قول نوشته اصلی توسط basandi نمایش پست ها
    تعريف زمان چيه؟
    من كه چند جايي خوندم زمان يك صورته و .....اما نفهميدم درست
    كسي ميدونه زمان يعني چه؟
    معمولا زمان رو نوعی دیوار میدونن. مثل دیوار صوتی!
    تصورشونم بر این هست که اگر چرخشهای مخلوطی رو با سرعت فوق العاده بالا (حتی نور) بوجود بیارن، میتونن تو دیوار زمانی اختلال ایجاد کنن و به نوعی تو زمان سفر کنن

  9. #24
    Registered User C.CryingEnemy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    Melbourne, Australia
    نگارشها
    718

    پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی [هر سوالی دا

    نقل قول نوشته اصلی توسط arya نمایش پست ها
    توضیحات شما راجع به ماهیت ساختاری و چگونگی عملکرد بشقاب پرنده بسیار جالب و منطقی به نظر میرسه ، اگه بشقاب پرنده بخواد در یه مسیری شروع به حرکت کنه ابتدا ارام و سپس پس از دور گرفتن بسیار زیاد اولیه درخودش حرکت پرتابی و نجومیش منطقی به نظر میرسه اما سوالی که پیش میاد اینه که سرعت نجومی و افسار گسیخته خودش و چطور در موقع توقف کنترل میکنه؟
    ببینید دوست عزیز...من هرچی میگم بر اساس فرضیاته. هنوز نتونستم تو محیط عملی آزمایشی انجام بدم تا بتونم چیزی رو ثابت کنم. انشالله چند سال دیگه این کارارم انجام میدم.
    بشقاب پرنده هایی که با سرعت بسیار بالا حرکت میکنن، وقتی اونها رو ار دور ببینیم، حس میکنیم هیچ محدودیت سرعتی ای براشون تعریف شده نیست و با هر سرعتی که دلشون بخواد میتونن حرکت کنن و مانور بدن. حرکاتشون یکجوریه که انگار شناورن یا دارن سر میخورن یا هم انگار بوسیله یه دست نامرئی غول پیکر دارن اینور اونور حرکت میکنن.
    مطمعنا نباید یک جسم به این مرموزی و عجیب غریبی رو نباید فقط به دو پنکه محدود کرد. شاید نوعی موشک اتمی هم (با استناد بر رادیو اکتیویته شدن کسایی که نزدیک بشقاب پرنده ها بودن) بصورت کمکی این شیء اسرار آمیز رو برای حرکت کمک میکنه. شایدم مدل پنکه ای که من گفتم، با کمی دستکاری (تعداد پره ها، جهت پره ها، شکل پره ها...که اینا میتونه مثل هلیکوپتر به صورت آنی تحت کنترل خلبان باشه) بجای فقط شناور بودن، باعث ایجاد حالت ساکن بسیار قوی ای بشه.
    بزارید براتون بیشتر تشریح کنم قضیه رو. ما الآن بشقاب پرنده ایم. از دو نیمه تشکیل شدیم. هر نیمه، شبیه دیش ماهواره ست(قوس داره) و از کلی پره تشکیل شده. خوبیش اینه که من میتونم جهت و نحوه قرار گرفتن این پره ها رو در محلشون، برای تعیین نوع حرکت و سرعت و قرار گرفتن جسمی که توش هستم، تو هوا، تغییر بدم. من ایستادم. پست دو پنکه همزمان دارن میچرخن با سرعت خیلی زیاد و پره ها تقریبا خوابیده(مثل پره های کولر، زمانی که میخوایم ببندیمش!). حالا میخوام حرکت کنم سمت چپ! هر دو پنکه رو طوری تنظیم میکنم که با تمام سرعت، برخلاف عقربه های ساعت شروع کنن به گردش. تازه پره ها رو هم به صورت عمودی در آوردم تا بصورت قویتری بتونن هوا رو پارو بزنن و سفینه ام رو ببرن به سمت چپ. حالا تا اونجایی که دلم خواسته رفتم سمت چپ و دیگه میخوام وایسدم. برای ایست، دوباره دو پنکه رو به حالت سکون در میآرم (هر دو پنکه برخلاف جهت، با پره های تقریبا خوابیده، با رعت بسیار بالا) در میآورم.
    سفینه به دو موتور موشکی اتمی نیز مجهز میباشد که در مرکز، بر خلاف یکدیگر قرار دارند. درواقع یکی به سمت بالا، یکی به سمت پایین. (سوخت موشک به نوعی است که ما نمیتوانیم دود یا آلاینده ای از آن ببینیم). پس برای صعود و سقوط یا ایجاد اثر فوری در ایجاد حرکت سکون، از این دو موتور هم همانند حالت سکون پنکه ای استفاده میکنیم. پس برای حرکت به سمت چپ و بالا، هم باید همان عمل پنکه ای که برای حرکت به سمت چپ انجام شد، انجام شود...هم از موتور اتمی زیرین (برای صعود)!
    خب. حالا تونستیم یک سفر خیالی رو با بشقاب پرنده ها تجربه کنیم. نتیجه گیریهای زیادی از این سفر میتوان داشت. اگر سوالی پیش اومد براتون بیایید بگید تا بازم توضیح بدم یا همین پستمو براتون بیشتر تشریح کنم.

