Animparadise بهشت انیمه انیمیشن مانگا

 

 


دانلود زیر نویس فارسی انیمه ها  تبلیغات در بهشت انیمه

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 12 , از مجموع 12

موضوع: شيرين مثل قند پارسي

  1. #1
    Registered User hachibi-8dom آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    محل سکونت
    كاخ عباسي
    نگارشها
    709

    rolleyessmileyanim شيرين مثل قند پارسي

    اينجا براتون يكمي قند پارسي مي ذارم كه حال كنين ! مواظب باشين هنگام بازديد ديابت نوع دوم نگيرين !!!
    ضرب المثل ، حكايت ، هرچيزي كه شيرين باشه !

    درباره زبان شيرين فارسي كه در حال انتقال به شبه جزيره هند بود چنين گفته اند :

    شكر شكن شوند همه طوطيان هند
    زين قند پارسي كه به بنگاله مي برند


    معني دو بيت بالا اينه كه همه طوطي هاي هندي كه زبان فارسي رو تقليد مي كنند شكر شكن خواهند شد ! يعني همشون مرض قند مي گيرن ان هم نوع اول !!
    ویرایش توسط hachibi-8dom : 04-24-2010 در ساعت 01:43 PM

  2. 6 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  3. #2
    Registered User hachibi-8dom آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    محل سکونت
    كاخ عباسي
    نگارشها
    709

    پاسخ : شيرين مثل قند پارسي

    میان پیغمبران جرجیس را انتخاب کرد

    مورد استفاده و استناد عبارت مثلی بالا هنگامی است که مخاطب در انتخاب مطلوبش
    بی سلیقگی نشان دهد و آنچه را که کم فایده و بی مایه تر باشد بر سر اشیا مرجح شمارد. اما ریشۀ این عبارت:

    گویند روباهی خروسی را بربود و شتابان به سوی لانۀ خود می رفت. خروس در دهان روباه با حال تضرع گفت:"صد اشرفی می دهم که مرا خلاص کنی." روباه قبول نکرد و بر سرعت خود افزود. خروس گفت:"حال که از خوردن من چشم نمی پوشی ملتمسی دارم که متوقع هستم آن را برآورده کنی." روباه گفت:"ملتمس تو چیست و چه آرزویی داری؟" خروس گرفتار که در زیر دندانهای تیز و برندۀ روباه به دشواری نفس
    می کشید جواب داد:"اکنون که آخرین دقایق عمرم سپری می شود آرزو دارم اقلاً نام یکی از انبیای عظام را بر زبان بیاوری تا مگر به حرمتش سختی جان کندن بر من آسان گردد."

    البته مقصود خروس این بود که روباه به محض آنکه دهان گشاید تا کلمه ای بگوید او از دهانش بیرو افتد و بگریزد و خود را به شاخۀ درختی دور از دسترس روباه قرار دهد. روباه که خود شاه مکاران بود به قصد و نیت خروس پی برده گفت: جرجیس، جرجیس و با گفتن این کلمه نه تنها دهانش اصلاً باز نشد بلکه دندانهایش بیشتر فشرده شد و استخوانهای خروس به کلی خرد گردید. خروس نیمه جان در حال مرگ گفت:"لعنت بر تو، که در میان پیغمبران جرجیس را انتخاب کردی."

    جرجیس نام پیغمبری است از اهل فلسطينن که پس از حضرت عیسی بن مریم به پیغمبری مبعوث گردیده است. بعضی وی را از حواریون می دانند ولی میرخواند وی را از شاگردان حواریون نوشته است و برخی نیز گویند که وی خلیفه داود بوده است.

    اما جرجیس را چرا ضرب المثل قرار داده اند از آن جهت است که در میان چند هزار پیامبر مرسل و غیرمرسل که برای هدایت و ارشاد افراد بشر مبعوث گردیده اند گویا تنها جرجیس پیغمبر صورتی نازیبا داشت. جرجیس آبله رو بود و یک سالک بزرگ بر پیشانی- و به قولی بر روی بینی- داشت که به نازیبایی سیمایش می افزود.

  4. 6 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  5. #3
    Registered User hachibi-8dom آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    محل سکونت
    كاخ عباسي
    نگارشها
    709

    پاسخ : شيرين مثل قند پارسي

    تو بدم ـ بمیر و بدم

    پسری بسيار تنبل را به آهنگری بردند تا شاگردی كند، استاد گفت: "دم آهنگری را بدم!" شاگرد مدتی دم را دمید، خسته شد؛ گفت: "استاد اجازه میدی بنشینم و بدمم؟" استاد گفت: "بنشین"

    باز مدتی دمید و خسته شد، گفت: "استاد! اجازه میدی دراز بكشم و بدمم!" گفت: "دراز بكش و بدم"؛ بعد از مدتی باز خسته شد؛ گفت: "استاد اجازه میدی بخوابم و بدمم؟"

    استاد گفت: "تو بدم، بمیر و بدم".

