قطب نمای زرین
The Golden Compass
- نویسنده و کارگردان: کریس ویتز
- موسیقی: الکساندر دسپلیت
- مدیر فیلمبرداری: هنری براهام
- بازیگران: نیکول کیدمن[ماریزا کولتر]، دانیل کریگ[لرد عزرییل] داکوتا بلو ریچاردز[لایرا بلاکوآ]، بن واکر[راجر]، اوا گرین[سرافینا پکالا]، جیم کارتر[جان فا]، تام کورتنی[فاردر کورام]، سام الیوت[لی اسکورسبی]، کریستوفر لی[نفر اول شورای عالی]، ادوازد د سوزا[نفر دوم شورای عالی]، سایمون مک برنی[فرا پاول]، درک جیکابی[قاصد]، کلر هیگینز[ما کوستا]، جک شپرد[ارباب]، ماگدا زوبانسکی[خانم لانزدیل] و صدای ایان مک کلن، فیلیپ پولمن، ایان مک شین، فردی هایمور، کریستین اسکات تامس و کتی بتس.
- مدت فیلم: 113 دقیقه.
- محصول: 2007
- کشور: آمریکا، انگلستان.
نامزد جایزه بهترین فیلم خانوادگی، بهترین بازیگر جوان/داکوتا بلو ریچاردز از مراسم منتقدان رسانه ها، نامزد بهترین بازیگر تازه کار/داکوتا بلو ریچاردز از انجمن منتقدان فیلم لندن، نامزد جوایز بهترین فیلمبرداری، بهترین فیلم، آواز، صداگذاری و جلوه های ویژه از مراسم ساتلایت.
دختر یتیمی به نام لایرا که نزد عمویش لرد عزرییل در محیطی دانشگاهی زندگی می کند، از مدیر دانشکده قطب نمایی زرین هدیه می گیرد که حقیقت را به او نشان می دهد. در میهمانی که به افتخار ورود ماریزا کولتر حامی دانشگاه برپا شده، کولتر از رئیس دانشکده درخواست می کند تا لایرا را به عنوان دستیار در اختیار او بگذارد. همزمان یکی از دوستان لایرا به نام راجر ناپدید می شود.
لایرا شایعاتی مبنی بر دست داشتن شورای عالی[Magisterium] در این کودک ربایی شنیده و زمانی که با پیشنهاد مشکوک خانم کولتر مبنی بر سفر به شمال با کشتی پرنده او دریافت می کند، بلافاصله می پذیرد. چون شنیده ها حاکی از آن است که بچه های دزدیده شده در مکانی مخفی در قطب شمال نگهداری می شوند...
the Golden Compass
نقد قطب نمای طلایی
(من یه سری توضیحات به نوشته دوستمون که قبلا راجع به این فیلم پست گذاشتن اضافه کردم)
نیروی اهریمن اش سه گانه ایست از فیلیپ پولمن شامل:
- Northern Light (شفق یا درخشش شمالی)-انتشار در سال 1995 و معروف به قطب نمای طلایی در امریکا
- the Subtle Knife (خنجر ظریف)-سال 1997
- the Amber Spyglass (دوربین کهربایی)-سال 2000
دو دنباله هم پولمن برای این اثر نوشته به اسامی:Lyra's Oxford (Lyra Belacqua) ,Will Perry
هر سه نسخه جوایز ارزنده ای دریافت کردن که از مهم ترینشون خنجر ظریف, جایزه ی کتاب سال وایتبرد 2002 ست. همچنین این سه گانه جایگاه سوم نظرسنجی پر خواننده ترین کتاب سال 2003 BBC رو هم داره.
داستان المنتهای فانتزی مثل: جادوگرها,خرس قطبی زره پوش یا شیتانها(Shitan) و ایده های فیزیکی,اصول فلسفی,الهیات و روحانیت داره که به نظر میرسه برداشت هایی که نویسنده از حماسه جان میلتون یعنی بهشت گمشده داشته.داستان از نظر خیلی از منتقدان جبهه گیری عمیقی نسبت به مسیحیت و کلا دین داره.
پولمن در حال حاضر روی اثر دیگه ای که گفته میشه همراهی با این سه گانه داره کار میکنه به نام the Book of Dust .
تئاتر ملی رویال لندن دو نمایشنامه که اقتباسی از این اثر بوده داشته(2003-2004) و نیو لاین سینما هم فیلمی رو از کتاب درخشش شمالی ساخته به نام قطب نمای طلایی(2007).