  10. #25
    Registered User arya آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    محل سکونت
    ایران عزیز
    نگارشها
    191

    Thumbs down پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی

    بشقاب پرنده ها از کجا اومدند
    بشقاب پرنده ها همینجوری بوجود نیومدند، به هر حال از یه جایی اومدند، اگه بشقاب پرنده ها از فضا میاند سوال اینجاست که از کجای فضا ، ممکنه متعلق به نزدیک ترین ستارگان با ما باشند یعنی اگه بخواند با سرعت نور به سمت ما حرکت کنند چند سالی طول میکشه که البته منطقی به نظر میاد، اما من یه جایی خوندم که اگه شیئی به سرعت نور برسه محو میشه، ایا اونا الیاژی درست کردند که بتونه تو سرعت نور دوام بیاره؟ اصلا یه همچین چیزی امکان داره؟ تازه اگر هم این کا رو کرده باشند، طبق قانون ماده احتمالا موجوداتی که تو سفینه هستند باید جنسی از نوع جنس ما باشند دیگه!! یا اینکه نه اونام از جنس سفینه هستند تا که بتونند تو اون سرعت دوام بیارند! در اینصورت ما با موجودات اصلی ستاره طرف نیستیم با ساخته دست اونا طرفیم تازه همه اینها با شرایط نزدیکترین همسایه ها سنجش میشه ستارگان بسیار دورتر که دیگه جای خود داره ، خارج از کهکشان که دیگه هیچی
    یا اینکه طور دیگری به قضیه نگاه کنیم اینها تمدنهای بسیار دوری هستند که شاید حتی بسیار قبل تر از تشکیل منظومه شمسی شیئی را با سرعتی کمتر از سرعت نور به فضا فرستادند تا بعد از میلیاردها سال به ما رسیده باشه
    اما نظر من، برداشتی که من از مخیله ناقص خودم دارم یه جورایی با سوال basandi هم بی ارتباط نیست سفر در زمان

  11. #26
    Registered User arya آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    محل سکونت
    ایران عزیز
    نگارشها
    191

    پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی [هر سوالی دا

    نقل قول نوشته اصلی توسط crooked_crying_enemy نمایش پست ها
    معمولا زمان رو نوعی دیوار میدونن. مثل دیوار صوتی!
    تصورشونم بر این هست که اگر چرخشهای مخلوطی رو با سرعت فوق العاده بالا (حتی نور) بوجود بیارن، میتونن تو دیوار زمانی اختلال ایجاد کنن و به نوعی تو زمان سفر کنن
    به این فکر کنیم که اصلا زمانی وجود داره!!!!1!!!!