  6. 6 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  7. #4
    Registered User hachibi-8dom آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    محل سکونت
    كاخ عباسي
    نگارشها
    709

    پاسخ : شيرين مثل قند پارسي

    باج سبیل

    هر گاه بازور و قلدری و به عنف از کسی پول وجنس بگیرند در اصطلاح عمومی آن را به باج سبیل تعبیر می کنند و می گویند:" فلانی باج سبیل گرفت." در عصر حاضر که دوران زور و قلدری به معنی و مفهوم سابق سپری شده از این مثل و اصطلاح بیشتر در مورد اخاذی به ویژه رشاء و ارتشاء تعبیر مثلی می شود.
    اما ریشه تاریخی آن:
    ز نکته های جالب تاریخ ریش و سبیل، مخالفت شدید شاه عباس پادشاه مقتدر صفوی با گذاشتن ریش بوده است و شاه عباس ریش بلند را خوش نداشت و در زمان او ریشهای بلند ترکان را ایرانیان سخت زشت می شمردند و آن را جاروی خانه می نامیدند.
    با این ترتیب می توان گفت ریش در زمان شاه عباس کبیر بازار ريش کساد شد و اعتبار سبیل از نو رونق یافت ." پس از اینکه در آغاز سلطنت خود دشمنان و رقبای سر کش داخلی را سر کوب کرد با صدور یک فرمان به همه مردان ایرانی دستور داد که ریشهای بلند خود را از ته بتراشند. حتی روحانیون نیز از این دستور معاف نبودند اما گذاشتن سبیل آزاد بود و خود شاه عباس نیز در تصویر هایش سبیل بلند و افراشته ای دیده می شود.

    اری ، سپاهیان و سوار کهنسال دورا ن صفویه فقط دو سسبیل بزرگ و چماقی داشته اند. که مرتبا آن را نمو و جلا می دادند و تا بنا گوش می رسانیدند که مانند قلابی در آنجا بند می شد. عشق و علاقه شاه عباس به سبیل گذاشتن تا به حدی بود که " شاه عباس کبیر سبیل را آرایش صورت می شمرد و بر حسب بلندی و کوتاهی آن بیشتر و کمتر حقوق می پرداخت."

    پیداست که همین اخذ جبری و به عنف و قلدری ستاندن موجب گردید که بعد ها از معانی مجازی و مفاهیم استعاره ای باج سبیل در مورد اخاذی استفاده و تمثیل شده است.

  8. 6 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  9. #5
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : شيرين مثل قند پارسي

    خیلی خوبه متین جان ولی مثله اینکه وقت نمکینی بیای و اپدیت کنی ... بیا لطفا مارو مستفیظ کن ...

    راستی اینارو از تو کارتون قصه ما مثل شد درمیاری ؟
    vi veri veniversum vivus vici
    به قدرت حقیقت ، من جهان هستی رو فتح میکنم

  10. 3 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  11. #6
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : شيرين مثل قند پارسي

    سیلام علیکم ، من باز اومدم

    خب متین نشد ادامه بده فعالیتش رو ، من به جاش ادامه میدم ...
    نه اونطوری که متین بلد بود بلکه به یک طریق دیگه ...



    من ضرب المثل رو مینویسم بعد معنیش رو مینویسم یعنی کجا به کار میره ... اگر متین رو دیدید بگید همینطور که بلده بیاد بگه




    پ.ن : به در خواست خودش این تاپیک رو ادامه میدم

  12. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  13. #7
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : شيرين مثل قند پارسي

    خب این ضرب المثل ها و معانی که قرار میدم همه از کتاب " بهترین ضرب المثل های ایرانی " هست که تهیه و تدوینش توسط " سهیلا سلحشور " عزیز انجام شده ...

    من سعی میکنم روزانه چندتا ضرب المثل رو با محل استفاده رو براتون قرار بدم ...