اسم این اثر از یکی از نوشته های بهشت گمشده ی میلتون برداشت شده: Into this wilde Abyss,
The Womb of nature and perhaps her Grave,
Of neither Sea, nor Shore, nor Air, nor Fire,
But all these in their pregnant causes mixt
Confus'dly, and which thus must ever fight,
Unless th' Almighty Maker them ordain
His dark materials to create more Worlds,
Into this wilde Abyss the warie fiend
Stood on the brink of Hell and look'd a while,
Pondering his Voyage; for no narrow frith
He had to cross.
— Book 2, lines 910–920
(از اون جایی که من کاملا با ترجمه ی متن و شعر های ادبی مخالفم خودتون بخونین,بسیار زیباست!)
مکان داستان درخشش شمالی(که همون فیلم قطب نمای طلاییست) دانشگاه آکسفورد, در دنیایی موازی با دنیای ما قرار داره,با لباسهایی به سبک دوره ی ویکتوریا,و تکنولوژی نه چندان پیشرفته,خیابونهایی بدون اتومبیل و یا آسمانی بدون هواپیما,که تنها وسیله حمل و نقل پیشرفتش زبلین(یکجور کشتی هوای) هست. این طور دریافت میشه که در این دنیا جنبش پروتستانها اتفاق نیوفتاده و فقط کاتولیک وجود داره. پولمن کلیسا ها رو-که بیشتر به نام مجستریوم خطاب میکنه- قدرت مطلق و حاکم بر این دنیا قرار داده.(دنیای لایرا)
در این دنیا موجوداتی وجود دارن به نام dæmons (شیتان) که در واقع قسمتی از روح یک انسانن که به شمایل یک حیوان ظاهر شدن و فرد و اون حیوان بسیار به هم وابسته هستن(در واقع اگه یک انسان رو به سه قسمته روح,روان و بدن تقسیم کنیم یک شیطان روان اون فرد محسوب میشه,چون مثل تفکر عمل میکنه و آسیب بهش و یا مرگش باعث مرگ شخص میشه).فرد و شیتانش همیشه نزدیک به هم هستن و نمیتونن خیلی از هم دور بشن و معمولا شیتانها در قبل از سن بلوغ قادر به عوض کردن شکلشون هستن ولی بعد از بلوغ به شکل ثابتی در میاد. جادوگر ها و بعضی از انسانها شیتانهایی غیر وابسته به خودشون دارن.در زمان بلوغ جادوگر و یا انسان باید وارد سرزمین های خاصی بشه که عملا شیتان به صورت فیزیکی قادر به عبور از اونها نباشه و بعد از درد طاقت فرسایی شیتان از صاحبش جدا میشه.
شیتان خانم کولتر-مادر لایرا- یک میمون طلایی(ازیماندریاس) ولرد ازریل-پدر لایرا-یک پلنگ برفی(استلماریا) ست ولی هنوز چون لایرا ب سن بلوغ نرسیده شیتانش شکل معینی نداره و اسم شیتان لایرا پنتالایمون یا به اختصار پن ه.
ایده ی این شیتانها اثری از لئوناردو داوینچیه که در اون زنی یک قاقم رو بغل کرده.
Lady with an Ermine
نیو لاین سینما در 7 دسامبر سال2007 فیلمی رو به کارگردانی کریس ویتز به نام قطب نمای طلایی که اقتباسی از کتاب اول پولمنه منتشر میکنه.فروش جهانی فیلم زیاد بوده ولی در آمریکا پایینتر از حدی بوده که استدیو انتظار داشته.
فیلم سازان این اثر کتاب رو به صورت تیره و تا ر به صورت سناریو در اوردن و اشاره ای هم به شخصیت های کاتولیک اثر نکردن.همینطور هیچ ویویی هم از کلیسا و حاکمیتش بر دنیای لایرا مشاهده نمیشه ولی ویتز توضیح داده که در دنباله های دیگه این اثر یک همچین کاری نمیکنه:" ولی به هر حال قطب نمای طلایی اثریه که باید محتاطانه به مردم معرفی بشه".
همینطور اضافه میکنه:" تم دینی اپیزود دوم و سوم بدون آسیب به روح اثر قابل حذف نیست... من در اپیزود های بعدی کتابو تقلیل نمیدم و کاری که من در اپیزود اول کردم فقط به علت این بوده که جلوی ساخت اپیزودهای بعدی گرفته نشه".
ستاره های فیلم اول Dakota Blue Richards(لایرا), Nicole Kidman(خانم کولتر), Daniel Craig(لرد ازریل) و Freddie Highmore صداگذار پنتالایمون بودند.
هنوز هیچ نقشه ای برای دناله های این اثر ریخته نشده .یکی از دلایلش مخافت شدید کلیسا با این اثره ولی دلیله اصلیش احتمالا مایوس شدن استدیو از فروش فیلم اوله.
همینطور ظاهرا نیکل کیدمن به خاطر فروش پایین این فیلم حاضر نیست در دنباله های بعدی بازی کنه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)