  12. #27
    Registered User C.CryingEnemy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    Melbourne, Australia
    نگارشها
    718

    پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی

    نقل قول نوشته اصلی توسط arya نمایش پست ها
    بشقاب پرنده ها از کجا اومدند
    بشقاب پرنده ها همینجوری....
    خب این قضیه سفر در زمان رو هممون گفتیم درسته که...گفتیم که این موجودات فضایی شاید اصلا آیندگان خودمونن!!! همین خود مائیم که از آینده میآیم به الآن!!! (منظور از خودمون...آدماست)
    این قضیه اسکان در فضا، فکر میکنم زیاد ممکن نباشه. اگرم باشه من نمیخوام بهش فکر کنم. چون بنظرم مسخره میآد و میشه مثل Starwars!!!!!
    موجودات فضایی رو شما نمیدونید چی ان؟ نگو که کالبد شکافیشونو ندیدی...نگو که حادثه راس ول رو نمیدونی...تنگوسکا رو چی؟...سوکورو هم تازه هست!!!! اگر که نمیدونید...من کتاب انگلیسیشونو دارم. قبلا یادمه برای تحقیق مدرسه م ترجمه شون کرده بودم. حالا براتون میزارم بخونید. راستی اگرم که میدونید....بازم بخونید!!!!
    فقط بخاطر اصطلاحات و اشکالات ترجمه م شرمنده...آخه بچه بودم دیگه...شما ببخشید
    حالا اگر خواستید بگید براتون کلیپی چیزی یا عکسی خواستید در مورد بشقاب پرنده ها و بیگانگان هم که بزارم. در هر حال دربست درخدمتم

    پ.ن: شما تو پستتون، هم سوال کرده بودید، هم جواب منطقی و قابل قبول داده بودید...بخاطر همین من نتونستم زیاد چیزی بگم

  13. #28
    Registered User C.CryingEnemy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    Melbourne, Australia
    نگارشها
    718

    پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی [هر سوالی دا

    Anime Spoilerمتن پنهان: ترجمه خودم!!!!!:


    1 ا.پ.ن و بيگانه ها

    در سال 1897، اتفاق بسيار عجيبی در شهر آئورا، در کشور "تگزاس" افتاد. کودکانی در حال بازی در يک زمين بازی بودند که يک شیء پرنده­ی عجيب ديدند که در حال پرواز بود و سپس دچار سانحه شده و در يک مزرعه سقوط کرد. صاحب مزرعه بسوی صحنه­ی حادثه دويد و فقط جسد يک بيگانه را در سفينه پيدا کرد. آنها جسد بيگانه را در زير زمين خاک کردند، و اگر داستان حقيقت داشته باشد، بيگانه هنوز همانجا و در محلی زير زمين آئورا هست. بعد از سال 1897، هزاران نفر ميگفتند، آنها سفينه های فضايی عجيبی را مشاهده کردند به نام ا.پ.ن (اشياء پرنده ناشناخته). ديگران می­گفتند، بيگانه­ها را از ا.پ.ن ها ديدند، و حتی بعضی از افراد می­گفتند که آنها به داخل يک ا.پ.ن سفر کرده­اند. آيا داستانهای آنها حقيقت دارد؟ هيچ کس اين را نمی داند. تنها کاری که ما می­توانيم انجام دهيم اين است که اين داستانها را مطالعه و بررسی کنيم. آنها را بخوان و برای خودت درباره­ی آنها تصميم بگير و باورشان کن، اگر حقيقت دارند.