    1-
    آب از سرش گذشت
    وقتی که شخصی کاری انجام میده که اون کار درست نیست و بالاخره موفق نمیشه از این ضرب المثل استفاده میکنن

    2-
    آب به آب شدن
    وقتی که شخصی از جایی به جایی دیگه میره (معمولا اگر حالش بد بشه) از این ضرب المثل استفاده میکنن


    3-
    آب که سر بالا بره ، قورباغه ابوعطا میخونه
    وقتی که شخصی به خواسته اش میرسه و از شدت خوشحالی بسیار شادی کنه و دست و پاش رو گم کنه ، در واقع یادش بره کی هست و با چه خصوصیاتی

    4-
    آبشان از یک جوی نرود
    وقتی که مشکلی بین چند نفر باشه از این ضرب المثل استفاده میکنن و به هیچ وجه اون عده با هم تشابه فکری ندارن

    5-
    آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم
    وقتی که به ارزویی یا خواسته ای میرسیم و خبر نداریم و هنوز به دنبال اون خواسته دست و پا میزنیم از این ضرب المثل استفاده میکنیم

    6-
    آبی که در یک جا مونده می گنده
    وقتی که شخصی در یک مکان زیاد بمونه ارزش خودش رو پایین میاره ، و زیاد در مکانی موندن مساوی با بی ارزشی هست ، در این شرایط از این ضرب المثل استفاده میکنیم

    7-
    آب نمی بینه ولی شناگر ماهریه
    شخصی که فرصتی به دست نمی اره ولی امکانش باشد از دستش بر می اید و ارزشی هم بر دیگری قائل نیست ، در این شرایط از این ضرب المثل استفاده میشه

    8-
    آمدم ثواب کنم کباب شدم !
    درباره کسی گفته میشود که کار خیری انجام داده و گرفتار شده است در عوض تشکر یا پاداش

    9-
    آفتابه لگن هفت دست ، شام و ناهار هیچی !
    جایی که همه امکانات باشد ولی از عمل خبری نباشید از این ضرب المثل استفاده میشود

    10-
    آسه برو ، آسه بیا که گربه شاخت نزنه !
    وقتی که میخواهند با کنایه بگن مواظب باش که اسیب نبینی از این ضرب المثل استفاده میشود



  14. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  15. #8
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : شيرين مثل قند پارسي

    11-
    آدم خوش معامله شریک مال دیگرانه
    وقتی که شخصی به خوش حسابی او را بخواهند خطاب کنند از این ضرب المثل استفاده میشود

    12-
    آب از گرم نمیشه
    هنگامی استفاده میشود که از شخصی انتظار انجام کاری را نداشته باشید یا به قولی توانایی انجام رو پیش اون فرد نبینیم

    13-
    آب زیر کاه
    به شخص فریب کار این ضرب المثل رو نسبت می دهند

    14-
    آدم هزار کاره کم مایه است
    کسی که مشغول یک کار نشود و هر بار یک کار دیگر انجام دهد ، سر انجام بی کار و بی ارزش میشود

    15-
    آتش که بگیره خشک و تر میسوزه
    اگر اتفاقی بیفتد گناهکار و بیگناه با هم از بین میروند

    16-
    آفتابه خرج لحیمه
    هنگامی که چیزی ارزش درست شدن نداشته باشه از این ضرب المثل استفاده میشود

    17-
    آمد زیر ابرو شو بردارد ، چشمش را کور کرد !
    برای شخصی استفاده میشود که میخواهد کاری را درست کند بدتر انرا خراب تر میکند

    18-
    آش نخورده و دهن سوخته
    کسی که کاری انجام نداده ولی گناه کار شده ، برای او از این ضرب المثل استفاده میکنند

    19-
    آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
    زمانی گفته میشود که کسی از مشکلات زیاد نترسد

    20-
    آشپر که دوتا شد آش یا شور میشه یا بی مزه
    هنگامی که بر سر کاری 2نفر نظارت کنند یا کاری 2کارفرما داشته باشه سرانجام درستی نداره ، در اینجور مواقع از این ضرب المثل استفاده میشود

  16. 3 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  17. #9
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : شيرين مثل قند پارسي

    21-
    آب زیر پوستش افتاده
    کسی که چاق و چله شده برای او از این ضرب المثل استفاده میکنند

    22-
    آب در گوش کسی کردن
    هنگامی که کسی رو فریب می دهند و کلک میزنند از این ضرب المثل استفاده میکنند

    23-
    آب در جوی داشتن
    کسی که ثروتمند باشه و غنی برای او از این ضرب المثل استفاده میکنند

    24-
    آب را زیر هفت طبقه زمین می بیند
    کسی که باهوش و زرنگ باشد

    25-
    آب دست یزید افتادن
    چیزی دست ادم سختگیر و خسیس میفته این رو میگن

    26-
    ادم ناشی سرنارا از سرگشاد میزنه !
    کسی که کاری را میخواهد انجام بدهد ولی بلد نیست

    27-
    آخر شاه منشی کاه کشی است
    کسی که حد و مرز خودش رو نداند اخرش به بدبختی می افته

    28-
    آدم گدا واین همه ادا ؟!
    کسی که نداره ولی فخر فروشی میکند

    29-
    آدم چرا روزه شک دار بگیره !؟
    کسی که ممکن است در کاری نا موفق باشد باید ان را انجام ندهد

    30-
    آب ها از آسیاب افتاد
    ارامش بعد از جار و جنجال را گویند ...

