http://www.4shared.com/document/RxH0zQ1G/NS4CH1.htmlکتاب چهارم، چپتر اول
گودلایف اعلام کرده می خواد شروع کنه ترجمه کنه
اکثر جلداشم همین سایت ترجمه کرده
اگه خواستین اونجا هم بوک کلاب داره میتونید عضو بشید
http://www.4shared.com/document/RxH0zQ1G/NS4CH1.htmlکتاب چهارم، چپتر اول
گودلایف اعلام کرده می خواد شروع کنه ترجمه کنه
اکثر جلداشم همین سایت ترجمه کرده
اگه خواستین اونجا هم بوک کلاب داره میتونید عضو بشید
ویرایش توسط binke : 09-04-2010 در ساعت 09:49 PM
امروز کتاب سوم رو شروع کردم ، بنظرم خیلی خوب بود ... حدود 100 صفحه خوندم ، الانم به پرینتر استراحت دادم و می خوام بقیه رو پرینت بگیرم.
جالب بود به این دلیل که تیلور عزیز یه کتک درست و حسابی خورد، جاتون خالی کلی کیف کردم. جان رو خیلی دوست دارم ولی وقتی کتک می خوره همش منتظر یه اتفاق عجیب هستم، یه جورایی باحاله
جان تیلور ... خدای خالی بندها ... واقعا شخصیت دوست داشتنی ایه. هم ذات پنداری با جان حس خیلی خوبی به آدم می ده !!!
سوال : من تا حالا کتابخونی گروهی شرکت نکردم، دقیقا در مورد چه مواردی باید بحث کنیم. مثلا اینا که من گفتم ، اسپم حساب نمیشه ؟
All good work is done the way ants do things, little by little
پیام من این است که
نباید ناله کرد ،نباید غمگین بود
بلکه باید استوار بود ، بلکه باید عاشق بود
بلکه باید غم را از درون و از دل برون کرد
و در مقابل سختی ها ، رنج ها و ظلم ها ایستاد
نه اسپم نبود دقیقا همینجوریه در مورد شخصیت ها بحش میشه در مورد پیشبینی در مورد اینده سری و نظر کلی در مورد کتاب!
دوستان داشتم دوباره قسمت اول فصل ده کتاب پنجمو میخوندم ای حال کردم بیچاری جان تیلور کلا اگه بچه محلاش اون دوران بودن بدبخت میشد تا یه سال بهش میخندیدن(ولی اگه من این نویسنده رو پیدا نکنم به مردا توهین میکنی ابرو مردا رو میبری)
حمید چقدر پول گرفتی تا از شخصیتت تو داستان استفاده بشه دی
من هیچ پولی ندادم بسکه شخصیت معرکه ای دارم خود نویسنده استفاده کرده:rofl:
الان حدود 2/5 جلد از نایت ساید رو خوندم.
بنظرم معرفی نات ساید از طرف جان خیلی جالب و دوست داشتنی است( اما بعضی وقتا پیش خودم میگم آیا نایت ساید واقعا اینقدر ترسناکه یا اینکه جان خیلی قویه و این حس ترس به ما منتقل نمی شود. البته بعد از اینکه در جلد سوم جان رو شستن، یه خورده باورم شد ، نایت ساید جای خوبی نیست ) البته جلد دوم آنچنان هیجانی نداشت. جلد سوم بهتر شد.
بزرگ ترین راز درحال حاضر : پدر و مادر جان هستن
بنظر میاد پدر جان یه آدم ضعیف بوده که بعد از کشف یه حقیقت نتونست دوم بیاره و خودشو از بین برد!!! البته اگر همینطوری کاشف دربیاد پدر جان زنده است، داستان جالب خواهد شد.
از طرفی مادر جان هم باید یه هیولای چیزی باشد، البته بنظرم شاید یه نیمه خداست. درهرحال مادر ترسناکی داره هیچکس حاضر نیست در موردش نظر بده ... حتی من
خود شخصیت جان هم اصلا جای بحث نداره ... خیلی باحاله
میگم چرا نویسنده هه فقط تو یه قسمت از مدمن استفاده کرد نگو تو رودربایستی گیر کرده بود
راستی اسم مامان جان لیلیثه(حالا اگه میخوای بدونی لیلیث کیه بشین جلد سه چهارو بخون دی)
اسپویل : اینا که میگم مربوط به سریال سوپرنچرال است، نخونین خیلی اسپویله
گفتی لیلیث ... نمی دونم چرا یاد : سوپرنچرال افتادم. همون شیطان ترسناکه، چشمای سفید داشت. همونه که برای زنده شدن دوباره شیطان بزرگ می بایست به عنوان آخرین نشانه قربانی شود!