    2تونگوسکا: شهاب سنگ يا ا.پ.ن

    سيبری
    يکی از سردترين و غير سکونی­ترين مکانهای زمين است. در مساحتی با بيش از صدها کيلومتر وسعت ، تنها چيزی که ديده می­شود، درخت، رودخانه­، و حيوانات وحشی است.
    در 30 ژون سال 1908، مردمِ «نيژه کارلينسک»، که روستايي کوچک در تونگوسکا است، خطی از آتش را که آسمان را از عرض می­پيماييد ديدند. رنگ آتش، آبی، سفيد بود و با سرعتی بسيار کم درحال سقوط کردن بود که بيش از 10 دقيقه اين سقوط به طول انجاميد. اندک زمانی پس از برخورد با زمين، دود سياهی توسط اهالی منطقه ديده شد؛ بعد از آن صداي هولناکی نيز شنيده شد. زمين لرزيد و اهالی منطقه بسيار، بسيار وحشت زده بودند. نيژه کارلينسک 300 کيلومتر از مرکز انفجار فاصله دارد.
    ساير اهالی منطقه، يا صدای انفجار را شنيده و يا لرزش ناشی از آن را حس کرده بودند.
    شرکت مشهور راه­آهن سيبری، بيش از هزار کيلومتر از تونگوسکا فاصله دارد. يک رانندة قطار، صدای انفجار را شنيده­ بود؛ لرزش زمين زير قطارش را نيز حس کرده بود. مردم شهر ايرکوتسک که بيش از 200 کيلومتر از تونگوسکا فاصله دارند نيز انفجار را حس کرده بودند.
    بيشتر مردم بر اين باورند که اين انفجار، انفجارِ يک شهاب­سنگ بوده­است. روزانه، صدها شهاب­سنگ به نزديکی زمين مي­آيند. معمولاً قبل از اينکه به زمين برسند به طور کامل می­سوزند، اما بعضی اوقات به زمين برخورد ميکنند. اگر انفجاری که در تونگوسکا رخ داد، ناشی از برخورد شهاب­سنگ بوده است، شهاب­سنگ بايد بسيار بزرگ بوده باشد، بخت نيز با زمينی­ها يار بوده­است. هيچ کس در تونگوسکا کشته نشد، نزديکترين افراد به انفجار، بسيار از محل انفجار دور بوده­اند. اگر شهاب­سنگی شبيه شهاب­سنگِ تونگوسکا به شهرهايی مانند موسکو، لندن يا نيويرک برخورد کند، ميليون­ها نفر خواهند­ مرد.
    در سال 1908 دسترسی به تونگوسکا کار بسيار مشکلی بوده­است. بعضی از روزنامه­ها در مورد اين انفجار، مقاله چاپ کردند، اما هيچ دانشمندی به آنجا نرفت. اولين دانشمندی که به آنجا رفت، لعونيد کوليک در سال 1927بود. او هزاران درختی را که اطراف محل انفجار بودند را مشاهده کرد. آنها به صورت موازی و مسطح در مسافت 20 يا 30 کيلومتری مرکز انفجار يافت می­شدند.
    کوليک حفره­های بزرگی را نيز بر روی زمينِ اطراف، پيدا کرد. شايد تکه­های شهاب­سنگ آنها را بوجود آورده بود. اما پس از پنج بار سفر به تونگوسکا، کوليک چيزی در حفره­ها پيدا نکرد. آيا يک شهاب­سنگ بوده؟ اگر نه، چه چيزی حفره­ها را بوجود آورده است؟
    در سال 1938، دانشمندان توسط يک هواپيما، توانستند تونگوسکا را از ارتفاع بالا بررسی کنند. آنها به دنبال حفره­ی بزرگ و مرکزی انفجار می­گشتند، محلی که بزرگترين تکه بر زمين برخورد کرد. آنها نيز همچون کوليک درختان را که به صورت موازی بر زمين گسترده شده بودند را ديدند. اما هنوز يک چيز خيلي عجيب است. در مرکز درختان مرده، هيچ حفره­ای نبود. درختانی که در مرکزی ترين نقطه­ی انفجار بوده­اند، سالم و بی­عيب قد برافراشته بودند.
    چيزهای عجيب ديگری هم در خصوص انفجار تونگوسکا وجود دارد. بيش از هزار نفر خطی از آتش را در آسمان مشاهره کردند. بيشترشان گفته بودند که شهاب سنگ به طرف درياچه­ی باکيال سقوط می­کرده است. بعد حرکت کرد و از درياچه دور شد.
    يک شهاب­سنگ، در هنگام سقوط نمي­تواند مسيرش را تغيير دهد.
    دانشمندان در حال انجام مشاهدات بر روی مرکز انفجار بودند؛ آنها دريافتند که بعضی از درختان محل برخورد، با سرعت بسيار عجيبي رشد می­کنند. همچنين حشرات بسيار عجيبي را نيز پيدا کردند؛ حشراتی که در نزديکي محل انفجار زندگی می­کردند، در هيچ کجای اين کره­ی خاکی يافت نشدند.
    آيا انفجار تونگوسکا، ناشی از برخورد شهاب سنگ بوده است؟ يا اينکه، يک ا.پ.ش بزرگ بوده است؟