  18. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  19. #10
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : شيرين مثل قند پارسي

    31-
    اب نطلبیده مراد است
    نوشیدن اب نخواسته را به فال نیک میگیرن

    32-
    آتش و پنبه
    دو کس و یا دو چیز که با هم جور در نیایند

    33-
    آتش پشت دست گذاشت
    دیگه ان کار را انجام نمی دهد

    34-
    آتش را دامن زدن
    مشکلات و گرفتاری ها را زیاد تر کردن

    35-
    آتش با آتش خاموش نشود
    یعنی اگر کسی عصبانی شد با خشم ارام نمیشود

    36-
    آستین نو پلو بخور
    فقط به ظاهر اراسته توجه کردند ، یعنی کسی را به ظاهر انتخاب کنند نه به واقعا !

    37-
    آستین بالا زدن
    کاری را جدی انجام دادن

    38-
    آسیابش تند کار میکند
    اشتهایش زیاد است

    39-
    ادم تا کوچکی نکنه به بزرگی نمیرسه
    برای رسیدن به مرتبه های عالی باید از مراحل پایین گذشت ...

    40-
    ادم دست پاچه کار را دوبار انجام مید هد
    با عجله کار معمولا تمام نمیشود




  20. 2 كاربر برای این ارسال مفيد سپاسگزاری كرده اند :


  21. #11
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : شيرين مثل قند پارسي

    41-
    ادم به ادم میرسد
    بالاخره روزی افراد رو به رو میشوند با هم در حالتی دیگر با توانایی های مختلف

    42-
    انقدر بایست تا علف زیر پات سبز شه !
    از انتظار به جایی نرسیدن !

    43-
    انقدر مار خورده افعی شده !
    تجربه های زیاد اندوختن و هوشیار شدن شخصی رو گویند

    44-
    اواز دهل از دور خوش است
    حرفهایش شنیدنی و جالب است ولی خودش با ارزش نیست

    45-
    آن ممه را لولو برد !
    یعنی دیگر امکان ندارد

    46-
    ان را که حساب پاکه از محاسبه چه باکه !؟
    کسی که ریگی در کفش نداشته باشه ترسی از چیزی ندارد !

    47-
    انوقت که جیک جیک مستانت بود یا زمستانت نبود !؟
    وقتی که راحت بودی و می توانستی کاری بکنی بی خیال بودی ، فکر گرفتاری و مشکلات بعد را نکردی

    48-
    ان در که خدا ببندد کس نتوان گشاید
    همه چیز به خواست خداست

    49-
    انچه که عیان است چه حاجت به بیان است
    یعنی چیزی که روشن است احتیاجی به گفتن ندارد



  22. سپاس


  23. #12
    Registered User ASUMA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    جهنم همینجاست به جان خودم
    نگارشها
    4,020

    پاسخ : شيرين مثل قند پارسي

    ضرب المثل شروع حرف با " الف "

    1-
    از اونجا مونده و از اینجا رونده !
    دست اش به جایی نمی رسد

    2-
    از بی کفنی زنده ایم !
    خیلی بدبخت و بیچاره ایم

    3-
    از خرس موی کندن غنیمته
    از کسی که پولداره و خسیس پول جزیی گرفتن حساب است

    4-
    از شما عباسی از ما رقاصی
    پول از شما ، کار از ما

    5-
    از کیسه خلیفه میبخشه
    از مال دیگران عطا کردن

    6-
    از ما پس است و از جان عاصی
    کسی که از نداری ناراحت و خطرناک می شود

    7-
    از هرچه بدم امد برسرم امد
    از چیزی که نمی خواستم همان برایم پیش امد

    8-
    از تو حرکت از خدا برکت
    تلاش از تو بخشش از خداوند

    9-
    از هول حلیم افتاد تو دیگ
    شخص عجول که کاری کند سرانجام گرفتار شود

    10-
    از این گوش می گیرد از ان گوش در میکند
    به مسئله توجه نکردن و بی اهمیت جلوه دادن



  24. سپاس


Tags for this Thread

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

قوانین ارسال

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
بهشت انیمه انیمیشن مانگا کمیک استریپ