یه حسی به من میگه: شخصیت جان یه شباهت هایی به سمی سوپرنچرال دارد!!! درهرحال جان خیلی دوست داشتنی تر و باحال تره
:rofl:ای کاش از اتاق من یه در به نایت ساید باز می شد ببینم آقای تیلور همکار نمی خواد
اگر کسی آدرس نایت ساید رو داره، از من دریغ نکند
من سوپر نچرالو ندیدم ولی این لیلیث قرار بوده اولین زن........(ا دیدیم دارم داستانولو میدم دیگه ننوشتم)
از طرفی هم درسته این جان مثل یه بمب ساعتی میمونه که معلوم نیست کی بترکه و کل نایت سایدو از بین ببره(البته فکر کنم این در مقیاس جهانی باشه(
گفتی سوپرنچرال یاد مستند راز افتادم که داشتن در مورد سریال ها بحث میکردن فکر کنم یه سریالی بود که همین اسمو داشت و توش لوسیفر میگفت من باری این به انسان سجده نکردم چون خدا رو بیشتر از انسان دوست داشتم(کلا بحثشون جالب بود مخصوصا واسه لاست خیلی باحال بود)
ا اصلا حواس ندارم اینجا باید در مورد کتاب بحث کنیم نه تلوزیونو سریال از حمید عزیز پوزش میخواهم
اونایی طرف شب می خوانن ... دستاشون بالا
می خواهیم آمار بگیریم
بدون شوخی کیا تازه شروع کردن و کجا هستن ؟
کتاب جهار رو شروع کردم، خیلی خوبه ... واقعا لذت بردم ... نکته روز : واقعیت همیشه اون چیزی نیست که میبینید.
بررسی چهار جلد اول :
کتاب اول : خیلی خوب
کتاب دوم : متوسط
کتاب سوم : خوب
کتاب چهارم : خیلی خوب
کتاب چهار رو تا الان نصفه خوندم، مثل اینکه جوابای خیلی از سوالا رو قراره بده ... قصه هاروئینگ ها واقع تاثیرگذار بود ( یاد و خاطره کیمیاگر تمام فلزی برام زنده شد ) ... امان از دست جان، معلوم نیست قراره چه بلایی سر نایت ساید بیاره.
مدمن هم خیلی ترسناک بود
من جلد اولشو تازه تموم کردم...بدک نبود خوشم اومد
ولی نمیدونم چرا حوصله شروع کردن جلد دومشو ندارم
من جلد شیش فصل دوم(میدونم نباید اینو بنویسم ولی نمیتونم جلو خودمو بگیرم زیپتو بکش بالا دی)راستی دیدن صاحب قدیمی ترین بار جهان چه کفی کرد حال کردم دم سوزی گرم
کاوه جان تازه فهمیدی مدمن چقدر خطرناک بید اونقدر خطری بود که تو همون جلد نویسنده دفنش کرد دی ولی خیلی باهال بود من دوست دارم همون چیزی رو که واقعیت هست ببینم نه یه دروغ از واقعیت(حلا یه چیزی تو همین مایه ها بود دی)
کلا حمید خطرناک شده جدیدا دی
آرام ؟آرام بـرای چـه بایـد گـرفت ؟ وقتـی بمیریـم ، خـود به خـود آرام می گـیریم !
پیـش از آنکـه بمیریـم کـه نبایـد بمیریـم !
هه هه هه
سلام
من تا فصل 3-4 کتاب 5 رو خونده بودم یه زمانی
ولی چون پدر فانتزی ایران کتاب رو ویرایش کرده بود زیاد ترجمش خوب نبود کشش نداشتم برای خوندنش
متن پنهان: از برای حمید:
متن پنهان: افسا....صبرکنید...نه ای:
|
علاقه مندی ها (Bookmarks)