  14. #29
    Registered User C.CryingEnemy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    Melbourne, Australia
    نگارشها
    718

    پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی [هر سوالی دا

    Anime Spoilerمتن پنهان: ترجمه خودم!!!!!:

    3 راسوِل: ورود بيگانگان

    راسول
    ، يک شهر کوچک در نيو مکسيکو است. اما مرکز يکی از مشهورترين داستانهای ا.پ.ش نيز می­باشد. داستان در دومِ ژولایِ سال 1947 اتفاق افتاد. بعد از ظهر دوست داشتنی و گرمی بود. بيشتر مردم به بيرون شهر رفته بودند، و بقيه­ی افراد که داخل شهر بودند، چيز بسيار عجيبی را ديدند. دان ويلموست يکی از اين افراد بود. او بعدها، آنچه را که به همراه همسرش در باغ جلوی منزلشان مشاهده کرده­اند، شرح داد.
    آنها جسم بزرگ و درخشانی را که در جنوب شرقی منزل، در حال پرواز بود را اينچنين شرح دادند: آن جسم، بدور خود می­چرخيد، و توسط نوری که از داخلش متساطع می­شد، نورانی به نظر می­رسيد.
    ويلموت گفته بود که آن جسم، تقريباً 5، 6 متر طول داشته و با سرعت بيش از 750 کيلومتر بر ساعت حرکت می­کرد. آن جسم بر فراز آنها پرواز می­کرد، و بعد از مدتی به طرف شمال غربی حرکت کرد. ساير افراد شهر هم چيزی را شبيه گفته­های ويلموت بيان کردند.
    در شمال غربی و در فاصله­ی 100ها کيلومتری راسول، دهکده­ی کوچکی به نام کورونا، وجود دارد. ويليام مک برازل، صاحب يک مزرعه در اين دهکده بود. شبِ دوم ژولای، يک طوفان وحشتناک در حال وقوع بود، و در هنگام وقوع طوفان، برازل صدای انفجاری را شنيد.
    شايد صدای آذرخش بود، شايد هم نه.
    صبح روز بعد، بعد از طوفان، برازل به بيرون رفت تا به اطراف مزرعه­اش نگاهی بيندازد. او در حال گشتن به دنبال گوسفندهايش بود. گوسفندها در طوفان، بسيار وحشت زده می­شوند. برازل چيز بسيار عجيبي را در صبح آن روز پيدا کرد؛ که در محلی با فاصله­ی بيش از 8 کيلومتری شمال خانه­اش واقع شده بود. او در اين محل، صدها قطعه­ی فلزی عجيب را پيدا کرد. در آنجا حفره­ی طويلی نيز وجود داشت ( شايد به درازای صد متر ) درون زمين ايجاد کرده بود. قطعاتی فلزی درون حفره و اطرافش وجود داشت. بعضی از قطعات، دراز و بقيه­ی قطعات، بزرگتر و مسطح (مانند کاغذ) بودند. تمامی قطعات بسيار محکم بودند و مي­درخشيدند. برازل نبايد آنها را مي­شکست و يا آنها را به آتش می­کشيد. بعضی از قطعاتِ دراز، تصاويری نوشتاری بر سطح­شان ديده می­شد.
    برازل در مزرعه­اش کارهای زيادی داشت و برای رفتن به شهر رازول، 3 ساعت رانندگی با اتومبيل لازم بود. او بعضی از قطعات را جابه­جا کرده بود، اما آنها را تا روز يکشنبه، 6 ژولای به شهر رازول منتقل نکرده بود.
    کلانتر، جورج ويلکوکس، قطعات فلز را مورد بررسی جزئی قرار داد، و دريافت که اين وسيله­ای است، متعلق به ارتش.
    در راسول، يک پایگاه بزرگ نيروی هوايی ارتش وجود دارد، ويلکوکس گفته بود: اگر جسمی از آسمان اينجا سقوط کند، قطعاً آن جسم مطعلق به پايگاه رازول است. او با پايگاه تماس گرفت و سرگرد جسی مارکل آمد تا به آثار مخروبه نگاهی بيندازد. مارکل به همراه يکي ديگر از افراد ارتش، کاپيتان کاويت، به اين نتيجه رسيدند که به همراه برازل، به مزرعه برگردند.
    اين سه نفر، در ساعات پايانی غروب به مزرعه رسيدند، و برای مشاهده­ی محل، در ساعات آغازين صبح فردا، شب را در منزل برازل سپری کردند. صبح روز بعد، هنگامی که افراد ارتش آثار بجا مانده را ديدند، بسيار متعجب و غافلگير شدند.
