لطفا قبل از زدن تاپیکی این موارد را رعایت بفرمائید
1: قوانین کلی بهشت انیمه و انیمیشن
2: حتما قبل از زدن تاپیک مشخص کنید کتابی که معرفی مشود فارسیست و یا انگلیسی
سعی کنید در معرفی این موارد را در نظر بگیرید
نویسنده:
قالب
سال انتشار:
زبان اصلی
ترجمه به فارسی
ناشر فارسی
تعداد صفحات
لینک دانلود
خلاصه ی داستان
معرفی شخصیتها
لینک دانلود : پیشنهاد میشود در کد
قرار بگیرد.
گوربهگور رمانی است اثر ویلیام فالکنر نویسنده شهیر آمریکایی و برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات که برای نخستین بار در سال 1930 در آمریکا چاپ شد. عنوان کتاب برگرفته از کتاب ششم اودیسه اثر هومر میباشد که در آن آگاممنون خطاب به اودیسئوس جمله عنوان کتاب یعنی "As I Lay Dying" را به کار میبرد.
متن کتاب در ابتدا بسیار پیچیده به نظر میرسد. همچنین نوعی متفاوت از ساختار داستان، معرفی وضعیت حاضر و شخصیتها همانند همه کتابهای فالکنر پیش روی خواننده است. هر فصل از داستان از زبان یکی از شخصیت های داستان نقل میشود که بسیار گیج کننده به نظر میرسد، تا انتهای کتاب تعداد راویان کلی داستان به عدد 15 نیز می رسد، اما در نهایت با پیش روی وقایع در کتاب بیننده ارتباط بین وقایع و شخصیت ها را با کمی فراست درک میکند. شخصیتهای کتاب انسانهای ساده روستایی در حاشیه میسیسیپی میباشند در جنوب آمریکای شمالی زندگی میکنند. درونمایه متن کتاب پیوند عمیقی با مسئله مرگ دارد و زندگی را با غم و اندوههایش ملموس تر میکند.
فالکنر خود معتقد بوده است که کتاب حاضر را ظرف شش هفته آن هم همراه با کار شبانه پای کوره آتش نوشته است و پس از آن هم دستی در آن نبرده است، اما ساختمان داستان و ظرافت های موجود در آن به گونهای است که خواننده گمان میکند باید بیش از اینها وقت و ((عرقریزی روح)) صرف آن شده باشد.در هر حال این رمان را بسیاری از منتقدان سادهترین و در عین حال کامل ترین رمان فالکنر دانستهاند و برخی حتی از آن به شاهکار یاد کردهاند. (منبع ویکیپدیا)
خلاصه داستان :
داستان حول و حوش یه خانوادۀ فقیر جنوب آمریکا (می سی سی پی) اتفاق می افته، ایدی باندرن مادر خانواده در بستر مرگ افتاده و عنقریبه که تموم کنه، کش باندرن فرزند ارشد خانواده که از حرفۀ نجاری سررشته داره مشغول ساختن یه تابوت می شه تا بعد از مرگ مادرش بلافاصله او رو در آرامش دفن کنن غافل از اینکه ایدی در وصیت نامه اش خواسته او رو در زادگاهش شهر جفرسون به خاک بسپرن. پس از مرگ ایدی، انس پدر خانواده تصمیم می گیره به وصیت او عمل کنه و هر یک از اعضای خانواده علیرغم مشکلات شخصی فراوونی که دارن تصمیم می گیرن او رو در این سفر دور و دراز همراهی می کنن. اعضای خانوادۀ باندرن در طول این سفر با حقایق بزرگ و تکان دهنده ای در مورد زندگی، مرگ، عشق و علاقۀ خانوادگی، هویت و موجودیت انسان، فلسفۀ ازدواج و بدنیا اوردن فرزند و ... روبرو می شن.
معرفی شخصیت ها:
ایدی باندرن (Addie Bundren): همسر انس باندرن و مادر کش، دارل، دیوئی، جول و واردامان. معلم بازنشسته ای که داستان با مرگ ناگهانی او کلید می خوره. ایدی یکی از راویان غایب داستان بحساب میاد.
انس باندرن ( Anse Bundren): همسر ایدی و پدر خانواده، کشاورز فقیر، گوژپشت، خودخواه، که با مرگ همسرش ایدی فقط به یک چیز فکر می کنه: جامۀ عمل پوشوندن به آخرین وصیت ایدی برای دفنش در شهر جفرسون (زادگاه ایدی) که قصد داره از این فرصت برای خریدن دندان مصنوعی جدید برای خودش هم استفاده کنه.
کش باندرن (Cash Bundren): پسر ارشد خانواده، نجار قهار، فداکارترین و صبورترین عضو خانواده که علاقۀ خاصی به مادرش ایدی داره.
دارل باندرن (Darl Bundren): دومین فرزند خانواده، شخصیتی بسیار حساس و عمیق که بیشتر مونولگهای درونی رمان از زبان او نقل میشه.
جول باندرن (Jewel Bundren): فرزند حرومزاده ای که از رابطۀ پنهانی ایدی و کشیش ویتفیلد (Whitfield) بدنیا اومده، بیشترین عشق و علاقه رو بین اعضای خانواده به مادرش داره و در طول داستان با جون و دل از تابوت او محافظت می کنه.
دیوئی دل باندرن (Dewey Dell Bundren): تنها دختر خانوادۀ باندرن که 17 سالشه و به خاطر بی احتیاطی که در روابط جنسی داشته حامله شده و این قضیه رو از خانواده اش پنهان می کنه، هدف او از رفتن به همراه سایرین به جفرسون برای دفن تابوت مادرش اینه که دارویی برای سقط جنین پیدا کنه.
واردامان باندرن (Vardaman Bundren): کوچکترین عضو خانواده که پسر بچه ای معصوم و ساده است، قسمت هایی از رمان که از زبان او نقل میشه جزو زیباترین و عجیب ترین بخش های رمانه، واردامان مرگ مادرش رو با مرگ ماهی که اخیرا از رودخونه صید کرده تشبیه می کنه و تمامی حوادث پیش اومده رو با تخیل پویای خودش تفسیر می کنه.
اگر خواستید نویسنده را معرفی کنید میتوانید آدرس ویکیپدیا را وارد کنید و یا در
بخش طرفداران این کار را انجام دهید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)