    مارکل در سال 1982 فوت کرد، اما در سال 1979 در مورد آن روز، مصاحبه­ای در تلوزيون داشت. او، او آن روز را به طور کامل به خاطر داشت. آثار بجا مانده در مزرعه را ، درخشان و بسيار مسطحکم ياد آور می­شد. همچنين مانند برازل، او نوشته­های تصويري عجيبی را بخاطر داشت. او اطمينان داشت که آثار بجا مانده، متعلق با هواپيما نبوده است. بعد از دقايقی، او فکر کرد که ممکن است آثار بجا مانده، متعلق به يک بالون هواشناسی باشد.
    ارتش، اين بالون ها را به ارتفاع بسيار زياد می فرستد، تا وزش باد ودما را اندازه بگيرد، و بعضی از آنها در نزديکی راسول سقوط می کنند. اما بعد از دقايقی، مارکل مطمئن بود که آن شیء ، يک بالون هواشناسی نبوده است.مارکل گفت: "آن شیء به زمين آمده بود، اما خودش از زمين نيامده بود."
    آن سه مرد، بعضی از قطعات شیء را درون ماشين مارکل و جيپ کاويت گذاشتند، تا به رازول برگردند. مارکل در راه پايگاه ، در مقابل خانه اش توقف کرد. نيمه شب بود، اما او، زن و دخترش را از خواب بيدار کرد. او می خواست که بقايای شیء را به آنها نشان دهد. دخترش، جسی جونيور، در آن زمان، يازده سال داشت. او هنوز از تصاوير نوشتاری و قطعات بسيار سخت ياد می­کرد.
    دولت آمريکا، يک مرکز به نام: تکنولوژی های ناشناخته در دايتون، واقع در اوهيو داشت. دانشمندان آنجا، به مطالعه و بررسی بر روی هواپيماهای متعلق به کشورهای ديگر می پردازند، تا از آنها چيزهای لازم را بياموزند. در طول جنگ جهانی دوم، بيشتر هواپيماها متعلق به آلمان و يا ژاپن بودند. در سال 1947 ، معمولأ روسی، برالی مردم راسول، آثار آن شیء ، مطمئنأ ناشناخته بوده ارتش، به اين نتيجه رسيد که آثار را به دايتون، محلی که دانشمندان بتوانند بر آن مطالعه کنند، بفرستد. آنها قطعات شیء را ، برای انتقال، در يک هواپيمای b-29 گذاشتند.
    در روزنامه ها و راديوها در تمام جهان ، در مورد بشقاب عجيب، در نيومکزيکو حرف می زدند. بعضی از دولتمردان آمريکا، به اين نتيجه رسيدند که ، بايد اين آشوب را پايان دهند. اما، هيچکس دليل اين را نمی دانست. شايد ، متعلق به يک هواپيمای جديد و مخفی آمريکا بوده است. شايد هم، آثار شیء، متعلق به يک ا.پ.ن بوده و دولت نيز به دنبال کشف راز ماشين بود.
    قبل از پرواز به اوهيو، هواپیمای b-29 و مارکل و شیء را در دژ شمالی تگزاس فرود آورد.
    ارتش در آنجا، از راديوها و روزنامه ها ، برای ديدن شیء دعوت به عمل آورد. ژنرال رامی، بالاترين درجه را در دژ شمال تگزاس بود. او، داستان بشقاب را، يک اشتباه شرح داد و گفت: شیء مذکور يک بالون هواشناسی بوده است. روزنامه نگاران، عکس هايی از سرگرد مارکل به هم راه شیء گرفتند.
    شیء در اين تصاوير، از يک بالون هواشناسی بود و روزنامه نگاران هم به رامی اعتماد داشتند. تا آن زمان، داستان­های ديگری در مورد بشقاب پرنده­ها وجود نداشته بود.
    مارکل
    درامر بالون ها و هواپيماها، يک متخصص بود. اگر شیء بجا مانده در مزرعه­ی برازل، يک بالون هواشناسی بوده است، به چه دليلی او گفته بود که آن شیء از زمين نيامده بود؟ چرا او می خواست ، شیء را به دايتون، اوهيو منتقل کند؟
    بعد از اينکه مارکل از ارتش بيرون آمد، گفت که شیء که در قلعه ی شمالی، روزنامه نگاران از آن عکس گرفتند ، شيئی که در مزرعه برازل و در نزديکی رازول پيدا کردند ، نبوده است. اما شیء اصلی کجاست؟ هيچکس نمی داند.

    4 سوکورو: بيگانه های مرده

    بيشتر ماجرای رازول، بدون شک حقيقت دارد. اما ما نمی دانيم که شیء ، يک هواپيمای آمريکايی بوده ، و يا يک شیء بيگانه. داستان سوکورو، داستانی است متفاوت . بيشتر افراد ، داستان را باور نکردند اما اگر اين داستان حقيقی باشد قطعأ عجيب ترين داستان متعلق به ا.پ.ن ها است. داستان در پايان منطقه 51 به وقوع پيوسته است .
    سوکورو، بيش از 200 کيلومتری شمال رازول است. و با فاصله صدها کيلومتری از کورونا، جايی که برازل شیء را در مزرعه اش پيدا کرد.
    در صبح ژوئن 1947 ، گروهی از دانش آموزان و معلمانشان ، به بيرون شهر در سنت اگوستين ، نزديک سوکورو رفته بودند. آنها زيست شناس بودند و به دنبال پيدا کردن چيزی بودند که نشانه حضور اولين افراد در مکزيک بود . اما ، اگر داستان حقيقت داشته باشد آنها چيز بسيار پيشرفته­تری را پيدا کردند.
    مثل برازل آنها هم شيئی را بر روی زمين يافتند . آنها همچنين يک ا.پ.ن را نيز پيدا کردند. سفینه فضایی بر روی زمين نزديک يک صخره بود. شايد وقتی که مي­خواسته فرود بيايد به صخره برخورد کرده بود. درنزدیکی سفينه فضايی تعدادی بيگانه مرده ديده می­شدند. آنها کوچک ، مانند کودکان، و لباسهای فضايی تيره ای به تن داشتند.
    بعد از دقايقی تعدادی از سربازان به آنجا رهسپار شدند. آنها از زيست شناسان ترک محل را خواستار شدند. و به آنها گفتند آنها هيچ چيزی نبايد در مورد سفينه فضايی و بيگانه ها بگويند.
    اما بعضی از مردم در مورد اينکه چه چيز ی را درآن روز ديدند شرح دادند. در بعضی از داستانها بيگانگان نمرده بودند، اما بعد از مدتی مردند.
    ارتش، بيگانه ها را به پايگاه نظامی رازول منتقل کردند در حالی که تعدادی از مردم نيز آنها را دنبال می کردند. تعدادی از آنها می گفتند که بيگانگان را در پايگاه مشاهده کرده اند. اگر داستان حقيقت داشته باشد، بيگانگان به واشنگتن انتقال داده شده اند جایی که رئيس­جمهور ترومن آنها را ديد، و آنها به همراه سفينه فضايی عجيبشان به دايتون انتقال داده شدند. قطعأ تعدادی از افرادی که در ساختمان هانگار در دايتون کار می کردند می گفتند که سفينه فضايی را در آنجا مشاهده کردند. آنها همچنين بيگانه های مرده را نيز ديده بودند. بعضی از افراد دو بيگانه را ديده بودند و بعضی ديگر سه. آنها کوچک ، لاغر، سربزرگ، و چشمهای بزرگی، دماغ کوچک، گوش کوچک داشتند. آنها لب نداشتند. آنها مو نداشتند و دارای پاهای کوچکی بودند.
    اگر داستان حقيقت داشته باشد، همه بيگانه ها و سفينه فضايی آنها اکنون در منطقه ممنوعه 51 در نوادا وجود دارد.

  15. #30
    Registered User arya آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    محل سکونت
    ایران عزیز
    نگارشها
    191

    پاسخ : هزار و یک سوال و جواب علمی

    [QUOTE=crooked_crying_enemy;252222]خب این قضیه سفر در زمان رو هممون گفتیم درسته که...گفتیم که این موجودات فضایی شاید اصلا آیندگان خودمونن!!! همین خود مائیم که از آینده میآیم به الآن!!! (منظور از خودمون...آدماست)
    این قضیه اسکان در فضا، فکر میکنم زیاد ممکن نباشه. اگرم باشه من نمیخوام بهش فکر کنم. چون بنظرم مسخره میآد و میشه مثل Starwars!!!!!
    موجودات فضایی رو شما نمیدونید چی ان؟ نگو که کالبد شکافیشونو ندیدی...نگو که حادثه راس ول رو نمیدونی...تنگوسکا رو چی؟...سوکورو هم تازه هست!!!! اگر که نمیدونید...من کتاب انگلیسیشونو دارم. قبلا یادمه برای تحقیق مدرسه م ترجمه شون کرده بودم. حالا براتون میزارم بخونید. راستی اگرم که میدونید....بازم بخونید!!!!

    دوست بزرگ اندیش به خاطر ترجمه ها ممنون، عالی بود هر چند که من قبلا از این چیز ها نخونده بودم
    فرضیه اسکان در فضا شاید مسخره به نظر بیاد، اما من فکر میکنم که ما زمینی ها هم در جایی غیر از فضا نیستیم تازه غیر از این من احتمال میدم ما خودمونم مال این منظومه نباشیم، ببینید میلیون ها سال قبل چه موجوداتی در زمین بودند اکنون چه موجوداتی، دلیلشم روشنه هجوم شهاب سنگ هایی که شاید اصلا از یه ستاره بسیار بسیار دور اومدند، و شاید ما از جنس همون سنگ ها باشیم، اگه اینطور باشه ما هم جزء بیگانگان هستیم و شاید هم کره زمین از ابتدا هوشمند بوده و خطر شهاب سنگها را حس کرده و قبل از اینکه ما بیایم مدتها قبل ساکنین این سیاره با پیشرفتی که داشتند به جای بسیار دوری نقل مکان کردند و شاید هم زمین دو بار مورد اصابت شهاب سنگها قرار گرفته که اولیش باعث پیدایش دایناسورها شد، وبرخورد بعدی ما بودیم، بشقاب پرنده هایی هم که موندند پس مانده های قبل از 2برخوردند که از شر شهاب سنگها در امان ماندند، اگر اینطور باشه انها فقط یک ماشین صرف هستند
    اگه همه اینها درست باشه 2 حالت داره یا ما بازیچه دست ابرقدرت هاییم یا اینکه خود اونها هم هیچی نمیدونند و شاید فقط خود ما
    البته همه اینها از مغز معیوب من سرچشمه میگیره و هر کس نظر خودش و داره، ولی هر چی که د مغز ما میگذره واقعیت بیرونیش هم وجود داره، در اصل همه چی ممکنه

    از فرمایشات شما هم بهره زیادی بردیم

Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